نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ مهر ۲۷, شنبه

افشاگری های داوود احمدی نژاد/ هزاران دزدی از بیت المال در زمان احمدی نژاد رخ‌داد که هنوز رو نشده است- با حکومت حسن روحانی توافق شده صدایش را در نیاورند


Ahmadinejad-Davoudقانون- سامان صابریان:  یک ساعتی از قرارمان گذشته بود که سرانجام مردی شبیه به رئیس دولت نهم و دهم با اناری در دست آهسته آهسته از انتهای کوچه به سمت ما آمد. چشم، ابرو، خطوط پیشانی و گونه و حتی جملات کشیده کشیده او خاطرات نه چندان خوشایند محمود احمدی‌نژاد را در دل ما زنده کرد. قرار ما با برادری منتقد، از خاندان رئیس جمهور هشت سال پیش ایران، یعنی داوود احمدی‌نژاد بود. احمدی نژادی که ظاهری یکسان ولی گفتاری متفاوت با محمود احمدی‌نژاد دارد و معتقد است که غرور تفاوتی با شراب ندارد، چرا که هردو مغز انسان را زائل می‌کند.
 
از ابتدا تا آخر گفت‌و‌گو علاوه بر صدای گفت‌و‌گو و شاتر‌های عکاسی پژواک انار خوردن مسئول اسبق بازرسی نهاد ریاست جمهوری نیز به گوش می‌رسید. در طول گفت‌و‌گو مشخص بود دل پری از مشایی دارد و بار‌ها در طول مصاحبه بحث‌هایی را بیان کرد که ما مجبور به قطع دستگاه ضبط صوت شدیم و برای انتشار آن‌ها منع داشتیم. از آنجایی که قبلا گفته بود سعید جلیلی نیز راه احمدی‌نژاد را می‌رود و برای اینکه از جزئیات حضورش در انتخابات با خبر شویم سوال اول را این‌گونه پرسیدیم:
 
شما یکی از چهره‌هایی بودید که برای ثبت نام در انتخابات آمدید، دلیل‌حضور و انصراف شما چه بود؟
 
همیشه خواست نظام این است که بازار انتخابات داغ باشد و هر کسی وظیفه دارد این بازار را داغ کند و من هم با حضورم بازار را داغ کردم.
 
به نفع جلیلی کنار رفتید؟
 
خیر. من به ایشان انتقاد شدید هم داشتم. برخی از دوستان گفتند به نفع ولایتی کنار بروم و چون ولایتی پخته‌تر از جلیلی بود برای ولایتی تبلیغ کردیم ولی تشکیلات ولایتی خیلی ضعیف بود و موفق نشد.
 
با توجه به روی کار آمدن آقای روحانی آیا باز هم اصولگرایان توان بازگشت به قدرت را دارند؟
 
نظام ما آزاد است و مردم نیز اختیار دارند.این موضوع به عملکرد این آقایان بستگی دارد، همانطور که به عملکرد احمدی‌نژاد بستگی داشت و چون احمدی‌نژاد عقلش را به دست جریان انحرافی داد و مردم نیز این را فهمیدن دیگر از آن‌ها استقبال نشد. باید اشاره کنم رهبر انقلاب بالای سر این ملت است و هرجا که باید حرفی را بزند می‌زند و با کسی رو دربایستی ندارد.
 
دلیل اختلاف شما با احمدی‌نژاد چه بود؟
 
جریان انحرافی که دور وی را گرفته بود وگرنه ما با برادرمان که پدر کشتگی نداشتیم.
 
خیلی‌ها گفتند شما به دنبال سهم خواهی بودید و احمدی‌نژاد هم به سینه شما دست رد زد و سبب شد شما به مخالفان او تبدیل شوید، این ادعا را قبول دارید؟
 
بله. ما دنبال سهم خواهی بودیم ولی سهم انقلاب و ولایت. سهم ما ولایت بود و ما می‌خواستیم هر کسی، هر کجا می‌آید و می‌رود مطیع ولایت باشد.
 
این اتفاقات بیشتر از زمانی شروع شد که پای مشایی به معادلات اصلی دولت باز شد این فرد از ابتدا با شما نسبت فامیلی داشت ولی چرا بعد از گذشت سال‌ها رابطه شما با وی به اختلاف کشید؟
 
این فرد از ابتدا مشکل داشت و من از ابتدا به شدت مخالفت می‌کردم که مشایی فامیل ما شود و او را به عنوان فامیل قبول ندارم. ما از پدر و مادری که راه و رسم عقیدتی دیگری نیز داشته باشند تبعیت نمی‌کنیم و تنها به آن‌ها احترام می‌گذاریم چه برسد به شخص دیگری.
 
چرا تلاش نکردید جلوی مشایی را بگیرید؟
 
ما نمی‌دانستیم مشایی تا چه حد در احمدی‌نژاد نفوذ داشت ولی از ابتدا در او نفوذ کرده بود. باید بگویم انسان اگر در وادی غرور حرکت کرد هر کسی می‌تواند وارد وجودش شود و او را از راه خارج کند. وقتی انسان به وادی کبر افتاد دیگر درست بشو نیست. امام (س) نگفت خط قرمز من دولت است بلکه ایشان گفتند خط قرمز من قانون است. خط قرمز احمدی‌نژاد عوض شد و گفت دولت من، خط قرمز من است و همین می‌شود که شانزده میلیارد تومان پول را می‌برند و می‌گویند اشتباه شده است و برمی‌گردانیم، این یعنی چی؟
 
چرا اینطوری شد؟
 
چون قانون را قبول ندارند و خود را جای قانون قرار می‌دهند. نتیجه این می‌شود که وقتی امام (س) و رهبر انقلاب می‌گویند اختلاف افکنی حرام است این آقایان قوای دیگر را برنتافتند و رفتند در مجلس جنگ راه انداختند. از سوی دیگر وقتی قوه قضاییه مجرمان را احضار می‌کرد این آقایان نمی‌گذاشتند مجرمان به پیشگاه قانون بروند و این یعنی به حرف قانون و رهبری توجهی ندارند.
 
خیلی‌ها اینکه احمدی‌نژاد به پای دوستانش می‌ایستاد را خصلت خوب وی معرفی می‌کردند، نظر شما چیست؟
 
در حکم الهی آمده است تا وقتی که نیروی من از مسیر قانون انحراف نداشته ما باید با تمام وجود از او دفاع کنیم ولی وقتی از مسیر قانون خارج شد چرا باید دفاع کرد. در جبهه‌ها نیز ما ارتشی، سپاهی، بسیجی و حتی فرمانده نیروی دریایی داشتیم که راه را اشتباه رفت و با او برخورد شد. احمدی‌نژاد همه چیز را پس زد و در جامعه اختلاف ایجاد کرد و نظام را تضعیف کرد. ببینید یک وقتی بنده مسئولیتی ندارم حرفی می‌زنم انعکاسی ندارد ولی رئیس جمهور اگر دست به تضعیف نظام بزند مشکلات فراوانی را پیش می‌آورد...
 
مشکل چه بود؟
 
مشکل این بود که احمدی‌نژاد از قانون عدول کرد و این می‌شود که در ثبت نام انتخابات دست مشایی را بلند و از جایگاه قانونی خود را خرج یک آدم می‌کند و سعی دارد شخصی را بر مردم تحمیل کند و احمدی‌نژاد اگر انتخابی داشت باید من را معرفی می‌کرد ولی من را برادر قرار نداد. چراکه به وی انتقاد کردم.
 
رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان با اشاره به تحرکات دولت یازدهم در سیاست خارجی فرمودند که از دیپلماسی این دولت حمایت می‌کنند ولی برخی‌ها خود را فرا‌تر از قانون می‌دانند و اظهاراتی را بیان می‌کنند که انگار ایشان با تمامی اقدامات دولت مخالف‌اند، نظر شما در این باره چیست؟
 
ما نباید نظر خودمان را به عنوان قانون و مصلحت نظام قرار دهیم. این دوستان که نیویورک رفتند اقدامات خوب وبد داشتند ولی باید دید که کدام بیشتر است که به نظر من اقدامات خوب دوستان بیشتر از برخی ایراد‌ها بود. دولت منافعی که آمریکا می‌خواست در اختیار آن‌ها نگذاشت. صدام هشت سال با ما جنگید و جنایات فراوانی داشت ولی در حال حاضر مصلحت نظام این است که از دولت عراق حمایت کنیم.
 
یعنی بنا به مصلحت هر اقدامی حتی رابطه با آمریکا نیز صورت می‌گیرد؟
 
بله. منافع ما در این است که از نظام عراق حمایت کنیم و اگر آمریکا نیز دست از شیطنت بردارد چه دلیلی دارد ما با آمریکا دشمن باشیم.
 
پس چرا برخی از دوستان هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است با لنگه کفش به رئیس جمهور کشورمان حمله می‌کنند؟
 
این آدم‌ها را‌‌‌ رها کنید. این افراد تندرو هستند و درشأن یک مسلمان ایرانی نیست که با کفش و گوجه فرنگی به رئیس جمهور حمله کنند. دیپلماسی یعنی فریب و دو طرف سعی می‌کنند حرف خود را به کرسی بنشانند. باید دید نتیجه تدبیر و امید چه می‌شود و بعد از آن عکس العمل نشان دهیم و اینکه شتاب زده کاری کنیم و نظام را تضعیف کنیم، درست نیست.
 
به نظر شما اقداماتی که سبب تضعیف نظام می‌شود پا گذاشتن جای پای نتانیاهو و صهیونیست‌ها نیست؟
 
آدم بی‌ترمز و بی‌منطق به اینجا می‌رسد. در گذشته منافقین انتقاد نا‌بجا می‌کردند و امروز آلت دست استکبار جهانی هستند و دست به کشتار می‌زنند و تحت دستور اسرائیل بمب گذاری می‌کنند.
 
یعنی این تندروی‌ها باعث این اقدامات می‌شود؟
 
بله، آدم اگر بی‌منطق باشد به هر جایی کشیده می‌شود. اگر قرار است جلوی مخالف‌مان هم ایستادگی کنیم باید با منطق باشد. ما با منطق در برابر جریان انحرافی ایستادگی کردیم و هر چه گفتیم از فساد هزار میلیاردی تا هزاران دزدی از بیت المال که رو نشده است، درست از آب درآمد.
 
یعنی در همه این دزدی‌ها دست جریان انحرافی در کار بوده است؟
 
یک شرکت خارجی به ایران پیشنهاد کرد تا از مازوت، بنزین تهیه کند. این طرح به دست ما رسید و با یکی از وزرای نفت آن زمان مشورت کردیم که او گفت این طرح غیر ممکن و مانند این است که از قره قورت، شیر تهیه کنیم. آن‌ها می‌خواستند یک پالایشگاه به وسعت تهران احداث کنند و در آخر با استفاده از هزاران تن مازوت شاید یک قطره بنزین تهیه کنند و این یعنی اینکه می‌خواستند سرمایه ملت را بالا بکشند. راس این جریان یعنی مشایی به دست خط خودش به یکی از بانک‌ها دستور داده بود که ۴۰۰ میلیون دلار به آن‌ها تخصیص دهد که ما جلوی آن را با کمک معاون آن بانک گرفتیم که بعد‌ها آن معاون بانک را نیز سرنگون کردند.
 
یعنی این معاون بانک توسط جریان انحرافی برداشته شد؟
 
بله مشایی هر کس را می‌خواست عوض می‌کرد و احمدی‌نژاد او را خط قرمز خود می‌خواند و افراد هم از ترس اینکه جایگاه خود را از دست ندهند و اخراج نشوند دستورات او را انجام می‌دادند. من اگر جلوی احمدی‌نژاد ایستادم برای این بود که افرادی را خط قرمز خود معرفی کرده بود که برای قانون هیچ احترامی قائل نبودند.
 
پس چرا آقای احمدی‌نژاد دولتش را پاک‌ترین دولت می‌نامید؟
 
وقتی آدم مغرور شود حق و باطل را تشخیص نمی‌دهد. وقتی برای یک دانشگاه خلاف قانون ۱۶ میلیاردتومان بدون اجازه بر می‌دارد دولت پاک کجاست؟ وقتی که غرور به میان بیاید عقل از بین می‌رود. عقل که از بین می‌رود، خلاف به این بزرگی نیز که صورت می‌گیرد باز هم از خلافکاران حمایت می‌کنندو می‌گویند ما کار را تازه شروع کرده‌ایم و باید از این‌ها پرسید اگر کار شما این دانشگاه، اقدامات قبلی وکارهای اقتصادی بود باید گفت هیهات مناالذله.
 
نمونه‌های دیگر هم دیده بودید؟
 
یکی از دوستان به ما گفت وقتی که آگهی فروش فولاد خوزستان را دیدیم دو ماه قبل از آن به امیرمنصور خسروی گفته بودند که فولاد را بررسی کند و بعد هم آگهی فروش ۱۰ روزه زدند که فقط خسروی بتواند سهام را خریداری کند و از قبل نیز به وی گفته بودند که مسائل را بررسی کند و این اصل جرم است که ما ماجرا را به کمیسیون اصل نود ارجاع دادیم. جرم این انحرافی‌ها یکی ‌دوتا نیست در سایپا، مس سرچشمه و جاهای دیگر نیز پول خوردند. به ما گفته‌اند این دوستانی که ۱۶ میلیارد را برده بودند طی نامه‌ای به نهاد ریاست جمهوری گفته‌اند که ۹ میلیارد و ششصد میلیون تومان دیگر نیز برداشته‌اند و از آن‌ها خواسته‌اند که آبروریزی نکنند و در خفا این پول را نیز بر می‌گردانند.
 
از اینگونه اقدامات در گذشته هم بوده است؟
 
بله، سال ۷۲ یکی از اعضای حزب توده را دستگیر کردیم که با پول جمهوری اسلامی به خارج رفته و خود را درمان کرده بود، در آن زمان یک میلیارد و نیم مفقود شد. ما نیز آن‌ها را دستگیر کردیم که بعد از مدتی ما را نیز از کار بیکار کردند. در همین اواخر که در پدافندغیر عامل که انجام وظیفه می‌کردم از طرف جریان انحرافی پیام آوردند که از آنجا نیز برکنارت می‌کنیم و من گفتم که برای من اهمیتی ندارد.
 
در این دولت یازدهم چطور؟
 
اسنادی علیه وزرای این دولت نیز داریم که چه خلاف‌هایی کرده‌اند ولی چون چشم ما به دهان مقام معظم رهبری است و ایشان هنوز اظهار نظر نکرده‌اند ما نیز سکوت‌می‌کنیم.

فعالان در تبعید: عصر روز و در ادامه اعتراضات مردمی در بندعباس با تیراندازی و خشونت پلیس مواجه شد. بنا بر اطلاع “کمپین صل

فعالان در تبعید: عصر روز و در ادامه اعتراضات مردمی در بندعباس با تیراندازی و خشونت پلیس مواجه شد.
بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید” دوازدهمین روز اعتراض مردم بندر عباس نسبت به  الحاق بخشی از استان هرمزگان به استان فارس ؛ با واکنش پلیس و تیراندازی همراه شد.
منابع محلی این درگیری را عصر روز جمعه (۲۶ مهر) و در صحن «امامزاده سید مظفر» شهر بندرعباس اعلام کرده اند.
یورش به مردم معترض تنها ساعتی پس از اولتیماتوم غلامعلی نعیم‌آبادی٬ نماینده ولی فقیه در بندرعباس به مردم در خصوص پایان  تجمعات اعتراضی ، روی داد.
نعیم‌آبادی در خطبه‌های نماز جمعه گفته بود: “در صورت تداوم این تجمعات٬ دشمن از آن سوءاستفاده می‌کند و دیگر نباید به این راهپیمایی‌ها ادامه داد.”
پیش از آن نیز یکی از اعضای شورای شهر[کیانوش جهانبخش] در میان مردم حاضر شده بود و جهت پراکنده کردن مردم تلاش کرده بود.
حمله پلیس برای پراکنده کردن مردم که با شلیک های هوایی همراه بود بطوریکه حتی  گروهی از مردم که داخل آرامگاه «امامزاده سید مظفر» اجتماع کرده بودند به دلیل درگیری برای مدتی اجازه خروج نیافتند.
پیشتر نیز مردم معترض بندعباس با تجمع مقابل صدا و سیما، با سر دادن شعارهایی نظیر“صدا باش، سیما باش، بیدار باش”  خواهان پوشش اخبار اعتراضات شده بودند.
از زمان اعلام رسمی مصوبه جداسازی مناطقی از شهرستان «پارسیان» استان هرمزگان و الحاق آن به استان فارس٬ مردم استان هرمزگان با برگزاری تجمعاتی مخالفت خود با این مصوبه را اعلام کرده‌اند.
تصاویر زیر مربوط به تجمع اعتراضی مردم بندرعباس در روزهای اخیر می باشد:
M_J (14)
M_J (1)
M_J (2)
M_J (5)
M_J (9)
M_J (11)
M_J (13)
 M_J (15)
M_J (16)

بامداد خمار۰۰۰

خشک شدن دریاچه ارومیه و اثرات آن بر سلامت و بهداشت آذربایجان

خشک شدن دریاچه ارومیه و اثرات آن بر سلامت و بهداشت آذربایجان

زمانی که دریاچه ی اورمیه کاملا خشک شود همه ی آن چیزی که در آب دریاچه ی اورمیه حل شده بود و در آب به صورت طبیعی وجود داشت توسط باد به مناطق دیگر منتقل می شود

خشک شدن دریاچه ارومیه و اثرات آن بر سلامت و بهداشت آذربایجان
 
سامان جهان پور
مدت ها است در مورد عواقب خشک شدن دریاچه ی اورمیه در رسانه ها و فضای مجازی هشدار می دهند. یکی از این نگرانی ها که کمتر در مورد آن اطلاع رسانی شده است وضعیت سلامت و بهداشت بعد از خشک شدن دریاچه ی اورمیه است. زمانی که دریاچه ی اورمیه کاملا خشک شود همه ی آن چیزی که در آب دریاچه ی اورمیه حل شده بود و در آب به صورت طبیعی وجود داشت توسط باد به مناطق دیگر منتقل می شود. فلزات سنگین، آفت کش ها، نمک و صدها ماده ی دیگر که به صورت بلور و جامد سمی هستند و سلامت مردم منطقه را به شدت تهدید می کنند.
با توجه به اینکه در هشت سال اخیر هیچگونه آماری دقیقی در مورد وضعیت سلامتی مردم حومه دریاچه ی اورمیه منتشر نشده است مجبور شدم دریاچه ی اورمیه را با دریاچه ی آرال مقایسه کنم و با کمک مقالاتی که در مورد دریاچه ی آرال و وضعیت سلامت مردم ازبکستان وقرقیزستان ( دو کشور همسایه ی دریاچه ی آرال ) بعد از خشک شدن دریاچه منتشر شده است تصویری از وضعیت سلامتی و بهداشتی مردم در سال های بعد از خشک شدن دریاچه در ذهن شما ایجاد کنم.
با خواندن این نوشته متوجه خواهید شد که چرا دریاچه ی آرال را برای تحقیق و نوشته ی خود انتخاب کرده ام.سیاست های دولت وقت در اتحاد جماهیر شوروی شباهت زیادی با سیاست های دولت جمهوری اسلامی دارد.دلایل مسدود و منحرف کردن رودخانه ها هم شباهت زیادی با دلایل دولت ایران دارد.دلایلی که دولت شوروی در زمان خود فکر می کرد برای کشور رونق اقتصادی به بار خواهد آورد اما در طول مدت ۴۵ سال ضرر هنگفتی در حوزه اقتصادی و سلامت به دولت ها و مردم وارد آورد.
دریاچه آرال در منطقه ی آسیای مرکزی و بین دو کشور جدا شده از شوروی سابق یعنی ازبکستان و قرقیزستان قرار دارد و قبل از احداث سد ها و منحرف کردن رود ها مساحتی بالغ بر ۶۶۰۰۰ کیلومتر مربع از منطقه را به خود اختصاص داده بود و شامل ۱۰۹۰ مترمکعب آب می شد و در مناطقی عمق آن به ۷۸ متر می رسید.
در دهه ی ۶۰ میلادی اتحاد جماهیر شوروی نیز مانند دولت جمهوری اسلامی با بهانه ی کشاورزی و صنایع مسیر دو رود اصلی سیراب کننده دریاچه ی آرال را منحرف و مسدود کرد.از دهه ۶۰ میلادی در اثر سیاست غلط دولت وقت دریاچه ی آرال رفته رفته خشک شد و امروزه به جای دریاچه ای که روزی لقب چهارمین دریاچه ی بزرگ دنیا را یدک می کشید صحرایی به جای مانده است.
در آن زمان نیز گروه های محیط زیستی به سیاست های دولت شوروی اعتراض می کردند که خشک شدن دریاچه آرال اثرات زیانباری بر وضعیت محیط زیست و سلامت مردم منطقه خواهد داشت اما دولت به این اعتراض ها بی توجه بود چرا چون وضعیت اقتصاد منطقه بهبود یافته بود.
برای مثال آبی که با منحرف کردن مسیر رودها به دست آمده بود دربین بخش های مختلف تقسیم شد. ۸۱.۶ درصد به قسمت کشاورزی ، ۸.۲ درصد به بخش صنایع ، ۶.۵ درصد مصرف شهری و آب آشامیدنی ، ۳.۵ درصد پرورش ماهی و شیلات ، ۰.۲ درصد نیز به بخش دامداری و دامپروری رسید.
در اثر همین رونق اقتصادی مقطعی جمعیت حومه دریاچه به ۵۰ میلیون نفر رسید که شاهد رشد ۱۶۰ درصدی بود از طرفی دیگر صنایع فلزی با رشد ۲۰۰ درصدی ، صنعت کشاورزی با رشد ۱۷۰ درصدی و مراکز تولید برق از ۱ به ۱۲ مرکز رسید که در نوع خود بی نظیر بود.از طرفی صنعت تولید پنبه که در زمان اتحاد جماهیر شوروی به طلای سفید مشهور بود نیز با رشد بی سابقه ای مواجه شد. اما همه ی این پیشرفت ها مقطعی بود زیرا با خشک تر شدن دریاچه اثرات زیانبار زیست محیطی و بهداشتی هزینه ی سنگینی روی دست دولت ها گذاشت.حجم آب از دهه شصت تا دهه نود ۶۰۰ متر مکعب کم شد و شوری آب از ۱۰۰۰ پی پی ام به ۳۰۰۰ پی پی ام رسید.
دولت شوروی بعد پس روی آب در سواحل دریاچه ی آرال طرح هایی برای نجات دریاچه پیشنهاد و انجام داد اما همه ی این طرح ها با شکست روبرو شدند.یکی از این طرح ها انتقال آب از رود های جنوب سیبری و روسیه به دریاچه ی آرال بود.
اما بخش اصلی که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت حوزه سلامت است.در اثر خشک شدن دریاچه آرال انواع بیماری ها در طول ۴۵ سال در منطقه شایع شد.این بیماری ها دلایل بسیاری داشت.
فلزات سنگین و نمکی که به صورت طبیعی در آب دریاچه بود بعد از خشک شدن دریاچه به صورت بلور و کوکتل درآمد.مواد شیمیایی که توسط کارخانجات در زمان اتحاد جماهیر شوروی به آب دریاچه رهاسازی شده بود.صنایع ساخت سلاح های بیولوژیکی و شیمیایی که در جزایر دریاچه وجود داشت که در اثر پاکسازی نادرست و غیر اصولی توسط باد و خزندگان به مناطق مختلف منتقل شده بود.یکی از مهمترین این سلاح ها نیز سلاح بیولوژیکی سیاه سرفه بود که توسط مار ها و جوندگان به روستا های اطراف منتقل شد.
در طول این ۴۵ سال بیماری های بسیاری در منطقه شیوع پیدا کرد که هزینه ی گزافی را به دولت ها و خانواده ها تحمیل کرده است. این بیماری ها از طرفی در اثر سموم بود و از طرفی به خاطر فقر بهداشتی منطقه بود.بیمارستان های غیر استاندارد و غیر بهداشتی.
باید قبول کنیم بسیاری از مناطق آذربایجان شرایط بهداشتی خوبی ندارند.ظرفیت بهداشتی آذربایجان بعد از شیوع بیماری ها در اثر خشک شدن دریاچه ی اورمیه قابلیت پاسخ گویی به نیازهای بهداشتی را ندارد برای مثال زلزله ورزقان را به یاد بیاورید بسیاری از مناطق بیمارستان نداشتند باقی بیمارستان ها هم فرسوده و قابل استفاده نبودند.با این ظرفیت بهداشتی و امکانات هیچ کاری نمی توان در مقابل بیماری هایی که احتمال دارد بعد از خشک شدن دریاچه اورمیه شیوع پیدا کنند انجام دهیم.
اصلی ترین عامل بیماری گرد و غبار حاوی سموم بود. به گفته کارشناسان سازمان بهداشت جهانی و سازمان پزشکان بدون مرز که بیشترین آمار این مقاله از گزارشات آنها گرفته شده است این گرد غبارها باعث بیماری های سیستم ایمنی ، انواع سرطان ، مرگ و میر نوزادان و کم خونی ، هپاتیت و ده ها بیماری کشنده شدند .برای مثال چند مورد از بیماری هایی که در آن زمان شیوع پیدا کرد ذکر می کنم و بعضی از بیماری ها که احتمال دارد بعد از خشک شدن دریاچه ی اورمیه نیز در آذربایجان شیوع پیدا کند ، توضیح خواهم داد.
۱-تغییرات در تولید مثل و رشد جنین:
بعد از خشک شدن دریاچه آرال مرگ و میر نوزادان به شدت افزایش پیدا کرد .سدیم بی کربنات ، سدیم کلراید ، سدیم سولفات که به صورت محلول در آب هیچ خطری نداشتند حالا توسط باد به همه جا منتقل شده بود که از مهمترین سم ها بودند.این سم ها در خون زنان حامله به مشتقات دیگری تبدیل می شدند که اثرات سوء بر جنین می گذاشت.در پلاسمای خون زنان حامله مقادیر بالایی از سموم ارگانوکلره (ﺷﺎﻣﻞ ﻟﻴﻨﺪان، ﻫﭙﺘﺎﻛﻠﺮ، آﻟﺪرﻳﻦ، دﻳﻠﺪرﻳﻦ و ددت) و آفت کش ها دیده می شد:
(HCB) – ( -HCB) – (pp-DDE) – (pp-DDT)
این سموم در خون زنان حامله انباشته می شد و صدمات جبران ناپذیری به جنین می زد برای مثال از هر بیست کودک یکی معلولیت ذهنی داشت.در طول این ۴۵ سال تعداد کودکان متولد شده که از نظر ذهنی و یا جسمی معلولیت داشتند به شدت افزایش یافت.
از طرفی همین سموم که توسط باد در گرد وغبار حمل و به بدن افراد منتقل می شدند باعث افزایش نا باروری در میان زوجین شده بودند. بر طبق تحقیقی میزان آمار ناباروری در طول ۴۵ سال از ۳۵ درصد به ۶۸ درصد افزایش پیدا کرده است.
۲.بیماری سل مقاوم به دارو – MDR-TB
بیماری سل مقاوم به دارو در اثر استفاده غیر اصولی دارو و آنتی بیوتیک به وجود می آید.در آن زمان شرایط بهداشتی منطقه مساعد نبود و مردم بعد از مبتلا شدن به بیماری سل در اثر استفاده نادرست دارو و رعایت نکردن اصول بهداشتی شرایطی در بدن خود به وجود می آوردند که باکتری سل (توبرکلوسیس) نسبت به دارو مقاوم شود.که همین مقاوم شدن باکتری را می توان به وجود آمدن بیماری جدیدی تعریف کرد.در بخشی از کشور ازبکستان به نام مویناک بیماری سل نسبت به قبل ۷۰ درصد افزایش پیدا کرده بود. امروزه منطقه ی کاراکالپاکستان کشور ازبکستان که جمعیتی بالغ بر ۱.۵ میلیون نفر را شامل می شود یکی از بالاترین آمار ابتلا به بیماری سل مقاوم به دارو را در جهان دارد. بر اساس تحقیقی که توسط سازمان پزشکان بدون مرز انجام گرفت ۳۰ مورد جدید بیماری سل مقاوم به دارو در این منطقه کشف شد.
۳.بیماری آنمی یا کم خونی
کم خونی در مناطق تحت تاثیر خشک شدن دریاچه نیز به شدت افزایش پیدا کرده بود.بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی و سازمان پزشکان بدون مرز در منطقه کاراکالپاکستان کشور ازبکستان ۸۷ درصد نوجوانان ، ۹۱ درصد دختران و ۹۹ درصد زنان باردار از کم خونی رنج می بردند. کم خونی در زمان حاملگی می تواند باعث بروز بیماری های سیستم ایمنی و بیماری های مغزی در نوزاد شود و احتمال تولد پیش از موعد و ناقص زیاد است کم خونی در مادر با افزایش بروز کم خونی کودک طی سال اول زندگی همراه است. همچنین کم خونی به ویژه در سه ماهه اول و دوم بارداری با افزایش زایمان زودرس و زایمان نوزادی با وزن کم همراه است. رابطه بین کم خونی و وزن تولد مورد بررسی قرار گرفته است. در چند مطالعه، هموگلوبین بالا معمولا نشانگر کمبود افزایش در حجم پلاسما است که خطر وزن کم نوزاد هنگام تولد را افزایش می دهد. همچنین در چندین مطالعه رابطه کم خونی مادر با زایمان زودرس مشخص شده است و نشان داده شده است آنمی در هفته ۱۳ تا ۲۴ حاملگی خطر احتمالی زایمان زودرس و وزن کم نوزاد هنگام تولد را ۱۸۱ تا ۷۵۱ بار افزایش می دهد. در تعدادی از مطالعات رابطه ای بین کم خونی مادری و نمره سلامتی نمره آپگار پایین نوزادی نشان داده شده است. مشخص شده نوزاد مادری که آهن کمکی دریافت نکرده حدود ۵۰ درصد شانس بالاتر مرگ و میر را در سال اول زندگی دارد.
۴.بیماری های تنفسی در اثر گرد و غبار
ذرات درشت گرد وغبار حداکثر می‌توانند به داخل بینی، دهان و حلق راه پیدا کنند اما ذرات ریز می‌تواند به اعماق بیشتر و نواحی حساس مجرای تنفسی و ریه نفوذ داشته باشند.نوزادان، کودکان و نوجوانان، سالخوردگان، افراد مبتلا به بیماری‌های تنفسی مانند آسم، برونشیت، آمفیزم و بیماران قلبی نباید در معرض پدیده گرد و غبار قرار بگیرند.
ریزگردها ضمن تشدید خطر مرگ تنفسی و آسم، سبب بروز دیگر علایم تنفسی از قبیل سرفه می شود. این گرد و غبار، سبب واکنش های خود به خودی قلب، افزایش ضربان قلب، کاهش میزان انعطاف پذیری قلب و افزایش بی نظمی های قلبی می شود.
یکی دیگر از بیماری ها نیز که در اثر گرد غبار به وجود می آید بیماری سیلیکوز است.
سیلیکوز یک بیماری است که به شش ها آسیب می زند و می‌تواند کشنده باشد. این بیماری در اثر نفس کشیدن از ذرات کوچک گردو غبار دارای مواد سیلیکایی ایجاد می‌شود. این ذرات که اغلب از گرد و غبار هم کوچکترند و با چشم دیده نمی‌شوند در حین تنفس وارد شش شده و موجب ورم و آسیب به بافت شش میشوند. در اول کار شاید فرد علایمی نداشته باشد ولی کم کم دچار نفس تنگی می شود.این بیماری حتی می تواند با سل ریوی و سرطان ریه ارتباط داشته باشد.
۵.بیماری های کبد و کلیه و مجاری ادراری مخصوصا سرطان
مردم بدون اینکه متوجه شوند مواد بسیار سمی را در محیطی که زندگی می کنند پخش می کنند اما همین مواد سمی در چرخه ای دیگر وارد بدن آنها شده و صدمات جبران ناپذیری به کلیه و کبد می زنند.با خشک شدن دریاچه آرال منابع آب زیرزمینی شاهد تغییراتی بود.شوری آب یکی ازمهمترین مشکلات روستاییان ساکن منطقه بود.این تغییرات تنها به دلیل نفوذ نمک ها در منابع آبی نبود بلکه مقدار زیادی از فلزات سنگین و املاح مضر برای بدن در منابع آبی نفوذ کرده بود.در چند ماه گذشته شاهد شور شدن چاه های آب در روستاهای نزدیک به دریاچه ی اورمیه بودیم که می تواند نشانه ای بر افزایش بیماری ها باشد.
از دیگر بیماری هایی که بعد از خشک شدن دریاچه ی آرال در منطقه به صورت محسوسی افزایش پیدا کرد می توان به بیماری های زیر اشاره کرد.
۶.بیماری های آرتریتیک (ورم و اماس مفاصل)
۷.حصبه
۸.اختلال در عملکرد غدد درون ریز
۹.تغییرات عصبی و رفتاری
۱۰. سارکوم بافت نرم (سرطان)
۱۱. آسیب های پوستی (سرطان)
۱۲.آسیب های سیستم ایمنی
اما این را هم یاد آور شوم که این مجموعه از بیماری هایی که ذکر کرده ام تنها بیماری هایی بودند که توسط بشر قبل از خشک شدن دریاچه آرال کشف شده بود صدها نوع بیماری ناشناخته در منطقه شیوع پیدا کرد که افراد مبتلا را به کام مرگ کشاند.
این بیماری ها در منطقه دریاچه آرال در اثر بازمانده های سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی شوروی سابق اتفاق افتاده بود اما خطر جدی تری مردم دریاچه ی اورمیه را تهدید می کند چون بر طبق گزارشات تایید نشده ای در آب دریاچه ی اورمیه میزان قابل توجهی مواد رادیواکتیو وجود دارد که در صورت خشک شدن کامل دریاچه ی اورمیه و پخش شدن این مواد در منطقه شاهد یک فاجعه بزرگ در حوزه سلامت خواهیم بود که تا نسل ها مردم آذربایجان را درگیر خود خواهد کرد.
توجه: این مقاله از سایت دانشجو نیوز نقل شده است.
منابع:
International Fund for the Aral Sea Saving & the World Bank. 1997. Fundamental Provisions of Water Resources Management Strategy in the Aral Sea Basin. Final Report. Tashkent, 214 p.
Abdirov, Ch. A. 1999. et. al, «Stress reaktsiya zdorovykh detey Nukusa na vozdeystviya otritsatelʼnykh ekologicheskikh faktorov v Priaralʼye,» [Stress reaction of healthy children of Nukus from the effects of ecological factors in Priaralʼye] Vestnik Karakalpakskogo otdeliniya Akademii Nauk Respubliki Uzbekistana, No. 2, 1993, pp. 15-20.
Aral Sea Basin Program (Kazakhstan, Kyrgyz Republicm Tajikistan, Turkmenistan and Uzbekistan). Water and Environmental Management Project Document. The World Bank, Washington, D. C., May 1998.
Diagnostic report on water resources in Central Asia. 2002. SPECA Project, 73. p.p.
ICAS, Fundamental Provisions of Water Management in the Aral Sea Basin: A Common Strategy of Water Allocation, Rational Water Use and Protection of Water Resources, prepared with the assistance of the World Bank, October 1996 (no pagination).
Kamalov, Yusup. 2003. The Aral Sea: The Legends, the Problems, the Solutions, In Ecostan News, 10/1 (January-February, 2003), pp. 9-10.
Medecins sans Frontieres, MSF in Uzbekistan and Turkmenistan, Activity Report 1999-2000, 31pp.
Selected Juridical Documents of the Aral Sea Basin Countries and the UN. SIC ICWC Publication, Legal collection # 10. Tashkent, 2002 (in Russian).
UNESCO, Ecological Research and Monitoring of the Aral Sea Deltas, Aral Sea Project 1992-1996, Final Scientific Reports (Paris: UNESCO, 1998).
UNESCO. 2000. Water Related Vision for 2025. UNESCO, p. 58 – ۶۵.
UNDP-Project on the Aral Sea basin capacities development. Creation of a model tool based on combination of water resources, socio-economic development and the nature in Central Asia for training and use by decision-makers. Tashkent, 2000.

بخش اول

فداییان خلق (طیف) » سازمان فداییان خلق ایران - اکثریت » مجموعه اسناد درونی سازمان فدائیان خلق ایران - اکثریت » بخش اول

 
 
 
 
 گزارشی از کابل، ۶ مهر ماه ۱۳۶۵
 بهمن ۱۳۶۵
 قطعنامه پلنوم ۱۳۶۵ پیرامون ارزیابی، سیاست و مناسبات سازمان با جریانهای سیاسی کشور
 گزارشی از افغانستان، ۲۱ بهمن ۱۳۶۶
 گزارش سیاسی از اروپا، ۱۱ اوت ۱۹۸۴
 کدام خودمختاری، مارس ۱۹۸۶
 چند خبر از کردستان
 بیانیه وحدت حزب دمکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان ۸ نوامبر ۱۹۸۶
 سمینار مدرسه حزبی ۲۰ تا ۳۱ جولای ۱۹۸۷
 گزارشی از افغانی های مقیم ایران
 با کدام برنامه؟ با کدام خط مشی، کمیسیون نقد و بررسی خط مشی گدشته ۱۵ دیماه ۶۴
 به حوزه های سازمان، پلنوم ۱۳۶۶
 دیدار با رهبری حزب کمونیست عراق، آبان ۱۳۶۶
 گزارش دیدار با مسؤل ایلات کالیفرنیای حزب کمونیست آمریکا، ۲۴ اکتبر ۱۹۸۶
 گزارش سیاسی وضعیت افغانستان
 گزارشی از دیدار با اعضای حزب دمکراتیک خلق افغانستان
 گزارش سیاسی حوزه شماره ۱ باکو
 نامه ای از کابل به فرخ نگهدار
 کنفرانس مدرسه حزبی مسکو
 مصاحبه با سیمونیا، خاور شناس اتحاد شوروی
 نامه نمایندگان سازمان فدائیان خلق ایران-کشتگر در باکو به جشن بنیانگذاری سازمان ۲۱ بهمن ۱۳۶۳
 نامه نماینده سازمان فدائیان خلق ایران-کشتگر در باکو به رفیق اصغر ۲۱ فوریه ۱۹۸۵
 نامه ر. بهروز پیرامون تدوین خط مشی سازمان برای تامین وحدت جنبش کمونیستی ایران ۱۸ دیماه ۱۳۶۵
 نامه ر. فرهاد به هیات سیاسی ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۴
 پیام سازمانها و جنبشهای انقلابی به سازمان چریکهای فدائی خلق ایران به مناسبت هفتمین سالگرد رستاخیز سیاهکل
 پیام سازمان به حزب کمونیست اتحاد شوروی بمناسبت ۷۰ سالگی انقلاب اکتبر
 پیش نویس برنامه سازمان، آذر ۱۳۶۶
 سخنرانی پروفسور لوگینف در مورد شعار صلح
 صورتجلسه هیات سیاسی ۶ مرداد ۱۳۶۷
 صورتجلسه هیات سیاسی ۴ خرداد ۱۳۶۶
 صورتجلسه هیات سیاسی ۳۰ خرداد ۱۳۶۵
 صورتجلسه هیات سیاسی اول تیر ۱۳۶۵
 صورتجلسه هیات سیاسی ۱۶ تیر ۱۳۶۵
 گزارش کمیسیون اسناد سیاسی به هیات سیاسی ۲۸ تیر ۱۳۶۵
 صورتجلسه هیات سیاسی ۳۱ تیر ۱۳۶۵
 صورتجلسه هیات سیاسی اول مرداد ۱۳۶۵
 صورتجلسه هیات سیاسی ۲ مرداد ۱۳۶۵
 گزارش کمیسیون اسناد سیاسی به هیات سیاسی ۲ مرداد ۱۳۶۵
 صورتجلسه هیات سیاسی ۳ مرداد ۱۳۶۵
 صورتجلسه هیات سیاسی ۴ مرداد ۱۳۶۵

صفحه‌ها