متن کامل شعر جدید مصطفی بادکوبه ای در زندان اوین به مناسب آغاز ربیع
الاول، سالگرد هجرت رسول اکرم اسلام (ص) که در
زیر می آید:
هجرت عبور از مرز بیداد زمانه است
ترک قفس تا آسمان بی کرانه است
بر بال هجرت می توان پرواز کردن
سیری ز خود را تا خدا آغاز کردن
هجرت اگر کردی به شوق منزل دوست
موجت رساند بی گمان تا ساحل دوست
گه باید از بهر خدا دل از وطن کند
تا عطر جانبخش هدایت را پراکند
گه چون محمد باید از مکه جدا شد
تا در مدینه مجری حکم خدا شد
وقتی که بیت الله را بتخانه کردند
توحیدیان را ساکن ویرانه کردند
وقتی که شلاق است و فریاد بلال است
مکه به خواب غفلت اهل ضلال است
وقتی که تیغ مصلحت را برکشیدند
حلقوم اصحاب حقیقت را بریدند
وقتی قلم را بنده ی شمشیر کردند
اندیشه را زندانی تکفیر کردند
وقتی که شیخ هر قبیله، قبله گاه است
وقتی جهالت پیشه ای میر سپاه است
وقتی به جای پرده داری برده داری است
شمشیر خونین، تکیه گاه ِ پرده داری است
وقتی به جای عشق، غم می بارد از ابر
تا چند باید زندگی در سایه ی صبر؟!
آن کعبه ی بی عشق، ولله تکه سنگ است
دیگر کنار کعبه ماندن، ننگ ِ ننگ است
بی عشق و آزادی وطن معنا ندارد
میهن قفس باشد اگر این را ندارد
باید کبوتر شد به سوی عشق پر زد
وین خیمه ی دل را به اقلیمی دگر زد!
گر چون پیمبر بار هجرت را ببندی
پیروز برگردی و بر دشمن بخندی
از کفر و ظلم و جور اگر بیزار باشی
حق را ببینی، گرچه اندر غار باشی
مرغ مهاجر را چه باک از خشم صیاد؟!
پر می کشد تا آسمان، آزاد ِ آزاد
گر هجرت جسمی نشد، ای دل میسر
از لذت هجرت، درون خویش مگذر
چون موج دریا باش و با هجرت بیامیز
در خویش هجرت کن، ز جا برخیز برخیز
آنان که هجرت را ز خود آغاز کردند
با تکیه بر لطف خدا، اعجاز کردند
هجرت بوَد پرواز با بال الهی
پرواز تا اوج سپیدی، از سیاهی
سرچشمه ی جان بخش “امیّد” است، هجرت
راهی به سوی شهر خورشید است، “هجرت”
سروده و تقدیمی: شاعر زندانی، مصطفی بادکوبه ای (امید)