باسکرویل در دهم ماه آوریل 1885 میلادی در محل نارث پلاته امریکا ( ایالت نبر اسکا ) متولد شد و در کالج این ایالت تحصیلات مقدماتی خود را انجام داد . از باسکرویل دست نوشتهای به جا مانده است که از علاقه او به پژوهش درباره زبان و فرهنگهای بیگانه حکایت دارد.
این جوان امریکایی، تحصیلات خویش را در دارالفنون "بزاستن" به پایان رساند.
در پاییز سال 1908 به دعوت مدرسه مموریان تبریز، جهت تدریس به ایران آمد و در حالی که بیش از 23 سال نداشت شروع به تدریس کرد .
درس عمده او تاریخ عمومی بود، ولی بعدا به موجب درخواست شاگردان ارشد و بعضی از معلمان مثل مرحوم شریف زاده ، کلاسی نیز برای تدریس حقوق بین المللی دایر کردند.
این جوان پاک درون چون به تبریز رسید و سراسر شهر را پر از جوش و خروش یافت . خونش بجوش آمد و به آزادی خواهان دلبستگی پیدا کرد. با شریف زاده که از معلمان مدرسه مموریان بود ارتباط گرمی پیدا کرد و شهادت آن سید بزرگوار دل جوان امریکایی را تکان داد و شب و روز نا آرام گردانید . وی که در آمریکا دوره سربازی دیده بود و بعنوان یک افسر نیروی دریائی خدمت کرده بود و در آن زمینه اطلاعاتی داشت جوانانی را زیر دست خود گرفته مشق نظامی یاد میداد . برای این که سرکنسول آمریکا و مدرسه آگاهی نیابد حیات ارک را برای این کار برگزید و دسته خود را " فوج نجات " نامید. کنسول وقت آمریکا، با توجه به سیاست دولت متبوع خود در حفظ بىطرفى، کوشید تا باسکرویل را از اینگونه کارها باز دارد. باسکرویل با رد درخواست کنسول آمریکا، همراه یکى از روزنامهنگاران ایرلندی به نام مورا، آشکارا به یاری مشروطهخواهان تبریز برخاست و حتى از پذیرش درخواست ستارخان برای بازگشت به مدرسه و ادامه تدریس نیز، سرباز زد. او می گفت: تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است و این فرق بزرگی نیست.
سرکنسول آمریکا هوارد باسکرویل را دعوت و به وی گفت جنگ تبریز موضوع داخلی ایران هست و ما حق دخالت در موضوعات داخلی ایران را نداریم.هوراد باسکرویل پاسپورت سیاه آمریکائی خود را به سرکنسول آمریکا ارائه داد و گفت : من دیگر آمریکائی نیستم.
فروردین ماه سال 1288 شمسی بود و تبریز روزهای سختی را می گذراند . از شب تا سحر و از پگاه تا غروب، گلوله های توپ و تفنگ بود که از هر سو بر سر مردم شهر میبارید و شهر از چهار طرف چنان در محاصره بود که بیم گرسنگی، همه را پریشان خاطر کرده بود و سختی نان و خوار بار و تلاشهای خدعه آمیز کنسولهای روس و انگلیس سردار و سالار را بر ان داشت که بار دیگر به جنگ بزرگی برخیزند و این بار غرب تبریز را برگزیده بر آن شدند که به شنب غازان که یکی از لشکرگاهای صمد خان شجاع الدوله بود یورش برند و چون بسیج نیرو میکردند باسکریول چنین خواست که فوج نجات در این تاخت پیش جنگ باشد .
صبح دوشنبه 30 فروردین 1288/18 آوریل 1909 اولین کسی که قدم به میدان جنگ گذاشت و فوج خود را فرمان حمله داد باسکرویل بود و نخستین کسی هم که هدف تیر دشمن گردید و جان سپرد باز باسکرویل بود .گلوله پیشانی هوراد را شکافته و باعث شهادتش شده بود.
روز بعد، مردم تبریز در یک آیین پرشکوه و با شرکت مجاهدان و پیشوایان آنها، شاگردان باسکرویل و آمریکاییان تبریز، پیکر او را تشییع کردند و در گورستان ویژة آمریکاییان به خاک سپردند.
بعد از شهادت باسکرویل در تبریز که بشدت گلوله باران می شد چنان مراسم بزرگداشتی برای باسکرویل برگزار شد که سابقه نداشت.
مردم تبریز برای قدردانی از رشادتهای باسکرویل فرشی را با نقش تصویر باسکرویل بافته و آنرا همراه تفنگ و مقداری پول که جمع آوری کرده بودند به سرکنسول آمریکا در تبریز تحویل دادند تا به مادر باسکرویل که در آمریکا زندگی میکرد برساند.
سرکنسول آمریکا در تبریز از قبول پول خودداری کرد ولی تفنگ و قالی را برای رساندن به مادر باسکرویل قبول کرد.
در 30 فروردین 1338، آیین پنجاهمین سالگرد درگذشت باسکرویل در تبریز، به کوشش برخى از اعضای باقى مانده از «فوج نجات» برگذار گردید و تالار دبیرستان پروین (مموریال پیشین) به نام «تالار باسکرویل» نامگذاری شد.
از مهم ترین قالی های مشروطه ، قالیچه ایست که پس از شهادت هوارد باسکرویل امریکایی به جهت سپاسگذاری از وی به دست زنان تبریزی بافته شد ، طرح آن ، لچک ترنجی و حواشی قالیچه نیز دارای طرح قاب قابی است ، به احتمال زیاد تمام پشم دارای رنگ متن روناسی بوده ، لچکهای اطراف نیز دارای طرح سرو نازهای مارپیچ زیبا است ، در ترنج آن تصویر باسکرویل با مهارت و چیره دستی زیاد نقش بسته ، همچنین در اطراف قاب ترنج به دو زبان نوشته شده : یاد و خاطره هوراد باسکرویل و همه شهدای آذربایجان گرامی باد
لینک روزنامه نیویورک تایمز:
http://www.nytimes.com/2009/
لینک هوارد باسکرویل در ویکی پدیا
http://en.wikipedia.org/wiki/
سایتی به نام هوراد باسکرویل
http://www.howardbaskerville.
http://amirmail.persianblog.
http://www.ir.ozgurluq.com/