نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه



کوکتل مولوتف، این کوچولوی قدرتمند!
کوکتل مولوتف (Molotov cocktail) يک بطري شیشه ای حاوي ماده سوختی آتش زا است که در صورت پرتاب و شکسته شدن باعث ايجاد حجم وسيعي آتش غير قابل مهار مي شود و از آن در درگيري هاي خياباني براي ايجاد رعب و وحشت و سردرگمي در بين نيروهاي دشمن (مثل گارد ضد شورش) و متفرق کردن آنها و همچنین از آن برای به آتش کشیدن مراکز حساس دولتی در شب استفاده می شود. کوکتل مولوتف سلاح بسيار ساده، ارزان و کارآمد است و امروزه در بسياري از درگيري هاي چريکي و خياباني در سطح جهان استفاده مي شود. قدرت تخریبی کوکتل مولوتف زمانی جلوه واقعی پیدا می کند که هزاران معترض خشمگین همزمان با هم، از آن در نقاط مختلف شهر برای آسیب رساندن به قوای ستمگران و اماکن مورد استفاده آنها بهره ببرند.
تاريخچه ساخت کوکتل مولوتوف:
وقتي‌ که روس‌ها در اتحاد اوليه با هيتلر در سال ۱۹۳۹، به کشور فنلاند حمله ور شدند، "وياچسلاو مولوتف" (Vyacheslav Mikhailovich Molotov) وزير خارجه استالين جنايت کار بود. در مقابل اعتراض بين‌المللي به بمباران بي رحمانه شهرهاي فنلاند، "وياچسلاو مولوتف" بي‌شرمانه مدعي شد که هواپيما‌هاي روس فقط آذوقه بر سر ملت فنلاند مي ريختند!!.
مردم قهرمان فنلاند هم که نارنجک و بمب و مهمات چنداني نداشتند، با الکل، نفت، بنزين و روغن، بمب هاي ساده‌اي ساختند و با آن به جنگ تانک‌هاي روس رفتند. آنها براي مزاح، اسم اين بمب هاي الکلي را کوکتل مولوتف نهادند و گفتند، اين کوکتل (پذيرايي) عوض آن غذاهايي‌ که بر سر ما انداختي!!!.

دليل موفقيت کوکتل مولتف، سادگي و قدرت آن بود. بطري‌هاي اوليه را همان کارخانه عرق کشي‌ فنلاند با الکل درست ميکرد، ولي‌ بعدا معلوم شد که مخلوط بنزين و روغن موتور کاراتر بود. فنلاندي‌ها سر شيشه را خالي‌ مي گذاشتند، فتيله پارچه‌اي داخل مواد قرار ميدادند، و درب آنرا با چوب پنبه يا چسب نواري مي بستند، تا محتويات ماده سوختي بيرون نريزد. فتيله که آتش مي گرفت، چون سر بطري بسته بود به مواد سوختي داخل بطري نمي رسيد، اما بعد از پرتاب بطري و شکسته شدن شيشه، فتيله مشتعل، مواد پراکنده شده را آتش مي زد. فنلاندي‌ها به زودي دانستند که با اضافه کردن شکر، مايع ظرفشوي، خرده پلاستيک (استايروفوم) يا حتي سفيده تخم مرغ مي شد به کوکتل مولوتف خواص دود زائي، دير سوزي يا کم پخشي داد.

آموزش ساخت کوکتل مولوتف در خانه
مواد لازم جهت ساخت کوکتل مولوتف در خانه:
1- بطري شيشه اي مانند شيشه نوشابه، دلستر، آبليمو یا ... (سعی کنید دهانه بطری زیاد گشاد نباشد تا بستن آن راحت باشد)
2- ماده ژل سوختي از قبيل مخلوط بنزين و روغن موتور (تا کمی بیشتر از نصف بطری باید پُر شود)
3- يک تکه پارچه آغشته به سوخت که به عنوان فتيله عمل کند. (پارچه را باید گره بزنيد و با فشار درون دهانه بطري جاي دهيد تا هنگام پرتاب کوکتل مولوتف محتواي درون آن به بيرون پرتاب نشود يا از چوب پنبه براي محکم کردن درب بطري استفاده نماييد).

طرز تهيه کوکتل مولوتف:
روش ساخت يک کوکتل مولوتف قدرتمند، راهنمای ساده:
1- يک بطري شيشه اي (مثل بطري شيشه نوشابه، دلستر يا آبليمو) را برداريد. (سعی کنید دهانه بطری زیاد گشاد نباشد تا بستن آن راحت باشد)
2- داخل آن ژله سوختي ناپالم، (اگر نداريد {مخلوط بنزين و روغن موتور} يا {مخلوط بنزين و گازوييل}) بريزيد، به طوري که کمی بیشتر از نصف بطري پُر شود.
3- حال يک پارچه آغشته به بنزين يا گازوييل را داخل بطري قرار دهيد به طوري که داخل مخلوط ناپالم (يا بنزين و ..) قرار بگيرد و مقداري از آن هم از دهانه بطري بيرون بزند.
4- پارچه را از وسط گره بزنيد و با فشار درون دهانه بطري جاي دهيد تا هنگامپرتاب کوکتل مولوتف، محتواي ماده سوختی درون آن به بيرون پرتاب نشود يا از چوب پنبه براي محکم کردن درب بطري استفاده نماييد. (یکی از مهمترین بخش های ساخت کوکتل مولوتف همین محکم بستن درب بطری آن با چوب پنبه یا گره سفت است تا هنگام پرتاب محتویات سوختی بر روی شخص پرتاب کننده ریخته نشود!)
اکنون کوکتل مولوتف شما آماده است.
کافي است هنگام نیاز، سر پارچه کوکتل مولوتف را آغشته به بنزین یا گازوییل یا الکل کنید و آن را با فندک آتش زده و کوکتل مولوتف را به سمت نيروهاي مزدور سرکوب گر یا اماکن دولتی پرتاب کنيد تا شیشه بطري آن شکسته و متلاشي شود. (قبل از آتش زدن، سر پارچه را حتما مقداری آغشته به ماده سوختی مثل بنزین یا گازوییل کنید تا هنگام پرتاب، شعله آتش آن خاموش نشود)
در نتيجه اين پرتاب و شکستن شیشه بطری، ژل سوختي آتش گرفته و به اطراف پراکنده مي شود و همراه با آن حجم زيادي از آتش توليد مي شود که مهار آن بسيار سخت و ناممکن خواهد بود.
کوکتل مولوتف را مي توان براي مدت هاي طولاني نگهداري کرد و از اين نظر سلاح بي خطري به حساب مي آيد.

آموزش ساخت کوکتل مولوتف های پیشرفته ناپالم
توجه داشته باشيد در کوکتل مولوتف هايي که تنها از بنزين براي تهيه ماده سوختي استفاده مي شود، بنزين با شدت و حرارت زيادي مي سوزد اما شعله آن دوام زيادي ندارد و به سرعت فروکش مي کند. در نوع پيشرفته کوکتل مولوتف، به جاي سوخت معمولي، از ناپالم (Napalm) استفاده مي شود. از نظر تئوري ناپالم به ماده غليظي گفته مي شود که خاصيت اشتعال دارد.

ماده سوختی ناپالم را به روش هاي زير مي توان درست کرد:
1- مخلوط بنزين و روغن موتور
2- مخلوط بنزين و صابون مايع يا مايع ظرفشويي
3- مخلوط بنزين و پارافين
4- مخلوط بنزين و قير
5- مخلوط بنزين و استايروفوم (يونوليت)
6- مخلوط بنزين و چسب (سيريش يا چسب آهن)

*(منظور از مخلوط: به نسبت مساوي يا 60 به 40)

"کوکتل مولوتف ناپالم" با "کوکتل مولوتف بنزيني" تفاوتي از نظر ساخت ندارد. اما دوام شعله "کوکتل مولوتف ناپالم" بسيار بيشتر است و به علت خاصيت چسبندگي و غلظت زياد ناپالم، خاموش کردن آن بسيار مشکل مي باشد.

توجه: اگر هنگام آتش زدن پارچه سر بطري، آتش به ماده سوختي داخل بطري برسد امكان انفجار بطري وجود دارد. برای جلوگیری از این مورد باید درب بطری را خیلی محکم ببندید. برای این منظور پارچه را از وسط گره بزنيد و با فشار درون دهانه بطري جاي دهيد، یا با استفاده از چوب پنبه درب بطری را محکم مسدود کنید. بهتر است اگر مي خواهيد از اين اسلحه براي مقابله با نيروهاي مزدور سرکوبگر استفاده کنيد از قبل در محلي امن، براي پرتاب آن تمرين کنيد تا هنگام نبرد دچار مشکل نشويد.

- توصيه يک کوکتل مولوتف ساز بنزين و روغن موتوري در يک وبلاگ:
"براي نتيجه بهتر حتما بنزين و روغن موتور را با هم مخلوط کنيد، مثلا براي يک ليتر سوخت کوکتل مولوتف تقريبا 600 سي سي بنزين و 400 سي سي روغن موتور را با هم قاطي کنيد."

- دستور العمل ساخت يک نمونه قدرتمند از کوکتل مولوتف ناپالم:
ترکيب 20% تينر با 20% يونوليت خورد شده با 60% بنزين برای تهیه مخلوط ماده سوختی. این مخلوط حتماً بايد به‌ دور از آتش تهيه شود و بعد از ترکيب شدن، مشابه با غلظت عسل خوراکي درآيد تا خاصيت عمل کنندگي مناسب را داشته باشد.

کوکتل مولوتف های کوچک (Mini molotov cocktails)
خوبی کوکتل مولوتف های سایز کوچک در این است که به راحتی در جیب کاپشن شما جاسازی می شوند. اما به دلیل اینکه ماده سوختی در آنها کم است قدرت آتش زایی بالایی ندارند.

تصاويري از نحوه پرتاب کوکتل مولوتف:
پرتاب ترک موتور در حين حرکت
پرتاب با دستکش
لعنت خدا بر هر چه مزدور ستمکار بي شرف. آمين

کوکتل مولوتف را مي توان براي مدت هاي طولاني نگه داري کرد و از اين نظر سلاح بي خطري به حساب مي آيد. بنابراين از اين سلاح بي خطر (مدل قدرتمند ناپالم) بسازيد و در منزل نگهداري کنيد تا وقت هجوم ناگهاني نيروها توان مقابله با آنها را داشته باشيد. به ياد داشته باشيد حتما دو سه بار بيرون از خانه (مثلا خارج از شهر) کوکتل مولوتف هاي دست ساز خود را پرتاب کنيد تا نحوه کار با آن را به خوبي فرا گيريد.
بهتر است اگر مي خواهيد از کوکتل مولوتف براي مقابله با نيروهاي مزدور سرکوبگر استفاده کنيد از قبل در محلي امن براي پرتاب آن تمرين کنيد تا هنگام نبرد دچار مشکل نشويد.

کوکتل مولوتف به زبان انگليسي: Molotov cocktail
Molotov bomb ، petrol bomb ، gasoline bomb ،‌ koktail molotowa

املاهاي غلط در فارسی براي کوکتل مولوتف:
کوکتل مولوتو ، کوکتل مولوتوو ، ککتل مولوتوف ، کوکتول مولوتوف ، کوکتل مولوتوف ، کوکتل مولوتون ، کوکتل مولتن ، کوکتل موروتف ، کوکتل موروتوف ، کوکتل مرتف ، کوکتل مورتوف ، ککتل ملوتوف ، ککتل ملوتوف ، کوکتل مولتف ، کوکتل ملتف ، ککتل ملتف ، 
کوکتل مولتوف ، ککتول ملوتوف

تصاویری از آشفته کردن اوضاع گاردي ها با کوکتل مولوتف در کشورهاي اروپايي:
این همه شغل خوب تو دنیا هست. آدم احمقی که بیاد مزدور بشه همین بلاها به سرش بیارن حقشه!!!

- آتش زدن مقر پليس و ماشين هاي پليس در ايران ظهر عاشوراي 1388:
اخطار: استفاده نابجا از روش هاي مخرب در اين وبلاگ
در مواقع غير ضرور شرعا حرام است و مسئوليت عواقب آن بر عهده خودتان است.

کامل ترين آموزش ساخت کوکتل مولوتف (بمب دستي آتش زا) در خانه

لینک کوتاه جهت تبلیغ آسان: http://bit.ly/defa89

اخطار:
استفاده نابجا از روش هاي مخرب در اين وبلاگ
در مواقع غير ضرور شرعا حرام است و مسئوليت عواقب آن بر عهده خودتان است.

کوکتل مولوتف، این کوچولوی قدرتمند!
کوکتل مولوتف (Molotov cocktail) يک بطري شیشه ای حاوي ماده سوختی آتش زا است که در صورت پرتاب و شکسته شدن باعث ايجاد حجم وسيعي آتش غير قابل مهار مي شود و از آن در درگيري هاي خياباني براي ايجاد رعب و وحشت و سردرگمي در بين نيروهاي دشمن (مثل گارد ضد شورش) و متفرق کردن آنها و همچنین از آن برای به آتش کشیدن مراکز حساس دولتی در شب استفاده می شود. کوکتل مولوتف سلاح بسيار ساده، ارزان و کارآمد است و امروزه در بسياري از درگيري هاي چريکي و خياباني در سطح جهان استفاده مي شود. قدرت تخریبی کوکتل مولوتف زمانی جلوه واقعی پیدا می کند که هزاران معترض خشمگین همزمان با هم، از آن در نقاط مختلف شهر برای آسیب رساندن به قوای ستمگران و اماکن مورد استفاده آنها بهره ببرند.
تاريخچه ساخت کوکتل مولوتوف:
وقتي‌ که روس‌ها در اتحاد اوليه با هيتلر در سال ۱۹۳۹، به کشور فنلاند حمله ور شدند، "وياچسلاو مولوتف" (
Vyacheslav Mikhailovich Molotov) وزير خارجه استالين جنايت کار بود. در مقابل اعتراض بين‌المللي به بمباران بي رحمانه شهرهاي فنلاند، "وياچسلاو مولوتف" بي‌شرمانه مدعي شد که هواپيما‌هاي روس فقط آذوقه بر سر ملت فنلاند مي ريختند!!.
مردم قهرمان فنلاند هم که نارنجک و بمب و مهمات چنداني نداشتند، با الکل، نفت، بنزين و روغن، بمب هاي ساده‌اي ساختند و با آن به جنگ تانک‌هاي روس رفتند. آنها براي مزاح، اسم اين بمب هاي الکلي را کوکتل مولوتف نهادند و گفتند، اين کوکتل (پذيرايي) عوض آن غذاهايي‌ که بر سر ما انداختي!!!.

دليل موفقيت کوکتل مولتف، سادگي و قدرت آن بود. بطري‌هاي اوليه را همان کارخانه عرق کشي‌ فنلاند با الکل درست ميکرد، ولي‌ بعدا معلوم شد که مخلوط بنزين و روغن موتور کاراتر بود. فنلاندي‌ها سر شيشه را خالي‌ مي گذاشتند، فتيله پارچه‌اي داخل مواد قرار ميدادند، و درب آنرا با چوب پنبه يا چسب نواري مي بستند، تا محتويات ماده سوختي بيرون نريزد. فتيله که آتش مي گرفت، چون سر بطري بسته بود به مواد سوختي داخل بطري نمي رسيد، اما بعد از پرتاب بطري و شکسته شدن شيشه، فتيله مشتعل، مواد پراکنده شده را آتش مي زد. فنلاندي‌ها به زودي دانستند که با اضافه کردن شکر، مايع ظرفشوي، خرده پلاستيک (استايروفوم) يا حتي سفيده تخم مرغ مي شد به کوکتل مولوتف خواص دود زائي، دير سوزي يا کم پخشي داد.

آموزش ساخت کوکتل مولوتف در خانه
مواد لازم جهت ساخت کوکتل مولوتف در خانه:
1- بطري شيشه اي مانند شيشه نوشابه، دلستر، آبليمو یا ... (سعی کنید دهانه بطری زیاد گشاد نباشد تا بستن آن راحت باشد)
2- ماده ژل سوختي از قبيل مخلوط بنزين و روغن موتور (تا کمی بیشتر از نصف بطری باید پُر شود)
3- يک تکه پارچه آغشته به سوخت که به عنوان فتيله عمل کند. (پارچه را باید گره بزنيد و با فشار درون دهانه بطري جاي دهيد تا هنگام پرتاب کوکتل مولوتف محتواي درون آن به بيرون پرتاب نشود يا از چوب پنبه براي محکم کردن درب بطري استفاده نماييد).

طرز تهيه کوکتل مولوتف:
روش ساخت يک کوکتل مولوتف قدرتمند، راهنمای ساده:
1- يک بطري شيشه اي (مثل بطري شيشه نوشابه، دلستر يا آبليمو) را برداريد. (سعی کنید دهانه بطری زیاد گشاد نباشد تا بستن آن راحت باشد)
2- داخل آن ژله سوختي ناپالم، (اگر نداريد {مخلوط بنزين و روغن موتور} يا {مخلوط بنزين و گازوييل}) بريزيد، به طوري که کمی بیشتر از نصف بطري پُر شود.
3- حال يک پارچه آغشته به بنزين يا گازوييل را داخل بطري قرار دهيد به طوري که داخل مخلوط ناپالم (يا بنزين و ..) قرار بگيرد و مقداري از آن هم از دهانه بطري بيرون بزند.
4- پارچه را از وسط گره بزنيد و با فشار درون دهانه بطري جاي دهيد تا هنگام پرتاب کوکتل مولوتف، محتواي ماده سوختی درون آن به بيرون پرتاب نشود يا از چوب پنبه براي محکم کردن درب بطري استفاده نماييد. (یکی از مهمترین بخش های ساخت کوکتل مولوتف همین محکم بستن درب بطری آن با چوب پنبه یا گره سفت است تا هنگام پرتاب محتویات سوختی بر روی شخص پرتاب کننده ریخته نشود!)
اکنون کوکتل مولوتف شما آماده است.
کافي است هنگام نیاز، سر پارچه کوکتل مولوتف را آغشته به بنزین یا گازوییل یا الکل کنید و آن را با فندک آتش زده و کوکتل مولوتف را به سمت نيروهاي مزدور سرکوب گر یا اماکن دولتی پرتاب کنيد تا شیشه بطري آن شکسته و متلاشي شود. (قبل از آتش زدن، سر پارچه را حتما مقداری آغشته به ماده سوختی مثل بنزین یا گازوییل کنید تا هنگام پرتاب، شعله آتش آن خاموش نشود)
در نتيجه اين پرتاب و شکستن شیشه بطری، ژل سوختي آتش گرفته و به اطراف پراکنده مي شود و همراه با آن حجم زيادي از آتش توليد مي شود که مهار آن بسيار سخت و ناممکن خواهد بود.
کوکتل مولوتف را مي توان براي مدت هاي طولاني نگهداري کرد و از اين نظر سلاح بي خطري به حساب مي آيد.
آموزش ساخت کوکتل مولوتف های پیشرفته ناپالم


توجه داشته باشيد در کوکتل مولوتف هايي که تنها از بنزين براي تهيه ماده سوختي استفاده مي شود، بنزين با شدت و حرارت زيادي مي سوزد اما شعله آن دوام زيادي ندارد و به سرعت فروکش مي کند. در نوع پيشرفته کوکتل مولوتف، به جاي سوخت معمولي، از ناپالم (Napalm) استفاده مي شود. از نظر تئوري ناپالم به ماده غليظي گفته مي شود که خاصيت اشتعال دارد.

ماده سوختی ناپالم را به روش هاي زير مي توان درست کرد:
1- مخلوط بنزين و روغن موتور
2- مخلوط بنزين و صابون مايع يا مايع ظرفشويي
3- مخلوط بنزين و پارافين
4- مخلوط بنزين و قير
5- مخلوط بنزين و استايروفوم (يونوليت)
6- مخلوط بنزين و چسب (سيريش يا چسب آهن)

*(منظور از مخلوط: به نسبت مساوي يا 60 به 40)

"کوکتل مولوتف ناپالم" با "کوکتل مولوتف بنزيني" تفاوتي از نظر ساخت ندارد. اما دوام شعله "کوکتل مولوتف ناپالم" بسيار بيشتر است و به علت خاصيت چسبندگي و غلظت زياد ناپالم، خاموش کردن آن بسيار مشکل مي باشد.

توجه: اگر هنگام آتش زدن پارچه سر بطري، آتش به ماده سوختي داخل بطري برسد امكان انفجار بطري وجود دارد. برای جلوگیری از این مورد باید درب بطری را خیلی محکم ببندید. برای این منظور پارچه را از وسط گره بزنيد و با فشار درون دهانه بطري جاي دهيد، یا با استفاده از چوب پنبه درب بطری را محکم مسدود کنید. بهتر است اگر مي خواهيد از اين اسلحه براي مقابله با نيروهاي مزدور سرکوبگر استفاده کنيد از قبل در محلي امن، براي پرتاب آن تمرين کنيد تا هنگام نبرد دچار مشکل نشويد.

- توصيه يک کوکتل مولوتف ساز بنزين و روغن موتوري در يک وبلاگ:
"براي نتيجه بهتر حتما بنزين و روغن موتور را با هم مخلوط کنيد، مثلا براي يک ليتر سوخت کوکتل مولوتف تقريبا 600 سي سي بنزين و 400 سي سي روغن موتور را با هم قاطي کنيد."

- دستور العمل ساخت يک نمونه قدرتمند از کوکتل مولوتف ناپالم:
ترکيب 20% تينر با 20% يونوليت خورد شده با 60% بنزين برای تهیه مخلوط ماده سوختی. این مخلوط حتماً بايد به‌ دور از آتش تهيه شود و بعد از ترکيب شدن، مشابه با غلظت عسل خوراکي درآيد تا خاصيت عمل کنندگي مناسب را داشته باشد.

کوکتل مولوتف های کوچک (Mini molotov cocktails)
خوبی کوکتل مولوتف های سایز کوچک در این است که به راحتی در جیب کاپشن شما جاسازی می شوند. اما به دلیل اینکه ماده سوختی در آنها کم است قدرت آتش زایی بالایی ندارند.

تصاويري از نحوه پرتاب کوکتل مولوتف:
پرتاب ترک موتور در حين حرکت

پرتاب با دستکش
لعنت خدا بر هر چه مزدور ستمکار بي شرف. آمين

کوکتل مولوتف را مي توان براي مدت هاي طولاني نگه داري کرد و از اين نظر سلاح بي خطري به حساب مي آيد. بنابراين از اين سلاح بي خطر (مدل قدرتمند ناپالم) بسازيد و در منزل نگهداري کنيد تا وقت هجوم ناگهاني نيروها توان مقابله با آنها را داشته باشيد. به ياد داشته باشيد حتما دو سه بار بيرون از خانه (مثلا خارج از شهر) کوکتل مولوتف هاي دست ساز خود را پرتاب کنيد تا نحوه کار با آن را به خوبي فرا گيريد.
بهتر است اگر مي خواهيد از کوکتل مولوتف براي مقابله با نيروهاي مزدور سرکوبگر استفاده کنيد از قبل در محلي امن براي پرتاب آن تمرين کنيد تا هنگام نبرد دچار مشکل نشويد.

کوکتل مولوتف به زبان انگليسي: Molotov cocktail
Molotov bomb ، petrol bomb ، gasoline bomb ،‌ koktail molotowa

املاهاي غلط در فارسی براي کوکتل مولوتف:
کوکتل مولوتو ، کوکتل مولوتوو ، ککتل مولوتوف ، کوکتول مولوتوف ، کوکتل مولوتوف ، کوکتل مولوتون ، کوکتل مولتن ، کوکتل موروتف ، کوکتل موروتوف ، کوکتل مرتف ، کوکتل مورتوف ، ککتل ملوتوف ، ککتل ملوتوف ، کوکتل مولتف ، کوکتل ملتف ، ککتل ملتف ، کوکتل مولتوف ، ککتول ملوتوف

تصاویری از آشفته کردن اوضاع گاردي ها با کوکتل مولوتف در کشورهاي اروپايي:
این همه شغل خوب تو دنیا هست. آدم احمقی که بیاد مزدور بشه همین بلاها به سرش بیارن حقشه!!!

- آتش زدن مقر پليس و ماشين هاي پليس در ايران ظهر عاشوراي 1388:
اخطار: استفاده نابجا از روش هاي مخرب در اين وبلاگ
در مواقع غير ضرور شرعا حرام است و مسئوليت عواقب آن بر عهده خودتان است.

Angry crowd insult & humiliate Ahmadinejad chief of staff Rahim Mashei ...

ميدان التحرير لحظة تنحي مبارك Tahrir Square moment Mubarak step down

عيب و هنر حادثه ۵۷، جمعه‌گردی‌های اسماعيل نوری‌علا



تاسماعيل نوری‌علا

esmail@nooriala.com
اگر بخواهيم برای ظهور عفريت حکومت اسلامی ِ برآمده از پيروزی ۲۲ بهمن در انقلاب / شورش ۵۷، «حسنی» هم قائل باشيم، من آن حسن را در اين امر «مبارک» می بينم که ملت ايران، قرنی پس از انقلاب مشروطيت ِ خود، عاقبت توانست بی هيچ پرده پوشی معنای ديکتاتوری فاشيستی و مطلقهء يک ايدئولوژی منحط را به تمام و کمال تجربه کند؛ آنگونه که گوئی «خدای تاريخ» تصميم گرفته باشد با ملتی ـ خو کرده به استبدادی بلندتر از درازی عمر مکتوب خود ـ اتمام حجت کرده باشد.
حال، اگر بيست و دوم بهمن پنجاه و هفت را آغاز يک اتمام حجت تاريخی بدانيم، آنگاه معياری در دست خواهيم داشت تا بسنجيم که ملت ما سی سال پس از آن فاجعه در کجای تاريخ خود ايستاده و کدام گزينه ها را در پيش رو دارد و چرا درست همين لحظه که در آنيم برای ما لحظهء حياتی انتخاب بين مرگ و زندگی است؛ بخصوص که، متأسفانه (البته، از ديد علاقمندان بازگرداندن ايران به ساختارهای استبدادی!)، راه بازگشت نيز بسته است و از اين پس يا اصولاً ايرانی در کار نخواهد بود که دلواپس آيندهء آن باشيم و يا وطنی خواهيم داشت که گرد و خاک استبدادی کهن را از پيکر خود پاک می کند تا، بالاخره، پس از صد سال انتظار و تجربه های تلخ، بتواند به قافلهء ملل متمدن جهان بپيوندد و طعم شيرين «شهروندی» واقعی را (که فارسی ِ همان «متمدن بودن» است) بچشد و از کابوس تلخ معرفی شدن در قامت هيولاهائی گريخته از اعماق جنگل و تاريخ، همچون خمينی و خامنه ای و احمدی نژاد، خلاصی يابد.
البته مفهوم «شهروندی» (يا «تمدن») هم، همچون سنگ های کوچک کف جوی تاريخ، بسيار غلطيده و سائيده و صاف و صوف شده و بالاخره معنای کهن خويش را در لباسی امروزين و خوش دوخت به تن کرده است. اگرچه اين معنا را می توان از جنبه های گوناگونی مورد بررسی قرار داد، اما من تنها به چند جنبهء اصلی آن اشاره می کنم تا تنها راهپيمائی به سوی مقصد اصلی سخن هائی اينگونه را هموارتر کرده باشم.
نخستين معنای نوين «شهروندی» قرار داشتن و بر آمدن آن بر فراز مفهوم «قرارداد» است. بی آنکه بخواهيم در مورد ريشه های پيدايش اين «مفهوم / ابزار ِ اجتماعی» به نظريه پردازی رو کنيم، می دانيم که جامعهء مدرن «جامعه ای قراردادی» است که در آن جای خادم و مخدوم تاريخی سر و ته شده است: «رعيت» تبديل به «ارباب» شده و ربوبيت خود را هم از طريق قراردادی اجتماعی اعمال می کند. حاکميت از آن محکومان و اطاعت از سروری آنها از آن «حاکمان» شده است. لذا، تا جامعه ای آن رابطهء تاريخی را معکوس نکرده باشد، حتی اگر بتواند به بمب اتم دست يابد يا موشک قاره پيما بسازد، هنوز پشت در عصر شهروندی و مدنيت نوين جا مانده است و به داخل راهش نداده اند.
حاصل سی سالهء انقلاب / شورش ۵۷ به نمايش گذاشتن اين پشت در ماندگی ِ تاريخی، در همهء ابعاد وحشت آفرين آن است. اگر «شاه مشروطه» صاحب مقامی تشريفاتی بود و ناچار بود برای تثبيت «مطلقيت خودکامه» اش عليه قانون اساسی زمانهء خود قيام کند، ولی فقيه جانشين ِ او دقيقاً از نردبام قانون اساسی خويش به بام در آمد، توهم مشروطيت را زدود و بعنوان نمايندهء خدا بر تخت سلطنت مطلقه اش نشست. آنگونه که اکنون استبدادهای عصر مشروطه در برابر استبداد سلطانی خامنه ای ساده و ابتدائی و کودکانه می نمايند. بيست و دوم بهمن ۵۷ روز بازگشت به مطلقيت رهبری خودکامه بود که، البته، با رنگ های فريبندهء مدنيت نوين خويش را آراسته بود تا، همچون گرگی در لباس ميش، در فرصت لازم گله را بدرد و چوپان را حتی پاره پاره کند. و، در اين راستا، تجربهء خرداد سال پيش نيز چيزی جز تثبيت اين واقعيت نبود که حکومت اسلامی کاری جز گرگ پروری و قتل عام در چنته ندارد.
اينکه در يک ساله ای اخير جريانات اصلاح طلبی، در پی عمکرد ترسان و محتاط خود، به ذلتی افتاده اند که ناچارند با شعار و اعلاميه های بی سر و ته، و بی ضمانت اجرائی، صورت خود را سرخ نگاهدارند دقيقاً نشانهء رسيدن به آن لحظهء تاريخی است که عمارتی که می خواستند اصلاح و تعمير کنند خود کلنگی شده و کوشش آنان حکم «سالبهء به انتفای موضوع» را پيدا کرده و اينک فرصت آن رسيده است که، بجای کوشش برای اجرائی کردن مواد مغفول قرارداد بدتر از ترکمانچای حکومت اسلامی با مردم، به فکر اوراق کردن اين قرارداد و جايگزين کردن متنی برخاسته از حاکميت ملی و دور از دخالت دينکاران و ايدئولوگ های دشمن رنگارنگی مردم باشيم.
معنای دوم «شهروندی» هم در مفهوم «مأموريت» نهفته است. هر کس که دربارهء ديگران تصميم می گيرد بايد از جانب آنان «مأموريت» داشته باشد. در عصر نوين شهروندی نه خدواند، نه سنت، نه الهامات غيبی، نه امام گرفتار در ته چاه و نه مفاهيم مجرده ای همچون تاريخ، نمی توانند کسی را مأمور دخالت در زندگی مردم کنند. منشاء مأموريت، همچون منشاء استخدام وکيل و وصی و مجری، ارادهء مردم است. رهبران مأمور ارادهء مردمانند چرا که مردم آنها را برای اين کار استخدام کرده اند و آنان حق ندارند ارادهء خود را در انجام مأموريت خويش دخالت داده و از حدود و ثغور وظايفی که بر گرده شان گذاشته بصورتی خودکامانه عدول کنند. به عبارت ديگر، ريشه های هر مأموريتی در مشروطيت آن به شرح وظايف مأمور قرار دارد.
در برابر اين آميزهء «مأموريت و مشروطيت» است که خودکامگی ِ موسوم به سلطنت (حکومت سلطهء بی قانون در هر لباس و نامی ـ چه جمهوری و چه پادشاهی ـ که باشد) معنا پيدا می کند. سلطان نه مأموريت خود را از مردم می گيرد و نه، اگر گرفت، خود را به شرح وظايف تعيين شده از جانب مردم محدود می داند. به اين تعبير، عصر تمدن نوين و شهروندی جديد «پايان عصر سلطنت» است، در همهء اشکال و نمودهای آن؛ و، بنظر من، اين «عصر» که با تب و لرز ۲۲ بهمن آغاز شد، در ابتدا نه برای برافکندن ريشهء سلطنت که برای تسلط قاهرهء اين ميکروب در کل پيکر ملتی به نام ملت ايران بود اما، اکنون، اين بيمار تب زده و آشفته به آنجا رسيده که ديگرش توان ادامهء بيماری نيست و اگر نپذيرد که لحظهء نوشيدن داروی پايانی هم اکنون است، در واقع، پذيرفته است که می خواهد تا در برابر دژخيم اين بيماری مزمن لنگ بياندازد و تسليم شود و، فروافتاده بر بستر هويت هائی مجعول و دردناک، جان به جان آفرين تاريخ تسليم کند؛ تا جراحان به سراغ پيکرش بيايند و هر تکه از آن را در تن موجوداتی ديگر بکارند و پيوند زنند.
اما آن «نوشداروی پايانی» چيست که اگر پس از مرگ سهراب ها از راه رسد هيچ دردی را از رستم های زمانه دوا نمی کند و لمحه ای ديگر، بناچار، به يکی ديگر از شوخی های تاريخ مبدل می شود؟
من اين نوشدارو را «آلترناتيو سکولار ـ دموکرات حکومت اسلامی» می دانم که سی سال است از صحنه غايب بوده و وجودش هم اکنون لازم شده است؛ نوشداروئی که نه می توانست در ديروز تسليم ما بوجود آيد و نه می تواند در فردای بی اقدام ما مرده ای را زنده کند.
در واقع، جنبش سبز جوانان ايرانی، چه در داخل و چه در خارج از کشور، به ما نشان داده است که نسل جوانی از راه رسيده که نه تب ايدئولوژی های «انسان ساز!» را دارد، نه «انقلاب های شکوهمند!» پدرانش را ديده است و نه به جنگی کشانده شده که از جانب رهبرانش «موهبت» نام گرفته است. و شگفتا که لحظهء آمدن اين نسل با اوج گرفتن «عصر انقلاب ارتباطات» همزمان شده است. آنگونه که او جهان را می بيند، ارزش های عام انسانی را در می يابد، تجسمات رفاه و سرخوشی و آزادی در برابر چشم او با صد هزار عشوه ظاهر می شوند و هيچ دليلی هم در افق انديشه اش وجود ندارد که او را وادارد تا تن به استوره و افسانه و خرافات آدمی کشی دهد که به نام صلاح و فلاح و نجات بشريت آدميان را دسته دسته به گولاگ ها و کوره ها و جوخهء تيرباران و اعدام می سپارد.
اين نسل «آلترناتيو» خود را می خواهد: آلترناتيوی امروزی، دموکرات، آزاد، تکثرگرا، بی تبعيض، سکولار؛ و بنياد گرفته بر پايهء مأموريت هائی مشروط؛ آلترناتيوی که نه تنها از لحاظ سياسی، که از جنبهء سرنمون سازی و سرمشق شوندگی نيز، بتواند بيانگر همهء اين زيبائی ها باشد؛ دروغ نگويد، حذف نکند، شايستگان را از ميان بر ندارد و سفله گان را نپرورد، خودی و ناخودی نکند، مرد و زن برايش هر دو انسان هائی متساوی الحقوق باشند، و هر کس بتواند خدای خود را بپرستد يا از بی خدائی خود کيف کند، و حرف دلش با زبانش يکی باشد و سايهء ترس نتواند به لالی و لکنت اش بکشاند.
آری، من خود شاهد بودم که سی و دو سال پيش نيز همين آرزوها بودند که عطر خود را در بهار آزادی می افشاندند اما، غفلت های ما موجب آن بودند که ندانيم آنکه بر در می کوبيد به کشتن چراغ آمده است؛ آمده است که قناری ها را کباب کند و به چاقوی ايدئولوژی لبخند را لب ها بزدايد.
در اين راه دل شکن نسلی زندگی باخت، نسلی در ترس پرورانده شد، نسلی در بن بست زيست، اما اکنون هر که پنجرهء دل خويش را بگشايد فرحی را که در هوای آينده جريان دارد حس می کند و می فهمد که اين بار آنکه در راه است يک نفر تنها نيست که بر اسب شاهوار بيايد و زمين را به ضرب شمشيرش از بی عدالتی بپالايد. چرا که قرار چنين است که اين آلترناتيو تنها از افق آن خرد جمعی طلوع کند که بر دامنهء کوهستانی پوشيده از عشق به کشور و ملت ـ و تاريخ مشترکی که با شکيبائی خياط اين پارچهء هزار رنگ شگفت انگيز بوده، نشسته است.
گوش که فرادهيم زمزمهء اسطوره هامان را که در ستايش عدل و آزادی و خرد سروده شده اند از لابلای دامن رنگارنگ دماوند می شنويم. و فقط در اين چشم انداز است که می توان، خوش بينانه، بيست و دوم بهمن پنجاه و هفت را آغاز نکبتی کوتاه برای رسيدن به آسايشی بلند دانست.

با ارسال ای ـ ميل خود به اين آدرس می توانيد مقالات نوری علا را هر هفته مستقيماً دريافت کنيد:
NewSecularism@gmail.com



چند تصویر متفاوت از راهپیمایی دیروز