نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ اسفند ۲۸, یکشنبه

اسفند: از جان همسرم چه می خواهند؟ (ارژنگ داودی)

اسفند: از جان همسرم چه می خواهند؟ (ارژنگ داودی)
گزارشی از رفتارهای وحشيانه بازجويان وزارت اطلاعات با همسر زندانی سياسی ارژنگ داودی که همچنان با تهديدات تلفنی ،احضار و تهديد به بازداشت و موارد متعدد ديگر به طور مستمر ادامه دارد توسط زندانی سياسی ارژنگ داودی نوشته شده است و جهت انتشار در اختيار "فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران قرار داده شده است. متن گزارش به قرار زير می باشد:
با ياد خدا
با درود به تمامی جانثاران راه آزادی بشر
و با سلام به تمامی انسانهای آزاديخواه ،ازاد منش و نيک انديش جهان
هم ميهنان
در ملاقاتی که پس از 420 روز در تاريخ 27/11/90 برای مدت 20 دقيقه آنهم با دستور کتبی قاضی صلواتی شعبه 15دادگاه انقلاب تهران با همسرم در زندان رجايی شهر داشتيم به وضوح ديدم که هنوز پريده رنگ بوده و آثار رنج جانفرسای سلول انفرادی بند 209 اوين بر چهره مقاوم او کاملا هويداست .
در اين ملاقات مختصر که به منظور شنود بهتر صحبتهای ما ،به ديگر ملاقات کنندگان اجازه حضور همزمان در اتاق ملاقات راه نداده بودند و در حضور دو مامور حفاظت اطلاعات نيز انجام شد اينجانب با ياداوری اينکه رژيم چپاولگر فقيه 1- مرا سالها در رنج شکنجه ،تبعيد و زندان قرار داده ..2- خانه مان يعنی تنها دارايی مان را پس از پلمپ کردن با سند بخس به ايادی خود حاتم بخشی کرد 3- تمام وسايل زندگی اعم از قالي، يخچال ،تلويزيون ، موبايل ، لب تاب و ..... را به غنميت برده و 4- حتی کفش ولباسهايمان را نيز غارت کرده است !! از جان همسرم چه می خواهند؟ و آيا تحت اين رژيم سفله پرور کسی حق ندارد از همسر زندانی اش دفاع کند ؟!

با توجه به توصيه قاضی صلواتی که از مشار اليها خواسته بود حرفی نزند که برای او دردسر درست بشود او فقط اشک ريزان اشاره ای به بدرفتاريهای ماموران وزارت اطلاعات يويژه از بازجوی بند 209 بنام علوی می ناليد که علاوه بر توهين و فحاشی های رکيک به خود و خانواده اش به طور مداوم پدر مرده او را دشنام و ناسزا می داده است. متاسفانه در اين فرصت کوناه حتی مجال آن نبود که وی را کمی دلداری بدهم
برای آگاهی بيشتر آزديخواهان جهان بويژه هم ميهنان از جنس و جنم نيروهای اطلاعاتی ،امنيتی ،حفاظتی و حراستی رژيم ستمگر فقيه به اطلاع همگان می رسانم که به جرات می توان تصور کرد که اين جانيان بالفطره از ميان کسانی گزيده شده اند که هنگام صبح از طويله که خارج می شوند اول دست پدرشان را گاز می گيرند بعد به صورت مادرشان آب دهان پرتاب می کنند سپس بر سر همسرشان می کوبند و در آخر کار هم فرزندان خود رااز فوش و کتک بی نصيب نمی گذارند زيرا چنان ازصميميت حاکم بر زندانيان سياسی با خانواده هاشان بويژه عواطف عميق همسران نسبت به يکديگر احساس حقارت و حسادت دارند که از تماسهای تلفنی و ملاقاتهای آنان نيز عقده گشايانه جلوگيری به عمل می آورند
از مزدوران رژيمی که آنچنان جنايتکار که فجايعی چون تابستان 67 را مرتکب می شوند و چنان وقيح است که ماجراهايی مثل کهريزک رقم می زند چه انتظاری می توان داشت مگر از گرگها به جز توحش چيز ديگری می توان انتظار داشت .مشکل اينجاست که ظاهرا قوم بدوی ولايت فقيه که در مقام قياس با اصحاب کهف بايد انان را اصحاب وحش ناميد پس از هزاران سال از خواب غفلت در دل غارهای تاريخ بيدار شده اند ولی صد رحمت به سگ اصحاب کهف که به هر حال پی نيکان گرفت و مردم شد .صد رحمت به لاشخورها و کفتارها که حداقل پعد از خوردن طعمه ديگر استخوانهايشان را در هم نمی کوبند .
هم ميهنان
در تابستان 86 در بند 2 الف مربوط به سپاه مستقر در زندان اوين فرياد زدم که صد رحمت به ساواکيهای شاه چون انها صفر بودند ولی صفر درجه سانتيگراد .اما نيروهای حکومتی رژيم فقيه صفر درجه کلوين هستند و بايد 273 مرتبه خود را بالا بکشند تا شايد بتوانند قدو قواره فرومايگان ساواک ظاهر شوند .در اين تابستان يعنی در تابستان سال 90 که از سلول انفرادی بند 209 به دادسرای مستقر در زندان اوين اعزام شده بودم در شعبه 3 در حضور بازپرس امين ناصری و در اعتراض به رفتار ماموران اطلاعات نسبت به همسرم و با ياد آوری هميتن فرياد فوق الذکر گفتم صد رحمت به نيروهای امنيتی سپاه در بند 2 الف زيرا که ماموران اطلاعات بند 209 به مراتب از انها هم پليدترند.
ايران هرگز نمی ميرد ،
ارژنگ داودی
زندانی سياسي،شاعر،نويسنده
اسفند 1390

اسفند.تجاوز به دو زن و شرکت 20-15 سرباز در جنايت اخير افغانستان

اسفند.تجاوز به دو زن و شرکت 20-15 سرباز در جنايت اخير افغانستان
آفتاب: حميدزی لالی و شکيبا هاشمی دو تن از اعضای اين کميته حقيقت ياب روز شنبه (۲۷ اسفند، ۱۷ مارس) در نشست عمومی پارلمان افغانستان گفتند نيروهای نظامی امريکايی پيش از آغاز اين جنايت، به دو زن افغان تجاوز کردند.

اعضای کميته حقيقت ياب همچنين از دخالت ۱۵ تا ۲۰ نيروی نظامی امريکايی در اين جنايت خبر دادند.

اين در حالی است که واشنگتن ادعا مي‌کند گروهبان «رابرت بيلز» ۳۸ ساله که اخيرا وارد امريکا شده است، تنها نيروی نظامی مسئول اين کشتار است.

در حالي‌ که مقامات امريکا و ناتو اصرار دارند فقط يک نظامی عامل کشتار اخير غيرنظاميان افغان در قندهار بوده، شاهدان محلی از مشارکت چندين سرباز در قتل عام قندهار خبر داده‌اند.

حامد کرزی رئيس جمهور افغانستان روز جمعه از امريکا به خاطر همکاری نکردن با کميته حقيقت ياب افغان انتقاد کرده و گفته بود مدت‌هاست نيروهای خارجی مستقر در افغانستان در کشتار غيرنظاميان افغان نقش دارند.

کرزی که اين سخنان را در ديدار با خانواده‌های قربانيان اين جنايت نظامی آمريکايی مطرح مي‌کرد، گفت که خانواده‌های روستاييان تصويری که از اين جنايت ارائه داده‌اند بسيار متفاوت با سناريويی است که مقامات نظامی آمريکا به تصوير کشانده‌اند. خويشاوندان قربانيان اين جنايت تاکيد دارند که غير ممکن است که يک نظامی به تنهايی بتواند ۹ کودک، ۴ مرد و ۳ زن را در سه خانه در دو روستا در نزديکی يک پايگاه نظامی آمريکا در جنوب افغانستان بکشد.

به گزارش پرس تي‌وي،در تاريخ ۱۱ مارس گروهی از سربازان امريکايی پس از جستجوی خانه به خانه در سه روستای منطقه پنجوايی قندهار، دست‌کم ۱۶ غيرنظامی افغان را که بيشتر آن‌ها زنان و کودکان بودند، به قتل رساندند. در اين حمله همچنين چندين غيرنظامی افغان زخمی شدند.

28 اسفند 1390  

بهترين تصوير نمادين از سه دهه حکومت اسلامی در ايران



28اسفند.بهترين تصوير نمادين از سه دهه حکومت اسلامی در ايران
روشنگری. اگر از دوره انگيزيسيون و جنايات کليسا در قرون وسطی تصويری به جای نمانده است و نسل های بعدی مجبور شده اند در اين رابطه به نقاشی ها رضايت دهند، حکومت اسلامی ايران جنايات خود را در مقابل دوربين ها انجام داده است و طرفه آنکه به شيوه ی زندانبانان ابوغريب، با کمال ميل و علاقه مايل است صحنه ارتکاب جنايت را در مقابل دوربين قرار دهد و خود را به مخاطبين با تصوير هم معرفی کند. بدون ترديد صحنه های مشمئز کننده اعدام چه روی جرثقيل ها، چه روی داربست ها، برای نسل معاصر و نسل های آتی تصاويری هستند که به بهترين نحو و به شکلی نمادين سه دهه حکومت اسلامی در ايران را معرفی و توصيف ميکنند.

عکس زير از تصاوير سايت «دويچه وله » برداشته شده است.

   28 اسفند 1390    11:03


Balatarin  بالاترين || Donbalehدنباله ||  فيس بوک

نظر شما
نام:   حسن از قم
ای-میل:  
15:47 28 اسفند 1390

۶ مرد به دختر ۱۵ ساله تجاوز کردند!

شش مرد که متهم هستند بعد از ربودن دختری ۱۵ساله بارها به وی تعرض کرده و او را مورد شکنجه قرار داده اند، در دادگاه کيفری استان تهران محاکمه می شوند.روز ۲۰ دی امسال مردی ميانسال بعد از اينکه از مدير مدرسه دخترش شنيد فرزندش به مدرسه نرفته است نگران شد و جست وجوهايی را برای يافتن «م» آغاز کرد اما وقتی راه به جايی نبرد، نزد ماموران نيروی انتظامی رفت و طی شکايتی مفقود شدن دخترش را گزارش داد. او گفت: «م در دبيرستان درس می خواند، او صبح امروز مثل هميشه به قصد رفتن به مدرسه خ! انه را ترک کرد اما ساعت يک بعد ازظهر مدير مدرسه با من تماس گرفت و گفت م امروز مدرسه نرفته است.»کارآگاهان بعد از دريافت اين شکايت تجسس های خود را برای يافتن دختر نوجوان آغاز کردند و اين در حالی بود که پدر دختر تماسی مشکوک از مردی ناشناس دريافت کرد. اين مرد ناشناس به مرد ميانسال گفت دخترش را ربوده است و برای آزادی او پول می خواهد. ماموران بعد از اطلاع از اين ماجرا دامنه تحقيقات شان را گسترش دادند اما ردی از آدم ربايان به دست نياوردند تا اينکه م روز ۱۹ بهمن در حالی که توانسته بود از چنگ آدم ربايان فرار کند به خانه بازگشت و از ماجرای هولناکی که برايش ر! خ داده بود، پرده برداشت.دختر ۱۵ساله سپس همراه پدرش به پليس آگاهی رفت و واقعه را برای ماموران بازگو کرد، او گفت: «صبح روز ۲۰ دی در راه رفتن به مدرسه بودم که يک خودرو نزديکم توقف کرد و زنی سرش را از شيشه ماشين بيرون آورد و آدرسی را پرسيد. برای راهنمايی کردن آن زن جلو رفتم که ناگهان مردی که سوار همان خودرو بود به طرفم حمله و با تهديد چاقو وادارم کرد سوار خودرو شوم.»اين دختر ادامه داد: «دو مرد و يک زن که مرا ربوده بودند به باغی رفتند و من را داخل يک اتاق کوچک حبس کردند و شماره پدرم را گرفتند تا از آنها باج بگيرند. در چند روزی که در آن اتاق زندانی بودم دو مرد چند بار به من تعرض کردند، در حالی که اميدی به آزادی نداشتم يک روز فرصت مناسبی به دست آوردم و توانستم از آن باغ فرار کنم. من نمی دانستم کجا هستم و چطور می توانم خودم را به خانه مان برسانم. برای همين از سه مرد که در آن اطراف بودم کمک خواستم. يکی از آنها وقتی حرف هايم را شنيد، تصور کرد من دختر فراری هستم برای همين پيشنهاد رابطه داد ولی به او توضيح دادم درباره من اشتباه فکر می کند او هم به ظاهر قانع شد و من همراه سه مرد سوار خودرو شدم تا مرا به ايستگاه پليس برسانند و بتوانم از ماموران کمک بگيرم اما در ميان راه آنها مرا به ساختمانی نيمه کاره بردند و در آنجا همراه مردی ديگر که نگهبان ساختمان بود به من تعرض کردند.م در ادامه اظهاراتش گفت: «من يک شب در آن ساختمان نيمه کاره زندانی بودم تا اينکه نگهبان ساختمان صبح روز بعد مرا در خيابان رها کرد و به سختی توانستم خودم را به خانه برسانم و ماجرا را برای خانواده ام تعريف کنم.»ماموران بعد از شنيدن اظهارات اين دختر با توجه به نشانی هايی که او از آدم ربايان ارايه داد، وارد عمل شدند و توانستند بعد از چند روز تحقيق هر شش مرد را که در دو مرحله اين دختر را ربوده بودند، دستگير کنند. پس از آن چون موضوع اتهام اين افراد تجاوز به عنف بود، پرونده در اختيار قضات شعبه ۷۷ دادگاه کيفری استان تهران قرار گرفت. اين متهمان به زودی محاکمه می شوند و از خود د! ر برابر اتهام آدم ربايی و تعرض دفاع خواهند کرد.



از اين گزارش بالا و اين مطلب چه چيزی استنباط می کنيد . در روانشناسی و جامعه شناسی مبحثی به " سايبر و ربط قضيا " وجود دارد که با بررسی ميدانی و تحليل مسائل و قضيا به نتيجه ای که به واقعيت نزديک است ميرسيد .

1 - دو تجاوز به شکل کاملا شنيع و غير انسانی در دو منطقه و ادمهای متفاوت .

2 - متجاوزين از طبقه و خواستگاه اجتماعی متفاوتی هستند .

3 - امثال اين تجاوزها در جامعه بسيار فراوان شده و همچون شمشير دافوس بر بالای سر هر زن و دختری در جامعه قرار دارد حال از هر سن و طبقه و منطقه ای که باشد .
4 - مردم و جامعه انقدر نسبت به هم بی ا عتماد شد ه اند که هر کسی در هرجا ممکن است اين اعمال از او سر بزند .

5 - .......

بنيان های اخلاقی هر جامعه که ارزشها بر ان پايه گذاری می شود / در جامعه ايران رو به نابوديست . اخلاق اخوندی و ارزشهای اخوندی در اين سی و چند سال تمامی بنيان های اخلاقی جامعه ايرانی را نابود کرد . خانه از پای بست ويران شد .

اعمال و رفتار حکومتگران اخوند / مبلغ و مروج واشاعه دهنده اين تخريب شد .

با خشونتی که از اول دزديدن انقلاب اين مردم شروع کرد تا دزددی ها و فساد دستگاهها تا مبلغ ريا و دوروی و نان به نرخ روز خواری و پايمالی عزت و کرامت اين مردم . همه و همه جامعه ای! رانی را به اين منجلاب و فلاکت بی اخلاقی انداخت .

سونامی بی ادبی و بی اخلاقی و بد اخلاقی و بد هنجاری و " بی هنجاری " جامعه ايران و ايرانی را به نابودی می کشاند .

تا زه اين از نتايج سحر است . اگر اين مردم چاره ای نکنند و روز گار خود را ت غيير ندهند و اين حکومت و ارزشهای من دراوريش بر ما باشد . نه از تاج نشان ماند و نه از تاج نشان . نابودی اين مردم مسلم است . به دادمردم برسيد . به دادخودتان برسيد .