نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ مهر ۲۶, شنبه

سرعت فرسایش خاک زراعی در ایران 20 برابر استاندارد است

سرعت فرسایش خاک زراعی در ایران 20 برابر حد استاندارد است که باید از سوی مسوولان مورد توجه جدی قرار گیرد.

به گزارش خبرنگار علمی ایرنا، نیره پیروزبخت رییس سازمان ملی استاندارد روز شنبه در همایش استاندارد و محیط زیست اظهارکرد: دو مبحث استاندارد و محیط زیست فراتر از ملیت ها و کشورها رفته و دیگر به یک منطقه یا چند نوع کالا محدود نیست. 

وی اظهارکرد:عملکرد نادرست بشر، نظام طبیعت را دستخوش تحولات زیادی کرده که موجب به خطر افتادن حیات گونه های زیستی و جانوری شده است که اگر به همین روال پیش رود آینده خوبی برای محیط زیست و بشر دیده نخواهد شد. 
وی گفت:سرعت فرسایش خاک نیز یکی دیگر از چالش های زیست محیطی است که نتیجه عملکرد نادرست بشر و طبیعت است. 

پسماند‌ها در یاسوجاين ويران شده سرزمين آباء اجدادی ماست!

تروریستهای داعش این جوان را به بهانه تصويربرداري از مقرهاي داعش در اين شهر اعدام کردند.


تروریستهای داعش این جوان را به بهانه تصويربرداري از مقرهاي داعش در اين شهر اعدام کردند.

پايگاه خبري المرصد به نقل از مركز "حلب نيوز" نوشت، كه "گروه داعش البوشي را نزديك ميدان المنشيه شهر بعد از اثبات اتهام ارتداد اعدام كرد".


داعش يک جوان سوری را به صليب كشيد +عکس

گروه داعش روي جسد البوشي نوشته است كه وي درحال تصويربرداري از مقرهاي گروه داعش در مقابل دريافت 500 ليره تركيه بوده است.

احمدعلی گودرزی در تشریح این حادثه گفت: چهارشنبه بعدازظهر مردی که با همسرش اختلاف داشت به در منزل پدر خانم خود رفته و با اسلحه سوزنی مبادرت به قتل پدرزن و دختر 18 ساله‌اش کرد.

 احمدعلی گودرزی  گفت: چهارشنبه بعدازظهر مردی   به در منزل پدر خانم خود رفته و با اسلحه سوزنی مبادرت به قتل پدرزن و دختر 18 ساله‌اش کرد.

به گفته وی، این مرد به طرف همسر و پسرش نیز شلیک کرده بود که این دو در حال حاضر در بیمارستان بستری هستند.

Artists slide by the law by going underground

Artists slide by the law by going underground

wapoUGart1wapoUGart2wapoUGart3

آگهی آموزش فشرده روضه خوانی!

ناگفته هایی از اتهامات مرتضوی در تامین اجتماعی

ناگفته هایی از اتهامات مرتضوی در تامین اجتماعی

بر اساس سندی که در اختیار ایلنا قرار گرفته است، بابک زنجانی در تاریخ دوم بهمن‌ماه سال 91 از سعید مرتضوی، مدیرعامل وقت سازمان تامین اجتماعی خواسته است تکلیف او را روشن کند. زنجانی از مرتضوی خواسته است یا بر اساس تفاهم‌نامه یک ماه قبل‌شان 138 شرکت خدماتی و تولیدی متعلق به تامین اجتماعی را به او واگذار کند یا 442 میلیارد ین ‌ (واحد پول ژاپن) که پس از امضای تفاهم نامه به او پرداخت کرده است را باز پس دهد. اما نکته تأمل برانگیز این است که مرتضوی در حاشیه نامه زنجانی، خطاب به مدیر وقت دفتر بازرسی سازمان تامین اجتماعی دستور «اجرای این تفاهم‌نامه» را داده است و این دستور در حالی صادر شده که طبق اسناد بانک مسکن و نامه‌نگاری‌های متعدد این بانک با مرتضوی، او 19 روز پیش از صدور این دستور مطلع شده بود که اموال بابک زنجانی مشمول تحریم قرار گرفته‌اند و هیچ پولی بابت این تفاهم نامه پرداخت نشده است.
mortazavi-taaamin.jpeg
در گزارش پیش رو با بررسی پیشینه و آنچه پس از انعقاد تفاهم‌نامه مرتضوی و زنجانی گذشت، تلاش شده است درباره موضوعی که رسانه‌ها «پرونده فساد مالی در تامین اجتماعی» می‌خوانند، روشنگری شود.
اول- اسناد گزارش تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی نشان می‌دهد که مرتضوی در تاریخ 27 آذرماه سال 91 به همراه سه تن از مدیرانش تفاهم نامه‌ای را با حمید فلاح هروی و بابک زنجانی امضا کرده است. موضوع این تفاهم‌نامه واگذاری 138 شرکت تولیدی و خدماتی تامین اجتماعی به شرکت سورینت قشم در قبال دریافت 442 میلیارد ین معادل 4 میلیارد یورو است.
در این تفاهم‌نامه موضوع، مبلغ، طریقه پرداخت ثمن معامله، تعهدات تامین اجتماعی و تعهدات شرکت سورینت قشم روشن است. پای این تفاهم نامه را «دکتر سعید مرتضوی» مدیرعامل تامین اجتماعی، مهندس سید نورالدین شهنازی زاده رئیس هیئت مدیره تامین اجتماعی، نجات امینی معاون اقتصادی سازمان تامین اجتماعی، محمدرضا حیدری مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی (شستا) و از جانب سورینت قشم بابک زنجانی به عنوان مدیرعامل و حمید فلاح هروی به عنوان رئیس هیئت مدیره شرکت زنجانی امضا کرده‌اند.
اما این معامله بین دو فرد حقیقی به امضا نرسیده است که رضایت دو طرف معامله به آن مشروعیت ببخشد. سرمایه تامین اجتماعی مالکانی دارد که هر ماه با ذخیره 30 درصد از حقوق‌شان در این صندوق چنین سرمایه‌ای را فراهم آورده‌اند، آیا مرتضوی اجازه فروش 138 شرکتی که بسیاری‌شان در مالکیت 100 درصد این سازمان قرار داشته‌اند (اموال غیر منقول) را به طور قانونی کسب کرده است؟
ماده 36 آیین‌نامه معاملاتی سازمان تامین اجتماعی به صراحت گفته است که «فروش اموال غیرمنقول با پیشنهاد مدیرعامل، تایید هیئت مدیره و تصویب هیئت امنا با کسب نظر کارشناس رسمی دادگستری در رشته مربوط به صورت مزایده عمومی و یا از طریق موسسه املاک و مستغلات سازمان انجام می‌شود.» اما در تفاهم‌نامه مرتضوی و زنجانی حرفی از مزایده عمومی زده نمی‌شود. ردی از موسسه املاک و مستغلات تامین اجتماعی هم نیست. هیئت امنا هم به عنوان تنها ناظر نسبتا مستقل در تامین اجتماعی مصوبه‌ای در این باره ندارد. به عبارت دیگر مرتضوی به عنوان یکی از مدیران دولت احمدی‌نژاد ضرورتی ندیده است که برای فروش اموالی که به طور کامل متعلق به تامین اجتماعی‌اند و طبق قانون غیر منقول به شمار می‌روند، مجوزهای قانونی را کسب کند و با قیمت‌گذاری 138 شرکت عظیم صنعتی و خدماتی که طبق تاریخ اسناد در همان روز انعقاد تفاهم نامه صورت گرفته، این شرکت‌ها را به بابک زنجانی فروخته است.
در اینجا صحبت از ده‌ها شرکت ثروتمندی است که با سرمایه‌گذاری تدریجی چند نسل از جامعه کارگری به وجود آمده‌اند و قرار بوده است سرمایه درمانی و حقوق میلیون‌ها کارگر شاغل و بازنشسته سراسر کشور را تأمین کنند.
دوم- طریقه پرداخت ثمن معامله در تفاهم نامه مرتضوی – زنجانی، از طریق حساب ارزی بانک رفاه کارگران نزد بانک مسکن تعیین شده بود. در تاریخ سوم دی‌ماه 91، شش روز پس از انعقاد تفاهم‌نامه، نامه‌ای از مدیریت امور بین‌الملل بانک مسکن خطاب به سعید مرتضوی، مدیرعامل وقت تامین اجتماعی ارسال شده است مبنی بر اینکه مبلغ 442524454500 ین ژاپن (معادل 4 میلیون یورو موضوع تفاهم نامه) به موجب حواله ارزی از first Islamic investment bank ltd توسط بانک مسکن دریافت شده و در حساب قرض الحسنه ارزی به شماره 8741/5 در اداره کل عملیات ارزی این بانک واریز شده است. این نامه بانک مسکن درواقع شهادتی حقوقی است مبنی بر اینکه 442 میلیارد ین در حساب ارزی تامین اجتماعی وارد شده و معامله طبق تفاهم‌نامه قابلیت اجرایی دارد. بر اساس شهادت نامه حقوقی بانک مسکن، رئیس هیئت مدیره شرکت زنجانی (سورینت قشم) از مرتضوی می‌خواهد که مبلغ مذکور را در قالب پنج چک تضمینی در اختیار او قرار دهد و با دستور مرتضوی این پنج چک در اختیار بابک زنجانی قرار می‌گیرد. چک‌هایی که گفته می‌شود به جای پول نفتی که زنجانی مامور فروش‌اش بوده، به وزارت نفت ایران پرداخت شده است.
اما در تاریخ 13 دی 91، 10 روز پس از این نامه، مدیریت امور بین الملل بانک مسکن نامه دیگری خطاب به مرتضوی ارسال می کند مبنی بر اینکه بانک دریافت کننده وجه حواله ارزی سازمان تامین اجتماعی، در فهرست جدید تحریم های آمریکا و اروپا قرار گرفته است و بنابراین وجه مورد نظر قابلیت انتقال بین المللی توسط بانک یاد شده را ندارد. این دو نامه در فاصله ده روز در حالی ارسال شده اند که علاوه بر سایر مواردی که بر غیر قانونی بودن این تفاهم نامه صحه می گذارند، پیش از تایید وجود چنین سرمایه ای توسط بانک مسکن، مرتضوی اجازه انعقاد قرارداد را نداشته است. در عین حال دانستن این نکته نیز به برای روشن شدن داستان ضروری است که وجه مورد اشاره صرفا امکان استرداد به واریز کننده آن (سورینت قشم) را داشته است.
سوم- بابک زنجانی در تاریخ دوم بهمن‌ماه سال 91 از سعید مرتضوی می‌خواهد تکلیف او را روشن کند. زنجانی در این نامه، تفاهم 27 آذرماه را به مرتضوی یادرآوری کرده و نوشته است «در هفته گذشته برخی روزنامه‌ها به نقل از مجلس و دیوان عدالت اداری اعلام نموده‌اند که جنابعالی دیگر سمتی در تامین اجتماعی ندارید، بنابراین با توجه به اینکه شرکت سورینت و اینجانب فارغ از مسائل سیاسی به دنبال سرمایه‌گذاری و امور اقتصادی و تجاری هستیم، اینگونه تاخیرها و ضرر و زیان‌ها برایمان قابل قبول نبوده و بلاتکلیفی مورد اشاره برای شرکای شرکت و مسئولین ما قابل قبول و توجیه نیست.
بنابراین بر اساس تفاهم‌نامه مورد اشاره صراحتا اعلام می‌داریم چنانچه ظرف مدت 3 روز از تاریخ 2 / 11 / 91 هر یک از شرکت‌های مذکور در تفاهم‌نامه قرارداد انتقال قطعی و رسمی آن تنظیم نگردد و سازمان تامین اجتماعی قادر به تحویل آن نباشد، مبلغ واریز شده به حساب سازمان به عنوان ثمن مورد معامله برداشت و عودت آن جهت جلوگیری از ضرر و زیان این شرکت و بلاتکلیف ماندن ما صورت گیرد.»
زنجانی در پایان این نامه از مرتضوی خواسته است «دستور فرمایید الباقی وجوه اعاده گردد و ضمنا چنانچه در آینده مشکلات فعلی تامین اجتماعی مرتفع گردید آماده مذاکره و انعقاد تفاهم‌نامه جدید خواهیم بود.»
گفته شد که 19 روز پیش از این نامه، در تاریخ 13 دی‌ماه مدیر امور بین‌الملل بانک مسکن در نامه‌ای خطاب به مرتضوی با اشاره به مذاکره حضوری، به او نوشته بود «با عنایت به اینکه بانک دریافت کننده وجه حواله ارزی آن سازمان در مالزی در فهرست جدید موسسات مورد تحریم آمریکا و اتحادیه اروپا قرار گرفته است، لذا وجه مورد نظر قابلیت انتقال بین‌المللی توسط بانک یاد شده را ندارد، از این رو وجه مورد نظر در بانک یاد شده و این بانک نمی‌تواند جزو منابع قابل تبدیل به سایر اسعار و همچنین ریال محسوب شود.»
بنابراین مرتضوی در دوم بهمن‌ماه 91، هم از طریق مذاکره حضوی با مسئولان بانک مسکن و نیز از طریق نامه شماره 91/1/6245 می‌دانسته پولی که زنجانی اداعای داشتن آن را می‌کند قابلیت انتقال به ایران را ندارد. با این وجود در همان تاریخ دوم بهمن در حاشیه نامه خطاب به مدیر وقت دفتر بازرسی تامین اجتماعی نوشته است «جناب آقای درویش‌پور/ دفتر بازرسی/ در خصوص "مورد" با جناب آقای امینی معاونت محترم اقتصادی همکاری کنید که بدون آسیب "تفاهم‌نامه" اجرایی شود.»
چهارم – در تاریخ 26 آذر ماه؛ یک روز پیش از انعقاد این تفاهمنامه، هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی فروش شرکت های تحت پوشش و واگذار شده توسط دولت (به عنوان رد دیون) را تصویب کرده بود. جدای از همزمانی مشکوک این مصوبه و آن معامله، استناد مصوبه هیئت مدیره به تبصره یک «ضوابط اجرای بودجه سازمان» بوده است. در بند "د" تبصره یک می خوانیم «شرکت هایی که در بخش سرمایه گذاری های انتفاعی فاقد بازده مورد انتظار بوده و یا متناسب با سیاست گذاری های سرمایه گذاری نمی باشند توسط هیئت مدیره به فروش برسند». قانون به وضوح اولین شرط واگذاری شرکت های تامین اجتماعی را سودده نبودن تعیین کرده است و به بیان دیگر قانون به هیئت مدیره اجازه داده است که سازمان را از شر شرکت های زیان ده خلاص کند. اما باید دید که مرتضوی قصد داشته سازمان تامین اجتماعی را از شر چه شرکت هایی خلاص کند. او به عنوان حافظ سرمایه بین النسلی کارگران در تامین اجتماعی؛ به بابک زنجانی پیشنهاد خرید «پتروشیمی آبادان» را داده است. شرکتی که طی سال های 88 تا 91 به ترتیب 58%، 82%، 54% و 164% بازدهی سرمایه داشته است. در نمونه ای دیگر از میان ده ها مورد، مرتضوی قصد فروش «پتروشیمی امیرکبیر» را داشته که طی سال های 89 تا 91، به ترتیب 22.5، 44.5 و 65 درصد بازدهی سرمایه داشته اند.
پنجم – در برگه تفاهم‌نامه مرتضوی و زنجانی دو امضا از جانب شستا (شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی) وجود دارد. یک امضا که طبیعتا مربوط به مرتضوی با عنوان رئیس هیئت مدیره شستا است و امضای دیگر به محمدرضا حیدری مدیرعامل شستا تعلق دارد. اما آیا مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره شستا بدون مصوبه اعضای هیئت مدیره این نهاد بزرگ اقتصادی حق انعقاد این تفاهم‌نامه را داشته‌اند؟ بر اساس اسناد موجود؛ هیئت مدیره شستا فروش شرکت‌های مذکور را در جلسه مورخ 29 دی‌ماه تصویب کرده‌اند، یعنی دو روز پس از آنکه مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره شستا تفاهم‌نامه را امضا کرده بودند.

ششم – سئوال کلیدی که مرتضوی باید پاسخ دهد این است که او در هنگام امضای تفاهم نامه فروش اموال تامین اجتماعی دقیقا چه سمتی در تامین اجتماعی داشته است؟ تفاهم نامه در تاریخ 27 آذر‌ماه 91 به امضا رسیده حال آنکه دیوان عدالت اداری در تاریخ 9 مرداد 91 حکم عزل او را از ریاست بر سازمان تامین اجتماعی صادر کرده بود. بنابراین مرتضوی حدود چهار ماه قبل از فروش اموال تامین اجتماعی طبق قانون مسئولیتی در این سازمان نداشته شده است.

2/در خرداد 93 با عنوان " پرونده پر فساد و پر رشوه قرارداد کرسنت که ایران را بدون هیچ نفعی وادار به پرداخت جریمه و خسارت 35 میلیارد دلاری نیز می کند."


Crescent Petroleumm

1/ درفرودین ماه 93 با عنوان" وقتی تعارض میان منافع خانواده هاشمی رفسنجانی و «منافع ملی» است، «منافع ملی» هستند که باید قربانی شوند!؟"
2/در خرداد 93 با عنوان " پرونده پر فساد و پر رشوه قرارداد کرسنت که ایران را بدون هیچ نفعی وادار به پرداخت جریمه و خسارت 35 میلیارد دلاری نیز می کند."
 و به اشکالات و ابهامات موجود در اصل قرارداد، بهای فروش گاز به کرسنت ارزانترین قیمت در قرارداد های گازی، در آمد فرضی ایران از کل قرارداد، نقش رشوه در انعقاد قرارداد گازی کرسنت، نقش مهدی هاشمی فرزند رفسنجانی در گرفتن رشوه، نقش بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت دولت خاتمی در این قرارداد، مبلغ 35 میلیارد دلار خسارت و غرامتی که ایران در صورت محکوم شدن در داد گاه لاهه باید بطرف اماراتی بپردازد و... پرداخته است.
    در چند ماه اخیر اما خبرهای جدید در باره کرسنت و مساله محکوم شدن ایران در دادگاه لاهه که چگونگی و جزئیات آن از مردم پنهان نگاه داشته شده است، انتشار یافته اند که آخرین انها مربوط به سخنان علیرضا زاکانی "نماینده " مجلس نظام ولایت فقیه در 20 مهر 93است که درادامه میاید.
اما بخشنامه اخیر شورای عالی امنیت ملی مبنی بر لزوم سکوت رسانه‌ها درباره این مساله بهترین دلیل بر سیاست مبتنی بر سانسورمردم ایران توسط نظام ولایت فقیه است .
   به صورت خیلی مختصر، به خوانندگان گرامی یاد آور میشویم که قرارداد «کرسنت» یک قرار داد فروش گاز بین شرکت اماراتی کرسنت پترولیوم با شرکت ملی نفت ایران است که مذاکرات اولیه آن از سال 1997 آغاز شد و در سال 2001 در اواخر دولت سیدمحمد خاتمی و در زمان وزارت بیژن زنگنه منعقد شد.
بر اساس مفاد این قرارداد، توافق شد با لوله‌کشی در خلیج فارس ، گاز میدان سلمان به امارات (مخزن مشترک با ابوظبی)، به میزان روزانه ۵۰۰ میلیون فوت مکعب به امارات صادر شود. مشکل این قرارداد این‌است که فروش گاز را به بهای بسیار اندک و با شرایطی کاملا یکطرفه به نفع طرف مقابل  مقرر می‌کند.  آنهم به دلیل اینکه  برخی از مدیران و مسئولین نفتی و نیز افرادی همچون مهدی هاشمی  با رشوه‌ای که از طرف اماراتی این قرارداد گرفته‌اند، زمینه امضای آن را فراهم کرده اند. اعتراف به دریافت یک قلم رشوه به مبلغ 60 میلیون دلار توسط عباس یزدان پناه یزدی(دستیار مهدی هاشمی رفسنجانی در رشوه ستانی است که مفقود‌الاثر شده است)  و85 میلیون دلار رشوه‌ای که مهدی هاشمی ستانده‌است بخشی از رشوه‌هایی است که برای به امضاء رساندن این قرارداد ستانده شده اند.
 جالب توجه اینکه علاوه بر خساراتی که از بابت قرار داد کرسنت و ارزان فروشی گاز به اماراتی ها متوجه ایران شد یک ضرر دیگر نیز گریبان ایران را گرفت :همزمان با قرارداد کرسنت، ایران قراردادهای فروش گاز به ترکیه را نیز منعقد کرده بود که قرارداد بوتاش یکی از این قراردادها بود. اما پس از آنکه در قرارداد کرسنت، گاز میدان سلمان به قیمت بسیار ارزانی به اماراتی‌ها فروخته و در قبال آن رشوه‌های سنگینی دریافت شد، ترک‌ها زبان به اعتراض و شکایت گشودند. در واقع اعتراض ترک‌ها به اختلاف قیمت گاز در این 2 قرارداد بود. این شکایت در نهایت منجر به پیروزی ترک‌ها و پرداخت خسارت 5/6 میلیارد دلاری از سوی ایران به این شرکت ترکیه شد!
   نکته حائز اهمیت اینکه پرونده پر فساد و پر رشوه قرارداد کرسنت ایران در داد گاه لاهه مورد بررسی قرار گرفته است و در صورت محکومیت ایران ، وطن ما ناچار است بدون هیچ نفعی جریمه و خسارت 35 میلیارد دلاری نیز پرداخت نماید.
در زمینه محکومیت و یا عدم محکومیت ایران در داد گاه لاهه مسئولین نظام خبرهای ضد ونقیضی به شرح ذیل  انتشار داده اند.
●/1- نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت در11 خرداد 93 در مراسم تودیع و معارفه دو رییس، در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، خبر از صدور رای دادگاه لاهه به ضرر ایران و محکومیت ایران به پرداخت 18 میلیارد دلار جریمه داد "وگفت: "باوجود اینکه بارها از طریق برخی کانال‌ها، برگزاری دادگاه «کرسنت» را که به ضرر ایران تمام می‌ شد، عقب انداختم، اما بالاخره دادگاه ایران را به پرداخت ١٨ میلیارد دلار جریمه محکوم کرد. بنابراین، نه‌ تنها ایران عایدی‌ ای از فروش گازش نیافت، بلکه محکوم به پرداخت ١٨ میلیارددلار جریمه هم شد."  
●/2-در پی انتشار قول نعمت‌زاده در رسانه‌ها و سایتهای خبری، اکبر نعمت‌اللهی مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت، در اطلاعیه‌ای، این خبر را تکذیب کرد و نوشت :"متاسفانه طی هشت ماه و نیم که از عمر دولت تدبیر و امید می‌گذرد، علی‌رغم درخواست‌های دوستانه و همچنین تذکرات مکرر، برخی از رسانه‌ها از جمله خبرگزاری مهر که از بودجه دولت استفاده می‌کند، به ذکر اعداد نجومی به عنوان جریمه و یا خسارت به شرکت کرسنت می‌پردازند، بیان این اعداد بی‌پایه و اساس، که آگاهانه و یا ناآگاهانه، خواسته یا ناخواسته مطرح می‌شود، در تضاد با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران می‌باشد و متاسفانه علیرغم بارها تذکر و درخواست بازهم از این اقدامات خلاف خود دست برنمی‌دارند."
انقلاب اسلامی در هجرت: نعمت‌الهی مدیر کل روابط عمومی وزارت نفت اشاره نکرد چرا دولت خود از اعداد خسارات وارده به ایران پرده بر نمی دارد و پیگیری مطبوعات را در تضاد با منافع جمهوری اسلامی می‌داند ولی خود به حق مردم به دانستن حقیقت وقعی نمی‌نهد!
●/3-در 27 مرداد 93 نیززنگنه در پاسخ به این سؤال که آیا رأی داوری بین‌المللی لاهه درباره پرونده کرسنت اعلام شده است، گفت: بله، اما من در حال حاضر نمی‌توانم در این باره اطلاع‌رسانی کنم ! به ‌گفته زنگنه، مرکزی در ریاست‌جمهوری باید نتیجه داوری بین‌المللی لاهه درباره پرونده کرسنت را اعلام کند.
انقلاب اسلامی در هجرت : و باز محرز گشت که از دید "وزیر " نفت دولت خاتمی و روحانی  نیز، مردم درباره رأی دادگاه لاهه در پرونده کرسنت نامحرمند.
●/4-پورمحمدی وزیر دادگستری حکومت روحانی نیز اخیرا در 3 شهريور ۱۳۹۳گفته است : هیچ یک از اعدادی که درباره محکومیت ایران می گویند صحت ندارد و محکومیتی در این پرونده وجود ندارد و این اعداد صحت ندارد.
●/5-به گزارش  العربیه در روز یکشنبه 10 آگوست 2014، در همان روز شرکت دانا گاز اعلام کرد که دیوان بین المللی در مناقشه شرکت کرسنت پترولیوم با شرکت ملی نفت ایران، به نفع شرکت کرسنت رای داده است. شرکت دانا گاز شرکت مادر کرسنت پترولیوم است که در بورس ابوظبی به ثبت رسیده است.
بر اساس رای دیوان حکمیت بین المللی لاهه، قرارداد 25 ساله شرکت کرسنت پترولیوم با شرکت ملی نفت ایران به قوت خود باقی است و برای هردو طرف لازم الاجرا است. این دیوان حکم کرده که شرکت ملی نفت ایران مکلف به تحویل گاز موضوع این قرارداد از سال 2005 میلادی بوده است.
به گزارش روزنامه گلف نیوز، چاپ دبی، پرونده این قرارداد بین المللی از سال 2009 میلادی در دیوان حکمیت بین المللی لاهه تحت بررسی بوده است. دو شرکت کرسنت پترولیوم و شرکت ملی نفت ایران در سال 2001 میلادی قرارداد 25 ساله فروش گاز را امضا کرده بودند.
   شرکت دانا گاز ضمن اعلام مراتب “خوشوقتی” خود از رای صادره دادگاه بین المللی لاهه در بیانیه ای روز یکشنبه10 آگوست 2014  خود نوشت: “شرکت کرسنت پترولیوم اکنون امیدوار است که از طریق مذاکرات سازنده با شرکت ملی نفت ایران کلیه مشکلات موجود بر سر اجرای این قرارداد برطرف شود.
●/5-  مسعود میرکاظمی که ابتدای دولت دهم نیز، برای مدت کمتر از ۲ سال، وزیر نفت بود و اکنون در مجلس نظام است در 4 شهریور 93 در حاشیه جلسه علنی صبح آن روز مجلس، با حضور در جمع خبرنگاران در واکنش به اظهارات اخیر حجت‌الاسلام پورمحمدی پیرامون عدم صدور حکم دادگاه لاهه درباره پرونده کرسنت، اظهار داشت:" من پس از جلسه غیرعلنی هفته گذشته مجلس که آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی برای ارائه گزارش به مجلس آمده بود، از ایشان پرسیدم و اقای شمخانی به بنده گفت که ایران در پرونده کرسنت محکوم شده است.اگر ایران در دادگاه لاهه محکوم نشده است، اطلاعات آن را در اختیار مجلس قرار دهند چرا که تاکنون بحث محکومیت ایران به اطلاع نمایندگان رسیده است و مباحث دیگری مطرح نشده است ."
●/6- علیرضا زاکانی "نماینده " مجلس نظام ولایت فقیه در 20 مهر 93در جلسه شورای عمومی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل ،پیرامون مفاسد اقتصادی به سئوالات دانشجویان پاسخ داد و قسمت اول این سخنرانی تحت عنوان "نقش ویژه یکی از احزاب اصلاح‌طلب در کرسنت/ رئیس وقت سازمان بازرسی باید پاسخگو باشد"در جهان نیوز منتشر شد و بخشی از قسمت دوم این برنامه که به پرونده کرسنت مربوط است و به صورت پرسش و پاسخ برگزار شده به شرح زیر است:
"یکی از رؤسای کمیسیون انرژی در دوره‌های قبل –که جزو وابستگان به اصلاحطلبان هم هست- جزو کسانی است که پول [رشوه] گرفته؛ ما سؤال‌مان این است که آیا نباید اصلاح‌طلبان این فرد فاسد را طرد کنند؟ کسی که وظیفه‌اش نظارت بوده، سند داریم که رشوه گرفته است. نماینده‌های آن دوره را برده بودند، برای دیدن سکوی مبارک. نماینده مجلس جمهوری اسلامی را به امارات برده و از آنجا به سکوی مبارک رفته بودند. با اینکه سکوی مبارک داخل خاک جمهوری اسلامی ایران است اما پرچم امارات بالای سکو بوده، و آن نماینده‌ها نه تنها سخنی نگفته و اعتراضی نکردند بلکه الان مدافع کرسنت نیز شده‌اند. باید بررسی شود که چرا برخی به نظام ظلم می‌کنند؟
سوال: درصورتی که برای مفسدین داخلی محکومیت صورت بگیرد وضعیت قرار داد چگونه می شود؟
زاکانی :ما در حال حاضر درپرونده کرسنت محکوم شده‌ایم. برای این که میزان محکومیت معلوم شود، یک دادگاه دیگری تشکیل خواهد شد تا میزان محکومیت [جریمه] تعیین شود. الان گفته می‌شود باید تفاهم کنید تا به مرحله جریمه شدن نرسد. البته از اول هم می‌گفتند که به غیر از تفاهم راهی ندارید.
سوال :قبل از به وزارت رسیدن آقای زنگنه؛ مگر رأی دادگاه به نفع ایران پیش نرفته بود؟
زاکانی :قبل از این که آقای زنگنه بیاید جلساتی که گذاشته می‌شد و اخباری که به ما می رسید به نفع ما بود، وقتی که آقای زنگنه آمد آنها گفتند شما به سه دلیل محکوم هستید، دلیل اول شما این فرد را وزیر کرده‌اید و مجلس خودتان هم به وی رأی داده است.نکته دوم افرادی را که می‌گویند در این پرونده فساد است را از وزارت نفت اخراج کرده‌اید.
نکته سوم هم اینکه یک عده داخل کشور شما از کرسنت دفاع می کنند، ۴ وزیر مصاحبه کرده بودند، برخی از مسئولین شرکت‌های دریایی و نفتی که از نزدیکان "م.ه" ( منظورش مهدی هاشمی است )است مصاحبه کرده بود و برخی نیز قلم زده بودند و بعداً وزارت اطلاعات بررسی کرد که شرکت کرسنت برخی مطالب منتشر شده در روزنامه ها را خودش نوشته است و به نام افراد دیگر، با پول آگهی در روزنامه ها چاپ کرده‌اند
سوال :چرا روزنامه‌های اصلاح‌طلب کورکورانه مدافع کرسنت شده‌اند و به مردم ظلم می‌کنند؟ آیا نمی‌دانند که چند ده میلیارد ضرر می‌کنیم؟ همه اسنادش وجود دارد و قابل بیان هم هست. ما نباید اغماض کنیم.
زاکانی :همان طور که من سوال کردم، شما دانشجویان هم از آقای پورمحمدی بپرسید که چرا با اینکه سال ۸۶ و ۸۷ این اسناد فساد به داخل کشور آمده، در بازرسی کل کشور شما چکار کرده‌اید؟ برای ترجمه این اسناد چکار کرده اید؟ چرا باید چند سال در بایگانی بماند و همکاری نشود؟ آقای پورمحمدی که وزیر دولت آقای احمدی‌نژاد بوده است و بعد به بازرسی کل کشور رفته و الان وزیر این دولت شده است.
سوال یعنی مجلس در سال ۸۶ و ۸۷ این اسناد را نداشته است؟
زاکانی :نه منتشر نشده بود. اسناد تازه سال ۸۷ به ایران وارد شد. یکی از نکاتی که بود این بود که هر زمان که از آقای زنگنه سند خواسته می‌شد می‌گفت، قراردادهای ما محرمانه است حتی به دستگاه های نظارتی هم نمی‌داد. هرگاه دستگاه‌های نظارتی از آقای زنگنه اشکالی می‌گرفتند، به بهانه محرمانه بودن سندی ارائه نمی‌شد. اما همین قراردادهای محرمانه و سری در دستگاه رایانه "ع. ی.پ.ی" در لندن کشف شده بود!
سوال :چگونه این اسناد به دست مجلس و به دست شما رسید؟
زاکانی :از اواخر مجلس هشتم، روی کرسنت کار شد. ابتدای مجلس نهم و در جریان رای اعتماد به وزرا، بیشترین وقت ما را، -مخصوصا من را- همین اسناد گرفت. ما ساعت‌ها وقت گذاشتیم و با نماینده‌هایی که در جریان نبودند صحبت کردیم



جمعه 17 اکتبر 2014 شیما شهرابی

اسید پاشی به زنان اصفهانی، واکنش مسئول انصار حزب الله

هر روز موقع بیرون رفتن از خانه چند بار جلوی آيینه می‌ایستد، روسری اش را سفت می‌کند. دکمه‌های مانتو را نگاه می‌کند که مبادا باز مانده باشند. دو هفته‌ای است که اصلا آرایش نکرده، زیر بارانی‌هایی که آستین گشاد دارند ساق آستین مشکی دست کرده اما باز هم موقع بیرون رفتن هم خودش دلشوره دارد و هم پدر و مادرش.
اینجا اصفهان است. سارا بیست و یک ساله ساکن یکی از خیابانهای اطراف جلفا است. دو هفته است که اخبار اسید پاشی به صورت زنان بدحجاب از سوی گروهی موتور سوار میان مردم اصفهان به خصوص ساکنان اطراف منطقه جلفا از خیایان حکیم نظامی تا خیابان نظر، توحید و مهرداد دهان به دهان می‌چرخد.
روز گذشته البته خبرها رسمی شد و خبر گزاری ایسنا پس از انتشار خبر اسید پاشی بر روی صورت زنی که سوار بر خودرو بوده از احتمال اسید پاشی برای برخورد با بدحجابی خبر داد. گرچه جانشین فرماندهی انتظامی استان اصفهان و فرماندار اصفهان این اسید پاشی‌ها را دو مورد عنوان کرده و در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرده‌اند هنوز علت اسید پاشی‌ها مشخص نیست و پلیس در حال پیگیری است اما مردم اصفهان نظر دیگری دارند.
همزمان با انتشار خبر ایسنا ساکنان منطقه جلفا در اطراف پاساژ مارتین یک اسید پاشی دیگر هم می‌بینند. خبر این اسید پاشی رسانه‌ای نشده اما سارا از نزدیک در جریان این اسید پاشی قرار گرفته است: « من می‌خواستم برای خرید به پاساژ مارتین بروم.نزدیک پاساز دیدم مردم جمع شده بودند و خیابان خیلی شلوغ بود. اول فکر کردم تصادف شده. اما وقتی جلوتر رفتم و از مردم پرسیدم گفتند:  از پشت با سرنگ به دو دختر که در خیابان قدم می‌زدند اسید پاشیده‌اند.» او خودش دیر رسیده و آن دو را ندیده: «مردم می‌گفتند: اسید مانتوهایشان را سوراخ کرده بود و قسمتی از بدنشان سوخته بود.»
یک منبع مطلع به ایران وایر می‌گوید: « دو هفته پیش فقط عده‌ای موتور سوار به قصد ترساندن خانم‌ها سطلی را روی صورت  آنها خالی می‌کردند. محتویات داخل سطل اسید نبود. گاهی آب بود و گاهی مواد شوینده با ان مخلوط شده بود و کمی صورت را می‌سوزاند. آنها می‌خواستند مردم را بترسانند اما در هفته اخیر  واقعا اسید پاشی صورت گرفته و حداقل ۶ مورد اسید پاشی به بیمارستان فیض اصفهان منتقل شده‌اند.»
بیمارستان فیض اصفهان، مرکز تخصصی چشم پزشکی است و احتمالا کسانی که به این بیمارستان منتقل شده‌اند اسید روی صورتشان پاشیده شده است. او می‌گوید: «میانگین سنی این افراد حدود سی سال است.»
البته این‌ها تنها موارد اسید پاشی اصفهان در روزهای اخیر نیستند. یکی از پزشکان بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان نیز به ایران وایر می‌گوید: «در چند روز اخیر دو بیمار داشته که با اسید سوخته‌اند.» او در ادامه می‌گوید: «البته من هر روز و هر ساعت که در بیمارستان نیستم و ممکن است موارد دیگری هم باشند که اطلاع نداشته باشم.»
انتشار این اخبار در شرایطی صورت می‌گیرد که اخیرا طرح حمایت از آمران معروف و ناهیان از منکر در مجلس شورا تصویب شد و گروه های انصار حزب الله نیز اعلام کردند که فعالیت خود را در خیابانها از سر می‌گیرند.
شهروندان اصفهانی در گفت‌وگو با «ایران وایر» این موضوع را بی ارتباط با برخورد با بدحجابان نمی‌دانند . یکی از آنها می‌گوید: اگر ازشاهدان عینی بپرسید. همگی اسید پاشان سوار بر موتورهای بزرگ بوده و تیپ و قیافه‌ای مذهبی دارند.» او می‌گوید: «در شهر هم به طور غیر رسمی مثلا توسط امام جماعت مساجد و یا در مراسم مختلف در جاهای مختلف اعلام شده که خانم‌ها حجاب‌هایشان را رعایت کنند تا عده‌ای ناراحت نشوند.»
با این حال اکبر پاکزاد از سپاهیان معروف اصفهان و از مخالفان سر سخت دفن ریچارد فرای در اصفهان  این کار را محکوم می‌کند. او به «ایران وایر» می‌گوید: «این خبر را دو ساعت پیش شنیدم و واقعا دلنگران شدم. این کارها از نظر دین و شرع و عرف و همه چیز حرام است. این کارها انسانی نیست. هرکسی که با هر عنوانی این کار را انجام داده مرتکب جرم شده و  باید  به اشد مجازات برسد.»  او این کاررا  جزو گناهان کبیره می‌داند: «به عقیده من  برای این گناه کبیره باید مجازات اعدام در نظر گرفته شود.»
او در پاسخ به این سوال که نظرتان درباره مبارزه با بدحجابی از سوی انصار حزب الله چیست؟ می‌گوید: «من عضو انصار حزب ‌الله نیستم. من پاسدار هستم و الان به عنوان مشاور سردار سلیمانی در امور آموزش انتظامی در سپاه  فعالیت می‌کنم. من این کار از نظر سپاه و بسیج محکوم می‌کنم. اما درباره انصار حزب الله باید با جناب حجه الاسلام کمیل کاوه صحبت کنید.»
کمیل کاوه رئيس انصار حزب الله اصفهان است.  او انگار اصلا اخبار اسیدپاشی‌ها را نشنیده است و به «ایران وایر» می‌گوید: «متاسفانه یا خوشبختانه اصلا از این موضوع خبر ندارم.» او  در ادامه می‌گوید: « یک انسان مسلمان اگر یک ذره دین هم داشته باشد اصلا فکر این کار به سرش نمی‌زند.» کمیل کاوه  در پاسخ به این سوال که آیا انصار حزب الله اصفهان مبارزه با بدحجابی را از سر گرفته می‌گوید: «مبارزه که ما الان توفیقش را فعلا نداریم که بخواهیم نهی از منکر بکنیم.» او درباره چرایی این موضوع پاسخ نمی‌دهد و می‌گوید: الان من در نماز جمعه هستم و بیشتر از این نمی‌توانم صحبت کنم.»
تلاش برای گفت و گو با نیروی انتظامی به جایی نمی رسد. فعلا کسی دوست ندارد درباره این چیزها صحبت کند. بر خلاف مسئولان مردم با نگرانی و کنجکاوی درباره این موضوع هر روز صحبت می کنند.
سارا از وقتی این اخبار را شنیده، بارها با دیگران درباره اش حرف زده و فکر کرده، پاسخی نیست فعلا. او می گوید هر بار که به آینه نگاه می‌کند به یک موضوع وحشتناک فکر می‌کند: «باور کن هر بار فکر می‌کنم شاید این آخرین بار است که صورتم را سالم می‌بینم.»

زنان قربانی اسیدپاشی اصفهان: کسی با ما خصومت شخصی ندارد

زنان قربانی اسیدپاشی اصفهان: کسی با ما خصومت شخصی ندارد

درحالی که مقامات پلیس اسیدپاشی به ۲زن را تایید کردند، ایسنا با ۳ زن قربانی گفت‌وگو کرده است. همه‌ی آن‌ها گفته‌ی برخی مقامات مبنی بر "انگیزه‌های شخصی" را رد می‌کنند. رسانه‌ها می‌گویند پای مبارزه با "بدحجابی" درمیان است.
عکس آرشیوی است
عکس آرشیوی است
نگرانی و هراس از اسیدپاشی به زنان در اصفهان همچنان ادامه دارد. مقامات پلیس تا به‌حال تنها وقوع ۲ اسیدپاشی به زنان جوان این شهر را تایید کرده‌اند. بااین‌حال رسانه‌های داخلی و شهروندان اصفهان می‌گویند دست‌کم ۸ مورد اسیدپاشی در روزهای اخیر رخ داده است.
خبرگزاری "ایسنا" با ۳ تن از زنانی که در روزهای اخیر قربانی اسیدپاشی شده‌اند و خانواده‌های آن‌ها گفت‌وگو کرده است.
در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های داخلی این گمان مطرح است که گروهی با انگیزه مقابله با زنانی که از نظر قوانین ایران "بدحجاب" تلقی می‌شوند، به صورت این زنان جوان اسید می‌پاشند.
مقامات انتظامی تا کنون این گمان را نه تایید و نه تکذیب کرده‌اند. آن‌ها می‌گویند بررسی دقیق برای یافتن انگیزه‌ها و بازداشت مجرمان ادامه دارد.
فضل‌الله ‌کفیل، فرماندار اصفهان به این خبرگزاری گفت یکی از زنانی که مورد اسیدپاشی قرار گرفته، متاهل است و احتمال داده که "انگیزه‌های شخصی و خانوادگی" دلیل این اسیدپاشی باشد. اما همه‌ی قربانیان این احتمال را رد می‌کنند.

"انگیزه‌ی فردی" در میان نیست
"ندا-م" یکی از زنان جوانی است که در روزهای اخیر قربانی اسیدپاشی در اصفهان شده است. او ۲۷ ساله است، پدرش به خبرگزاری "ایسنا" گفت که دخترش ماشینش را گوشه‌ی خیابان پارک کرده بود تا جواب تلفنش را بدهد که دستی داخل ماشین آمده، روی او اسید ریخته و پس از آن مجرمان فرار کردند.
این زن جوان و خانواده‌اش تاکید دارند که هیچ‌کس با او خصومت شخصی نداشته و هیچ‌کس را نمی‌شناسند که بخواهد با "انگیزه‌ی فردی" مرتکب چنین جرمی علیه او شود.
پدر این زن جوان به "ایسنا" گفت که دخترش از ماشین پیاده و فریادزنان تقاضای کمک کرده، اما مردم نمی‌دانستند چطور باید به قربانی اسیدپاشی کمک کرد و تنها هراسان به اوژانس تلفن کردند.
پدر این قربانی اسیدپاشی گفت: «گناه ندا چه بوده است؟ هیچ‌کس تاکنون از دختر من کوچک‌ترین خلافی ندیده است، او همیشه آبرومندانه زندگی کرده و با هیچ‌کس خصومت شخصی نداشته است.»
"مریم –د" زن متاهل جوان دیگری است که وقتی عازم تهیه‌ی ملزومات جشن تولد پسر کوچکش بود، پشت فرمان ماشین قربانی اسیدپاشی شد. او به "ایسنا" گفت: «نزدیک به ۲ لیتر اسید از شیشه پایین ماشین و سمت راننده به صورت و دست و پا و بدنم پاشیده شد.»
او می‌گوید پیش از این درباره‌ی این "اسیدپاشی زنجیره‌ای" در اصفهان چیزی نشنیده بود. این زن جوان گفت: «بدنم به شدت آسیب دیده است. یکی از قرنیه‌هایم را از دست دادم و باید پیوند قرنیه انجام دهم. بدنم به شدت آسیب دیده، چطور یک نفر با انسان چنین کاری انجام می‌دهد؟ آیا او هم انسان است؟»
این زن جوان از رفتار کارکنان بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان نیز انتقاد کرده که با او مثل یک "بیمار معمولی سوختگی" برخورد کردند و رسیدگی کافی نداشتند.
"همسرم نه بدحجاب است، نه کسی با او خصومتی دارد"
"سارا- ق" زن ۲۵ ساله متاهل دیگری است که قربانی اسیدپاشی‌های زنجیره‌ای اصفهان شده است. همسر او به "ایسنا" گفت که همسرش در حال بازگشت از مطب دندان‌پزشک بود که ناگهان کسی به او حمله‌ور و بر صورت و تنش اسید پاشیده است.
او به ایسنا گفت که همسرش مهاجمان را ندیده، اما احتمال می‌دهد که مهاجمان موتورسوار بودند. همسر این زن جوان می‌گوید:«برخلاف آن‌چه می‌گویند مهاجمان به زنان بدحجاب حمله می‌کنند، همسر من زنی مذهبی و باحجاب است. ما هرگونه احتمال انگیزه‌های با خصومت شخصی را نیز رد می‌کنیم.»
این زن جوان نیمی از صورت خود را کاملا از دست داده است و سوختگی صورت او "حیاتی" تلقی می‌شود.
جرمی بدون مجازات
تهیه‌ی اسید در ایران بسیار ساده است. با مراجعه به داروخانه‌ها، باطری‌سازی‌ها و تعمیرگاه‌های اتومبیل با بهانه‌ای ساده می‌توان اسید تهیه کرد.

هیچ قانون، بخشنامه و دستوری برای محدودیت خرید و فروش اسید در کشور وجود ندارد. کارشناسان سهولت دسترسی به اسید را در افزایش میزان اسیدپاشی در جامعه موثر می‌دانند.
متوسط مجازات اسیدپاشی در کشور تابه‌حال با استناد به ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی بین ۲ تا ۵ سال حبس بوده است. میزان اندک مجازات برای جرمی که سرنوشت زندگی قربانی را برای همیشه تغییر می‌دهد، در افزایش این جرم نقش داشته است.

میلیون‌ها تن در ایران در سکونت‌گاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند

میلیون‌ها تن در ایران در سکونت‌گاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند

نه میلیون نفر ایرانی در سکونت‌گاه‌های غیررسمی و حاشیه‌ای در ۷۷ شهر ایران ساکن هستند. بر اساس برآوردها این جمعیت حدود دو و نیم میلیون خانوار را شامل می‌شود و وسعتی حدود ۵۳ هزار هکتار را در برمی‌گیرد.
Slum am Rande der Stadt Shiraz
بر اساس مطالعات صورت گرفته در "شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران" در حال حاضر ۹ میلیون نفر در سکونت‌گاه‌های غیر رسمی و حاشیه‌ای ۷۷ شهر مورد مطالعه، ساکن هستند.
سمیه فرهادی، مشاور امور بانوان در شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران گفت: «تعداد کل واحدهای مسکونی نیازمند بهسازی در سکونت‌گاه‌های غیر رسمی یک ونیم میلیون واحد است و برای بهسازی تدریجی این مناطق و خروج آنها از وضع کنونی حدود ۳۰۰ میلیارد ریال اعتبار نیاز است.»
او جمعیت سکونت‌گاه‌های مورد مطالعه قرار گرفته را حدود ۵ / ۲ میلیون خانوار می‌داند. طبق برآورد کارشناس مزبور جمعیت در فضایی به وسعت ۵۳ هزار هکتار در حاشیه شهرهای مورد مطالعه سکونت دارند.
به‌گزارش ایرنا، فرهادی افزود: «پرهیز از رویکردهای تقلیل‌گرایانه و تدوین برنامه‌ای جامع از جمله دستاوردها در بررسی اجمالی چالش‌های فراروی جامعه زنان در برنامه‌های توسعه شهری است. همچنین در این طرح برای توانمندسازی زنان در برنامه‌ها و طرح‌های این شرکت گام‌هایی برداشته شده است.»
به گفته او، در راستای اقدامات اجرایی توانمندسازی سکونت‌گاه‌های غیررسمی، تاکنون ۱۷۵ پروژه با هزینه یک هزار و ۳۰ میلیارد ریال در ۲۴ شهر کشور و ۷۵ محله با همکاری مدیریت شهری و مردم انجام شده است.
او همچنین اظهار کرد: «این مجموعه با آگاهی از محدودیت‌های موجود موفق شده از ظرفیت سازمان‌هایی چون استانداری، فرمانداری، شهرداری و دستگاه‌های خدماتی برای بهبود وضع زندگی زنان در بافت های مورد مداخله استفاده کند.»
پروژه‌های توانمندسازی تاکنون شامل ارتقای معیشت و کارآفرینی، حمایت از گروه های آسیب‌پذیر اجتماعی، ارتقای بهداشت و احیای هویت محله‌ای بوده است.
این طرح‌ها در قالب ارتقای سرانه‌های خدمات شهری از قبیل پروژه‌های ساخت و احداث مراکز آموزشی، بهداشتی، فرهنگی، فنی و حرفه‌ای، احداث شبکه‌های آب و فاضلاب، آب آشامیدنی سالم و مانند آن انجام شده و یا در دست اجراست.

اسید پاشی به زنان اصفهانی، واکنش مسئول انصار حزب الله


جمعه 17 اکتبر 2014 شیما شهرابی

اسید پاشی به زنان اصفهانی، واکنش مسئول انصار حزب الله

هر روز موقع بیرون رفتن از خانه چند بار جلوی آيینه می‌ایستد، روسری اش را سفت می‌کند. دکمه‌های مانتو را نگاه می‌کند که مبادا باز مانده باشند. دو هفته‌ای است که اصلا آرایش نکرده، زیر بارانی‌هایی که آستین گشاد دارند ساق آستین مشکی دست کرده اما باز هم موقع بیرون رفتن هم خودش دلشوره دارد و هم پدر و مادرش.
اینجا اصفهان است. سارا بیست و یک ساله ساکن یکی از خیابانهای اطراف جلفا است. دو هفته است که اخبار اسید پاشی به صورت زنان بدحجاب از سوی گروهی موتور سوار میان مردم اصفهان به خصوص ساکنان اطراف منطقه جلفا از خیایان حکیم نظامی تا خیابان نظر، توحید و مهرداد دهان به دهان می‌چرخد.
روز گذشته البته خبرها رسمی شد و خبر گزاری ایسنا پس از انتشار خبر اسید پاشی بر روی صورت زنی که سوار بر خودرو بوده از احتمال اسید پاشی برای برخورد با بدحجابی خبر داد. گرچه جانشین فرماندهی انتظامی استان اصفهان و فرماندار اصفهان این اسید پاشی‌ها را دو مورد عنوان کرده و در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرده‌اند هنوز علت اسید پاشی‌ها مشخص نیست و پلیس در حال پیگیری است اما مردم اصفهان نظر دیگری دارند.
همزمان با انتشار خبر ایسنا ساکنان منطقه جلفا در اطراف پاساژ مارتین یک اسید پاشی دیگر هم می‌بینند. خبر این اسید پاشی رسانه‌ای نشده اما سارا از نزدیک در جریان این اسید پاشی قرار گرفته است: « من می‌خواستم برای خرید به پاساژ مارتین بروم.نزدیک پاساز دیدم مردم جمع شده بودند و خیابان خیلی شلوغ بود. اول فکر کردم تصادف شده. اما وقتی جلوتر رفتم و از مردم پرسیدم گفتند:  از پشت با سرنگ به دو دختر که در خیابان قدم می‌زدند اسید پاشیده‌اند.» او خودش دیر رسیده و آن دو را ندیده: «مردم می‌گفتند: اسید مانتوهایشان را سوراخ کرده بود و قسمتی از بدنشان سوخته بود.»
یک منبع مطلع به ایران وایر می‌گوید: « دو هفته پیش فقط عده‌ای موتور سوار به قصد ترساندن خانم‌ها سطلی را روی صورت  آنها خالی می‌کردند. محتویات داخل سطل اسید نبود. گاهی آب بود و گاهی مواد شوینده با ان مخلوط شده بود و کمی صورت را می‌سوزاند. آنها می‌خواستند مردم را بترسانند اما در هفته اخیر  واقعا اسید پاشی صورت گرفته و حداقل ۶ مورد اسید پاشی به بیمارستان فیض اصفهان منتقل شده‌اند.»
بیمارستان فیض اصفهان، مرکز تخصصی چشم پزشکی است و احتمالا کسانی که به این بیمارستان منتقل شده‌اند اسید روی صورتشان پاشیده شده است. او می‌گوید: «میانگین سنی این افراد حدود سی سال است.»
البته این‌ها تنها موارد اسید پاشی اصفهان در روزهای اخیر نیستند. یکی از پزشکان بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان نیز به ایران وایر می‌گوید: «در چند روز اخیر دو بیمار داشته که با اسید سوخته‌اند.» او در ادامه می‌گوید: «البته من هر روز و هر ساعت که در بیمارستان نیستم و ممکن است موارد دیگری هم باشند که اطلاع نداشته باشم.»
انتشار این اخبار در شرایطی صورت می‌گیرد که اخیرا طرح حمایت از آمران معروف و ناهیان از منکر در مجلس شورا تصویب شد و گروه های انصار حزب الله نیز اعلام کردند که فعالیت خود را در خیابانها از سر می‌گیرند.
شهروندان اصفهانی در گفت‌وگو با «ایران وایر» این موضوع را بی ارتباط با برخورد با بدحجابان نمی‌دانند . یکی از آنها می‌گوید: اگر ازشاهدان عینی بپرسید. همگی اسید پاشان سوار بر موتورهای بزرگ بوده و تیپ و قیافه‌ای مذهبی دارند.» او می‌گوید: «در شهر هم به طور غیر رسمی مثلا توسط امام جماعت مساجد و یا در مراسم مختلف در جاهای مختلف اعلام شده که خانم‌ها حجاب‌هایشان را رعایت کنند تا عده‌ای ناراحت نشوند.»
با این حال اکبر پاکزاد از سپاهیان معروف اصفهان و از مخالفان سر سخت دفن ریچارد فرای در اصفهان  این کار را محکوم می‌کند. او به «ایران وایر» می‌گوید: «این خبر را دو ساعت پیش شنیدم و واقعا دلنگران شدم. این کارها از نظر دین و شرع و عرف و همه چیز حرام است. این کارها انسانی نیست. هرکسی که با هر عنوانی این کار را انجام داده مرتکب جرم شده و  باید  به اشد مجازات برسد.»  او این کاررا  جزو گناهان کبیره می‌داند: «به عقیده من  برای این گناه کبیره باید مجازات اعدام در نظر گرفته شود.»
او در پاسخ به این سوال که نظرتان درباره مبارزه با بدحجابی از سوی انصار حزب الله چیست؟ می‌گوید: «من عضو انصار حزب ‌الله نیستم. من پاسدار هستم و الان به عنوان مشاور سردار سلیمانی در امور آموزش انتظامی در سپاه  فعالیت می‌کنم. من این کار از نظر سپاه و بسیج محکوم می‌کنم. اما درباره انصار حزب الله باید با جناب حجه الاسلام کمیل کاوه صحبت کنید.»
کمیل کاوه رئيس انصار حزب الله اصفهان است.  او انگار اصلا اخبار اسیدپاشی‌ها را نشنیده است و به «ایران وایر» می‌گوید: «متاسفانه یا خوشبختانه اصلا از این موضوع خبر ندارم.» او  در ادامه می‌گوید: « یک انسان مسلمان اگر یک ذره دین هم داشته باشد اصلا فکر این کار به سرش نمی‌زند.» کمیل کاوه  در پاسخ به این سوال که آیا انصار حزب الله اصفهان مبارزه با بدحجابی را از سر گرفته می‌گوید: «مبارزه که ما الان توفیقش را فعلا نداریم که بخواهیم نهی از منکر بکنیم.» او درباره چرایی این موضوع پاسخ نمی‌دهد و می‌گوید: الان من در نماز جمعه هستم و بیشتر از این نمی‌توانم صحبت کنم.»
تلاش برای گفت و گو با نیروی انتظامی به جایی نمی رسد. فعلا کسی دوست ندارد درباره این چیزها صحبت کند. بر خلاف مسئولان مردم با نگرانی و کنجکاوی درباره این موضوع هر روز صحبت می کنند.
سارا از وقتی این اخبار را شنیده، بارها با دیگران درباره اش حرف زده و فکر کرده، پاسخی نیست فعلا. او می گوید هر بار که به آینه نگاه می‌کند به یک موضوع وحشتناک فکر می‌کند: «باور کن هر بار فکر می‌کنم شاید این آخرین بار است که صورتم را سالم می‌بینم.»