نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ مرداد ۲, پنجشنبه

/ کشتار فلسطینیان دز غزه






















حمله اسرائیل به مدرسه سازمان ملل دست‌کم ۱۵ کشته و ٢٠٠ زخمی بجا گذاشت

حمله اسرائیل به مدرسه سازمان ملل دست‌کم ۱۵ کشته و ٢٠٠ زخمی بجا گذاشت


منابع فلسطینی به بی‌بی‌سی گفته اند که در گلوله‌باران یک مدرسه سازمان ملل متحد در بیت حانون که پناهگاه مردم فراری بوده است، دست‌کم ۱۵ نفر کشته شده و ٢٠٠ نفر هم زخمی شده‌اند.

این اولین حمله اسرائیل به یک مدرسه سازمان ملل متحد نیست، اما نخستین‌باری است که چنین حمله‌ای قربانی گرفته است.

خبرگزاری فرانسه می‌گوید دست کم یک کودک از جمله قربانیان است.

در پی این حمله، ارتش اسرائیل اعلام کرد که در منطقه بیت حانون در میانه نبرد با حماس است و اعضای حماس را متهم کرد که از ساختمان‌های نهادهای بین‌المللی و غیرنظامی به عنوان سپر انسانی استفاده می‌کند.

ارتش اسرائیل اعلام کرده است که روز پنجشنبه، ۲۴ ژوئیه (دوم مرداد) راکت‌های حماس از محدوده بیت حانون در نوار غزه پرتاب شده‌اند.

حمله اسرائیل به مدارس سازمان ملل متحد به ندرت اتفاق افتاده است و به همین خاطر ده‌ها هزار فلسطینی که از خانه‌های خود گریخته‌اند، به این مدارس پناه برده‌اند.

بنا به آخرین آمار، شمار کشته‌های فلسطینی در نوار غزه از ۷۵۰ نفر گذشته است. مطابق تازه‌ترین برآورد سازمان ملل متحد سه‌چهارم قربانیان فلسطینی غیرنظامی هستند.

در مقابل ٢٩ سرباز و ٣ شهروند غیرنظامی اسرائیلی نیز در درگیری با نیروهای حماس و یا با شلیک راکت کشته شده‌اند.

در ١٧ روزی که از آغاز حملات اسرائیل به نوار غزه می‌گذرد، افزون بر کشته‌ها و زخمی‌ها ۱۴۰ هزار فلسطینی نیز از خانه‌های خود آواره شده‌اند.

این در حالی است که سازمان ملل متحد نسبت به وضعیت در نوار غزه هشدار داده و گفته است این منطقه نیاز شدیدی به کمک‌های انسان‌دوستانه دارد.

اما تلاش‌ها برای میانجیگری و برقراری آتش‌بس تاکنون بی‌نتیجه بوده است.

اعضای "مؤسسه زنان نوبل": جنايت جنگی در غزه بايد متوقف شود

stop-arming-israel-1


اعضای "مؤسسه زنان نوبل": جنايت جنگی در غزه بايد متوقف شود

مرکز حاميان حقوق بشر –اعضای “مؤسسه زنان نوبل” در بيانيه‌ای با اعلام اينکه مجازات جمعی فلسطينی‌ها جنايت جنگی است، خواستار آتش‌بس فوری برای توقف خشونت در غزه شدند.
“موسسه زنان نوبل” که شش تن از زنان برنده جايزه صلح نوبل ( شيرين عبادی، مايرد مگواير، جودی ويليامز، ريگوبرتو مانچو، توکل کرمان و ليما گبويی) عضو آن هستند، با انتشار بيانيه‌ای اعلام کردند که تا زمانی‌ که اسرائيل حمايت‌های علنی و ضمنی‌ برای سياست‌های خود جهت سرکوب مردم فلسطين دريافت می‌‌کند، صلح واقعی‌ به وقوع نمی‌‌پيوندد.
متن اين بيانيه به شرح زير است:

ادامه چرخه خشونت که ناشی‌ از ۵۰ سال اشغال توسط اسرائيل است هرگز نمی تواند صلحی پايدار برای فلسطين و اسرائيل به ارمغان آورد. حمله نظامی به مناطق مسکونی و کشتار افراد غير نظامی توسط هر گروه‌ تخطی از قوانين بين المللی است. ادامه مجازات دسته جمعی‌ فلسطينی‌ها توسط رژيم اسرائيل به بهانه جنگ فرسايشی عليه حماس، يک جنايت جنگی است.
ارسال اسلحه و حمايت‌های ديگر که منجر به ادامه خشونت است بايد متوقف شود. جامعه بين المللی بايد تلاش‌های خود را برای پايان دادن به خشونت و ايجاد شرايط مناسب برای صلحی پايدار به کار بندد . اين شرايط بايد در برگيرنده اجرای قطع‌نامه‌های سازمان ملل متحد عليه اشغال زمين‌های متعلق به فلسطين و ادامه احداث ساختمان در آن زمين‌ها و تصاحب منازل فلسطينی‌ها در شرق اورشليم باشد. همانطور که نلسون ماندلا به درستی‌ در سال ۱۹۸۵ گفت: « تنها يک انسان آزاد می‌‌تواند مذاکره کند، يک زندانی نمی تواند قرار داد ببندد»
پايان دادن به درگيری‌های جاری ضروری است، اما «صلح» واقعی‌ نيست. تا زمانی‌ که اسرائيل حمايت‌های علنی و ضمنی‌ برای سياست‌های خود جهت سرکوب مردم فلسطين دريافت می‌‌کند، صلح واقعی‌ به وقوع نمی‌‌پيوندد.

حمايت از سياست‌های اشغال به معنای حمايت از نقض‌ اساسی‌ حقوق بشر، کرامت انسانی‌ و عدم آزادی مردم فلسطين است. در چنين شرايطی خشونت ويرانگر ادامه خواهد داشت و دستيابی به صلحی پايدار برای فلسطين و اسرائيل در حد يک آرمانگرايی رويايی باقی خواهد ماند.


مراسم سالگرد شاملو با دخالت پلیس نیمه‌کاره ماند

مراسم سالگرد شاملو با دخالت پلیس نیمه‌کاره ماند

ایران وایر: چهاردهمین سالگرد درگذشت، احمد شاملو با دخالت پلیس و حضور لباس شخصی‌ها نیمه‌کاره ماند. ساعتی قبل از برگزاری این سالگرد که از قبل اطلاع‌رسانی شده بود مأموران انتظامی و لباس شخصی‌ها در امام‌زاده طاهر کرج مستقر شدند و شروع به فیلم‌برداری و عکس برادری از کسانی کردند که به یاد و خاطره احمد شاملو امروز دوم مرداد در قبرستان امام‌زاده طاهر کرج دورهم جمع شده بودند.
Shamloo-1393.png
در این مراسم که از سوی کانون نویسندگان ایران برنامه‌ریزی‌شده بود، علی‌اشرف درویشان، فریبرز ریس دانا، ناصر زرافشان، رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین چهره‌های شناخته حاضر در این مراسم بودند.

این یادبود با دخالت پلیس زودتر از وقت مقرر با این جمله ناصر زرافشان خاتمه یافت: کشور ما کشور آزادی است، در این هوای گرم خیلی‌ها به این در این گورستان که شعر بخوانند. اما کانون را مجبور کرده‌اند که زودتر از وقت مقرر این جلسه را تمام کند، کانون ختم این جلسه را اعلام می‌کند با توجه به اینکه ما اینجا جرمی به‌جز شعر خواندن نداریم.

در جریان دیدار تدارکاتی تیم فوتبال "لیل" فرانسه با تیم تیم فوتبال "مکابی حیفا" یکی از باشگاه‌های فوتبال رژیم اشغالگر قدس در کشور اتریش چند تماشاگر با پرچم‌های فلسطین وارد زمین شده و با بازیکنان اسرائیلی به زد و خورد پرداختند.




روزنامه‌های انگلیسی پیش بینی کرده‌اند که با توجه به حملات گسترده رژیم اشغالگر قدس به غزه، این اتفاق در دیگر کشورهای اروپایی هم تکرار خواهد شد.

تماشاگران خشمگین به سمت بازیکنان اسرائیلی حمله ور می‌شوند

بازیکنان تیم مکابی ابتدا نظاره گر حمله تماشاگران هستند


وقتی بازیکنان اسرائیلی هم در صدد واکنش بر می‌آیند

د
تماشاگران حاضر در ورزشگاه با پلاکاردهایی در حمایت از فلسطین
حد و مرز بیدادگری!
شهباز نخعی

همه چیز در دنیا حد و مرز دارد.  "لایتناهی" به معنی بی انتها مفهومی مذهبی است که برای سلطه برمردم ابداع شده و برای مقاصد ناپاک از آن بهره برداری می شود.  آنچه که به نظر لایتناهی می رسد درواقع به این دلیل است که از حوزه دید، سنجش و اندازه گیری بشرخارج است.  با گسترش دانش و فناوری، این مفهوم کاربرد و باورپذیری خود را به تدریج ازدست می دهد.  امروز کمتر کسی را حتی در میان قشرهای متعصب مذهبی می توان یافت که به مسطح بودن کره زمین، ستون بودن کوه ها و میخ کوب شدن آسمان برروی این ستون ها باورداشته باشد.  تا پیش از ساخت تلسکوپ بزرگ "هابل" لایتناهی بودن کائنات بسیار باورپذیرتر از امروز بود و اگر فردا بشر به فناوری ای دست یابد که تا دورترین نقطه کهکشان ها را کاوش کند، موضوع لایتناهی بودن مانند مسطح بودن زمین و ستون بودن کوه و میخ کوب شدن آسمان برآن ها به یاوه ای نپذیرفتنی بدل خواهد شد.
 
 
در دنیایی که همه چیز درآن حد و مرز دارد، واقع بینی حکم می کند پذیرفته شود که حکومت ها – که برخی آنها را "شر لازم" می خوانند – برای حفظ و اعمال قدرت به حد و حدودی از سرکوب، قساوت، شقاوت و حتی خباثت و جنایت دست بزنند.  در زمان حاضر این حد و حدود در طیفی قراردارد که یک سر آن را می توان حکومت مستبد کمونیستی چین درنظرگرفت که وقتی با اعتراض گسترده جوانان و دانشجویان در میدان تیانانمن پکن روبرو می شود، دست به سرکوب وحشیانه و کشتار چندهزارنفری می زند و در سر دیگر طیف، ایالات متحده امریکاست که داعیه دار صدور دموکراسی – البته به زور توپ و تانک و بمب و هواپیمای بدون سرنشین – است و در رویارویی با جنبش اعتراضی "اشغال وال استریت" پس از مدتی مدارا و خویشتن داری به ضرب و شتم تظاهرکنندگان می پردازد و آنها را پراکنده می کند.
درمیان این دو سر طیف نیز انواع حکومت هایی هستند که برای حفظ و اعمال قدرت در درجات مختلف به سرکوب، تعقیب و آزار مخالفان می پردازند.  یکی از شاخصه هایی که نوع و ماهیت حکومت را نشان می دهد عملکرد دستگاه قضایی آن است.  هرقدر این دستگاه مستقل تر باشد، حکومت کمتر می تواند از آن به عنوان ابزار سرکوب مخالفان استفاده کند و به عکس هرقدر که گوش به فرمان و سرسپرده تر به قدرت حاکم باشد بیشتر از دادگری دور و به صورت ابزار تعقیب و آزار مخالفان در می آید.  شوربختانه، در حکومتی که 35 سال است با غصب ابتدایی ترین حقوق مردم برمیهن نگونبخت ما حکم می راند، دستگاه قضایی کاملا به صورت گوش به فرمان و مطیع ولی مطلقه فقیه درآمده و گاه چنان عمل می کند که انسان را دچار بهت و حیرت می نماید.
سرگذشت ارژنگ داوودی یکی ازاین موارد حیرت برانگیز است.  او که اکنون 61 سال دارد، متولد آبادان، دانش آموخته رشته مهندسی مکانیک و مدیریت صنعتی از دانشگاه تکزاس و معلم ومدیر مدرسه ای بوده که جزیی از مجتمع فرهنگی و آموزشی "پرتو حکمت" است.  او 10 سال پیش درجریان کمک به یک بانوی روزنامه نگار کانادایی که با سفر به ایران فیلم مستندی به نام "ایران ممنوع" درباره قتل زنده یاد زهرا کاظمی و دخالت سعید مرتضوی درآن ساخته بود، دستگیرشد.  در دادگاه – بخوانید بیدادگاه –ی که برپاشد، اتهامات اصلی او راه اندازی و تاسیس "جنبش آزادی ایرانیان" و "کنفدراسیون دانشجویان ایرانی"، نوشتن "مانیفست ضد نظام جمهوری اسلامی"، توهین به رهبری و بنیانگذار جمهوری اسلامی و مسئولان نظام و روحانیون، توهین به مقدسات و همکاری با خبرنگار کانادایی بود.  او برای این اتهامات به 15 سال زندان، 74 ضربه شلاق و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد.  دردوران زندان، او بارها دراعتراض به وضعیت زندان، رفتار زندانبانان و اوضاع سیاسی – اجتماعی ایران اعتصاب غذا کرد و درشهریورماه 1389 پس از 48 روز اعتصاب غذا، درپی وخامت حالش به بهداری زندان رجایی شهر منتقل شد و به حالت کما فرورفت.
دربیشتر کشورهای دنیا، حتی اگر شمول عفو نباشد، محکومی که دوسوم دوران محکومیت خود را گذرانده باشد آزاد می شود.  نازنین داوودی، همسر ارژنگ داوودی در مصاحبه با نشریه اینترنتی "روز" می گوید که همسرش آبان سال گذشته با اتمام محکومیت 10 ساله اش [نه تنها] از زندان آزاد نشده [بلکه] از زندان رجایی شهر به زندان بندرعباس منتقل شده است.  او می افزاید: «پرونده جدید ساختند که چرا از داخل زندان فعالیت می کنی، نامه می نویسی، بیانیه می نویسی و بقیه را تحریک می کنی و... انواع و اقسام بهانه هایی که بتوانند با استناد به آنها او را در زندان نگهدارند».
کینه توزی کور و انتقام جویانه دستگاه قضایی حکومت آخوندی به همین حد محدود نماند.  درطی دوران محکومیت، دادگاهی دیگر تشکیل شد و رای به مصادره خانه او داد و آن را به فروش رساند.  در اردیبهشت سال 1391 نیز، محمدعلی دادخواه وکیل ارژنگ داوودی هنگامی که برای دفاع از موکل خود درشعبه 15 دادگاه انقلاب حاضرشده بود دستگیر و به چند سال زندان محکوم شد!
گویی این همه شکنجه و زجر و آزار برای فردی که تنها اتهام واقعی اش مخالفت بدون خشونت با نظام سیاسی حاکم است کافی نبود.  به گزارش 29 تیرماه 1393 خبرگزاری "هرانا" (مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران): «شعبه 1 دادگاه انقلاب کرج برای ارژنگ داوودی زندانی سیاسی زندان مرکزی بندرعباس حکم اعدام صادرکرد... طی این حکم که هفته اخیر به "وحید مشکانی فراهانی" وکیل مدافع ارژنگ داوودی ابلاغ شده، این زندانی سیاسی به اتهام "عضویت و هواداری و فعالیت موثر در پیشبرد اهداف گروهک منافقین (مجاهدین خلق) در زندان" به اعدام محکوم شده است»!
در 35 سالی که از عمر ننگین حکومت پلید آخوندی می گذرد، روزی نبوده است که دستگاه قضایی بیدادگر آن – که روی دیوان بلخ را سفید کرده – ظلمی را بر روی ظلم های پیشین تلنبار نکند.  درآغاز شیخ صادق خلخالی، نخستین حاکم شرع منصوب آیت الله خمینی با خونسردی جنایتکارانه می گفت که اگر درمیان اعدام شدگان کسی بیگناه باشد اشکالی ندارد چون به بهشت می رود و اکنون، قاضی آصف الحسینی فردی که بیش از 10 سال از زندگی خود را تنها به خاطر مخالفت بدون خشونت با نظام حاکم در زندان گذرانده را به اتهام مسخره «عضویت و هواداری و فعالیت موثر در پیشبرد اهداف گروهک منافقین (مجاهدین خلق)» به اعدام محکوم می کند بدون این که توضیح دهد مجاهدین خلق در زندان بندرعباس چه "اهداف"ی می توانند داشته باشند که ارژنگ داوودی برای "پیشبرد" آنها سزاوار مجازات اعدام باشد؟!

Objet : ? Medical workers killed, injured as Israel targets Gaza health infrastructure by intifada

0:07 / 15:03 مقاومت !چندين سال بايد باين اشغال و کشتار نگريست!


روزنامه کیهان روز یک مرداد ۱۳۵۸

روزنامه کیهان روز یک مرداد ۱۳۵۸صفحه اول

1
برنامه امشب سینماها
2

انحلال مدارس مختلط، خانواده ها را نگران کرده است

3

پانزده استاد، دانشجو و کارمند دانشگاه صنعتی تهران تصفیه شدند
4

به خاطر تقارن با ماه رمضان

مدت مراسم مذهبی ارامنه در قره کلیسا کاهش یافت
5
اعتراض به مسلح شدن نوجوان ها به عنوان پاسدار انقلاب در محله ها
9

شلاق زدن یک روحانی به اتهام شرکت در شرط بندی
10

خشکی دریاچه ارومیه عامل مهاجرت 6 میلیون روستایی

خشکی دریاچه ارومیه عامل مهاجرت 6 میلیون روستایی

‌استاندار آذربایجان غربی گفت: دریاچه ارومیه به عنوان یک نعمت خدادادی بزرگ برای منطقه بود که اهمیت ان هم اکنون بیش از گذشته برای همه نمایان شده است.

به گزارش ایسنا، منطقه آذربایجان غربی، قربانعلی سعادت در دیدار با محیط بانان و کارکنان اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی افزود: دولت هم اکنون در راستای حمایت از طرح‌های احیای دریاچه ارومیه تلاش‌های جدی را در پیش گرفته است.

وی اظهار کرد: هم اکنون جمعیتی حدود پنج تا شش میلیون نفر در روستاهای حاشیه دریاچه ارومیه سکونت دارند که در صورت عدم رفع بحران از این منطقه مجبور به کوچ از روستاها و محل سکونت خود خواهند بود.

سعادت درباره محیط بانان آذربایجان غربی و عملکرد آنان نیز گفت: در بازدیدهایی که از مناطق مختلف حفاظت شده صورت گرفت هاست، از نزدیک شاهد کار دشوار محیط بانان بودیم، چرا که کارکنان این قسمت نیز وظایف دشواری بر عهده دارند.

مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی نیز در این دیدار با ارائه گزارشی از روند فعالیت‌های حفاظت محیط زیست استان گفت: حفاظت از ذخایر ژنتیکی جزو یکی از مهم‌ترین وظایف این نهاد است که تلاش می‌کنیم با حفاظت از مناطق و گونه‌های مختلف در استان در این راستا گام برداریم.

حسن عباس نژاد اظهار کرد: هم اکنون در پارک ملی دریاچه ارومیه محیط بانان با تلاش خود در راستای حفاظت از گونه‌های مختلف حیات وحش در صدد صیانت از ذخایر ژنتیکی و حفاظت از حیات وحش منطقه و به‌ویژه گوزن زرد هستند.

بیست و ششمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷


بیست و ششمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷

چهارشنبه, ژوئیه 23, 2014 - 05:03
مردادماه ۱۳۹۳ بیست و ششمین سالگرد فرمان ننگین روح الله خمینی برای کشتار ددمنشانه هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ – روح الله خمینی: ..... رحم بر محاربين ساده انديشی است! قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديد ناپذير نظام اسلامی است! آقايانی كه تشخيص موضوع به عهده آنان است سعی كنند اشداء علی الكفار باشند! سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید! در مورد رسیدگی به وضع پرونده ها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان مورد نظر است! .....

رژیم برخاسته از گور ولایت فقیه که در پی نا آگاهی مردمی که می خواستند از زندان رژیم شاهنشاهی به در آیند و در سال ۱۳۵۷ به جای انقلاب دست به انتحار اسلامی زدند چنان ستم ها و سنگدلی هائی در زندان ها و شکنجه گاه هایش به کار بسته است که در سرتاسر تاریخ ایران بی مانند هستند! تجاوز به زن شوهردار در برابر چشم شوهرش در زندان های رژیم، تجاوز به دختران زندانی پیش از اعدام، تیرباران کردن و به دار آویختن زنان باردار، شکنجه دادن کودکان خردسال برای به دست آوردن اطلاعات از مامان و بابا، کشتار هزاران تن از دشمنان رژیم پس از بیدادگاه های پنج دقیقه ای، کشتن دشمنان رژیم گدایان مفت خور به دست آدمکشان مزدور در فرامرز، کشتن دشمنان رژیم در درونمرز و خودکشی و مرگ طبیعی نامیدن این آدمکشی ها و ستم های بی مانند دیگری که روی تاریخ ایران را سیاه کرده اند گوشه ای اندک از ددمنشی های بی شمار رژیم اهریمنان دوزخی هستند!
کشتار زندانیان سیاسی که پس از فرمان ننگین ابردژخیم و ابردیکتاتوری به نام روح الله خمینی در تابستان سال ۱۳۶۷ انجام گرفت یکی از ددمنشانه ترین کردارهای رژیم گدایان مفت خور آخوندی است که با آب هفت دریا نیز ننگ آن را نمی توان شست! در تابستان سال ۱۳۶۷ ده سال بود که رژیم اهریمنی جمهوری اسلامی پس از انتحار اسلامی در سال ۱۳۵۷ بر سر کار آمده بود، ده سال بود که از ایران چنان دوزخی ساخته شده بود که در جهان همتا نداشت، ده سال بود که دزدان سر گردنه ای که به فرمانروائی رسیده بودند جیب های خود را می انباشتند، ده سال بود که حقوق زنان نیست و نابود شده بود و یک رژیم زن ستیز بر هست و نیست یک سرزمین چیره شده بود و ده سال بود که انبوهی از ایرانیان ناچار شده بودند هست و نیست خود را در دوزخ رژیم ولایت فقیه رها کرده و به کشورهای دیگر بگریزند! برای کشتار زندانیان سیاسی نخستین کاری که دژخیمان و شکنجه گران رژیم آخوندی انجام دادند بریدن ارتباط زندان هائی بود که از دشمنان رژیم لبریز شده بودند!
از روز جمعه هفتم مردادماه ۱۳۶۷ زندانيان سياسى در زندان های سراسر ايران از ملاقات، رفتن به بهدارى، هواخورى و روزنامه محروم شدند! در آغاز دروازه های زندان ها بسته شدند و تلفن ها از کار افتادند! سپس زندانبان ها تلويزيون ها را از برق کشيدند و با خود بردند و از دادن نامه ها، روزنامه ها و بسته هاى داروئى در زندان ها جلوگیری کردند و دیدار خانواده زندانیان سیاسی با زندانیان لغو شد! به زندانيان گفته شد که در سلول هاى خود بمانند و حتی از گفتگو با نگهبانان خوددارى کنند! پس از همه این کارها هیأتی که زندانیان سیاسی نام آن را هیأت مرگ گذاشته بودند به زندان ها آمد! یک قاضی شرع، نماینده دادستان انقلاب اسلامی و یک نماینده وزارت اطلاعات اعضای این هیأت بودند، این هیأت تنها چند پرسش از زنان و مردانی می کرد که بیشترشان تنها برای تظاهرات خیابانی و یا هواداری الکی از سازمان های سیاسی بازداشت و زندانی شده بودند! زندانیان نمی دانستند که مرگ یا زندگیشان بسته به پاسخی است که به پرسش بازجویان می دهند!
چشم زندانیانی را که بر باورهای سیاسی خود پافشاری می کردند می بستند و گروه، گروه به دار می آویختند و سپس پنهانی لاشه آنان را در گورهای گروهی به خاک می سپردند! دژخیمان در آغاز وابستگان به سازمان مجاهدین خلق را اعدام کردند و سپس وابستگان به سازمان های چپ گرا که باورهایشان با باورهای گردانندگان رژیم آخوندی سازگار نبود و آنها را کافر و بیدین می نامیدند را دسته، دسته اعدام کردند!دژخیمان رژیم حجاب و عفاف به بسیاری از زنان و دختران پیش از اعدام تجاوز کردند! همان زنان و دخترانی که در بازداشتگاه ها و شکنجه گاه ها به آنها گاه تا ده ها بار تجاوز شده بود!گاهی به زنان شوهردار در برابر چشم شوهرانشان تجاوز می کردند و سپس هم زن و هم شوهرش را می کشتند! از پائیز سال ۱۳۶۷ زندانبانان به خانواده‌های زندانیانی که تشنه شنیدن خبری از خویشاوندانشان بودند همراه با خبر اعدام کیسه ای از وسایل عزیزانشان را می دادند! خانواده هائی که حتی از حق برگزاری مراسم سوگواری نیز محروم بودند!
★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★
فرمان روح الله خمینی برای کشتار هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷
بسم الله الرحمن الرحيم، از آنجا كه منافقين خائن به هيچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می گويند از روی حيله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها، از اسلام ارتداد پيدا كرده اند و با توجه به محارب بودن آنها و جنگ های كلاسيك آنها در شمال و غرب و جنوب كشور با همكاری های حزب بعث عراق و نيز جاسوسی آنان برای صدام عليه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استكبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشكيل نظام جمهوری اسلامی تا كنون، كسانی كه در زندان های سراسر كشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری كرده و می كنند محارب و محكوم به اعدام می باشند و تشخيص موضوع نيز در تهران با رأی اكثريت آقايان حجة الاسلام نيری دامت افاضاته و جناب آقای اشراقی و نماينده ای از وزارت اطلاعات می باشد اگر چه احتياط در اجماع است و همين طور در زندان های مراكز استان كشور رأی اكثريت آقايان قاضی شرع، دادستان انقلاب و يا داديار و نماينده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می باشد. رحم بر محاربين ساده انديشی است! قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديد ناپذير نظام اسلامی است! اميدوارم با خشم و كينه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوند متعال را جلب نمائيد! آقايانی كه تشخيص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شك و ترديد نكنند و سعی كنند اشداء علی الكفار باشند! ترديد در مسائل قضائی اسلام انقلابی ناديده گرفتن خون پاك و مطهر شهدا می باشد. والسلام، روح الله الموسوی الخمينی
نامه سید احمد خمینی به روح الله خمینی درباره فرمان وی 
بسمه تعالی، پدر بزرگوار، حضرت امام مدظله العالی، پس از عرض سلام، آیت الله موسوی اردبیلی در مورد حکم اخیر حضرت عالی درباره منافقین ابهاماتی داشتند که تلفنی در سه سؤال مطرح کردند:
۱- آیا این حکم مربوط است به آنهائی که در زندان ها بوده اند و محاکمه شده اند و به اعدام محکوم گشته اند ولی تغییر موضع نداده اند و هنوز هم حکم در مورد آنها اجرا نشده است یا آنهائی که حتی محاکمه هم نشده اند محکوم به اعدامند؟
۲- آیا منافقینی که قبلا محکوم به زندان محدودی شده اند، مقداری از زندانشان را هم کشیده اند ولی بر سر موضع نفاق می باشند محکوم به اعدام می باشند؟
۳- در مورد رسیدگی به وضع منافقین آیا پرونده های منافقینی که در شهرستان هائی که خود استقلال قضائی دارند و تابع مرکز استان نیستند باید به مرکز استان ارسال گردد یا خود می توانند مستقلا عمل کنند؟ فرزند شما احمد
پاسخ روح الله خمینی به نامه سیداحمد خمینی
بسمه تعالی، در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است! سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید! در مورد رسیدگی به وضع پرونده ها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان مورد نظر است! روح الله الموسوی الخمینی



 

حملات وحشیانۀ اسراییل به غزه و کشتار مردم فلسطین محکوم است


تمامی نیروهای واقعا آزادیخواه وانقلابی باید با تمام قواجنایات اخیردولت اسراییل وتداوم نسل کشی مردم رنجدیده ولی آزاده فلسطین را به شدت محکوم کرده وماهیت فریبکارانهوژست های"دلسوزانه" قدرت ها ونهادهای امپریالیستی نظیردولت آمریکا وسازمان ملل رانیزافشا سازند

http://iconosquare.com/p/768805321101659042_34383185

http://iconosquare.com/p/766406153593112323_40811488

http://iconosquare.com/p/768845307378755574_258035600
باید درنظرگرفت که دولت اسرائیل بدون کمکهای مالی ونظامی امپریالیسم امریکا هرگز قادربه ادامه بقایش نبوده ونیست
 Sabra & Shatila Massacre – in pictureshttp://mohsenabdelmoumen.files.wordpress.com/2014/07/war-2012-41.jpghttps://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg6pZB0gZ947FSk0uU5IfNfS-5UiPYg_W-B6lXz3RIqxnX00V_5K-_YP7QXm7PXK7p4_g6AXS1YOLSg3e31cPR3u6_bFsRysun-76lGzXg-1pOxlHbk-pyK1l6EeCIlMG5jx03qxH9JUfw/s320/US+Army+Fight+For+Israel.bmp
http://3.bp.blogspot.com/_EgXqKP0XKGM/S_w17mfisXI/AAAAAAAAB-A/Z1d4xUKR930/s320/US+Army+Fight+For+Israel.bmp
http://mohsenabdelmoumen.files.wordpress.com/2014/07/war-2012-41.jpg

Sabra & Shatila Massacre – in pictures
http://itspalestinenotisrael.wordpress.com/2013/09/18/the-sabra-shatila-massacre-in-pictures/
http://www.citypress.co.za/wp-content/uploads/2014/07/Gaza10.jpg
http://www.citypress.co.za/wp-content/uploads/2014/07/Gaza10.jpg

نگارش : عبداله باوی
اکنون پس از چندین روز بمباران هوایی نوارغزه، اسرائیل خود را برای حمله زمینی به آنجا آماده می کند. در پی این حملات نزدیک به 70هزار فلسطینی خانه‌های خود را در شمال نوار غزه ترک کرده‌اند و تعداد کشته شدگان به بیش از 200 نفر رسیده که نزدیک به 80درصد آن‌ها غیرنظامی بوده اند. اسرائيل در جريان این حملات که یک ترور واقعی بر علیه خلق فلسطین است از هيچ قساوتی کوتاهی نکرده است. آنها مکانهایی را مورد حمله قرار داده‌ اند که اهداف نظامی نبوده بلکه بیشتر خانه‌های مسکونی، مراکز مراقبت از معلولین، بیمارستان و ساختمانهای اداری بوده اند. در پی این حملات وضعیت دشواری در غزه ایجاد شده است . حتی در گزارشاتی که از سوی سازمان ملل منتشر شده و بیانگر تمامی حقیقت نیست یادآوری شده است که آب آشامیدنی در آنجا به مواد سرطان زا آلوده شده است که این امر خود گوشه ای از جنایات جنگی اخیر دولت اسراییل بر علیه خلق فلسطین را بیان می کند.
       اسرائيلی‌ها ادعا می کنند که اين حملات به دليل موشک پرانی حماس و همچنين ربودن و قتل سه جوان یهودی ، و يا برای "تضمین امنیت" این کشور صورت می گیرد. اما واقعيت اين است که  اسرائیل بیش از 60 سال است که خلق فلسطین را مورد حمله قرار داده و در جريان اين تهاجم وحشيانه ملتی را از سرزمین خود رانده  و در همه اين سالها هم برای سرکوب مردم فلسطين  هرگز به دلیل و بهانه‌ای احتیاج نداشته است. اما، این جنگ، جنگ اسرائیل با حماس نیست که امپریالیسم و بلندگوهای در خدمت او روز و شب این دروغ را جار میزنند، بلکه این جنگ، ادامه سیاست تجاوزگرانه اسرائیل است و تا فلسطینی زنده است دولت اسرائیل همچنان جنایتکارانه و تروریستی عمل خواهد کرد.
       اين روزها بلندگوهای امپرياليستی و صهيونيستی بیشرمانه در باره حملات فلسطینی‌ها به اسرائیل و حق اسرائيل در دفاع از خود سخن می گويند ولی هر انسان شرافتمندی با کمترین اطلاعی می داند که آنکه مورد تجاوز قرار گرفته و از سرزمين خود رانده شده خلق فلسطين است که حال حتی حق دفاع اش نيز تحت نام تروريسم از سوی تروريسم دولتی محکوم می شود.  بنابراين بايد ديد که چرا اسرائيل چنين وحشيانه وارد ميدان شده است  و به واقع چه سياستی در پشت اين همه جنايت نهفته است  و چرا امپرياليستها در حاليکه ارتش اسرائيل جنايت می کند برايش هورا می کشند و از حق دفاعش دم می زنند.
       برای هر انسانی با کمی تعمق آشکار است که بهانه هائی که اسرائیل برای حمله به مردم فلسطین در غزه عنوان کرده است نمی تواند توجیه گر اینهمه بمبی باشد که این دولت جنایتکار بر سر مردم می ریزد. باید در نظر گرفت که دولت اسرائیل بدون کمکهای مالی و نظامی امپریالیسم امریکا هرگز قادر به ادامه بقایش نبوده و نیست. برای همین علاوه بر مسایلی که در رابطه بین اسرائیل و فلسطینی‌ها باعث ایجاد چنین اعمال جنایتکارانه از طرف اسرائیل شده – نظیر "خطر" اتحاد سازمان آزادی بخش فلسطين و حماس که این یکی خودش ساخته دست امپریالیسم برای جلوگیری از رشد نيروهای انقلابی می باشد- این دولت جنایتکار در جهت سیاستهای امپریالیسم آمریکا که ایجاد بحران در منطقه است نیز همچون همیشه انجام وظیفه کرده و در جهت بحرانی کردن هر چه بیشتر منطقه به نوبه خود می کوشد. بنابراین، این حملات را باید در چارچوب تحولاتی که در خاورمیانه اتفاق می‌افتد نیز در نظر گرفت. نه این که مثلا پرتاب چند موشک که اکثرا هم تلفاتی به بار نمی آورد و خود اسرائيلی‌ها هم مدعی اند که "گنبد آهنينشان" اين موشکها را در روی هوا نابود می کند، دلیل چنین حملاتی قلمداد کرد.
واقعيت اين است که اکنون از منطقه خاور میانه بعنوان منطقه بحران نامبرده می‌شود و امپریالیسم به این بحران احتیاج دارد تا "خطر جنگ" که یکی از منابع سودآور برای امپریالیسم است حفظ شود و اسرائیل در حفظ این وضعیت با تمام وجود به امپریالیسم خدمت میکند. چرا که موجوديت اش وابسته به پيشبرد سياستهای امپرياليستی است. تقویت نیروهای بسیار ارتجاعی در سوریه و عراق، جهت پیشبرد سیاست امپریالیسم دراين کشورها و کمک به دارو دسته مرتجع بارزانی  از سیاستهای شناخته شده این دولت تروریست است.
       در موقعیت و وضعیت کنونی اين وظیفه بر دوش سازمانهای انقلابی است که ضمن دفاع از آرمانهای انقلابی خلق فلسطين، سیاستهای دولت صهیونیستی و تروریست اسرائيل را برای توده‌ها توضیح داده و در افشای سیاستهای این دولت در خدمتگذاری به امپریالیسم، هر چه بیشتر بکوشند.
 
حملات وحشیانۀ اسراییل به غزه و کشتار مردم فلسطین محکوم است
نگارش:چریکهای فدایی خلق ایران
با گذشت یک هفته از حملات هوایی وحشیانۀ ارتش اسراییل به غزه، بمب ها و گلوله های صهیونیست های جنایتکار، هر روز جان تعداد بیشتری از اهالی بی گناه این مناطق را گرفته و صفحه سیاه جدیدی بر تاریخ سراسر جنایت صهیونیست ها و اربابان امپریالیست آن ها بر علیه مردم فلسطین افزوده است. از آغاز این هجوم، تعداد قربانیان حملات جنون آسای اسراییل در غزه به 134 تن رسیده و قریب به هزار تن زخمی شده اند. ارتش اسراییل و جنگنده های رژیم صهیونیست در روزهای اخیر با قساوت تمام ، صدها خانه و سرپناه مردم رنجدیده ولی مقاوم و دلیر فلسطینی را بر سرشان ویران کرده اند و در تازه ترین جنایت هولناک اسراییل، ارتش این کشور با هدف قرار دادن یک مرکز خیریۀ توانبخشی در غزه، آن را منفجر و ویران کرده و 3 تن از بیماران کم توانِ نگهداری شده در این مرکز و یک پرستار زحمتکش را به وحشیانه ترین وجهی به قتل رساندند. جنایتی که نفرت تمامی وجدان های بیدار و افکار عمومی آزادیخواه جهان را بیش از پیش برانگیخت و یکبار دیگر چهره دژخیمان حاکم بر اسراییل  و حامیان بین المللی شان را هر چه آشکارتر در مقابل جهانیان رسوا کرد. اما مقامات و ارتش اسراییل به این جنابات نیز بسنده نکرده و اعلام کرده اند که در صدد یک لشکر کشی جدید به نوار غزه و سرزمین های اشغالی برای تکمیل اقدامات جنایتکارنه خویش می باشند.

نکته برجسته ای که در جریان رویدادهای اخیر به چشم می خورد عبارت از این است که دولت تبهکار اسراییل با حمایت ننگین قدرت های امپریالیستی و در راس آن ها آمریکا و نهادهای بازیچۀ اراده این قدرت ها، یعنی سازمان ملل می کوشد تا افکار عمومی را در مورد جنایات روزهای اخیر خود بفریبد و کشتار وحشیانه توسط این دولت که نمی توان بر آن نامی جز یک تلاش آشکار برای نسل کشی بر علیه خلق فلسطین نهاد را مبارزه با "تروریست ها" و دار و دسته ارتجاعی "حماس" به منظور حفظ "امنیت" اسراییل از "موشک پراکنی های" از داخل نوار غزه به سوی اسراییل جا بزند. در شرایط انجام شبانه روزی حملات نابودکنندۀ ارتش اسراییل، این ادعاهای توخالی و رذیلانه از سوی بلندگوهای تبلیغاتی امپریالیستی مرتبا تکرار می گردد. اما کیست که نداند نابود کردن خانه و کاشانه زحمتکشان غیر نظامی در غزه و ویران کردن مراکز غیر نظامی ، بیمارستان ها و مدارس نه تنها هیچ ربطی به ادعای مبارزه با دار و دسته های ضد انقلابی ای نظیر حماس نداشته و ندارد، بلکه دولت اسراییل خود بارز ترين جلوۀ ارتجاع و بزرگترین منبع تهدید امنیت و سرکوب تمام مردم تحت ستم منطقه می باشد. از سوی دیگر اصولا تجربه تداوم اشغال فلسطین از سوی اسرائيل در چند دهه اخیر ثابت کرده که جریانات ارتجاعی اسلامی نظیر حماس و جهاد اسلامی و حزب الله و ... اساسا به مثابه ابزاری برای انحرافِ جهت مبارزات ضد امپریالیستی- ضد صهیونیستی خلق فلسطین بر علیه دشمنانش و جلوگیری از ایجاد و رشد یک رهبری انقلابی در جنبش توده ای در فلسطین عمل کرده اند. جریاناتی که در حقیقت با حمایت صهیونیست ها و امپریالیست ها و رژیم های وابسته و تبهکاری نظیر جمهوری اسلامی ایجاد، حمایت و تغذیه و تسلیح شده اند.
 
در چهارچوب چنین شرایطی ست که تمامی نیروهای واقعا آزادیخواه و انقلابی باید با تمام قوا جنایات اخیر دولت اسراییل و تداوم نسل کشی مردم رنجدیده ولی آزاده فلسطین را به شدت محکوم کرده و ماهیت فریبکارانه ژست های "دلسوزانه" قدرت ها و نهاد های امپریالیستی نظیر دولت آمریکا و سازمان ملل را نیز افشا سازند  که زیر پوشش شعارهای "بیطرفانه"، نظیر  تبلیغ "خویشتن داری" از سوی طرفین، در واقع و در عمل چنگال خونین صهیونیست ها را برای تداوم قتل و قصابی مردم بی گناه فلسطین باز گذارده اند.
 
نابود باد رژیم صهیونیستی اسراییل!
مرگ بر امپریالیسم و سگهای زنجیریش!
پيروز باد مبارزات خلق فلسطین برای آزادی!
با ایمان به پیروزی راهمان
چریکهای فدایی خلق ایران
13 جولای 2014   

Ex-IDF soldiers endorse refusing army service, in letter to Washington Post


Ex-IDF soldiers endorse refusing army service, in letter to Washington Post

51 former soldiers, some of them reservists, declare: 'We now refuse to participate in our reserve duties, and we support all those who resist being called to service.’

A protest held in Haifa against the Israeli operation in Gaza, July 19, 2014.