نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ شهریور ۱, جمعه

درسی که باید از پیچیدگی مافیای حاکم فرا گرفت- بخش دوم

درسی که باید از پیچیدگی مافیای حاکم فرا گرفت- بخش دوم
محمد ایرانی
در بخش اول مقاله جناحبندی طبقه حاکم سرمایه داری در کشور مورد بررسی قرار گرفته و اینکه آنها چگونه از ترس شورش داخلی و بدلیل گردن نهادن به خواسته های غرب برای حفظ نظام به دگرگونی میان خود دست میزنند . در این بخش با تکیه بر اخبار محدودی که از درون گفتار مسولان نظام در رسانه ها منعکس گشته ، تلاش میگردد تا این دگرگونیها توضیح داده شوند . نکته مهمی که در بخش اول اشاره گردید ، ایجاد تفکر مستقلی نسبت به افکار غالب اصلاح طلبی و یا اصولگرایی است که باید در درون گروهها و اقشار مخالف نظام چه داخل و چه خارج کشور که خواهان تغییر کیفی جامعه هستند ، صورت گیرد . در ضمن این گروهها و اقشار باید که نسبت به تغییرات درون حاکمه که با پیچیدگی همراه است ، دقیق بوده و نسبت به رفع اشتباهات تحلیلی خود کوشا باشند . بدیهی است این موضوع باید در پروسه ایجاد نهادهای مدنی ، حقوقی و سیاسی میان اقشار سوسیال دموکرات و برخی دیگر از اقشار متوسط و کارگران آگاه شکل گیرد ، وگرنه بدون ایجاد اپوزیسیونی توانمند امکان سلب قدرت از جناحهای طبقه حاکم با بافتهای نیرومندی که بوجود آورده اند ، عملی نخواهد بود.
ترکان یکی از مسولان مهم دوران سازندگی و اصلاحات و یکی از یاران اصلی روحانی میگوید ؛ وضعیت اقتصادی کشور خراب‌تر از تصور قبلی ماست و به نظر من ۸۰هزار میلیارد تومان از درآمدهای بودجه ۲۱۰هزار میلیارد تومانی محقق نمی‌شود . در همین بودجه قرار است یارانه‌های خانوارها به ترتیب سابق داده شود که برای این منظور باید قیمت حامل‌های انرژی طبق تصمیم مجلس ۳۸درصد اضافه شود . عدم اجرای این تصمیم تا الان به این معناست که پولی برای پرداخت یارانه‌ها نداریم که قبلا از جاهای غیرقانونی دیگر برداشته‌اند و به خانواده‌ها داده‌اند . بنابراین اولین چالش آقای روحانی به محض آغاز به کار بالا بردن قیمت حامل‌های انرژی طبق قانون مجلس است که آنوقت مردم می‌گویند فلانی نیامده دارد قیمت‌ها را گران میکند . اما خامنه ای در ارتباط با انتقادها از دولت گفت ؛ بله نقاط ضعفی وجود دارد اما دولت کنونی نقاط قوت فراوانی هم دارد ، وی در مورد اعتراض منتقدان گفت گرانی و تورم واقعیت دارد اما کارهای زیربنایی و سازندگیهایی که انجام شد را هم نباید نادیده گرفت . ترکان و سایر مسولان گذشته میدانند بحران اقتصادی فعلی ناشی از فساد و عدم مدیریت گذشته ایست که جناحهای سازندگی و اصلاح طلب هم در قدرت بوده اند ، اما وی در حال حاضر نگران است که مبادا مردم گرانیها را بپای آنها بنویسند! خامنه ای هم بپاس خدمتهای احمدینژاد در راستای سیاستهای تند گذشته که مورد تایید همه اصولگرایان بود ، به کارهای زیربنایی اشاره میکند که حتما منظورش واگذاری قدرت از رفسنجانی و دیگر اصلاح طلبان بسود بیت رهبری ، فرماندهان سپاه ، مسولان اصولگرا ، ادامه پروژه هسته ای ، سرکوب شدید مخالفین ، دامن زدن به بحرانهای سیاسی به فرماندهی قاسم سلیمانی رییس سپاه قدس و کش دادن مذاکرات با غرب است ، وگرنه وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم که شدیدا بحرانی گشته و خود نیز بنوعی آنرا تایید کرده است !
اوضاع بحرانی پیش از  انتخاب روحانی بخوبی نشانگر ناچاری تغییر جناحهای قدرتمند طبقه حاکم است که چگونه در مصاف بایکدیگر و نه بخاطر ترمیم وضعیت اقشار مردم ، به جنگ قدرتی پرداخته اند . خامنه ای پیش از انتخابات گفت احیانا اگر کسی با نظام اسلامی دل صافی ندارد ولی برای آینده کشور اهمیت قائل است در انتخابات شرکت کند . وی پس از انتخابات گفت ، واقعیت نشان داد حتی کسانی که طرفدار نظام نیستند به نظام و انتخابات آن اعتماد دارند و این قانون گرایی باید برای همیشه و برای همه درسی باشد . رفسنجانی در دیدار جمعی از روحانیون استانهای قم ، البرز و تهران و اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با تشریح اوضاع کنونی داخلی و بین‌المللی کشور ، نقش‌آفرینی مردم در انتخاب و اعتماد مجدد به یک روحانی را ارزشمند خواند و افزود ؛ تفکری خطرناک برای ایجاد شائبه‌هایی مبنی بر بدنام کردن روحانیت وجود داشت که حقیقتاً شرایط سختی را بوجود آورده بود ولی به لطف خدا و با هوشیاری مردم در انتخابات اخیر تمام آنها رنگ باخته و نتیجه آن حاکمیت اصل اسلام عزیز در این دوران پیش رو است . عسگراولادی با بيان اینکه تلاش‌هايی وجود دارد که يک جريان ، گفتمان اعتدال را مصادره و آنرا  به ضد خود تبديل کند ، همانطور که در دوران اصلاحات از واژه اصلاحات و توسعه سياسی سوءاستفاده شد و از دل آن آشوب ۱۸تير ۷۸سربر آورد . وی ادامه داد که مراقبت رييس جمهور منتخب و هوشياری جامعه سياسی باعث می‌شود اين مصادره صورت نگيرد و البته من فکر میکنم روحانی به اندازه کافی هوشمندی دارد که نگذارد چنين مصادره‌ای صورت گيرد .
آری خامنه ای و دیگر سران نظام تلاش دارند تا از پس انتخاباتی که باجبار کاندید اصلی مورد نظر بیرون نیآمد ، بازهم آنرا در راستای اهداف نظام ، روحانیت و اسلام توجیه کرده و بگویند که اصل وجود نظام مورد قبول مردم از موافق و مخالف است . خامنه ای با انتخاب شدن روحانی تلاش میکند تا قدرتش را قانونی جلوه داده و انتخابات گذشته را بدون تقلب بینگارد تا هم به داخل کشور بفهماند که قدرت آنها همچنان برقرار است و هم به غرب حالی کند که باید با آنها به توافق برسد . رفسنجانی بلافاصله پس از انتخابات روشن میکند که بازگشت روحانی آخوند نشانگر بازگشت قدرت به روحانیت سنتی و اعتماد مردم به آنهاست که سفر بلافاصله روحانی به قم نیز موید همین موضوع است . عسگراولادی نگران ضبط دستاوردهای انتخابات برای جناحهای خودی توسط اصلاح طلبان و یا تندروان است. مسولیتهای حسن روحانی در سالهای گذشته نیز کاملا نشان میدهد که چرا ولایت فقیه و بخشی از اصولگرایان بازی انتخابات را برده و نگران آینده نظام نیستند و در مقابل اصلاح طلبانی  که  ره بجایی نخواهند برد . از طرف دیگر جناح تندرو اصولگرا هم باید روشن کند که تاچه اندازه تحمل باخت را دارد و سرانجام مردمی که بازنده اصلی خواهند بود و باید راه رهایی را بیابند !
بخشی از مسولیتهای روحانی در گذشته عبارتند از ؛ رییس قرارگاه خاتم الانبیا ، مسول بسیج مستضعفین سپاه ، عضو شورای عالی دفاع ، عضویت در شورای امنیت ملی ، عضو شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرائی ، معاونت فرماندهی جنگ وفرماندهی پدافند هوایی کل کشور ، مسول مذاکرات انرژی هسته ای ، عضو تشخیص مصلحت نظام ، عضو جامعه روحانیت ، درضمن وی موسس حزب توسعه و اعتدال است که تفاوتهایی با دیگر احزاب همچون سازندگی ، مشارکت ، موتلفه و غیره دارد . مشاغل نشان میدهند که وی همواره در سیاستهای ٣٤ سال اخیر نقش مهمی داشته است و بدلیل داشتن پستهای مهم ، همواره بسیاری از نیروهای سپاه و امنیتی همچون ربیعی ، یونسی ، صادق ،  صالحی و غیره دور او جمع شده اند که در آینده وی را برای تثبیت نظام همراهی خواهند کرد . حال باید شرایط پیش از انتخاب روحانی بررسی گردد تا آشکار شود که چرا حاکمیت مسیر خودرا تغییر داد .
اخبار اقتصادی منتشر شده از طرف مسولان نظام و همچنین مقامات قدرتهای غربی و شرقی تا زمان انتخابات ، حاکیست که رژیم در بحران عظیمی از نظر اقتصادی فرو رفته است که در ادامه بخشی از این اخبار برای توضیح بحران آورده میشوند ؛ مرتضی بانکی مشاور روحانی گفت که وی یک اقتصاد ویرانه را تحویل گرفته است . اداره اطلاعات انرژی آمریکا در آخرین گزارش خود از افزایش صادرات و درآمدهای نفتی کشورهای خلیج فارس با توجه به افت چشمگیر فروش نفت ایران خبر داده است . آمار حکایت از فروش نفت عربستان با رکورد ٣١٢ میلیارد دلار دارد و اینکه کویت ، امارات و حتی عراق به بیشترین رقم فروش نفت از سال ٢٠٠٤ موفق شده اند . اداره اطلاعات انرژی آمریکا در تازه‌ترین گزارش خود می‌گوید که کشورهای حاشیه خلیج فارس از افزایش صادرات و درآمدهای نفتی خود با توجه به افت چشمگیر فروش نفت ایران نفع میبرند . طبق این گزارش درآمد خالص فروش نفت کشورهای عضو اوپک ، بدون محاسبه صادرات نفت ایران ، در سال گذشته کلا۹۸۲میلیارد دلار بوده است که این رقم از سال ۱۹۷۵بی‌سابقه است . این گزارش میافزاید که درآمدهای نفتی کویت و امارات متحده عربی به بیشترین رقم از سال ۲۰۰۴رسیده و عربستان با فروش ۳۱۲میلیارد دلار نفت رکورد جدیدی در درآمدهای نفتی به جای گذاشته است . به گزارش روزنامه فایننشال تایمز ، عراق دیگر تولید کننده نفت حاشیه خلیج فارس ، با احیای سریع میزان صادرات نفت خود که به خاطر تحریمهای بین‌المللی در دوره صدام حسین بشدت کاهش یافته بود ، توانسته است در سال ۲۰۱۲بیشترین رقم صادرات نفت خود از سال ۲۰۰۴به این سو رقم بزند .
رییس اتاق بازرگانی تهران گفت دولت به تامین اجتماعی طی ٨ سال گذشته ٤٠،٠٠٠ میلیارد تومان بدهی دارد که بدهی بخش تولید به بانکها ٨٠،٠٠٠ میلیارد تومان است . بهمنی رییس کل بانک مرکزی گفته نقدینگی در اردیبهشت ماه امسال ٤٦٧،٠٠٠ میلیارد تومان بوده است و بانک جهانی اعلام کرده دولت ایران ٦ ماه از بدهی خودرا به صندوق پرداخت نکرده است . مقرر شد طبق تصمیم ماه جولای ٢٠١١ ، ٤٥ درصد از ارز حاصل از فروش نفت به هند به روپیه پرداخت شده و ٥٥ درصد باقیمانده از طریق هالک بانک ترکیه به یورو پرداخت گردد . بدلیل تحریمهای جدید آمریکا ، دولت رژیم اسلامی تنها میتواند کل ارز دریافتی را برای خرید کالاهای هندی استفاده کند که با تبدیل ارز به روپیه کم ارزش و خرید اجباری محصولات بی کیفیت هندی ضرر سنگینی متوجه رژیم نموده و میلیاردها دلار در بانکهای هندی انباشته گردیدند . مشاور وزیر جهاد کشاورزی گفته که شرکت بازرگانی دولتی با قیمتی بسیار بالاتر گندم را عمدتا از هند وارد میکند ، درحالیکه گندم تولیدی داخلی دست تولیدکنندگان مانده و کام تولید کنندگان خارجی شیرین شده است. گندم سومین کالای عمده  وارداتی پس از برنج و کنجاله است ، در خبرها آمده که برخی از محصولات وارداتی فاسد و سمی بوده و موجب مرگ هموطنان زیر خط فقری شده است . ارز حاصل از فروش نفت و گاز و سایر فرآورده های نفتی به دیگر کشورها از جمله کره جنوبی و  ترکیه نیز به سرنوشت ارز در هند دچار گشته و اگر در گذشته با کمک ترفندهایی همچون خرید طلا بخشی از انتقال ارز صورت میگرفت ، اما با تحریمهای جدید راهها برای انتقال ارز مشکلتر خواهد شد . این آمار در مورد فروش بیشتر نفت با قیمتهای بسیار پایینتر از ارزش جهانی به کشور چین که در مقابل میلیاردها دلار را در بانکهای چینی بلوکه کرده ، فاجعه آمیز است . اما بدلیل آنکه خرید کالاها باید بدون تبادل اسناد صورت گیرند که لذا هیچگونه شکایتی رسمی نسبت به کالاهای چینی و هندی بی کیفیت عملی نیست و حجم عظیمی از همه کالاهای مصرفی وارد بازار مصرفی ایران شده تا تولیدات داخلی حتی با کیفیت بهتر را هم متوقف کند . معاون وزیر صنعت اعلام کرد سالانه ١٤ میلیارد دلار کالای قاچاق به کشور وارد میشود که از این راه سود هنگفتی بجیب فرماندهان سپاه و وابستگان حکومت ریخته میشود .
با گسترش تحریمها و کاهش واردات نفت توسط کشورهای چین ، هند ، کره جنوبی و سایر کشورهای خریدار ، درآمد دولت بسیار کاهش یافته و پروژه های هسته ای ، بحران سازی و ترور ، سود کمتربرای وابستگان حکومت ، نارضایتی فرزندان و خانواده های سران نظام در محدودیت استفاده از مالهای رانتی و بادآورده و سفر به خارج کشور کمتر گردند . یک نمونه از تغییر زندگی فسیل وار فرزندان مسولین سپاهی و حکومتی نظام ، واردات بی رویه و فراوان ماشینهای بسیار لوکس با ارز رسمی بجای دارو و دیگر کالاهای مورد نیاز است که در کنار ریخت و پاش و پارتیهای شبانه خودرا نشان میدهند. باید دانست که بسیاری از فرماندهان سابق سپاه که با رانت و قدرت نظامی به مال و منال رسیده اند ، گرچه ظاهر منفور خودرا حفظ کرده اند ، اما دیگر به سیاستمداران قدرتمندی تبدیل شده اند که میخواهند با ثبات نظام ، دوران بیشتری را در مکنت بسر برند . تنها بخشی از اختلاس و فساد رانتی که در ٨ سال گذشته صورت گرفت و توسط خود مسولان در جنگ قدرتی جناحها افشا شد که سر به میلیاردها دلار میزند ، اما ادامه افشاگری با امر ولایت فقیه متوقف گردید تا دامن بیت را نگیرد . آخرین مورد افشا اختلاس ٣٠٠ میلیاردی رییس گمرک بوشهر از سرسپردگان دولت بود و سپس پاداش میلیونی مدیران و وابستگان دولتی در آخرین روزهای رییس جمهوری است که توسط مسولان بیان شده اند . یک نماینده مجلس نیز گفت حوزه فعالیت هلال احمر داخل و خارج از مرز‌ها است و دهها شرکت  اقماری در دهها کشور دارد که ابهامات زیادی در مورد اینکه مدیران عامل این شرکت‌ها چه کسانی هستند و چگونه انتخاب می‌شوند ، وجود دارد. گفته میشود که پاداش چند میلیونی به حساب آن‌ها واریز میشود در حالی که کسی به حساب آن‌ها رسیدگی نمیکند ، گرچه بسیاری از عملیات برون مرزی سپاه نیز تحت نظر شرکتهای مشابه آنها صورت میگیرند.
خسارت وارده به صنعت نفت کشور نیز در ادامه دولتهای سازندگی و اصلاحات ، در دولت احمدینژاد بسیار فاجعه انگیزند و سر به صدها میلیارد میزند که یک نمونه مهم آن در مورد پروژه پارس جنوبی است که در همین ٨ سال قطر با برداشت گاز مایع از حوزه مشترک ٣٠٠ میلیارد دلار درآمد کسب کرد . قراردادهای نفتی که توسط دولت به سپاه و شرکتهای وابسته واگذار گردید ، هیچکدام به بهره برداری کامل نرسید ولی موجب درآمد فراوانی برای فرماندهان آنها گردید . اکثر پروژه های بزرگ متوقف گردیده و میلیاردها دلار سرمایه گزاری بی نتیجه رها شده اند که خود موجب بیکاری فراوانی در سطح کشور گردید. خرید قطعات بی کیفیت چینی و غیره برای تجهیزات بویژه نفتی ، علاوه براینکه مصرف این قطعات را نسبت به مشابه اروپایی و آمریکایی بالا برده ، موجب توقف تولید و یا آتش سوزیهای متعددی گشته و هزینه سنگینی از نظر تعمیرات و راه اندازی و خرید مجدد تجهیزات شده است. شرکتهای دارای تکنولوژی پیشرفته غربی بدلیل تحریم از پروژه ها کنار کشیده و شرکتهای کپی کار و فاقد دانش فنی از طریق دلالهای فرماندهان سپاه و وابستگان حکومتی مشغول بکار گشته اند که خود آینده بسیار غم انگیزی را برای تولید بدنبال خواهند داشت . بدیهی است توقف پروژه ها و تولید در دیگر صنایع غیر نفتی همچون نیروگاهها ، ماشین سازی ، معادن ، سدسازی و غیره نیز صورت گرفته و ضمن بجا ماندن هزینه های سنگین ، بیکاری بیشتری حاصل شده است . یک مقام مسئول در انجمن قطعه سازان با اشاره به اینکه این روزها صنعت خودروسازی کشور با الزام افزایش حجم تولید و فقدان نقدینگی روبه رواست گفت ، این امر باعث شده تا خودروسازان به سمت خرید قطعات چینی و کره ای درجه ۳ترغیب شود.
توقف پروژه ها و تولید و کارهای خدماتی موجب گشته تا پیمانکارانی که از طریق رانت و وابستگی به کارها مشغول بودند ، خیل کارگران و کارکنان را بدون حقوق و مزایا رها کنند . بخشی از وابستگان نیز که مالکان جدید کارخانه های موجود گشته و بدون اعتبار از وامهای هنگفت بانکی برخوردار شدند ، ضمن روی آوردن به واردات که سود بیشتر و سهل تری را نصیب آنان میکند ، تولید را متوقف کرده تا با فروش زمینهای کارخانه برای ساختمان سازی ، سود بیشتری بجیب بزنند . این سرمایه داران طفیلی حتی با قراردادهای موقت و سفید امضا و بدون پرداخت بیمه و مزایا و حداقل حقوق نیز راضی نشده و تولید را متوقف میکنند تا اخبار کشور حاکی از سیل اعتراضات وسیع کارگران و کارکنان باشد و این بیکاری وسیع بویژه در جوانان فاجعه آمیز شده است . روزنامه تهران امروز از قول باقرزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی خبر داده که سالانه ۲۰هزار دانش‌آموز از تحصیل بازمی‌مانند و بخش عمده دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل در حاشیه شهرها برای زندگی مجبور بکار هستند و بهمین دلیل حجم کار کودکان در کشور آمار بالایی دارد . مرکز آمار وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی وضعیت بیکاری در ۳۹۷شهر و شهرستان ایران اعلام کرد که میزان بیکاری در مرکز نیمی از استان‌ها بالای ۱۳درصد و در برخی شهرها فراتر از ۴۰درصد است . بر اساس آمار مربوط به آخرین سرشماری کشور متعلق به سال ۱۳۹۰، از مجموع شهرهای ایران ۲۸۱شهر نرخ بیکاری دورقمی و بالای ده درصد دارند.
اخبار بهداشتی و تغذیه اکثریت شهروندان بدلیل بیکاری ، حقوق زیر خط فقر ، گرانی وحشتناک ، مصرف مواد مخدر و مشروبات ، آلودگی هوا و محیط زیست ، آلودگی ناشی از کنترل ماهواره ها و غیره فاجعه آمیز بوده و در اینگونه موارد همواره کشور ایران در صدر آمارها و جداول جای گرفته اند . رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت گفت ؛ امسال تاکنون فقط ۱۵۰مورد مالاریا در کشور داشته ایم و البی هیچ موردی از وبا در کشور ثبت نشده است اما با وجود تلاشهای انجام شده نگرانی وجود دارد که سیل جنوب شرقی کشور موجب بروز و شیوع این بیماریها شود ، بخصوص که پاکستان و افغانستان نیز با این بیماریها درگیر هستند . به گزارش خبرگزاری مهر ، تجمع کنندگان زنجانی بويژه به وضعيت آلايندگی کارخانه سرب و روی واقع در ۱۵کيلومتری زنجان اعتراض دارند و خواستار تعطيلی يا انتقال اين کارخانه به محل پيش بينی شده بودند ، این تجمع با موفقیت دستور توقف کارخانه را از مقامات گرفت ، گرچه وضعیت ٤٠٠ کارگر بیکار شده معلوم نیست .
رییس دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت ضمن هشدار نسبت به کاهش ۱۴درصدی مصرف شیر و احتمال افزایش شکستگی‌های استخوانی خبر داد . دکتر زهرا عبداللهی در گفت‌وگو با ایسنا ، ضمن تاکید بر اهمیت مصرف کافی شیر و لبنیات از سوی آحاد جامعه به کاهش مصرف شیر بدنبال افزایش قیمت آن اشاره کرد و گفت ؛ بررسی‌های انجام شده در سال گذشته حاکی از آن است که به دنبال افزایش قیمت شیر خرید آن از سوی مردم به میزان ۱۴درصد کاهش یافته است . مصرف کمتر مردم در دیگر موارد همچون گوشت ، میوه ، تخم مرغ ، حبوبات و سایر محصولات مورد نیاز روزمره نیز آشکار است بطوریکه نان هم بخاطر گرانی دیگر کمتر مصرف میگردد . مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های تولید کننده فرآورده‌های گوشتی از کاهش تولید محصول به ۸۰هزار تن در سال جاری ؛ کمتر از نصف تولید سال پیش ، رسیده که علت آن لغو صادرات بدلیل گرانی مواد اولیه و گوشت در داخل کشور است . در مورد دارو نیز اخبار حاکیست که مجوز واردات آن به واردات ماشینهای لوکس تبدیل شده تا گرانی دارو و هزینه های بیمارستانها سر بفلک بکشد . حتی کسانیکه بنوعی از بیمه استفاده میکنند نیز بدلیل سرباز زدن بیمه از وظایف خود ، مردم را به تحمل هزینه های سنگین میکشانند . نکته تاثر انگیز حجم رو به افزایش بیماریهای سرطان و غیره است و هزینه سرسام آور داروهای بیماران خاص که بیماران باید آنرا تحمل کرده و یا با زندگی وداع نمایند . اخبار تصادفات جاده ها و سوانح در اثر نبود وسائل ایمنی در محل کار نیز موجب تلفات سنگینی در کشور شده که شاید جزو بدترین آمار در جهان باشد.
اخبار اجتماعی و صنفی نشان از شدت سرکوب در همه زمینه ها داشته تا رژیم قادر باشد حرکتهای اجتماعی را کنترل نماید . محدودیت حجاب و پوشش لباس همچنان مورد توجه شدید نیروهای انتظامی است و بویژه نیروهای وابسته به جبهه پایداری شدیدا خواستار شدت عمل هستند ، قوانین نیز جهت خلاف برابری جنسیتی بوده و دستگیری فعالان آن جزو برنامه های نیروهای امنیتی است . جوانان در مواردی همچون پوشش لباس ، تفریح در پارکها و جاهای عمومی ، استفاده از فضای اینترنتی و کافی شاپها ، دانشگاهها ، روابط دختران و پسران ، موزیک و غیره محدودیت فراوان داشته و حتی تفریحاتی همچون آب بازی آزاد نیست . تنها دروازه استفاده از مواد مخدر و مشروبات برای جوانان و دیگر اقشار و کارگران بسیار باز است تا فکر مبارزه از سر آنها بیرون رود و برای رد گم کردن اینکه خود فرماندهان سپاه در توزیع مواد مخدر و مشروبات دخالت عمده دارند ، به اعدام تعدادی از قاچاقچیان جزء مبادرت میورزند . فرهنگ نژادی و استفاده از زبان بهیچوجه آزاد نبوده و سرکوب برای آنها با شدت بیشتری اعمال میگردد . مذاهب حتی فرقه هایی از شیعه بطور کلی آزادی ندارند و پیروان آنها همواره در خطر تهدید و زندان میباشند . بدیهی است که محدودیت برای خبرنگاران ، استادان و معلمان ، حقوقدانان ، هنرمندان  و غیره برای هرگونه فعالیت مستقل بسیار زیاد بوده و همواره توسط نیروهای امنیتی کنترل میگردند . حرکتهایی که حتی برای حفظ آثار باستانی و محیط زیست نیز انجام میگیرد ، بشدت سرکوب میگردند که نمونه هایی از آنها همچون حفظ مقبره کوروش و جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه منجر به دستگیری و زندانی کردن فعالان آنها گردید که برخی هنوز در زندانند . کارگران و دانشجویان نیز بدلیل ماهیت مخالفت با نظام تحت سرکوب بیشتری بوده و از ایجاد هرگونه صنف مستقل محرومند و فعالان آنها تحت پیگرد شدید قرار دارند . اخیرا گروههای حقوق بشری بین المللی همپای گروههای مشابه ایرانی خود مسائل فشار به زندانیان سیاسی ، آزار گروههای مدنی و اعدامها را در راس کار قرار داده اند که اخبار آنها در سایتها منتشر میگردند . آخرین خبر مربوط به سه سازمان مدافع حقوق بشری است که با انتشار بیانیه‌ای به صدور حکم اعدام برای ۴جوان شادگانی شهر اهواز به اتهام محاربه اعتراض کردند ، آنها خواهان برگزاری دادگاهی عادلانه و حذف حکم اعدام از مجازات‌ برای این شهروندان شدند . در رابطه با تغییر فضای سیاسی ، شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل ضمن ابراز امیدواری نسبت به همکاری دولت آیندۀ ایران گفت ، برغم دلسردی ها همچنان امیدوارم بتوانم به ایران سفر کنم .
اخبار سیاسی منتشر شده در رسانه های  داخلی نیز ناشی از دگرگونی است که بنظر باید در سیاست مقامات صورت گیرد . البته هرگونه حرکت مخالف نسبت به تغییر نظام با برچسب ضد انقلاب به زندان طولانی و یا اعدام منجر میگردد و تنها جنگ قدرتی جناحها بعنوان حرکتهای سیاسی شناخته شده و آزاد است .  هزاران زندانی از زنان و مردان دانشجو ، کارگر ، معلم ، استاد ، خبرنگار ، وکیل ، نویسنده ، حقوقدان و همچنین فعالان برابری جنسیتی ، نژادی ، فرهنگی ، زبانی ، مذهبی و یا فعالان حفظ محیط زیست و آثار باستانی را حکومت ضد انقلاب میداند . این زندانیان با کمترین حقوق شناخته شده که حتی مغایر قوانین مصوب جمهوری اسلامی است در زندانهای رژیم شکنجه میشوند ، آنها با کمترین امکان از نظر غذایی ، سلامتی و پزشکی تحت سختترین شکنجه قرار دارند . آمار منتشر شده از مرگ بسیاری از این زندانیان خبر میدهد که نیروهای امنیتی با آگاهی از وخیم بودن حال زندانی بیمار ، از دادن تسهیلات پزشکی و دارو برای آنها جلوگیری کرده اند و چه بسا بسیاری از زندانیان گمنام در نهایت بیخبری بهمین ترتیب جانشان را از دست داده باشند . اخبار زندانیان سیاسی که در همه سایتها منتشر میگردند به مسایل حقوق بشری در ایران ابعاد وسیعی داده و در حال حاضر بیکی از شروط اصلی تغییر نظام تبدیل شده است که قدرتهای بزرگ باید بنحوی آنرا در مذاکرات هسته ای بگنجانند.
پس از چند سال برای نشان دادن تغییر فضای ظاهری کشور ، اکنون احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی در برنامه تلویزیونی گفت که به رهبر جمهوری اسلامی نوشته بودم در هر صورت اگر جنابعالی صلاح بدانید در حوادث سال ٨٨ بنده مسئولیت هر آن‌چه که اتفاق افتاده ، اعم از اینکه ناجا کرده یا نکرده را می‌پذیرم ، شما من را برکنار کنید تا قائله بخوابد . در این نامه نوشتم که مطمئن باشید بنده هرگز از جنابعالی دلگیر نخواهم شد ، من گفتم مرا برکنار کنید و ایشان نپذیرفتند . بگفته رادان سردار سرکوبگر ، اگر موضوعات اجتماعی تدبیر نشوند به موضوعات امنیتی و در نهایت به بحران تبدیل میشوند که انرژی زیادی میگیرند ، برخی تلاش دارند فتنه ٨٨ را از یاد ما ببرند تا از پنجره دیگری با فتنه جدید وارد شوند . در مورد جنگ قدرتی جناحها که اوج گرفته ، نقوی دیگر نماینده مجلس بیان کرد که درخواست کمیسیون امنیت ملی مجلس آن است که روند رسیدگی به گزارش قم به طور کامل ادامه پیدا کند . وی در پاسخ به این سوال که این تهدید و فشارها از چه کانال‌هایی صورت گرفته ادامه داد که یکی از مقامات ارشد دولت با یکی از اعضای کمیسیون به صورت تلفنی صحبت و تهدید کرده اگر این گزارش قرائت شود ، نمیگذاریم در دوره بعد رأی بیاورید . علی لاریجانی در جلسه علنی امروز مجلس مدعی شد که طبق گفته های وزارت اطلاعات وقایع ٢٢ بهمن قم سازمان یافته بوده اند ، این اتفاق فقط در قم نبود در مشهد هم شب قبل بطری آب به آقای ناطق پرتاب کردند .
برخی از اصولگرایان همراه سران اصلاح طلب قدمهای بیشتری برای حفظ بحران سیاسی برداشته اند ، مثلا افروغ نماینده سابق مجلس با اعلام اینکه فقها و اعضای مجلس خبرگان رهبری توانایی پاسخ به پرسشهای جامعه را ندارند ٬ خواستار تغییر ترکیب اعضای این مجلس شد . همچنین
حیدرپور شهرضایی نماینده شهرضا در مجلس گفته بهترین اقدامی که لندن می تواند در شرایط فعلی انجام دهد ، بازگشایی سفارت خود در تهران است. یا اینکه مطهری گفت زندانیان سیاسی که اکثر آنها جرمی جز انتقاد ندارند آزاد شوند و تکلیف موسوی و کروبی نیز روشن شود .  وی پیش از ماه رمضان نیز در سخنانی گفته بود ضرورتی برای ادامه این حصر نیست ، آقایان موسوی و کروبی اگر محاکمه میشدند ، چون از خود دفاع کرده بودند و حرف‌هایشان را زده بودند و حقایق برای مردم روشن شده بود ، وجه حقوقی و قانونی داشت اما به طور کلی مجازات بدون محاکمه از نظر حقوق شهروندی و از نظر قوانین مردود است . این صدایی است که برخی از اصولگرایان انجام میدهند تا با با رفع محدودیت از موسوی و کروبی و برخی دیگر از زندانیان مرتبط با اصلاح طلبی ، فشار غرب برای مسائل حقوق بشری را ببندند . روزنامه رسالت ، وابسته به اصولگرايان سنتی ، از تکرار درخواست حبيب الله عسکراولادی عضو ارشد موتلفه اسلامی از موسوی و کروبی برای عذرخواهی خبر داده است . دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري در پاسخ به اين پرسش  روزنامه اعتماد هم كه از او ‌پرسيد تلاش شما براي پايان حصر موسوي و كروبي آيا ماموريت ويژه‌ اي است كه به شما سپرده شده چنين گفت ؛ من موهايم را در آسياب سفيد نكرده‌ام و تنها به تكليف شرعي خود عمل ميكنم . عسگراولادي همچنين در پاسخ به اين سوال كه از او پرسيد آيا جنابعالي براي اين اظهارات خود با مقامات عاليرتبه نظام هماهنگي داشته‌ايد يا خير ، اظهار داشت من به تكليف خود عمل مي‌كنم و همچنان منتظر آن هستم تا اگر رهبري امت نظر ديگري دارند از مواضعم دست بردارم . عسگراولادي همچنين با اشاره به تلاش‌هايي كه براي احياي حزب مشاركت انجام ميگيرد ، تصريح كرد ؛ اين مساله بايد همانطور كه دادستان و سخنگوي قوه قضاييه اظهار كرده است از راه قانوني برطرف شود .البته زندانیان روشنفکر سکولار  ، دانشجویان ، زنان خواستار برابری جنسیتی ، گروههای حقوق بشری و مدافع آزادیهای مدنی ، گروههای خواهان حفظ محیط زیست و آثار تاریخی ، و دیگر اقشار بهمراه کارگران آگاه مستقل که در زندانها هستند ، همچنان نصیبی جز سرکوب و ادامه زندان نخواهند داشت .  
اخبار در مورد تقویت نیروی نظامی گرچه بندرت و معمولا توسط فرماندهان سپاه منتشر میگردند ، اما بیشتر شامل برخی تولیدات جنگی است که در مقابل سلاحهای پیشرفته قدرتهای بزرگ اهمیت چندانی ندارند . سردار احمد‌‌ وحیدی‌‌ وزیر‌ دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در‌ گفتگو با خبرنگار دفاعی خبرگزاری‌ تسنیم با اشاره به آخرین دستاوردهای این وزارتخانه در دولت دهم اظهار داشت ؛ ما امیدواریم که موشک‌های جدید‌ کروز و بالستیک وزارت دفاع و زیر‌دریایی جدید تولیدشده در وزارت دفاع نیز در روز صنعت دفاعی رونمایی شود . قدرتهای بزرگ میدانند که این موشکها بیشتر کپی خارجی همچون کره شمالی و غیره بوده که از هدف گیری بالایی برخوردار نیستند و در مقابل پدافند خارجی تنها به تخریبهای جزئی و احتمالا کشتار مردم بیگناه منجر میگردد که در جنگهای لبنان و کشورهای منطقه نشان داده شدند . تحریمهای فروش اسلحه نیز دست سپاه را برای دستیابی به تکنولوژی پیشرفته و خرید نیاز نظامی بسته نگاه داشته و بی جهت نیست که همه توان مسولین برای پیشرفت پروژه هسته ای و احتمالا رسیدن به بمب اتمی بکار رفته و میرود .
جنگ غرب و بویژه آمریکا با صدام کاملا نابرابری قوای دیکتاتورهایی همچون صدام و قذافی را در مقابل تکنولوژی نشان داد که جنگهای جدید دیگر جنگ زرهی و سربازان در مقابل هم نیست که فرماندهان خارج از رده نظامی سپاه تصور میکنند از عهده آن برمیآیند ! بحران سازی مسولین نظام تنها منجر به خرید فراوان اسلحه توسط دیگر سران کشورهای منطقه و بویژه عربی گشته که بدلیل ترس از جمهوری اسلامی ، پول نفت را به سازندگان اسلحه قدرتهای بزرگ پیشکش کنند و لذا اسرائیلی که دیگر دشمن اعراب نیست بیشترین سود را برده است . مقامات مسول که برای حفاظت از جانشان از محافظان سپاه وابسته به انصار المهدی سپاه پاسداران استفاده میکنند نیز ناچارند که گاها تن به سیاستهای فرماندهان سپاهی بدهند که مالک همه منابع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور شده اند. اما همه این قدرتها سبب نشده که فرماندهان سپاه بتوانند پس از ٨ سال که حرف اول سیاست خارجی و داخلی را میزدند ، بازهم چنین کنند و بدلیل ضعفهایی که دیده شد ناچار شدند ، در حال حاضر قدرت را به سیاسیون و دیگر فرماندهانی بدهند که آنها نیز وجه غالب سیاسی یافته اند .
خامنه ای که مجبور به دادن امتیازهایی به بخشی از اصولگرایان شده در همراهی با جناح تندرو ، تیغ حملات را بر سران اصلاح طلب افزوده تا آنها را وادار به عذرخواهی نموده تا افکار متأثر از جنبش سال ٨٨ را به کنار بگذارند. خامنه ای گفت بارها و بارها این سوال را نه در مجامع عمومی بلکه بشکلی که قابل پاسخ دادن باشد مطرح کرده ایم ، پس چرا جواب نمیدهند ، چرا عذر خواهی نمیکنند ؟ وی گفت در جلسات خصوصی میگویند تقلبی رخ نداده بود ، پس بچه علت کشور را دچار آن ضایعات کردید و به لبه پرتگاه بردید ؟ صادق لاریجانی رییس قوه قضائی نیز گفت ، کسانی که اهل فتنه سال ٨٨ بودند دوباره سر برآورده اند و گویی افعی جانشان را خورده است و به جنبش افتاده اند ، اما اشتباه میکنند چراکه امت تفکرات این گروه را برنمیتابد . اما رفسنجانی بروشنی نگرانی خود را در مورد بخطر افتادن حفظ نظام بدلیل شورشهای داخلی نظیر آنچه اخیرا در کشورهای عربی موجب تغییر مرسی رییس جمهور مصر شده و در تونس و لیبی نیز تظاهرات مردم ادامه دارد ، بیان میکند . وی گفت باید با درایت در سیاست داخلی و خارجی ، راهها را برای جهش کشور و جبران عقب افتادگی های سالهای اخیر باز نماییم . وی گفت جای هیچ نگرانی نیست چون هم دانش هسته ای در اندیشه جوانان خود و هم فتوای رهبری را برای حرام بودن استفاده از سلاح هسته ای داریم ، مهم تفهیم این موضوع با ادبیات دیپلماسی به جهان است تا مثل زمان پایان جنگ ، اجماع دشمنان جهانی را به مسابقه دوستی با ایران تبدیل کنیم. وی ادامه داد توجه به شرایط همه نهادهای قانونی کشور برای چیدمان نیروها در آینده ، ضرورتی سیاسی است و همه باید به منتخب مردم کمک کنند تا مردم را از وضع معیشتی موجود نجات دهند . رفسنجانی با تحلیل اتفاقات اخیر مصر ، لیبی و تونس گفت که حاکمان پس از انقلاب در این کشورها نتوانستند مردم را قانع کنند که نسبت به حاکمیت مجدد استبداد نگران بودند ، سخنان وی کنایه ای به تندروان حکومت است که چنین نگرانی را در داخل و خارج ایجاد کرده اند.
اصولگرایان برهبری لاریجانی ها و عسگراولادی و دیگران که خامنه ای را در مورد وضعیت وخیم نظام آگاه کرده و وی را وادار به عقب  نشینی از مواضع تند نموده اند ، باید بتوانند غرب را متمایل به مذاکره و رفع تحریمها نمایند ، بدون اینکه نسبت به حقوق بشر امتیاز زیادی بدهند . در مورد مذاکرات با غرب نیز خامنه ای با غیر قابل اعتماد و غیرمنطقی خواندن مقامات ایالات متحده آمریکا گفت که آنها در برخوردهایشان صادق نیستند و لذا موضع گیریهای مقامات آمریکا را در چند ماه اخیر رد کرد . وی با این تهدیدهای توخالی از طرفی سران اصولگرای معتدل را برای وادار کردن غرب به رفع تحریمها تحت فشار میگذارد و به سران غرب نیز میفهماند که آنها باید امتیاز بیشتری در مذاکرات بدهند . اما ولایتی که نامزدی برای مذاکره کننده هسته‌ای است با مثالی بچه گانه در انتقاد از جلیلی گفت ؛ شما باید گام به گام به جلو حرکت کنید ، شما نمی‌توانید بگویید که ما یک قدم برمی‌داریم و شما( قدرت‌های غربی ) تمام تحریم‌ها را لغو کنید ! فرض کنید می‌خواهید یک لیوان بخرید ، مغازه‌دار می‌گوید ١٠٠ تومان و شما می‌گویید من آن را با قیمت ٢ تومان میخواهم که در آن صورت او از شما می‌خواهد که وقتش را تلف نکنید ! این گفتار نشان میدهد که مسولان کشوری میدانند که در مقابله با قدرتهای بزرگ ضعیف بوده و تندروی ٨ سال اخیر را باید بنوعی که ثبات نظام بخطر نیفتد ، جبران کنند .
مصطفی دينی ، دبير انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران در ديدار دانشجويان با خامنه ای بیان کرد ؛ از گفتن حق يا رای زدن در عدالت باز نايستيد ، که من نه برتر از آنم که خطا کنم ، و نه در کار خويش از خطا ايمنم ، مگر که خدا مرا در کار نفس کفايت کند که از من بر آن تواناتر است . وی ادامه داد در سالهای گذشته شمار زيادی از استادان و همدرسان ما به بهانه های سياسی و امنيتی از کرسی های تدريس و تحصيل محروم و برخی محبوس شدند و نيز معيار های سياسی و غير علمی بر روند جذب اساتيد و پذيرش دانشجويان حاکم شد و فی الجمله ، آنچه پيش از آن استثنا بود مبدل به قاعده شد . وی همچنین گفت تهاجم به کوی دانشگاه تهران در سالهای ۷۸و ۸۸وقايع دردناکی است که بارها و بارها شرح آن رفته ، ظلمی که دل رهبری را خون کرد تا از آن تعبير به جنايت کنند . اما عليرغم اعلام صدور احکام قضايی و رسيدگی به اين دو پرونده ، يک سوال همچنان در ذهن دانشجويان باقی مانده ، و آن اينکه چرا هنوز عاملان اصلی تعدی به حريم دانشجويان و جوانان که با ظلم آشکار ، حرمت لباس خدمت به نظام را هتک کردند به مردم معرفی نگرديده اند ؟!سخنانی این چنینی در مقابل ولایت فقیه حاکی از عدم تحمل گروههای حتی وابسته به جناحهای قدرتمند رژیم است که در رابطه با انحصار گرایی مطلق تندروان در طول ٨ سال گذشته تحت فشار بوده اند ، که طبعا افراد و گروههای مخالف در وضعیتی بمراتب اسفناکتر قرار دارند .
تاجزاده در یادداشتی از زندان در مورد دیدار دانشجویان اشاره کرده ؛ متاسفم که باید بگویم معیارهای رهبری در زمینه تقلب در انتخابات کاملا دوگانه است . از نظر ایشان اتهام آقایان جنتی و حداد به مجریان انتخابات در باب ارتکاب تقلب نجیبانه است و نیاز به عذرخواهی ندارد اما آقایان موسوی و کروبی بعلت آن که معتقدند تقلب شده باید بشکل غیرقانونی حبس شوند و شرط آزادی شان عذرخواهی اعلام می شود . تاجزاده در پایان با اشاره به این نکته که ما بارها به خاطر خطاهایمان از مردم پوزش خواسته ایم و بعد از این نیز چنین خواهیم کرد گفت ؛ امروز کسانی باید از ملت ما عذر بخواهند که ایران را به این وضعیت اسفناک و تقریبا ورشکسته کشانده اند . البته تاجزاده در فشار زندان توسط همکاران سابقش بخاطر آورد که خود و دیگر مشارکتی ها و یاران مجاهدین انقلاب اسلامی در زمان قدرت خاتمی و اصلاح طلبان چه انحصار طلبی هایی داشتند ، اما این امر تنها به پوزش در زندان منجر گشته است . وی و دیگر یارانشان چه دربند و چه آزاد در داخل و خارج کشور نمیگویند که عملکرد آنها به چند خطا خلاصه نمیشود ، بلکه آنها و دیگر جناحهای رژیم با مشارکت هم در همه کشتاری که از ابتدای برقراری نظام انجام گشته همواره شریک بوده اند . ایشان فراموش کرد که سخن از انتخابات آزاد را در زندان باور دارد و نه زمانیکه خود قدرت داشت و کاندیدهای مخلف را رد میکرد ! وی زمانیکه دانست ولایت فقیه و اصولگرایان تن به فرمایش وی و خاتمی و رفسنجانی نخواهد داد ، ستاد انتخابات خاتمی را در زندان ترتیب داد تا شاید با تحمیق مردم نور کم سوی شانس اصلاح طلبان که ایجاد شده بود را افزایش داده تا ثابت کند که پوزش وی از مردم تنها در جهت کسب بخشی از قدرت مجدد است !
انتخابات بهر کیفیتی بود تمام شد اما از همان ابتدا روشن شد که قصدی برای بازگشت سران اصلاح طلب به قدرت وجود ندارد که اینهمه خود آنها و دیگر گروههای سیاسی در داخل و خارج کشور نیروی خودرا هدر دادند . مسولان و مهمانان شرکت کننده در مراسم تنفیذ نشان میدهد که از ورود بیشتر سران اصلاح طلب ازجمله خاتمی جلوگیری شده است و البته در مراسم  تحلیف خود احمدینژاد نیز شرکت نداشت . در غیاب چهره های اصلاح طلب و محمد خاتمی ، فرزندان رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حسن روحانی شرکت کردند . معمولا  فرزندان ولایت فقیه کمتر در اخبار و رسانه ها هستند ، مصطفی، مجتبی ، مسعود و میثم چهار پسر  خامنه ای همگی طلبه  هستند و گفته میشود مجتبی بیشتر از سایر برادرانش در مسایل دفتر رهبری دخالت میکند . آنچه در این دو مراسم مشترک است فقدان حضورمسولان کشورهای خارجی است که حاکی از ضعیف ترین ارتباط خارجی رژیم است .به گزارش عصر ایران به نقل از بی بی سی جک استراو وزیر خارجه سابق بریتانیا با تایید دعوت از سوی حسن روحانی افزوده است که به دلیل مشکلات خانوادگی نمیتواند در مراسم تحلیف شرکت کند . مجله آمریکایی فارن پالیسی طی گزارشی نوشت ؛ روحانی در ١٠٠ روز اول خود با یک دستور کار دلهره‌آور مواجه است ، او باید به یک اقتصاد بحران‌زده رسیدگی کرده ، یک دولت اتحاد تشکیل دهد ، علامت‌های درست را به خارج از کشور بدهد ، و مشروعیت حکومت را بازسازی کند . اما مهم‌تر از همه ، او باید مقام معظم رهبری را متقاعد کند که این دستور کار ، ارزش تأیید شدن از سوی او را دارد . دغدغه اصلی روحانی ، اقتصاد ایران خواهد بود چون تحریم‌ها ، بانک مرکزی و برخی از صنایع ایران را فلج کرده است .
روزنامه شرق فراکسيون رهروان ولايت را بزرگترين فراکسيون کنونی مجلس معرفی کرده و نوشته است ، فراکسيون رهروان ولايت بزرگترین  فراکسيون کنونی مجلس در اختيار علی لاريجانی است و مرور وقايع تاريخی همين چند ماه اخير بهارستان نشان از آن دارد که حدود ۱۷۰نماينده مجلس اين فراکسيون را همراهی میکنند . فراکسيون رهروان ولايت تمام ۱۲کرسی هيات‌رييسه مجلس نهم را درو کرد ، اين روزنامه  يادآوری کرده که اکنون اعضای فراکسيون رهروان ولايت رياست اغلب کميسيون‌های مجلس شورای اسلامی را در اختيار دارند و روسای کميسيونهای امنيت ملی و سياست خارجی ، صنايع و معادن ، بهداشت و درمان ، برنامه و بودجه ، اصل ۹۰و اجتماعی ، کشاورزی و منابع طبيعی ، قضايی و حقوقی در اختيار اين فراکسيون قرار دارد . رياست علی لاريجانی در ساختار سياسی پارلمان تاثيرگذار بوده است و بدون ترديد میتواند در رای اعتماد به کابينه حسن روحانی ، تعيين‌ کننده باشد . فراکسيون اصولگرايان که برخی از آن به نام فراکسيون اقليت اصولگرا ياد میکنند به عنوان ديگر فراکسيون موثر بر رای اعتماد به وزرای پيشنهادی روحانی نام برده و نوشته ؛ فراکسيون اصولگرايان به رياست حدادعادل به تازگی محورهای مورد نظر برای رای‌اعتماد به کابينه روحانی را فهرست کرده است . سومين فراکسيونی که به نوشته روزنامه شرق میتواند در جريان رای اعتماد به وزرای پيشنهادی روحانی موثر باشد جبهه پايداری است که برخی نيروهای نزديک به احمدی‌نژاد و محمدتقی مصباح يزدی در آن عضويت دارند و بیشترین حملات را به وزرای پیشنهادی کرده اند ، تعداد نمايندگان عضو در جبهه پايداری شايد به زحمت به ۴۰نفر برسد . اصلاح‌طلبان مجلس نهم نيز به نوشته اين روزنامه اگرچه به گفته يکی ، دو نفر از آنها‌ رو به افزايش گذاشته و برخی نيروهای جديد در بهارستان را به خود جلب کرده است اما تعدادشان به زحمت به ۲۰نفر میرسد . این تحلیل کمابیش با تحلیلی که در بخش اول  مقاله در مورد دو جناح اصلی ذکر گردید تشابهات فراوانی دارد .
بخشی از پستهای وزرای پیشنهادی و عملکردهای آنها در ادامه آورده میشوند تا روشن گردد با این رییس جمهور و کابینه اش ، نظام بیشتر تثبیت میگردد و تنها خطر جنگ تا مدتی کمتر شده است . ظریف وزیر امور خارجه پیشنهادی به مدت ٥ سال سفیر و نمایندهٔ دائم رژیم در سازمان ملل متحد بود و نجفی وزیر آموزش و پرورش از بنیان‌گذاران حزب کارگزاران سازندگی است . علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد ، پسر جنتی شورای نگهبان بوده و به رفسنجانی نزدیک است ، گرچه وی از دانش‌آموختگان مدرسه حقانی قم مصباح نیز هست . علوی وزیر پیشنهادی برای اطلاعات در دوره‌های اول ، دوم ، چهارم و پنجم نماینده مجلس بود و از سال  ٦٨ تا ٧٠ معاونت روابط عمومی و تبلیغات سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را بر عهده گرفت ، وی از سال  ٧٩ تا ٨٠ با حکم رهبری به عنوان رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش منصوب شد . زنگنه وزیر نفت پیشین تا  سال ١٣٩٠ عضو مجمع تشخیص مصلحت بود و حکم او  دیگر تمدید نشد ، او هم اکنون عضو بنیاد باران به ریاست محمد خاتمی است . زنگنه یکی از عوامل اصلی امضای قرارداد فروش گاز به شرکت کرسنت امارات است ، این قرارداد ٢٥ ساله به واسطه دلالی و رشوه‌های کلان برخی دلالان ، ١٤ برابر زیر قیمت امضا شد و موجب اعتراض گسترده کارشناسان اقتصادی و نفتی قرار گرفت . روحانی در سال ٨١ بعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی با ارسال نامه‌ای خطاب به خاتمی رئیس جمهور وقت به عملکرد زنگنه عتراض کرده و انعقاد قرارداد را بیرون از چارچوب قانون دانست.
رحمانی فضلی وزیر کشور رئیس دیوان محاسبات کشور ، نماینده دوره چهارم مجلس ، قائم مقام شورای عالی امنیت ملی و معاون اجتماعی ، فرهنگی و رسانه‌ای در دوره  لاریجانی بوده ‌، وی از افراد نزدیک به لاریجانی است . طیب‌نیا وزیر اقتصاد و امور دارائی دکتری تخصصی خود را با عنوان رساله تورم ساختاری در ایران از دانشگاه تهران دریافت کرد که یکسال از دوره دکترا در مدرسه اقتصاد لندن طی شد . وی با توجه به تخصصش در حوزه‌های بخش عمومی ، پول، سیاست‌های پولی ، سیاست‌های مالی و مالیاتی و برنامه‌ریزی اقتصادی از سال ٧٣ به عنوان دبیر کمیسیون اقتصاد دولت وارد کار اجرایی در سطح کلان اقتصاد ایران شد و حضور مستمری را در قالب سیاست‌گذار و تصمیم‌ساز اقتصادی در سه دولت اخیر دارا بوده است . چیت‌چیان وزیر نیرو نخست فرمانده بخش اطلاعاتی سپاه پاسداران در تبریز بود که پس از تشکیل وزارت اطلاعات در سال ٦٢ در این وزارتخانه پست گرفت . دهقان وزیر دفاع پیشنهادی پیش از این مسئولیت‌هایی همچون معاون رییس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولت های هشتم و نهم ، جانشینی وزارت دفاع در دولت‌های هفتم و هشتم و فرماندهی در رده‌های مختلف سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس را در کارنامه خود دارد. طبق گفته واشنگتن پست دهقان طرح حمله به نیروی دریایی آمریکا در بیروت و در سال ١٩٨٣ است . نعمت‌زاده وزیر صنعت و معدن و تجارت رئیس‌ ستاد روحانی در انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری بود که به موتلفه نزدیک بوده و همواره پستهای معاونت وزیر در نفت و پتروشیمی را دارا بوده و فعلا نیز در اکثر پروژه های پتروشیمی در شرکت شخصی خود فعال است . میلی‌منفرد وزیر علوم پس از استعفای مصطفی معین ، سرپرست وزارت علوم شد و محمود واعظی وزیر ارتباطات از کارگزاران سیاست خارجی دوره ریاست‌جمهوری رفسنجانی بوده و اکنون در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام سمت معاونت سیاست خارجی را عهده‌دار است . 
ربیعی  چهره امنیتی که در کشتار و اعدامها مستقیما دست داشته وزیر پیشنهادی کار و تعاون و رفاه معروف به عباد است که معاونت وزارت اطلاعات و مسئول اجرایی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در دوره ریاست جمهوری خاتمی از آخرین مسوولیتهای اجرایی وی محسوب میشود . پورمحمدی نیز همچون ربیعی دستش بخون بسیاری آلوده است وزیر پیشنهادی دادگستری است که در سال ٨٤ از سوی محمود احمدی‌نژاد برای تصدی وزارت کشور به مجلس معرفی و در اردیبهشت ٨٧ برخلاف نظر خامنه ای از این مقام برکنار شد . وزرای پیشنهادی برای ورزش و جوانان ، بهداشت ، کشاورزی ، راه و شهرسازی که مجادله برای انتخاب آنها از اهمیت کمتری نسبت به وزرای گفته شده در بالا داشت نیز همگی در ٣٤ سال گذشته دارای پستهای مهمی بودند . همچنین محمد نهاونديان که سابقه مسئوليت‌های سياسی ، امنيتی ، اقتصادی و ديپلماتيک در دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی و همکاری با گروه‌ها و سياستمداران متعدد از جناح‌های مختلف سياسی را در کارنامه خود دارد ، برياست يکی از حساس‌ترين مناصب دولتی ايران رسيده است . او از اين پس در مقام ریيس دفتر ریيس جمهوری ، بتمام اسناد ، احکام ، مدارک ، مذاکرات و مکاتبات نهاد رياست جمهوری و شخص ریيس جمهوری دسترسی خواهد داشت . او تمام اين مسئوليت‌های کلان سياسی ، امنيتی و اقتصادی را در حالی در اختيار گرفته که با داشتن  کارت سبز اقامت دائم آمريکا را داشته است .
بررسی پستهای قبلی و گرایش های سیاسی وزیران پیشنهادی روحانی نشان میدهد که تیم اقتصادی دولت از حزب کارگزاران سازندگی و حزب اعتدال و توسعه انتخاب شده و دیگر وزارتخانه های کلیدی و سیاسی از جمله وزارت کشور و وزارت اطلاعات ، عمدتا به اصولگرایان رسیده است . اصلاح طلبان با آگاهی از میزان مقاومت حاکمیت ، داوطلبانه اصراری بر حضور در دولت جدید نداشته اند و سعید حجاریان  از امید برای فضای بهتر و تعدیل خواسته های فعالین سخن گفت تا بهر وسیله ای خامنه ای و اصولگرایان را به حسن نیت اصلاح طلبان و ماندن در بخشی از قدرت در آینده امیدوار کند . وزیر پیشنهادی اطلاعات در کابینه‌ حسن روحانی می‌گوید فضایی امنیتی در کشور وجود دارد و افراد برای بیان نظراتشان راحت نیستند .دهقان با اشاره به اهمیت احزاب ، از ضعف فعالیت‌های حزبی در ایران انتقاد کرده و  افزود که عناصر اصلاح‌طلب ، اصولگرا و مستقل همه فرزندان انقلاب هستند و باید در صحنه حضور داشته باشند . وی ادامه داد که صلاحیت رفسنجانی از همه کاندیداهای محترم برای اداره کشور بالاتر بوده و اینکه آقای ‌هاشمی فقط یک سیاستمدار نیست ، او معمار یک تفکر سیاسی  مذهبی است که همیشه به تکلیف میاندیشد.
بررسی سوابق روحانی و وزیرانش نشان از کابینه ای امنیتی و اقتصادی دارد که در  طول ٣٤ سال گذشته همواره دولتهای رژیم دارا بوده که  کشور غنی با مردم مبارزی را به چنین گرداب و بحرانی گرفتار کرده اند . باید پرسید آیا این همان دولتی است که اقشار مردم با رای خود انتظار داشتند با انتخاب روحانی تشکیل گردد تا حتی آزادی نصفه نیمه ای را تحت نام اصلاح طلبی و یا اعتدال بدست آورند و آیا در تمام طول ٣٤ سال گذشته مردم نباید به نتیجه برسند که انتخابات و امید به تغییر سیاست از طرف جناحهای حاکم واهی است !؟ آیا تمام تلاش گروههای سیاسی مستقل خارج کشوری که فریب سران اصلاح طلب را بنوعی خورده و انتخابات را تشویق کردند بهمین نتایج قانعند و هنوز تلاش در توجیه سیاستهای غلط خود دارند ؟ چه کسی بهتر از روحانی میتوانست کشتی به گل نشسته رژیم را که از همه سو دچار بحران شده بود ، با رای مردم ، مجدد بدرون دریا برگرداند تا چه بسا پس از مدتی ، جناحی دیگر که شاید دوباره همان جناح تندرو باشد ، سکان کشتی را بدست گیرد ؟ 
بدیهی است جناح تحت رهبری لاریجانی باید از دولت روحانی دفاع کند وگرچه بدلیل فشار به روحانی برای تایید وزیران در مجلس میتواند ، بیشترین تاثیر را در انتخاب وزیران هوادار خود بگذارد . لاریجانی در مراسم تحلیف روحانی ضمن تبریک بوی اظهار داشت ؛ انتظار مجلس شورای اسلامی از رئیس جمهور همانطور که در تبلیغات انتخابات همه کاندیداها بخصوص رئیس جمهور محترم تبلور داشت ، پایبندی به قانون محور فعالیت قوه مجریه قرار داشته باشد . لاریجانی در بیان انتظارات مجلس از دولت جدید اظهار داشت ؛ امیدواریم کابینه آینده از ظرفیت کافی برای تحقق انتظارات ملی کشور برخوردار باشد . لاریجانی گفت لازم میدانم از دولت های نهم و دهم آقای احمدی نژاد که در ٨ سال سخت خدمت کردند تشکر کنم و آرزوی توفیق برای آنان مینمایم . آیا با سخنان مرد قدرتمند فعلی نظام ، بازهم باید تردیدی در میان کسانی که خودرا جزو اپوزیسیون میدانند ، وجود داشته باشد ؟ این دولتی است که از طرف بخشی از بیت رهبری و برخی از فرماندهان سپاه ، موتلفه و روحانیت سنتی نیز حمایت خواهد شد ، گرچه حزب سازندگی و اصلاح طلبان همراه دولت خواهند بود اما جناح تندرو در صف مقابل به انتظار نوبتش خواهد ماند .
اصولگرایان تندرو و بخشی که تحت نظر مستقیم خامنه ای هستند و مدتی با چراغ خاموش حرکت میکردند ، ابتدا پیرو حمله ولایت فقیه به سران اصلاح طلب بصدا درآمده و در ادامه به انتقاد از وزیران پیشنهادی روحانی که وابسته به جناح سازندگی هستند ، دست به انتقاد زدند و در این میان نمایندگان مجلس فرمایشی با پیروان جبهه پایداری پرچمدار این جریان بودند . حداد عادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس درباره کابینه روحانی گفت ؛ ما در مجموع از این کابینه دفاع میکنیم و امیدواریم این دولت بتواند هر چه سریعتر کار خودش را شروع کند . حداد با بیان اینکه با برخی نزدیکان روحانی و حدود ۱۰وزیر پیشنهادی دیدار داشته‌ایم ، گفت ؛ ما در مجموع کابینه را خوب ارزیابی میکنیم و درعین حال امیدواریم که اعتدال به سرنوشت جامعه مدنی دچار نشود . وی در قسمت دیگر سخنان خود در جمع رسانه های اصولگرا با اشاره به پیش رو بودن معرفی وزرای دولت یازدهم خاطرنشان ساخت که نمایندگان مردم نباید به گزینه هایی که میخواهند مملکت را به ۱۸تیر ۷۸بکشانند رای بدهند . وی با اشاره به اینکه گروهی در مجلس و بیرون از مجلس سعی دارند ۴۹.۷درصد از مردم که به روحانی رای نداده اند را افراطی جلوه دهند ، تصریح کرد هرکس به روحانی رای نداده افراطی نیست ، افراطی کسانی هستند که ۱۸تیر ۷۸و فتنه ۸۸را رقم زدند . البته مصباحی‌مقدم ، سخنگوی فراکسيون رهروان ولايت که فراکسيون اکثريت مجلس است ، از کم‌ توجهی رئيس جمهور جديد به جوانان و زنان در ترکيب کابينه انتقاد کرده است . روزنامه کيهان که تحت نظر نماينده خامنه‌ای منتشر میشود و همچنين روزنامه جوان نزديک به سپاه پاسداران همزمان با روز تحليف و معرفی احتمالی وزرای پيشنهادی روحانی به مجلس از قول احمد جنتی دبير شورای نگهبان و محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضائيه تاکيد کرده‌اند که فتنه‌گران صلاحيت ورود به مناصب نظام را ندارند . محسن غرویان شاگرد سابق مصباح یزدی و چهره تندروی اصولگرا در ارزیابی وزرای معرفی شده برای وزارت کشور و اطلاعات گفت ؛ معمولا روسای جمهور در انتخاب وزرای اطلاعات و کشور با رهبری هماهنگی‌های لازم را قبلا انجام می‌دهند ، تصورم این است که انتخاب این دو وزیر هم در هماهنگی با رهبری صورت گرفته و آقای رحمانی فضلی و علوی میتوانند در راستای انجام وظایف محوله موفق باشند .
نظریات داده شده در مجلس کاملا نشان از جنگ قدرت دو جناح اصلی دارد که چند نمونه از نظریات موافق و مخالف در مورد وزرای معرفی شده گزیده شدند ؛ منصور حقیقت‌پور عضو فراکسیون رهروان ولایت مجلس گفت ؛ از کابینه معرفی شده چهار تا پنج وزیر پیشنهادی در مجلس رای نمی‌آورند . باهنر نايب رئيس اول و علاءالدين بروجردی ، رئيس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس ، در اظهارنظرهای جداگانه‌ای پيش‌بينی کرده‌اند که اکثر قريب به اتفاق وزرای پيشنهادی روحانی ، موفق خواهند شد رأی اعتماد مجلس را بدست بياورند . بروجردی همچنين افزود که روحانی با ارائه ليست وزرای پيشنهادی خود در مراسم تحليف ، زرنگی و قدرت برنامه‌ريزی خود را نشان داد . مطهری نماينده مجلس در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق از دخالت وزارت اطلاعات و نهادهای امنيتی جمهوری اسلامی در بررسی صلاحيت وزرای پيشنهادی روحانی به مجلس خبر داد . وی گفت سخنان تعدادی از نمايندگان عليه وزرای پيشنهادی جز از طريق دسترسی به اسناد وزارت اطلاعات امکان‌پذير نبوده است . لاریجانی با تایید زمانی سخنان مطهری با گفتن اینکه ممکن است اطلاعاتی از بیرون به نمایندگان داده شود و تاثیرگذار باشد ، غریب نیست و ما حتی از کسانیکه اطلاعات را داده‌اند ، تشکر می‌کنیم چون به باور ما مجلس باید در مورد هر وزیر اقناع شود و سپس رای دهد که این اتفاق نیز افتاد .
حسین شریعتمداری که خط خامنه ای و تندروان را دنبال میکند از قافله انتقاد از وزرا عقب نمانده و در ستون یادداشت روز روزنامه کیهان از نمایندگان خواست به تعدادی از وزرای پیشنهادی روحانی رای ندهند . شريعتمداری از بيژن زنگنه وزير پيشنهادی نفت بعنوان فردی که در دوران تصدی چندين و چند ساله وزارت نفت ، پرونده‌های مفتوح و پاسخ نداده‌ای از انعقاد قراردادهای خسارت‌آفرين و بعضا شبيه ترکمنچای داشته نام برده است . به نوشته وی ، زنگنه از جمله در قرارداد ننگين کرسنت ، گاز ايران را بدون طی مراحل قانونی و از طريق واسطه‌های رشوه‌دهنده با ۱۴برابر زير قيمت روز به طرف خارجی واگذار کرده است .  کیهان همچنين از نعمت‌زاده ، وزير پيشنهادی برای وزارت صنعت ، معدن و تجارت بعنوان صاحب يک شرکت تجاری بزرگ در حوزه نفت با درآمد و ثروت نجومی نام برده است . البته سخنان شریعتمداری دور از واقعیت نیست کما اینکه خود وی و سایر بیت رهبری ، فرماندهان سپاه و دیگر مسولان در ٣٤ سال گذشته از این خوان یغما از طریق رانت بهره های فراوانی برده اند . نعمت زاده و زنگنه و دیگر مسولان رده بالای سابق نفت که جزو لایه های قدرت رفسنجانی بوده و ماشین امضای وی برای گرفتن کمیسیون از شرکتهای خارجی بودند ، هیچگاه خود را آلوده سیاسی اصلاح طلبان نکردند و همواره بفکر جیب خود بوده و اکنون در بخشی از پروژه های نفتی و پتروشیمی فعالند . بویژه نعمت زاده که همواره مطیع مسولان رده بالا و فحاش به مسولان زیردست بوده و وابستگی به موتلفه داشته ، مدتی با احمدینژاد نیز کار کرده و اکنون در اکثر پروژه های پتروشیمی و صادرات محصولات آنها فعال است.
بروجردی ریيس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس نهم ديگر نماينده وابسته به جناح اصولگرا است که روزنامه کيهان از قول او نوشته است ؛ زاويه‌ دار نبودن کسانیکه بعنوان وزير پيشنهادی معرفی می‌شوند با رهبری انقلاب ، شرط لازم مجلس برای رای اعتماد به وزراست . همزمان محمدکاظم انبارلويی دبير سياسی موتلفه اسلامی در سرمقاله رسالت خواهان محاکمه موسوی و کروبی به اتهام کشته شدن ۲۲تن از هواداران‌شان در جريان اعتراضات سال ۸۸شده است ، که نشان از عدم تفاهم باهم حزبی خود عسگراولادی دارد . اخبار دیگری حاکی از این است که جناح تندرو با درپیش بودن انتخاب وزرا ، از درون رسانه ها ، مجلس و غیره به تکاپو افتاده تا قدرت بیشتری را از دست ندهند . امام جمعه موقت تهران بدلیل اهمیتی که دانشجویان دارند به رییس جمهور منتخب توصیه کرد که از انتخاب وزیر علوم یا روسای دانشگاه‌هایی که بوی فتنه می‌دهند ، جلوگیری کند . احمدی‌نژادی که تا چندی پیش از صلح و مذاکره سخن میگفت برای عقب نماندن از یاران جبهه پایداری در پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران ، مساله فلسطین را مساله اصلی جهان قلمداد کرد و گفت ، برخی فکر میکنند یک اتفاقی افتاده و باید از آن عبور کرد یا اینکه یک مقداری از این سرزمین را به آنها بدهیم و مقداری دیگر را به فلسطینی‌ها ، در حالیکه این یک ساده‌لوحی و ساده‌اندیشی تاریخی است . وی گفت شما بهرکسی میتوانید اهانت کنید و هر حقیقتی را منکر شوید اما به محض اینکه به دایره صهیونیسم نزدیک میشوید همه کشورهای غربی با همه توان قیام میکنند . بیجهت نیست که خامنه‌ای بدلیل خدمات گذشته با صدور حکمی محمود احمدی‌نژاد را به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب میکند . در حکم انتصاب خطاب به محمود احمدی‌نژاد آمده است که با توجه به تلاش با ارزش هشت ساله جنابعالی در مسئولیت خطیر ریاست جمهوری اسلامی و تجارب فراوانی که در این مورد اندوخته‌اید ، شما را به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب مینمایم.

پایان بخش دوم
محمد ایرانی ٢٨ مرداد ١٣٩٢

درسی که باید از پیچیدگی مافیای طبقه حاکم فرا گرفت - بخش اول

درسی که باید از پیچیدگی مافیای طبقه حاکم فرا گرفت - بخش اول 
محمد ایرانی
انتخابات اخیر که مهر حکم ولایت فقیه مبنی بر تایید انتخاب روحانی بعنوان رییس جمهور آینده نظام جمهوری اسلامی را بهمراه داشت ، برای کسانیکه به آینده کشور خود مهر میورزند ، درسهای مهمی را نیز بدنبال آورد . باید آموخت که هنوز شناخت دقیقی نسبت به تغییرات طبقه حاکم وجود نداشته و بسیاری از تحلیلها نسبت به آنها اشتباه بوده ، همچنانکه این شناخت نسبت به اقشار گوناگون کشور نیز بدست نیامده است . این انتخابات نشان داد که جناحهای حاکم با وجود جنگ قدرتی با یکدیگر به حفظ نظام خود علاقمند بوده و سرنوشت صدام و دیگر سران دیکتاتور سقوط کرده منطقه را آویزه گوش خود دارند . هرچند هنوز هم برخی از جناحها برهبری کسانی همچون سلیمانی فرمانده سپاه قدس ، برخی از بیت رهبری و مصباح جبهه پایداری برای راندن دیگر اصولگرایان از قدرت به ادامه پروژه هسته ای و ایجاد بحران در منطقه چسبیده و از امکان جنگ با اسرائیل و غرب نیز باکی ندارند . اما گروههای دیگر اصولگرا برهبری کسانی همچون لاریجانی ، موتلفه ، برخی از بیت رهبری ، روحانیت سنتی و برخی دیگر از فرماندهان سپاه که خواهان حفظ منافع بدست آمده خود هستند ، درپی مشکلات فراوانی که براثر تحریم غرب گرفتار شده و شدیدا نگران افزایش نارضایتی داخلی اند ، توانستند خامنه ای را وادار کنند از سیاست تندروی دست کشیده وبه سیاست اعتدال تن بدهد .
نگاهی به تحلیلهای گوناگون داخل و خارج کشور حاکیست که کمتر کسی پیش بینی نتایج انتخابات را نموده بود ، بویژه پس از انتخابات ٨٤ و ٨٨ که با تقلبهای فروان برای انتخاب کاندید مورد نظر ولایت فقیه و دیگر اصولگرایان همراه بود . عدم کاندیدایی خاتمی بهمراه رد صلاحیت رفسنجانی و کناره گیری عارف بعنوان تنها کاندید اصلاح طلب ، موجب گشته بود که سران اصلاح طلب داخل و خارج کشور همچون تاجزاده ، حجاریان ، گنجی ، مهاجرانی ، مزروعی و دیگران که شدیدا مدافع انتخابات بودند ، ناامید گردند . گرچه رفسنجانی و خاتمی با اطلاعاتی که در روزهای آخر کسب کرده بودند ، محور را برپشتیبانی از روحانی ای قرار دادند که با آنها قرابتی داشت ، اگرچه وی بعنوان ٣٤ سال مهره امنیتی و ایفای نقش مجری پروژه هسته ای ، همین قرابت را با برخی از اصولگرایان و رهبری نیز داشت . واقعیت اینکه جنگ قدرتی جناحها که منجر به کنترل سیاستهای کشور بدست جناح تندرو شده بود ، بحران اقتصادی و سیاسی را عمیقتر و امکان جنگ را افزایش داده بود و خامنه ای دیگر ابرقدرتی نبود که جریان را کنترل نماید . درست است که سردمداران دو جناح بدلیل حفظ ولایت فقیه ، اندکی پس از سخنان رهبر مبنی بر وحدت و عدم افشاگری یکدیگر کوتاه میآمدند ، اما آنها پس از مدتی دوباره بروی هم شمشیر کشیده و میکشند . 
در مقالات پیشین که جناحهای  حاکمیت و جنگ قدرتی آنها مورد بررسی قرار گرفت ، خامنه ای را در سالهای اخیر بدلیل عملکردهایش رهبری نه بعنوان ابرقدرت ، بلکه  متاثر ازجناحهای متمایل به بخش تندروتر میدانست .، درحالیکه خمینی همواره موازنه قدرت را در بین دو جناح اصلی نگاه میداشت . با وجودیکه بنظر میرسید که حمایت کامل خامنه ای از جناح تندرو خطر جنگ مقطعی را افزایش میدهد ، اما تصور نمیشد که جناح لاریجانی ، موتلفه و دیگر اصولگرایان بتوانند خامنه ای را بسمت تحلیلهای خود برگردانده و جناح تندرو را عقب برانند وگرچه در آینده بازهم دوجناح حاضر به عقب نشینی نبوده و تلاش خواهند کرد که به قدرت بیشتری دست یابند . تحلیل مقالات گذشته مبنی براین نبود که سرنوشت انتخابات و سیاست جناح تندرو فعلا راکد میشود ، این موضوع طبیعی است چراکه اطلاعات  دقیق از داخل حاکمیت به بیرون درز نکرده و تنها از طریق اخبار و عملکردهای مسولان رژیم تحلیلی داده میشود و امکان اشتباه همواره وجود دارد . 
باید باور کرد که جناحهای حاکمیت باتوجه به قدرت مطلقه درون کشور و تکیه بر آگاهان خود مسائل را تجزیه و تحلیل نموده و اگر بتوانند غرور کاذب قدرت مطلقه را ازخود دور کنند ، به تغییراتی در سیاست دست زده تا نظام را حفظ نمایند . در جریان انتخابات تندروان موفق شدند با تایید همه جناحهای خود سران اصلاح طلب و رفسنجانی را رد صلاحیت نمایند تا از میان آنها تنها عارف ، اصلاح طلب دست دومی و روحانی ای که هیچگاه اصلاح طلب نبود ، بمیدان آیند . حتی تا چند روز پیش از انتخابات بنظر میرسید که انتخاب جلیلی بعنوان احمدینژاد مطیع برای ادامه سیاستها ممکن باشد ، اما باید بهمراه ترس از شورش داخلی و بحران اقتصادی ، اخطارهای جدی از سمت غرب مبنی بر لبریز شدن کاسه صبر به حکومت رسیده بود که باید تغییری در سیاستها ایجاد نمایند . گرچه رهبری با تکیه بر دولت احمدینژاد و فرماندهان سپاه بویژه سپاه قدس به سیاست کش دادن مذاکرات هسته ای ، تقویت گروههای حزب الله و حماس ، کمک به رژیم اسد و ایجاد بحرانهایی در سایر کشورها شدیدا علاقمند بود ، اما مسولان درجه اول بادرک جدی بودن تحریمها و بویژه محدودیت فروش نفت و انتقال ارز حاصل به اثر عمیق آن بر بودجه کشور پی بردند و قانع شدند که باید در سیاستهایشان تجدیدنظر نمایند . البته نباید فراموش کرد که بحران اقتصادی در داخل کشور که امکان زندگی حتی زیر فقر را مشکل کرده بود ، خود یک عامل اصلی در تجدید نظر سیاستهای طبقه حاکم بشمار میرفت .
دانش مبتنی بر مبارزه طبقاتی همواره زمانی خودرا اصلاح میکند که در پراتیک اجتماعی مورد محک قرار گیرد و طبیعی است نهادهای متشکل سیاسی کارگران و بخشی از اقشار سوسیال دموکرات و متوسط که خواهان تغییر کیفی جامعه هستند ، در پروسه مقابله با تشکیلات و بافتهای طبقه سرمایه دار قادر خواهند بود که تحلیلهای دقیقتری بدهند . افراد و گروههای سیاسی پراکنده و کوچک تنها به صرف اخبار و عملکردهای جناحهای حاکم ، توانایی تحلیل دقیق را نخواهند داشت ، بویژه آنکه از جامعه جدا و ایزوله باشند و این موضوع برای افراد و گروههای خارج کشور نیز کمابیش صدق میکند . قابل توجه اینکه بسیاری از افراد و گروههای سیاسی و بویژه خارج کشوری که آزادانه تر تحلیلهایشان را در سایتها ارائه  میدهند ، همچنان  طوری رفتار میکنند که از پیش مسائل را دانسته و بدون توجه به تحلیلهای اشتباه و متناقض ، سخنان پیشین را توجیه و سپس به  تفسیرهای جدید که بازهم مملو از اشتباه و تناقض است ، میپردازند . باید همواره براحتی پذیرفت که بخشی از تحلیل و عملکردهای گذشته اشتباه بوده و آنها را با توجه به فاکتهای بعدی اصلاح نمود ، وگرنه نه تنها به تفسیرهای مکرر غلط دچار شده ، بلکه مهمتر از آن هواداران و خوانندگان شان را به سرعت از دست میدهند . نگاهی به تغییرات و تحلیلهای گاها متناقض گروههای سیاسی بازمانده از گروههای پیشین از جبهه ملی تا نهضت آزادی ، از فداییان تا مجاهدین ، از جمهوریخواه تا سلطنت طلب و از دموکرات تا سکولار که خودرا مدعی و وارث گذشته میدانند ، درستی موضوع بیان شده را اثبات میکند . بنابراین در ادامه تلاش میشود تا با تکیه بر اخبار جدید و عملکردهای جناحهای حکومت و نقش اقشار مردم در تغییرات سیاستی یکماه اخیر به اصلاح تحلیلهای گذشته پرداخت .
در تحلیلهای گذشته در غیاب باند رفسنجانی و سران اصلاح طلب در قدرت ، اصولگرایان در دو جناح اصلی طبقه بندی شده بودند که مابقی آنها که خودرا مستقل میدانند در میان این دو جناح در گردشند و حداقل خودرا به ولایت فقیه منتسب دانسته و همچون سران اصلاح طلب حفظ نظام الویت اصلی آنهاست . جناح تندروتر شامل برخی از بیت رهبری به سردمداری مجتبی و طائب ، بخشی از فرماندهان سپاه بویژه سپاه قدس و بسیج همچون قاسم سلیمانی و نقدی ، جبهه پایداری بسرکردگی مصباح و برخی از مجریان قتلهای زنجیره ای و کشتار ، برخی از مسولان  و وزرای دولت احمدینژاد همچون مصلحی و نجار ، برخی از ائمه جمعه همچون علم الهدی و احمد خاتمی ، جنتی عضو شورای نگهبان و سرانجام کسانی همچون شریعتمداری کیهان که باور دارند حفظ نظام با شدت سرکوب مخالفین در داخل کشور ، پیشبرد پروژه هسته ای باهر قیمتی ، ترور مخالفین در خارج کشور ، جایگزینی هرچه بیشتر قوانین شرعی بجای همین قوانین عقب افتاده فعلی ، کمک به گروههای تروریستی بین المللی برای ایجاد بحران ، جایگزینی واردات رسمی و قاچاقی بجای تولید عملی است .
جناح دوم در قیاس با اصلاح طلبان تندرو محسوب شده اما در مقابل جناح اول چنین نبوده و خودرا دارای سیاستهای معقولتری میداند . این جناح شامل باند لاریجانی ها ، گروه موتلفه ، بخشی از بیت رهبری از جمله ولایتی و ناطق نوری ، برخی از  ائمه جمعه ، بخشی از فرماندهان سپاه و بسیج ، روحانیت سنتی و غیره است که باور دارند حفظ نظام با سرکوب کنترل شده مخالفین برای کاهش شدت فشار غرب برای حقوق بشر ، پیشبرد پروژه هسته ای بدون عبور از خط قرمز قدرتهای بزرگ ، رعایت قانون اساسی فعلی ، کنترل گروههای تروریستی بطوریکه با منافع قدرتهای بزرگ مغایرت نداشته باشد ، واردات و ادامه بخشی از تولید و پروژه های صنعتی عملی است . برخی از عملکردهای مشابه دو جناح اصلی شامل استفاده از رانتهای دولتی ، افزایش مصرف مواد مخدر و مشروبات برای منحرف کردن جوانان از تقابل با حاکمیت ، اشاعه دلالی و فساد در جامعه ، وابسته کردن هرچه بیشتر مردم به دولت و حاکمیت میباشند . گروه احمدینژاد که وابستگی به جبهه پایداری داشته ولی در حال کنار رفتن از قدرت است ، همچنان دشمن اصلی جناح دوم و همچنین رفسنجانی و سران اصلاح طلب میباشند . گرچه خود احمدینژاد تلاش دارد گروه متمایل بخود را حفظ نموده و جبهه جدیدی را باز کند ، اما بنظر میرسد بیشتر آنها جذب دیگر قدرتهای جناحی خواهند شد .  در این میان ولایت فقیه بیتی دارد که از مسولان و مشاوران مختلفی تشکیل شده که شاید تعداد آنها از هیات وزرا بیشتر باشند و اکثر آنها گرایشاتی به دو جناح اصلی دارند ، اما هستند برخی از آنها که بهمراه مسولان دیگری همچون ضرابی رییس صدا و سیما و حداد عادل و گلپایگانی تنها به خط مشی ولایت فقیه میپردازند .
امروزه هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که علاوه بر مسائل داخلی ، متاثر از سیاستهای خارج از آن کشور نباشد و این بیشتر بدلیل منافعی است که کشورهای قدرتمند در جهان دنبال میکنند و بهمین دلیل پشتیبان دیکتاتورهای بومی هستند . حتی مردم کشورهای آمریکا و اروپای  غربی که بدلیل مبارزات داخلی با طبقه حاکمه خود و بدلیل رشد اقتصادی گذشته و سیاستهای استعماری دولتهایشان نسبت به کشورهای عقب مانده ، از تسهیلات بسیار خوبی در جهت رفاه ، بهداشت و فرهنگ جامعه برخوردار شدند که اکنون باید بدلیل سیاستهای صندوق توسعه پول از بسیاری از تسهیلات گذشته چشم پوشی نمایند . دیگر به رهبران کره شمالی ایرادی نیست اگر مردم کشورشان را در فقر و دور از تمدن جهان نگاه میدارند ، ولی آنها مجوز ساخت بمب هسته ای را ندارند . مردم افغانستانی که فاقد نفت و دیگر منابع اقتصادی اند ، نباید دور از سیاستهای توسعه طلبانه قدرتهای بزرگ زندگی کنند . سران برزیل و دیگر کشورهای منطقه به بهای فقر روز افزون مردم کشور باید به سیاستهای نیولیبرالیستی در جهت سرمایه گزاریها تن دهند . دیکتاتورهای کشورهای عرب به بهای کشته شدن بسیاری از مردم کشورشان تغییر میکنند ، اما بازهم دخالت علنی و یا تحت پوشش قدرتهای بزرگ اجازه انتخاب نحوه حکومت را به آن مردم نمیدهند . مهم نیست که مسولان جمهوری اسلامی نیز که سرکوب شدید مردمش را ٣٤ سال است بشدت دنبال کرده و اسنادش بویژه در سال ٨٨ بهمه جهان ارسال گردید ، ولی نباید پا را فراتر از خط قرمز قدرتهای بزرگ بگذارند . اما آنچه مایه امیدواری است اینکه مردم همه کشورها در سالهای اخیر که رسانه ها و امکانات ارتباطی افزایش یافته ، به مبارزه شدیدتری علیه حکومت بومی و همچنین قدرتهای بزرگ دست زده و خواهند زد .
سیاست خارجی مسولان رژیم چه زمانیکه با صدام جنگید و غرور کاذب هردو دیکتاتور موجب ویرانی دو کشور و فقر مردم دو کشور گردید و چه در ادامه که به تقویت گروههای تروریستی پرداخت ، موجب گردید تا دیگر دشمنی اعراب با اسرائیل به دشمنی آنها با رژیم تبدیل شده و درآمد سرشار نفتی همه صرف خرید انبوه سلاحهای کشتار جمعی گردد . دولت احمدینژاد با زنده کردن هولوکاست بیشترین خدمت را به چنین سیاستی نمود و بهمین دلیل پشتیبانی سران تندرو اسرائیل را بهمراه داشت که روحانی رییس جمهور بعدی حتی بدلیل امکان پیش گرفتن سیاستهای متفاوت و متعادل تر ، فاقد آنست .  در هر حکومت دیکتاتوری جناحهای متفاوتی هستند که برای کسب قدرت بیشتر مالی و سیاسی بایکدیگر در جنگ قدرتی اند و سخنان متفاوت آنها بدلیل سیاستهای متفاوت آنهاست که این موضوع موجب تناقض تحلیلهای اپوزیسیون میگردد . این موضوع در کشورهای غربی پیشرفته و دیگر قدرتهای بزرگ شرقی نیز صادق است که جناحهای مختلف حکومت بایکدیگر درجنگ قدرتی بوده و بسته به منافع خود در تماس با جناحهای همگروه خود در کشورهای دیکتاتوری هستند . آنچه اهمیت دارد اینکه نباید سخنان جناحهای مختلف مسولان این کشورها را در یک جهت دانست ، مثلا برخی از جناحهای قدرتهای بزرگ موافق ادامه تحرکات برخی مسولان تندرو رژیم جمهوری اسلامی بوده و آنها را تقویت میکنند تا به منافع سرشار خود در منطقه دست یابند . البته برخی دیگر از مسولان کشورهای قدرتمند در پی سیاستهای دیگری در پی کنترل تندروان رژیم بوده ولی همچنان حفظ نظام را با قدرتیابی دیگر جناحها دنبال میکنند . اما چون همواره وحدت جناحهای مسولان کشورهای قدرتمند بایکدیگر بیشتر از مسولان کشورهای دیکتاتوری است ، سران دیکتاتور فریب غرور قدرت خودرا خورده و همچون صدام و یا مبارک به طرق متفاوت سقوط میکنند . باید منتظر ماند تا دریافت که نقشه دیکتاتورها و کشورهای قدرتمند غربی و شرقی برای آینده کشور ایران و دیگر کشورها چیست !
دگرگونی نظام یک کشور بناچار باید از درون ملت همان کشور سرچشمه گرفته و تا آنها نخواهند خود موجب تغییر در کشور خود گردند ، حاکمان دیکتاتور به توسط  بافتهای داخلی که ایجاد کردند و با تکیه بر پشتیبانی قدرتهای بزرگ ، سرنوشت کشور را رقم  خواهند زد . بنابراین آینده کشور ایران بستگی به ترکیب اندیشمندان و اقشار گوناگون که دارای منافع مشترک با یکدیگرند ، بستگی خواهد داشت و این موضوع تفاوتی نمیکند برای ایرانیانی که در داخل و یا خارج کشور زندگی میکنند ، اگر تاکتیکها و استراتژی مشترک داشته باشند . طبیعی است که ایران مستقل و دارای دموکراسی متعلق بهمه ایرانیان داخل و خارج کشور خواهد بود ، منتهی برای رسیدن به چنین ایرانی تاکتیکها و استراتژی هماهنگ تنها توسط بخشی از اقشار و نه همه ملت مورد پذیرش بوده و سایرین با تاکتیکها و استراتژی مختلف درپی منافع گروهی و طبقاتی خود بوده و در آن جهت کوشش خواهند نمود . تا زمانیکه نهادهای مستقل اقتصادی و سیاسی اجتماعی بخش اول شکل نگرفته ، بسیاری از افراد و گروههایش مدام دنباله رو تشکیلات و بافتهایی خواهند بود که از درون اقشار متوسط و طبقه حاکم ایجاد شده است . در پروسه ایجاد نهادهای مستقل است که بتدریج دامنه و وسعت این بخش افزایش یافته و بتدریج توانایی جذب دیگر اقشار را خواهند داشت .
در طول ٣٤ سال گذشته مسولان نظام توانستند علاوه بر ایجاد گروههای منظم سیاسی ، اقتصادی ، نظامی و اجتماعی درون طبقه حاکم یعنی سرمایه داری ، توانستند تشکیلات خودرا در درون طبقه کارگر و دیگر اقشار متوسط نیز بسط دهند . بااین ترتیب تشکیلات ایجاد شده فعلی که همگی بنوعی وابسته به جناحهایی از درون حاکمیت بوده و تفکر متکی به آنها را تقویت میکنند توانسته اند ، کنترل طبقه کارگر و دیگر اقشار را در دست گیرند . مهمترین تشکیلات ایجاد شده درون طبقه سرمایه دار عبارتند از ؛ تشکیلات مذهبی ازجمله جامعه روحانیت و روحانیون و دیگر گروههای مذهبی ، تشکیلات اقتصادی ازجمله انجمنهای صنفی بویژه در بازار و انجمنهای مربوط به کارفرماها بهمراه اتاق اصناف و معادن و صنایع  و همچنین تشکیلات تحت عنوان خیریه و بنیاد و نامهای دیگری که به چپاول منابع اقتصادی کشور مشغولند . تشکیلات سیاسی شامل ؛ بیت رهبری ، موتلفه ، مجاهدین انقلاب اسلامی ، مشارکت ، جبهه پایداری ، سازندگی ، حزب اعتدال و توسعه ، که بطورکلی آنها تشکیلاتی هستند که توسط مسولان رده یک نظام همچون خامنه ای ، رفسنجانی ، لاریجانی ، عسگراولادی ، مصباح ، نبوی و بطور کلی سران اصلاح طلب و اصولگرا ایجاد شده اند و سرانجام بخش اطلاعاتی و نظامی که تشکیلاتی زیر نظر سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و مشابه کار میکنند که بخش سرکوب داخلی ، ترور و بحرانها را در دیگر کشورها دنبال میکنند . همه این تشکیلات گوناگون که بنوعی دارای ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی و حتی نظامی هستند ، توانسته اند ضمن جذب گروهها و اقشار سرمایه داری و خرده بورژوازی به جذب بخشی از کارگران و دیگر اقشار متوسط در میان بافتهای خود دست یابند . البته بدلیل  اهمیتی که طبقه کارگر دارند نیروی بیشتری برای کنترل کارگران پیشرو بعمل آمده که این تشکیلات ازجمله خانه های کارگر ، انجمنهای اسلامی ، حزب کار و دیگر تشکیلات ایجاد شده توسط دولت احمدینژادهستند که تلاش دارند تا مبارزات کارگران را منحرف نموده و آنرا در قالب جنگ قدرتی جناحها پیاده کنند و باکی نیست اگر در این میان تکه نانی هم گیر کارگران بیاید ، گرچه قوانین پیاده شده در طول ٣٤ سال گذشته همواره برضد کارگران بوده است . دانشجویان نیز همچون کارگران اهمیت بسیاری برای مسولان نظام دارد تا آنها را کنترل نمایند ، چراکه متحد طبیعی کارگران برای ایجاد جنبش نیرومند مخالف نظام هستند و بهمین دلیل تشکیلات گوناگونی در میان دانشجویان و برای کنترل آنها توسط جناحهای حکومت شکل گرفته اند . سایر بافتهای تشکیل شده جناحهای حکومت در درون  معلمان و استادان ، وکلای دادگستری و قضات ، خبرنگاران ، زنان و حتی گروههای مذهبی و نژادی میباشند که توسط نمایندگانی از جناحهای حاکم توانسته اند تفکری را جانشین کنند که مبارزات این اقشار را در جهت حفظ نظام منحرف نمایند . بی جهت نیست که امروزه بیشتر مبارزات اقشار مختلف و کارگران در قالب روشهای اصلاح طلبی ویا مذهبی تعبیر شده و مسولان نظام تلاش دارند تا ثابت کنند که تفکر اصلاح طلبی ویا اصولگرایی تمایل اکثریت مردم ایران است .
مافیای طبقه حاکم در طول ٣٤ سال گذشته که پیوسته ناظر جنگ قدرتی جناحهای خود بود ، همواره هوشیار بود که ضمن سرکوبی اقشار مخالف ، جایگزینهای تفکری را برای لایه های مختلف مردم ایجاد کند تا قادر باشد از بروز یک جنبش نیرومند جلوگیری نماید . چند سال اول حکومت صرف ازبین بردن بیرحمانه لایه های باقیمانده از دوران سلطنت گذشت که بنوعی مورد تایید اقشار گوناگون از جمله چپ قرار گرفت تا حکومت بپا خواسته مجوز سرکوب خشونت بار را برای مخالفان بعدی داشته باشد . سپس به پاکسازی باقیمانده جبهه ملی و نهضت آزادی و گروه بنی صدر که پایه های اولیه حکومت را محکم کرده بودند پرداخت و این امر نیز در کمال خواب خرگوشی چپ بگمان متلاشی شدن بورژوازی وابسته انجام گرفت . تا نوبت به چپ باورمند به سوسیالیسم تخیلی و یا راه رشد غیرسرمایه داری رسید که در طول سه سال گمان میکرد پایه های خود را در اقشار متوسط و کارگران محکم کرده است . کارگران که توانسته بودند در طول این چند سال به بخشی از خواسته های خود رسیده و با تبلیغ سوسیالیسم تخیلی دلخوش جایگزینی مدیران اعزامی و گاها مدیری از درون خود کارخانه ها بجای صاحبان سرمایه پیشین برای کنترل تولید بودند ، مهمترین همراه خودرا با تلاشی آگاهان کارگری و چپ از دست دادند . بانیان رژیم که بتدریج نحوه اداره کشور را فرا میگرفتند ، با تکیه بر ولایت فقیهی خمینی که دست ماکیاول را از پشت بسته بود ، ضمن سرکوب و کشتار شدید همه مخالفان ، تشکیلات جایگزین مبتنی بر اسلام فقاهتی را در همه اقشار جایگزین کردند تا آنها بزرگترین پشتیبان رژیم در حفظ نظام گردند . این چنین بود که تفکر حکومت کارگری ، سوسیالیسم ، دموکراتیسم و ایجاد نهادهای کارگری ، دانشجویی ، زنان ، معلمان ، اقلیتهای نژادی و زبانی ، حقوقدانان ، خبرنگاران و دیگر نهادها فراموش گشته و تشکیلات وابسته مبتنی برجناحهای حکومت جایگزین گردید و این نوع از تفکر همچنان عمدگی خودرا حفظ کرده است . با این ترتیب اکثریت اقشار مردم ناچار شده اند تا مخالفتهای خودرا از درون یکی از بافتهای  دارای مجوز فعالیت چه اصلاح طلب ، چه پوپولیسم و چه حتی اصولگرا بیابند تا کلیت نظام هیچگاه زیر سوال نرود . فساد ، اختلاس ، فرار از کشور ، خرید سکه و دلار ، دلالی ، مواد مخدر ، مشروبات الکلی ، مواد نیروزا ، فحشا برای گذران زندگی ، طلاق و پاشیدن کانون خانوادگی ، نبودن نهادهای مدنی و حقوقی و سیاسی موجب شده که مردم کمتر بفکر تلاشی رژیم بیفتند و به هر تغییر حتی جزئی راضی باشند .
جریانهای ٣٤ سال گذشته حاکیست که نیروهای امنیتی و سپاهی بیشترین تاثیر را در شکل دهی بافتها و تفکر حاکم بر آنها را در همه جناحهای حاکمیت ایجاد کرده و در تمام مدت تلاش کرده اند تا این خط اصلی را به تفکرات گروهی تزریق کنند . از امثال حجاریان و گنجی که موسس سپاه بودند تا نبوی و تاجزاده که بعدها به اصلاح طلبان معروف شدند ،  از رفسنجانی که خود همواره شخص اول و دوم کشور و قدرت دهنده به سپاه پس از جنگ بود تا خامنه ای که سپاه و وزارت اطلاعات را به قدرت اصلی تبدیل کرد و سرانجام مهدوی کنی و مصباح که در سالهای اخیر پایه گزار برخی از نیروهای بازجو و امنیتی و سپاه در به اصطلاح دانشگاههای خود بودند . انتخاب روحانی که مورد تایید ولایت فقیه و مسولان رده اول کشور انجام گرفت ، در حقیقت جایگزین کردن خط اعتدال با خط اصلاح طلبی است تا علاوه بر حذف فیزیکی اصلاح طلبان اصلی ، خط فکری آنها نیز بفراموشی سپرده شود . روحانی هیچگاه خودرا اصلاح طلب ندانسته و با دیگر همفکران حزب اعتدال و توسعه را تاسیس کرده است که عملکردش نه کاملا مطابق بافت سازندگی رفسنجانی است و نه قرابتی با بافت اصلاح طلبی دارد ، گرچه این تشکیلات با خط جناح تندرو نیز هماهنگی ندارد .
انتخابات همواره منطق ٣٤ ساله حاکمیت نظام بوده تا توجیهی برای غرب در همراهی و پذیرش مردم از حاکمیت  باشد و لذا سران اصلاح طلب موضوع انتخابات را چنان برای هرگونه تغییرات عمده کردند که برای برخی از اپوزیسیون خارجی نیز بعنوان استراتژی پذیرفته شد . خامنه ای که حتی با تکیه برقدرت نظامی سپاه یارای مقابله با اصلاح طلبان با آرای انتخاباتی نبود با تقلب پیروز شد و جناح اصلاح طلب و رفسنجانی را کنار زده تا احمدینژاد سرسپرده که در دروغگویی و تکیه بر پوپولیسم دست گوبلز را از پشت بسته ، قدرت مطلق حاکمیت را به جناحهای اصولگرا و بویژه تندرو منتقل نماید . اما دولت احمدینژاد بتدریج خواستار کم کردن قدرت روحانیت سنتی و اصولگرایانی همچون موتلفه و گروه لاریجانی را پیش گرفت تا مصباح و برخی از فرماندهان سپاه را جایگزین آنها نماید . این قدرت جدید در ادامه در مقابل خود خامنه ای قرار گرفت تا اکثریت جناحهای اصولگرا که از نیروهای امنیتی و سپاه منشا میگردند در غیبت رفسنجانی و سران اصلاح طلب در مقابل هم قرار گیرند . اما  خامنه ای بدلیل اثر گزاری عمیق تحریمها و شکست در امور سیاسی و نظامی ازجمله رابطه با سایر کشورها و بحران سازی سپاه قدس ناچار شد تا مجددا به حربه انتخابات متوسل گردد تا باردیگر بحران اقتصادی موجود که امکان طغیان اقشار گوناگون و کارگران را پیش رو داشت ، حل کند . تحلیل گذشته تا اینجا متفاوت نیست ، بلکه درک نشده بود که ادامه سیاستهای جناحها در طول مدت انتخابات چرخش خورده و در جهت کنترل جناح تندرو پیش خواهد رفت ، هرچند روشن نیست که این سیاست تا چه زمانی توسط دو جناح قابل کنترل خواهد بود ! امید است که همه مبارزان ، اندیشمندان ، کارگران آگاه ، اقشار سوسیال دموکرات ، اپوزیسیون و ایرانیان خارج کشوری نیز عملکردهای خود را با تکیه بر واقعیتها منطبق کرده ، بکوشند تا از تکرار اشتباهات جلوگیری و به افزایش نهادهای مستقل بیافزایند تا تنها راه سرنگونی نظام میسر گردد .
زمانیکه ناطق نوری در زمان رای دادن به سوالی در مورد انتخابات واینکه چه کسی انتخاب میشود گفت ؛ انشاء الله انتخابات در یک مرحله تمام شده و درست نیست که من اعلام کنم چه کسی انتخاب خواهد شد چون برایش تبلیغ میشود ، باید جرقه تغییر سیاست حکومت زده میشد . برعکس تندروان و بویژه مصباح و فرماندهان سپاه که به انتخاب جلیلی اطمینان داشتند و برخی دیگر از اصولگرایان که به حمایت از قالیباف و یا ولایتی برخاستند ، مصاحبه ها و رسانه های داخلی و خارجی در جهتی پیش رفتند تا مردم بیشتری در داخل و خارج کشور تهییج شده و به انتخاب روحانی همت گذارند . اپوزیسیون نیز با محور قرار دادن انتخابات بار دیگر فضایی را ایجاد کرد تا علاقمندی مردم که از ترس تندروان و باوجود دانستن اینکه همه کاندیدها از سفره رهبری و سپاه تغذیه میگردند ، برای رای دادن افزوده تر گردد . تراژدی که اخیرا با تشابهاتی در دو کشور ایران و مصر اتفاق افتاد از پیچیدگی حکومتهای بومی و همچنین قدرتهای بزرگ حکایت دارد . مردم مصر که در پی سقوط مبارک به بافتهای ارتش انتقاد داشته و تلاشی آنرا خواستار بودند ، برای خلع مرسی و اخوان مسلمین و سیاست تحجر گرایانه آنها به پشتیبانی از ارتش دست نخورده از رژیم پیشین پناه بردند . بهمین ترتیب مردم ایران که از آخوند متنفر بودند برای حذف تندروها و تودهنی زدن به خامنه ای به تنها کاندید روحانی رای دادند . مردم هردو کشور مصر و ایران با منطق و سیاستی که حکومت در مقابل آنها قرار داده بود ، فریب خورده و بگمان جلوگیری از انتخاب بدتر که منطقی هم بنظر میرسد به انتخاب بد رای دادند ، کاری که در طول ٣٤ سال گذشته کرده اند . توهم پس از انتخاب روحانی و راهیابی تیم فوتبال به جام جهانی و سپس درخشش والیبالیستهای ایرانی در جام جهانی موجب شده که تعداد کثیری گمان برند که دست خدا بکمک آنها آمده و امیدوار گشتند که تحولی در کشور ایجاد خواهد شد . به گمان آنها نرسید که اگر قرار بود خدا کمک کند پس چرا چنین بلای عظیمی را سالها برسر آنها استوار کرده است . فراموشی تاریخی از گذشته و با توجه به اینکه اندیشه مخالف نتوانسته خودرا جا بیاندازد ، موجب شده مردم همواره دل به تغییرات طبقه حاکم داشته باشند .
سیر انتخابات بخوبی نشان داد بسیاری از مسولان هم به اتفاقات انتخابات آگاه نبودند و شاید بتوان گفت که برنده اصلی خود خامنه ای بود ، که اگرچه نتوانست به سیاست تندروی که مشتاق آنست ادامه دهد اما توانست علاوه بر نجات خود از زیر سلطه جناح تندرو و بحران ایجاد شده توسط آنها ، به ایجاد توازن در میان دو جناح اصلی دست یابد . اکنون جناح دوم بسرکردگی لاریجانی که در ماههای گذشته با فشار علیه باند احمدینژاد موجب کاهش قدرت وی شده بود ، فرصت خوبی پیدا کرده تا علیه باند مصباح و برخی از فرماندهان سپاه تندرو بپردازد . در این میان خامنه ای نیز علاوه بر کم کردن قدرت باند مصباح که ویرا رقیبی برای مجتبی میبیند ، مجددا خشنودی مراجع سنتی را بدست آورد . خامنه ای تا آنجا پیش میرود که این انتخاب را ملاک قرار داده و بدرستی انتخابات گذشته ٨٤ و ٨٨ اشاره کرده و از سران اصلاح طلب با عنوان سران فتنه درخواست عذرخواهی میکند . انتخاباتی که روشن شده ضمن محدود کردن کاندیداها ، آرا بازهم دستکاری شده تا ضمن ریختن رای بیشتر برای جلیلی ، روحانی نیز تنها جزئی از نیم بیشتر آرا را کسب کند تا بازهم این انتخابات مانند همه انتخابات ٣٤ سال گذشته با تقلب و کنترل همراه باشد . خامنه ای حتی با استفاده از این انتخابات به غرب میگوید که تقلب شایعه است و مردم خواهان نظامند و سپس برای جلوگیری از ایجاد هرجنبشی بکمک سایر مسولان به همه مخالفین حمله میکند .
روشن است که تغییر سیاستهای کشور تنها برای تعداد محدودی روشن بود تا دیگر مسولان پس از شوک حاصله درجهت تقویت منافع خود به جنگ قدرتی بایکدیگر بپردازند . جناح تندرو ناچارا سکوت اختیار کرده و جناح دیگر به تهاجم روی آورده ، از طرفی روحانی بلافاصله پس از انتخاب به نزد مراجع قم رفته و با لاریجانی جلسه میگذارد تا روشن گردد که قدرت خودرا ناشی از چه میداند . انتخاب وزرا دوباره فرصت را به مسولان دو جناح میدهد تا با حمله بیکدیگر و فشار به روحانی به امتیازهای بیشتری دست یابند که این سیاستها در مصاحبه ها خودرا نشان میدهند . فرمانده سپاهی که پس از انتخابات سخن روحانی را در مورد حل مساله انرژی هسته ای ، پیش انتخاباتی دانسته و میگوید باید صبر کرد تا سیاست واقعی روحانی را در آینده دید . مصلحی ، احمد خاتمی ، شریعتمداری و دیگر مسولانی که از روی کار آمدن عناصر فتنه در کابینه هشدار داده و شریعتمداری که قباحت را کنار گذاشته و از انتخاب وزرای مورد تایید خامنه ای در پستهای کلیدی سخن میگوید . رفسنجانی و دیگر مسولان اصلاح طلب نیز که تا چندی قبل امیدی به قدرتیابی نداشتند ، تلاش دارند تا با حمایت از روحانی برخی از عناصر خودرا روی کار آورند که البته بنظر میرسد رفسنجانی موفقتر از سران اصلاح طلب عمل کند . عارف تنها کاندید اصلاح طلب بنظر در کابینه جایی ندارد تا روش شود جناح تندرو در مورد روی کار نیامدن اصلاح طلبان مصمم هستند ، گرچه این موضوع برای جناح دیگر نیز رضایتبخش است و سخنان نصفه نیمه لاریجانی و عسگر اولادی و توکلی که براسب آرزو سوارند برهمین منوال است تا سخنان مطهری از گود خارج شده بجایی نرسد . البته دولت احمدینژاد تلاش دارد تا با استفاده از قدرت فعلی خود به فروش ارز و برخی از امکانات دولتی برای رفع موازنه میلیاردی منفی دولت خود بپردازد که طبعا این موضوع برای دولت بعدی تبعات بسیار منفی خواهد  داشت .
پایان بخش اول
محمد ایرانی ١٥ مرداد ١٣٩١

آیا اخوان المسلمین در مصر خواهان دموکراسی هستند؟

آیا اخوان المسلمین در مصر خواهان دموکراسی هستند؟
م-سحر
 ایرانیان ، دیگر بعد از سی و چهار سال حاکمیت ملا‌ها و خدمتکاران و حقوق بگیران چکمه پوش یا مکلای آن‌ها می‌باید به اندازه کافی تجربه اندوخته باشند تا بدانند که :
آنهایی که خود را صاحبان حقیقت مطلق تصور می‌کنند و انسان‌هایی را که با آنان هم اعتقاد نیستند و حاضر نیستند در خدمت اهداف آنان قرار بگیرند، غیر خودی و بیگانه و مرتد و کافر می‌شمارند و برای آن‌ها عین یقین و قطعی ست که می‌باید به هر قیمت اعتقادات خود را به دیگران تحمیل کنند و در این راه از شکنجه کشتار و تجاوز نیز فروگذار نمی‌کنند و ضمن صدور فتاوی دینی به جنایت و قتل مشروعیت می دهند و جنایت و قتل را مقدس می شمارند و توجیه دینی می‌کنند و کودکان و جوانان را شستشوی مغزی می‌دهند و آن‌ها را برای شهادت در راه هدف‌های شوم و آزمندانۀ خود به لحاظ عقیدتی و روانی آماده می‌سازند و بخشی از مردم یک کشور را مسخ و مُسلح می‌کنند و به جان بخش‌های دیگر‌‌ همان مردم می‌اندازند، و اینها را ایرانیان در زندگی  روزانه  و شبانۀ خود بیش از سه دهه است که با تمام وجود لمس کرده اند.
 
 
پیداست که چنین موجوداتی محال است بتوانند با دموکراسی و آزادی کنار بیایند.
این گونه مردم دشمنان شماره یک آزادی هستند و دموکراسی را فرهنگ کفار و دستآورد شیطان و تهاجم فکری و فرهنگی غرب می‌دانند.
آن‌ها نیازی به دموکراسی ندارند ، زیرا معتقدند که همه ملزومات حکومت وهمه اسباب وابزار ادارۀ کشور (از ازل تا ابد) در قران (والبته تفسیری که خودِ آنان از قرآن دارند) ودر حدیث و سنت ( و البته حدیث و سنت آن‌ها هم سلکتیو و گزینشی ست و می‌باید کاملا منطبق بر افکار و اعتقادات آن‌ها باشد تا حدیث  وسنّت متقن شمرده شود ) از پیش تعیین شده و در اختیار آنهاست و به قیمت نابودی بشریت هم که شده خود را مکلف و موظف (دینی) می‌شمارند تا آنرا پیاده کنند.
آنها فرمان تکان دهندۀ عمر به سرداران و حاکمان فاتح عرب در صدر اسلام را که به کشورهای اشغال شده (از نوع ایران و اقالیم آسیای صغیر) فرستاده  می شدند همچنان نصب العین خود دارند . وبه آیه قرآنی «لا رطب و لا یابس الا فی کتابٍ مبین » عمیقا پایندند و این کتاب دینی را برای حل همۀ مشکلات و امور جهان در همۀ اعصار کافی و وافی می دانند و با تکیه بر آن  خود را بی نیاز از میراث عظیم فکری  و فلسفی و فرهنگی تاریخ بشریت به ویژه پس از رنسانس و ظهور مدرنیتۀ غربی می شمرند . تمدنی که اومانیسم و دموکراسی و حقوق برابر انسانها در برابر قانون برجسته ترین و شریف ترین و ارجمند ترین پدیده و دستآورد آن بوده است.
دموکراسی مبتنی بر حق و حقوق افراد و آحاد جامعه است. اما اهل دین حق انسان را به رسمیت نمی‌شناسند. آن‌ها برای کسی حقی قائل نیستند.
آن‌ها ازمردم ایمان مطلق و تکلیف دینی انتظار دارند.
آن‌ها خیلی که آدم‌های خوبی باشند فقط «مؤمنون» را «خودی» و «برادر» خواهند شمرد (انماالمومنون اخوه! و خواهران که البته در منظومهء اعتقادی آنان محلی از اعراب ندارند! ) و محک و چوب خطِ ایمان مردم هم به دست آنهاست و از نظر آنان کسانی جزء «مؤمنون» و از «اخوه» ها و «برادران» شمرده می‌شوند که به تفسیری که آنان از ایمان ارائه می‌دهند ایمان آورده و به سلطۀ بی‌چون و چرای آنان از هر نظر(چه اعتقادی چه سیاسی و چه فرهنگی) تسلیم شده باشند.
مؤمنون از نظر حاکمان دینی تسلیم شدگان کامل به قدرت وحکومت و«اولوالامر منکم» اند ولاغیر.
آن‌ها تقوی و ایمان دینی مردم را به محک قدرت حاکم، وبر مبنای نزدیکی آحاد جامعه به دستگاه جابر خود و با توجه به درجۀ آمادگی افراد برای تسلیم و در جهت خدمت به حاکمان می‌سنجند.
هرچند تظاهر می‌کنند که به شعار قرآنی «ان اکرمکم عند الله اتقیکم» پایندند، با این حال بیرون از آن گروه‌ها و دسته‌های اجتماعی که «خودی» ارزیابی شده‌اند هیچگونه صاحب تقوای دیگر و وجود هیچ  نوع دیگری از ایمان را در جامعه به رسمیت نمی‌شناسند و «اتقیکم» آن‌ها تنها در حلقۀ «خودی‌ها» پذیرفتنی و معنا دار است و به هر حال تقوا و ایمان دینی افراد می‌باید کمر به خدمت تحکیم قدرت استبداد دینی بندد و به زبان رایج در ایران ، می باید درجهت «حفظ نظام مقدس» به کار برده شود.
آن تقوا و ایمانی که در یک حکومت دینی به خدمت «اولو الامر منکم» (ولی فقیه یا خلیفه یا سلطان دینی ازنوع امرای عرب) در نیاید ، عین کفر و ارتداد شمرده خواهد شد که البته در ایران نام‌های دیگری هم یافته است از نوع «تشویش اذهان عمومی» یا «اقدام علیه امنیت ملی» یا «اقدام به تهاجم فرهنگی» یا «سیاه نمایی » و امثال این اتهامات سیاسی...
عجیب آنست که با وجود آنکه «ملت و منافع ملی» دریک حکومت دینی جایی ندارند (حکومت دینی معمولا جهان وطن و امت گراست وبه مرزهای ملی اعتقادی ندارد. خمینی نمونه برجسته چنین طرز فکری در ایران بود) ، با این حال در صورت لزوم، و چنانچه نفع محافل قدرت اقتضا کند ، به وفور از مفاهیمی که اصالتاً مربوط به یک حکومت ملی گرا و پایبند به حقوق ملت و اقتدار ملی ست نیزبه شیوه ای ریاکارانه و و متکی بر انواع  تدلیس ها و تلبیس ها  بهره می‌گیرند.
حکومت دینی برای مصادره مفاهیم بیرون از حوزه‌های اعتقادی و فرهنگی و سیاسی خود هیچ مرزی نمی‌شناسد و به هیچ اصلی پایبند نیست.
گویی مفاهیم اجتماعی و سیاسی و فلسفی نیز نزد آنها  مشمول دستورات دینی مربوط به  انفال و انواع مصادره  ها و و غارت هایند  که از نظر آنها مشروع و حلال شمرده می شود !)
به هر حال ایمان و تقوای مؤمنان وقتی ایمان و تقوا شمرده می‌شود که در خدمت منافع حکام و عوامل و کارگزاران و واسطگان حکومت دینی به کار افتد و مردم معتقد وقتی با ایمان و با تقوا شمرده خواهند شد که سر در گرو نظام نهند و آستانبوس حاکم وقت باشند.
. زیراکه آن‌ها خود را به جای خدا نشانده‌اند
زیرا معیار ومحک تقوا و ایمان، تنها تسلیم مطلق به استبداد حکومتی ست که در چهرۀ خلیفه یا ولی امر تجسم می‌یابد.
از این رو در حکومت دینی آنان، تقوا و ایمان می‌باید به مُهر تأیید مقام ولایت امر و دستگاههای اختناق آفرین او ممهور  باشد وگرنه حتی  اگر ابراهیم ادهم و اویس قرنی و عمار و بوذر و سلمان هم بوده باشید ، از  خوردن داغ «مرتد یا فتنه گر یا منافق یا  یا خوارج  یا کافر » بر پیشانی خود درامان نخواهید ماند.
دیگران از نظر حکام و مَرَده و غلامان آنان  در زمره کفار به شمار خواهند آمد و مشمول فرمان «اقتلواائمة الکفر» خواهند بود یا خیلی که اصحاب قدرت لطف کنند واحترام به «کرامت انسانی» از خود نشان بدهند آنان را مشمول انزوا خواهند کرد یا از موطنشان فراری خواهند داد یا به هرحال مشمول پرداخت جزیه (چه در اشکال مادی و چه در بُعدِ منزلت اجتماعی یعنی محرومیت از حقوق حقه انسانی وسیاسی و ملی و شهروندی ) خواهند دانست .
چنین فرهنگی و چنین تصوری از ادارۀ حکومت نه تنها با آزادی عداوت دارد ، بلکه از بنیاد دشمن بشریت است.
چنین طرز فکری به پلید‌ترین نوع آپارتهاید می‌انجامد، زیرا تنها معتقدان به عقاید فرقه‌ای و سکت مانند خود (در ایران ولایت ملایان، در مصر ولایت ریشوهای اخوان المسلمین و در افغانستان ولایت خشونت ورزان واپس ماندۀ طالبانی) را در حلقۀ خودی‌ها راه می‌دهند و دیگران را شایسته بد‌ترین عقوبت‌ها می‌شمارند.
چنین نظام‌هایی می‌توانند از طریق بازی دموکراتیک و دموکراسی فرمل (صوری) یعنی با تقلب و تزویر و تدلیس و تلبیس و تقیه ، از طریق صندوق رأی به حکومت برسند (همچنان که خمینی با صندق رأی ریاکارانه و مشحون از فریب و تزویر یعنی با طرح سئوال «آری یا نه به اسلام»، (درحالی که هیچ ایرانی اهل گفتن ِ «نه» به «اسلام» نا‌شناخته و مبهم و معنا ناشدۀ سال 1357 نبود، زیرا هرکسی تفسیر و تصویر آرمانی خود از اسلام را در ضمیر خود می‌پرورد) ، پایه مشروعیت نظام ولایت فقیه خود را در ایران ریخت و اخوان المسلمین نیز در مصر مرسی را (اگرچه کراوات هم می‌بست) از طریق صندوق رأی بر مصری‌ها تحمیل کردند و قشریون متعصب و واپس ماندۀ الجزایری هم با بهره گیری از شیوۀ صوری انتخاباتی آمدند و سوختند و کشتند و بردند و خوردند و امثال آن‌ها در لبنان و فلسطین و اخیرا در تونس هم هستند.)
اما این یک واقعیت انکارناشدنی ست که : روزی که اهل دین به نام صندوق رأی و با بهره گیری از مقدسات و با سوء استفاده از عواطف دینی قادر به فریب جمع کثیری از مردم شدند و به قدرت رسیدند، دیگر دیری نخواهد پایید که صندوق رأی در دست آنان بدل به ابزار توحش خواهد شد.
آن‌ها مجلس و تفکیک قوا را به ظاهر حفظ خواهند کرد زیرا مصادرۀ ظواهر فرهنگ و تمدن اگر درخدمت قدرت آنها باشد مشروع است و حلال شمرده می شود، اما مثل کاسه ای که در آن حنظل ریخته باشند از ابزار صوری دموکراسی و از  بازی ظاهری انتخابات و صندوق رأی بهره خواهند گرفت اما مظروف را تبدیل به ننگ انسانیت خواهند کرد و کُشنده‌ترین زهر‌ها را در ظرف‌هایی که از ظواهر دموکراسی به عاریت گرفته‌اند (وجود قوای سه گانه و انتخابات‌های ظاهرسازانه و مسخ شده گهگاهی میان «خودی» هاشان (که در ایران از آن به انتخابات مهندسی شده همراه با نظارت استصوابی  یاد می شود ) ، به ملت‌هایی که بر آن‌ها سلطه یافته‌اند خواهند چشانید.
اخوان المسلمین در مصر نیز مثل ملاهای شیعی در ایران این کاره‌اند!
بنا بر این باید دانست کسانی که دین را وسیله قدرت سیاسی می‌کنند و مقدسات دینی را پشتوانه اعتبار فکری و ایدئولوژیک و بهانۀ آزمندی‌های قدرت خواهانه و جاه طلبانۀ خود می‌کنند و ائمه و اولیاء الهی را در جایگاه رقابت سیاسی با احزاب یا رجال یک کشور سنت زده و فاقد نهاد های ریشه دار دموکراتیک و فاقد فرهنگ قانون و آزادی می نشانند ، از دموکراسی سخن گفتن خطای بزرگی ست که دیر یا زود به پی ریزی کورۀ جهنم خواهد انجامید.
دوزخی که سرانجام ، بشریت را به هیزم تنوری بدل خواهد کرد که نان آنرا حکومتگران استبداد دینی خواهند خورد.
یعنی جامعه و مردم  قربانی  قدرت طلبی و حکمفرمایی آزمندانۀ کسانی خواهند شد که بنا  به ضرورت ،  نظام استبداد سیاه دینی  و حکفرمایی بیدادگرانۀ خود را  با تکیه بر متعصب ترین و کم سواد و کم فرهنگ ترین  و عقب مانده ترین و  قساوتگر ترین عناصر اجتماعی به دیگران تحمیل خواهند کرد!
دموکراسی مبتنی بر مشروعیت و پذیرش بی چون و چرای آزادی اعتقادات گوناگون و متضاد و متنوع و متضارب است و هدف آن ساختن جهانی ست که در آن صاحبان همه گونه عقاید بتوانند با حقوق مساوی و با برابری کامل از آزادی های قانونی برخوردار شوند و با امنیت و آرامش و آبرومندی تمام در کنار هم زندگی کنند و کشورشان را بسازند و در سعادت و پیشرفت جامعه خود مداخله مثبت داشته باشند.
اهل دین چنین فرصتی را برای آحاد یک جامعه فراهم نمی‌کنند بلکه می‌کوشند تا همۀ اعتقادات دیگر را از عرصه حیات فرهنگی سیاسی و اجتماعی حذف کنند.
این‌‌ همان کاری ست که خمینی و میراث داران او با ما ایرانیان کرده‌اند و همچنان به شیوۀ غیر انسانی و ضد ملی خود ادامه می دهند.
حزب سیاسی اخوان المسلمین نیز نسخۀ مصری حزبی ست سیاسی ایدئولوژیک و دینی  که دین را وسیله رسیدن به قدرت می‌ خواهد و نمونۀ شاخص ایرانی چنین حزبی را در فدائیان اسلام و در خمینیگری (که در پیوند مستقیم با آنها بود) و در ملاهای حاکم بر ایران دیده‌ایم و با آن‌ها به خوبی آشناییم زیرا سی و چهار سال است که بر سرنوشت ملت ما حاکمند و کشور ما را تا مرزهای نابودی برده‌اند.
اخوان المسلمین و فدائیان اسلام و خمینیست ها محال است که با دموکراسی سر صلح داشته باشند. آنها از بیخ و بن با فکر آزادی دشمن اند و حتی اگر  از روی تزویر و تقیه ( یا به قول مقام امنیتی سابق نظام اسلامی سعید  حجاریان ) ،  از روی تدلیس ، بازی ظاهری و صوری و فرمل دموکراسی را بپذیرند ، به محض قدرت یافتن فکر و اندیشه آزادی و دموکراتیک را در نطفه خواهند کشت.
ما ایرانیان این حقیقت تلخ را با ذرات وجودمان آزموده ایم و مصریان قطعا از رنج بزرگی که به ایرانیان رسیده است درس گرفته اند.
نکته ای هم در باره خشونت های تأسف آور روزهای اخیر مصر بگویم و آن این است که :
کشتار و خشنوت محکوم است هم از سوی ارتش مصر هم از جانب اخوان المسلمین .
البته با کمال تأسف گروه دوم معتقدند که چنانچه کشته شوند ، حوریان بهشتی از آنها استقبال خواهند کرد . ازین رو به واسطۀ تعصبی که در وجود آنها نهادینه و ریشه دار است  آمادگی دارند تا به هرقیمتی کشور خود را به آشوب بکشانند و نگذارند تا ملت مصر روز خوش ببیند  و این نیز خود واقعیتی ست درد ناک که ریشه در سیاسی کردن و ابزار قدرت ساختن از دین و از اعتقادات مذهبی مردم دارد !
۱۸/۸/۲۰۱۳