۱۳۹۵ فروردین ۲۸, شنبه
بازهم اعترافی در مورد گریز مردم از دین و مسجد دولتی
ایرج شكری
ایرج شكری
طبل و شیپور عاشورایی و بوقهای تبلیغاتی رژیم که البته قادرند مثل «جلوه های ویژه» در کار فیلم و سینما «گرد بادها»یی ایمانی با استفاده از امکانات گسترده و نیز تحریف حقایق، به نمایش بگذارند، اما نمی توانند آنچه در متن جامعه مثل یک رود جریان دائمی دارد را با گرد و خاکی که به راه می اندازند، پنهان یا محو کنند.
جریانی که هر از گاهی طغیان می کند و از بستری که رژیم آن را سرپوشیده می خواهد، خارج می شود، و وقتی که طغیان می کند، دیگر نادیده گرفتنی نیست و دست اندرکاران تبلیغاتی و کارگزار رژیم برای توجیه وجود این جریان «طاغی و باغی» در جامعه یی که در تبلیغات رژیم همه «امت و ولایتمدار و خداجو...» نمایانده می شوند، دچار مشکل می شوند.
یک نمونه تازه و غافلگیر کننده از طغیان البته مختصر آن رود همیسه جاری، برای دست اندرکاران دستگاه ولایت فقیه و مریدان جیره خوار یا سربازان نادان ولایتمدار پیش آمد، نتیجه انتخابات مجلس خبرگان در تهران بود که در مورد آن در داخل واکنشهای مختلفی نشان داده شد و گویا بعضی حتی مردم تهران را «اهل کوفه» خطاب کردند.
این رژیم منحوس که با سوء استفاده خمینی از احساسات و تعصبات مذهبی بخش نا آگاه مردم و سرکوب و متلاشی کردن شوراهای برآمده از مبارزه و انقلاب مردم علیه رژیم شاه، مستقر شد، با همان حسابگری خمینی در دامن زدن به تعصب مذهبی و گسترش خرافات و گریه و روضه و عزاداری، تا امروز لحظه ای از تلاش برای اماله مذهب و مسلمانی به مردم از نوع آن نوع که خمینی معرّف و امام آن بود، دست برنداشته است و در این راه انواع «ستاد» و «سازمان» و «دفتر» و «بنیاد» و «مرکز تحقیقات» به وجود آورده و پولهای کلانی را هم در این راه خرج کرده و می کند که بخشی از آن هم مربوط به تربیت و تولید «کادر»های مبلغ هم از نوع آخوند و هم «مداح اهل بیت» است.
بی مناسبت نمی دانم که در مورد زمینه کار و «محصول» کار یکی از این «مراکز تحقیقات»، یاد آوری کنم که چند سال پیش، یکی از محققان « مرکز مطالعات راهبردي خيمه »، اعلام کرد که :«حضرت زهرا یکی از پنج گریه کننده است» و در مورد نقش و اهمیت«گریه» هم افاضاتی فرموده بود.
اما هر از گاهی خبری شنیده می شود و یا اظهار نظری از سوی مقامات رژیم دیده می شود که نشان دهنده شکست رژیم در «اسلامگستری» با محوریت آخوند و کشاندن مردم به تبعیت از دین دولتی است. یک نمونه در این مورد یادداشت «قائم مقام ستاد اقامه نماز» در آستانه ایّام «اعتکاف»، است که خبرگزاری ایسنا آن را منتشر کرده است*.
او با ارائه آمار و ارقامی، نگرانی و افسردگی خاطر خود را از این که مساجد حتی در روستا ها بی مشتری مانده است و نماز جماعت که این مقام نظام ولایی، خواص معجره آسایی برای آن به ویژه برای نماز جماعت صبح قائل است، با بی رغبتی مردم روبه رو است، نشان داده است. این مقام مغموم رژیم که محمود مظفر نام دارد نوشته است: «...متأسفانه امروزه حق خانههای خدا در روی زمین (مسجد) اداء نمیشود و مساجد مهجور مانده است. نماز این نور چشم پیامبر اسلام (ص) کمتر در محل اصلی خودش اقامه شده و متأسفانه خود و جامعه را از اثرات عجیب و معجزه آسای این اکسیر شفابخش محروم نمودهایم».
قائم مقام ستاد اقامه نماز آماری به این شرح ارائه داده است:
«در جدیدترین تحقیق میدانی در یکی از استانهای کشور از مجموع 1189 مسجد شهری و روستایی تنها در 56 مسجد نماز صبح و در 244 مسجد نماز ظهر و عصر و در 310 مسجد نماز مغرب و عشاء برگزار میشود. در 916 مسجد روستایی، تنها 7 مسجد نماز جماعت صبح و 58 مسجد نماز ظهر و عصر و 238 مسجد نماز مغرب و عشاء دارند».
این مقام ابله نظام که در بازاریابی برای کالای بنجل و رنگ و رفته یی که می خواهد بفروشد، در تلاش برای تحریک طمع دریافت پاداش در «امت مسلمان»در ازای رفتن به مسجد برای نماز جماعت، برای نشان دادن «علم» و اطلاعات حوزوی و دینی خود به حدیث و آیه هم متوسل شده و به زبان عربی جملاتی نقل کرده که وعده عجیبی در یکی از آن جملات است. این امر قبل از هر چیز نشان دهنده خرابی وضع خدایی که آخوندها مبلغان دین او هستند، در «ام القرای اسلام» است.
این مردک نوشته است:
« ایام اعتکاف، فرصت طلایی است که با خود عهد ببندیم خدا را یاری و مساجد را آباد کنیم و به این آیه " یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا کُونوا أَنصَارَ اللَّهِ " عمل کنیم و بعنوان یاوران نماز در طول سال، مساجد را بخصوص نمازهای صبح را بیش از این احیاء کنیم تا خداوند نیز در سایر امور، ما را مدد و یاری نماید و اگر برای خدا مایه بگذاریم و دستورات را به خوبی اطاعت کنیم، آن وقت میشود" أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی " این بار خداوند متعال است که مطیع اوامر بنده میشود و تمام مقدرات را به نفع او رقم خواهد زد».
این مردک نگفته است که این این وعده را خدا کی و کجا داده و چه کسی نقل کرده است، اما با جستجوی کوتاهی در اینترنت، معلوم می شود که این هم فرمایشاتی است که به پیامبر نسبت داده شده و از «حدیث داعی» گرفته شده است گرفته شده است**.
به هرحال قائم مقام ستاد اقامه نماز وعده خیلی طمع برانگیزی از جانب خدا داده تا مردم مسلمانِ گریزان از مسجد و واعظان دولتی را، به مسجد بکشد. این هم پرسیدنی است که «خدا» چه نیازی به نمایش نماز خواندن بندگان خود دارد که این مقام نظام از جانب او با «ریش گرو گذاشتن» و وعده دادن تلاش می کند مردم را برای نماز جماعت به مسجد بکشد؟
روشن است که این مساله نه برای انجام نیایش مذهبی و رضایت خاطر «خدا بلکه ناشی از نیاز رژیم برای بالا بردن «غلظت» یا «چگالی» مؤمنانِ وصل به تشکیلات نظام ولایی در بین مردم و نمایش آن به نشانه استحکام رژیم آخوندی است. اگر مساله صرفا تشویق و ترغیب مردم به خواندن نماز بود و کسب رضایت و خشنودی خدا، این همه سنگ اندازی در برابر سنیان کشور برای ساختن و داشتن مسجد صورت نمی گرفت.
حال اگر به یاد بیاوریم که زمانی در آن آغاز غصب قدرت توسط خمینی و افتادن سرنوشت مردم کشور به دست این عناصر متحجر و بیشعور که امامشان خمینی بود که اقتصاد را «مال الاغ» می دانست، رجایی متحجر و مستبد در مقام نخست وزیر دستور داد که موقع اذان و نماز ظهر در همه جا کارها برای نماز تعطیل و نماز ظهر به جماعت برگزار بشود و در هر اداره و تشکیلات دولتی هم یک آخوند را پیش نماز تعیین کردند و انجمن اسلامی چی ها هم علیه کارمندانی که در نماز جماعت حاظر نبودند گزارش تهیه می کردند، آن وقت این آمار واقعا به «بحث شیرینی» از رابطه مردمی که نسلها قبل از برقراری رژیم آخوندی مسلمان بوده اند( در این بحث به روند و چگونگی مسلمان شدنشان کاری نداریم) و رژیمی که شب و روز و از «گهواره تا گور» به شکلهای مختلف تلاش در تزریق «اسلام» با«قرائت» خودش به آنها کرده است، تبدیل می شود که نتیجه یی جز سرافکندگی از آن برای رژیم آخوندی نمی شود گرفت.
************
** بنابر اين روايت، خداوند در آسمان هفتم فرشته اي به نام "داعي " [فراخواننده](3) قرار داده است كه هرگاه ماه رجب فرا مي رسد، هر شب تا صبح فرياد مي زند: خوشا به حال ذاكران! خوشا به حال اطاعت كنندگان! [سپس فرشته از قول خداوند مي گويد] خداوند مي فرمايد: من همنشين كسي هستم كه همنشينم باشد و مطيع كسي هستم كه مرا اطاعت كند و آمرزنده كسي هستم كه از من آمرزش بخواهد. ماه، ماه من و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هركس در اين ماه مرا بخواند اجابتش مي كنم و هركس از من بخواهد به او عطا مي كنم و هر كس از من هدايت بخواهد هدايتش مي كنم و اين ماه را ريسماني بين خود و بندگانم قرار داده ام كه هر كس به آن چنگ زند به من مي رسد http://www.ic-el.com/show_news.asp?idnum=241&state=article#sthash.5xkK09nH.dpuf
جمعه ۲۷ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۵ آوریل ۲۰۱۶
نماینده مردم آذریجان در شواری عالی استانها مطرح کرد:
یک خانه بهداشت به ازای هر ۲۰ روستا در آذربایجان غربی/ ۲۰ درصد روستاها آب شرب ندارند/ خالی شدن از سکنه در آینده نزدیک
نماینده مردم آذریجان در شواری عالی استانها با انتقاد از وضعیت نامناسب بهداشتی روستاهای آذربایجان غربی نسبت به خالی شدن این روستاها از سکنه در آینده نزدیک هشدار داد.
ایرج سلیمانزاده؛ نماینده استان آذربایجان غربی در شورای عالی استانها در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با اشاره به مشکلات بهداشتی مردم این استان اظهار کرد: اکثر روستاها در استان آذربایجان غربی از نعمت خانه بهداشت بیبهره هستند به طوریکه برای هر ۲۰ روستا یک خانه بهداشت وجود دارد، در حالی که شرایط کوهستانی و آب و هوای منطقه ایجاب میکند؛ حداقل برای این روستاها یک خانه بهداشت وجود داشته باشد.
۱۶۶ روستا با مشکل کمبود آب مواجهند
سلیمانزاده با اشاره به کمبود آب در روستاهای آذربایجان غربی به خصوص در بخشهای مرزی این استان اظهار کرد: بر اساس آمارها نزدیک به ۱۶۶ روستا با مشکل کمبود آب مواجهند و جدای از آن در نزدیک به ۲۰ درصد روستاها آب شرب وجود ندارد و از آبهای زیر زمینی استفاده میشود.
بالا بودن آمار ابتلا به امراض مشترک بین انسان و دام
وی از بالا بودن آمار ابتلای مردم به امراض مشترک بین انسان و دام در روستاهای آذربایجان غربی خبر داد و گفت: عدم وجود زیرساختهای مناسب در این روستاها موجب شده است؛ روستاییان از استانداردهای بهداشتی بیبهره باشند.
آبیاری برخی کاشتها با آب آلوده
نایب رییس شورای عالی استانها افزود: کمبود آب موجب شده است که روستاییان در برخی از کاشتها از آبهایی که معمولا آلوده هستند؛ برای آبیاری استفاده کنند که در این زمینه ضروری است؛ پیگیریهای لازم انجام شود، چراکه اگر از نظر بهداشتی به روستاها رسیدگی نشود؛ این عامل نه تنها به روستاها بلکه به شهرها هم کشیده خواهد شد.
۲۵۰ روستا در معرض شوری آب قرار دارند
وی ادامه داد: استان آذربایجان غربی در حال حاضر حدود ۲ هزار و ۱۶۳ روستای بالای ۲۰ خانوار دارد که از این میان۲۵۰ روستا با توجه به شرایطی که دریاچه ارومیه برای روستاهای حاشیهای و شهرهای حاشیهای ایجاد کرده است؛ در معرض شوری آب قرار دارند.
سلیمانزاده گفت: ادامه یافتن روند شوری آب روستاها میتواند در آتیه مشکلات فراوانی را برای استان آذربایجان غربی و به تبع روستاهای اطراف آن ایجاد کند.
لزوم انجام مداوم آزمایشات کنترلی آب در روستاها
نایب رییس شورا عالی استانها افزود: مهمترین اولویت در این راستا این است که به صورت مداوم و پیوسته آزمایشهای کنترلی در روستاها انجام شود و این شرایط نیاز به تخصیص اعتبارات لازم و برنامه ریزیهای کامل دارد تا در راستای مقابله با این مشکلات یا کاهش عوارض این مشکلات به نتیجهای مناسبی دست یابیم.
اعتبارات برای کاهش مشکلات بهداشتی کافی نیست
نماینده استان آذرباییجان غربی با اشاره به لزوم تخصیص اعتبارات لازم به منظور کاهش مشکلات بهداشتی استان آذربایجان غربی گفت: متاسفانه تاکنون در این خصوص اعتبارات، کافی نبوده است به طوریکه در سال ۹۵ نهایت ۵۰ درصد اعتبارات به استان تخصیص یافت و اگر عدم تخصیص اعتبارات ادامه پیدا کند؛ روستاهای ما در آینده نزدیک خالی از سکنه خواهند بود.
!سرزمین سیستان! مردمش گردی از خشکسالی، فقر و بیکاری بر چهره دارند.
سرزمین سیستان
روزهای خشک و بی رمقی را پشت سر می گذارد
و مردمش گردی از خشکسالی، فقر و بیکاری بر
چهره دارند. اما حکایت زنان زابل حکایت ناگفته
هاست. زنان به دلیل فقر خانواده اغلب در سن کم
ازدواج کرده و مجبور به ترک تحصیل می شوند.
حاصل آن خانواده های پر جمعیتی است که به دلیل
بیکاری مرد خانه، زندگی تنها با یارانه می گذرد.
یارانه ای که یک روزه در بازار محلی خرج
نیازهای اولیه خانواده می شود. محرومیت در زابل
بیداد می کند. این در حالیست که زنان زابل به رغم
توانمندی و سختکوشی، به علت فقیر بودن و نداشتن
توان مالی، نمیتوانند از مهارتهایشان برای کسب
در آمد استفاده کنند. زنان زابل تنها برای لباس
خودشان سوزن می زنند نه برای درآمدزایی زیرا
کسی راه را به آنها نشان نداده و منتظر فعالیت و
پیش قدم شدن افراد دیگر هستند. اما با این وجود در
این شرایط سخت باز هم زنان هستند که به رغم
نداری سعی در چرخاندن زندگی دارند
دریاچه هامون در سیستان تا ۱۵ سال پیش منبع برکت و رونق زندگی در این خطه بود. اما پس از خشکسالی، شرایط زندگی روز به روز برای مردم سیستان سخت تر شد .
دریاچه هامون در سیستان تا ۱۵ سال پیش منبع برکت و رونق زندگی در این خطه بود. اما پس از خشکسالی، شرایط زندگی روز به روز برای مردم سیستان سخت تر شد .
اشتراک در:
پستها (Atom)