نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

ردپای روحانی آیت‌الله شده در پیشنهاد 20 میلیارد تومانی وزیر پیشنهادی به نمایندگان + عکس

آینده
در اسناد به دست آمده، نام حجت‌الاسلام ابراهیمی نماینده بیرجند و رئیس مرکز امور رسیدگی به مساجد، در پیشنهاد 20 میلیارد تومانی نیکزاد، گزینه پیشنهادی برای وزارت مسکن به نمایندگان مجلس دیده می‌شود.

به گزارش خبرنگار «آینده»، بر اساس این اسناد، پس از مذاکرات حضوری میان نیکزاد و ابراهیمی، معاون نیکزاد طی نامه‌ای رسمی به ابراهیمی، ضمن ارتقاء وی به عنوان آیت‌اللهی، موضوع پرداخت 20 میلیارد تومان جهت تجهیز مساجد روستاها را در آستانه رأی اعتماد مطرح می‌کند.


ابراهیمی نیز در راستای توافق به عمل آمده با نیکزاد، طی نامه‌ای رسمی به نمایندگان، به همراه فهرست استان‌ها و مقدار پول در نظر گرفته شده که با نظر نمایندگان استان طرح شود، این پیشنهاد را به مجلس ارائه می‌کند.

گرچه به نظر می‌رسد این شیوه برای جلوگیری از اعتراضات احتمالی و رسوایی به وجود آمده در پرداخت‌ چک‌های 5 میلیون تومانی در ماجرای استیضاح کردان به نمایندگان به کار گرفته شده، اما این سؤال مطرح است که اگر قرار است مبلغ فوق با تشخیص نمایندگان هزینه شود، چه ارتباطی با رئیس مرکز امور مساجد دارد و چرا باید بعد از تخصیص به مساجد با وی هماهنگ شود و اگر قرار است مرکز رسیدگی به امور به مساجد این پول را تخصیص دهد چرا این مرکز نظر نمایندگان را جویا می‌شود؟ ظاهراً جناب ابراهیمی با حفظ سمت وظیفه معاونت پارلمانی وزارت مسکن آینده را هم ایفا می‌کند.

















كانون نويسندگان ايران:افشای تجاوزهای جنسی مصداق بارز پاي‌بندی به آزادی بيان است
*افشای تجاوز جنسی از سوی قربانيان در برابر افکار عمومی شجاعت اخلاقی ستودنی است



بر اساس موازين مبتنی بر حقوق به ‌رسميت‌ شناخته‌شده‌‌‌ی انسان و حتی قانون اساسي حاكميت كنوني، ولو اين كه جرم فردی در دادگاه به اثبات رسيده باشد، مجازات آن فرد نافی حقوق انساني‌اش نيست. به بيان ساده‌تر، حتی مجرمان - چه رسد به متهمان – را نيز نبايد و نمي‌توان از حقوق انساني‌شان محروم كرد. حال آن كه – اگر نخواهيم در مورد رژيم پيشين سخن بگوييم – حدود سی سال است كه ما در جامعه‌ی ايران شاهد آن‌ايم كه حقوق زندانيان به طور كلی و زندانيان سياسی به طور خاص، حتی در جايگاه متهم يعنی پيش از آن كه جرم آنان در دادگاه به اثبات برسد، به شديد‌ترين نحو نقض مي‌شود. از جمله‌‌ی اين موارد ‌ نقض آشكار حقوق و پايمال كردن حيثيت انسان‌ها، تجاوزجنسی به دستگيرشدگان حوادث اخير است كه اكنون به‌درستی مورد بحث و گفت‌وگوی عموم مردم قرار گرفته است. البته تجاوز جنسی به زندانيان سياسی برای درهم‌شكستن و وادار كردن آن‌ها به اعتراف عليه خود به هيچ وجه محدود به حوادث اخير نيست و گزارش‌های بسياری در مورد انجام اين عمل با زندانيان سياسی به‌ويژه زندانيان دهه‌ی شصت وجود دارد كه بي‌ترديد بايد به همه‌ی آن‌ها رسيدگی شود.

ويژگي اين شكل از هتك حرمت انسان كه دست بازجويان شكنجه‌گر را در انجام آن باز مي‌گذارد اين است كه فرد قربانی از بيان آن‌چه بر او رفته‌ است شرم دارد. در واقع، شكنجه‌گرانی كه مرتكب اين عمل ننگين و ضدانسانی مي‌شوند با تكيه بر همين كتمان واقعيت توسط قربانی است كه از آن به عنوان حربه‌ای برای به تسليم كشاندن زندانی استفاده مي‌كنند. اما خوشبختانه اكنون مردم مي‌بينند كه افرادی كه مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند آن را با شجاعت اخلاقی نزد افكار عمومی افشا مي‌كنند و از اين كار هيچ ابايی ندارند، كه امری است ستودنی و در راستای معرفی و مجازات آمران و عاملان اين گونه نقض حقوق و حيثيت انسان.

كانون نويسندگان ايران كه پيش از اين خواستار مجازات تمامی مسببان كشتارها و پايمال‌شدن حقوق انسان‌ها در هر رده و مقامی شده است،‌ از اين حركت دستگيرشدگان، به‌ويژه جوانان قربانی تجاوز، استقبال مي‌كند و خطاب به آنان اعلام مي‌دارد كه بيان واقعيت اين تجاوز برای مردم نه‌تنها كوچك‌ترين خدشه‌ای به شخصيت آنان وارد نمي‌سازد بلكه كمك مي‌كند كه جامعه از اين گونه غده‌های چركين پاك شود. اين جوانان بايد بدانند كه در قلب تك‌تك انسان‌های شريف و آزاده قرار دارند و جامعه به گرمی آنان را در آغوش خود جای خواهد داد و گل نثارشان خواهد كرد.


افشای تجاوزهای جنسی مصداق بارز پاي‌بندی به آزادی بيان است!

روایتی از زندگی و بازداشت سعیده پورآقایی

پارلمان‌نیوز: همزمان با انتشار خبر کشته شدن فردی با نام سعیده پورآقایی (آمایی) دختر جوانی که عنوان می‌شود اکنون پیکر او در یکی از قبور گمنام قطعه 302 بهشت زهرا دفن شده است، فردی با ارسال یادداشتی برای فراکسیون خط امام(ره) مجلس به روایتی از زندگی و بازداشت سعیده پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلمان‌نیوز»، دراین متن که با عنوان «دیروز همه گریستند»، نگاشته شده، آمده است:

سعید دو سال بود که دیگر پدر نداشت.اگرچه آن وقت هم پدرش نمی توانست خیلی پابه پای دخترش تکاپو و هیاهو داشته باشد.

جنگ از پدر سعیده جسمی بیمار به یادگار گذاشته بود که فقط "بود"

هرچه بود پدرش بود و کوله باری از خاطرات و خطرات جنگ

خاطراتی از 8 سال دفاع از ناوس ملت ایران و امید از اینکه ناموسش را بعد از او پاس خواهیم داشت.سعیده دو سال پیش پدرش را از دست داد.

آثار به جای مانده از سلاح های شیمیایی دیگر توانی برای ماندن در او نگذاشته بود و او باید می رفت و همسر و دختر نوجوانش را که یادگار سالهای جنگ و امام بود به ما می‌سپرد...ما چه کردیم؟!

دیروز مراسم ختم سعیده بود.مراسم ختم که نه!مادرش بود و چند نفر از اعضای خانواده و مهندس میر حسین موسوی و البته فضایی از غم و اندوه و بهت و حیرت

سعیده برای همراهی با جنبش سبز فقط به پشت بام خانه‌اش می رفت نه برانداز بود و نه مخملی فقط الله اکبر می‌گفت

تا اینکه شبی آمدند سه زن و دو مرد بودند او را بردند، برای همیشه!

امانتدارش که دلبندش را برده بودند به همه‌جا متوسل شد تا یادگار همسر شهیدش را باز یابد اما هرچه تلاش می‌کرد کمتر به نتیجه می‌رسید، تا اینکه به درگاه یکی از اعضای نزدیک به رییس دولت متوسل شد و او هم راهنماییش کرد تا به پشت سردخانه‌ای صنعتی رسید.

آری سعیده‌اش را درآغوش گرفت اما چه سیاه و چه سرد

چرا دیگر از آن نشاط و شور نوجوانی اثری نبود؟!

دیروز همه گریستند

سرهنگ زاده و گلپا و نامجو


ترانه ها و صدای کوروس سرهنگ زاده را دوست دارم و با ترانه های گلپایگانی خاطره ها دارم. از صداهایی که “کپی کارها”ی وطنی در هر دوسوی آبها از خود خارج می کنند و روح ترانه سرا و آهنگساز و خواننده یک اثر جاودانه قدیمی را در گور می لرزانند، هم بدم می آید. ولی سه سال پیش که برای اولین بار این ترانه نامجو را شنیدم هم یاد سرهنگ زاده و گلپا برایم زنده شد و هم بجای دعای خیر! ؛ به نامجو دست مریزاد گفتم.