۱۳۹۴ تیر ۲۷, شنبه
ستفاده از گاز های سمی علیه کردهای عراق و سوریه توسط داعش
دیدبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن طی انتشار بیانیه ای ، روز شنبه ۱۸ جولای اعلام کرد، گروه اسلامی/تروریستی داعش اواخر ماه ژوئن ۲۰۱۵ در حملات خود علیه نظامیان کرد در شمال شرقی سوریه از گازهای سمی استفاده کرده است.
خبرگزاری رویترز گزارش داده است ، دو سازمان حقوق بشری مستقر در بریتانیا که در باره بکارگیری گازهای سمی توسط داعش تحیقیق و بررسی می کنند، تاکید کردند، این گروه از سلاح های شیمیایی علیه نیروهای کرد و نیز در برخی مناطق غیر نظامی در سوریه و عراق استفاده کرده است.
دیدبان حقوق همچنین بشر تاکید کرد، داعش همچنین در حمله به نیروهای پیشمرگه کرد عراقی در در اواخر ژوئن سالجاری نیز از گازهای سمی استفاده کرده بود.
منابع کرد و گروه دیدهبان حقوق بشر سوریه، هر دو از وقوع چنین حملهای در اواخر ژوئن گذشته در حوالی شهر حسکه در شمال شرق سوریه خبر دادهاند. گفته می شود اشخاص مورد اصابت اين نوع گازهای سمی قرار می گیرند دچار تهوع و سوختگی پوست صورت و چشم می شوند.
نیروهای کرد پیش از این نیز گروه داعش را به استفاده از گاز سمی به عنوان سلاح جنگی متهم کرده بودند.
دیدبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن طی انتشار بیانیه ای ، روز شنبه ۱۸ جولای اعلام کرد، گروه اسلامی/تروریستی داعش اواخر ماه ژوئن ۲۰۱۵ در حملات خود علیه نظامیان کرد در شمال شرقی سوریه از گازهای سمی استفاده کرده است.
خبرگزاری رویترز گزارش داده است ، دو سازمان حقوق بشری مستقر در بریتانیا که در باره بکارگیری گازهای سمی توسط داعش تحیقیق و بررسی می کنند، تاکید کردند، این گروه از سلاح های شیمیایی علیه نیروهای کرد و نیز در برخی مناطق غیر نظامی در سوریه و عراق استفاده کرده است.
دیدبان حقوق همچنین بشر تاکید کرد، داعش همچنین در حمله به نیروهای پیشمرگه کرد عراقی در در اواخر ژوئن سالجاری نیز از گازهای سمی استفاده کرده بود.
منابع کرد و گروه دیدهبان حقوق بشر سوریه، هر دو از وقوع چنین حملهای در اواخر ژوئن گذشته در حوالی شهر حسکه در شمال شرق سوریه خبر دادهاند. گفته می شود اشخاص مورد اصابت اين نوع گازهای سمی قرار می گیرند دچار تهوع و سوختگی پوست صورت و چشم می شوند.
نیروهای کرد پیش از این نیز گروه داعش را به استفاده از گاز سمی به عنوان سلاح جنگی متهم کرده بودند.
خشک شدن چشمه های طاق بستان ایرنا - کرمانشاه - چشمه های چند هزار ساله اثر تاریخی طاق بستان در پی اتفاقی بی سابقه بدون علائمی از افت فشار ، یکباره خشکیدند. طاق بستان مجموعه ای از سنگ نگاره ها و سنگ نبشته های دورهٔ ساسانی است که در شمال غربی شهر کرمانشاه واقع شده است
خشک شدن چشمه های طاق بستان
ایرنا - کرمانشاه - چشمه های چند هزار ساله اثر تاریخی طاق بستان در پی اتفاقی بی سابقه بدون علائمی از افت فشار ، یکباره خشکیدند. طاق بستان مجموعه ای از سنگ نگاره ها و سنگ نبشته های دورهٔ ساسانی است که در شمال غربی شهر کرمانشاه واقع شده است
مسعود بارزانی و تصمیم دشوار ماندن یا رفتن
علیاصغر فریدی
مسعود بارزانی میتواند با واگذاری قدرت به دیگری، به سنت دیکتاتورپروری در خاورمیانه پشت کند و یا با ادامه ریاست بر اقلیم کردستان، سنت بیقانونی را تداوم بخشد.
رهبران و روسای دولت در خاورمیانه و شمال آفریقا و برخی نقاط دیگر جهان، پس از دستیابی به قدرت، به سختی به رای و خواست مردم کنار میروند و صحنه را واگذار میکنند. آنها آنقدر در مسند قدرت میمانند تا بمیرند و یا کشته شوند. صدام حسین، معمر قذافی، حافظ اسد، بشار اسد و … شواهدی از این مدعا هستند.
در همین خاورمیانه اما، منطقهای خودمختار به نام اقلیم کردستان در شمال عراق کنونی وجود دارد که برخی شیوه حکومتی آن را از سایر کشورهای منطقه متفاوت میدانند. در اقلیم کردستان، علاوه بر تعدد احزاب، آزادیهای نسبی نیز وجود دارد.
پس از جنگ کویت و عراق، ایجاد منطقه پرواز ممنوع به بالای خط ۳۶ درجه در سال ۱۹۹۱ از سوی سازمانملل متحد، شرایطی فراهم آورد تا کردها پس از سالها مبارزه، بتوانند اداره امور کردستان عراق را در دست بگیرند. اقلیم کردستان در ظاهر هنوز بخشی از عراق به حساب میآید، اما به غیر از اختلافات شدید سیاسی و اقتصادی بین اربیل و بغداد، از نظر فرهنگی، وضعیت شهرنشینی، مسائل امنیتی، ترافیک، آزادی و غیره، تفاوتهای فاحشی میان اقلیم و سایر نقاط عراق هست و کمتر وجه اشتراکی میان بغداد با اربیل به عنوان دو شهر اصلی یک کشور وجود دارد.
چالش رهبری در اقلیم
از لحاظ سیاسی اقلیم کردستان دارای حکومت، پارلمان، تشکیلات اداری، نظامی و امنیتی مستقل است و حتی از لحاظ اقتصادی نیز با فروش نفت در مسیر استقلال گام بر میدارد. باتوجه به اختلافاتی که در زمینه بودجه و مسائل مالی میان آنها به وجود آمده و علیرغم اعتراض دولت مرکزی عراق، اقلیم کردستان به صورت مسقل اقدام به فروش نفت کرده و امیدوار است در آینده به استقلال کامل مالی برسد.
پس از جنگ داعش در عراق و سوریه که کردها را در هر دو کشور به صورت مستقیم درگیر کرده، مهمترین مسئله محافل سیاسی جامعه کردستان، بحث بر سر ادامه ریاست یا کنارهگیری مسعود بارزانی بر اقلیم است. این بحث در مواردی موجب تنش میان احزاب مختلف و پارلمان کردستان شده است.
مسعود بارزانی، نخستین بار در سال ٢٠٠۵ از سوی پارلمان کردستان برای چهار سال بە عنوان رییس اقلیم برگزیدە شد و سپس در سال ٢٠٠٩ پس از برگزاری انتخابات عمومی با کسب ۶٩ درصد آرا، برای بار دوم ریاست اقلیم را بر عهدە گرفت.
مطابق مادە ٢ قانون ریاست اقلیم کردستان، هر شخص میتواند تنها دو دورە و هر بار به مدت چهار سال با رای مستقیم مردم ، عهدهدار این مقام شود. اما در سال ٢٠١٣ و با پایان دوره دوم ریاست بارزانی، پس کشمکشهای فراوان، نمایندگان اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان توافق کردند که انتخابات ریاست اقلیم و همهپرسی قانون اساسی برای دو سال به تعویق بیفتد و در این مدت مسعود بارزانی همچنان رئیس اقلیم بماند.
این توافق در سیام ژوئن سال ٢٠١٣ در نشست پارلمان اقلیم کردستان، با تصویب ماده قانونی شماره ١٩ سال ٢٠١٣ انجام گرفت.
در نشست یاد شده، نمایندگان اتحادیه میهنی و حزب دمکرات تاکید کردند که مدت دوساله تعویق انتخابات، قابل تمدید نباشد اما با نزدیک شدن ۱۹ اوت ٢٠١۵ یعنی پایان این مدت قانونی، برخی از رهبران حزب دموکرات کردستان تلاشهایی را بهمنظور یافتن راهکارهای قانونی با هدف ابقای بارزانی در این پست آغاز کردهاند.
راهحلهای پیشنهادی
بارزانی برای حل این مشکل دو راهحل اساسی پیشنهاد داده که عبارتند از انجام همهپرسی و توافق ملی. اولین راهحل از همان ابتدا از سوی کمسیون عالی انتخابات اقلیم کردستان بنا به دو دلیل نبود بودجه و جنگ داعش رد شد.
در مورد راهحل دوم، هیاتهای سیاسی بلندپایه حزب دمکرات و حتی شخص نیچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان و معاون دبیر کل حزب دمکرات، به سلیمانیه سفر کردند و مذاکراتی با رهبران سایر احزاب اقلیم کردستان انجام دادند که این تلاشها تنها برای هموار کردن ریاست دوباره مسعود بارزانی بر اقلم کردستان بود.
اخیرا نیز نیچروان بارزانی، معاون دبیر کل حزب دموکرات کردستان اعلام کرد که مسئولان حزبش با کمک گرفتن از حقوقدانان، در حال بررسی و یافتن راهکارهایی قانونی جهت تمدید ریاست مسعود بارزانی هستند و پس از یافتن راهکارهای لازم، آن را با دیگر احزاب و طرفهای سیاسی در میان خواهند گذاشت.
در حالی که حزب دمکرات کردستان بر ادامه ریاست مجدد مسعود بارزانی بر اقلیم کردستان اصرار دارد، دو حزب عمده یعنی اتحادیه میهنی و گوران (تغییر) مخالف تمدید ریاست آقای بارزانی هستند.
پیشمرگه یا رهبر
مسعود بارزانی یادداشتی با عنوان «پروسه دموکراسی در کردستان به عقب باز نمیگردد» در سایت ریاست اقلیم منتشر کرده است. او در این یادداشت، تصمیمگیری در مورد ریاست اقلیم کردستان را حق مردم دانست و خود را نه رییس اقلیم کردستان بلکه یک پیشمرگه معرفی کرد. او همچنین تاکید کرده که نه خواستار اصلاح قانون ریاست اقلیم بوده و نه درخواست تمدید دوره ریاست خود را دارد.
اما بارزانی، به طور جدی هیچ اقدامی برای متوقف کردن تلاشهای حزبش در راستای یافتن راهحلی برای کاندیدا شدن و یا ابقای خودش انجام نداده است. از این رو این نظر در میان مردم اقلیم کردستان مطرح است که بارزانی یا صادقانه صحبت نمیکند و قصد کنارهگیری از مقام خود را ندارد و یا اینکه قدرت درافتادن با سران حزبش را ندارد که بیشتر افراد عالیرتبه آن را افراد خانوادهاش تشکیل میدهند.
احزاب مخالف تمدید ریاست بارزانی میدانند که در این برهه زمانی که حزب دمکرات جبهه اصلی جنگ با داعش را رهبری میکند و با اقبال عمومی روبرو است، شانس موفقیتشان بسیار کم است. به همین دلیل این احزاب موفقیت خود را تنها از طریق پارلمان میبینند.
در همین راستا بیست و سوم ژوئن ٢٠١۵ پارلمان اقلیم کردستان نشستی را برای بررسی طرح اصلاح قانون ریاست اقلیم برگزار کرد که در آن، کنسول ایران و نمایندگان کنسولگریهای آمریکا، آلمان، ترکیه، فرانسه و مصر و همچنین نماینده سازمان ملل در اقلیم کردستان حضور داشتند، اما فراکسیون زرد (نمایندگان حزب دمکرات)،فراکسیون راه سوم و نمایندگان ترکمنها با ترک پارلمان و بایکوت این نشست، مانع از تصویب این قانون شدند و مخالفان ریاست مجدد بارزانی از این راه نیز به نتیجهای نرسیدند.
پارلمان اقلیم کردستان ١١١ نماینده دارد که حزب دمکرات ٣٨ کرسی، گوران ٢۴ کرسی، اتحادیه میهنی ١٨کرسی، حزب اتحاد اسلامی ١٠کرسی، حزب جماعت اسلامی ۶کرسی، حرکت اسلامی ۱ کرسی ، احزاب ترکمانی (پنج حزب) ۵کرسی، اقلیتهای مذهبی ۶کرسی و حزب سوسیالیست ١ کرسی در اختیار دارند.
وضعیت اضطراری و مسیر خودکامگی
بررسیهای مختلف نشان میدهند که وضعیت اقلیم کردستان نسبت به سال ٢٠١٣ که ریاست بارزانی توسط پارلمان تمدید شد، حادتر شده و مشکلات عدیده اقتصادی و جنگ با داعش بر این اقلیم سایه انداخته است. جنگ با داعش بیشتر انرژی اقلیم را صرف خود کرده و آن را در وضعیت اضطراری قرار داده است. اما نباید فراموش کرد که وضعیتهای اضطراری در جهان و به ویژه در خاورمیانه همواره یکی از ادله اصلی برای تمدید ریاست جمهوری افراد بوده که در نهایت به دیکتاتوری منجر شده است.
سوریه در سال ١٩۶٣ به دلیل جنگ با اسراییل شرایط اضطراری اعلام کرد؛ چیزی که به دیکتاتوری خانواده اسد انجامید. در مصر نیز پس از ترور انور سادات در سال ١٩٨١ قانون وضعیت اضظراری به مدت سی سال بر مصر حاکم شد.
بنابراین در خوشبینانهترین حالت اگر بپذیریم که حزب دمکرات به دلیل شرایط جنگی و وضعیت اضطراری اقلیم کردستان و از سر دلسوزی، بر تمدید ریاست بارزانی پافشاری میکند، این عمل نه تنها کمکی به آینده دمکراسی در اقلیم کردستان نمیکند بلکه راه را بر گردش نخبگان میبندد که میتواند راهحلی بر این بنبست و پایان وضعیت فعلی این اقلیم باشد. این سیاست مانعی در راه تثبت دمکراسی نوپای کردستان به وجود میآورد که سنت وابسته بودن به یک شخصیت کاریزمایتک را تقویت میکند.
مسعود بارزانی اکنون بر سر دوراهی و تصمیمگیری دشواری قرار گرفته، او میتواند قدرت را به دیگری واگذار کند و به نوشتن خاطراتش بپردازد و در کنار آن میتواند مشاوری خوب برای رهبران پس از خود باشت. او میتواند به این ترتیب، به سنت دیکتاتورپروری در خاورمیانه خط بطلان بکشد و یا آن که با ادامه ریاستش به هر طریق، چه از راه تطمیع یا تهدید احزاب دیگر و چه از طریق دستکاری در قانون اقلیم کردستان، سنت بیقانونی و خودکامگی را ادامه دهد.
داعش ۹۴ روزهخوار را به صلیب کشید
فعالان حقوق بشر از سوریه گزارش دادهاند که تروریستهای "دولت اسلامی" ۹۴ نفر را در سوریه به اتهام روزهخواری به صلیب کشیدند. این افراد ابتدا در قفسی افتادند، سپس شلاق خوردند و در انتها به صلیب کشیده شدند.
گروه ناظران حقوق بشر سوریه که مرکز آن در بریتانیاست، اعلام کرد که جریان تروریستی "دولت اسلامی" (داعش) طی چهار هفته گذشته ۹۴ شهروند این کشور را به اتهام روزهخواری به صلیب کشیده است. گفته میشود پنج نفر از کسانی که به صلیب کشیده شدهاند، به سن قانونی نرسیده بودند.
گفته میشود این افراد در قفسهایی آهنین به خیابانهای مرکزی شهر منتقل شده و پس از شلاق خوردن به صلیب کشیده شدند. تروریستهای "دولت اسلامی" پلاکاردهایی با خود حمل میکردند که روی آنها نوشته شده بود روزهخواران ۷۰ ضربه شلاق خواهند خورد و به صلیب کشیده میشوند.
گزارشهای گروه ناظران حقوق بشر سوریه از طرف منابع معتبر دنیا تایید نمیشود، زیرا امکان فعالیت آزاد خبرگزاریها در سوریه وجود ندارد. این گروه گزارشهای خود را از شبکههای اطلاعاتیای که در سوریه دارد، به دست میآورد. تجربههای اخیر اما نشان میدهند که اخبار منتشرشده از طرف این گروه معتبر و صحیح هستند.
جریان تروریستی "دولت اسلامی" بخشهای وسیعی از مناطق شمال و شرق سوریه را تصرف کرده است. از جمله مناطق زیر نفوذ "دولت اسلامی" شهرهای رقه و دیرالزور هستند.
نگذارید کسی به خواب رود !Nessun dorma
اپرای «توراندوت» Turandot (توراندخت)
اپرای «توراندوت» Turandot (توراندخت)
تین بحث را از ویدئو بشنوید
هر بار صدای خواننده پُرآوازه اپرا لوچیانو پاواروتی را میشنوم بیاختیار بهیاد توراندخت میافتم که داستان پُر رمز و رازش از گذشتههای دور توجه مرا به خود جلب مینمود.
چندین بار اپرای «توراندوت» Turandot (توراندخت) را دیده و شنیدهام. زیبایی، گیرایی و شکوه آن هر صاحبدلی را به دیدار خویشتن میبرَد.
خالق آن موسیقیدان نامی جاکومو پوچینی Giacomo Puccini است.
اینکه وی از جملهی پشتیبانان موسولینی هم بوده موضوعی دیگر است.
...
تک آواز نسون دورما (نگذارید کسی به خواب رود) از اپرای توراندوت (توراندخت) اثر پوچینی را خیلی از ما شنیدهایم. این قطعه را پاواروتی در آغاز مسابقات فوتبال جام جهانی سال ۱۹۹۰ در ایتالیا با هنرمندی تمام خواند. در المپیک زمستانی ۲۰۰۶ نیز همراه با لبخوانی وی، پخش شد و میلیونها نفر شنیدند. من آنرا با صدای دلانگیز «آریتا لوئیز فرانکلین» Aretha Louise Franklin یکی از مشاهیر بزرگ آواز و موسیقی تاریخ آمریکا بارها شنیدهام.
Nessun dorma... Nessun dorma
نِسوم دورما... نِسوم دورما...
نگذارید کسی بخوابد... نگذارید کسی بخوابد...
...
NESSUN DORMA آغاز پرده سوم اپرای پوچینی است. کمی بعد بهشرحتر توضیح داده و مضمون آن را به زبان فارسی میآورم.
قطعه مزبور را فقط پاواروتی نخواندهاست. هنرمندان نامداری چون بنیامینو گیگلی، فرانکو کورلی، ماریو لنزا، یوسی بیورلینگ، ریچارد توکر، پلاسیدو دومینگو، آندره بوچیلی، کاترین جنکینز، ماریو دل موناکو، آریتا لوئیز فرانکلین، سارا برایتمن، «جکی ایوانکو»...و خیلیهای دیگر خواندهاند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داستان توراندخت روایتی مغولی است
داستان «توراندخت» که مایه خلاقیت بسیاری از فرهنگورزان ایران و جهان بوده، یکی از روایتهای پرتأمل هزار و یک شب است.
توراندُخت واژهای است فارسی به معنی «دختر توران»
...
این داستان اصل هندوایرانی داشته یا بهتر بگویم از هند به ایران آورده شدهاست. حکیم نظامی (در هفت پیکر) و مولانا جلال الدین (در مثنوی معنوی) از آن یاد کردهاند.
شخصیت تاریخی دو روایت «بانوی حصاری» در هفتپیکر نظامی و «قلعه ذاتالصور» در مثنوی، توراندخت است. بگذریم که تا کنون پژوهشی به زمینه تاریخی دو روایت نظامی و مولوی اشاره نداشتهاست.
بهنظر میرسد که حکیم نظامی از روی هزار و یک شب، روایت خود را سروده و مولوی هم احتمالاً در روایت «دژ هوشربا» به کار وی نظر داشتهاست.
(پژوهش ادبیات معاصر جهان، شماره ۷۰)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توراندخت و روایت هزار و یک شب
در روایت هزار و یک شب، دختری به اسم فرحناز شبی خواب میبیند دو غزال نر و ماده در دام صیادی گرفتار آمده و آهوی ماده برای آزادی آهوی نر به سختی تلاش میکند تا اینکه آهوی نر رهایی یافته، ولی آهوی ماده گرفتار شده و به دست صیاد کشته میشود.
فرحناز وقتی از خواب برمیخیزد رؤیای خود را صادق پنداشته و نتیجهگیری میکند که مردان جملگی خودخواه و پست و بی خردند و فقط زنان هستند که باید از خودگذشتگی کنند و مایه بگذارند.
از همینرو تصمیم میگیرد، دور ازدواج را خط بکشد. اما با تلاش دایهاش که با دلالت، نظر اشتباه وی را توضیح میدهد (...)، پس از گذشت مدتی (گویا هزار و یک روز) فرحناز از آن ارزیابی شتابزده، دست برمیدارد.
...
دایه فرحناز برای وی قصه «امیرزاده خلف و خاقانزاده چین» را نقل میکند. (شاید این خلف همان کالاف Calaf در اپرای توراندوت است. کمی بعد از آن صحبت میکنم)
خلاصه قصه مزبور از این قرار است:
خاقانزاده چین (توراندخت) از مردان متنفر است و برخلاف خواست پدرش حاضر نیست از میان خواستگاران خود شوهری انتخاب کند. او سرانجام بعد از پافشاری پدرش سه معما برای خواستگاران طرح کرده و قرار میگذارد که اگر کسی پاسخ معماها را داد با او ازدواج خواهد نمود و گرنه سرش را از تن جدا میکند. اگر کسی این شرط را نمیپذیرد اصلاً پا پیش نگذارد.
...
شاهزادگان و امیرزادگان زیادی با قبول شرط فوق میآیند، ولی هیچ کدام نمیتوانند جوابی پیدا کنند و از دم کشته میشوند، تا اینکه شاهزادهای به نام «خلف» هرسه معما را پاسخ میدهد.
توراندخت که بازی را میبازد و حالا باید تن به ازدواج دهد، معمای دیگری طرح میکند بلکه آن مرد از پاسخ عاجز بماند و از میدان به در رود، ولی با مخالفت پدر روبرو میشود. پدر میگوید راهی که تو انتخاب کردهای بیراهه است و نه تنها رسم رایج زمانه نیست با فطرت آدمی هم در تضاد است...
...
آن مرد (خلف) که واقعاً توراندخت را دوست داشته با خودش خلوت میکند. او نمیتواند رنج آن زن را تحمل کند به توراندخت میگوید بسیار خوب، اگر بتوانی نام واقعی مرا بگویی من اینجا را ترک میکنم و تو هم راحت میشوی.
توراندخت یک روز مهلت خواسته و یکی از بردگان خود را که زنی زیبارو بود، وسطای شب نزد خلف میفرستد تا زیر پای او بنشیند و نامش را کشف کند. اما آن زن زیبا با دیدن خلف بدو دل باخته، به این فکر میافتد که خودش با وی از چین بگریزد.
البته به نام آن مرد را پی میبرَد و بهعمد میرود به توراندخت میگوید فقط با این هدف که ازدواج توراندخت منتفی شود و خودش بتواند با آن مرد فرار کند.
توراندخت اما با فهمیدن نام آن مرد حکم به کشتن وی میدهد، هرچند اندکی بعد پشیمان میشود اما دیگر سودی ندارد زیرا وی دیگر زنده نیست. آن برده زیبارو هم پس از آگاهی از کشته شدن خلف (آن مرد) با خنجر خودش را میکشد.
...
البته در روایت کارلو گوسی Carlo Gozzi (که در سال ۱۷۶۲ از داستان توراندخت نمایشنامهای کمدی ساخت) آن برده زیبارو، حتی زیر شکنجه که به فرمان توراندخت اجرا میشود، حاضر نیست نام شاهزاده (خلف) را فاش کند و دست به خودکشی میزند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
نمایشنامهها و اپراهای توراندخت
در رابطه با داستان توراندخت، نمایشنامهنویس فرانسوی آلن رنه لِساژ در سال ۱۷۵۴میلادی، اپرایی به نام شاهدخت چینی تنظیم نمود.
فردریش شیلر سال ۱۸۰۱ به نگارش داستان «توراندخت، شاهزادهای از چین» پرداخت.
بازیگر و کارگردان ایرانی رفیع حالتی (حجاز) هم سال ۱۳۳۶-۱۳۳۷ داستان توراندخت را ترجمه و تنظیم نمود.
برتولت برشت هم آن را به صورت تراژدی – کمدی درآورد. البته وی هسته روایت توراندخت را تغییر داد. در نمایشنامه توراندخت (برشت) با غروب خرد و تسلط استبداد روبرو میشویم، هرچند صدای دگرگونی و تغییر شرایط هم شنیده میشود.
...
سال ۱۹۱۱ کارل گوستاو فل مولر Carl Gustav Vollmoeller زبان شناس آلمانی سرنوشت توراندخت را تحت عنوان «توراندخت، یک قصه چینی» ارائه داد.
ولفگانگ هیلدسهایمر نویسنده آلمانی در سال ۱۹۵۴ نمایشنامه ای با عنوان Prinzessin Turandot (شاهزاده توراندخت) نوشت.
فروچیو بوسونی ایتالیائی یک اپرا و فردیناند نیریوت Ferdinand Thieriot آهنگساز آلمانی قطعه ای موسیقائی به نام توراندخت دارد.
....
داستان مزبور مواد مورد نیاز طرح اپرای توراندخت اثر جاکومو پوچینی موسیقی دان ایتالیائی را فراهم آورد؛ که البته بعد از مرگ وی در سال ۱۹۲۶ به اجرا درآمد.
لیبرتو (متن اصلی) این اپرا را دو شاعر ایتالیایی، جوزپه آدامی (Giuseppe Adami) و رناتو سیمونی (Renato Simoni) با نظارت پوچینی نوشتند.
...
البته پوچینی به دلیل ابتلا به سرطان حنجره نتوانست اپرای توراندخت را پیش از مرگش به پایان ببرد. این کار را یکی از آهنگسازان ایتالیایی معاصر او، فرانکو آلفانو، از روی یادداشتهای پوچینی انجام داد.
اجراهای مدرن دیگری هم از این اپرا وجود دارد، مثل اجرای آهنگساز ایتالیایی، لوچیانو بریو.
...
تاریخ نگارش و اجرای نمایشنامهها و اپراهای توراندخت مربوط به بعد از سال ۱۷۱۰میادی یعنی زمانی است که فرانسوا پتیس دلاکروا روایات هزار و یک شب را به فرانسه ترجمه کردهاست. تا قبل از این تاریخ غربیها آن کتاب را نمیشناختند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داستان توراندخت در چین باستان رخ میدهد
داستان توراندخت در اپرای پوچینی شبیه روایت هزار و یک شب است که پیشتر اشاره کردم. این واقعه در چین باستان رخ میدهد. شاهزادهای به نام کالاف Calaf (خلف، خاقانزاده چین) که البته هیچکس اسم او را نمیداند عاشق توراندخت میشود و برای گرفتن پاسخ مثبت از وی برای ازدواج، باید سه معما را حل کند و هر پاسخ نادرستی به مرگ وی میانجامد. وی بههر سه چیستان جواب میدهد و توراندخت شکست میخورد و توراندخت که به دلائلی از ازدواج گریزان است، در تنگنا میافتد.
کالاف درحالیکه بازى را برده به وی فرصت مىدهد که از این مخمصه رها شود. به توراندخت مىگوید که اگر بتوانی از امشب تا فردا صبح که سپیده سر میزند، اسم مرا پیدا کنی، من عملاً از سر راهت کنار میروم و خواهم مُرد.
«نام من را پیش از سپیدهدمان بگو و من بعد از آن باید بمیرم».
فنای مختارانه و آگاهانه در عشق؟
...
«هیچکس [امشب] نمىخوابد، هیچکس نمىخوابد» (Nessun Dorma)
...
توراندخت که او را نمیشناخته به خدم و حشم خویش دستور میدهد که هیچ کس حق خوابیدن ندارد و تا روز بعد وقت دارند نام و نشان او را بیابند وگرنه همه را میکشد.
...
همانطور که پیشتر گفتم توراندخت برده زیبارویی را مامور میکند تا زیر پای آن مرد بنشیند و سر از اسمش درآورد. در روایت کارلو گوسی، آن برده زیبا درمییابد نام وی چیست اما چون خودش به او دل بسته بود، حتی زیر شکنجه حاضر نشد نام مرد را فاش کند و دست به خودکشی زد...
خلاصه، با سر زدن سپیده، توراندخت که نتوانسته بود نام خواستار و خواستگار خودش را پیدا کند با وی در برابر یکدیگر قرار میگیرند و مرد، او را در آغوش میگیرد و میبوسد. (...)
توراندخت فریاد میزند: «فهمیدم نام او چیست، نامش عشق است...»
برگردیم به قطعه «نسوم دورما» Nessun dorma
مضمون آنرا به فارسی مینویسم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای صبح سپید بیا...ای شب تاریک برو
نگذارید کسی بخوابد. هیج کس نباید بخوابد. هیچ کس
حتی تو، (توراندوت) شاهزاده خانم
از اتاق سردت. به ستارگان بنگر، (ببین که چگونه) با عشق و امید سوسو میزنند!
ولی راز من در درونم پنهان است و نام مرا هیچکس نمیداند. نه، نه (هیچکس نمیداند)
من آنرا (آن راز را) تنها روی لبانت خواهم گفت (از زبان تو خواهم گفت)
وقتی شب سپری شود و سپیده سر زند بوسه من سکوت را خواهد شکست و تو از آن من خواهی بود.
همسرایان:
هیچ کس نام او را نمیداند، و ما، افسوس، باید بمیریم!
آه، هیچکس نام او (و راز او) را نمیداند و ما رهسپار دیار مرگ هستیم.
ای شب (تاریک) برو. ستارههایت را برچین و برو (و ای صبح سپید بیا، بیا) در طلوع خورشید این منم که پیروز خواهم شد. بله، پیروز خواهم شد.
Nessun Dorma
Nessun Dorma is one of the best-loved tenor aria from Turandot - an Italian opera based on a French translation of a Persian story about a Mongolian princess in China. Composed by Giacomo Puccini (who died before completing the opera), Nessun Dorma is most famously sung by Pavarotti, several major tenors, and many talent show contestants. In the opera it is sung by Calaf, a prince in a deathly game to woo the cold-hearted Turandot, princess of China.
اجراهای مختلف Nessun Dorma
Beniamino Gigli
Jussi Bjorling
Richard Tucker
Plácido Domingo
José Carreras, Placido Domingo & Luciano Pavarotti
Park Gi-Cheon
Aretha Franklin
اصل شعر بهزیان ایتالیایی
Nessun Dorma
Nessun dorma! Nessun dorma!
Tu pure, o Principessa
Nella tua fredda stanza
Guardi le stelle che tremano d'amore
E di speranza!
Tu pure, o Principessa
Nella tua fredda stanza
Guardi le stelle che tremano d'amore
E di speranza!
Ma il mio mistero è chiuso in me
Il nome mio nessun saprà! No, No!
Sulla tua bocca lo dirò quando la luce splenderà!
Il nome mio nessun saprà! No, No!
Sulla tua bocca lo dirò quando la luce splenderà!
Ed il mio bacio scioglierà il silenzio che ti fa mia!
Choir: Il nome suo nessun saprà, E noi dovrem, ahimè, morir, morir!
Dilegua, o notte!
Tramontate, stelle!
Tramontate, stelle!
All'alba vincerò!
Vincerò! Vincerò!
Tramontate, stelle!
Tramontate, stelle!
All'alba vincerò!
Vincerò! Vincerò!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ترجمه انگلیسی
None shall sleep!
None shall sleep! None shall sleep!
Even you, O Princess,
in your cold bedroom,
watch the stars
that tremble with love and with hope!
But my secret is hidden within me;
none will know my name!
No, no! On your mouth
I will say it when the light shines!
And my kiss will dissolve
the silence that makes you mine!
chorus:
No one will know his name,
and we will have to, alas, die, die!
Vanish, o night!
Fade, you stars!
Fade, you stars!
At dawn, I will win!
I will win! I will win!
ترجمه عربی Nessun Dorma
لا يوجد رجل سوف ينام! لا يوجد رجل سوف ينام!
حتى أنت يا الأميرة،
في غرفة باردة الخاص
مشاهدة النجوم
أن ترتعش مع الحب والأمل...
لكن سر بلدي مخفيا داخل لي،
اسمي لا أحد يعرف!
لا، لا، أنا أقول أنه في فمك،
عندما يضيء ضوء!
وسوف قبلة بلدي حل الصمت
الذي يجعلك الألغام.
جوقة: واسمه لا أحد يعرف... ويجب علينا، للأسف، يموت، يموت!
...
يجوز في هذه الليلة! مجموعة، أنت نجوم!
مجموعة، أنت نجوم! أنا سوف يفوز!
أنا سوف يفوز! أنا سوف يفوز!
در همین زمینه
...
سایت همنشین بهار
اشتراک در:
پستها (Atom)