بهرام رحمانی: تحریم نفتی ایران، بستن تنگه هرمز و آرایش جنگی و انبار باروت در خلیج فارس!
امروز گرانی سرسام آور کالاهای ضروری مردم در بازار، فقر، بی کاری و آسیب های اجتماعی که زاییده فقر هستند در جامعه ما غوغا می کنند و به هیچ وجه قابل پرده پوشی نیستند
مقدمه
آیا ایران، مورد تهاجم بمباران های هوایی و موشکی اسرائیل و آمریکا و غیره قرار خواهد گرفت؟ سئوال نگران کننده ای که همه از خود می پرسند و جوابی پیدا نمی کنند. زیرا تبلیغات جنگی و تهدیدها به حدی زیاد است که هیچ کس نمی تواند حدس بزند که آیا چنین تهاجمی به ایران صورت خواهد گرفت یا نه؟
اما همین حد جنگ روانی نیز هر فعال و جریان سیاسی مسئول را وامی دارد که در مورد عوارض و عواقب حملات هوایی و موشکی ویران گر به جامعه هشدار دهد تا علیه آن، یک افکار عمومی قوی شکل گیرد. بی توجهی به این مساله و این که فکر کرد مطلقا حمله ای به ایران روی نخواهد داد و همه تهدیدها تو خالی و جنگ روانی برای امتیازگیری بیش نیستند کمی ساده انگارانه به نظر می رسد. به خصوص نحوه تبلیغات و عملکردها و مواضع حکومت اسلامی، به حدی جنجال برانگیز و تحریک کننده است که در نزد افکار عمومی حقانیت را به رقبای حکومت اسلامی می دهد و تبلیغات جنگ طلبی رقبایش را سهل تر و محکمه پسندتر می کند.
امروز در پاسخ به تهدیدهای تو خالی و بدون پشتوانه سران و مقامات حکومت اسلامی، سلاح های کشتار جمعی از اسرائیل و خاک عربستان و شیخ نشین های حوزه خلیج فارس و رزمناوهای آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی مستقر در خلیج فارس، استقرار دفاع موشکی در ترکیه و در نزدیکی های مرز ایران پایگاه های ناتو و آمریکا در عراق و افغانستان، یا در کشورهای حوزه دریای خزر و... از هر طرف ایران را نشانه گرفته اند و آماده شلیک هستند. بنابراین، جدا از ادعاهای سران و مقامات حکومت اسلامی، ارتش و سپاه آن در مقابل حملات موشکی و هوایی آمریکا و متحدانش و ریختن بمب های چند هزار تنی بر سر مردم ایران، چندان توانایی ندارد و به سرعت زمین گیر خواهند شد. در این وضعیت تنش آلود، احتمال شروع جنگ ناخواسته در شرایط حاد سیاسی و در شرایطی که لفاظی سیاسی بالا می گیرد، بسیار بالاست. حتی یک اتفاق کوچک و یک سوء تفاهم نیز می تواند به یک جنگ ناخواسته دامن بزند.
در چنین شرایطی، اثر تحریم های بازرگانی اروپا و آمریکا و غیره علیه ایران، به ویژه در زمینه روابط با کشورهای آسیایی، به خوبی احساس می شود. کشورهای غربی که حکومت اسلامی را به ادامه برنامه نظامی هسته ای متهم می کنند، با تحریم بانک مرکزی این کشور و قطع واردات نفتی از ایران مواضع خود را تشدید کرده اند.
به دنبال اقدامات اتحادیه اروپا، چین و ژاپن خریدهای نفتی خود از ایران را کاهش داده و این کشور را از یک منبع مهم ارز خارجی محروم کرده اند. نتیجه این شده که ارزش ریال ایران در بازار ارز به شدت کاهش یافت و باعث افزایش هزینه های واردات و افزایش قیمت مواد غذایی اساسی شد.
نان و برنج قوت اصلی بخش مهمی از جمعیت ایران را که امکان خرید گوشت و دیگر مواد پروتئینی را ندارند تشکیل می دهد. این در حالی است که هر کیلو گوشت در تهران در حدود 40 دلار به فروش می رسد. در کشوری که میانگین درآمد ماهانه ۳۵۰ دلار است، قیمت نان از ماه دسامبر ۳ برابر شده و قیمت هر کیلو برنج به بهای ۵ دلار به فروش می رود. براساس اعداد و ارقام ارائه شده توسط سازمان کشاورزی آمریکا، حکومت اسلامی در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در حدود ۳ درصد گندم، ۶۲ درصد ذرت، ۴۵ درصد برنج و ۵۹ درصد شکر مورد نیاز خود را وارد کرده است.
امروز گرانی سرسام آور کالاهای ضروری مردم در بازار، فقر، بی کاری و آسیب های اجتماعی که زاییده فقر هستند در جامعه ما غوغا می کنند و به هیچ وجه قابل پرده پوشی نیستند. قیمت گوشت قرمز این روزها سر به فلک کشیده است و تهیه یک کیلو گرم راسته گوسفندی در شمال شهر تهران به ۴۰ هزار تومان هم می رسد. گوشتی که قرار بود قیمت آن در بدترین حالت زیر ۱۵ هزار تومان باشد، امروز با شایعه کمبود، سیر صعودی قیمت خود را آغاز کرده است. بنابراین، کمک یارانه ای ماهانه دولت به بخشی از شهروندان ایرانی، به اندازه یک کیلو گوشت شده است.
ايلنا، چهارشنبه ۱ فوریه ۲۰۱۲، نوشت: ریيس کانون انجمن های صنفی کارفرمايان از احتمال بی کاری بيش از دو ميليون کارگر خدماتی در پی اجرای مصوبه هيات وزيران مبنی بر لغو قرارداد با شرکت های پيمان کاری برای تامين نيروی انسانی خبر داد.
به گزارش خبرنگار ايلنا، محمد انتظامی ریيس کانون انجمن های صنفی شرکت های خدماتی در نشست خبری در خصوص مصوبه هيات وزيران مبنی بر لغو قرارداد منعقده با شرکت های پيمان کاری برای تامين نيروی انسانی و انعقاد قرارداد مستقيم با کارکنان شاغل در مشاغل خدماتی تصريح کرد: همان گونه که در متن تصويب نامه درج شده است تسری اين مصوبه فقط مربوط به قراردادهای تامين نيروی انسانی می شود و قراردادهای حجمی که در راستای کاهش تصدی گری دولت و در قالب امور خدماتی و پشتيبانی و کدهای هفت گانه تعريف شده است کماکان و مطابق قوانين متعدد و تصويب نامه ها در حال اجرا می باشد و خللی در آن وارد نشده است.
انتظامی، هم چنين از بی کاری ۴۰۰ هزار نفر نيروی فعال در دفاتر شرکت های خدماتی در پی اجرای مصوبه اخير خبر داد و گفت: در صورت اجرای مصوبه هيات وزيران نيروهای اخراجی فعال در اين دفاتر تحت پوشش بيمه بی کاری قرار خواهند گرفت و اين موضوع برای سازمان تامين اجتماعی مشکلات عديده ای را ايجاد می کند.
رییس اتاق بازرگانی ایران و چین سه هفته پیش، نسبت به احتمال بروز قحطی در ایران هشدار داده بود. چرا که نشانه های بروز قحطی آشکارا به چشم می خورد. واردات مواد غذایی از مالزی، هند، تایلند، ویتنام، پاکستان و اوکراین مختل شده است.
اسدالله عسگراولادی، رییس اتاق بازرگانی ایران و چین که به پدرخوانده حکومت اسلامی نیز معروف است اوایل بهمن ماه هشدار داده بود که در صورت ادامه سیاست های ارزی کشور، ایران به زودی با قحطی روبرو خواهد شد. این اظهارنظر، خشم بسیاری از مسئولان ایرانی را برانگیخت. عسگر اولادی، یک هفته بعد مجبور شد حرف خود را پس بگیرد. اما نشانه های واقعی کمبود و گرانی کمرشکن مواد غذایی از هم اکنون آشکار شده است.
در صورت ادامه روند کنونی، صادرات نفت خام ایران طی شش ماه آینده به یک چهارم سال پیش تقلیل یافته و از این لحاظ ٧٥ در صد از منابع تحصیل ارز خارجی کشور عملا از میان خواهد رفت.
تا حدود دو ماه پیش عربستان دست کم به صورت زبانی با حکومت اسلامی ایران درگیر نشده بود. ولی امروز بدون پرده پوشی از زبان علی النعیمی وزیر نفت خود به صراحت معترف به افزایش تا ٢ میلیون بشکه نفت و آمادگی برای جبران کمبود صادرات نفت خام ایران است.
اساسا طراحان نقشه جنگ متخصص تحریک، تهدید و زخم زبان زدن به همدیگر هستند. در فضای تنش آلود بسیار آسان می توان دروغی بافت و ادعا کرد که دشمن چنین و چنان کرده است. امروز اکثریت گسترده ای از نمایندگان کنگره خواستار جنگ با ایران هستند و اکثریت مردم آمریکا، به دلیل اطلاعات گمراه کننده رسانه ها از عواقب هراس انگیز حمله آمریکا و اسرائیل بی خبرند.
در سال 1999، خواستار تغییر حکومت یوگوسلاوی شدند و این کشور را ویران و تکه پاره کردند. سال 2001، درمورد افغانستان گفتند القاعده، عامل حمله ۱۱ سپتامبر است. در سال 2033، در مورد عراق گفته شد که عراق سلاح های کشتار انبوه در اختیار دارد و حکومت آن باید تغییر کند. اما از اشغال این کشور تاکنون هیچ سلاح کشتار جمعی در این کشور پیدا نشده است. اکنون به نظر می رسد که با همین ترفندها سراغ ایران آمده اند. حکومت جهل و جنایت و ترور اسلامی نیز زمینه ساز همین جنگ خانمان برانداز است.
آمادگی جنگی حکومت اسلامی را علاوه بر برگزاری مانورهای پی در پی نظامی می توان در لایحه بودجه 91 حکومت اسلامی نیز دید. لایحه بودجه سال ۹۱ با ۵۷ روز تاخیر به مجلس داده شد. به پیشنهاد دولت بودجه دفاعی سال آینده ۱۲۷ درصد افزایش می یابد. مجموع بودجه سال ۹۱ حدود ۵۱۰ هزار میلیارد تومان تعیین شده که نسبت به بودجه پیشنهادی دولت برای سال گذشته ۲۸ هزار میلیارد تومان کم تر است.
این وضعیت و به ویژه تحریم نفت و بانک مرکزی ایران، فیل هوا کردن های سران حکومت اسلامی، چون مانور در خلیج فارس و ادعای بستن تنگه هرمز، بیش از پیش مردم ایران را نگران کرده است.
هم زمان با اعلام آمادگی حکومت اسلامی ایران برای مذاکره با قدرت های جهانی، محمود احمدی نژاد روز چهارشنبه 26 بهمن 1390، از دستاوردهایی جدید در برنامه هسته ای حکومت شان خبر داد. این در حالی است که آمریکا و اسرائیل، این موضوع را بزرگ نمایی و تبلیغاتی برای مصرف داخلی توصیف می کنند. با این مقدمه، تشدید تحریم های اقتصادی ایران و هم چنین فضاسازی و زمینه سازی های گسترده حمله به ایران را پی می گیریم.
تازه ترین سناریوها در رابطه با ایران
محمود احمدی نژاد، در پايان راه پيمايی سالگرد ۲۲ بهمن، در تهران اعلام کرد: «طی روزهای آينده، دنيا شاهد رونمايی از چند دستاورد بزرگ هسته ای ايران خواهد بود.» احمدی نژاد، خاطرنشان کرد: «در بخش هسته ای طی چند سال اخير دستاوردهای عظيمی برای ملت ايران حاصل شد.»
احمدی نژاد، در حالی این اظهارات را بیان کرده است که منابع ديپلماتيک گفته بودند ايران فعاليت غنی سازی اورانيوم در تاسيسات زير زمينی «فردو»، در
رسانه های داخلی ایران روز چهارشنبه 26 بهمن 1390 - 15 فوریه 2012، خبر دادند که محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری حکومت اسلامی، از سه پروژه جدید هسته ای رونمایی کرده است. به گفته تلویزیون حکومتی ایران، پروژه نخست مربوط به فرایند غنی سازی ۲۰ درصدی در کارخانه ای در نطنز است؛ پروژه دوم، وارد کردن میله های سوخت هسته ای ساخت ایران به قلب راکتور پزشکی تهران است و پروژه سوم نیز مربوط به افتتاح نوع جدیدی از سانتریفوژهای پر سرعت برای غنی سازی اورانیوم است.
به گزارش خبرگزاری مهر، صفحه های سوخت اورانیوم با غنای ۲۰ درصد «تولید ایران» عصر چهارشنبه با حضور محمود احمدی نژاد، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه، و فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی، در راکتور تحقیقاتی پنج مگاواتی تهران کار گذاشته شد.
سازمان انرژی اتمی ایران می گوید که تهران «نسل چهارمی از سانتریفوژهای الیاف کربن راه اندازی کرده است که سرعت بیش تری دارند، ضایعات کم تری تولید می کنند و در حالی که با سرعت فراصوتی برای خالص سازی اورانیوم می چرخند فضای کم تری نسبت به مدل های پیشین اشغال می کنند.»
پیش از این نیز سیدعلی خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی، در خطبه های نماز جمعه، ۱۴ بهمن ماه، بار دیگر تاکید کرده بود که ایران در قضیه برنامه هسته ای خود عقب نشینی نخواهد کرد.
شورای امنیت سازمان ملل متحد، طی چهار قطعنامه تحریمی از حکومت اسلامی خواسته است تا فعالیت های مربوط به غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. هم چنین آمریکا و اتحاد اروپا نیز طی ماه های اخیر تحریم های یک جانبه مالی و نفتی علیه ایران اعمال کرده اند. این تحریم ها به شدت بر سیستم مالی و تجاری ایران تاثیر گذاشته است. ایران برای واردات کالاهای اساسی از جمله گندم و دارو با مشکلاتی مواجه شده است و تلاش می کند برای پرداخت بهای گندم وارداتی از طلا و نفت استفاده کند.
آژانس بين المللی انرژی نیز در جدیدترین گزارش خود به پيامدهای تحريم نفت ايران اشاره کرده و گفته است احتمالا با آغاز تحريم نفت از طرف اتحاديه اروپا صادرات نفت ايران حدود يک ميليون بشکه در روز کاهش خواهد يافت.
يکی از سخن رانان این مراسم اسماعيل هنيه، نخست وزير حماس در نوار غزه بود. هنیه، در سخن رانی خود در تهران بار دیگر تاکید کرد که حماس هرگز اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت. محمود احمدی نژاد نیز از دولت های غربی خواست «دست از دخالت در منطقه و حمايت از صهيونيست ها بردارند.»
ترورهای که در چند کشور روی داد سریعا انگشت اتهام، به ویژه توسط مقامات اسرائیلی و آمریکایی به سوی حکومت اسلامی ایران گرفته شد. روز دوشنبه 13 فوریه 2012، دیپلمات های اسرائیلی در هند و گرجستان هدف بمب گذاری قرار گرفتند. در حالی که نخست وزیر اسرائیل ایران را متهم به دست داشتن در این حملات کرده، ایران هرگونه نقشی در این بمب گذاری ها را رد کرده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل روز دوشنبه و پس از حمله و بمب گذاری به خانواده های دیپلمات های اسرائیلی در هند و گرجستان، ایران را به دست داشتن در این حملات متهم کرد و گفت: «ایران به طور غیرمستقیم از ابزارها و مهره های خود برای این گونه حمله ها استفاده می کند.» گفته شده است در این بمب گذاری ها چهار نفر زخمی اسرائیلی شده است.
از سوی دیگر، پلیس بانکوک روز سه شنبه 14 فوريه 2012 - 25 بهمن 1390، گفته است یک کارت شناسایی ایرانی همراه فرد بمب گذار بوده است. پلیس تایلند می گوید فردی که به ظن آن ها ایرانی است، در پی انفجار بمبی که قصد داشت به سوی پلیس پرتاب کند، دو پای خود را از دست داد.
به گفته یک سخن گوی پلیس تایلند، این مرد که به بیمارستان منتقل شده یکی از پنج نفری است که در جریان سه انفجار در یک منطقه پررفتوآمد تجاری در بانکوک زخمی شده اند.
انفجار اول در خانه ای که بنا بر گزارش ها، سه ایرانی آن را اجاره کرده بودند رخ داده است. به گفته پلیس بعد از این انفجار دو مرد از این خانه فرار کرده و و بمب دیگری را به سوی یک تاکسی که حاضر به توقف برای آن ها نشده پرتاب کرده اند.
بمب سوم زمانی منفجر شده که مرد سوم تلاش کرده آن را به سوی پلیس پرتاب کند، اما موفق به انجام این کار نشده و انفجار بمب، خود او را به شدت زخمی کرده است.
معاون فرمانده پلیس بانکوک به خبرگزاری فرانسه گفته است که یک کارت شناسایی ایرانی همراه فرد بمب گذار بوده است. این خبرگزاری، هم چنین گزارش داده است که پلیس بانکوک یک وسیله انفجاری دیگر را که در خانه تحت اجاره سه ایرانی یافته، خنثی کرده است.
پليس تايلند روز چهارشنبه 15 فوریه، دو ايرانی را به توطئه بمب گذاری عليه ديپلمات های اسرائيلی متهم کرد و هم زمان اعلام شد که متهم سوم به مالزی فرار کرده است. اين اتهام جديد، فشارها را بر تهران به دليل اقدام عليه اهداف اسرائيلی تشديد کرده است.
يکی از دو نفر به نام «سعيد مرادی» ۲۸ ساله، زمانی که قصد داشت نارنجکی را به سوی پليس پرتاب کند به دليل انفجار زودهنگام آن، دو پای خود را از دست داد. دومين ايرانی «محمد خزائی» معرفی شده است که در فرودگاه بانکوک دستگير شده است. يک مقام پليس تايلند، متهم سوم را «مسعود صداقت زاده» معرفی کرده و گفته است که وی با هواپیما به مالزی فرار کرده و احتمالا هنوز در این کشور به سر می برد.
این انفجارها یک روز بعد از حمله به دیپلمات های اسرائیلی در هند و گرجستان صورت گرفت. نخست وزیر اسرائیل، ایران و حزب الله لبنان را به دست داشتن در این حملات متهم کرد. به گفته پلیس تایلند، نوع مواده منفجره به کار برده شدن در هند و گرجستان و تایلند یک سان بوده است.
انفجارها در بانکوک يک روز پس از حمله به نمايندگی های اسرائيل در کشورهای هند و گرجستان روی داد. خانم ويکتوريا نولند، سخن گوی وزارت امور خارجه آمريکا، روز سه شنبه وقوع انفجارها در بانکوک، پايتخت تايلند، را محکوم کرده و گفته است: «واشينگتن در حالی که منتظر نتايج تحقيقات می ماند، ولی می داند که اين بمب گذاری ها، در پی حمله های ناکام ديگری صورت گرفته که هدف آن ها اسراييل و منافع غرب بوده است؛ از جمله، حمله های مورد حمايت ايران در باکو پايتخت جمهوری آذربايجان و تهاجم تروريستی حزب الله در بانکوک، پيش از حادثه روز سه شنبه.»
موضوع بمب گذاری ها به سازمان ملل کشيده شده و معاون نخست وزير اسراييل خواستار تلاشی جهانی برای متوقف ساختن پديده ای شده که به گفته او زندگی طبيعی ديپلمات ها را صرفنظر از اين که متعلق به چه کشوری هستند و يا در کدام کشور مقيم اند، مورد تهديد قرار داده است. سيلوان شالوم معاون نخست وزير اسراييل، روز سه شنبه پس از ديدار و گفتگو با بان کی مون، دبيرکل سازمان ملل متحد به نمايندگان خبرگزاری ها و رسانه ها گفت: «دولت ايران مدت هاست که می کوشد در سراسر جهان تهديدهايی را عليه تاسيسات اسرائيلی و يهوديان عملی کند.»
در اين ميان خبرگزاری آمريکايی «بلومبرگ»، در گزارشی هشدار داد که با حمله عليه ديپلمات ها در هند و گرجستان، شبح جنگ زيرزمينی بين دولت های اسراييل و ايران گسترده شده است.
خبرنگار آسوشيتدپرس، با حضور در ناو ابراهام لينکلن گزارش داد: قايق های گشتی و هواپيماهای ايران ناو ابراهم لينکلن آمريکا را که روز سه شنبه 14 فوریه 2012 از تنگه هرمز عبور کرد را سايه به سايه دنبال کردند.
يک کشتی جنگی در مقابل ناو لينکلن و يک کشتی جنگی ديگر در پشت اين ناو در طول عبور از تنگه و ورود به دريای عرب حضور داشتند. افسران ناو ابراهام لينکلن در خصوص حضور نيروهای ايران گفتند که هيچ حادثه ای اتفاق نيافتاد. افسران اين ناو آمريکايی در ادامه گفتند که اين اقدام ايران، ماموريتی شناسايی و روتين است که در نزديکی تنگه هرمز انجام می شود.
خبرنگار آسوشيتدپرس، در ادامه گزارش داد: در يک طرف، کوه های عمان از ميان هوای مه آلود ديده می شد. ساحل ايران درست در آن طرف کشتی بود اما خيلی دور بود و قابل مشاهده نبود.
ادميرال، ترو شوميکر، فرمانده نيروی حمله ای ناو ابراهام لينکلن گفت: پس از اينکه ناو لينکلن از تنگه هرمز خارج شد، يک هواپيمای گشت ايران از بالای ناو و با ارتفاع کم عبور کرد. يک قايق گشتی ديگر ايران مقداری جلوتر در نزديکی ساحل توقف کرده بود.
او، در ادامه افزود: در کنار قايق های گشتی ايران، سپاه پاسداران ايران قايق های کوچک و تندرو دارد. برخی از آن ها مجهز به مسلسل و برخی ديگر مجهز به موشک های ضد کشتی هستند. شناسايی قايق های سپاه مشکل است چرا که آن ها با قايق های قاچاقچی که از تنگه عبور می کنند، اشتباه گرفته می شود. شو ميکر گفت: هيچ کدام از قايق های سپاه در روز سه شنبه حضور نداشتند که احتمال دارد ناآرامی دريا دليل آن باشد.
علاوه بر این ها، خبرگزاری حکومتی فارس گزارش می دهد که وزارت امور خارجه حکومت اسلامی ایران، جوانشیر آخونداف، سفیر آذربایجان در تهران را ۲۳ بهمن ۱۳۹۰ احضار کرد و از جمله «نسبت به رفتار نامناسب جمهوری آذربایجان با نمایندگان نهادهای جمهوری اسلامی ایران در آن کشور، تبلیغات ضد ایرانی روزمره رسانه ای و هم چنین توقیف کامیون های باری ایرانی در مسیر آستارا- باکو قویا اعتراض کرد و توقف فوری این قبیل اقدامات غیردوستانه مورد تاکید قرار گرفت.»
حکومت اسلامی ایران، هم چنین ادعا کرده که دولت آذربایجان «تسهیلاتی برای عزیمت عوامل ترور داشنشمندان هسته ای به تل آویو» از خاک آن کشور فراهم آورده است.
تلویزیون دولتی آذربایجان نیز پیش از این در ۲۹ دی ۱۳۹۰ گزارشی درباره یک طرح ناکام تروریستی در باکو پخش کرد. گفته می شود این ترور از سوی نهادهای امنیتی ایران برنامه ریزی شده و مدیران یک مرکز آموزشی یهودیان را در باکو هدف قرار داده بود. پس از این واقعه مقام های جمهوری آذربایجان از دولت ایران درخواست کرده بودند که ایران در این زمینه توضیحاتی بدهد.
بر اساس گزارشات، تاکنون اسرائیل به کشور آذربایجان، کمک های نظامی زیادی کرده، پهبادهای مجهزی فروخته و ارتش این کشور را به همراه آمریکا، ترکیه و تا حدودی روسیه مجهز کرده است.
در این میان، فرمانده ناوگان پنجم ایالات متحده در بحرین اعلام کرد، که نیروی دریایی آمریکا، هم اکنون آمادگی هرگونه برخورد با ایران را دارد؛ دریاسالار مارک فاکس گفت نیروی دریایی آمریکا خود را برای شرایط متفاوت آماده کرده است.
دریاسالار مارک فاکس، فرمانده ناوگان پنجم ایالات متحده، ضمن اذعان به توانایی های نظامی ایران، تاکید کرد که نیروی دریایی آمریکا «همین امروز» آمادگی دارد که به هرگونه تحرک ایران پاسخ دهد.
این فرمانده بلندپایه آمریکایی تصریح کرد، ناوگان تحت امرش، بر روی گزینه های احتمالی گسترده ای کار کرده اند. مارک فاکس گفت: «ما جنگ افزارهای بسیار دقیق و مرگ باری ساخته ایم که بسیار کارآمدند و ما آماده ایم.» وی تاکید کرد: «ما برای هر احتمالی آماده ایم.»
نهایتا، ژنرال «نیکلای ماکارف» رییس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه، 14 فوریه 2012، می گوید اوضاع در اطراف ایران در بهار سال جاری دست خوش تحول و دگرگونی شده و در ارتباط با حکومت اسلامی ایران در اوائل تابستان سال جاری تصمیمی اتخاذ خواهد شد.
رییس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه ضمن تاکید بر این که ایران در نقطه ای «حساس» است گفت روسیه اوضاع در خاورمیانه و از جمله ایران را از نزدیک و به دقت دنبال می کند.
ژنرال «نیکلای ماکارف» افزود دنبال کردن و زیر نظر داشتن اوضاع در خاورمیانه و ایران از طریق مرکزی به نام «مرکز وضعیت های بحرانی» صورت می گیرد و مسکو به برکت این یمن که اخیرا به وسیله وزارت دفاع روسیه به راه افتاده است می تواند هم زمان با بروز رویدادها، در جریان آن ها قرار گیرد و از آن چه می گذرد مطلع شود.
حکومت اسلامی، در رابطه با تحریم نفتی ایران، پیش دستی کرده و صادرات نفت ایران به چند کشور اروپایی را قطع کرده است. حکومت اسلامی ايران، روز چهارشنبه 26 بهمن، اعلام کرد که صادرات نفت خود را به شش کشور اروپايی قطع می کند. سران حکومتی اسلامی می گويند که اين تصميم در واکنش به تحريم های جديد نفتی اروپا عليه تهران اتخاذ شده است.
تلويزيون انگليسی زبان «پرس تی وی»، وابسته به صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، در خبری فوری اعلام کرد که صادرات نفت ايران به کشورهای هلند، اسپانيا، ايتاليا، فرانسه، يونان و پرتغال قطع خواهد شد. اين تصميم حکومت اسلامی ايران در جريان احضار روز چهارشنبه شش سفير اروپايی به وزارت امور خارجه ايران اعلام شد. وزارت امور خارجه ايران گفته بود که اين سفيران را برای گفتگو درباره تحريم های اتحاديه اروپا عليه ايران احضار کرده است.
همه این وقایع و به ویژه کارنامه سیاه حکومت اسلامی و اعمال تروریستی اش و تلاش هایش برای دست یابی به سلاح های کشتار جمعی و موضع گیری هایش، در نزد افکار عمومی تا حدودی به رقبایش حقانیت می دهد. در حالی که همه طرفین رقیب در مساله اتمی ایران، از حکومت اسلامی گرفته تا آمریکا و اسرائیل و متحدان طرفین همگی کارنامه سیاهی علیه بشریت دارند و جامعه انسانی نباید به دام تبلغیات آن ها بیفتد.
تشدید تحریم های اقتصادی ایران
وزیران خارجه اتحادیه اروپا، در اجلاس روز دوشنبه 23 ژانویه 2012 - 3 بهمن 1390 خود، در بروکسل تحریم نفت ایران و بستن حساب های بانک مرکزی ایران را به تصویب رساندند. تمام کشورهای اروپایی باید تا اول ژوئیه ۲۰۱۲ قراردادهای نفتی موجود با ایران را فسخ کرده باشند.
اتحادیه اروپا در تازه ترین دور تحریم های خود علیه ایران اعلام کرده است که نگرانی های موجود درباره ماهیت برنامه هسته ای ایران، هم چنان به قوت خود باقی است.
این اتحادیه در سند تحریم های تازه اش علیه ایران، نوشته است که این نگرانی ها در حال عمیق تر شدن است و مبنای آن هم گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل متحد است که ایران را به انجام فعالیت هایی در زمینه تکنولوژی هسته ای نظامی متهم کرده است.
در این سند آمده است که اتحادیه اروپا با در نظر گرفتن همین نگرانی ها تصمیم به گسترش تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران گرفته است. بر این اساس، تصمیم تازه این اتحادیه آن است که شخصیت های حقیقی و حقوقی بیش تری باید به فهرست تحریم شدگان اضافه شوند.
در سند اتحادیه اروپا، نام شماری از شخصیت های حقیقی و حقوقی ذکر شده است که مشمول تحریم ها قرار گرفته اند. نام این موسسات و شرکت ها با دلایل ذکر شده در سند به این شرح است:
بانک مرکزی ایران؛ بانک تجارت؛ بانک ملت؛ بانک توسعه صادرات ایران؛ شرکت تایدواتر (Tidewater) که با نام شرکت تاید واتر میدل ایست هم شناخته می شود؛ شرکت مهندسی و تولید توربین (Turbine Engineering Manufacturing)؛ شرکت واردات و صادرات سد (Sad Export Import Company)؛ شرکت روسماچین (Rosmachin)؛ شرکت دریایی بی آی آی اس با مسئولیت محدود (BIIS Maritime Limited)؛ شرکت حمل و نقل دریادلان سفید خزر (Darya Delan Sefid Khazar)؛ توسط اتحادیه اروپا و آمریکا و هم چنین چندین کشور دیگر تحریم شده اند.
افراد حقیقی که تحریم شدند عبارتند از: علی اشرف نوری، معاون فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. رییس اداره سیاسی سپاه. حجت الاسلام علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. امیرعلی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
بر اساس توافقهایی که صورت گرفته است، از هماکنون انعقاد قرارداد با ایران در حوزه نفت ممنوع خواهد بود. نمایندگان اتحادیه اروپا توافق کرده اند که کشورهای اروپایی فرصت دارند تا اول ژوئیه ۲۰۱۲ - ۱۱ تیر ۱۳۹۱، از قراردادهای موجود نفتی با ایران خارج شوند و آنها را فسخ کنند.
از سوی دیگر، کلیه حساب های بانک مرکزی ایران در سطح اتحادیه اروپا مسدود خواهد شد. بدین گونه، وزیران خارجه اتحادیه اروپا کلیه توافق های نمایندگان کشورهای عضو این اتحادیه در رابطه با تحریم ایران را به تصویب رساندند.
اتحادیه اروپا، نزدیک به ۲۰ درصد نفت خام صادراتی ایران را وارد می کند. نفت صادراتی ایران بخش قابل توجهی از واردات نفتی ایتالیا و یونان را تشکیل می دهد و گفته می شود که در حال حاضر، ایران برای خریداران نفتی، امتیازات و تسهیلاتی بهتری را نسبت به سایر صادرکنندگان نفت خام منظور می دارد.
تحریم های اتحادیه اروپا در شرایطی علیه ایران اعمال می شود که آمریکا کم تر از دو ماه پیش تحریم های یک جانبه ای را علیه ایران به اجرا گذاشت. در چارچوب محدودیت های جدید دولت آمریکا، ارتباط بانکی شهروندان و موسسات تجاری آمریکایی با بانک مرکزی ایران ممنوع شده است و موسسات خارجی هم اگر با این بانک ارتباط برقرار کنند، هدف محدودیت هایی در زمینه دسترسی به بازارهای صادراتی و تسهیلات مالی آمریکا قرار می گیرند.
اتحادیه اروپا، پیش از این دارایی های ۴۴۳ شرکت و ۱۱۳ شخصیت حقیقی ایرانی را مسدود کرده بود و هم چنین تجارت با ایران و سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز حکومت اسلامی را نیز محدود کرده است.
واکنش سران و مقامات حکومت اسلامی ایران به تحریم های جدید
مقامات حکومت اسلامی ایران، نسبت به این اقدام اتحادیه اروپا واکنش نشان داده اند و تصمیم اتحادیه اروپا را محکوم کرده اند. از جمله محمد کوثری، نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران در گفتگو با خبرگزاری فارس گفته است که در صورت تحریم نفت ایران، نفت به مشتریان غیراروپایی فروخته خواهد شد و اگر اخلالی در فروش نفت ایران انجام شود، «قطعا تنگه هرمز بسته خواهد شد.»
مهدی مهدی زاده، عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به خبرگزاری دانش جویان ایران، ایسنا گفته است که این تحریم تدریجی است و خیلی عملی نیست بنابراین اثر چندانی ندارد. او، گفت: «تحریم نفتی ایران شاید تا حدودی به ضرر کشور شده و باعث شود که محصولات خود را ارزان بفروشیم اما ما نیز در دنیا به اندازه کافی برای نفت خود مشتری داریم.»
علی فلاحیان، وزیر پیشین وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران به خبرگزاری فارس، گفت: «بهترین راه این است که ما قبل از پایان ۶ ماه و اجرایی شدن طرح تحریم نفتی، خودمان صادرات نفت را متوقف کنیم تا قیمت نفت بالا برود و برنامه های اروپایی ها که با توافق آمریکا تصمیم به تحریم نفتی کشورمان گرفتند، به هم بریزد.»
سرانجام وزارت خارجه حکومت اسلامی، با احضار سفیر دانمارک به عنوان نماينده رياست دوره ای اتحاديه اروپا مراتب اعتراض شديد ايران به اين تصميم غيرمنطقی را اعلام كرد. این وزارت خانه هم چنین در بیانیه ای با محکوم کردن حرکت غیراصولی اتحادیه اروپا در تحریم کشورمان و با تاکید بر این که ملت ایران از حقوق اساسی خود دست نمی کشد، اعلام کرد: اتحادیه اروپا مسئول تلاش برای ایجاد تنش و بحران آفرینی است.
رامین مهمانپرست، سخن گوی وزارت خارجه حکومت اسلامی نیز در این رابطه گفت: تحريم اقتصادی به بهانه فعاليت های صلح آميز هسته ای کشورمان، اقدامی غيرمنطقی و ناعادلانه است؛ اما تاثيری در روند حرکت ملت ما برای دست يابی به حقوق اساسی خود ندارد.
صادرات نفت ایران
ایران روزانه ۵/۲ میلیون بشکه نفت صادر می کند. بیش از سه چهارم درآمد ارزی ایران از فروش نفت و گاز حاصل می شود. حدود ۷۵ میلیارد دلار درآمد ایران در سال گذشته میلادی از فروش نفت و گاز بوده است. این که چه میزان از این پول هزینه برنامه اتمی شده است، مشخص نیست. ولی ظاهرا کشورهای غربی یقین دارند که بخشی از پول نفت صرف تولید سلاح هسته ای می شود.
حدود ۲۰ درصد از نفت ایران، به کشورهای اروپایی صادر می شود، به ویژه به اسپانیا، ایتالیا و یونان. واردات نفت از ایران برای یونانی ها امری اجتناب ناپذیر است، به ویژه که یونان فعلا نیاز ندارد پول نفت خود را بپردازد؛ ایران در این مورد نسیه می فروشد.
اتحادیه اروپا پس از چین، دومین وارد کننده نفت از ایران است و در ۱۰ ماه اولیه سال ۲۰۱۱ روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.
بر اساس گزارش های منتشره، 2/34 درصد از واردات یونان، 9/14 درصد از واردات نفتی اسپانیا و 4/12 درصد از واردات ایتالیا از محل صادرات نفت ایران تامین می شود.
بیش از ۶۰ درصد نفت صادراتی ایران روانه چین، ژاپن، هند و کره جنوبی می شود. دولت آمریکا، طی هفته های گذشته هیات هایی را به هر چهار کشور فرستاده است تا آن ها را برای پیوستن به تحریم نفتی ایران متقاعد سازد. به نظر می آید ژاپن و کره جنوبی، هرچند با ناخشنودی، از رویکرد آمریکا پیروی خواهند کرد.
عربستان سعودی نیز گفته است، در صورتی که مساله تحریم نفت ایران جدی شود، این کشور حاضر است ۵/۲ میلیون بشکه کسری نفت ایران را در بازار جهانی جایگزین کند. مقام های حکومت اسلامی نیز در قبال این رویکرد، به کشورهای حاشیه حوزه خلیج فارس هشدار داده اند که نفت ایران را جایگزین نکنند.
مانورهای حکومت اسلامی، ادعای بستن تنگه هرمز و عکس العملل آمریکایی ها
روز سه شنبه ۶ دی 1390، محمدرضا رحیمی، معاون اول رییس جمهور، گفته بود، اگر بنا باشد نفت ایران تحریم شود، یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد كرد.
یک روز پس از اظهارات محمدرضا رحیمی درباره بستن تنگه هرمز، حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در جریان رزمایشی موسوم به « ولایت ۹۰» و در مصاحبه با پرس تی وی گفت: بستن تنگه هرمز برای ایران «مثل آب خوردن است اما امروز نیازی به بستن تنگه هرمز نداریم زیرا دریای عمان در کنترل ماست و می توانیم عبور و مرور در این دریا را کنترل کنیم.»
رزمایشی ۱۰ روزه موسوم به «رزمایش ولایت ۹۰» با هدف «تمرین برای بستن تنگه هرمز»، در آب های بین المللی دریای عمان واقع در شرق تنگه هرمز برگزار شد.
پس از اعلام این موضوع، سرتیپ پاسدار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران نیز اعلام کرد که «مانور بزرگ دریایی سپاه پاسداران تحت عنوان پیامبر اعظم 7 در محدوده خلیج فارس و تنگه هرمز برگزار می شود و بنابر آن چه به ما ابلاغ شده این رزمایش در بهمن ماه به اجرا درخواهد آمد.»
هم زمان مسعود جزایری، معاون تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح نیز اعلام کرد که «حضور طولانی مدت آمریکایی ها در منطقه باعث افزایش ناامنی و ناآرامی بوده و احتمال بروز تنش و برخورد را بیش تر می کند، بنابراین برای پرهیز از هرگونه وضعیت ناخوشایند بعدی، آمریکا باید منطقه را ترک کند.»
هم چنین درهمین حال احمد وحیدی، وزیر دفاع دولت حکومت اسلامی نیز با تایید گفته های فرمانده ارتش حکومت اسلامی، گفت: «ما گفته ايم که حضور نيروهای فرامنطقه ای در خليج فارس يک حضور غير مفيد و مضر است و حضور آن ها جز ايجاد آشفتگی در منطقه نتيجه ديگری در پی ندارد. بنابراين، ما همواره خواستار اين بوده ايم که آن ها در اين آبراه حضور نداشته باشند.»
با انتشار خبر تهدیدهای اسرائیل و قوت گرفتن احتمال حمله نظامی این کشور به تاسیسات هسته ای ایران، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران حکومت اسلامی، روز شنبه ۴ فوریه - ۱۵ بهمن، از آغاز رزمایش «حامیان ولایت» توسط این نیرو در جنوب كشور خبر داد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، سردار سرتیپ پاسدار محمد پاكپور، با اعلام این خبر افزود که این رزمایش از سلسله رزمایش های تخصصی نیروی زمینی سپاه است كه با شركت بخشی از تکاوران و بخشی از یگان های عملیاتی قرارگاه «مدینه» نیروی زمینی سپاه در مناطق جنوبی کشور آغاز شده است. این رزمایش نیروهای سپاه در نزدیکی های شهر جیرفت صورت گرفته و جزئیات بیش تری در مورد آن انتشار نیافته است.
سرتیپ پاسدار پاکپور، با بیان این كه «نزدیك به یك ماه قبل، نیروی زمینی سپاه رزمایش زرهی «شهدای وحدت» را در شرق كشور برگزار كرد» گفت، هم اكنون نیز رزمایش هوابرد «حامیان ولایت» در منطقه عمومی جنوب كشور برگزار می شود.
پاكپور، در پایان با بیان این كه «بخشی از نوآوری ها و توانمندی های جدید نیروی زمینی سپاه در رزمایش حامیان ولایت به نمایش درمی آید»، تاكید كرد: «بالا بردن توانمندی های طرح ریزی و هدایت در سطوح مختلف نیرو و هم چنین ارتقاء آمادگی های اطلاعاتی و عملیاتی یگان ها به منظور برقراری امنیت در شرایط گوناگون و متفاوت، از دیگر اهداف برگزاری این رزمایش است.»
عکس العملل آمریکا و بریتانیا به تهدید بستن تنگه هرمز
این تهدیدها با واکنش تند مقامات آمریکایی و ناوگان پنجم آمریکا روبرو شد که در بحرین مستقر است. آمریکا رفتار ایران را «غیرمنطقی» خواند و تاکید کرد که چنین رفتاری را تحمل نحواهد کرد.
هم چنین ایالات متحده و بریتانیا در صدد تقویت نیروهای نظامی خود در آب های منطقه هستند. لئون پانه تا، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا در پاسخ به اظهارات فرمانده کل ارتش ایران اعلام کرده بود، به اعزام ناوهای جنگی این کشور به خلیج فارس ادامه خواهد داد.
وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا، هم چنین در یک کنفرانس خبری که شامگاه چهارشنبه ۱۸ ژانویه - ۲۸ دی، در پنتاگون برگزار شد اعلام کرد، چنان چه ایران قصد بستن تنگه هرمز را داشته باشد ارتش آمریکا آمادگی کامل دارد با این اقدام مقابله نظامی کند.
پیش از این نیز روزنامه نیویورک تایمز خبر داده بود باراک اوباما رییس جمهور ایالات متحده در پیامی به رهبر حکومت اسلامی علی خامنه ای، در مورد بستن تنگه هرمز به او هشدار داده است.
بنا به این گزارش باراک اوباما در این پیام اقدام احتمالی ایران را تحریک آمیز توصیف کرده است. واشنگتن مسدود کردن گذرگاه هرمز را «خط قرمز» می خواند که گذشتن از آن پیامدهای شدیدی برای تهران به همراه خواهد داشت.
ناو هواپيمابر آمريکايی «آبراهام لينکلن»، به رغم افزايش تنش با ايران بر سر بستن تنگه هرمز روز یک شنبه 22 ژانویه 2012، از اين آبراه عبور کرد و وارد خليج فارس شد. ايران پيش تر به ناوهای آمريکايی هشدار داده بود که به خليج فارس باز نگردند.
دريک فراست، سخن گوی ناوگان پنجم آمريکا در بحرين، در سخنانی گفت که ناو آبراهام لينکلن روز يک شنبه بدون بروز هيچ حادثه ای برای انجام ماموريت های برنامه ريزی شده دريايی خود وارد خليج فارس شد.
جان کربی، سخن گوی پنتاگون، وزارت دفاع آمريکا، نيز اعلام کرد: «نام يو اس اس آبراهام لينکلن ... عبور عادی و منظم خود را از تنگه هرمز صورت داد... برای اين که ماموريت های دريايی خود را انجام دهد.» اين ناو آمريکايی، ۸۰ هواپيما و هلی کوپتر را بر روی عرشه خود حمل می کند و در جريان عبور از تنگه هرمز از سوی دو ناوشکن نيز همراهی شد.
پيش تر، وزرات دفاع بريتانيا اعلام کرده بود که دو کشتی جنگی بريتانيايی و فرانسوی برای عبور از اين آبراه به اين ناوگان پيوستند. سخن گوی اين وزارتخانه اعلام کرد که عبور اين کشتی ها از تنگه هرمز تاکيدی بر تعهد بين المللی مبنی بر حفظ حق عبور از این آبراه بر اساس قوانين بين المللی است. او، حضور در خليج فارس را بخشی از مشارکت قدرت های جهانی برای تامين امنيت اين منطقه از جهان دانست.
قرار است ناو هواپيمابر اينترپرايز که به سلاح هسته ای مجهز است در آخرين ماموريت دريايی خود در ماه مارس وارد خليج فارس شود و لئون پانه تا، وزير دفاع آمريکا، گفته است که عبور اين ناو از تنگه هرمز پيامی مستقيم به ايران است.
پس از این وقایع، برخی از مقام های ايرانی از جمله علی اکبر صالحی، وزير امور خارجه، برای کاستن از تنش با غرب گفته اند که تهران هرگز تلاش نکرده است تا تنگه هرمز را مسدود کند.
موقعیت حساس تنگه هرمز
تنگه هرمز برای اقتصاد جهانی از اهمیتی استراتژیک برخوردار است. این تنگه یگانه راه اتصال خلیج فارس به اقیانوس هند است و از این رو، فعلا تنها مسیر کشتیرانی برای حمل نفت کشورهای منطقه است.
باریک ترین بخش تنگه هرمز، ۵۴ کیلومتر وسعت دارد که از شمال به خاک ایران و از جنوب به عمان وصل می شود. با احتساب قلمرو آبی دو کشور ایران و عمان، عملا عرض آب های آزاد کشتیرانی این تنگه به ۱۰ کیلومتر تنزل می یابد. به این ترتیب، روزانه بیش از ۱۵ میلیون بشکه نفت با گذر از تنگه هرمز راهی بازارهای جهان می شود. تانکرهای حامل نفت کشورهای عربستان سعودی، عراق، ایران، کویت، قطر، بحرین و امارات متحده عربی تنها با عبور از این تنگه میتوانند محموله خود را به آمریکا، اروپای غربی و به ویژه به بازارهای چین، ژاپن و هند می رسانند.
اهمیت استراتژیک تنگه هرمز به اختلافات مرزی ایران و امارات متحده عربی بر سر مالکیت جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک دامن زده است. از جانب دیگر، جامعه بین الملل نیز بر آزادی کشتیرانی در این منطقه نظارت دارد. آمریکا نیز با حضور گسترده نظامی خود، از آزادی کشتیرانی و حمل نفت منطقه به بازارهای جهانی دفاع می کند.
آمریکا، شیخ نشین های حوزه خلیج فارس را مسلح می کند!
وزارت دفاع آمریکا از عقد یک قرارداد تسلیحاتی با امارات متحده عربی خبر داده. طبق این قرارداد که ۲۵ دسامبر 2011 منعقد شده، موشک و تجهیزات رادار به امارات ارسال خواهد شد. حجم معامله بالغ بر ۴۸/۳ میلیارد دلار می شود.
بنا بر اعلام وزارت دفاع آمریکا، معامله تسلیحاتی با امارات متحده عربی شامل ۹۶ موشک، لجستیک فناوری و کمک های آموزشی می شود. پنتاگون هدف این معامله را تقویت توان دفاع موشکی امارات عنوان کرده است.
وزارت دفاع آمریکا، خبر داده که کنسرن تسلیحاتی لاکهید مارتین نیز در ساخت ترمینال و سیستم دفاعی مربوط به این قرارداد همکاری خواهد داشت. هم چنین اعلام شده که این نخستین فروش خارجی سیستم دفاع موشکی پیشرفته THAAD به یک کشور خارجی است.
موشک های موسوم به THAAD، برای رهگیری بالستیک کوتاه برد و میان برد ساخته شده اند. این نوع موشک حاوی مواد منفجره نیست، بلکه هدف مورد حمله خود را با ضربه نابود می کند. امارات متحده عربی، یکی از نزدیک ترین متحدان ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه است.
چندی پیش از این نیز دولت آمریکا از فروش جت های جنگده از نوع F-15SA به ارزش ۳۰ میلیارد دلار به عربستان سعودی خبر داده بود. طبق این معامله، قرار است ۸۴ فروند جنگنده از این نوع به عربستان سعودی تحویل داده شده و ۷۰ جنگنده قبلی این کشور نیز مجهز به فناوری جدید شوند. کنسرن هواپیماسازی بوئینگ که طرف این قرارداد است، اعلام کرده که با این معامله ۵۰ هزار فرصت شغلی جدید در این شرکت ایجاد می شود.
چنین تجارت تسلیحاتی تاکنون در آمریکا سابقه نداشته است. گفته می شود که دولت آمریکا در حال مذاکره با پادشاهی عربستان سعودی برای دریافت قراردادهای بیش تر است.
این معامله به ارزش ۶۰ میلیارد دلار، فقط مربوط به ارسال هواپیماهای جنگنده پیشرفته است. علاوه بر این مذاکراتی نیز درباره مدرنیزه کردن نیروی دریایی عربستان سعودی و موشک های دفاعی این کشور به ارزش ده ها میلیارد دلار دیگر در جریان است.
دولت آمریکا می کوشد سیستم دفاع موشکی کل کشورهای منطقه را مدرنیزه کند. به ویژه عربستان سعودی، تشویق شده که سیستم موشک های نوع «پتریوت» خود را به روز کنند تا از خطر موشک های ایران بکاهند.
چنین سیستم دفاع موشکی نیز قرار است به امارات متحده عربی صادر شود. سیستم پدافند موشکی موسوم به THAAD که اختصار Terminal High Altitude Defense است، توسط شرکت های «لاکهید مارتین» و «ریتئون» ساخته شده که به یک سیستم پیشرفته رادار مجهز است. این سیستم پدافندی برای مقابله با موشک های کوتاه برد و میان برد در داخل و خارج جو زمین طراحی شده است. این سامانه یک سیستم تکمیلی است برای سیستم دفاع موشکی پتریوت.
دولت اسرائیل، برای مقابله با مدرنیزه کردن تسلیحاتی که به عربستان فروخته می شود، قصد دارند ارتش خود را به جنگنده هایی بسیار پیشرفته تر از نوع اف ۳۵ مجهز کند و به زودی نیز جنگنده پیشرفته تر اف ۱۵ اس را از آمریکا دریافت خواهد کرد.
هم چنین گفته می شود از سال ۲۰۰۹، یک یگان ویژه ارتش ایالات متحده آمریکا مشغول آماده سازی نیروهای نظامی کشورهای حوزه خلیج فارس برای جنگ احتمالی با ایران است. مقامات آمریکایی، در باره ماموریت این یگان و برنامه ای آن سکوت اختیار کرده اند.
مجله آمریکایی «Wired»، پس از تایید ارتش آمریکا خبری را منتشر کرد: از سال ۲۰۰۹ یک یگان ویژه ارتش آمریکا به نام «Joint Special Operations Task Force - Gulf Cooperation Council» برای آموزش نظامیان کشورهای حوزه خلیج فارس در این منطقه به سر می برد.
به گزارش «وایرد»، از جمله وظایف این یگان آشناسازی سربازان کشورهای حوزه خلیج فارس با فنون جنگی و آماده کردن آن ها برای برخورد با «تهدیدات غیرمنتظره» است. این یگان ظاهرا از درجه داران نیروی زمینی، هوایی و دریایی ارتش ایالات متحده تشکیل شده است.
پنتاگون، از انتشار جزئیات ماموریت این یگان خودداری می کند. راب باکهولت، سخن گوی ارتش ایالات متحده نیز در مصاحبه با مجله وایرد می گوید: «جایز نیست که ما در باره طرح هایی صحبت کنیم که به یک ملت خاص مربوط هستند.» او، هم چنین در رابطه با محل استقرار این یگان اطلاعاتی در اختیار وایرد نگذاشته است.
وب سایت مجله آلمانی «اشپیگل» نیز ضمن اشاره به ترور کارشناسان اتمی ایرانی در ماه های اخیر می نویسد: «معلوم نیست آیا این یگان ویژه در برنامه ریزی عملیات نظامی در ایران نقشی داشته است یا خیر.»
به گزارش اشپیگل آنلاین، ارتش های کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ایران را بزرگ ترین خطر علیه خود می دانند. به همین دلیل سال هاست که ارتش آمریکا در این کشورها به آموزش شگردهای ویژه برای مقابله با حمله احتمالی ایران هستند.
بر اساس گزارش اشپیگل، اریک پرینس، بنیان گذار کمپانی ارائه کننده خدمات نظامی «بلک واتر» در حال آموزش سربازان امارات متحده عربی است.
آموزش سربازان کشورهای حوزه خلیج فارس، تنها برای مقابله با ایران نیست. گروهی از سربازان قطر که توسط کارشناسان جنگی آمریکایی آموزش دیده بودند، در قالب کمک های نظامی به «قیام مسلحانه» علیه دولت قذافی به لیبی فرستاده شدند.
در سال ٢٠١٠، تنها یک فروند ناو هواپیما بر (دوایت آیزنهاور) در آب های نزدیک ایران قرار داشت و نام هواپیما بر «هاری ترومن» در شرف حرکت به آب های منطقه از پایگاه خود در ویرجینیا بود.
گزارش های جاری حاکی آن است که نیروی دریایی آمریکا در حال دو برابر ساختن ظرفیت جنگی خود در آب های خلیج فارس است. این اقدام اگرچه به منظور اثبات آمادگی برای پیش گیری از بسته شدن تنگه هرمز و یا اقدام به بازگشایی آن پس از مسدود شدن صورت می گیرد، در هر حال عملی است تهاجمی که در کم ترین وجه ممکن، تهدید نظامی علیه ایران را جدی تر از پیش می سازد.
در حالی که ناوهای همراه ناو هواپیما بر «جان استنیس» در آب های نزدیک به ایران مستقر شده اند، ناوهای همراه ناو هواپیما بر «کارل وینسون» مرکب از تعدادی رزم ناو و ناوشکن و ناوهای حامل موشک های «کروز» در آب های عمان موضع گرفته اند. به علاوه، ناو هواپیما بر «آبراهام لینکلن» نیز بعد از توقف کوتاه در تایلند اینک وارد منطقه شده است.
اگر چه سخن گوی وزارت دفاع آمریکا این تحرکات تهاجمی نظامی را «متعارف» خوانده، ولی در گذشته هرگز ٣ یا ٤ ناو هواپیما بر و گروه ناوهای همراه آن ها با ظرفیت کوبنده دریایی و هوایی کنونی از خطوط ساحلی ایران قابل رویت نبوده اند.
هم چنین بنا به گزارش «وال استریت ژورنال»، آمریکا با فروش بمب های ویژه، کشورهای پیرامون خلیج فارس را آماده مقابله با ایران می سازد. امارات متحده عربی، از جمله این کشورهاست که قرار است به زودی قرارداد خرید ۴۹۰۰ بمب ویژه ساخت بوئینگ را امضاء کند.
خبرگزاری رویترز، به نقل از یک مقام آگاه پنتاگون که مایل به فاش کردن نامش نیست، گزارش می دهد که این بمب ها قادرند از هوا بناهای زیرزمینی چون تونل و پناهگاه را مورد هدف قرار دهند. پنتاگون در این رابطه هنوز به طور رسمی موضع نگرفته است.
آمریکا، فروش تسلیحات نظامی به امارات متحده عربی را از سپتامبر سال ۲۰۱۱ آغاز کرده است. دولت باراک اوباما، در این ماه با فروش ۵۰۰ موشک زمین به هوای مدل «هل فایر» به ابوظبی موافقت کرد. هرچند روابط بازرگانی امیرنشینان امارات متحده عربی با ایران «بسیار چشم گیر» است، ولی مناسبات سیاسی دو کشور خالی از دشواری نیست. مقامات امارات متحده عربی، بارها نگرانی خود را از احتمال ساخت بمب اتمی از سوی ایران ابراز کرده اند.
آمریکا در ترکیه، عراق، کویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات متحده عربی، عمان، افغانستان، پاکستان و قرقیزستان پایگاه دارد و یا از پایگاه های این کشورها استفاده می کند.
از سوی دیگر، سازمان مدافع صلح BICC فهرست هزینه تسلیحاتی ۱۴۹ کشور را منتشر کرد. کشورهای خاورمیانه در ۴۰ رده نخست قرار دارند. کره شمالی و اسرائیل صدر فهرست این سازمان را به خود اختصاص داده اند. ایران در رده ۳۲ قرار گرفته است.
بر اساس فهرستی که سازمان مدافع صلح (Bonn International Center for Conversion) روز جمعه ۲۰ ژانویه 2012 - ۳۰ دی 1390 منتشر کرد، اسرائیل و کره شمالی بیش از کشورهای دیگر جهان برای تسلیحات نظامی در بودجه سالانه خود ارزش قائل می شوند. البته معیار سنجش BICC نه تنها هزینه تسلیحاتی بلکه تناسب آن است با سرانه ملی و هزینه های دولت ها برای امور اجتماعی، مانند بیمه و بهداشت عمومی. به همین دلیل ایالات متحده آمریکا با وجود این که از نظر هزینه های نظامی در صدر کشورهای جهان قرار دارد (سالانه نزدیک به ۷۰۰ میلیارد دلار) اما در فهرست BICC در رده سی ام قرار گرفته است.
آمار BICC، نشان می دهد که در خاورمیانه بیش از سایر کشورهای جهان برای تسلیحات نظامی هزینه می شود. تقریبا تمامی کشورهای خاورمیانه در ۴۰ رده نخست فهرست این سازمان مدافع صلح قرار گرفته اند.
اسرائیل در صدر این کشورها واقع شده (رده نخست فهرست)، سوریه در رده سوم، اردن در رده پنجم، کویت در رده هشتم، عربستان سعودی در رده دهم و ایران در رده سی و دوم قرار دارد. بر مبنای این آمار، کارشناسان هشدار می دهند که خاورمیانه، هم چنان در معرض خطر انفجار قرار دارد.
کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی در رده های پایین فهرست BICC جا گرفته اند. هم کنون در بسیاری از کشورهای آفریقایی تلاش برای ایجاد صلح و بازگرداندن پناه جویانی که به دلیل جنگ های داخلی ناچار به ترک خانه های خود شده بودند، در جریان است. البته کشورهایی مثل آنگولا و موریتانی، هم چنان به بالابردن قدرت تسلیحاتی خود علاقه نشان می دهند اما در عمل در این مسیر پیشرفتی نداشته اند.
کشورهای اروپایی در فهرست BICC، جایگاه های متفاوتی دارند. در حالی که کشورهای ثروت مند غربی بودجه نظامی خود را کاهش می دهند، کشورهای شرقی، به ویژه بلاروس، به فکر بالابردن قدرت نظامی خود هستند. در میان کشورهای غربی، یونان (در رده نهم) بیش از دیگران به تسلیحات نظامی اهمیت می دهد. آلمان که در فهرست پیشین BICC در رده هفتاد و سوم قرار داشت در سال ۲۰۱۲ بر سکوی هشتاد و یکم ایستاده است.
آمار سازمان مدافع صلح نشان می دهد که رقابت تسلیحاتی در جهان شدت یافته است. پس از فروپاشی شوروی، بیش تر این رقابت کاهش یافت، به طوری که در سال ۲۰۰۰، نسبت به سال ۱۹۸۹، کشورهای جهان در مجموع هزینه تسلیحاتی خود را ۴۳ درصد کاهش دادند. پس از عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۰، بودجه نظامی بسیاری از کشورها، به ویژه ایالات متحده آمریکا، بالا رفت. هزینه های نظامی آمریکا بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ نزدیک به ۷۵ درصد افزایش داشته است.
بمب های 15 تنی سنگرشکن
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، نیروی هوایی آمریکا اولین سری از بمب های سنگرشکن ۱۵ تنی محصول شرکت «بوئینگ» را دریافت کرده است که قادرند به تاسیسات و ساختارهای زیرزمینی نفوذ کرده و آن ها را تخریب کنند.
این بمب ها برای حمل توسط بمب افکن های مدل ب ۲ طراحی و ساخته شده اند. سخن گوی نیروی هوایی آمریکا در بیانیه کوتاهی اعلام کرد که این نیرو بمب های سنگرشکن جدید را از ماه سپتامبر دریافت کرده است.
نیروی هوایی آمریکا در سال ۲۰۰۹ اعلام کرده بود که شرکت «بوئینگ»، ۱۶ عدد از این بمب ها را به زودی خواهد ساخت. سخن گوی نیروی هوایی در بیانیه تازه خود در مورد تعداد بمب هایی که این نیرو دریافت کرده است اطلاعاتی نداد. شرکت «بوئینگ» در ماه اوت امسال یک قرارداد ۳۲ میلیون دلاری با نیروی هوایی آمریکا امضاء کرده است که شامل هشت مورد از این بمب های جدید است.
فرماندهان نیروی هوایی آمریکا در ماه سپتامبر 2011، اعلام کرده بودند که روند انطباق این تسلیحات جدید با بمب افکن های ب ۲ را تکمیل کرده و به این ترتیب، توانایی تهاجمی و تخریبی این بمب افکن ها در حمله به تاسیسات زیرزمینی به شکل چشم گیری افزایش یافته است.
خبرگزاری بلومبرگ، یادآوری می کند که این بمب های ۱۵ تنی نیرومندترین سلاح های تخریبی متعارف ارتش آمریکا هستند. وزن و قدرت انفجاری آن شش برابر بمب های دو هزار و ۵۰۰ کیلویی است که تاکنون نیروی هوایی آمریکا برای حمله و تخریب تاسیسات زیرزمینی هسته ای، شیمیایی یا میکروبی از آن ها استفاده میکرده است.
بمب افکن های ب ۲ به شکلی طراحی و ساخته شده اند که توسط رادارهای معمولی قابل ردیابی و تشخیص نیستند. این تنها مدل از هواپیماهای نظامی آمریکاست که می تواند از دیوار دفاع ضدهوایی که حدس زده می شود در کره شمالی و ایران وجود دارند به راحتی عبور کند. در عین حال تنها بمب افکنی است که می تواند بمب سنگرشکن جدید را حمل کند.
بمب افکن های ب ۲، در سال های اخیر اهداف نظامی در افغانستان و عراق را بمباران کرده اند. در ماه مارس امسال نیز سه فروند از این هواپیماها در یک پرواز مستقیم از ایالت میسوری به لیبی، در ساعت های اول عملیات ناتو در خاک لیبی شرکت کرده و ۴۵ بمب را روی اهداف تعیین شده فرو ریختند.
خبرگزاری بلومبرگ، می افزاید که در مورد قدرت بمب های سنگرشکن جدید اطلاعات رسمی چندانی منتشر نشده است. در خبری که در دسامبر سال ۲۰۰۷ توسط روابط عمومی نیروی هوایی آمریکا منتشر شد گفته شده بود که این بمب ها پوشش فولادی مستحکم تری دارند و قبل از انفجار می توانند به عمق ۷۰ متری زیرزمین نفوذ کنند.
طول این بمب حدود ۷ متر و حامل دو هزار و ۶۰۰ کیلو مواد منفجره است و توسط سیستم هدف یاب ماهواره ای هدایت می شود. وزارت دفاع آمریکا در ماه ژوییه سال ۲۰۰۹، رسما از کنگره آمریکا خواست که با تسریع اختصاص بودجه به این طرح روند تولید و تحویل آن به نیروهای مسلح آمریکا را تسریع کند.
تاسیسات هسته ای حکومت اسلامی ایران، در منطقه ای با وسعت یک هزار و ۶۰۰ کیلومتر پراکنده اند و برخی از آن ها زیر زمین یا در عمق کوه ها ساخته شده اند. اداره اطلاعات و امنیت وزارت دفاع آمریکا، در گزارش سال جاری خود به مجلس قانون گذاری آمریکا بر این نکته تاکید کرده است.
برخی از کارشناسان امور تسلیحاتی و هسته ای معتقدند که تاسیسات هسته ای ایران در مرکز فوردو در نزدیکی قم که اخیرا آغاز به کار کرده است، در عمق ۹۰ متری زیر زمین ساخته شده است.
اعزام ناو بریتانیایی «اچ ام اس دارینگ» به خلیج فارس
روزنامه دیلی تلگراف، روز شنبه ۱۷ دی - ۷ ژانویه نوشت ناو بریتانیایی «اچ ام اس دارینگ» روز چهارشنبه آب های این کشور را به مقصد خلیج فارس ترک کرده است. این ناو پیشرفته ترین و جدیدترین ناو جنگی بریتانیا و یکی از مجهزترین شناورهای نظامی جهان محسوب می شود. بنابراین گزارش، «اچ ام اس دارینگ» که سال ۲۰۰۶ میلادی به آب انداخته شده به پیشرفته ترین سیستم ردگیری و ردیابی شناخته شده جهان مجهز شده و قادر است هم زمان چند حمله موشکی و هوایی را شناسایی و خنثی کند. دیلی تلگراف، از قول وزارت دفاع بریتانیا نوشت اعزام این ناو جنگی «پیام روشنی» به تهران در ارتباط با تهدیدهای اخیر این کشور است.
فیلیپ هاموند، وزیر دفاع بریتانیا، از اعزام ناوهای جنگی بیش تری به سواحل ایران خبر داد. در حال حاضر در حدود ۱۵۰۰ تفنگدار دریایی بریتانیا در اقیانوس هند حضور دارند که در صورت نیاز بلافاصله به خلیج فارس اعزام خواهند شد.
موضع اسرائیل
پنج شنبه ۲ فوریه ۲۰۱۲ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۰، موشه یعلون، معاون نخست وزیر و وزیر امور استراتژیک اسرائیل در آخرین روز کنفرانس «هرتسلیا» اعلام کرد که اسرائیل توانایی حمله نظامی به همه تاسیسات اتمی ایران را دارد.
یعلون که احتمال ایران اتمی را «کابوس جهان آزاد» نامیده است، در سخن رانی خود در این کنفرانس سالانه تاکید کرده است که جامعه بین الملل از همه ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی برای متوقف کردن برنامه اتمی ایران استفاده خواهد کرد.
کنفرانس سالانه هرتسالیا، از سوی انیستیتو «سیاست های استراتژیک» اسرائیل با هدف ارتقای مباحت امنیت داخلی کشور برگزار می شود و امسال احتمال حمله نظامی به ایران، یکی از محورهای اصلی کنفرانس و مباحث سخن رانان بود.
وزیر امور استراتژیک اسرائیل، با تاکید براین نکته که «انسان می تواند هرآن چه را که به دست انسان ساخته شده است خراب کند» گفته است که تجربه او به عنوان فرمانده ارشد وزرات دفاع اسرائیل می گوید که نیروهای نظامی اسرائیل کاملا توان حمله نظامی به همه تاسیسات اتمی ایران در شهرهای مختلف را دارند.
موشه یعلون، در بخش دیگری از صحبت های خود تاکید کرده است که اسرائیل در کنار کشورهای غربی به هیچ وجه زیربار ایران مجهز به بمب اتم نخواهد رفت؛ او متذکر شده است که با این حال در مرحله فعلی کشورهای غربی با ادامه تحریم های هرچه بیش تر به دنبال متوقف کردن برنامه اتمی حکومت اسلامی ایران خواهند بود.
معاون نخست وزیر اسرائیل، با تاکید بر این که دولت اسرائیل برنامه اتمی ایران را صرفا تهدیدی برای امنیت ملی خود نمی داند، مدعی شده است: «اسرائیل هرگز به ایران اعلان جنگ نداده است. با این حال جمهوری اسلامی از همان ابتدای حیات خود علیه اسرائیل اعلان جنگ داده و تهدیدی برای امنیت ملی کشور ماست.»
در کنفرانس هرتسلیا، آویو کوچاوی، ژنرال ارشد اطلاعات ارتش اسرائیل نیز در سخن رانی خود مدعی شده است که ایران تا یک سال دیگر آن اندازه اورانیوم غنی شده در اختیار دارد که برای ساختن بمب کافی باشد.
این مقام ارشد نظامی اسرائیل، می گوید که ایران در سال های گذشته موفق شده چهار تن اورانیوم را ۳ و نیم درصد و ۱۰۰ کیلوگرم اورانیوم را تا ۲۰ درصد غنی سازی کند و اضافه می کند که این اندازه اورانیوم برای ساخت بمب اتمی کفایت می کند.
کوچاوی، هم چنین ادعا کرد که حکومت اسلامی ایران و دیگر کشورهای متحد او در منطقه، ۲۰۰ هزار موشک و راکت را به سوی خاک اسرائیل نشانه رفته اند و می گوید که دستور غنیسازی اورانیوم تا میزانی که برای اهداف نظامی لازم است، از سوی آیت الله خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی ایران صادر شده است.
پرواز جنگنده ها از تفلیس کوتاه تر است
میخائیل ساکاشویلی، رییس جمهور گرجستان، روز ۳۰ ژانویه 2012، اولین سفر رسمی خود به واشنگتن را انجام داد. گرجستان، به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و توجه شدید حکومت فعلی این کشور به همکاری با سازمان ناتو که امید ورود به این سازمان را در سر می پروراند، می تواند علیه حکومت اسلامی با دولت آمریکا همکاری کند.
باراک اوباما، روز ۳۰ ژانویه در کاخ سفید پذیرای همتای گرجی خود شد. جدا از ملاقات هایی که این دو در راهروهای سازمان های مختلف بین المللی داشته اند، این سفر در واقع اولین سفر رسمی رییس جمهور گرجستان به واشنگتن بود.
در دستور کار این بازدید، هم چنین نشست آتی سازمان ناتو در شیکاگو که گرجستان امیدوار است «برگه ورود» به آن را دریافت کند نیز به چشم می خورد. ورود قطعی به سازمان ائتلاف آتلانتیک و مشارکت فعالانه تفلیس در ائتلاف بین المللی در افغانستان که ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ سرباز گرجی نیز در آن جا حضور دارند نیز مدنظر رییس جمهور گرجستان است. گرجستان، در میان کشورهایی که عضو سازمان ناتو نیستند، بیش ترین تعداد سرباز را در افغانستان دارد.
به گفته برخی از ناظران و مخالفان گرجی، «توافق ساکاشویلی به این دلیل بوده که در صورت حمله به ایران، گرجستان به مثابه پایگاه پشتیبان آمریکا عمل کند تا بلکه بدین طریق فرودگاه های نظامی وازیانی و مارنئولی و هم چنین بندر باتومی در سواحل دریای سیاه بازسازی شوند، و هم چنین بودجه ساخت چندین بیمارستان در شهرهای مختلف گرجستان تامین شود.»
این روزنامه می نویسد بی شک حمله به آماج های استراتژیک واقع شده در شمال ایران از سمت قفقاز بسیار «راحت تر» خواهد بود. اعزام هواپیماهای جنگنده آمریکایی «سوپر هورنت» از ناوهای هواپیمابر واقع در خلیج فارس در حدود ۲ ساعت زمان می برد، ولی پرواز از سمت آذربایجان تنها ۳ تا ۵ دقیقه زمان خواهد برد.
موضع روسیه
هر چند که روسیه و هم چنین چین روابط خوب اقتصادی و غیره با ایران دارند و ظاهرا با محاصره اقتصادی ایران و حمله نظامی به این کشور مخالفند اما تاکنون از حق وتو خود، مبنی بر جلوگیری از تحریم های اقتصادی ایران استفاده نکرده اند.
در چنین شرایطی، روسیه معتقد است چنان چه مناقشه بر سر برنامه های اتمی حکومت اسلامی به دخالت نظامی غرب در ایران منجر شود، امنیت این کشور نیز به خطر می افتد. یک نشریه روسی، در شماره روز دوشنبه ۲۶ دی 1390 - ۱۶ ژانویه ۲۰۱۲ خود، نوشت ارتش روسیه قصد دارد در صورت بحرانی شدن اوضاع، رزمایش سالانه خود در منطقه قفقاز را گسترده تر از سال های پیش برگزار کند.
نیکولای پاتروشف، رییس شورای امنیت روسیه ابراز نگرانی کرد که مناقشه میان حکومت اسلامی با آمریکا به یک درگیری نظامی کشیده شود. روز جمعه، ۲۳ دی 1390 نیز دمیتری روگوزین نماینده روسیه در ناتو در یک کنفرانس مطبوعاتی در بروکسل، پایتخت بلژیک گفت: «مسکو هرگونه درگیری نظامی در ایران را تهدیدی مستقیم علیه امنیت خود تلقی می کند. این نشست خبری به مناسبت پایان دوران چهار ساله خدمت روگوزین، در پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) برگزار شد.
نشریه «نزاويسيمايا گازتا»، چاپ مسکو می نویسد ارتش روسیه در یک رزمایش بسیار گسترده خود را برای حمله احتمالی نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران آماده می کند. این روزنامه، روز دوشنبه ۲۶ دی 90، به نقل از وزارت دفاع روسیه نوشت این رزمایش که در سال های گذشته در جنوب روسیه و برخی از کشورهای منطقه قفقاز برگزار شده، در سال جاری میلادی ابعادی وسیع تر خواهد داشت.
رزمایش «قفقاز ۲۰۱۲»، به جز بخش های جنوبی روسیه اوستیای جنوبی، آبخازستان و ارمنستان را نیز در برخواهد گرفت. به نوشته «نزاويسيمايا گازتا»، عملیات نظامی در این رزمایش متناسب با تنش های احتمالی در منطقه حوزه دریای خزر و جنوب قفقاز تنظیم می شود.
رزمایش قفقاز ۲۰۱۲، برای سپتامبر سال جاری میلادی برنامه ریزی شده است. به گزارش ریانووستی آناتولی تسیگانوك، رییس مركز پیش بینی های انستیتوی تحلیل های سیاسی - نظامی روسیه اعتقاد دارد آغاز برنامه ریزی برای رزمایشی که حدود ۹ ماه دیگر برگزاری می شود بی ارتباط با تنش های نظامی در خلیج فارس نیست.
روسیه نیز به تازگی اعلام کرده که در دریای خزر سامانه موشکی مستقر کرده است. ارتش روسیه، مرکزی را از جمله برای «رصد» اوضاع ایران تاسیس کرد. کارشناسان معتقدند مسکو خود را برای شرایط پس از حمله به ایران آماده می کند.
نیکلای ماکاراف، رییس ستاد ارتش روسیه در گفتگو با رسانه های این کشور اعلام کرد: «مسكو در صورت وقوع هرگونه درگیری نظامی احتمالی در منطقه، گزینه های متفاوتی را پیش روی خود دارد.» خبرگزاری روسی ریانووستی، از قول رییس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه، نوشت: «ایران نقطه درد و جای حساسی است. احتمالا باید نزدیک به تابستان نوعی تصمیم گیری در رابطه با آن صورت بگیرد.»
لئونید گوسییف، کارشناس ارشد «مرکز تحقیقات بین المللی دانشکده دولتی روابط بین الملل وزارت خارجه روسیه» در این رابطه به دویچه وله گفت: «استفرار سامانه موشکی روسیه در سواحل دریای خزر با تشدید بحران در خلیج فارس مقارن بوده و روسیه نگران بحرانی شدن اوضاع پیرامون ایران است و خود را برای چنین شرایطی آماده می کند.»
ماکاراف، بالاترین مقام ارتشی روسیه هم چنین از تاسیس «مرکز مطالعات وزارت دفاع روسیه» نیز خبر داده است. یکی از وظایف عمده این مرکز بررسی و تحلیل اوضاع ایران خواهد بود. ماکاراف، در این رابطه چنین توضیح می دهد: «تمامی اطلاعات به طور هم زمان به مرکز مطالعات وزارت دفاع خواهد رسید و ستاد کل نیروهای مسلح روسیه می تواند اوضاع ایران را به صورت زنده و مستقیم تعقیب کند.»
تحلیل گران و مقام های نظامی روس تاکید می کنند که اوضاع پیرامون ایران پس از تهدیدهای این کشور در تنگه هرمز بحرانی تر شده است.
موضع کشورهای آسیای میانه
آیا حمله ای به ایران صورت گیرد موضع کشورهای آسیانه میانه چه خواهد بود؟ پنج کشور آسیای میانه، ترکمنستان، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان به لحاظ تاریخی و فرهنگی با ایران ارتباط دیرینه و تنگاتنگی دارند.
در میان این ۵ کشور، ترکمنستان بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر با ایران مرز آبی و زمینی دارد و ایران بزرگ ترین شریک تجاری این کشور است. قزاقستان نیز از طریق دریای خزر با ایران همسایه است. تاجیکستان گرچه با ایران مرز مشترکی ندارد، اما ایران طرح ای اقتصادی مهمی در این کشور اجرا می کند.
ترکمنستان، دو خط لوله گازی به ایران کشیده و این کشور مناسبات استراتژیک با ایران دارد. حجم مبادلات تجاری ترکمنستان با ایران اکنون به بالاترین سطح خود رسیده و از مرز۵ میلیارد دلار می گذرد. حدود ۱۰ درصد از گاز ایران توسط ترکمنستان تامین می شود. خبرگزاری های غربی، پیش از این از فشار آمریکا به ترکمنستان برای قطع فروش گاز این کشور به ایران گزارش داده بودند. هم اکنون صادرات گاز این کشور به ایران تا نصف آن تقلیل یافته است.
ترکمنستان گرچه با ایران مناسبات نزدیکی دارد اما در عین حال این کشور به ناتو نیز اجازه داده است برای حمایت از نیروهای خود در افغانستان از امکانات لجستیکی و زیرساختاری این کشور استفاده کند.
ازبکستان به دلیل عدم دسترسی به آب های آزاد، از طریق خاک ایران تولیدات و کالاهای خود را صادر می کند و قرقیزستان ضعیف ترین حلقه ارتباطی ایران در آسیای میانه است اما پایگاه ماناس این کشور در اختیار ارتش آمریکاست. بنابراین، حمله نظامی علیه ایران این کشورها را نیز به شدت تحت تاثیر قرارخواهد داد.
کارشناسان می گویند، این کشور در ظرف چند روز قادر است فرودگاه «خان آباد» را در اختیار نیروهای نظامی آمریکا بگذارد. این پایگاه استراتژیک چند سال پیش نیز در اختیار ارتش آمریکا بود. آمریکا پس از انتقاد از سیاست های سرکوب گرایانه «اسلام کریماف»، رییس جمهور ازبکستان، مجبور شد نیروهای نظامی خود را از این کشور خارج کند. مقام های ازبکستان تاکنون درباره احتمال استفاده آمریکا از پایگاه نظامی خان آباد علیه ایران هیچ گونه اظهارنظری نکرده اند.
قرقیزستان با ایران مناسبات گسترده ای ندارد. این کشور، پایگاه نظامی ماناس را در اختیار آمریکایی ها گذاشته است. در حال حاظر آمریکایی ها از پایگاه ماناس برای پشتیبانی و تدارکات نیروهای خود در افغانستان استفاده می کنند.
محمدرضا شیرازی، مدیر «پایگاه اطلاع رسانی قزاقستان»، به دویچه وله، گفته است: «قزاقستان موقعیت ویژه ای دارد و منافع این کشور با غرب گسترده است و همکاری های استراتژیکی دارد و این کشور قصد دارد همپای کشورهای اروپایی باشد. بنابراین، شرایط ایجاب می کند که روابطش را با کشورهای اروپایی به هیچ وجه تیره نکند و قطعا تا حد زیادی این مساله روی روابط قزاقستان و ایران اثرگذار خواهد بود.»
موضع نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا در رابطه با ایران
یکی از تبلیغات های داغ و جنجال برانگیز کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا، کیسه بوکس کردن ایران و تهدید حمله به این کشور با هدف جلب توجه رای دهندگان، به ویژه طرفداران و لابی های آمریکایی - اسرائیلی است.
اخیرا نشریه اشپیگل آن لاین، در گزارش خود از «تند شدن لحن اوباما» خبر داده است. این سخنان باراک اوباما، پس از آن اظهار می شود که روز شنبه ۱۲ نوامبر 2011 - ۲۱ آبان 1390، هشت نامزد حزب جمهوری خواه ریاست جمهوری آمریکا، در مناظره ای پیرامون سیاست خارجی آمریکا، برنامه های خود را درباره برنامه های هسته ای ایران اعلام کردند.
تمامی هشت نامزد جمهوری خواه بر توقف برنامه اتمی ایران متفق القول بودند. «میت رامنی»، در سخنان خود خاطرنشان ساخت، چنان چه وی در انتخابات آینده برگزیده شود، مانع از دست یابی ایران به سلاح های اتمی خواهد شد.
او، گفت: «اگر ما مجددا باراک اوباما را انتخاب کنیم، ایران سلاح اتمی خواهد داشت، اما اگر من را به عنوان رییس جمهور آینده انتخاب کنید، این امر تحقق نخواهد پذیرفت.»
«نیوت گینگریچ»، رییس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا و دیگر نامزد جمهوری خواهان نیز خواهان اجرای «عملیات مخفیانه» علیه ایران و ایجاد اختلال در فعالیت ای هسته ای شد که ایران بر صلح آمیز بودن آن ها و غرب بر نظامی بودنشان تاکید می کند.
ران پاول، عضو کهنه کار کنگره آمریکا با کسب حمایت اکثریت اعضای حزب جمهوری خواه رقیب اصلی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری 2102 شد.
انتخاب ریاست جمهوری در انتخابات نوامبر ۲۰۱۲ برگزار خواهد شد.
آمریکا همواره اعلام کرده که در استراتژی خود برای متوقف کردن برنامه اتمی ایران گزینه نظامی را کنار نگذاشته است. مرکز سیاست گذاری فراحزبی (Bipartisan Policy Center) که یک گروه مستقل و متشکل از مقام های سیاسی و نظامی کنونی و سابق آمریکاست در گزارشی که روز چهارشنبه 1 فوریه 2012 - ۱۲ بهمن 1390 منتشر کرد، اعلام کرد بزرگ ترین بخت برای متوقف کردن تلاش ایران در جهت به دست آوردن سلاح هسته ای، نمایش عزم ایالات متحده برای کاربرد نیروی نظامی جهت متوقف کردن آن است.
بی بی سی فارسی، در گفتگویی با بلیز میزتال، دبیر بخش امنیت ملی در مرکز سیاست گذاری فراحزبی نظر او را درباره علت لزوم تمرکز بر گزینه نظامی جویا شد.
بلیز میزتال گفت: «عصاره این گزارش که «متوقف کردن ساعت» نام گرفته، دقیقا بیان گر این باور ما است که برنامه هسته ای ایران باید متوقف شود. دادن اجازه دست یابی به سلاح های هسته ای به ایران تبعات غیرقابل قبولی خواهد داشت، نه تنها برای امنیت ایالات متحده و منطقه، بلکه برای اقتصاد و امنیت سراسر جهان. علت تمرکز ما بر گزینه نظامی در بین گزینه های دیگری که برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران وجود دارند، دو دلیل مکمل هم دارد: اولا وقتی رهبران جهانی و خصوصا رهبران ایالات متحده مرتب از باز بودن همه گزینه ها صحبت می کنند، گزینه نظامی معمولا محل بحث قرار نمی گیرد. ما ظرف دو سال و نیم گذشته شاهد تنگ تر شدن حلقه تحریمها بوده ایم، اما درباره این که آیا باید گزینه نظامی را اتخاذ کنیم و این گزینه چقدر می تواند موثر باشد، بحث علنی صورت نگرفته.
دلیل دوم این است که ما فکر می کنیم آغاز بحث درباره گزینه نظامی می تواند پیام مفیدی به ایران و به جامعه جهانی منعکس کند. این بدان معنی نیست که ما آرزوی آغاز جنگ را داریم، اتفاقا کاملا برعکس. اما ما اعتقاد داریم که در این مقطع بهترین گزینه برای امیدوار بودن به صلح، دقیقا تهدید به جنگ است.
اولا در تیمی که در تهیه گزارش ما دست داشته اند، سه ژنرال چهار ستاره و دریادار بازنشسته حضور دارند، از جمله ژنرال چاک والد که در پرونده خود فرماندهی نیروهای هوایی در عملیات افغانستان را بر عهده داشته است. ژنرال هایی با تجربه که در این گزارش می گویند هر چند هر نوع اقدام نظامی علیه ایران یا هر کشور دیگری یک نتیجه دهشتناک است، اجازه دادن به ایران برای این که به سلاح هسته ای دست یابد فرجامی به مراتب بدتر است. اما من فکر می کنم یکی از دلایلی که ما را بر آن داشت که این گزارش را منتشر کنیم، شنیده شدن همان ملاحظاتی است که شما به آن اشاره کردید.
اوباما، در آخرین مصاحبه تلویزیونی خود در روز یک شنبه هفته گذشته نیز تاکید کرده که اولویت او امنیت آمریکا و اسرائیل است. پیش از او مقام های ارتش اسرائیل تاکید کرده بودند که از نظر نظامی این کشور توانایی حمله و انهدام تمام تاسیسات هسته ای ایران را دارد.
جنگ مخفی
دور جدید کشمکش ها، رقابت ها و جنگ مخفی میان حکومت های آمریکا و ایران و اسرائیل و غیره، با طرح سوء قصد به جان سفیر عربستان در آمریکا، تهدیدات حکومت اسرائیل مبنی بر حمله نظامی به ایران شروع شد و سرانجام به تحریم نفت و بانک مرکزی از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا رسید. افزایش عملیات خراب کاری چون انفجار زاغه مهمات پادگان ملارد و کشته شدن پاسداران و نظامیان اسلامی، پرواز هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا بر فراز ایران با هدف جمع آوری اطلاعات و سقوط یکی از آن ها در ایران، ترور یکی از متخصصین هسته ای نطنز در تهران، از سوی عده ای از تحلیل گران سیاسی، آغاز جنگ مخفی بین آمریکا و اسرائیل وایران قلمداد شده است.
کشورهای غربی به جنگ مخفی خود علیه ایران ادامه می دهند. به عنوان مثال، ویروس کامپیوتری استاکس نت که در سال ۲۰۱۰ وارد سیستم های کنترل هسته ای ایران شد و آن را برای ماه ها به تعویق انداخت.
دانشمندان ایرانی نیز در همین راستا مورد هدف قرار گرفتند. سران حکومت اسلامی نیز آمریکا و اسرائیل را مسئول این ترورها معرفی کردند.
اسکات استوارت، تحلیل گر بنیاد استراتفورد، به وقایعی اشاره دارد که در طی ماه های اخیر به وقوع پیوسته است. ترور دانشمندان هسته ای ایران، حمله سایبری به تاسیسات هسته ای ایران به خصوص توسط کرم استاکس نت (Stuxnet worm) و انفجار در یکی دو مرکز نظامی ایران از جمله این وقایع هستند.
استورات، علاوه بر این موارد به وقایع دیگری نیز اشاره می کند که از جمله ادله وقوع این جنگ هستند و مرگ مشکوک احمد رضایی، پسر محسن رضایی، در امارات و لو رفتن عوامل سیا در لبنان را نیز در زمره آن ها برمی شمرد. او معتقد است که حمله آمریکا علیه ایران امری تازه نیست بلکه به سال ها قبل و به ویژه سال 2007 باز می گردد که با رفتن پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت دور تحریم ها علیه ایران آغاز شد.
صاحب نظران زیادی معتقدند که آمریکا و متحدینش برخلاف سیاست رسمی خود مبنی بر پیش گرفتن گزینه دیپلماتیک، علیه ایران وارد جنگ شده اند؛ هرچند که این جنگ با تصور متعارف از یک جنگ تفاوت دارد. آنان، این جنگ را با عنوان مخفی یا پنهانی توصیف کرده اند به این معنا که این جنگ به صورت رسمی اعلام نشده و در آن از روش های اطلاعاتی و پنهانی استفاده می شود. مورد اخیر هواپیمای بی سرنشین آر کیو-170 سنتینل یک نمونه از این روش هاست.
چند هفته پیش تر، نیوزویک نوشت: «آن چه می توان از شواهد و مدارک محدود دریافت، به گفته ریچارد کلارک، مشاور کاخ سفید در مبارزه با تروریسم و جنگ سایبری، این است که حداقل دو کشور به صورت هم زمان عملیات هایی را علیه ایران انجام می دهند که به نظر می رسد یکی از آن ها مسئول انجام ترور و دیگری مامور جنگ سایبری و خراب کاری های کامپیوتری است. کلارک در مصاحبه ای تاکید می کند که این دو کشور، ایالت متحده آمریکا و اسراییل هستند.»
نیوزویک، جنگ سایبری و عملیات های تروریستی علیه ایران را جنگی پنهان برای مقابله با برنامه هسته ای حکومت اسلامی ایران عنوان و تاکید کرده است: آمریکا و اسرائیل که منافع خود را با هسته ای شدن ایران به شدت در خطر می بینند با صرف میلیون ها دلار و به کارگیری سیستم های پیچیده به دنبال ایجاد اختلال و مانع تراشی در حرکت هسته ای ایران هستند.
روزنامه گاردین چاپ لندن، در شماره ۸ دسامبر ۲۰۱۱ خود، نوشت که عملیات نظامی غرب علیه ایران شروع شده است هر چند شاید علنا اعلان نشده باشد.
شیموس میلن، نویسنده این مقاله با عنوان «جنگ علیه ایران آغاز شده است» تصریح کرد: «تعداد شواهدی که نشان می دهد جنگ مخفی آمریکا و اسرائیل علیه ایران، با حمایت بریتانیا و فرانسه، از هم اکنون آغاز شده، روز به روز افزایش می یابد. حمایت مخفیانه از گروه های مخالف کم کم به تلاش برای کشتن دانشمندان ایرانی، استفاده از جنگ افزار سایبری، حمله به تاسیسات موشکی، و کشتن یکی از فرماندهان ایرانی از جمله این شواهد است.»
نویسنده مقاله گاردین، تاکید کرد که هر چند که این حملات مستقیما تایید نشده، اما در کنار سر تکان دادن ها و چشمک زدن ای تاییدآمیز منابع اطلاعاتی و رساندن داستان های خصمانه در مورد ایران به دست رسانه ها - که عجیب ترین آن ها طرح ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا بود - قدرت های غربی هم فشاری بیش تر برای افزایش تحریم ها علیه برنامه هسته ای ایران وارد می کنند.
از سوی دیگر، مارک دانکوف، یک تحلیل گر سیاسی در آمریکا و نامزد پیشین سنا، به پرس تی وی گفته که امریکا و اسرائیل جنگ پنهان تمام عیاری را علیه ایران به راه انداخته اند.
او ترور دانشمندان هسته ای ایرانی، نقض حریم هوایی ایران با هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی، و تحریم های یک جانبه امریکا علیه ایران را جنگی مخفی خوانده و گفته است: «جنگ در حقیقت آغاز شده است.»
آخرین ترور در ایران، روز يازدهم ژانويه 2012، صورت گرفت که يکی از مديران برنامه های هسته ای ايران بر اثر انفجار بمبی که به اتومبيل وی چسبانده شد به قتل رسيد. مقامات امنيتی اسرائيل هشدار داده اند که در سال جديد ميلادی حوادث «غيرعادی» ديگری در ايران اتفاق خواهد افتاد. در رابطه با ترور دانشمندان هسته ای ایران، تئوری های مختلفی وجود دارد از جمله گفته می شود موساد در درون دستگاه اطلاعاتی حکومت اسلامی نفوذ کرده و این ترورها را سازمان دهی و اجرا می کند.
در هر صورت هدف این ترورها از جمله می تواند هم برای زمین گیر کردن فعالیت های هسته ای حکومت اسلامی باشد و هم برای ترساندن دانشمندان اتمی که در این مورد با حکومت همکاری نکنند.
حمله نظامی به ایران در بهار آینده؟
احتمال حمله نظامی به ایران، هنوز در حد لفظی و بیش تر با هدف راه انداختن جنگ روانی صورت می گیرد. اما روشن است که یکی از اهداف چنین تبلیغاتی غافلگیر کردن و گمراه کردن دشمن نیز هست. در این میان اظهارنظرهای سران و مقامات اسرائیلی و آمریکایی درباره احتمال حمله به ایران جالب و شنیدنی است.
روزنامه واشينگتن پست روز پنج شنبه 2 فوریه 2012، در مطلبی نوشته است که لئون پانه تا، وزيردفاع آمريکا، معتقد است که اسرائيل در بهار سال جاری ميلادی به تاسيسات هسته ای ايران حمله خواهد کرد.
اين در حالی است که به گزارش خبرگزاری فرانسه، لئون پانه تا در پاسخ به خبرنگاران مطلب نوشته شده توسط ديويد ايگنيشس، روزنامه نگار واشنگتن پست، را رد کرده است. لئون پانه تا گفته است: «من در اين خصوص اظهارنظر نمی کنم. ديويد ايگنيشس می تواند هر چه می خواهد بنويسد، اما درباره این که من چه فکر می کنم و نظر من چيست، اين ها را من حوزه خودم می دانم و به کسی مربوط نيست.»
وزير دفاع آمريکا، گفته است: «اسرائيلی ها مطرح کردند که در حال بررسی اين (يک حمله) هستند، ما هم نگرانی هايمان را در اين مورد مطرح کرديم.»
ديويد ايگنيشس، در واشينگتن پست نوشته بود که لئون پانه تا، معتقد است که «احتمال خيلی زيادی وجود دارد که اسرائيل در ماه آوريل، می يا ژوئن، به ايران حمله کند، پيش از اين که ايران به مرحله ای برسد که اسرائيل آن را «منطقه مصونيت» برای ساخت بمب می داند.»
در همين زمينه، یک مقام بلندپايه دولت آمريکا به شبکه «سی ان ان » گفته است: لئون پانه تا به اين نتيجه رسيده است احتمال زیادی وجود دارد که اسرائيل به تاسيسات هسته ای ايران در بهار آينده حمله کند. اين مقام دولت آمريکا که خواسته نامش فاش نشود هم چنين گفته است: اين درک کلی در دولت وجود دارد که اسرائيل ممکن است به این نتيجه برسد که ايران در حال توسعه سلاح هسته ای است.
وزير دفاع آمريکا روز يک شنبه به شبکه «سی بی اس» گفته بود که ايران در حدود يک سال نياز دارد تا به دانش توليد سلاح هسته ای دست پيدا کند ولی دو يا سه طول خواهد کشيد تا آن را عملياتی کند. او، اضافه کرده بود که دولت اوباما به تلاش خود برای جلوگيری از اين اقدام ايران ادامه می دهد.
وزیر دفاع آمریکا، اضافه کرده بود:«از آن جايی که ما در اين رابطه هدف مشترکی با اسرائيلی ها داريم برای آن ها نيز اين يک خط قرمز است.»
اسرائیل، تجربه حمله به تاسیسات اتمی عراق را دارد. هواپیماهای جنگی اسرائیلی در سال 1981 نیروگاه اتمی عراق و هم چنین در سال 2007 نیروگاه اتمی سوریه را بمباران کردند.
اما با توجه به این نکته که فاصله زیادی بین ایران و اسرائیل وجود دارد و تاسیسات اتمی ایران نیز در سرتاسر کشور پخش است و نیروی هوایی اسرائیل به تنهایی قادر به حمله به ایران نیست. به همین دلیل، کارشناسان امور نظامی تردید دارند که این عملیات بدون حمایت آمریکا، پیروز شود.
موخره
هر چند هم فرض کنیم که همه این تبلیغات جنگی طرفین در حد راه انداختن یک جنگ روانی است تا از همدیگر امتیاز بیش تری بگیرند و جنگ نخواهد شد باز هم به نظرم باید علیه جنگ طلبی موضع گرفت و در این مورد افکارسازی کرد. چون که اگر جنگی درگیرد تر و خشک با هم خواهند سوخت و احتمالا اقدامات بعدی در جهت قطع جنگ، چندان کارساز نخواهد بود. به اصطلاح نباید پس از مرگ سهراب به فکر نوش دارو بود. آن هم در حالی که زمان آغاز جنگ از قبل اعلام نمی شود و متاسفانه آغاز جنگ، همه را غافلگیر و در مقابل عمل انجام شده قرار می دهد.
هنوز تحریم نفت ایران آغاز نشده است که این همه فشارهای اقتصادی و روانی بر جامعه ایران سنیگنی می کند. کسر بودجه دولت در همه عرصه ها مشاهده می شود. برای مثال، وزیر بهداشت می گوید: ما بر اساس برآوردمان در اوایل امسال در مورد بار مالی بیمارستان های دولتی و دانشگاهی ناشی از هدف مندی یارانه ها و افزایش قیمت های حامل های انرژی حدود ۷۶۰ میلیارد تومان کسر بود که این کسری ها باید جبران شود.
کاهش شدید ارزش ریال، گرانی کالاهای مصرفی روزانه مردم را به دنبال داشته است. با این که قبل از موج جدید تحریم ها، تعمیق بحران اقتصادی، و ناتوانی دولت در مهار این بحران، چاپ پی در پی اسکناس های بدون پشتوانه برای پرداخت یارانه های نقدی، و افزایش حجم نقدینگی بر کاهش ارزش ریال و رشد تورم نقش داشتند، اما شواهد نشان می دهد که آثار روانی گسترش تحریم ها بر رشد شتابان تورم بی تاثیر نبوده است.
این که کارگران و بخش وسیعی از مردم به دلیل فقر، مستقیما با دلار و ارز و طلا سر و کاری ندارند، اما از آن جایی که هر فرآورده مورد نیاز روزمره آنان نیز متاثر از نوسانات قیمت ارز می باشد، قیمت کلیه کالاهای مصرفی شان چنان بالا می رود که دیگر قادر نیستند حتی آن میزان مایحتاج بخور و نمیر خود را هم به خانه ببرند.
هنوز تحریم نفت آغاز نشده و جنگی هم در نگرفته است اما گرانی، بی کاری و نگرانی بر زیست و زندگی اکثریت شهروندان ایران سایه سنگینی انداخته است. در این میان، حکومت اسلامی فقط به فکر بقای خویش و فعال نگه داشتن ماشین جنگی اش است و برایش فرقی ندارد که انسان ها از فقر و گرسنگی و بیماری بمیرند؛ یا در جنگ جان دهند و یا در زندان ها شکنجه و اعدام گردند. به همین دلیل، محمود احمدی نژاد به هنگام ارائه طرح بودجه دولت برای سال آینده، خبر از افزایش ١٢٧ درصدی بودجه دفاعی ایران داد نه از افزایش بودجه اشغال و رفاه اجتماعی و خدمات عمومی. بودجه سال جاری ارتش رسما ١٢ میلیارد دلار اعلام شده بود اما طی همین سال مجلس ٣ میلیارد دلار دیگر به آن افزود.
مسلما، هیچ فرد و جریان انسان دوست، ضدجنگ و طرفدار آزادی و برابری، نه تنها به اهداف و سیاست ها و دخالت گری های دولت های قدرت مند غربی از آمریکا تا اتحادیه اروپا و ناتو و غیره امید نمی بندد، بلکه بر سرنگونی کلیت حکومت اسلامی با قدرت و مبارزه مردمی تاکید نماید. تجربه عراق و افغانستان و به تازگی تجربه لیبی و مصر نشان می دهند راه رهایی مردم ایران، نه امید بستن به دولت های غربی، بلکه اتکا به مبارزه متحد و متشکل و هدف مند خود از طریق اعتصاب و اعتراض و انقلاب سیاسی - اجتماعی است.
هم اکنون بخش از اپوزیسیون راست ایرانی، اهداف و سیاست های خود را نهان و آشکار با استراتژی آمریکا و متحدانش درباره تحولات ایران منطبق کرده اند. این نیروها به دلیل این که پایگاه اجتماعی چندانی در جامعه ندارند اهل بند و بست سیاسی با دول غربی و منطقه ای در هر شرایطی هستند. این بخش از اپوزیسیون راست ایرانی، پیاده نظام حملات هوایی و موشکی آمریکا و اسرائیل و ناتو هستند. در واقع این بخش از اپوزیسیون راست ایرانی، همان راهی را در پیش گرفته که اخیرا اپوزیسیون راست لیبی نشان داده است و قبل از آن نیز در عراق و افغانستان خودش را نشان داده بود.
اوباما، در سال 2008 طرحی را امضاء کرد که بر اساس آن 400 ميليون دلار به مخالفان حکومت ايران اختصاص می يافت. متحدان جديد آمریکا، باز بخشی از درون حکومت اسلامی تا گروه های ناسیونالیست کرد، آذری، بلوچ و خوزستانی و هم چنین سلطنت طلبان و طیف هایی از لیبرال ها و جمهوری خواهان را نیز در بر می گیرد.
تاريخ نشان داده است تحريم های دراز مدت بيش از جنگ، مردم را به قتل می رساند. بنابراین، اکنون تبليغات جنگی و تشديد تحريم ها همه را نگران کرده است. تحريم ها عليه عراق از 1990 تا 2003، مردم این کشور را فقير و حکومت آن را هارتر و جانی تر کرد. يونيسف اعلام کرد نيم ميليون کودک به علت تحريم ها جان دادند. بنابراین، متاسفانه تاريخ نشان می دهد تحريم های دراز مدت بيش از جنگ های کوتاه مدت آدم می کشد.
در چنین شرایطی، باید بر علیه تحریم اقتصادی ایران و علیه حمله احتمالی به ایران بود و بر بایکوت سیاسی حکومت اسلامی، عدم فروش سلاح و ابزارهای شکنجه و جاسوسی و سمعی و بصری تاکید کرد. باید اعلام کرد که سران و مقامات و مسئولین حکومت اسلامی، به دلیل جنایت علیه بشریت، هر جا امکانش بود دستگیر شده و به دادگاه های عادلانه بین المللی، چون دادگاه لاهه تحویل داده خواهند شد. بنابراین، بایکوت سیاسی مستقیما حکومت اسلامی را زمین گیر می کند و به مبارزه مردم یاری می رساند. این ها بخشی از خواست ها و مطالبات واقعی اکثریت مردم ایران است. مردم ایران، انتظار دارند افکار عمومی انسان دوست، تشکل ها و نهادها و احزاب و سازمان های کارگری، انسان دوست چپ جهانی و هم چنین رسانه های جهانی از این مطالبات و مبارزات بر حق مردم ایران حمایت کنند و علیه تحریم های اقتصادی ایران و حمله احتمالی به این کشور، موضع بگیرند.
بی شک، تنها اعتصاب و اعتراض سراسری کارگران و مردم تحت ستم ایران و راه اندازی یک جنبش مردمی در سطح سراسری کشور می تواند هم ماجراجویی های حکومت اسلامی و هم رقبای منطقه ای و بین المللی آن را خنثی کند و سرانجام شرایطی به وجود آورد که مردم با اتکا به قدرت خود و با حمایت و پشتیبانی سیاسی و معنوی هم طبقاتی هایشان در سطح بین المللی، حکومت اسلامی را به زیر بکشند و در فضایی آرام و بدون سانسور و فشار و اختناق حکومت دل خواه آزاد و برابر و عادلانه خودشان را به وجود آورند و به این وضعیت رعب و وحشت و فلاکت بار اقتصادی و اجتماعی پایان دهند.