نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ بهمن ۷, سه‌شنبه

نگاهی به بودجه سال جاری برخی مجموعه‌های شبه‌دولتی وابسته به حوزه علمیه نشان می‌دهد که امسال نیز همچون سالیان گذشته، مهمتری مراکز تربیت طلبه در قم با بودجه‌های هنگفت حکومتی اداره می‌شوند

سیـــــــــــــاهه مالی روحــــــــــانیت حکومتی

 نگاهی به بودجه سال جاری برخی مجموعه‌های شبه‌دولتی وابسته به حوزه علمیه نشان می‌دهد که امسال نیز همچون سالیان گذشته، مهمتری مراکز تربیت طلبه در قم با بودجه‌های هنگفت حکومتی اداره می‌شوند و صدها میلیارد تومان از منابع کشور را صرف می‌کنند. چه میزان از این بودجه‌ها، مابه‌ازای خداپسندانه‌ای داشته است؟

، جدول زیر، جزئیات اعتبارات در نظر گرفته شده برای چند نهاد حوزوی در لایحه بودجه سال ۱۳۹۴ را نشان می‌دهد :




از 2.7 میلیارد دلاری که در اختیار بابک زنجانی قرار گرفت و جلسات وی با رییس کل سابق بانک مرکزی و یا 22 میلیارد دلاری که از طریق صرافی ها از کشور خارج شد، پرده برداشت

چگونه 22 میلیارد دلار از کشور خارج شد؟

، از 2.7 میلیارد دلاری که در اختیار بابک زنجانی قرار گرفت و جلسات وی با رییس کل سابق بانک مرکزی و یا 22 میلیارد دلاری که از طریق صرافی ها از کشور خارج شد، پرده برداشت.

وی گفت: نمی دانم یک جوانی از کجا وارد سیستم ایران شد و هم اکنون دو میلیارد و 700 میلیون دلار پول مملکت در اختیار ایشان قرار گرفته است که اگر این پول به کشور بازگردانده نشود مایه روسیاهی خواهد شد.

معاون اول رییس جمهور که عنوان کرد دولت از روزهای اولی که سر کار آمده متوجه این موضوع شده و قوه قضاییه این فرد را دستگیر کرده، بیان کرد که سوال ما این است که با این پول چقدر می شود به سفر، عیش و نوش پرداخت. این پول حتما در جایی است و باید مشخص شود که کجاست. همچنین موضوع دوم این است که این فرد چگونه به این سیستم ورود پیدا کرده است، زیرا اگر چنین موضوعی مشخص نشود ممکن است فرد دیگری نیز وارد شود.

شنیده های جهانگیری بیانگر آن بود که وقتی این شخص به بانک می رفت رییس کل بانک مرکزی از جلسه بیرون می آمد تا با او صحبت کند. همچنین وزرا به ملاقات او می رفتند.

همچنین بخش دیگری از اظهارات معاون اول رییس جمهور به اتفاقاتی که در حوزه فروش ارز افتاده بود ارتباط داشت.

وی بیان کرد: دولت قبل برای کنترل ارز تدبیری را به کار گرفتند و گفتند ارز را به صرافی های دبی و استانبول بفرستید که در نتیجه آن ظرف 18 ماه 22 میلیارد دلار به خارج از ایران رفت.

اما سخنان صریح جهانگیری به سرعت با واکنش محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی همراه شد؛ به گونه ای که وی با انتشار نامه ای این اظهارات را نپذیرفت و به دفاع از خود پرداخت.

محور اصلی نامه بهمنی به انکار گفته ها درباره بابک زنجانی اختصاص داشت.

وی عنوان کرد که جلسات خصوصی مکرر رئیس کل سابق بانک مرکزی با بابک زنجانی، کاملا خلاف واقع است.


در این جوابیه آمده بود که نباید با سکوت، موضوع برگشت 2.7 میلیارد دلار به خزانه کشور و رو شدن دست های پشت پرده که از مطالبات مقام معظم رهبری و مردم است، دچار فراموشی شود و همچنین هیاهوی بیش از حد رسانه ای که خواسته متخلفین است ممکن است باعث انحراف افکار عمومی و دور شدن از اصل موضوع شود که پرداختن به آن را بیش از این به مصلحت نمی دانیم و فقط به توضیحات اخیر دادستان محترم تهران اشاره می کنیم که گفته اند در پرونده بابک زنجانی برخی از وزرا و رییس کل سابق بانک مرکزی برای ادای پاره ای توضیحات به دادستانی احضار شده اند.

با وجود رد و بدل شدن اظهارات و بیانیه ها بین دولت یازدهم و رییس بانک مرکزی دولت دهم تنها موضوع پاسخ داده شده مربوط به پرداخت 2.7 میلیارد دلاری است که به بابک زنجانی تعلق گرفته و بهمنی از آن دفاع کرده است. اما در این بین 22 میلیارد دلاری هم وجود دارد که عنوان می شود از طریق صرافان از کشور خارج شده است، ولی نه تنها محمود بهمنی در جوابیه خود از این موضوع سخنی به میان نیاورده و دفاعیه برای آن نداشته بلکه هیچ یک از مسوولان دیگر دولت گذشته هم تاکنون نسبت به آن واکنشی نداشته اند.

با این وجود اعلام اخیر قائم مقام بانک مرکزی مبنی بر وجود مستنداتی که خروج 22 میلیارد دلار ارز را از کشور تایید می کند و اعلام رانت 7000 میلیاردی که چندی پیش در مجلس عنوان شد که در نوسانات ارزی در دولت قبل ایجاد شده و سود هنگفتی از فروش ارز محقق شده است، همگی می تواند مهر تاییدی بر خروج این 22 میلیارد دلار از کشور باشد.

احمد به همراه مسعود پسر 4 ساله خود با کارتن خوابی در زیر پل فرح آباد ساری و بازیافت زباله زندگی می کرد.

پنج سال پیش، محسن پهلوان مدیر شرکت "پدیده شاندیز"، تنها صاحب یک کبابی در شاندیز مشهد بود. امروز اما نام او به‌عنوان مظنون به ۹۴ هزار میلیارد تومان اختلاس در کنار متهمان پرونده‌های بزرگ اقتصادی قرار گرفته است.


پنج سال پیش، محسن پهلوان مدیر شرکت "پدیده شاندیز"، تنها صاحب یک کبابی در شاندیز مشهد بود. امروز اما نام او به‌عنوان مظنون به ۹۴ هزار میلیارد تومان اختلاس در کنار متهمان پرونده‌های بزرگ اقتصادی قرار گرفته است.
برخی رسانه‌های ایران از قول غلامعلی صادقی، دادستان مشهد، خبر از اختلاس ۹۴ هزار میلیارد تومانی شرکت پدیده شاندیز داده‌اند؛ شرکتی که ریاست آن بر عهده محسن پهلوان است.

غلامحسین محسنی اژه‌ای گفته‌ است که مبلغ دقیق این اختلاس هنوز در دست بررسی است. آقای پهلوان هنوز دستگیر نشده و تمامی این اتهامات را رد کرده است.

محسن پهلوان که اینک ۴۳ سال دارد، در شهریور ۱۳۸۸ شرکت پدیده شاندیز را تاسیس کرد. این شرکت در اصل زیرمجموعه شرکت بزرگ‌تر "گردشگری پدیده شاندیز" بود و قرار بود یک شرکت سهامی خاص با مسئولیت محدود باشد، اما پس از مدتی فعالیت‌هایش در ردیف شرکت‌های سهامی عام قرار گرفت.
بیشتر بخوانید: مجموعه مطالب در باره فساد مالی و اقتصادی در ایران

فروش سهام این شرکت با نرخ ۲۰۰ تومان به ۱۲۰ هزار نفر از جمله فعالیت‌هایی بود که در زمره شرکت‌های سهامی خاص قرار نمی‌گرفت. نرخ سهام این شرکت هم اکنون از ۲۰۰ تومان به ۱۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده است.

ظن دولتی بودن پدیده شاندیز 

تبلیغات گسترده در صدا و سیما برای این شرکت، ظن دولتی بودن آن را بیشتر کرد. گفته می‌شود پنج درصد از کل درآمد صدا و سیما در بخش تبلیغات متعلق به پدیده شاندیز است.

روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی که از این موضوع منتشر کرده از قول جواد قدوسی کریمی نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی نوشته تخلفات این شرکت تنها به دلیل جمع‌آوری پول از مردم نبوده، بلکه بسیاری از مقامات دولتی در این پروژه شریک هستند.

بشنوید: گفت‌وگو با احمد علوی درباره فساد اقتصادی در ایران



این روزنامه از قول منابع غیر رسمی نوشته که محسن پهلوان عضو سابق سپاه پاسداران بوده، وی اما این موضوع را رد کرده است. تحلیل‌گران معتقدند چنین حجمی از اختلاس نمی‌توانسته بدون کمک مقام‌های سیاسی صورت بگیرد.

فایننشال تایمز از قول یک تحلیل‌گر سیاسی نزدیک به اصلاح‌طلبان نوشته: «پهلوان از حمایت‌های مقامات سیاسی و نظامی و نیز موسسات مذهبی برخوردار بوده، اما حالا که ۱۲۰ هزار سهام آن بی‌ارزش شده و صاحبان این شرکت نگران سرمایه‌هایشان هستند قوه قضائيه مجبور به مداخله شده و این موضوع را تهدیدی برای امنیت ملی دانسته است».

پس از متهم شدن شرکت پدیده شاندیز به اختلاس و نیز پخش اخباری مبنی بر مقروض بودن این شرکت، نرخ سهام آن به شدت نزول کرده است.

"هیچ اتفاقی نیفتاده است" 

روزنامه اعتماد روز سه‌شنبه ۷ بهمن (۲۷ ژانویه) مصاحبه‌ای را با محسن پهلوان منتشر کرد. وی در سرتاسر این مصاحبه اصرار دارد که هیچ تخلفی مرتکب نشده و هیچ اتفاقی روی نداده است و پدیده شاندیز مانند قبل به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد.

آقای پهلوان در این گفت‌وگو تایید کرده که "برخی اتفاقات" باعث شد قیمت سهام شرکت از ۱۰ هزار تومان به ۷۵۰۰ تومان کاهش پیدا کند اما خود وی با خرید ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان سهام، قیمت را به حالت اولش بازگردانده است.
وی سرمایه شرکت پدیده شاندیز را بالای ۲۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. پهلوان در پاسخ به این سئوال که این شرکت چگونه در عرض پنج سال توانسته به چنین سرمایه‌ای دست پیدا کند می‌گوید: «كشور در سال بيش از صد روز تعطيلی دارد اما ما بدون تعطيلی كار می‌كنيم. اصلا تعطيلی نداريم، ٢۴ ساعته هم كار می‌كنيم. وقتی سه برابر ديگران كار كنید و تعطيلی هم نداشته باشيد، سه برابر ديگران رشد می‌كنيد».
محسن پهلوان معتقد است که شرکت او در منطقه شاندیز مشهد ارزش افزوده ایجاد کرده. او به اعتماد می‌گوید: «من شانديز زمين خريدم متری ٣٠ هزار تومان، امروز در اين منطقه زمين متری ٧ تا ١٠ ميليون تومان داد و ستد می‌شود. مغازه‌های ما را بالای متری ۵۰ ميليون تومان خريداری می‌كنند. در اين منطقه كار شده، ارزش افزوده ايجاد شده».
وی در این مصاحبه به شغل قبلی‌اش که به نوشته فایننشال تایمز صاحب یک کبابی شاندیز بوده اشاره‌ای نکرده و گفته ما جد اندر جد در کار ساختمان‌سازی بودیم. شرکت پدیده شاندیز به گفته صاحبش در افغانستان نیز پروژه دارد و او "اولین خارجی است که برای سرمایه‌گذاری وارد افغانستان شده است".
محسن پهلوان در پاسخ به این سوال که آیا نمی‌ترسد آینده‌ای همچون بابک زنجانی در انتظارش باشد می‌گوید: «نه نمی‌ترسم. پديده را از پرورشگاه نياوردم، اين پروژه را خودم زاييدم و با توجه به اين‌كه فرزند خودم است نمی‌ترسم كسی آن را از من بگيرد».

”محمود مشرف تهرانی” ! ساعتها مانع از دفن پیکر او در امامزاده طاهر کرج شد و جسدشاعر که در ساده‌ترین شکل در پتویی پیچیده شده


آشنايي با هنرمند و شاعر آزاده ميهن ”محمود مشرف تهرانی”


محمود مشرف تهرانی
شاعر”گل باغ آشنایی” مشرف تهرانی (م. آزاد)، یکی از هنرمندان و شاعران آزاده‌ میهنمان بود که نگذاشت داغ ننگ تسليم و سازش با ديكتاتور بر چهره هنر و هنرمند بنشیند. محمود مشرف تهرانی، در 18آذرماه سال 1312 خورشیدی در تهران به دنیا آمد، سال 1336 از دانشکده‌ ادبیات و زبان فارسی دانشگاه تهران موفق به دریافتن مدرک کارشناسی ادبیات فارسی شد. مدتی به شغل دبیری پرداخت و در ادامه به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفت.  نخستین مجموعه‌ شعر خود را با عنوان ’ دیار شب’ در سال 1334 منتشر کرد.  قصیده ”بلند باد و دیدارها“، ”آیینه‌ها تهی ست“ و ”با من طلوع کن“ دیگرآثار شناخته شده وی هستند.
به سر هوای تو دارم، تو ای بهانه‌ من
بهانهیی کن و روزی بیا به خانه‌ من
به شادمانی مردم‌فریب من، منگر
ببین به شام من و گریه‌ شبانه‌ من
چه عاشقانه مرا عاشقانه می‌خواندی
تو ای نشانه‌ اندوه عاشقانه من
بیا به خانه‌ من تا نشانه‌یی باقیست
که بی‌نشانه نبینی دگر نشانه‌ من
بیشتر توانایی او در شعر نیمایی و آزاد بوده است. شعرهای او در عین سادگی از محتوایی برخوردارند که خواننده ریزبین درهمان سطرهای نخست از درونه‌ غنی آن لذت می‌برد. آزاد به سرعت شخصیت مستقل شعری خود را بازیافت. از نظر مضامین نیز، اصلی‌ترین عناصر شعر او را انسان و زیبایی تشکیل می‌داد.
به روانی و سادگی و دلنشینی شعرش نگاه کنید:
«باش و یاد مباش»
پریده رنگ، بهاری که نیست، یاد بهار
همیشه می‌ماند
چنان که هر یادی
پریده رنگ و فراموش وار
تو ای حضور هراسان!
تو ای همیشه‌ بیم
تو ای حضور فراموش
باش و یاد مباش!
که بهتر است فراموشی از یاد
و در بهار، بهاری که نیست
خاموشی، بهتر از فریاد.
مشرف تهرانی به‌زودی در سلک شاعران نو‌اندیش و معترض دهه‌های40 و 50 قرار گرفت. در دوران سياه دیکتاتوری  هم مورد آزار و تحت فشار قرار داشت. اما کلامی در تأیید حاکمیت ستم و غارت اين حكومت نگفت. شاید این شعر او اشاره‌یی اعتراضی به اختناق حاکم باشد:
«عروسکها را در شب
تاراج کرده‌اند
در شهر چهره‌یی نیست.
او خود سالها پیش در شعری به‌نام «به من سکوت بیاموز» گفته بود:
مرا به آتش بسپار- ای پرنده سرخ
که در کویر صداهای دور می‌نگری
و در نگاه تو گلهای یاس می‌خشکند
سفال خالی گلدان ماه را بشکن
مرا بسوزان- ای بانگ روشن
ای خورشید
آزاد مترجم، شاعر، منتقد، نمایشنامه نویس و نویسنده‌یی توانا در ادبیات کودک و نوجوان نیز به‌شمار می‌رفت. از او بیش از 60 اثر به چاپ رسیده که حدود پنجاه اثر آن به کودکان و نوجوانان تعلق دارد. شماری از آثار منتشر شده به قلم او عبارتند از: پرشیادخت شعر (زندگی و شعر فروغ فرخزاد)، ترجمه شعرهای ”کارل سندبرگ“، ترجمه طنزهای ”وودی آلن“، لی لی - لی‌لی حوضک، طوقی، عمو نوروز، کی از همه پر زورتره، بزبز قندی وخاله سوسکه کجا میری؟
این شاعر و نویسنده آرام و بی‌هیاهوی زبان فارسی که تا آخرین لحظات زندگی‌اش در تهران زندگی می‌کرد، با وجود بیماری آزار دهندهیی که سالهای آخر عمرش دچار آن شده بود، بیشتر وقت خود را صرف نگارش و باز نویسی متون کهن ایرانی برای کودکان و نوجوانان کرد. او در آخرین کارهای خود دست به معرفی ادبیات کهن برای کودکان و نوجوانان زده و در حال بازنویسی اشعار شاهنامه و بخشی از اشعار مولانا برای کودکان و نوجوانان بود.
علاقه م. آزاد به کودکان را در برخی شعرهای او می‌توان حس کرد. در یکی از شعرهایش که به سوگ حاکم بر جامعه اعتراض می‌کند ضمنا روح ایرانی او علاقه او به کودکان نیز دیده می‌شود. به این شعر توجه کنید:
در این شهر نامهربان، شادمانی کجاست؟
چرا دخترم مهرگان شاد نیست؟
چرا کاوه‌ام خشمگین است؟
و کیوان که از مهربانی بهشتی است
چرا تلخ و نومیدوار است؟
بیا کودک من
بیا دلقک شاد! که در لحظه‌ عسرت و ناامیدی
نقابی به رخسار می‌آفریند چنان شادی بی‌گمانی
که خارای سخت
به گلهای سرخ
امان می‌دهد.
و آن دلقک خانگی
با ردایش که از چادر چیت مادر بزرگ
عصایی که از چتر
کلاهی که از کاغذ کادویی
و ریشی که از پنبه استریل
چنان می‌نشاند به لبهای نومید لبخند...
از دیگر کارهای ”م. آزاد“ بازنویسی گزیده‌یی از داستانهای مثنوی مولوی با عنوان ”درخت زندگی“، تهیه ”گزیده شعرهای عامیانه کودکان “، گردآوری ”مادرانه‌ها“ (لالاییهای منظوم)، گردآوری ”چیستان“ (برای نوجوانان) و باز نویسی بعضی آثار مانند ”قصه لالایی“ به‌شمار می‌رود..
یکی ار شعرهایش به‌نام «گل باغ آشنایی» به‌صورت ترانه زیبایی با صدای گیتی اجرا شد.
شعر او با عنوان من گیاهی ریشه در خویشم که در ستایش پایگاه نیما سرود، یک اثر شکوهمند و ماندگار در ادب فارسی است.
م. آزاد در 29 دی سال1384 در اثر سرطان درگذشت. حكومت جمهوري اسلامي حتی از ایجاد مزاحمت برای پیکر بیجان او ابایی نکرد، چنان که ساعتها مانع از دفن پیکر او در امامزاده طاهر کرج شد و جسدشاعر که در ساده‌ترین شکل در پتویی پیچیده شده بود، ساعتها به‌خاطر ندادن اجازه تدفین روی دست خانواده داغدار و دوستانش مانده بود.
با خواندن شعر معروف او به‌نام” گل باغ آشنایی” يادي مي كنيم از این شاعر توانمند شعر نو ایران

گل باغ آشنایی
م. آزاد
گل من پرنده‌یی باش و به باغ باد بگذر
مه من شکوفه‌یی باش و به دشت آب بنشین
گل باغ آشنایی! گل من کجا شکفتی؟
که نه سرو می‌شناسد
نه چمن سراغ دارد؟
نه کبوتری که پیغام تو آورد به بامی
نه به‌دست باد مستی گل آتشین جامی
نه بنفشه‌یی
نه جویی
نه نسیم گفت و گویی
نه کبوتران پیغام
نه باغهای روشن
گل من میان گلهای کدام دشت خفتی
به کدام راه خواندی
به کدام راه رفتی؟
گل من
تو راز ما را به‌کدام دیو گفتی؟
که بریده ریشه مهر شکسته
شیشه دل
منم این گیاه تنها به گلی امید بسته
همه شاخه‌ها شکسته
به امید‌ها نشستیم و به یادها شکفتیم
در آن سیاه منزل
به هزار وعده ماندیم
به یک فریب خفتیم ».

مادرباران با داشتن سه فرزند کوچک به دلیل مشکلات خانوادگی واعتیاد همسر خود مجبوربه زندگی در چادر مسافرتی در شهر شیرازشده است.

مادرباران با داشتن سه فرزند کوچک به دلیل مشکلات خانوادگی واعتیاد همسر خود مجبوربه زندگی در چادر مسافرتی در شهر شیرازشده است. او با کمک همسایه‌ها و کمک اندک سازمانهای حمایتی زندگی سخت خود را می‌گذراند.


عکس:امین برنجکار- مهرنیوز

دانش‌آموختگان توانا می‌گوین

 ایران























دولت در حالی بازگشت رونق به اقتصاد کشور را اعلام کرده است که فعالان اقتصادی از کسادی کسب و کار به شدت گلایه دارند.