نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ خرداد ۲۰, پنجشنبه

نماد سبز مورد نظر شما، پیشکش خودتان باد







سعيد اطلس (گيل آوا)












بازی شطرنجی که از سال گذشته در صحنۀ سیاسی کشور بین بازیگران اصلی دو جناح غالب و مغلوب رژیم جمهوری اسلامی به قصد کیش و مات کردن یکدیگر و بدست گرفتن اهرمهای قدرت در نظام کنونی آغاز شده است، این روزها نسبت به گذشته شکل مقابله جویانه تری بخود گرفته است. البته بخشی از این موضوع به فضا سازی های امنیتی جناح حاکم در آستانۀ ماه سرافرازی و خیزشِ خرداد بر میگردد، اما در مجموع بنظر میرسد که حاکمیت به این نتیجه رسیده است که چون دوران بنی صدر، تن به یک جراحی سیاسی پر هزینه بدهد. این موضوع بارها با بیان های مختلف توسط مقامات کلیدی جریان فاشیستی حاکم ابراز شده است. نمونه ای از تمایلات رهبر و دیگر مقامات کلیدی رژیم نسبت به انجام چنین جراحی ای را می تو ان از زبان یکی از کارگزاران آنها بنام سردار حاج سعید قاسمی ، طی مصاحبه ای که برایش در تلویزیون رژیم ترتیب داده بودند، از لینک زیر شنید:

........ http://www.youtube.com/watch?v=oglN12vrzY8&feature=related

وی در بخشی از سخنانش که در لینک فوق آمده است، ضمن ابراز نگرانی از آیندۀ حکومت میگوید:

"... و اگر سربلند از این جریان بیاییم بیرون، تا چند دهۀ دیگر این انقلاب را بیمه خواهیم کرد. باید پوست بیاندازیم اگر برسیم به اینکه این سرطانی که گرفته، باید امروز هزینه اش را بدیم، امروز باید ببریم اش پای عمل جراحی. اگر برسیم به این مباحث که، آقا باشد، بیاییم با همدیگر صلح و سازش بکنیم، و بنشینیم دو مرتبه و بخواهیم این درد را تحمل بکنیم، یک جایی میزنه به بدنمون که بعد یه موقعی، فلج شدن بدن و مرگ این پیکر را زیر بدن، بخواهیم تحمل بکنیم."

از این واضح تر نمیتوان، خوابی را که رژیم برای رقیبان حکومتی اش دیده، تعبیر و تفسیر نمود. منتهی در حال حاضر نه خامنه ای از وزن اجتماعی آنروزی خمینی بر خوردار است و نه شرکای معترض امروز رژیم به راحتیِ بنی صدر قابل قورت دادن اند.

در مقابل، رهبران فکری جناح مغلوب و معترض رژیم، با تاکتیکِ دخیل بستن به خمینی و با برخورداری از حمایت های بخشِ قابل توجه ای از آخوند های صاحب نام و کارگزاران سابق رژیم، در تلاش اند که خود را وارثان راستین خط امام و ناجی نظامِ رو به زوال به جای مانده از خمینی معرفی کنند. رهبران جناح رانده شده از حکومت، امّیدوارند که با جذب نیروهای بینابینیِ درون حکومت و منتسب کردن تمامی انحرافات و جنایات صورت گرفته در طول سی سال گذشته به جناح حاکم، بتوانند آغاز گر دورۀ جدیدی از حیات رژیم جمهوری اسلامی باشند.

جناح حاکم در مقابله با این تاکتیک موثرِ رقیبانِ معترض که تا حدود زیادی آنها را در عملی کردن طرحِ جراحی سیاسی فوق الذکر دچار دست بستگی نموده است، و همچنین در نگرانی از ریزش نیروهای خودی به نفع جناح رانده شده از حکومت، به ترفند جدیدی دست زده است. سران رژیم با فراهم آوردن شرایط و فضای روانی – امنیتی در بین وابستگان و کارگزاران اصلی خود، آنان را بطرق مختلف مجبور به اتخاذ موضعِ علنی بر علیه جریان و رهبران به اصطلاح فتنه می کند.
از نظر ولی فقیه رژیم، همۀ مهره های صاحب منصب این حکومتِ ترک خورده، بعد از رخدادهای یکسالۀ اخیر در کشور، ملُزم به تجدید بیعت با وی هستند، که اولین شرط آن نیز ابراز انزجار از عملکردهای جناح رقیب است. در هفته های اخیر شاهد نمونه های چندی از موضعگیری های مکانیکی مهره های رژیم، در رسانه های عمومی حکومتی بوده ایم که بطور مثال، یکی از آنها، فرا خواندن شمخانی وزیر دفاع سابق دولت خاتمی به تلویزیون برای اتخاذ موضع نسبت به جریان رقیب، در یک برنامۀ زندۀ تلویزیونی بوده است. چرا که وی طی یکسال گذشته بهر دلیلی، گویا در هیچ کجا مواضع خصمانه ای بر علیه جریان معترضِ درون حکومت، اتخاذ نکرده بود. گفت و شنود جالبی که پیرامون این موضوع در یکی از برنامه های شبکۀ تلویزیونی رژیم با حضور شمخانی صورت گرفته از لینک زیر قابل دیدن و شنیدن است.
.....
http://www.youtube.com/watch?v=yiZc_tMNVqE

این موضعگیری ها، از نوع خط امامی اش نیز توسط رهبران و وابستگان جناح رانده شده از حاکمیت همواره بگوش میرسد که عموماً برای خوش آیند و جلب نظر و آرای مراجع و آخوندهای صاحب نفوذ و نیروهای بینابینی و ریزشی رژیم است. از جُمله موضعگیری های مکرّر بر علیه دشمنان مشترک نظام جمهوری اسلامی که خواهان سرنگونی تمامّیت رژیم هستند، و بلاخره همۀ ایرانیان سرنگونی طلبی که از سی سال ظلم و بی عدالتیِ بی وقفۀ این حکومت ضد مردمی و حکومت گران مُستبد و خونریز اش به فغان آمده اند و خواستار تعیین حکومتی غیر از حکومتِ بنیان گذاری شده توسط خمینی هستند. همین خمینی ای که در بدو ورودش به ایران در سال 57، طی نطق معروفش در بهشت زهرا، صحبت از حق نسل جدید کشور، برای انتخاب حکومت دلخواهش کرده بود!

اخیراً هم همراه با پر رنگ تر شدن این گونه موضعگیری ها که عمدتاً در راستای اطمینان بخشیدن، در حراست از بیضه و خیمۀ نظام اسلامی به آقایان ساکن قم و تهران و مشهد، توسط چهره های شناخته شدۀ جریان ناراضی رژیم بیان می شود، ملاحظات و تعارفاتِ گذشته، کاملاً کنار گذاشته می شود. .....در این رابطه می توان بطور مثال، به اظهارات اخیر یکی از افرادشناخته شدۀ این جریان که در خارج از کشور اقامت دارد اشاره کرد که علناً گفته است که:" کسانی که خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، از سبز ها نیستند". باید به این معمّم به زندان رفته و خلع لباس شده و دیگر آخوندها و غیر آخوند های وارد شده در حریم پناهندگان و تبعیدیانی که سی سال به این حاکمیت آلوده به جرم و جنایت، نه گفته اند، عرض شود که، نماد سبز مورد نظر شما پیشکش خودتان باد. نماد سبز تبعیدیان آزادۀ ایرانی که برای سرنگونی نظام دلخواه شما تلاش می کنند، سروها و کاج های همیشه سر سبزی هستند که در سیاهچالهای رژیم خمینی، بلی خودِ رژیم خمینی و در میادین رزم و وفا به خاک مُیافتند و باز، از دل آن خاک، با همان سر سبزی و طراوت، سر بر میآورند و الهام بخش جوانان بپا خاستۀ وطن می شوند.

شایان ذکر است که سبز های خط امامی طی سال گذشته بار ها در داخل و خارج کشور مواضع و خواستگاه های سیاسی و اعتقادی خود را در رابطه با خمینی، قانون اساسی، نظام جمهوری اسلامی و خیلِ سرنگونی طلبان، با صراحت روشن کرده بودند و در این میان اگر اشتباهی صورت گرفته، از آنان نبوده است، بلکه از اشخاص و نیرو های سیاسی ای است که باز چند باره در چشمان خود و دیگران خاک پاشیده و می پاشند.

نتیجه اینکه مواضعی که طرفین درون نظام، در کشمکش های خانوادگی و برای به حاشیه راندن یکدیگر از قدرت اتخاذ می کنند، ربط چندانی به خواست ها و تحقق آمال و آرزوهای مردم ستمدیدۀ ایران در خلاصی از این رژیم منحوس ندارد. البته معنی این سخن این نیست که چشم خود را بروی اخبار و رویدادهایی که می تواند برای مردم و میهن ما سرنوشت ساز باشد، ببندیم. بلکه منظور این است که معطل صعود و نزولِ جنگ و جدلهای جناح های درون نظام !، با یکدیگر نباشیم.
روشن است که هر دو جناح حاکم و غیر حاکم رژیم، مو ضعِ بسیار شفافی در قبال حفظ حکومتِ خمینی دارند. حکومتی که یک فقره از جنایت اش بر علیه بشریت، کشتار سال 67 است که به دستور مستقیم خود خمینی انجام شده است.

باید چشم به توانایی های مردم شجاعی دوخت، که در هنگامۀ یکی شدن، مزدوران مسلح آخوندهای سر کوبگر را به فراری خفّت بار، وا می دارند. این مردم برای اتمام کار رژیم به تشکل و سازماندهی و اعتماد نیاز دارند و بس.

لینک زیر و فیلم ها و تصاویر فراوانی که طی سال گذشته از دفاع فعال مردم در مقابله با مزدوران رژیم از نظر گذرانده ایم تماماً مُبین واقعیت فوق هستند، که با چنین پشتوانه ی است که می توان به آینده بسیار امّیدوار بود.
http://www.youtube.com/watch?v=HpoBe7pnAFY (حملۀ مزدوران رژیم به مردم در اورمیه و ایستادگی قهرمانانۀ مردم که به فرار مزوران انجامید).

سعید اطلس
10 ژوئن 2010 – 20 خرداد 1389

منبع: سايت ديدگاه

خودداری گروه های سرشناس هنری جهان ازاجرای برنامه دراسرائیل

هنر و فرهنگ


به دنبال درخواست گروه های حامی فلسطین از هنرمندن جهان برای لغو برنامه های هنری خود در اسرائیل بسیاری از اعضای جامعه هنری جهانی به این درخواست پاسخ مثبت داده اند.

پیامدهای برخورد نیروهای دریایی اسرائیل با کشتی های اعزامی کمکرسانی به غزه و کشته شدن ١٥ تن دراین حادثه در هفته گذشته ابعاد تازه ای پیدا کرده است و نه تنها اسرائیل را در تنگنای سیاسی شدیدی قرار داده بلکه بر سایرامور زندگی مردم اسرائیل نیز اثرات عمیقی داشته است. ازجمله لغو سفرهای تفریحی اتباع اسرائیل به کشور ترکیه، اخطار و هشدار به شهروندان اسرائیلی در رابطه با شرکت در مسابقات ورزشی (ازجمله جام جهانی فوتبال درآفریقای جنوبی) و لغو کنسرت هنرمندان سرشناسی چون الویس کاستلو، بونو وگروه یوتوU2، «اسنوپی داگ» و کارلوس سانتانا.

گروه «پیکسیز» Pixies که قرار بود روز نهم ژوئن در تل آویو برنامه اجرا کند و تعدادی بالغ بر ١٠٠ هزار بلیت کنسرت آنان از ماه ها قبل به فروش رفته بود روز یکشنبه، تنها ٧٢ ساعت پیش از اجرای برنامه این کنسرت را لغو کرد و به هماهنگ کننده برنامه و کنسرت گزاران اسرائیلی خبر داد که اعضای گروه حاضر به اجرای برنامه دراسرائیل نیستند. مدیربرنامه های گروه «پیکسز» دلیل این عمل را اینگونه توصیف کرده است:«وقوع وقایعی خارج از تسلط ما توان اجرای برنامه را از ما گرفته است.»

علاوه براین گروه دو گروه «کلاکسون» Cloxons و «گوریلاز» Gorillas هم روز جمعه گذشته اجرای برنامه های خود دراسرائیل را لغو کردند.

گیل اسکات هرون، «رپ خوان» بین المللی نیز چند روز پیش از اجرای برنامه، کنسرت خود در تل آویو لغو کرد. این هنرمند پرطرفدارموسیقی «رپ» که علت اتصمیم خود را حمله اسرائیل به کاروان کمک های بشردوستانه به غزه عنوان کرده است، درطول جنبش های ضدنژادپرستی در«آفریقای جنوبی» نیزاز اجرای برنامه در این کشور خودداری کرد. درآن زمان او با ساختن ترانه معروف خود به نام «جوهانسبورگ» این پیام را برای مردم آفریقای جنوبی فرستاد که:«وقتی برادران ما برای حقوق خود در آن سوی جهان می جنگند باید بدانند که ما در این سوی جهان به فکر آنان هستیم». بیش از ٥٠ هنرمند بین المللی دیگر ازطریق سایت اینترنتی «کمپین برای تحریم اسرائیل» از این عمل هرون در راه استحکام تحریم های هنری و آکادمیک علیه اسرائیل قدردانی کرده اند.

«الویس کاستلو»، یکی از برجسته ترین آهنگسازان، نوازندگان وخوانندگان موسیقی راک اندررول بریتانیا که قراربود روز ٣٠ ژوئن در اسرائیل به اجرای برنامه بپردازد ، به این دلیل که «وجدانش» به او اجازه نمی دهد که دراسرائیل دست به اجرای یک برنامه هنری بزند، کنسرت خود را لغو کرد.

الویس کاستلو دراین مورد روی سایت اینترنتی خود نوشته است:«بعضی اوقات شرایطی پیش می آید که قرار گرفتن نام شما در فهرست اجرا کنندگان یک برنامه هنری هم می تواند جنبه های سیاسی شدیدی به خود بگیرد و ممکن است این توهم را برای دیگران بوجود بیاورد که شما به ستمدیدگان و مردم بی گناه ابی اعتنا هستید.»

الویس کاستلو درادامه این مطلب می نویسد:«من بر این باورم و امیدوارم که درمیان تماشاگران این کنسرت ها، بسیاری ازمردم اسرائیل هم وجود دارند که سیاست های دولت خود دررابطه با شهرک سازی درمناطق اشغالی، شرایط زندگی رقت بار مردم غزه و ارعاب و تحقیر آنان را به نام «امنیت ملی» زیرسئوال برده و می برند.»

در جایی دیگرالویس کاستلو می نویسد:«البته من به خوبی از حساسیتی که درحول و حوش این مسائل وجود دارد ازجمله اعمال ناپسند و خشونت باردیگری که به نام آزادی انجام می شود آگاهم اما تصمیم کنونی من درمورد عدم اجرای برنامه در اسرائیل مسئله ای است غریزی که با وجدان هرانسانی سروکاردارد. من مطمئن هستم که هرگزدوباره دعوتی از سوی اسرائیل برای اجرای برنامه دراین کشور دریافت نخواهم کرد که این خود جای تاسف است اما من به روزهای بهتر آینده امیدوارم . به روزهایی که من مجبورنشوم چنین نامه ای را بنویسم. با امید صلح برای همه ملل جهان. الویس کاستلو.»

یکی از برگزارکنندگان برنامه های هنری در اسرائیل به نشریه «فوروارد» Forward چاپ آمریکا گفته است که درهفته های اخیر بیش از ١٥ هنرمند بین المللی علیرغم پیشنهاد دریافت دستمزدهای کلان ازدعوت او برای اجرای برنامه دراسرائیل سر باززده و به او پاسخ منفی داده اند.

مقامات هنری و فرهنگی اسرائیل معتقدند که جهان در پی تحریم های سیاسی هم اکنون به تحریم فرهنگی و آکادمیک اسرائیل روی آورده است.

بویکات یا تحریم اسرائیل توسط هنرمندان و ستارگان سرشناس بین المللی امری تازه به شمار نمی رود.هجوم ارتش اسرائیل به لبنان درتابستان سال ٢٠٠٦ موجب شد که ده ها خواننده و هنرمند بین المللی اجرای برنامه های خود را در اسرائیل لغو کنند.

عملیات «سرب مذاب» ارتش اسرائیل در ژانویه ٢٠٠٩ درغزه نیز سیلی از نکوهش جهانی علیه اسرائیل را به دنبال داشت و مدت ها طول کشید تا یک بار دیگر هنرمندان ازجمله «مدونا»حاضر به اجرای برنامه در اسرائیل شدند.

وقایع خشونت بار اخیر، زندگی و شرایط کاری هنرمندان اسرائیلی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. هربار حوادث مرگبار و مسائل حاد سیاسی بین اسرائیل و اعراب بوقوع می پیوندند، کشورهای جهان از دعوت هنرمندان اسرائیلی برای اجرای برنامه های هنری در کشورهای خود خودداری می کنند.

درحال حاضروضعیت اجرای کنسرت های التون جان و راد استوارت دو خواننده معروف انگلیسی که در اسرائیل از طرفداران بی شماری برخوردارند و قرار است تا همین ماه درتل آویو برنامه هایی اجرا کنند هنوز مشخص نیست. برگزارکنندگان این دو کنسرت که زمینه اجرای آن ها از سال ها پیش تدارک دیده شده و بلیت های آن به قیمت گزافی به فروش رفته ابراز نگرانی کرده اند که امکان دارد این دوهنرمند سرشناس نیزبه پیروی از هنرمندان دیگر اجرای کنسرت های اسرائیل خود را لغو کنند.