| |
او نظر محمد از قبیله تره کی بود و در روستای ناوه مقر از توابع ولایت غزنی به دنیا آمد.
تاریخ دقیق تولد تره کی معلوم نیست ولی در برخی از منابع، تولد او ۲۳ سرطان (تیر) سال ۱۲۹۶خورشیدی ذکر شده است.
تره کی در خانواده ای بزرگ شد که از نظر اقتصادی متوسط بود، پدرش مالدار (دامدار) نیمه کوچی و شخص بسیار گمنامی بود.
وی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و به خاطر ارتباط قبیله ای با عبدالمجید زابلی، سرمایه دار معروف، در شرکت تجاری او به عنوان کاتب به کار مشغول شد.
با آنکه پدر تره کی شخص گمنامی بود ولی امیرالملک کاکایش (عمو)، به عنوان "جمع دار" برای حکومت بریتانیا در کویته کار می کرد و شغلش این بود که جوانان قوم خود را به هند می برد و آنها را در جاده سازی و کارهای ساختمانی به کار می گمارد و از این بابت دستمزد دریافت می کرد.
تره کی با یکی از اقوام خود در نوجوانی به کویته رفت و سه سال در آنجا درس خواند و بعد از بازگشت به زادگاهش، مدتی به عنوان معلم خانگی (خصوصی) در منزل اختر محمد خان، که از خان های ناوه بود، به آموزش مشغول و کمک خرج خانواده خود شد.
وی چندی بعد برای کار به قندهار رفت و هنگامی که نمایندگی شرکت پشتون مربوط به عبدالمجید زابلی در هندوستان تاسیس شد، او به عنوان منشی شرکت به آنجا سفر کرد.
همزمان، روزها در شرکت پشتون در بمبئی کار می کرد و شبها در مکتب شبانه به آموختن زبان انگلیسی مشغول بود.
تره کی بعد از مدتی به افغانستان بازگشت و توسط کاکای خود که در دستگاه های دولتی نفوذ داشت، به عنوان کارمند وزارات فواید عامه، به کار مشغول شد.
در سال های در گیری جنک جهانی دوم، او مدتی به عنوان مدیر بخش پترول (بنزین) در شرکت انحصاری پترول و شکر مشغول کار بود که بعد از مدتی از این مقام بر کنار شد و بعد از برکناری، عبداالمجید زابلی او را در تجارتخانه خصوصی خود به کار گماشت که مدتی بعد از آن جا نیز رانده شد.
طبق نوشته آنتونی آرنولد در کتاب "کمونیسم دو حزبی" که محمد صدیق فرهنگ نیز در کتاب "افغانستان درپنج قرن اخیر" به آن اشاره کرده، علت بر کناری تره کی از شرکت پترول، دستبرد در کوپن های نفت و علت بر کناری او از تجارتخانه عبدالمجید زابلی، اختلاس در مصارف تعمیرات ذکر شده است.
فعالیت سیاسی
| |
نورمحمد تره کی (سمت راست) و ببرک کارمل (چپ) در مراسم تشییع جنازه میراکبر خیبر در کابل |
تره کی در مقالاتی که در این دوره نوشت، اعتقاد خود به اندیشه های مارکسیستی را هنوز به صورت مستقیم بیان نکرده بود.
پس از آنکه شاه محمود خان به دمکراسی نیم بند خود پایان داد، جراید آزاد را توقیف کرد و تعدادی از سران احزاب از جمله سران حزب ویش زلمیان (از جمله تره کی) را به زندان انداخت.
در سال ۱۳۳۱ خورشیدی، نورمحمد تره کی به همرا تعداد دیگری از سران حزب، بعد از آزادی از زندان به دیدار شاه محمود خان رفت و وفاداری خود را به صدراعظم اعلام کرد.
شاه محمود خان نیز، تره کی را به عنوان وابسته مطبوعاتی افغانستان در واشنگتن انتخاب کرد ولی پس از یک سال فعالیت در آمریکا، سردار محمد نعیم سفیر کبیر افغانستان در آمریکا او را فردی بی کفایت خواند و از کار بر کنار کرد.
تره کی زمانی از کار بر کنار شد، در یک مصاحبه مطبوعاتی حکومت افغانستان را "حکومت خودکامه" خواند و اظهار داشت که می خواهد به عنوان پناهنده در آمریکا بماند. ظاهراً دولت آمریکا از دادن پناهندگی به تره کی خودداری کرد.
او پس از بازگشت از آمریکا به پاکستان رفت و در آنجا حمایت خود را از سیاست سردار محمد داوود که تازه به نخست وزیری رسیده بود اعلام کرد و با وساطت محمد اکبر پروانی سر کنسول افغانستان در کویته، بخشیده شد و در سال ۱۳۳۵خورشیدی به کابل بازگشت.
دبیرکل حزب
در سال ۱۳۴۵، او خود را به نمایندگی از مردم ولسوالی مقر ولایت غزنی برای حضور در پارلمان نامزد کرد، اما شکست خورد.
در دوران نخست وزیری داوود خان، مثل اکثر کشورها، در افغانستان نیز اندیشه های مارکسیستی رشد پیدا کرد که نور محمد تره کی در همبن ایام سفری به شوروی داشت و با برخی ازاعضای حزب کمونیست آن کشور دیدار کرد.
در ۱۱جدی ( دی ) سال ۱۳۴۴خورشیدی و در نخستین گنگره حزب دموکراتیک خلق افغانستان که در خانه نورمحمد تره کی در کارته ۴ کابل بر گزار شد، او به عنوان منشی عمومی (دبیرکل) حزب انتخاب شد.
در بخش دیگری از این گفتار، به آثار و اندیشه های ترکی و ادامه فعالیت سیاسی او خواهیم پرداخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر