کلید روحانی در بحران های بی شمار گم شده است
محمد زمانی
محمد زمانی
چهره
حکومت اسلامی برای همه مشخص شده است و تغییر در دولت به معنای باز شدن این
قفل ها نیست ،چرا که بر اساس قانون اساسی موجود سازنده این کلید رهبری است
و موقتا بر اساس شرایط داخلی و خارجی ان را تحویل ریس جمهور میدهد، اما
اجازه باز کردن قفل با اوست .قبلا هم در این مورد اشاره نمودم که در این
حکومت بحث شخص و یا عوض شدن دولت نیست بلکه یک سیستم مافیایی است که همه
چیز در تسلط سپاه و بیت رهبری است و عملا دولت و مجلس فرمایشی است.کلیدی که
روحانی از ان صحبت میکند در این دو مقوله خلاصه نمیشود .امروز این حکومت
با قانون اساسی موجود ،چنان بر درها قفل زده است که تنها کلیدی که میتواند
انها را باز نماید، نبود این سیستم ویرانگر است .
معمولا
کلید برای باز کردن قفل است .این قفل ها میتواند درذهن ما تداعی مشکلاتی
باشد ،که مردم ایران به دلیل سیاست های اشتباه حکومت اسلامی با ان روبرو
هستند .تحریم های های بین المللی ،بدلیل جاه طلبی های هسته ایی سپاه و بیت
رهبری و تبعیت از سیاست کره شمالی و همچنین دخالت در امور کشورها و حمایت
از تروریسم، قفل هایی است که هیچ شاه کلیدی ان را باز نمیکند .چهره حکومت
اسلامی برای همه مشخص شده است و تغییر در دولت به معنای باز شدن این قفل
ها نیست ،چرا که بر اساس قانون اساسی موجود سازنده این کلید رهبری است و
موقتا بر اساس شرایط داخلی و خارجی ان را تحویل ریس جمهور میدهد، اما
اجازه باز کردن قفل با اوست .گاهی دولتی باید بیاید مثل هشت سال پیش که
بحران ایجاد نماید تا بتواند با گردنکشی در عرصه داخلی و بین المللی و نه
با اصول دموکراسی و منافع ملی به عمر خود ادامه دهد و گاهی هم، با اجازه
ورود به افرادی نسبتا معتدل ،اما از جنس حکومت و نه مردم بر اساس زمان
بخواهد تعامل ایجاد نماید تا حکومت سقوط نکند.ایران در شرایط سختی به سر
میبرد و مردم با گرفتاری بسیار در عرصه های مختلف دست و پا میزنند .به یاد
داریم که در انتهای نخستین برنامه انتخاباتی تلویزیونی حسن روحانی که از
شبکه دوم سیما بخش می شد، وی در حالی که یک کلید را در دست خود بالا گرفته
بود و رو به دوربین نشان می داد با اعتماد به نفس و خطاب به مردم گفت: من
می خواهم بگویم همه چیز با کلید تدبیرو تعامل حل خواهد شد. شاید اشاره
ایشان ،فقط به دو مقوله بود یکی برداشتن تحریمها به قول خودش که تعامل با
غرب در دستور دولت اوست و دومی رونق دادن به اقتصاد ایران در این شرایط
بحرانی و نفس گیر که باعث رکود اقتصادی و ورشکستگی کارخانجات ، تورم و
بیکاری شده است .قبلا هم در این مورد اشاره نمودم که در این حکومت بحث شخص و
یا عوض شدن دولت نیست بلکه یک سیستم مافیایی است که همه چیز در تسلط سپاه و
بیت رهبری است و عملا دولت و مجلس فرمایشی است.کلیدی که روحانی از ان صحبت
میکند در این دو مقوله خلاصه نمیشود .امروز این حکومت با قانون اساسی
موجود ،چنان بر درها قفل زده است که تنها کلیدی که میتواند انها را باز
نماید، نبود این سیستم ویرانگر است .کلید این مشکلات نه روحانی است و نه
کسی دیگر از جنس این حکومت ،بلکه مردم و جوانانی هستند که باید با مطالبه
محوری و رسیدن به ازادی از درهای بسته شده این حکومت بگذرندو خواستار
دموکراسی باشند .حرکتی که امروز مردم مصر در مقابل اسلامگرایان انجام
میدهند و خواستار کناره گیری مرسی هستند ، نمونه ایی از نافرمانی مدنی و
اعتراض به حکومت فعلی است. این حکومت انقدر برای مردم هزینه داشته است که
در این بحران های بیشمار کلید روحانی گم شده است .کلیدی که در دست رهبری
است و مردم هیچ نقشی در ان ندارند.شاید این کلید می خواست تا مدتی برای این
حکومت با حل بحران هسته ایی و به منظور برداشتن تحریم ها تنفسی برای سرکوب
بیشتر ایجاد نماید ،اما تحلیل گران سیاسی بر این باور هستند که روحانی
بدون اجازه رهبر و سپاه هیچ اختیاری از خود ندارد.شاید تحریم های جدید که
دوشنبه اجرا شد مقدار زیادی حکومت اسلامی را شوکه کرد و حتی عراقچی سخنگوی
وزارت خارجه ابراز داشت: که تحریم های جدید در شرایط جدید مشکلات هسته
ایی را حل نخواهد کرد.اما اگر بخواهیم به روزنامه ها در گذشته به انتخاب
روحانی اشاره ایی داشته باشیم، شاید بی اعتمادی به این حکومت و سوابق
امنیتی روحانی و نزدیک بودن ایشان به رهبر و همچنین کار ساز نبودن کلید
ایشان در حل بحرانها ،تحریمها ی جدید عملی شده است و حتی تا ماه اینده
منتظر اقدامات جدید دولت روحانی نمانده اند، چون میدانند که این حکومت فقط
به دنبال وقت خریدن است . واشنگتن تایمزقبلا نوشته بود: ” حسن روحانی به
همان اندازه که حکومت اسلامی دهها سال است با جنایت پیشگی مردم ایران را
سرکوب می کند، بیرحم و حیله گر است. و جالب است که روحانی همیشه در
سیاستهای فریبکارانه رژیم تهران دست داشته است.” همچنین سایت خبری محافظه
کار واشنگتن فری بیکن با استناد به گزارش مرکز اسناد حقوق بشر ایارن در
سال ۲۰۰۸، حسن روحانی را عضو کمیته ویژه ترورهای سازماندهی شده علیه
مخالفان جمهوری اسلامی در دهه ۹۰ معرفی کرده و از وی به عنوان یکی از
عاملان برنامه ریزی بمب گذاری در مرکز جهانی یهودیان بوئنس آیرس در سال
۱۹۹۴ نام برده است .رادیو فردا هم مطلبی منتشر نموده است که گویای تایید
بی اعتمادی به این حکومت است که به انها اشاره نمودم .گزارشهای منتشره
حاکی است، تحریمهای بخش انرژی، کشتیرانی و کشتیسازی ایران که شش ماه
پیش به امضای باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، رسیده بود از روز دوشنبه
دهم تیرماه اجرایی شد. در این روز همچنین تحریمهای دیگری علیه ایران که
واحد پول ملی و صنایع خودروسازی را هدف قرار میدهد به اجرا گذاشته
میشود. به نوشته روزنامه آمریکایی «وال استریت جورنال»، با اجرایی شدن
تحریمهای جدید، برای «تعداد فزایندهای از معاملهکنندگان بینالمللی»
این نگرانی بهوجود خواهد آمد که ممکن است به خاطر نقض تحریمها علیه
ایران با خطر انزوا روبهرو شوند. بنا بر متن قانون تحریمی جدید، افراد و
نهادهایی که به هر فرد یا مؤسسهای که قبلاً به خاطر ارتباط با ایران تحریم
شده، کمک مادی کنند، خود شامل تحریم آمریکا خواهند شد. والاستریت جورنال
که در این باره با حقوقدانهای مختلفی مصاحبه کرده خبر میدهد که در
چارچوب تحریمهای جدید علیه ایران، ایالات متحده علیه هر شرکت خارجی که در
این زمینه در فهرست سیاه آمریکا قرار گیرد «اقداماتی تلافیجویانه» انجام
خواهد داد. به نوشته این روزنامه، این اقدامات باعث خواهد شد «تا دیگر
هیچکس با آن شرکت معاملهای نکند.» باراک اوباما لایحه مربوط به این
تحریم را روز ۱۳ دی ۹۱ امضا کرد و در آن زمان با اظهار نگرانی از امکان
ارتباط بخشهای «انرژی، کشتیرانی، کشتیسازی و بنادر» جمهوری اسلامی با
فعالیتهای مربوط به گسترش سلاحهای هستهای، تحریمهای شدیدتری را علیه
این حوزهها اعمال کرد. به گزارش روزنامه وال استریت جورنال، برپایه بسته
تحریمی جدید ارسال «فلزهای گرانبها، گرافیت، آلومینیوم، فولاد، زغالسنگ
متالورژی و نرمافزارهای صنعتی» به ایران نیز محدود میشود. تحریمهای تازه
همچنین صدا و سیمای جمهوری اسلامی و رییس آن را به دلیل نقض حقوق بشر از
طریق پخش «اعترافهای اجباری و دادگاههای نمایشی» در فهرست سیاه قرار
میدهد.اری کلیدی که همه از ان صحبت مینمایند واقعیتی تلخ است که تنها با
خوردن جام زهر شاید مقداری عملی شود،اما به اعتقاد من بحران هسته ایی یکی
از مباحث دو طرفه است ودخالت حکومت اسلامی در سوریه ،لبنان ،عراق و
افغانستان و کشورهای دیگر نمیتواند نادیده گرفته شود و نقض اشکار حقوق بشر
در ایران مباحث بعدی است .این حکومت چنان برای مردم خود و منطقه بحران
ایجاد نموده است که هیچ کلیدی غیر از رفتن این حکومت و جایگزین شدن ان بایک
حکومت دموکرات با توجه به مسایل خاورمیانه دری را به سوی مردم ایران و
جامعه جهانی باز نخواهد کرد.حکومت اسلامی دچار بیماری خطرناکی است که با
شیمی درمانی فقط تا مدتی میتواند دوام بیاورد،اما در این شرایط دشوار و غیر
قابل پیش بینی ،باید بتوان اعتراضات مردم که در اینده بیشتر خواهد شد را
درست سازماندهی نمود و از توان کارگران و بقیه اقشار مردم که امروز
صدایشان از همه جا شنیده می شود ،برای نجات ایران از دست این حکومت بهره
جست.در این شرایط اپوزیسیون باید بتواند بهترین راهکار را ارائه دهد .امروز
حکومت هر اعتراضی را سرکوب میکندو نمونه اخر ان مرگ اسانلو فعال کارگری در
زندان های این حکومت است . اما در پایان یادم به صحبت های فردریک
کبیرافتاد که واقعیتی است پند اموز ، فردریک که از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر
کشور آلمان حکومت می کرد؛ معتقد به آزادی اندیشه بود و رشد فکری مردم را در
گرو آن می دانست. او یک روز سوار بر اسب با همراهانش از یکی از خیابان های
برلین می گذشت، گروهی از مخالفان اعلامیه تند و تیزی علیه او بر دیوار
چسبانده بودند. فردریک آن را به دقت خواند و گفت: بی انصافها چقدر اعلامیه
را بالا چسبانده اند ما که سوار اسب هستیم آن را به راحتی خواندیم ولی
افراد پیاده برای خواندنش به زحمت می افتند. آن را بکنید و پایین تر
بچسبانید تا راحت تر خوانده شود. یکی از همراهان با حیرت گفت: اما این
اعلامیه بر ضد شما و اساس امپراتوری است. فردریک با خنده پاسخ داد: اگر
حکومت ما واقعا به مردم ظلم کرده و آنقدر بی ثبات است که با یک اعلامیه چند
خطی ساقط شود همان بهتر که زودتر برود و حکومت بهتری جای آن را بگیرد؛ اما
اگر حکومت ما بر اساس قانون، نیک خواهی، عدالت اجتماعی، آزادی بیان و قلم
است مسلم بدانید آنقدر ثبات و استحکام دارد که با یک اعلامیه از پا
نیفتد.حکومتی که بر پایه ظلم استوار است پایدار نخواهد ماند.
محمد زمانی روزنامه نگار و کنشگر سیاسی
ایمیل نویسنده:
منبع:پژواک ایران