۱۳۹۳ مرداد ۲۷, دوشنبه
26 خرداد، بمناسبت صد و سیُ و دومین سالگرد تولّد دکترمحمّد مصدّق «زندگینامۀ دکترمحمّد مصدّق» (104 ) ◀ثروت رضا شاه در نیویورک
26 خرداد، بمناسبت صد و سیُ و دومین
سالگرد تولّد دکترمحمّد مصدّق «زندگینامۀ دکترمحمّد مصدّق» (104 )
◀ثروت رضا شاه در نیویورک
شایعه انتقال مبالغ هنگفت پول از طرف رضا شاه به بانکهای آمریکایی در تهران بر سر زبانها افتاده بود. در ژوئن 1941، متعاقب صدور حکم اجرایی رئیس جمهور روزولت، وزارت خزانه داری اقدام به تهیه آمار داراییهای خارجی در ایالات متحده تا 14 ژوئن 1941 کرد. نتایج این آمارگیری که در سال 1945 منتشر شد، برآورد نسبتاً دقیقی از داراییهای رضا شاه در ایالت متحده را، بههنگام سقوطش، به دست میدهد. کل داراییهای اتباع ایرانی بالغ بر 185 میلیون دلاربود. از این مبلغ 1 / 14 میلیون دلار شامل سپردههای بانکی و شمشهای طلایی بود که در بانکهای تجاری نگهداری میشد. واضح بود که این ثروت همان درآمد نفتی ایران است که از کانادا به آمریکا انتقال یافته بود. مبلغ 4 /4 میلیون دلار باقیمانده نیز تقریباً به طورکامل شامل سهام و اوراق قرضه بود که دریفوس، در گزارشش، به آن اشاره کرده بود . البته شکی نیست که تقریباً کل دارایی اتباع ایران در امریکا همان وجوهی بود که به رضا شاه تعلق داشت.
همزمان با انتقال پول به نیویورک، مبالغ هنگفتی پول نیز به بانکهای سوییس واریز میشد . چنانکه درادامه اشاره خواهد شد، از آوریل 1943 به این سو، محمد رضا شاه ، پسر و جانشیین شاه ، نیز شروع به انتقال مبالغی هنگفتی پول به نیویورک کرده بود. برغم حوالههای جدید از تهران به نیویورک، دراکتبر1943 موجودی خصوصی اتباع ایرانی در بانکهای آمریکایی به 000/ 359 / 12دلار( از1/ 14 میلیون دلار درسال 1941 ) کاهش یافته بود، که حکایت از ادامه روند انتقال پول به بانکهای سوییس دارد .
از سوی دیگر، موجودی رسمی متعلق به دولت ایران تقریباً صفردر سال 1939 به 000/ 145 / 21 دلار افزایش یافته بود. این مبلغ نتیجه تبدیل60 در صد از در آمدهای نفتی ایران برای سالهای 1942 و 1943 به دلار بود، که در موافقت نامه مالی 1942بین انگلیس و ایران پیش بینی شده بود.
پس از مرگ رضا شاه در ماه ژوئیه 1944 ، دو مسئله موجب اختلاف و درگیری میان وارثانش شده بود. اول، ادعای دزدی جواهرات سلطنتی به دست اطرافیان رضا شاه ( نگاه کنید به فصل 11) و دوم تقسیم پولهایی که رضا شاه در بانکهای آمریکایی داشت. همسر سوم رضا شاه، توران امیر سلیمانی (ملکه توران) این مسایل را در نامههایی که برای پسرش، غلامرضا پهلوی، می فرستاد، شرح دادهاست . این نامهها که در سال های 1945 و 1946، یعنی کمی پس از فوت رضا شاه و زمانی که غلامرضا دانشجوی دانشگاه پرینستن بود، نوشته شدهاند، اخیراً به همراه اسناد و مدارک دیگری در تهران به چاپ رسیدهاند. این نامهها علاوه بر روشن کردن برخی مسایل، وجود حسابهای بانکی متعلق به شاه درنیویورک را نیز تأیید میکنند.
ملکه توران چندین باربه پسرش شکوه و گلایه میکند که ملکه تاجالملوک و فرزندانش ( محمد رضا، شمس، اشرف ، و غیره) او را فریب داده واز سهمی که باید از ثروت رضا شاه نصیبش میشد محروم کردهاند. ملکه توران این پیشنهاد نامعقول را به پسرش غلامرضا کرده بود که شکایت نامهای رسمی برای مجلس بفرستد و ادعا نماید که برادران و خواهرانش با فریب، او را ازارث محروم کردهاند.
این نامهها همچنین فاش میسازند که حسین علاء، سفیرجدید ایران در ایالات متحده و جانشین محمد شایسته در سال 1945، مأموریت یافته بود که در ارتباط با تقسیم پول شاه درمیان وراث رضا شاه با بانکهای آمریکایی تماس بگیرد. یک سال بعد ازفوت رضا شاه، ملکه توران به پسرش نوشت: ازمنابع مختلف شنیدهام که علا بجز وظیفه رسمی سفارت، مأموریت دیگری هم دارد، که به ثروت رضا شاه دربانکهای امریکا مربوط میشود. عزیزم، چشم و گوشت را خوب بازکن، و نگذار حوادثی که بعداز فوت پدرت اتفاق افتاد تکرار بشود. یادت باشد که آن آدمهای رذل چگونه پس از فوتش جواهراتش را دزدیدند و حالا دارند در ناز و نعمت در تهران زندگی میکنند.
حالا علاء به آمریکا آمده، برو و ببینش و صادقانه با او حرف بزن و وضعت را توضیح بده. در تهران با علاء حرف زدهام و از جریان با خبرش کردهام.
براساس گزارشهای سری وزارت امور خارجه آمریکا، علاء مشکلات عدیدهای با حمید رضای15 ساله، کوچکترین پسر رضا شاه پیدا کرد. حمید رضا چندین باراز مدرسه شبانه روزیاش در نیوپورت، رودآیلند، گریخت وبه پاریس رفت، و تهدید میکرد که بازهم این کار را تکرار خواهد کرد.
درگزارشی که درباره این« شاهزاده گریزپا» وجود دارد، آمدهاست که او« در زمان عزیمت قبلیش [ به پاریس] پول قابل ملاحظهای داشتهاست که منشأ آن معلوم نیست.» البته دانستن منشأ آن چندان هم زحمت نداشت.
◀ حسابهای بانکی رضا شاه در سوییس: آخرین گزارش ویلارد:
بالاخره اینکه شواهد و مدارک حکایت از آن دارد که وجوه انتقالی از نیویورک به بانکهای سوییس، به حساب رضا شاه واریز میشد. در سپتامبر1941، بر اساس مجموعه گزارشهایی که از شبکه خبر پراکنی بریتانیا، بی .بی. سی، انتشار یافت، رضا شاه مبالغ هنگفتی در بانکهای خارجی سپرده گذاری کرده بود. وقتی رضا شاه از این اخبار مطلع شد لبخند تلخی زد و گفت : فقط دو سه پوندی در یک بانک سویسی دارم که باقیمانده پولی است که برای تحصیل پسرم آنحا فرستاده بودم. »
با وجود این، گزارشی که هنری اس. ویلارد پس از انتشار این اخبار به وزارت امور خارجه آمریکا فرستاد نشان میدهد که رضا شاه واقعاً مبالغ هنگفتی به بانکهای سوییس منتقل کرده بود. ویلارد که از سال 1930 تا 1932 کنسول آمریکا در تهران بود و سپس، در بخش امور خاور نزدیک وزارت امور خارجه مشغول به خدمت شده بود. در سال 1959 نمایندگی ایالات متحده را در اجلاس سازمانهای بین المللی در ژنو برعهده داشت . محمد رضا شاه پهلوی، پسر و جانشین رضا شاه ، از 2 مه تا 5 مه 1959 به ژنو سفر کرده بود. ویلارد که هنوز به مسایل ایران علاقمند بود، در گزارشی دیدار شاه را شرح دادهاست که تصویر قسمتی از این گزارش را در اینجا آورده ام ( تصو یر 5 / 9 ) .
با توجه به گزارش ویلارد، انتقال وجوه از نیو یورک به بانکهای سوییس توسط رضا شاه و این حقیقت که کمیسیون خرید ارتش ایران درسوییس مستقر بود اهمیت دو چندانی پیدا میکند . از قرارمعلوم بانکهای سوییس در غارت اموال مردم ایران فعالانه شرکت داشتند. پس از که شاه در اوت 1953 به ایتالیا گریخت، و پیش ازآنکه با یک کودتای آمریکایی دوباره به قدرت برسد، مطبوعات ایتالیا و سوییس مقصد نهایی شابق سابق ( این اصطلاحی است که آنها استفاده میکردند) را سوییس اعلام کردند، ظاهراً به این دلیل که سوییس یک کشور بیطرف بود و شاه سابق نیز در آنجا تحصیل کرده بود. ولی دلیل واقعی آن بود که بخشی از ارث پدریاش ( و صد البته آن سه پوند ) دربانکهای این کشور نگهداری میشد.
گزارش سرویس خارجی، از هیأت نمایندگی و سرکنسول آمریکا
به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی . سی تاریخ : 5 مه 1959
چنانکه در ارتباط با شخصیتهای سرشناس خارجی مرسوم است، مطبوعات ژنو نیز توجه زیادی به دیدارشاهنشاه ایران، محمد رضا پهلوی، از ژنو در تاریخ 2 تا 5 مه مبذول داشتند. شاه به هنگام ورودش مورد استقبال اعضای جامعه دیپلماتیک، ازجمله مقامات ارشد کنسول گری بریتانیا و آلمان، کاردار پاکستان و استنلی آر. لوسن،کنسول این دفتر قرار گرفت. درهنگام عزیمتش نیز کاردار بریتانیا و کنسول استنلی آر. لوسن، و برخی دیگر حضور داشتند. میزبان شاه، در طول اقامتش در ژنو، ژنرال فضل الله زاهدی، سفیر ایران در ژنو، و پدر شوهردختر شاه بود.
این دومین سفر شاه به ژنو در طول چند ماه اخیر بود. بر اساس گزارش مطبوعات او در 4 مه از ویلایی به آدرس پلاک 27، شومن دو ولور، در ناحیه شن بوژری، که ژنرال زاهدی برایش خریده بود، بازدید کرد. سایر گزارشها نیز حکایت از آن دارند که شاه با بانکداران ژنو که امور مالیاش را در اینجا می گردانند، مشورت کردهاست. براساس برخی گزارشهای قبلی و محرمانه، شاه از طریق ژنرال زاهدی مشغول خرید واحدهای آپارتمانی درژنواست که برخی از آنها را با اسباب و اثاثیه کرایه دادهاست (زیرا سودش از کرایه آپارتمانهای بدون اسباب و اثاثیه بیشتراست) ولی بقیه آنها خالی هستند.
برداشت ناظران داخلی ازگزارش مطبوعات این است که احتمالاً شاه قصد دارد در صورت اجبار به ترک ایران بر اثر تحولات سیاسی در ژنو اقامت کند.
هنری اس . ویلارد
نمایند ایالات متحده در سازمانهای بین الملی در ژنو
تصویرشماره 5/9. گزارش ویلارد مورخ 5 مه 1359، که درآن فاش میسازد که شاه ایران مشغول خرید خانههای آپارتمانی در ژنو بوده و با بانکدارهای شهرمشورت کردهاست . با توجه به زمان تهیه گزارش، شاه احتمالاً هزینه املاک سوییس را از محل وجوهی پرداخت میکرد که در طول حکومت رضا شاه برای خرید سلاح اختصاص یافته و نهایتاً به حسابهای شخصی اش منحرف شده بود.
٭ حساب های بانکی رضا شاه در داخل کشور:
با تبعید رضا شاه از ایران در سپتامبر 1941، مردم ایران توانستند گوشهای از ثروت کلانی را که اوطی سال های 1921 تا 1941 روی هم انباشته بود را ببینند.
دریفوس گزارش میدهد که در تاریخ 28 سپتامبر1941، محمدعلی فروغی، رئیس الوزراء، به مجلس اطلاع داد که سپردههای نقدی رضا شاه در بانک ملی « مبلغ باورنکردنی 680 میلیون ریال[ 5 / 42 میلیون دلار ] است.» ( دریفوس که عالی رتبهترین دیپلمات آمریکایی در ایران بود سالیانه 8هزار دلار حقوق می گرفت.) در یفوس در ادامه مینویسد: « در واقع هیچ چیز ارزشمندی در کشور نبود که او [ رضا شاه ] به [ تصاحب] آن علاقمند نباشد. حرص و طمع او حد و حصری نداشت و علاوه بر تملک بخش عظیمی از مازندران املاکی را در شهرهای دیگر خریده، هتلهایی بناکرده و کارخانههایی برای خود ساخته بود.... شایان ذکر است که شاه سابق هر قطعه زمینی را که دل هوس بازش میخواست، با تهدید رسمی یا ضمنی مالکانش، به تصرف خود درمیآورد. و هر قدر دلش میخواست بابت آن میپرداخت، که معمولاً کمی بیش از یک دهم یا یک دوازدهم ارزش ملک بود؛ هر چند میگویند در برخی موارد فقط یک صدم قیمت ملک را پرداخته بود.»
آنچه دریفوس نمیدانست این بود که فروغی و وزیر مالیه ، گلشلئیان، یا خبر نداشتند و یا عمداً به مجلس اطلاع ندادند که این مبلغ فقط موجودی حساب پس انداز رضا شاه در بانک ملی است. رضا شاه یک حساب جاری نیز درهمان بانک داشت، که موجودی آن « فقط» 85 میلیون ریال (3/5 میلیون دلار) بود.[ توضیح جمال صفری- در دوره 12 مجلس شورای ملی ،جلسه: ۱۱۹ روز یكشنبه ۶ مهرماه ۱۳۲۰ – از 68 میلیون تومان صحبت شد]اگر به دلیل اصرار خود رضا شاه ( در تبعید ) نبود که این مبلغ ( یعنی موجودی حساب جاری اش ) به دلار تبدیل و برای او فرستاده شود، شاید مورخان هرگز از وجود چنین پولی خبر دار نمیشدند.
رضا شاه در نامهای که از جزیره موریس به پسر و جانشین خود فرستاده بود، و بعد از پیرروزی انقلاب اسلامی منتشرشد، نشان میدهد که برغم مبالغ هنگفتی که در بانکهای خارجی انباشته بود، نمیتوانست از این 3/5 میلیون دلار بگذرد :
مسئله دیگری که باید بگویم ایناست که مدتی است که پولی [از ایران] برایم نفرستادهاند. وقتی از ایران رفتم ، بیشتر از 85 میلیون ریال در حساب جاریم دربانک ملی پول داشتم . این پول را در اختیار[ محمود] جم گذاشتم تا در صورت نیاز برایم بفرستد. بعد از مدتی از جم نامه ای به دست ما رسید که دارد به مأموریت میرود و آن پول را دراختیار شما گذاشتهاست. هنوز این پول را به ارز تبدیل نکرده و برایم نفرستادهاند. بنابراین من را منتظر نگذار، ترتیب تبدیل آن را به ارز بده و پول را برایم بفرست.
◀ اقدام شاه جدید برای حواله پول توسط پست دیپلماتیک 1952 - 1943:
اسناد و مدارک وزارت امورخارجه امریکا که اخیراً از طبقه بندی خارج شدهاست حکایت از آن دارد که محمد رضا شاه کمی پس از گرفتن جای پدرش، به انتقال پول از ایران به بانکهای ایالات متحده ادامه داد و پا جای پای پدرش گذاشت. در ماه مارس1943، شاه جدید حسابی با سپرده یک میلیون دلار به نام خودش در بانک گارانتی تراست نیویورک بازکرد. شواهد باقیمانده ازاقدام فوق بهاین دلیل است که شاه برای ارسال اوراق به نیویورک از سفارت امریکا در تهران برای استفاده از پُست دیپلماتیک کمک خواسته بود.
در تاریخ 10مارس1943، لوییس جی. دریفوس، وزیر مختارامریکا در تهران، تلگرام کاملاً محرمانهای برای وزیر امور خارجه آمریکا فرستاد( تصویر6 / 9).
کفیل وزارت امورخارجه ف ولز پاسخ داد: « کاملاً محرمانه، فقط وزیر مختار رمز گشایی کند. تلگرام شماره 255 شما، مورخ 10 مارس. وزارت گمان میکند که پول مورد نظر جزو اموال شخصی مشروع شاه است. اگراین مسئله صحت داشته باشد، مجازید نامه مورد نظر را با پُست دیپلماتیک ارسال کند. ولز.»
برغم بیست سال گزارشهای دیپلماتیک سفارت امریکا درتهران درباره نحوه ثروت اندوزی رضا شاه و برغم اطلاع وزارت امورخارجه امریکا ازاین که درآمدهای نفتی ایران به حسابهای شخصی شاه در نیویورک و اروپا سرازیر میشد، وزارت امورخارجه آمریکا گمان میکرد که «پول مورد نظر جزواموال شخصی مشروع شاهاست.» علاوه براین، همین دریفوسی که روزی نوشته بود «شاه سابق هر قطعه زمینی را که دل هوس بازش میخواست، با تهدید رسمی یا ضمنی مالکانش، به تصرف خود در میآورد» هم اینک این فرض را میپذیرد که پول حاصل از شیوههای فوق کاملاً مشروع بودهاست.
تقاضا شاه و نامه مدیر کل و حسابدار کل بانک شاهنشاهی ایران، به تاریخ 7 مارس، توسط پُست دیپلماتیک آمریکا به بانک گارانتی تراست فرستاد شد:
به پیوست تقاضای اعلیحضرت شاهنشاه محمد رضا شاه پهلوی، شاه ایران، برای افتتاح یک حسابجاری به نام خودش در بانک شما ایفاد میگردد. اطمینان دارد که با تقاضای اعلیحضرت همایونی موافقت خواهد شد و بدینوسیله مجاز هستید حسابی را که نزد شما داریم به مبلغ 000/000/1 دلار – (یک میلیون دلار) – بابت واریز به حساب ایشان بدهکار نمایید.
موجب امتنان خواهد بود که تمامی مراسلات مربوط به این حساب را کاملاً محرمانه تلقی کرده وهرگونه مکاتباتی رابا قید عبارت محرمانه برای ما ارسال نمایید تا به طور مقتضی تسلیم اعلیحضرت نماییم. پس از دریافت این نامه لطفاً افتتاح حساب را با تلگراف تأیید فرمایید و لطفاً یک دسته چک نیز برایمان بفرستید تا برای استفاده اعلیحضرت دراختیارایشان قرار بگیرد.
توضیح: پیشنهاد میکنیم که تمامی مکاتبات مربوط به این مسئله را در تقاضای شاه موجودی افتتاحیه حساب یک میلیون دلار ذکرشدهاست که «از طریق بانک شاهنشاهی ایران پرداخت خواهد شد.»
تلگرام وارده رسیده از تهران به تاریخ 10 مارس 1943
وزیر امورخارجه، واشنگتن کاملاً محرمانه
از اینجانب درخواست شدهاست که توسط پُست[دیپلماتیک] نامهای از سوی بانک شاهنشاهی ایران به[ بانک] گارانتی تراست کمپانی بفرستم که تقاضا نامه اعلیحضرت شاه ایران برای افتتاح یک حساب شخصی به نام خودش با موجودی اولیه یک میلیون دلار به آن ضمیمیه است. پیش از موافقت با این امر تقاضا دارد دستورات مقتضی آن وزارتخانه را به اینجانب ابلاغ فرمایید .
از قرار معلوم ، ریالهایی که این دلارها با آ ن خریداری شده بخشی از شش صد میلیون ریالی است که رضا شاه برای شاه کنونی بجای گذاشته است. به نظر میرسد که تمایل شاه برای داشتن پول در خارج از کشور دو علت دارد: (1) در صورت ترک اجباری ایران توانایی تأمین خود و خانوادهاش را دشته باشد و (2 ) به دلیل کمکهای خیریه و مخارج دیگری که تحت فشار متحمل میشود ، دارد پولش را از دست میدهد.
این مسئله دراینجا درنهایت پنهانگاری صورت میگیرد زیرا افشای آن میتواند عواقب بسیار وخیمی برای وضعیت متزلزل سیاسی ایران داشته باشد...
* * * *
تصویر شماره 6 / 9. تلگرام دریفوس مورخ 10 مارس 1943، که درآن به تقاضای شاه برای استفاده ازپُست دیپلماتیک سفارت امریکا به منظور ارسال تقاضا نامۀ افتتاح یک حساب شخصی با موجودی اولیه 1میلیون دلار در بانک گارانتی تراست کمپانی نیویورک اشاره کردهاست.
پاول اچ. الینگ، که جانشین والاس موری در پُست ریاست بخش امور خاور نزدیک شد، در تاریخ 19 آوریل تقاضانامه را به همراه مدارک پیوست برای بانک گارانتی تراست ارسال کرد. در همان روز، وزارت امورخارجه این تلگرام کاملاً محرمانه را فرستاد:« به وزیر مختار آمریکا ، تهران.وزیر امور خارجه دریافت گزارش شماره 491 مورخ 18 مارس 1943 وزیر مختار به ضمیمه نامه بانک شاهنشاهی ایران به گارانتی تراست کمپانی نیویورک را تأیید میکند. ضمیمه مزبور برای گارانتی تراست کمپانی نیویورک ارسال شدهاست.» و نهایتاً در تاریخ 21 آوریل ، هارولد اف . اندرسن، معاون دوم بانک گارانتی تراست نیویورک نیز به الینک پاسخ داد( تصویر 7 / 9 ) . اسناد و مدارک حاکی از آن است که سپردۀ ا میلیون دلاری شاه به حسابش در بانک گارانتی تراست واریز شد ( تصویر8/9 ). انتقال پول به نیویورک از طریق بانک شاهنشاهی ایران، که متعلق به انگلیس بود، از سال 1943 بدین سو، ادامه یافت تا اینکه دکتر مصدق بانک مذکور را در سال 1952 وادار به خروج از ایران کرد. از آن زمان به بعد، بر اساس اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، پُست دیپلماتیک این وزارتخانه یک بار دیگر به وسیلهای برای انتقال پول اعلیحضرت با بانکهای نیویورک شد(نگاه کنید به تصاویر 9/9 و 10/9 ). در زمانی که به دلیل جنگ و اشغال خاک ایران توسط نیروهای خارجی، مردم ایران با قحطی مواجه بودند و با درد و رنج روز گار میگذراندند، شاه جدید که آن موقع 24 سال داشت و پا جای پای پدرش گذاشته بود، مشغول انتقال پول به بانکهای خارجی ، به ویژه بانکهای آمریکا بود.
میتوانیم نتیجه بگیریم که در طول 35 سال بعد، اومبالغ هنگفتی از پول مملکت را به خارج انتقال داد. البته مسلم بود که نقش وزارت امور حارجه آمریکا در تسهیل این جابجاییها نقض آشکارقواینن امریکا به حساب میآمد. زیرا آن وزارتخانه شواهد فراوانی در دست داشت که نشان میداد پول فوق از راه غیر مشروع به دستآمده و حقاً به مردم ایران تعلق دارد.
چرا دولت ایالات متحده آنقدرمشتاق محافظت و کمک به محمد رضا شاه و رژیمش بود، آنهم تا حدی که حتی انتقال پولها را نیز برایش تسهیل میکرد؟ پاسخ کوتاه به این مسئله را میتوان در حکم اجرایی رئیس جمهور فرانکلین دی. روزولت یافت که در تاریخ 10 مارس 1942 صادر شد. درآن آمدهاست که « دفاع از دولت ایران در راستای دفاع از ایالات متحده امری حیاتی است.» در طول 37 سالی که تا پیروزی انقلاب اسلامی سپری شد، ایالات متحده جای بریتانیای کبیر را در مقام محافظ رژیم پهلوی گرفت.
گارانتی تراست کمپانی نیویورک 21 آوریل 1943
به آقای پاول اچ . الینگ رییس بخش امور خاور نزدیک
وزارت امور خارجه واشنگتن دی . سی.
نامه شما به شماره NE 891 . 001 / 73
جناب آقای الینگ عزیز
بدینوسیله ازاینکه مدارک محرمانه بانک شاهنشاهی ایران، واقع در تهران ، را همراه با نامه مورخ 19 آوریل 1943 برایمان داشتید، بسیار سپاسگزاری میگردد.
اردتمند
هارولد اف . اندرسن
* * *
تصویر شماره 7/9 . نامه بانک گارانتی تراست کمپانی نیویورک به وزارت امورخارجه آمریکا ، مورخ 21 آوریل 1943، در تأیید در یافت در خواست شاه و سپرده اولیه (مدارک محرمانه).
تصویر شماره 8/9 . نامه تأیید واریز سپرده یک میلیون دلاری شاه به بانک گارنتی تراست نیویورک در تاریخ 20 آوریل 1943. در این گزارش مورخ 19 اکتبر 1943 ، سموئیل اس . گیلبرن از وزارت خزانه داری آمریکا به فرانسیس اچ . راسل در وزارت امور خارجه اطلاع میدهد: « بانک فدرال رزرو نیویورک اطلاعاتی در باره سپردههای اتباع ایرانی دربانک گارنتی تراست نیویورک که به دستور بانک شاهنشاهی ایران صورت گرفته، در اختیاراین دفتر قراردادهاست. به پیوست صورت این حسابها شاید برای آن وزارتخانه جالب توجه باشد ، ارسال میگردد.»
گارانتی تراست کمپانی نیویورک
به : وزارت امور خارجه آمریکا، واشنگتن دی . سی.
آقایان
گاه نیاز به ارسال مکاتبات اداری برای اعلیحضرت شاهنشاه محمد رضا پهلوی، شاه ایران، به آدرس تهران، ایران است. چندین سال مکاتبات مزبور را از طریق کانالهای تجاری که شاه معرفی میکرد برای ایشان ارسال میکردیم.
ارسال مکاتبات برای اعلیحضرت به شیوه گذشته دیگر برایمان مقدرور نیست و بههمین دلیل پیشنهاد شدهاست که شاید امکان ارسال این مکاتبات با پُست دیپلماتیک دولت ایالات متحده به ایران وجود داشته باشد.
امیدواریم که چنین رویهای ممکن باشد و موجب امتنان خواهد بود که نظرتان را به همراه نام مقامی که باید این مکاتبات را برایشان ارسال کنیم به ما اطلاع دهید.
مشتاق دریافت پاسخ شما هستیم .
ارادتمند
جان پی . بوچو
***
تصویرشماره 9/9: نامۀ بانک گارانتی تراست کمپانی نیویورک به وزارت امور خارجه آمریکا ، مورخ 7 اوت 1952، که با توجه به بسته شدن بانک ارسال مکاتبات بانکی به شاه درآن مطرح شده است.
این نامه تأیید میکند که شاه مشغول انجام «امور بانکی » بوده که حسن تعبیری برای انتقال پول به نیویورک از طریق بانک شاهنشاهی ایران است.
تصویر شماره 10 / 9. نامه آرتور ال. ریچاردز، از وزارت امورخارجه آمریکا به جان پی . بوچو، معاون گارانتی تراست کمپانی نیویورک، مورخ20 اوت 1952 ، که دعوت کردهاست تا نمایندهای از بانک به منظور توضیح دلایل استفاده از پُست دیپلماتیک برای انجام کارهای تجاری با شاه به وزارت امور خارجه برود. (2)
◀ [9] سند از اسناد مربوط به سه حساب خارجی رضاخان:
● سند 1 – محمد دهنوی محقق تاریخ معاصر ایران تحت عنوان « برگهایی از تاریخ»،« اسناد مربوط به سه حساب خارجی رضا خان» در دسترس عموم مردم ایران قرار دادهاست و مینویسد: آنچه در ذیل میخوانید ، « [9] سند ازاسناد مربوط به سه حساب خارجی رضا شاه در سالهای 1310 و 1311 ش . است. برای اطلاع بیشتر و دقیقتر از تعداد حسابهای خارجی او و میزان وجوه آنها بایستی در انتظار صورت برداری از تمامی اسناد موجود در«مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی» و همچنین انتشاراسناد پراکنده در سایرسازمانها و دوایر داخلی و بایگانیهای خارجی و نزد افراد مختلف بود.
پس از سقوط دیکتاتور در باره وجوه نقدی او در بانکهای خارجی مطالبی غیرمستند وگاهی با ذکرارقام اغراقآمیز درجراید منتشر شد و در مجلس نیزمذاکراتی انجام گرفت وسرانجام دولت محمد علی فروغی اعلانی را در دو نوبت به شرح زیر درجراید انتشارداد:« نظربه اینکه انتشار یافته بود که پادشاه سابق در بانکهای خارجی پول نقد دارند، هیئت دولت دقیقاً در صدد تحقیق برآمده. ولی تاکنون به هیچوجه اطلاعی بدست نیآمدهاست که ایشان دربانکهای خارجی پول نقدی داشته باشند.»(1)
مؤلف یا مؤلفین کتاب «گذشته چراغ راه آینده است»، پس از نقل خبر فوق از روزنامۀ اطلاعات مورخ 2 / 7 / 1320 میافزایند:« عصر روز 6 / 7/ 20 نخست وزیر به نمایندگان اظهارداشت که:«هر چند معلوم نشدهاست که ایشان( رضا شاه) در خارجه پولی داشته باشند.(2) ولیکن احتیاطا به اعلیحضرت شاه سابق مراجعه شد که تصریح فرمایند اگر در خارجی دارایی داشته باشند آن مشمول صلحنامه باشد. ایشان نیز مطابق سند رسمی که در بندر عباس تنظیم شده وجوهی را که در بانکهای خارجه معلوم شود جزو صلحنامه منظور داشتند و به اعلیحضرت همایونی انتقال خواهد یافت».(3)
به نظر میرسد که این 9 سند اولین مدارک مستندی است که در باب دارایی نقدی رضا شاه منتشرمیگردد. خلاصۀ مطالب مندرج در این اسناد به ترتیب تقدم تاریخی به این شرح است:
الف ) طبق سند اول مورخ 20 مهر 1310 ، که به امضای رئیس وقت بانک ملی ایران است، رضا شاه از بابت سود 000/ 150 دلار امانت ثابت دربانک «یونیون دو بانک سوئیس» از 8 تیر تا 7 مهر 1310 بابهره 5/2 % و 2 % در سال مبلغ 875 دلار در یافت داشته است.
ب ) بر اساس سند دوم مورخ 28 مرداد1310، به امضای رئیس وقت بانک ملی ایران، از بابت 000/ 150 دلار سپرده ثابت از 8 تیر تا 11 مرداد 1310 نزد بانک « رایش کردیت گزلشافت برلن»، مبلغ 83 / 743 دلار بهره عاید رضا شاه گشته است. طبق همین سند امانت ثابت فوق به دستور رضا شاه در 12 مرداد 1310 به « میدلند بانک» لندن منتقل شده و در 26 مرداد 1310 به موجب ابلاغ « بانک پهلوی » به « وستمینسر بانک» لندن تسلیم است.
ح ) بنابرمطالب محرمانۀ سومین سند در 25 مرداد 1310 سرهنگ امیرخسروی رئیس بانک پهلوی به بانک ملی ایران اطلاع دادهاست که به دستور رضا شاه مبلغ سپرده در بانک میدلند لندن به حساب شاه در بانک وستمینستر لندن پرداخت گردد.
د) سند چهارم سواد نامه دکتر لیندنبلات رئیس بانک ملی به سرهنگ امیر خسروی رئیس بانک پهلوی است در تاریخ 26 مرداد 1310 مبنی بر اجرای دستورانتقال 000/ 150 دلار از بانک میدلند لندن به بانک وستمینستر لندن.
هـ) سند پنجم اعلام وصول چکی است به مبلغ 30/ 86 دلار توسط رئیس بانک ملی به نام رضا شاه از بات بهرۀ سپرده در مدت 14 روز میدلند بانک لندن.
و ) سند ششم ، مراسلهای است از رئیس شعبۀ خارجی بانک وستمینستر به رضا شاه در 12 شهریور1310 مبنی بر دریافت مبلغ 000/ 150دلار و واریز مبلغ فوق به حساب امانت ثابت او به مدت یک سال با سود3 % در سال و ارسال قبض امانی مبلغ مورد نظر ممهور به مهر بانک.
ز) سند هفتم سوادی نامه « رئیس دفتر املاک شاهنشاهی » است به رئیس بانک پهلوی مبنی براجازه و موافقت رضاشاه با تمدید امانت ثابت مذکور در فوق بقیه مدت شش ماه از 25 اوت 1932 تا 25 فوریه 1933 با سود 5/ 1% در سال. باید دانست که به دلیل بحران معروف اقتصادی در کشورهای غربی، نرخ بهره به نصف تقلیل یافته بودهاست.
ح ) این سند تصویر یک فقره قبض امانی بانک وستمینسترلندن راجع به سپردۀ موضوع سند هفتم ب تاریخ 25 اوت 1932 و به شمارۀ 387 است.
ط) سند نهم، نامهای است از بانک پهلوی در تاریخ 13مهر1311 به سرتیپ کریم خان بوذرجمهری مبنی ارسال قبض امانی موضوع سند هشتم و درخواست ارسال قبض امانی سابق جهت بازگرداندن به بانک وستمینستر لندن.[ این سند متاسفانه در کتاب چاپ نشدهاست]
سند 2 - این سند عبارت است از سیاهۀ اسامی علماء، ملاکین، تجار، رؤسای برخی از ادارات دولتی و نیز کشاورزان مازندرانی که در سال 1311 شمسی دستگیر واملاک آنان توسط رضا شاه تصاحب شد وخود آنان با خانوادههاشان به نقاط مختلف کشور تبعید گشتند.
سند مورد بحث یکی از صدها سندی است که به خوبی نشان میدهد چگونه رضا خان که به گفتۀ خود درجوانی « سربازی پابرهنه و گرسنه » بوده (4) و قبل از کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299، بنا بر روایتی که شیخالملک اورنگ از قول او در سالنامه دنیا نقل کرده است(5)، فاقد امکان تهیه زاد و توشه مسافرت از تهران به آلاشت برای دیدار خانوادهاش بودهاست، در طول کمتر از 20 سال ، به سبب برخورداری از حمایت خارجی و تصاحب قدرت سیاسی و نظامی و اعمال فشار ارعاب و قتل، بنابر قول مشهور صاحب 44 هزار پارچه آبادی(6) و میلیونها تومان و دلار وجوه نقد در بانکهای داخلی و خارجی گشته است.
این سند از سوی دیگر نشانگر بیمنزلتی و آسیب پذیری بیثباتی نهاد « مالکیت» در ایران است. به بیان دیگر تا حدودی مُبین علت عدم انباشت سرمایه در بُعد معنوی و مادی است.(3 )
متولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۶ ۳ مهٔ ۱۹۷۷ (۳۷ سال) تهران، ایران محل زندگی پالوآلتو، کالیفرنیا شهروند ایران ملیت ایرانی رشته فعالیت ریاضیدان محل کار دانشگاه پرینستون دانشگاه استنفورد دانشآموختهٔ دانشگاه صنعتی شریف (لیسانس) دانشگاه هاروارد (پیاچدی) استاد راهنما کرتیس مکمالن
به عنوان یک کودک من رویای نویسنده شدن داشتم. در گذشته هیجان انگیزترین ساعات من در مطالعه میگذشت به طوری که من هرچه به دستم میرسید میخواندم. هیچ وقت فکر نمیکردم که به دنبال ریاضیات بروم تا سال آخر دبیرستان. من در یک خانوادهی سه فرزندی به دنیا آمدم پدر و مادر من همیشه پشتیبان و مشوق من بودند. برای آنها مهم بود که ما حرفه و کار با معنایی داشته باشیم ولی زیاد به موفقیت و کسب مدال اهمیت نمیدادند.
متولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۶
۳ مهٔ ۱۹۷۷ (۳۷ سال)
تهران، ایران
محل زندگی پالوآلتو، کالیفرنیا
شهروند ایران
ملیت ایرانی
رشته فعالیت ریاضیدان
محل کار دانشگاه پرینستون
دانشگاه استنفورد
دانشآموختهٔ دانشگاه صنعتی شریف (لیسانس)
دانشگاه هاروارد (پیاچدی)
استاد راهنما کرتیس مکمالن
محل کار دانشگاه پرینستون
دانشگاه استنفورد
دانشآموختهٔ دانشگاه صنعتی شریف (لیسانس)
دانشگاه هاروارد (پیاچدی)
استاد راهنما کرتیس مکمالن
دکتر مریم میرزاخانی، استادیار جوان دانشگاه«پرینستون»، به عنوان یکی از ۱۰ مغز برتر آمریکای شمالی معرفی شد و به او لقب سد شکن دادند. مریم میرزاخانی در سال های ۷۳ و ۷۴ ( سال سوم و چهارم دبیرستان) از مدرسهی فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی گرفت.سال بعد یعنی ۱۹۹۵ در المپیاد جهانی ریاضی کانادا با ۴۲ امتیاز از ۴۲، رتبه ی ۱ طلای جهانی را به دست آورد.میرزاخانی از جمله بازماندگان سانحه غمبار سقوط اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه سال ۷۶ است.
پروفسور فرانسس کروان، استاد دانشگاه آکسفورد و از اعضای کمیته انتخاب مدال فیلدز، به بیبیسی گفت امیدوار است تعلق این مدال به مریم میرزاخانی الهامبخش دیگران شود و دختران و زنان بیشتری با باور به تواناییهای خودشان به ریاضی، که گاه 'حوزهای مردانه' قلمداد شده است، جذب شوند.
'از اول مشخص بود'
بهرنگ نوحی، استاد ریاضی دانشگاه کویین مری لندن، وقتی مریم میرزاخانی دوم دبیرستان بود در یک دوره حل مساله المپیاد به او و چند نفر دیگر درس میداد.
آقای نوحی به بیبیسی فارسی گفت: "از همان زمان مشخص بود که مریم میرزاخانی و دوستش رویا بهشتی جزو بهترینها هستند."
او میگوید: "به محض اینکه در هاروارد شروع کرد مشخص بود که کارش خوب است. مشخص بود که تز دکترایش یک تز انقلابی است."
به گفته بهرنگ نوحی، مریم میرزاخانی اولین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت
'از اول مشخص بود'
بهرنگ نوحی، استاد ریاضی دانشگاه کویین مری لندن، وقتی مریم میرزاخانی دوم دبیرستان بود در یک دوره حل مساله المپیاد به او و چند نفر دیگر درس میداد.
آقای نوحی به بیبیسی فارسی گفت: "از همان زمان مشخص بود که مریم میرزاخانی و دوستش رویا بهشتی جزو بهترینها هستند."
او میگوید: "به محض اینکه در هاروارد شروع کرد مشخص بود که کارش خوب است. مشخص بود که تز دکترایش یک تز انقلابی است."
به گفته بهرنگ نوحی، مریم میرزاخانی اولین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت
مریم میرزاخانی به همراه پدر و مادرش در سفری به اصفهان
مدرسه ما در تهران نزدیک به یک خیابان پر از کتاب فروشی بود. به یاد دارم که راه رفتن در این خیابان شلوغ و رفتن به کتاب فروشی برای ما بسیار جذاب بود. در آنزمان ما مثل اینجا اجازهی ورق زدن کتابها را نداشتیم لذا خرید ما به انواع مختلفی از کتابها منتهی میشد. مدیر مدرسهی ما زن بسیار پر ارادهای بود و برای این که مدرسه ما از مدارس پسران کم نداشته باشد هر کاری میکرد.
سپس من به المپیاد ریاضیات دعوت شدم که در نهایت منجر شد که به فکر مسئلههای سختتر بیافتم. به عنوان یک نوجوان از ماجراجویی لذت میبردم. ولی مهمتر از آن اینکه در دانشگاه شریف دوستان و استادان الهام بخشی را ملاقات کردم. هرچه بیشتر برای ریاضیات زمان گذاشتم بیشتر به آن علاقه مند شدم.
مریم میرزا خانی
البته بهترین لحظهی این کار وقتیست که شما میگویید«آهان»، هیجان اکتشاف و لذت درک چیزی جدید، آن حس تازه، مانند این است که بر فراز یک تپه ایستادهاید و همه چیز را میبینید.اما اغلب مواقع ریاضیات برای من مانند یک کوه پیمایی طولانی بدون توقف و بیانتهاست.
مصاحبه با گاردین
اغلب به نظر میرسد که به خاطر پیچیدگیها و ناهمگنیهای فضاهای مدولی، این غیرممکن است که بشود مستقیم روی آنها کار کرد. اما نه برای میرزاخانی. او شهود هندسی قویای دارد که به کمک آن میتواند مستقیما با هندسه فضاهای مدولی دست و پنجه نرم کند."
ارتباط دادن چند حوزه مختلف ریاضی به یکدیگر به عنوان یکی از دستاوردهای علمی مریم میرزاخانی ذکر شده است.
بیانیه مطبوعاتی مدال فیلدز
مدرسه ما در تهران نزدیک به یک خیابان پر از کتاب فروشی بود. به یاد دارم که راه رفتن در این خیابان شلوغ و رفتن به کتاب فروشی برای ما بسیار جذاب بود. در آنزمان ما مثل اینجا اجازهی ورق زدن کتابها را نداشتیم لذا خرید ما به انواع مختلفی از کتابها منتهی میشد. مدیر مدرسهی ما زن بسیار پر ارادهای بود و برای این که مدرسه ما از مدارس پسران کم نداشته باشد هر کاری میکرد.
سپس من به المپیاد ریاضیات دعوت شدم که در نهایت منجر شد که به فکر مسئلههای سختتر بیافتم. به عنوان یک نوجوان از ماجراجویی لذت میبردم. ولی مهمتر از آن اینکه در دانشگاه شریف دوستان و استادان الهام بخشی را ملاقات کردم. هرچه بیشتر برای ریاضیات زمان گذاشتم بیشتر به آن علاقه مند شدم.
مریم میرزا خانی
مریم میرزاخانی حتی بدون گرفتن فیلدز هم در میان معروفترین ریاضیدانان جهان بوده است
رامین تکلو، استاد ریاضی دانشگاه ایلینوی شیکاگو
سطوح ریمانی از مطالعات مریم میرزاخانی است
چیرهدست در گستره قابل توجهی از تکنیکها و حوزههای متفاوت ریاضی، او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف .
مدال فیلدز
مریم میرزاخانی نفر سوم از سمت راست - عکس متعلق به سال ١374
بی شک اگر میم میرزا خانی از جهنم آخوندی خارج نمی شد هرگز به این درجه از پیشرفت در ریاضیات نمی رسید
بی شک اگر میم میرزا خانی از جهنم آخوندی خارج نمی شد هرگز به این درجه از پیشرفت در ریاضیات نمی رسید
البته بهترین لحظهی این کار وقتیست که شما میگویید«آهان»، هیجان اکتشاف و لذت درک چیزی جدید، آن حس تازه، مانند این است که بر فراز یک تپه ایستادهاید و همه چیز را میبینید.اما اغلب مواقع ریاضیات برای من مانند یک کوه پیمایی طولانی بدون توقف و بیانتهاست.
مصاحبه با گاردین
ارتباط دادن چند حوزه مختلف ریاضی به یکدیگر به عنوان یکی از دستاوردهای علمی مریم میرزاخانی ذکر شده است.
بیانیه مطبوعاتی مدال فیلدز
همسر مریم میرزاخانی
مریم میرزاخانی در کنار همسرش جان وندراک و دخترش آناهیتا
ریم میرزاخانی در سمپوزیوم ریاضی
ردیف اول، نفر دوم سمت چپ
مدال فیلدز که به جایزه نوبل ریاضیات مشهور است
اهدای جایزه توسط خانم پارک گئون های، رییسجمهور کره جنوبی
جوازی که پروفسور میرزاخانی توانسته به آنها دست یابد:
جايزهٔ جهانی انجمن رياضی آمريکا در سال ۲۰۱۳
جایزهٔ ایاماس بلومنتال در سال ۲۰۰۹
ارتقا به استاد تمامی ریاضی در دانشگاه استنفورد در ۳۱ سالگی، سپتامبر ۲۰۰۸
Clay Mathematics Institute Research Fellow 2004.
Harvard Junior Fellowship Harvard University, 2003.
Merit fellowship Harvard University, 2003.
IPM Fellowship The Institute for theoretical Physics and Mathematics, Tehran, Iran, 1995-1999.
مدال طلا (با نمرهٔ مطلق). المپیاد جهانی ریاضی (کانادا ۱۹۹۵)
مدال طلا. المپیاد جهانی ریاضی (هنگکنگ ۱۹
"نه فقط مسائلی که حل کرده مسائل مهمی هستند، بلکه روشهایی که برای حل آنها ابداع کرده به دیگر ریاضیدانها ابزار و
دیدگاههای خوبی برای حل مسائل دیگر میدهد."
بهرنگ نوحی، استاد دانشگاه کویین مری
طرح : حسین صافی
وقتی من وارد هاروارد شدم تمام گذشتهی من در ریاضیات، معادله و جبر بود. من همیشه از آنالیزهای پیچیده لذت میبردم ولی چیز زیادی در مورد آن نمیدانستم. با توجه به تجربیات گذشته من کاملاً از موضوع بیاطلاع بودم. من نیاز داشتم که مطالبی را یاد بگیرم که معمولاً دانشجویان مقطع کار شناسی در دانشگاههای خوب آمریکا بلدند.
من با یک سمینار رسمی که توسط کرت مک مولن ترتیب داده شده بود آغاز کردم. بیشتر مواقع حتی یک کلمه از حرفهای سخنگوی سمینار را نمیفهمیدم. اما از بسیاری از صحبتهای خود کرت لذت بردم. برای من جالب بود که چطور میتوان مسائل را اینطور ساده و زیبا دید. پس من در مورد مسائلی که در این سمینار پیش میآمد از او سئوالهایی پرسیدم.
تشویقهای او برای من بسیار با ارزش بود. کار کردن با کرت روی من تاثیر فوق العادهای داشت دلم میخواست میتوانستم بیشتر از او بیاموزم. وقتی فارق التحصیل شدم لیست درازی از ایدههای خام داشتم که میخواستم آنها را بررسی کنم.
من فکر نمیکنم که همه باید ریاضیدان شوند اما فکر میکنم که بیشتر دانش آموزان به ریاضی توجه کافی نمیکنند. من در دوره راهنمایی نتایج ضعیفی از ریاضیات داشتم؛ چرا که من علاقهای به فکر کردن در مورد ریاضی نداشتم. الان میبینم که بدون لذت از نتایج ریاضیات زندگی سرد و بی حال بود. زیبایی ریاضیات تنها برای افراد صبور و با استقامت به نمایش در میآید.
مریم میرزاخانی منبع: گاردین
دیدگاههای خوبی برای حل مسائل دیگر میدهد."
بهرنگ نوحی، استاد دانشگاه کویین مری
طرح : حسین صافی
وقتی من وارد هاروارد شدم تمام گذشتهی من در ریاضیات، معادله و جبر بود. من همیشه از آنالیزهای پیچیده لذت میبردم ولی چیز زیادی در مورد آن نمیدانستم. با توجه به تجربیات گذشته من کاملاً از موضوع بیاطلاع بودم. من نیاز داشتم که مطالبی را یاد بگیرم که معمولاً دانشجویان مقطع کار شناسی در دانشگاههای خوب آمریکا بلدند.
من با یک سمینار رسمی که توسط کرت مک مولن ترتیب داده شده بود آغاز کردم. بیشتر مواقع حتی یک کلمه از حرفهای سخنگوی سمینار را نمیفهمیدم. اما از بسیاری از صحبتهای خود کرت لذت بردم. برای من جالب بود که چطور میتوان مسائل را اینطور ساده و زیبا دید. پس من در مورد مسائلی که در این سمینار پیش میآمد از او سئوالهایی پرسیدم.
تشویقهای او برای من بسیار با ارزش بود. کار کردن با کرت روی من تاثیر فوق العادهای داشت دلم میخواست میتوانستم بیشتر از او بیاموزم. وقتی فارق التحصیل شدم لیست درازی از ایدههای خام داشتم که میخواستم آنها را بررسی کنم.
مریم میرزاخانی منبع: گاردین
اشتراک در:
پستها (Atom)