۱۳۸۹ تیر ۱, سهشنبه
انتقاد آمریکا از طرح اسرائیل برای تخریب خانه فلسطینیها
در صورت تصویب نهایی، برای ساخت پارک باستان شناسی، ۲۲ خانه متعلق به فلسطینی ها در منطقه سلوان تخریب می شود
فلسطینی ها و دولت آمریکا از طرح اسرائیل برای تخریب خانه فلسطینیان در بیت المقدس شرقی برای ساخت یک پارک انتقاد کرده اند.
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی با محکوم کردن این اقدام، از دولت آمریکا خواسته است تا به عنوان میانجی روند صلح خاورمیانه وارد عمل شده و مانع از تخریب این خانه ها و ساخت پارک به جای آنها شود.
دولت آمریکا هم نگرانی خود را از این مساله ابراز کرده و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته است این اقدام می تواند به بی اعتمادی دامن بزند و باعث بروز خشونت شود.
کمیته برنامه ریزی شهرداری بیت المقدس روز دوشنبه (بیست و یک ژوئن) طرح ساخت یک پارک باستانشناسی در سلوان در بیت المقدس اشغالی را تصویب کرد اما هنوز این طرح باید برای عملی شدن به تصویب نهایی برسد.
صائب عریقات، مذاکره کننده ارشد فلسطینی ها به خبرگزاری فرانسه گفت که او پیام محمود عباس به باراک اوباما را به مقام های دولت آمریکا تحویل داده است.
برای ساخت این پارک باید ۲۲ خانه متعلق به فلسطینی ها در منطقه سلوان تخریب شود.
پروژه ساخت پارک جدید باستان شناسی در سلوان "باغ پادشاه" نام دارد که به عبری، نامی است که شامل مناطق حومه بخش قدیمی بیت المقدس می شود.
اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل نیز از این اقدام کمیته شهرداری بیت المقدس انتقاد کرده است. انتقاد آقای باراک بیشتر به زمان بندی اعلام این طرح مربوط می شود تا ماهیت خود طرح.
اسرائیل، بیت المقدس شرقی را بخش جدا ناپذیری از پایتخت خود می داند اما ادعاهای تملک این کشور بر بخش شرقی از نظر جامعه بین المللی پذیرفته نشده است.
جامعه جهانی بیت المقدس شرقی را یک منطقه اشغال شده می داند.
فلسطینیان خواهان آن هستند که کشور مستقل آنها با پایتختی بیت المقدس شرقی شکل گیرد و نگران این مساله هستند که فعالیت های ساختمانی اسرائیل، ارتباط میان بیت المقدس شرقی و کرانه غربی را قطع کند.
اسرائیل در جنگ سال ۱۹۶۷ بخش شرقی بیت المقدس را ضمیمه خاک خود کرد. این اقدام اسرائیل از سوی جامعه جهانی از جمله آمریکا به رسمیت شناخته نشده است.
اولین کودتا رژیم اسلامی علیه آزادیخواهان بود !
سی ام خرداد 1360
مجيد مشيدي
دیروز سی ام خرداد بود، روزی که رژیم اسلامی در سال 1360 اولین کودتا خونین سراسری خود را علیه احزاب و سازمانهای آزادیخواه طراحی کرد. درست است که قبل از این تاریخ در بندر انزلی، ترکمن صحرا ، خوزستان و کردستان اقدام به کشتار کرد اما در سی ام خرداد شصت بنا به دستور خمینی، می بایست تمام نیروها و جریان های مترقی یکی پس از دیگری حذف می شدند. تجزیه و تحلیل شرایط کنونی، بدون بررسی و درک کودتای اول امکانپذیر نخواهد بود.
باید گفت ،خمینی شخصا طراحی کودتا سیاه سی ام خرداد علیه دگراندیشان و احزاب و سازمان های مترقی را از اردبیهشت ماه سازماندهی می کند. در همان اردبیهشت ماه، بهزاد نبوی (اکنون اصلاح طللب) و رجائی از نمایندگان حزب جمهوری اسلامی پیشنهاد حذف بنی صدر و کودتا را نزد خمینی می برند. به دستور خمینی ، نظام سازماندهی کودتا را در دستور کار خودش قرار می دهد. جمهوری اسلامی برای انحراف و اغفال اذهان عمومی در شب 15 خرداد60 در تلویزیون سراسری مصاحبه ایدئولوژیکی مابین عبدالکریم سروش، مصباح یزدی، احسان طبری و فرخ نگهدار همگامان جمهوری اسلامی، را سازماندهی می کند تا توده ها را مشغول کند در 17 خرداد 60 به دستور رئیس دیوان عالی کشور قاضی القضات بهشتی و حکم لاجوردی جنایتکار دادستان انقلاب مرکز، بگونه ای جمعی و بدون دادگاه روزنامه های انقلاب اسلامی،میزان، آرمان ملت، خبرنامه جبهه ملی و… تعطیل اعلام شد.
مجاهدین خلق به دنبال توقیف نشریات یاد شده٬ با صدور اطلاعیه ای اعلام داشت: «توطئه تعطیلی روزنامه های غیرحزبی٬ به ویژه روزنامه انقلاب اسلامی ایران٬ گام بلندی است در مسیرحذف رییس جمهور دکتر بنی صدر که جزخفقان هرچه بیشتر وخشنودی دشمنان این میهن و سرکوب و کشتار داخلی را در پیش ندارد.»
خمینی مطابق برنامه روز بیست خرداد 60، بنی صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد و در 25 خرداد محل سکونتش مورد حمله قرار گرفت.
پنجشنبه 28 خرداد 1360 مصادف بود با صدور پیامی از سوی خمینی به مناسبت نیمه شعبان ٬ در قسمتی از این پیام آمده بود:
"... امروز و روزهای آینده ٬ روز شکست جریان دشمنان قسم خورده اسلام است. روز شکست فرد یا افراد نیست. روز شکست جریانی است که به اسلام معتقدنیستند و اگر هم باشند ٬ مسلّماً تا حدودی است که با قوانین غرب برخورد و مخالفتی نداشته باشد. روز شکست جریانی است انحرافی که حضور به موقع شما ٬پایه های آن را لرزاند و فرو ریخت.دوستان عزیزم! بسیار دقت نمایید و کاملاً بهوش باشید و هوشیارانه با آرامش کامل ولی با تمام توان در صحنه باشید ... خمینی دست یکایک شما را می بوسد و به یکایک شما احترام میگذارد و یکایک شما را رهبر خودش می داند؛ که بارها گفته ام: من با شما یکی هستم و رهبری در کار نیست. من خوب درک می کنم که حضور شما در این روزهای حسّاس به چه معنایی است ٬ و به امید پیروزی نهایی شما بردشمنان تان روزشماری می کنم. ... افسران ٬ درجه داران و سربازان رشید اسلام ٬ شما خوب می دانید که منافقین ٬ که امروز به عنوان طرفداران پروپاقرص« بعضی ها » اطراف آنها را گرفته اند و به بهانه طرفداری از آنان دست به انفجار و درگیری مسلّحانه می زنند و هر روز در گوشه ای تشنّج می آفرینند ٬همان ها بودند که از روز اول شعار« انحلال ارتش » را سر می دادند. من با قدرت ملت دلاور ٬ مقابل ضدانقلاب که تصمیم گرفته است بعضی از افراد رابهانه قرار داده و علیه شما هر روز دست به اغتشاش بزند ٬ خواهم ایستاد... امروز ٬ منافقین و جبهه ملی و حزب دمکرات و تمامی ضدانقلابیون ٬ دست در دست یکدیگرگذاشته اند تاشما و انقلاب پاک ملت را نابود کنند. مگر نمی بینید که هر روز در گوشه ای جمع می شوند و دست به خرابکاری می زنند؟... شما مردم عزیز ٬ هوشیارباشید و آرامش خودتان را حفظ کنید... و با حضور دائمی خود ٬ تلاش هرج و مرج طلبان را خنثی کنید..." فردای آن روز ٬ خامنه ای در مراسم نماز جمعه تهران دلایل حذف بنی صدر را تشریح کرد در حالی که نیروهای حزب الله با شعار" خمینی بت شکن ٬ بت جدید را بشکن " تصمیمات کودتا را تائید می کردند.
مجاهدین از این رو سه اعلامیه پیاپی ٬ در روزهای 27 و 28 خرداد ٬ انتشار دادند. در یک اطلاعیه 27 خرداد٬ متعاقب هشدار قبلی در مورد تهدید جان رییس جمهور ٬ با عنوان« هشدار مجاهدین خلق در رابطه با تهدید جان زندانیان انقلابی »مدعی شدند که هم زمان با «کودتای ارتجاعی امپریالیستی» احتمال کشتار زندانیان وابسته به گروه ها و از جمله سازمان وجود دارد . روز شنبه 30 خرداد 1360، روز بررسي طرح عدم کفايت سياسي بنيصدر در مجلس بود. مجاهدین در روز سی خرداد برای جلوگیری و مقابله کودتا سیاه ارتجاع تظاهرات مسالمت آمیز سی ام خرداد را سازماندهی کرد و بیش از پانصد هزار تن در این تظاهرات مسالمت آمیز شرکت کردند. ولی خمینی و اربابانش به هیچ وجه انتظار نداشتند که مردم به مقابله با طرح کودتای آنان بپاخیزید، بدین جهت فرمان آتش به توده ها را شخصا صادره کرد.
آن روز كه رادیوی ارتجاع پرده را از روی همه چماقداریها و تاخت و تازها كنار میزند و بهصراحت خطاب بهپاسداران میگوید و كرارا تكرار میكند كه بهاذن امام بهروی مردم رگبار باز كنید. پاسداران تظاهرات مسالمت آمیز را بهخون میكشند.
آخوند جنایتكار محمدیگیلانی حاكم منصوب شده توسط خمینی نعره میكشید كه:
" محارب بعد از دستگیرشدن توبهاش پذیرفته نمیشود، كیفر همان كیفری است كه قرآن بیان میكند، كشتن بهشدیدترین وجه، حلقآویز كردن بهفضاحتبارترین حالت ممكن و دست راست و پای چپ آنها بریده شود. اسلام اجازه میدهد كه اینها را كه در خیابان تظاهرات مسلحانه میكنند، دستگیر شوند و در كنار دیوار همانجا آنها را گلوله بزنند. از نظر اصول فقهی لازم نیست بهمحاكم صالحه بیاورند، برایاینكه محارب بودند، اسلام اجازه نمیدهد كه بدن مجروح اینگونه افراد باغی بهبیمارستان برده شود بلكه باید تمامكشته شوند"
آخوند جنایتكار موسویتبریزی، دادستان كل ضدانقلابی وقت خمینی میگوید:
" اینها محاكمهشان توی خیابان است. كشتن اینها واجب است نه جایز ، هر كس در برابر این نظام و امام عادل مسلمین بایستد، كشتن او واجب است. اسیرش را باید كشت و زخمیش را زخمیتر كرد كه كشته شود "
رفسنجانی جنایتكار كه آن زمان رئیس مجلس ضدخلقی رژیم بود، بهحكام چنین خط میدهد:
" برطبق فرامین الهی(!)حكم بر اینها لازمالاجراست: 1ـكشته شوند 2ـبهدار كشیده شوند 3ـدست و پایشان قطع شود 4ـاینها از جامعه جدا شوند. رفسنجانی تأسف میخورد كه چرا قبلاً كشتار را راه نینداخته و میگوید: اگر آن روز منظورم اوایل انقلاب است، 200نفر از اینها را میگرفتیم و اعدامشان میكردیم، امروز اینقدر نمیشد."
آیا بیانیه های جنتی ، یزدی و دیگران پس از کودتا خونین 22 خرداد با بیانیه های موسویتبریزی، رفسنجانی و محمدیگیلانی چه تفاوتی با هم دارد؟پس از کودتا سی ام خرداد سال شصت روزانه صدها نفر را در سراسر کشور به جوخه های اعدام سپردند و قلع و قمع مخالفان آغاز شد.این کودتا از حمایت کشورهای غربی برخوردار بود و باعث شد که رژیم اسلامی تثبیت شود و تا به امروز در قدرت بماند. پس از کودتا اول ، در 22 خرداد سال1388 تاریخ تکرار شد سرکوب و کشتار مخالفان در ابعاد وسیع مانند سی ام خرداد شصت دوباره توسط کودتاگران نظام اسلامی و یک بار دیگر با حمایت غرب بوقوع پیوست.
خطبه نماز جمعه 29 خرداد 1388 توسط علی خامنه ای یکی از به یاد ماندنی ترین پلاتفرم عملی رژیم فقاهتی در تاریخ 31 ساله خود خواهد بود. دقیقا برابری می کند با پیام 28 خرداد 1360 خمینی در راستای سرکوب مخالفان نظام فقاهتی است که پس از این فتواها سنگ فرش های خیابان ها از خون مردم گلگون شد. مظلوم نمائی خامنه ای که از خمینی آموخته است یک نوبت در پیام 18 تیر ماه استفاده کرده بود و در سر فصل بیست و دوم خرداد هم برای دومین بار " تقدیم کردن بدن معلولش به امام زمان" را برای لباس شخصی ها و سربازان بدنام امام زمان مطرح می کند. خمینی هم در پیام بیست و هشت خرداد سال شصت به نیروهای سپاه می گوید: " خمینی دست یکایک شما را می بوسد و به یکایک شما احترام میگذارد و یکایک شما را رهبر خودش می داند؛ که بارها گفته ام: من با شما یکی هستم و رهبری در کار نیست."
سی ام خرداد شصت سرفصل خونین و سراسر جنایت رژیم اسلامی است که تمام سرمداران نظام از خمینی ، خامنه ای ، رفسنجانی ، موسوی ، کروبی ، خاتمی و... در آن دست داشتند ! بررسی اساسی در اوضاع سیاسی آن دوره برای هر نیرو سیاسی در اپوزیسیون امروز ضروری است. تهدید واقعی در آن دوره و اکنون از جانب احزاب و سازمان های سیاسی است که مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی را مبارزه ی طبقاتی نمی بینند! یاد تمام جانباختگان سی خرداد شصت گرامی باد !
مجیــد مشیــدی
21 ژوئن 2010
31خرداد1389
گزارش مراسم سالگرد شهيد مسعود هاشم زاده
گزارش مراسم سالگرد شهيد مسعود هاشم زاده
حوالي ساعت 12 به منزل مسعود مي رسيم و خانواده با روي گشاده به استقبالمان مي آيند و ما از ديدار دوباره شان شادمان مي شويم . كمي بعد با رسيدن مادر سهراب و مادران عزادار رشت جمعمان تكميل مي شود . 30 خرداد به مناسبت اولين سالگرد شهادت مسعود هاشم زاده جمعي از مادران عزادار تهرن (پارك لاله) مادران عزادار رشت و كرمانشاه همراه با مادر سهراب اعرابي در مراسم گراميداشت كه به همين مناسبت بر سر مزار اين شهيد برگزار شده بود شركت كردند .
در فرصت باقيمانده مادران كرمانشاه ، رشت و تهران هريك از ظلمهايي كه در حق خود و فرزندان حق طلب و بي قرارشان در هر خطه از اين خاك پهناور و حق پرور ،از بيمها و نگرانيها و از اميدها و آرزوهاي خود گفتند و يكبار ديگر دردهاي مشترك خود را يادآور شدند . از اجراي احكام اعدام ، از قهقهه مستانه آمران و عاملان جنايات ،از دربند بودن زندانيان عقيدتي و سياسي ،آنان از دشواري و در عين حال لزوم راه مبارزه با خشونت افسار گسيخته ،با روش هاي بدون خشونت صحبت كردند و اينكه چقدر بايد صبور و در عين حال هوشيار ، همواره پيگير ، قاطع و خستگي ناپذير بود .
حوالي ساعت 16 به قصد حضور بر سر مزار حركت كرديم . در طول مسير با ديدن مناظر بكر و زيباي شمال با خود فكر مي كردم مسعود با آشنايي و آموختن از اين محيط چه درخواست بجا و ساده اي داشت اگر مي خواست كه زندگي آزاد و زيبا را براي خود و ديگران بسازد و چه كج انديشند آنان كه او را به اين جرم به گلوله بستند .
مسعود در بقعه آقا سيد شفيع روستاي خشكبيجار از توابع رشت ،در محلي بسيار زيبا و مصفا ،جايي كه به گفته پدر مسعود بسيار طبيعتش را دوست مي داشت در خاك آرميده است
مراسم سالگرد بر سر مزار با يادآوري خاطراتي از مسعود از زبان مادرش و دل نوشته هايي از مادر سهراب آغاز شد .
در ادامه برادر مسعود شعري از سياوش كسرايي كه بسيار مورد علاقه مسعود بود خواند :
دلم از مرگ بیزار است
که مرگ اهرمن خو آدمی خوار است
ولی آن دم که ز اندوهان روان زندگی تار است
ولی آن دم که نیکی و بدی را گاه پیکاراست
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است
همان بایسته آزادگی این است