عکس / جنگ خیابانی در مصر
۱۳۹۲ مرداد ۲۳, چهارشنبه
سه شنبه 22 مرداد 1392
خر همان خر، رهبری بر آن سوار، هادی خرسندی
هموطن علاف روحانی مشو
زينب اين تعزيه خوانی مشو
از پس آن ياوه گوی بددهن
محو استاد سخنرانی مشو
با مواعيدش خودارضايی مکن
همچنين در خواب، شيطانی مشو
در عروسی و عزای اين رژيم
مثل مرغ و جوجه قربانی مشو
خر همان خر، رهبری بر آن سوار
خوشدل از تعويض پالانی مشو
بگذر از سبز و بنفش و سرخ و زرد
در حصار رنگ، زندانی مشو
خانه ات روشن ز دزد با چراغ
بيخودی شاد از چراغانی مشو
تا کليد خانه دست سارق است
در شکايت از نگهبانی مشو
گول بی.بی.سی و وی.او.ای مخور
خام حرف مفت و مجانی مشو
توی رودرواسی امت نمان
وامدار جهل و نادانی مشو
راه خود را زود پيدا ميکنی
منکر ادراک ايرانی مشواز کنار گود لنگش کن مگو
هادی خرسندی ثانی مشو
وزیر قاتل
وزیر قاتل
قاتل اگر وزیر نباشد
اسلام بر سریر نباشد
مُلا خلیفگی نفروشد
دزد و دغل امیر نباشد
غدّاره بند ِ جانی و جلاّد
فرمانده شهیر نباشد
سردارِ دادگسترِ دولت
آدم کشی کبیر نباشد
گرگ و شغال ، صاحب کشور
روبه جناب شیر نباشد
روحانی ی رذیلِ سیهکار
چسبنده تر ز قیر نباشد
خربنده ، میرِ مُلک نگردد
بد پوزه ، باج گیر نباشد
حیوانیت نشسته بر اورنگ
انسانیت اجیر نباشد
شرم و شرف به خاک نیفتد
علم و هنر اسیر نباشد
جهل و جنون حصار تمدن
دین بهرِ دارو گیر نباشد
ابزار رُعب و کینه نگردد
دام و طناب و تیر نباشد
زیر عبای اهل شریعت
چون شبروی شریر نباشد
ایمان لباس حُکم نپوشد
قاتل اگر وزیر نباشد ...
م.سحر
11.8.2013
اسپانیا/ مارویّا
حُکّامِ قاتل
شیخ است و مُشگل می پسندد
گُل ، غرقه درگِل می پسندد
بنشسته بر شغلِ عدالت
قُضّاةِ قاتل می پسندد
عزّت به جاهل می فروشد
اعدام عاقل می پسندد
پنهان به رنگین جامۀ حق
ترویج باطل می پسندد
همواره مردم را به هستی
نادان و غافل می پسندد
پیشِ ره انسانِ آزاد
دیوارِ حایل می پسندد
ذوق و ضمیر آدمی را
بر جهل ، مایل می پسندد
«النصرُنا بالرُعب» گوید
وحشت ، شمایل می پسندد
از جور ، نیرو می ستاند
وز ظلم عامل می پسندد
تثبیت ظلمت را به عالم
منزل به منزل می پسندد
از گور ، ثروت می رباید
وز مرگ حاصل می پسندد
دینِ سیاسی در حکومت
حُکّام ِ قاتل می پسندد
بر بابزن* در آتشِ کین
از عاشقان دل می پسندد
آمال انسان را به دوزخ
طی مراحل می پسندد !
این نظم را وجدان انسان
امحاء کامل می پسندد
جان ِ جهان در نفی این بَد
اقدام عاجل می پسندد
وین ننگ را فردای ایران
از مُلک ، زایل می پسندد
...............................
م.سحر
11/8/2013
مارویّا ـ اسپانیا
..................................
* بابزن = سیخ کباب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بنا بر اخبار ، سعید حجاربان گفته است که:
« آنچه در انتخابات پیشین اتفاق افتاد «تقلب» نبوده ، «تدلیس» بوده است !»
دکتر علی رشیدی؛ رئیس انجمن اقتصاددانان ایران
دکتر علی رشیدی؛ رئیس انجمن اقتصاددانان ایران مبنی بر تشریح شرایط کنونی اقتصاد ایران طبق آمارها و مستندات جهانی را به رییس جمهور اسلامی ایران ارسال کرد. دکتر رشیدی بخاطر یک بیانیه تحلیلی جبهه ملی ایران در ۲ سال پیش ,۴ ماه در زندان بسر برد و شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران دکتر علی رشیدی را به دو سال زندان و ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم نمود.
جناب آقای روحانی
رییس جمهور منتخب
با سلام و احترام به استحضار می رساند:
جناب آقای روحانی
رییس جمهور منتخب
با سلام و احترام به استحضار می رساند:
اقتصاد و به تبع آن کل جامعه ایران در سالهای اخیر دچار دگرگونیهای نامطلوب و نگرانکننده با اثرات دیرپا شده است که مسوولیت و وظیفهی مقامات انتخابی را در قبال مردم و تعهدات قانونی آنها به حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور در راه ارتقاء رفاه و آسایش مردم حساستر و خطیرتر کرده است.
بیارزش شدن پول ملی، تورم واقعی بالای ۴۰ درصد، اعلان علنی بیاعتقادی بعضی از مقامات مسوول مملکتی به آمار و ارقام و نتایج تحقیقات کارشناسی، ایجاد انتظارات مادی و اقتصادی و اجتماعی بیپایه، دادن وعدههای خلقالساعه برای شادی و کفزدن حضار، از کار انداختن ساختارهای مدیریتی و نظارتی ضروری برای اداره کشور، فقط بخش کوچکی از سوء مدیریت کلان در امور کشور است که ارثیهای ناهنجار و سنگین برای شما برجا گذاشته است.
در حالیکه مردم ایران در هر طبقه بهطور روزمره این ناهنجاریها و عدم تعادلها را حس میکنند و هر یک برای دفاع از خود و خانواده عکسالعمل نشان میدهند و بعضی دستگاهها سعی در تحریف یا پوشاندن و انکار واقعیت دارند، موسسات تحقیقاتی بینالمللی در سراسر جهان لحظهبهلحظه و روزبهروز تحولات و تغییرات ایجاد شده در کلیهی جنبههای زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ما را زیر ذرهبین دارند و برای همه مقامات تصمیمگیرنده اعم از اقتصادی و سیاسی در سطح جهان گزارشهای علمی، تخصصی و کاربردی تهیه میکنند.
موسسه لگاتوم با مرکزیت لندن، ۸۹ متغییر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در ۱۴۲ کشور جهان را مورد مطالعه و تفسیر قرار میدهد و گزارش سال ۲۰۱۲ آن در مورد ایران واقعا نگرانکننده است.
مرتبه ۱۰۲ در بین کلیهی کشورها، رتبهی آخر در خاورمیانه، ۹ پله سقوط در سه سال اخیر ، ردیف ۱۲۱ در سرمایه اجتماعی و رتبهی ۱۲۵ در آزادیهای فردی تصویرناخوشایندی از ایران را به رخ میکشد.
طبق این گزارشها، وضعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران کتاب بازی است که در مقابل چشمان مردم جهان گشوده است و قبل از همه مردم خود ایران انتظار دارند و میخواهند بدانند شما به عنوان رییس جمهور منتخب چه وقت و چگونه میخواهید مقام ایران و مردم آن را به جایگاه مطلوب و بالقوه آن در سطح جهانی ارتقاء دهید تا مردم ایران بیش از این در حسرت پیشرفتهای کره جنوبی، ترکیه و مالزی که زمانی به درجات عقبتر از ما بودند نمانند.
گزارش پیوست و ضمائم آن که صرفا یک بررسی تخصصی و کارشناسی با صرف صدها ساعت زمان و برمبنای تعهد حرفه ای و ملی تهیه شدهاست برای اطلاع و استفاده شما و همکاران تقدیم می شود و در صورت نیاز اقتصاددان مستقل و آشنا با این مسایل می توانند شما را در حل مسایل و مشکلات پیش رو یاری دهند.
علی رشیدی- اقتصاددان
تحلیل انجمن اقتصاددانان ایران از وضعیت کنونی اقتصاد ایران
به گزارش ایسنا در ادامه به بخشی از تحلیل و بررسی های انجام شده از سوی رییس انجمن اقتصاددانان ایران و تیم وی که در گزارشی مفصل به رییس جمهور تقدیم شده است اشاره می شود.
۱_ ایران به دلیل منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی، جمعیت و از همه مهم تر خصائص نژادی و فرهنگی مردم آن تا قرن هفدهم میلادی یکی از پنج قدرت بالقوه و گاه بالفعل جهان بوده است.
۲_ اقتصاد ایران امروز اگرچه بالقوه در ردیف بیستم در جهان قرار دارد، ولی بالفعل و در مجموع عملکرد در سال ۲۰۱۲ در ردیف ۷۰ قرار داشته است.
۳_ موسسات تحقیقاتی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بینالمللی (شش موسسه) در سال ۲۰۱۲ در بین ۱۴۲ کشور مقام ایران را در هشت حوزه تخصصی ذکر کردهاند که براین اساس امنیت فردی ۱۲۵، آزادی فردی۱۲۵، سرمایه اجتماعی۱۲۱، اقتصاد۷۰، کارآفرینی۹۵، آموزش ۵۷، سلامت ۶۶و رتبه کلی ایران ۱۰۲ است.
۴_ موسسه هریتیج در گزارش خود دربارهی آزادی اقتصادی در بین ۱۶۱ کشور ایران را در ردیف ۱۴۶ ذکر کرده است.
۵_ موسسات تحقیقاتی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی درباره ۸۹ متغییر بهطور دائم وضع کشور ما و همه دنیا را زیر نظر دارند و به دنیا گزارش میدهند و طبق این تحقیقات ما در کلیهی زمینهها، خصوصا آزادی تجارت، اندازه دولت، میزان مداخلهی دولت در اقتصاد، آزادی امکانات و اعتبارات نیروی کار _ کالا، مالکیت خصوصی، بازار سیاه، سرمایهگذاری خارجی، بازارهای مالی، حضور بانوان در مجامع قانونگذاری و … مساله داریم. زیادی و غیر موثر بودن قوانین و مقررات، کم اعتباری نظام قضایی و ناتوانی نظام مالیاتی کشور در تامین مخارج دولت از مشکلات عمده است.
بر این اساس مقایسهی عملکرد منفی اقتصاد ایران در دهههای اخیر در زمینههای کلان مانند رشد اقتصادی، تورم، جلب سرمایههای خارجی، اشتغال، بودجه، کاهش وابستگی به درآمد های نفتی، بالابردن سهم مالیات در تامین مخارج دولت، کمکردن تسلط دولت، کاستن از تعداد کارمندان وغیره با اهداف بلند پروازانه و مصوب برنامههای چهارم و پنجم توسعهی اقتصادی و سند چشمانداز بیست ساله نشان میدهد که یا اهداف پیشبینی شده تخیلی و دور از واقعیتها بوده است یا عوامل بازدارندهای مانند تحریمهای بینالمللی اقتصاد و مردم ایران را تحت فشارهای ناخواسته قرار داده و یا سوءمدیریت دولتی و جو نامساعد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی از شکوفایی اقتصاد و جامعه ایران جلوگیری کرده است.
از این رو پیدا کردن پاسخ واقعی برای هر یک از این سوالات گام اول حرکت در جهت بیرون رفت از بحران و رکود فعلی است ولی حل مشکلات و عبور از تنگناها مستلزم پیدا شدن وحدت اراده و عزم ملی و مشارکت همه مردم در بازسازی اقتصاد و جامعه میباشد که تنها با حذف عوامل بازدارنده و بالارفتن سطح سرمایهی اجتماعی طی زمان امکانپذیر میباشد.
در کوتاهمدت وظیفه ی دولت تازه قبل از هر چیز بریدن از ساختار و جو تبلیغاتی بیپایه و سیاست بازی قبل از هر گروهی در مقابل خود مردم ایران است. صداقت در گفتار، پاکی و درستی در رفتار و کردار مالی و مادی و خیراندیشی و دگرخواهی در رابطه با دیگران اساس ایجاد و شکوفایی سرمایه اجتماعی خواهد بود که کلید آن در دست دولت است.
در شرایط فعلی که کل ساختار دولت و تاسیسات اجتماعی و قوه قضاییه آن دچار آسیبدیدگی شدید شده است نقش و هدایت رییس جمهور یعنی کسی که مردم به او اعتماد کردهاند و حل گرفتاریهای خود را از او میطلبند بینهایت مهم و حساس است این در حالی است که مسلما درک صحیح وعمیق وضعیتی که دولت یازدهم مدیریت امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن را به دست گرفته به زمان حداقل دو ساله نیاز دارد.
از دید کارشناسی اندیشههای نو کاربردی شده در سطح جهانی، افراد پاک و درستکار متخصص آلوده نشده در ساختار گذشته، دید باز و پذیرا نسبت به همه مردم ایران پراکنده شده در سطح جهان و از همه بالاتر احترام و همدلی وهمکاری با همه ملتها براساس حفظ و دفاع از منافع ایران و ایرانی و ارتقاء توان رقابتی اقتصادی ایران، چهار رکن اولیهی موفقیت رییس جمهور تازه شناخته میشود.
اولویتهای شروع به کار دولت
در ادامه این بررسی الویت شروع کار دولت روحانی در بخش های زیر خلاصه شده است.
۱_ دادن استقلال به بانک مرکزی در اتخاذ و اجراء سیاستهای پولی بر محور اهداف کلان اقتصادی به عبارتی خشکاندن ریشههای تورم و گران فروشی ارز برای تامین مخارج دولت.
۲_ احیاء قوه قضاییه مستقل از قوه مجریه بر اسا استاندارد های جهانی والزام به ایفاء تعهدات و اجراء قراردادها بیطرفانه و منصفانه.
۳_ بازسازی وزارت دارایی و قدرت بخشیدن به آن در جهت وصول درآمد های عمومی و اخذ مالیات واقعی از پایه وسیعتر، کلیهی مودیان وحذف معافیتهای مالیاتی در کشور آغاز شود.
۴_ اصلاح فوری قوانین و مقررات و مدیریت سه دستگاه دولت نقش کلیدی در انجام سایر اصلاحات و یا کاستن از شدت سایر ناملایمات دارد.
محمد ملکی نویسندگان نامه به اوباما برای لغو تحریم را سرزنش کرد
محمد ملکی نویسندگان نامه به اوباما برای لغو تحریم را سرزنش کرد
منبع: مصاحبه محمد ملکی
آقای ملکی، شما تا چندی پیش با شماری از ۵۵ زندانی سیاسی امضا کننده نامه به باراک اوباما در زندان اوین بودید. برآورد شما از این نامه سرگشاده چیست؟
دیشب نامه را خواندم و تعجب کردم. تعجبم از این بود که این نامه را چرا به اوباما نوشتند و به آقای سیدعلی خامنه ای رهبر مردم ایران ننوشتند.
محمد ملکی فعال و زندانی سیاسی سابق (تهران)
محمد ملکی: همانطور که به شما گفتم نامه را نخوانده بودم. دیشب نامه را گرفتم و خواندم و تعجب کردم. از چند جهت تعجب کردم. به طور خلاصه می گویم. اولا چرا نامه به اوباما نوشتند. محتویات این نامه طوری است که باید به کسی نوشته می شد که عامل همه این گرفتاری هاست. عامل این تحریم ها با حرفهایش با سخنانش با نطق های زشتی که گاهی وقتها به زبان می آورد که دور از دیپلماسی است، برازنده کسی که یک شخصیتی است در ایران و ایرانی نیست. تعجبم از این بود که این نامه را چرا به اوباما نوشتند و به ایشان ننوشتند و واقعیت هایی را که در اینجا وجود دارد در مملکت ما از فقر و فساد و بدبختی و گرفتاری و اینها… اینها در این نامه چرا به ایشان ننوشتند؟
آقای ملکی، مقصودتان از ایشان کیست؟
ایشان مقصودم آقا سیدعلی خامنه ای رهبر مردم ایران است. مساله دوم این است که این نامه را یک عده زندانیان سیاسی نوشته اند که حدود سه سال است در زندان هستند. بیشتر و یا کمتر.
دراین نامه کمتر اشاره به وضع آزادی و حقوق بشر و غیره در ایران شده. ما فقط مشکل مان مشکل تحریم نیست. مشکل فقر مردم نیست. که همه اینها فقر و گرفتاری و فساد و فحشا و همه اینها زاییده نبود آزادی، زاییده یک نظام بسته است. زاییده یک استبداد است. زاییده یک فاشیزم دینی است.
می توانید خلاصه کنید؟
ایرادم به این است که در این نامه چرا به این نکات توجه نکردند. در حالی که خودشان در زیر پنجه های این نظام دارند زجر می کشند و خانواده هایشان من اینجا شاهدم که چه زجری می کشند. از این مطالب گذشتند و هی طرح کرده اند که تحریم ها این جور… بله این ها واقعیت است در این حدش. ولی چرا به دنبال عامل اصلی نیستند؟ نیاوردند عامل اصلی…
من معتقدم عامل تمام بدبختی های ملت ایران از ۳۳ یا ۳۴ سال پیش تا حالا نظام ولایی است و تا موقعی هم که این نظام دستش از سر این ملت کوتاه نشود همه همین است.
گروهی از زندانیان سیاسی فعلی و سابق ایران، طی نامه ای به رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، ضمن برشمردن آثار تحریمهای بین المللی بر وضعیت مردم ایران و هشدار نسبت به تداوم آن، خواستار تلاش وی جهت تاخیر و توقف مصوبه های کنگره آمریکا و همجنین کاهش و لغو موثر تحریم ها علیه تهران شدند.
«ما گروهی از زندانیان سیاسی ایران این نامه را خطاب به شما می نویسیم تا توجه شما را به آثار مخرب تحریم های فلج کننده اقتصادی و تلاش فزاینده برای انزوای سیاسی ایران در جامعه جهانی بر زندگی روزمره مردم ایران و بسته شدن فضای سیاسی کشور جلب کنیم. این نامه منعکس کننده جدی افکار عمومی در میهن ما از آینده تیره ای است که ادامه مسیر رویارویی ایران و ایالات متحده می تواند به آن بیانجامد. ما نیز در این نگرانی با مردم ایران شریکیم.»
گام های لرزان روحانی
محمد نوریزاد
محمد نوریزاد
بر این باورم که: از آقای روحانی باید بقدر مقدوراتش انتظار داشت. این را صمیمانه می گویم. باید پذیرفت که او یک آخوند است. یک روحانیِ حکومتی است. با وابستگی های غلیظ و لحظه به لحظه اش به لباسی که به تن دارد. و به: بیت مکرم رهبری. اگر از همین زاویه به آقای روحانی بنگریم، رفتار و گفتار و انتخابهایش ما را آزار نخواهد داد. وگرنه کسانی که با دست بردن به ریسمان آقای روحانی، از آسمان آرزوهای خود آویخته اند، از این پس با آشکارشدنِ آن شهامتی که باید باشد و نیست، و آن مردمگرایی ای که باید قدرش دانسته آید و نمی آید، به یک افسردگیِ متراکم آنهم در مجاورتِ نوعی دق مرگ شدن دچار خواهند شد. منظورم این است که به آقای روحانی جوری بنگریم که: هست. و نه آنگونه که: باید.
آقای روحانی باید بداند که اگر امروز رییس جمهور است، تنها و تنها به این خاطر است که مردمی به اشاره ی سید محمد خاتمی به سمت او متمایل شده اند. و مردمی دیگر به اشاره ی هاشمی رفسنجانی. اگر این روزها آقای روحانی با آراستنِ کابینه ای کهنه و خسته و فرسوده، در اجابتِ حق هاشمی سنگ تمام گذارده، حتماً بر سید محمد خاتمی جفا باریده است.
بزرگترین خطای روحانی در این بوده و هست که: خود را بیش از آن اندازه ای که هر عقل سلیم تأیید می کند، به ریسمانهای بیت مکرم بند کرده است. وگرنه او را اگر شهامتی و اقتداری و اعتدالی و هوشمندی ای بود، پاهایش را در یک کفش می کرد و می گفت: سید محمد خاتمی باید – آری باید – در مراسم تحلیف حضور داشته باشد. چرا؟ چون من اگر امروز رییس جمهورم، نصف موجودیتم متعلق به اوست و نه به بیت رهبری!
من – نوری زاد – یکی دو سالی به رسم خضاب، ریش های خود را رنگ می کردم. و در تمام آن یکی دو سال، یک نگرانیِ خفیف اما مستمر مرا می آزرد که: نکند رنگ امروز ریشهایم با دیروز تغییر کرده باشد و نگاه مخاطبین را برآشوبد و لبخندی بر لبانشان بنشاند. بعدها متوجه شدم که این نگرانی خفیف، یک اپیدمی رایج میان مردانی است که ظاهر طبیعیِ موهای خود را تغییر می دهند. و باز متوجه شدم که این خضاب بازی، در میان ما مسلمانان رواج بیشتری دارد. باز که بیشتر تحقیق کردم دانستم داستان خضاب بازی، با درونِ ریاکار ما نسبت روانیِ فراوان تری برقرار می کند. این شد که به یک باره یک روز بساط رنگ کاریِ خود و دیگران را دور ریختم و یک نفس راحت کشیدم و از حمل آن نگرانیِ خفیف و مستمر خلاصی یافتم.
خدای می داند منظورم از این مثال نه به این خاطر است که آقای روحانی ریشهایش را رنگ می زند و تلاش می کند کمی برازنده تر و جوان تر به نظر آید و احتمالاً آن نگرانی خفیف و مستمر نیز همیشه همراه اوست، نه، بلکه می گویم: ایشان یک بار و ناگهان باید به خودش – آنگونه که هست، و نه آنگونه که بیت مکرم می پسندد – کوچ کند. اینجاست که نفسی به راحت می کشد و معنای آرامش و توفیق را درمی یابد.
من قبول دارم که “نه” گفتن به بیت مکرم عواقب خوفناکی دارد. و اساساً آدمهایی مثل مصطفی پور محمدی برای این به کابینه ی او تزریق شده اند که دستهای خونین شان را مدام و مستمر نشان روحانی بدهند. اما این را نیز می دانم که: شما وقتی از بلندای اختیار و حق و قانون و مردم فرود آمدی، و خودت را به ریسمان بیت بند کردی، از این به بعد درست به همان جاهایی داخل می شوی که سرانگشتان بیت فرودت می آورد. و از مکانهایی خارج می شوی که همان دست های مکرم بیرونت می کشند. و این، یعنی گامهای لرزانی که یک رییس جمهور را با همه ی بخت و اقبال مردمی اش از جا بلند می کند، و در قاب کوچک و محقری جا می دهد، و بر یکی از دیوارهای بیت میخکش می زند. برای عبرت و تماشای مردمی هاج و واج که قرارشان بر یک رنگی بوده و نه رنگ آمیزی.
منبع:وبلاگ نوریزاد
سالیانه 7000 هكتار از باغات پسته كرمان خشک میشوند
مدیر کل دفتر نظامهای بهره برداری و حفاظت آب و آبفا ضررهای برداشت بیشتر از پروانه بهرهبرداری از چاههای مجاز را جبران ناپذیر دانست.
علی اصغر قانع، مدیر کل دفتر نظامهای بهرهبرداری و حفاظت آب و آبفا در گفت وگو با خبرنگار ایلنا در خصوص برداشت بیش از مقدار مندرج در پروانه بهرهبرداری ازچاههای مجاز اظهار داشت: بخش عظیمی از کسری مخزن آبخوان های کشور ناشی اضافه برداشت چاههای مجاز است که این برداشت بیرویه از مخازن تبعات منفی و جبران ناپذیری را برای آبهای زیر زمینی در بر خواهد داشت.
وی با اشاره به ضررهای اضافه برداشت از چاه ها افزود: این سفره ها دارای ظرفیت محدود هستند و در صورت ادامه روند برداشت كنونی مشكلات جبرانی ناپذیری به وجود خواهد آمد كه از آن جمله میتوان به فرونشست زمین و بروز شكافهای طولی در بسیاری از دشتهای كشور، كه در نهایت منجر به وارد آمدن خسارات جبران ناپذیر به زیرساختها و تاسیسات این دشتها شده و یا خواهد شد.
قانع افزود: شورشدن منابع آب زیرزمینی كه نتیجه آن بروز مشكل در تامین آب شرب منطقه، تخریب بافت خاك، شور شدن تدریجی خاك و كاهش راندمان تولید محصولات كشاورزی از اثرات مخرب بهره برداری بیش از اندازه است.
مدیر کل دفتر نظامهای بهره برداری و حفاظت آب و آبفا با اشاره به ضرر سرمایه گذاران در صورت بهره برداری بیش از اندازه گفت: این فعالیت در نهایت منجربه تغییر محل و كف شكنی مكرر چاهها خواهد شد كه هزینه هنگفتی را به كشاورزان و بهرهبرداران تحمیل می کند همچنین در برخی موارد با توجه به محدودیتهای قانونی برای كفشكنی و جابجایی منجر به از بین رفتن كامل سرمایهگذاری خواهد شد.
وی با اشاره به منابع آب زیرزمینی به عنوان منبعی برای تامین آب مصرفی مردم افزود: با توجه به این نكته كه منابع آب زیرزمینی بخش عظیمی از منابع مورد نیاز برای این منظور را تامین میكنند این فعالیت های بیش از ظرفیت مخاطراتی را نیز در این زمینه به وجود خواهد آورد.
قانع اضافه کرد: بیابان زایی و خشك شدن باغها به علت خشكسالی های مكرر در سالهای گذشته و كاهش آبدهی و یا خشك شدن چاهها – چشمهها و قنوات كشور از دیگر اثرات مخربی است که در صورت عدم توجه به این موضوع در سال های آینده تشدید خواهد شد.
مدیر کل دفتر نظامهای بهره برداری و حفاظت آب و آبفا خاطر نشان کرد: سالیانه مقدار زیادی از اراضی آبی كشور به دیم تبدیل می شوند در این زمینه می توان به استان کرمان اشاره کرد که سالیانه 7000 هكتار از باغات پسته این شهرخشك میشوند.
منبع:ایلنا
اشتراک در:
پستها (Atom)