نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ تیر ۲۱, سه‌شنبه

رضا(ری) تکیه کیست؟


همبستگی ملی

«ری تکیه» و همسرش سوزان مالونی
«ری تکیه»در تاریخ
۷ژوئیه ۲۰۱۱  که بعنوان متخصص ارشد ایران در شورای روابط خارجی، نزد کمیته فرعی نظارت و تحقیقات در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا شهادت داد و به عنوان مدافع جنبش سبز ایران ظاهر شد.
ری تکیه زمانیکه به واشنگتن آمد، نامش رضا تکیه بود که برای پنهان کردن ملیت ایرانی اش آنرا به “ری تکیه“ تغییر داد. همسر “ری تکیه“، “سوزان مالونی“ است.  تکیه و مالونی سالیان است که از لابی های رژیم در آمریکا هستند.
چند روز قبل از این جلسه استماع ، تکیه و همسرش سوزان مالونی از موسسه بروکینگز ، یک مقاله جدید منتشر کردند و نسبت به سقوط احمدی‌نژاد در تهران به عنوان "ضربه‌یی برای امریکا" افسوس خوردند چرا که او را مایل به سازش با آمریکا معرفی کردند.!
سوزان مالونی و ری تکیه تبلیغ کننده جدی امکان معامله با احمدی نژاد بودند که همین تحلیل و تبلیغ یکی از دلایل عمده ای بود که اوباما از قیام  در سال
۲۰۰۹ حمایت نکرد به امید اینکه  با رئیس جمهور انکار کننده هولوکاست در ایران وارد تعامل شود.

در سال
۲۰۰۸ "موسسه بروکینگز" و "شورای روابط خارجی از تکیه و مالونی خواست که فصل سوم از کتاب «احیای تعادل» را بنویسند، عنوان این فصل «راهی به همزیستی : سیاست جدید آمریکا در قبال ایران» بود . در این فصل از کتاب که این دولابی رژیم ارائه دادند، این نتیجه گیری را کردند  که آمریکا باید فشار آوردن به ایران را رها کرده و به جای آن به دنبال دوستی و همزیستی با رژیم باشد زیرا که رژیم ایران به طور جدی برای آینده قابل پیش بینی قدرت خود را مستحکم کرده است. آمریکا هیچ اهرم معتبری علیه ایران ندارد و تحریم ها بی اثر است. توازن قدرت در منطقه به نفع ایران چرخیده و در نهایت ، سیاست مهار عملا منسوخ شده زیرا ایران دیگر یک قدرت توسعه طلب نیست... احکام انقلابی آن در جبهه عراق (۲۴ سال پیش) سپری شده است!!

تکیه و مالونی نماینده محافل مماشات و لابی رژیم هستند که بشدت با هر ایده تغییر رژیم در ایران مبارزه میکنند.  در حال حاضر برای این مبارزه، از پوش حمایت از جنبش سبز، با تفاسیر محافظه کارانه از آن که سعی در حفظ این جنبش در داخل مرزهای این رژیم دارد، استفاده میکنند. جنبش سبز به عنوان بهانه ای برای لابی مماشات برای تبلیغ این ایده که راه حل از درون جناح های رژیم درخواهد آمد، با گفتمان تغییر رژیم (که توسط کارشناسان مانند ریچارد هاس تبلیغ میشود) مقابله میکنند.

 حمایت لفظی مالونی و تکیه از جنبش سبز نمیتواند، اشتیاق عمیق آنها برای رسیدن به یک معامله ، با هر کس در داخل رژیم و به ویژه کسانی که جنبش سبز را سرکوب کردند را بپوشاند.  برای درک بهتر اشتهای آنها برای معامله خیالی با رژیم ، به  نمونه یی از نوشته های تکیه و مالونی را در
۱۰ سال گذشته در زیر اشاره میشود. 

 سال
۲۰۰۰ -ریاست جمهوری خاتمی و اوج قدرت اصلاح طلبان : «ما معامله بهتری- در همه موارد مورد نظر - تثلیث مقدس: سلاح ، تروریسم ، اسرائیل - از اصلاح طلبان که پراگماتیست‌تر از تند روها هستند به دست آوردیم.»  (تکیه ، رضا ، در شورای سیاست خاورمیانه ۱۲دسامبر ۲۰۰۰)

 سال
۲۰۰۲ - «این بار در حالیکه افکار عمومی به- نفع قدم برداشتن به سوی واشنگتن است ، گروه های سیاسی ایران از همه رنگ نمیخواهند اجازه از دست رفتن این فرصت (برای معامله) را بدهند.»  (تکیه ، رضا ، در فایننشال تایمز نوامبر ۴ ، ۲۰۰۲)

 سال
۲۰۰۴ – شکست اصلاح طلبان و ظهور احمدی نژاد –- «سقوط اصلاح طلبان ، باعث بالا آمدن محافظه کاران واقعگرا شده است که حاضر به گفتگوی گسترده با ایالات متحده هستند.  در زمانی که چالش ایران حاد به نظر می رسد ، چشم انداز اینکه تهران با واشنگتن راه بیاید هرگز بیشتر نبوده است» (تکیه، در اینترناشنال هرالد تریبیون- ۲۴ اوت ۲۰۰۴)
”برای اولین بار بعد از
۲۰ سال ایالات متحده امکان این را دارد که با طرف حسابهای منطقی و پراگماتیست مذاکره کند که به اعتبار جایگاهشان در دولت، در موقعیت مذاکره میباشند. این فرصتی است که نباید از دست برود.” (تکیه ، رضا ، در فصلنامه واشنگتن پاییز ۲۰۰۴) 

 سال
۲۰۰۵-- احمدی‌نژاد بعنوان رئیس جمهور انتخاب می‌شود - «باوجود انتخاب یک دولت سخت سر در ایران، زمان اتفاقا ممکن است برای یک معامله خوب باشد. ” (فاینستاین و تکیه، در بالتیمور سان، ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۵)

 سال
۲۰۰۷- ”در ایران امروز ایده مذاکره با- ایالات متحده از ۱۹۹۹، ۲۰۰۱ یک موضوع مسئله انگیز بوده است.  اکنون در ایران اجماع در تمام طیف سیاسی، با پشتیبانی ولایت فقیه، وجود دارد که ایران آماده مذاکره با ایالات متحده است.  (ری تکیه، سخنرانی در ۲۲ فوریه ۲۰۰۷ )

 سال
۲۰۰۸ -  ”- روشن است که رهبران ایران امروز توان دیالوگ گزینشی و سازنده با ایالات متحده و حمایت جناحهای مختلف را برای مذاکره با رقبای آمریکایی خود دارند.  این شرایطی است که برای بیشتر ۳۰ سال گذشته وجود نداشته است.”  (مالونی و تکیه، سی اف آر و بروکینگ.  مسیر همزیستی مسالمت آمیز: سیاست جدید ایالات متحده در رابطه با ایران)

تحریف واقعیت سیاست رژیم توسط تکیه وسوزان:
نکته قابل توجه این است که تکیه و سوزان بعنوان کارشناس از جمله کسانی هستند که تحلیل های آنها  با هر جناحی که در ایران  سرکار باشد، اینها راه کار واحد به آمریکا  میدهند و میگویند: “یکی از جناحهای رژیم تهران آماده رسیدن به یک معامله با ایالات متحده میباشد“! 
چند مثال در زیر آورده میشود:
۱۹۹۷ – ۲۰۰۴: جنبش اصلاحات  برگشت ناپذیر است
سوزان مالونی نوشت: «برای آینده قابل پیش بینی، جمهوری اسلامی مملو از نیروهای مقابله جو و سوالات حل نشده قدرت خواهد بود.  با این حال، انتخابات فوریه شواهد قوی دارد که نظام به شکل برگشت‌ناپذیر دمکراتیکی در حال توسعه میباشد. » (مالونی در میدل ایست پالیسی، ـژوئن ۲۰۰۰ )

تکیه حتی بیشتر خوشبین بود، «نهاد بعدی که احتمالا به دست اصلاح طلبان خواهد افتاد، قوه قضائیه خواهد بود.... اصلاحات پیش بینی شده در سیستم دادگاه های کشور قدرت محافظه کاران را هرچه بیشتر خواهد کاست....  در دهه آینده احتمالا  موضع رهبر تغییراتی به خود خواهد دید و مطلق بودن آن هم از سوی مذهبی ها و هم از سوی غیر مذهبی ها به چالش کشانیده شده است.» (تکیه در میدل ایست پالیسی جورنال،
۴ نوامبر ۲۰۰۰ )

« علی رغم شکست های پراکنده ، خاتمی و حامیان اصلاحات  را در مسیرهای جدید به جلو میبرند و سیاست را به یک روش انتخابی با معنی تبدیل میکنند...  یک طبقه متوسط سیاسی شده، جوانان ناآرام و جامعه ای جری شده از دست رفتن قدرت محافظه کاران را حتمی میکند. » (تکیه در میدل ایست پالیسی جورنال –
۴ نوامبر ۲۰۰۰ )

تکیه میگفت که جنبش اصلاح طلبی، آخرین شانس رژیم ایران برای زنده ماندن است:
«در صورتیکه سخت سران بتوانند کاملا اصلاحات را مانع شوند، ایران ممکن است یک انقلاب مشابه
۱۹۷۹ به خود نبیند، ولی وضعیتی خواهد داشت که هر چه بیشتر و بیشتر شباهت به اتحاد جماهیر شوروی سال ۱۹۷۰ پیدا خواهد کرد. (تکیه ، ایران در محورهای شیطان، AIJAC ۱۵ فوریه ۲۰۰۱ )

«ایران برای اینکه بتواند از فرو ریختن در یک بحران اجتماعی بپرهیزد،  باید تز غیر مذهبی جدیدی را اتخاذ کند.  هر مسیری که کشور برود، تا این حد اقلا واضح است.  خمینی نتوانس یک دولت مستحکم اسلامی راه اندازی کند.  هر مسیری که کشور در پیش بگیرد، تا این حد اقلا واضح است که ، روحانیون اکنون در وقع اضافه هستند.» .  (تکیه ، رضا ، در جهت منافع ملی ،
AIJAC پلاک ۶۳ ، بهار ۲۰۰۱)

 
۲۰۰۴:  تکیه و همپالگیهایش ظهور جناح احمدی نژاد را پرده‌پوشی کردند.
در سال ۲۰۰۴ تکیه "آبادگران" را به عنوان ائتلافی از پراگماتیستها ارائه کرد.  این گروه جدید، در واقع سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی را نمایندگی میکرد و چهره سیاسی اصلی آن احمدی نژاد  بود.

«پس از اینکه اکثر نامزدهای اصلاح طلب در انتخابات سال
۲۰۰۴ رد صلاحیت شدند ، گروه بندی آبادگران ایران اسلامی هستند که به عنوان جناح پیشرو در درون مجلس جدید پدید آمدند... که نشان می دهد پراگماتیستها دارای یک پایگاه قابل توجه در درون قوه مقننه می‌باشند.  علاوه بر این ، حسن روحانی ، از چهره های برجسته راست نوین و دبیر عالی شورای امنیت ملی ایران ، کاندید پیشتاز و پیش‌بینی شده برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری بعد از خاتمی هنگامی که وی در سال ۲۰۰۵ کنار برود میباشد...  ایالات متحده باید آماده برداشتن گام های اول بعد از انتخابات ایران در ماه مه سال ۲۰۰۵ باشد....  همپالگیهای رفسنجانی در یک دولت دوم بوش یا دولت کری واسطه‌‌هایی پیدا خواهند کرد که بر این باورند که ترویج منافع آمریکا و ارزش های آمریکا نیاز به تعامل با ایران و نه رویارویی با آن دارد.» (تکیه ، رضا و N. Gvosdev ، پراگماتیسم در میان آشفتگی های ایران ، در فصلنامه واشنگتن، پاییز ۲۰۰۴)

 
۲۰۰۵ -  سیاست خارجی احمدی نژاد پراگماتیست است
پس از اینکه احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری در ایران برنده شد ، تکیه و دوستان تغییر لحن دادند. تکیه یک مقاله فوق العاده ای نوشت که در آن تلاش می کرد با تهدید احمدی نژاد که در سراسر جهان احساس میشد را پرده‌پوشی کند.  او در کریستین ساینس مانیتور در مقاله با تیتر «چرا ایران یک تهدید جهانی نیست» نوشت : «روزگاری که ایران به دنبال تضعیف ساختار قدرت به نام نجات اسلامی بود گذشته است. شاگردان آیت الله العظمی روح الله خمینی دیرهنگامی است که رسالت صدور انقلاب را رها کرده‌اند و آن را با اقدامات متعارف برای منافع ملی جایگزین کرده‌اند... علیرغم جار و جنجالی از نگرانیها ، رئیس جمهور جدید ایران - و نه مقام و قدرت نهایی کشور ، ولی فقیه - هیچ علاقه ای به تغییر قابل ملاحظه خطوط سیاست بین المللی ایران نشان نداده است... اما این تصور که سیاست خارجی ایران در حال ورود به یک وضعیت جدید رادیکال میباشد، برداشت غلط دیگری از جمهوری اسلامی و تناقضات بسیار آن میباشد.» (تکیه ، چرا ایران یک تهدید جهانی نیست ، در کریستین ساینس مانیتور
۲۹ سپتامبر ۲۰۰۵ )

 
۲۰۰۶-۲۰۰۷ : رئالیستها
سپس ، تکیه یک بار دیگر تغییر موضع داد و جناح جدیدی به نام "واقع گرایان" را پیدا کرد.  تکیه در اظهارات خود در مقابل کمیته روابط خارجی سنا در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۶ ، گفت:
«واقع گرایان:  محکومیتهای لفظی احمدی نژاد و حضور وی در صحنه های بین المللی نباید این واقعیت را که او در کنترل کامل سیاست خارجی ایران نیست کمرنگ کند. یکی از بازیگران مهم در ایران امروز دبیر قدرتمند شورای عالی امنیت ملی، علی لاریجانی میباشد. او به عنوان رهبر نسل جدیدی از واقعگرایانی است که در جامعه اطلاعاتی (ایران) در دهه
۱۹۹۰ پرورش یافته و دارای نفوذ غالب در جهتگیری روابط بین المللی ایران میباشد. رئالیستها از طریق حضور در نهادهای کلیدی ، ارتباط با جامعه سنتی روحانیت و روابط صمیمی با ولی فقیه ، مسیر سیاست خارجی ایران را ترسیم میکنند.» (تکیه ، رضا ، شهادت در نزد کمیته روابط خارجی سنا ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۶)

در یک خیالبافی دیگر، تکیه در نیوزویک در تاریخ
۲۶ فوریه ۲۰۰۷، به جهان اعلام کرد که دارندگان قدرت واقعی در ایران ناسیونالیست های پراگماتیستی هستند که در رفتار خوبی در سطح بین المللی دارند: «این گروه در حال ظهور به نظر می رسد که با چشم حقارت به شعارهای گوش خراش رئیس جمهور محمود احمدی نژاد می‌نگرد.  اعضای این گروه تمایل به تاکید بر ناسیونالیسم ایرانی تا بر هویت اسلامی،  و بر پراگماتیسم تا بر ایدئولوژی دارند.... در طول دو سال گذشته، اعضای این جناح پراگماتیست به بالاترین سطوح دولت، جامعه اطلاعاتی و نیروهای نظامی راه یافته‌اند... این مردان در تلاش هستند تا کنترل روابط بین المللی ایران را از آخوندهای کهنه‌کار بدست بگیرند.» (تکیه ، رضا ، نیوزویک، ۲۶ فوریه ۲۰۰۷)

 
۲۰۰۸: پراگماتیستها را فراموش کنید، تعامل با رهبر عالی را پیشه کنید
دریک  تغییر غیر منتظره در استدلال ، تکیه و مالونی ایده دست دراز کردن به سوی پراگماتیستها در تهران را رد کردند و در عوض پیشنهاد کردند که ایالات متحده درباره ساختار قدرت ایران دچار «سوتفاهم» میباشد و در حال کوبیدن روی درب اشتباهی بوده است:
«تلاش های قبلی در تعامل با ایران توسط تلاش های آمریکا برای بهره برداری جناحی در درون رژیم از دور خارج شد. و در نهایت ، سابقه تاریخی روشن می سازد که تنها راه به سوی حل و فصل اختلاف آمریکا با تهران راهی است که به طور مستقیم با قدرت مرکزی نهایی – رهبر عالی – سر و کار دارد. درک این که خامنه ای نقطه شروع مناسب برای هر تعامل آمریکا است این کا را روشن‌سازی میکند.» (تکیه و مالونی ، «مسیر به همزیستی : سیاست جدید آمریکا در قبال ایران »)

منابع مالی کنفرانس «دولت مستعجل پاريس» و نيز کنفرانس لندن را اعلام کنيد امين موحدی



منابع مالی کنفرانس «دولت مستعجل پاريس» و نيز کنفرانس لندن را اعلام کنيد
امين موحدی



کنفرانسی که درروز شنبه ۲۵- ۶ -۲۰۱۱ توسط دفتر مطالعات ايران و عرب تحت عنوان «ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼاسلامی» در لندن بر گزار گرديد، موجب طرح پاره‌ای انتقادات ونيز سوالاتی شده است. انتقادات ونيز سوالاتی پيرامون چرايی شرکت کسانی چون ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻨﯽ ﺳﻌﯿﺪ ﻋﺒﺪﯾﺎﻥ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﻩ ﻣﺮﺩﻡﻋﺮﺏ، ﻋﺒﺪﺍﷲ ﻣﻬﺘﺪﯼ ﺭﻫﺒﺮ ﮐﻮﻣﻠﻪ، ضياء صدر الاشرافی نويسنده آذری زبانی که خواهان ايجاد نظام فدراليزم مبتنی بر خود مختاری سياسی و فرهنگی آذربايجان مي‌باشد

و اشخاصی ديگر از اقوام مختلف ايرانی که بعضی از آنها حتی سابقه مبارزات مسلحانه در جهت جدايی از ايران را در کارنامه خويش دارند و بارها ازتجزيه ايران در رسانه‌های مربوط به تجزيه‌طلبان و همچنين نوشته‌های خود به شکل آشکار سخن گفته‌اند و مي‌گويند.
آنچه که بيش از هرچيز مورد سؤال است، چگونگی کسب نمايندگی اقوام از سوی کسانی است که به عنوان نمايندگان اقوام در اين کنفرانس شرکت داشته‌اند، چرا که اکثريت آنها همزمان با پيروزی انقلاب از ايران خارج شده و هيچ گونه رابطه عملی با داخل نداشته و فاقد پايگاه اجتماعی در داخل هستند. افزون بر اين، غير از آقای مهتدی به عنوان رهبر حزب کومله، بقيه فاقد سابقه مبارزاتی مي‌باشند و آقای مهتدی نيز فقط نماينده تنها يک حزب از کردستان است، آنهم حزبی که سابقه جنگ مسلحانه و کشتار سربازان و افراد شخصی ديگر را در کارنامه خود دارد. همين امر سبب زير سوال رفتن اصالت چنين کنفرانس‌هايی شده که سعی در معرفی افرد مجهول و گاه معلوم و اما بد نام به عنوان نمايندگان اقشار و اقوام ايرانی را دارد.

البته سوال اساسی ديگری نيز پيرامون اين کنفرانس مطرح شده و مي‌شود و آن منبع مالی تامين کننده چنين کنفرانس‌هايی مي‌باشد.

بعضی از گمانه‌ها حاکی از تقبل هزينه کنفرانس لندن توسط کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی دارد اما هنوز هيچ منبع رسمی يا کسانی از برگزار کنندگان اين کنفرانس آنرا تاييد و يا تکذيب نکرده‌اند.

آخرين واکنش نسبت به اين کنفرانس از سوی خانم فريبا داودی مهاجر در صفحه شخصی فيس بوک خود بوده است. خانم داودی در اين باره در مطلبی تحت عنوان "طرح نام استان عربستان به جای استان خوزستان در کنفرانسی در لندن " ضمن اعتراض به اين قضيه خواهان روشن شدن منابع مالی پشت اين کنفرانس شده اند .

خانوم داودی در اين باره چنين نوشته‌اند:

«در کنفر انس سالانه مرکز مطالعات ايران و اعراب که در لندن برگزار شد يکی از سخنران ها استان خوزستان را عربستان ناميد. همچنين شايعاتی پيرامون اين نشست است که بودجه ان را يکی از کشورهای عربی که به دنبال منافع خودش از تجزيه ايران است ترتيب داده است . و البته قرار شده که توافقات حاصل در اين نشست مطبوعاتی نشود. با توجه به اينکه افراد و گروههايی از اپوزسيون از جمله جمهوری خواهان و مشروطه خواهان و روزنامه نگاران و فعالان دانشجويی و زنان شرکت داشتند. ميبايست نسبت به منبع بودجه اين نشست و مطالبی که درباره تماميت ارضی ايران مطرح شده و ديگر مطالب مورد مناقشه برای افکار عمومی شفاف سازی نمايند.

آنچه مسلم است بسياری از مردم و فعالان حقوق بشر به همان اندازه که برای تحقق حقوق بشر و دموکراسی و حقوق اقليت‌ها در ايران تلاش مي‌کنند به کشورهای چون عربستان سعودی که به دنبال تامين منافع خود از طريق اطلاق نام عربستان به استان خوزستان است اجازه نمي‌دهند که از نشيب و فراز دوران گذار به دموکراسی از اب گل الود ماهی بگيرند. چنانچه فرد ديگری که به نام حقوق بشر در نشست حقوق بشر در سازمان ملل شرکت کرده بود با نشان دادن نقشه عربستان سعودی که بوشهر و و مناطقی از استان خوزستان جز عربستان سعودی بوده صحبت کرده است .انچه مسلم است طرح تجزيه ايران با عنوانين مختلف مشکوک و برای انحراف اذهان مردم يعنی مبارزه با استبداد مطرح مي‌شود و در نهايت و پس از مشخص شدن تکليف جمهوری اسلامی اين ملت ايران است که نظام سياسی در ايران و چگونگی اداره ان را چه به شکل متمرکز يا غير متمرکز مشخص مي‌کند. نظامی که حقوق احاد ملت در ان رعايت شده و مردم گام به گام به دموکراسی نزديک شوند.»

با در نظر گرفتن اينکه کنفرانس مشابهی نيز قبل از کنفرانس لندن، در پاريس برگزار گرديده که در آن تلاش برای ايجاد دولتی در تبعيد به دليل نفوذی بودن يکی از مهره‌های اصلی اين دولت مستعجل! به شکست و رسوايی انجاميده بود، اصرار بر ادامه چنين روندی و سعی در قالب کردن افراد و گروه‌هايی به عنوان آلترناتيو و اپوزيسيون توسط اشخاصی که مقبوليت و صداقت سياسی خود آنها مورد ترديد مي‌باشد، نه تنها کمکی به امر مبارزه با جمهوری اسلامی نخواهد کرد بلکه به افزايش مشکلات موجود در صف اپوزيسيون خواهد انجاميد.

به خصوص آنکه کسانی اقدام به «دولت سازی از نوع تبعيدی» مي‌کنند که وظيفه آنها روزنامه‌نگاری و تحليل و تفسير خبر مي‌باشد و کار تشکيلاتی سياسی نه در تخصص آنهاست و نه در حيطه وظايف روزنامه‌نگاری آنها. پيشتر ازاين ،شخصيت‌سازی واپوزسيون تراشی متداول بود واينک پا فراتر گذاشته ميشودو «دولت سازی» رايج شده است!

آنچنانکه بعد از شکست طرح دولت در تبعيد مدحی و کنفرانس پاريس، کارگردان اصلی آن (آقای عليرضا نوری زاده) در دفاع از عملکرد خويش روزنامه‌نگار بودن خود را مطرح کرده و گفته‌اند که من سياسی کار نيستم فقط يک روز نامه‌نگار مي‌باشم، حال سوال اينجاست که اگرسياسی کار نيستيد چگونه و بر چه اساسی اقدام به ايجاد تشکيلات سياسی مي‌فرماييد؟

اينک ما مانده‌ايم از بين حرف وعمل ايشان کدام را باور کنيم: اينکه در حرف مي‌گويند روزنامه‌نگارند و سياسی کار نيستند اما در عمل کار سياسی آنهم از نوع تشکيلات سازی سياسی! مي‌کنند کدام يک حقيقت دارد؟



چهارشنبه, 15 تير 1390

Bombarani shimyayi Sardasht -بۆمبارانی شیمیایی سەردەشت

Halabja

درین شب ها! برای مهدی اخوان ثالث محمدرضا شفیعی کدکنی

درین شب‌ها

که گل از برگ و

                      برگ از باد و

                              

             باد از ابر می‌ترسد

درین شب‌ها

که هر آیینه با تصویر بیگانه‌ست

و پنهان می‌کند هر چشمه‌ای سر و سرودش را

چنین بیدار و دریاوار

تویی تنها که می‌خوانی.



تویی تنها که می‌خوانی

رثای قتل عام و خون پامال تبار آن شهیدان را

تویی تنها که می‌فهمی

زبان و رمز آواز چگور ناامیدان را.



بر آن شاخ بلند ای نغمه‌ساز باغ بی‌برگی

بمان تا بشنوند از شور آوازت

درختانی که اینک در جوانه‌های خرد باغ در خواب اند

بمان تا دشت‌های روشن آیینه‌ها،

                              
         گل‌های جوباران

تمام نفرت و نفرین این ایام غارت را

ز آواز تو دریابند.



تو غمگین‌تر سرود حسرت و چاووش این ایام،

تو بارانی‌ترین ابری که می‌گرید

به باغ مزدک و زرتشت،

تو عصیانی‌ترین خشمی که می‌جوشد

ز جام و ساغر خیام.

درین شب‌ها

که گل از برگ و

                      برگ از باد و

                              
          باد از ابر و

                              
                            ابر از خویش می‌ترسد

و پنهان می‌کند هر چشمه‌ای سر و سرودش را

درین آفاق ظلمانی

چنین بیدار و دریاوار

تویی تنها که می‌خوانی.

۱۳۴۶/۶/۲۲

دریافتی: قتل‌ دختر‌دانشجو‌ با 50 ضربه کارد روی پل‌ مدیریت، زیر نگاه‌ مردم



شکست عشقی، انگیزه‌ای بود که باعث شد پسری جوان ظهر چهارروزقبل با حمله به یک دختر دانشجو او را با 50 ضربه چاقو به قتل برساند. دختر جوان که مونا نام داشت و دانشجوی ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی بود از چندی قبل با پیشنهاد ازدواج یکی از همکلاسی‌هایش مواجه شد اما به این نتیجه رسید که ازدواج آن دو سرانجام خوبی ندارد، به همین خاطر به خواستگارش جواب رد داد.
خواستگار سمج بعد از آن باز هم بر خواسته‌اش اصرار کرد و زمانی که مطمئن شد، از این طریق به نتیجه نمی‌رسد، به تهدید دختر دانشجو پرداخت.
این تهدیدها تا ظهر دیروز ادامه داشت و سرانجام واقعه‌ای هولناک رخ داد. پسر شکست‌خورده در حالی که به چیزی غیر از انتقام فکر نمی‌کرد، حدود ساعت 13 و 30 دقیقه دیروز دختر موردعلاقه‌اش را تا بالای یک پل مکانیزه مخصوص خطوط بی.‌آر.‌تی در محدوده پل مدیریت تعقیب کرد و در آنجا وقتی فرصت را برای اجرای نقشه‌اش مناسب دید به وی حمله‌ور شد. او ابتدا از پشت، سه ضربه به مونا وارد کرد و این دختر را به زمین انداخت. سپس حدود 50 ضربه دیگر نیز به سینه و شکم دانشجوی جوان زد و بعد از آن سعی کرد از محل جنایت فرار کند ولی موفق به این کار نشد. شاهدان عینی که نظاره‌گر این صحنه‌ها بودند، اگرچه نتوانستند در زمان درگیری کاری انجام بدهند، بعد از آن متهم را دستگیر و پلیس را باخبر کردند. همچنین بازپرس ویژه قتل نیز در جریان ماجرا قرار گرفت و تجسس‌ها در این زمینه آغاز شد.
در همان لحظات، دختر جوان که توسط مردم به بیمارستان انتقال یافته بود روی تخت بیمارستان جان باخت. تحقیقات درباره این جنایت هنوز در مراحل اولیه است و جزییات بیشتری از این فاجعه به دست نیامده اما برخی اخبار از آن حکایت دارد که متهم نیز هم‌دانشگاهی مونا بوده است. نگهبان پل مکانیزه محل وقوع جنایت در این‌باره به خبرنگار ما گفت: "دختر دانشجو همراه دوستش از سمت غرب روی پل رفت و تا نزدیک پله‌های آن سوی اتوبان چمران هم به راهش ادامه داد که ناگهان پسری جوان به او حمله کرد. پسر 27ساله به نظر می‌رسید و کمی چاق بود. او چاقو را بلند می‌کرد و بر بدن دخترک می‌کوبید. زیر پل یک کبابی است و کارگران مغازه با دیدن صحنه به سمت دختر دویدند اما نتوانستند کاری انجام بدهند." یکی از شاهدان عینی این حادثه به خبرنگار ما گفت: "من زمانی به محل حادثه رسیدم که پسر جوان روی سینه دختر نشسته بود و پشت سر هم به او چاقو می‌زد.
او یک چاقوی سلاخی کوچک در دست داشت و فکر می‌کنم 10 دقیقه همین‌طور بی‌وقفه به آن دختر ضربه وارد کرد. هر وقت یکی از مردمی که آنجا جمع شده بودند می‌خواست جلو برود و دختر را نجات بدهد، پسر جوان با داد و فریاد تهدیدش می‌کرد. بعد از 10 دقیقه او دخترک را رها کرد، دختر هنوز زنده بود و دست و پا می‌زد. چند نفر او را که خونریزی شدیدی داشت، سوار یک وانت کردند و به بیمارستان بردند. بقیه هم در یک لحظه به طرف متهم حمله و او را دستگیر کردند و پسر را به باد کتک گرفتند.
یکی دیگر از شاهدان عینی هم گفت: "آن پسر خیلی عصبانی بود و مرتب فریاد می‌کشید. هیچ‌کس جرات نداشت جلو برود، چون ممکن بود به او آسیبی برسد. چند نفری با موبایل از صحنه قتل فیلمبرداری کردند. آن پسر بالاخره توسط مردم دستگیر شد و بعد از آن پلیس هم از راه رسید. ماموران متهم را تحویل گرفتند و با خودشان بردند."
شاهد دیگری نیز گفت: "آن پسر بعد از قتل، اول سعی کرد از پله‌های وسط پل وارد خط ویژه اتوبوس شود اما پشیمان شد و به سمت غرب اتوبان رفت. او بین راه چاقویش را هم پرت کرد که ندیدم کجا افتاد. متهم از پله‌های غربی پایین رفت و سعی کرد سوار تاکسی شود ولی نتوانست. مردم دنبالش بودند و تمام بدن او خون‌آلود بود. پسرک به سمت حاشیه خاکی اتوبان رفت و در آنجا یک نفر با سنگ به سرش کوبید و او روی زمین افتاد. بعد بقیه مردم به سمتش رفتند و دستگیرش کردند. پلیس خیلی دیر به محل حادثه رسید."
این حادثه در حالی رخ داد که نخستین روز ماه جاری نیز یک خواستگار شکست‌خورده دیگر تصمیم به انتقام گرفت و در حوالی خیابان جامی تهران روی دختر موردعلاقه‌اش اسید پاشید. بشیر که جوانی با تحصیلات زیردیپلم است و پدر و مادرش را سال‌ها قبل از دست داده با سه خواهر و چهار برادرش زندگی و از طریق کار در یک فروشگاه پوشاک مخارجش را تامین می‌کرد. او یک سال قبل به دختر 21 ساله‌ای به نام المیرا دل بست اما وقتی دید رابطه‌اش با او فرجام دلخواهش را نخواهد داشت، تصمیم به اسیدپاشی گرفت. این جوان همچنان فراری است و پلیس نتوانسته ردی از وی به دست بیاورد.
این در حالی است که المیرا تحت درمان قرار داد. او از ناحیه چشم چپ، کمر، گردن و دست چپ دچار سوختگی شده و در بیمارستان شهید مطهری چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفته و خطر نابینایی وی از بین رفته است. المیرا زمانی که توان صحبت کردن را به دست آورد، درباره رابطه‌اش با بشیر این طور توضیح داد: "یک سال قبل به عنوان فروشنده در یک فروشگاه پوشاک مشغول به کار شدم. بشیر هم آنجا بود. او از همان روزهای اول به بقیه همکاران گفته بود از من خوشش آمده و می‌خواهد با من دوست شود. بالاخره هم این دوستی را ایجاد کرد و رابطه ما یک سال ادامه داشت. در این مدت خانواده‌ام را باخبر کرده بودم چون فکر می‌کردم با بشیر ازدواج خواهم کرد ولی رفتارهای او باعث شد از این تصمیم منصرف شوم. من و بشیر سر هر مساله‌ای با هم دعوا می‌کردیم تا اینکه مصمم شدم به دوستی‌مان پایان بدهم اما بشیر تهدید کرد کاری می‌کند که دیگر نتوانم به صورتم نگاه کنم."
المیرا درباره روز حادثه نیز توضیح داد: "ساعت 6:30 بعدازظهر از سرکار تعطیل شدم و به کلاس زبان رفتم. بعد که از کلاس به سمت خانه به راه افتادم. یکدفعه بشیر که سوار موتوسیکلت بود سر راهم قرار گرفت و گفت می‌خواهد در یک کوچه خلوت با من حرف بزند، قبول نکردم و به راهم ادامه دادم. تقریبا نزدیک خانه‌مان بودم که او ظرفی از داخل پیراهنش درآورد و آن را روی من پاشید. صورتم به شدت می‌سوخت و فریاد می‌کشیدم بعد هم من را به بیمارستان رساندند."
عبرت نیوز

Newest Top 1000 List For IRI Officials' Bank Accounts

Newest Top 1000 List For IRI Officials' Bank Accounts

d
Click to view Utkanos's profile
" :

http://ireport.cnn.com/docs/DOC-624163

Swiss Numbered and OGDA accounts and identified assets as  evaluated by the WH/OP, March 2011(C$-Canadian dollar, A$-Australian  dollar)

مجتبی  خامنه ای (England £ 1.14 billion (2 accounts frozen since 2009),  Germany 2.12 billion Euros (4 accounts), Qatar $400 million, S. Africa  950 million Euros (2 accounts), UBS/Micheloud & Cie/Credit Suisse 12  accounts adding to 3.85 billion Euros, Liechtenstein $ 2.8 billion,  S.  Africa $620 million, Shanghai $4.1 billion, UAE: $ 700 million,  Malaysia A$670 millions)
Ali Khamenei  (Switzerland (Micheloud & Cie/UBS/Credit Suisse, 18 accounts adding  to  8.4 billion Euros, Liechtenstein $9.7 billion, Cayman Islands $6.8  billion , Shanghai $3.2 billion, Liechtenstein $2.9 billion, Belize $2.5  billion,  Russia $1.1 billion, Malaysia $450 million, Trinidad &  Tobago $400 million , S. Africa 2.1 billion Euros, India $630 million,  UAE $560 million, Syria $210 million)

مسعود خامنه ای (UBS/  Micheloud & Cie/Credit Suisse 2.7 billion Euros, S. Africa $980  million, Syria $45 million, UAE $120 million, Malaysia 540 million  Euros, Venezuela $1.2 billion, India 320 million Euros)

مصطفی خامنه‌ای (Credit  Suisse $690 million, Hong Kong £360 million, Russia $80 million, Syria  $12 million, Canada C$110 million, Panama $992 million)

Naziyheh Khamenei (Turkey $52 million, India 120 million Euros, Germany 102 million Euros, United Kingdom £ 280 million, UBS $421 million)

بدریه خامنه ای (UAE £142 million, Syria $13 million, Spain 120 million Euros, Panama $329 million)

حسن خامنه ای (UAE $60 million, Canada C$200 million, Turkey 37 million Euros, Shanghai $ 344 million)

هادی خامنه ای (Liechtenstein $290 million, S. Africa £121 million, Malaysia 93.2 million Euros, UBS/Scobag Privatbank/HSBC Private Bank (Suisse) 890 million Euros, Turkey 84 million Euros)

عزیز خوشوقت (Germany 52 million Euros, Austria C$ 101 million, S. Korea $21.9 million, Turkey $4.1 million)

غلامعلی حدادعادل (Canada C$ 220 million, Virgin Islands $365 million, Panama110 million Euros, Hong Kong $ 252 million)

حسين شاهمرادي (Turkey 12 million Euros, Canada C$ 22 million, Panama $ 62 million, UAE $3.1 million, Pakistan $ 4.5 million)

غلامرضا جلالی (Turkey 2.1 million Euros, Belarus $ 12 million, UAE $ 7.6 million)

Alireza Fayaz (India 35 million Euros, Malaysia $12.5 million, UAE 26 million Euros,  Turkey 15.9 million Euros, Venezuela $34 million, Italy 14 million  Euros)

Gholamreza  Fayaz (Malta 40 million Euros, Panama $24 million, Malaysia $67 million, UAE $41 million)

Fatemeh Fayaz (India $23 million, Spain 11 million Euros, Malaysia A$ 12 million)

حسین قاسمی (UAE 3.9 million Euros, Turkey $ 5.42 million)
Hossein Mousavi Ardabili (Switzerland 229 million Euros, Cayman Islands $290 million, Kuwait $23 million, UAE $109 million, Malaysia $41 million)

محسن خرازی (Malaysia A$100 million, UAE78 million Euros, Turkey $12 million, Cayman Islands 253.7 million Euros)
Mohammad Bagher Kharazi (Lebanon $120 million, $98 million, £40.9 million (S. Africa), Netherlands Antilles 150 million Euros)

Javad Azadeh (UAE $12 million, Lebanon 2.6 million Euros, Malaysia $ 3.1 million)
حسن عباسی معروف به دکتر عباسی نام اصلی یدالله قزوینی  (Pakistan $3.2 million, Albania 1.2 million Euros, Italy 10.9 million Euros, Hong Kong $85 million)

نورعلی شوشتری  (UAE $23 million, Turkey $12.1 million)
General Hossein Sajedi  (Turkey 3.2 million Euros, Italy 5.1 million Euros, Malaysia 94 million Euros, Shanghai $45 million)

علی فضلی (UAE 2.4 million Euros, Thailand $ 5.1 million, Panama $5.5 million)

محمدجعفر اسدی (Turkey 8.9 million Euros, Spain 21 million Euros, Lebanon $3.7 million, Hong Kong A$13.2 million)

حسین طائب (Italy 2.4 million Euros, UAE $16 million, Shanghai $172 million, Virgin Island £44 million)

سرتيپ پاسدار عبدالمحمد رئوفي نژاد (India 4.7 million Euros, Qatar $23 million, Turkey $ 19.1 million, Shanghai $58 million)

غلامحسین رمضانی (Shanghai A$ 45 million, Panama $69 million, Syria $ 6.6 million)

نبی الله حیدری (Austria 3.1 million Euros, UAE 10 million Euros, Qatar $ 11.5 million, Thailand $4.9 million)

یحیی رحیم صفوی (Cayman Islands $ 290 million, Shanghai 170 million Euros, Turkey $12 million, UAE 34 million, Albania $ 7.9 million)

حسین شریعتمداری (Belgium 320 million Euros, S. Africa $ 240 million, Malaysia $166 million, Russia 145 million Euros, Panama $89 million, Liechtenstein: $ 1.31 billion, UAE $238 million)

علیرضا پناهیان (UAE $ 7.2 million, Qatar 10 million Euros, Malaysia A$ 39 million, India $56 million)

صادق محصولی (Turkey $32 million, Russia 49.2 million Euros, Belgium 12 million Euros, UAE $17 million ,

Malaysia $ 3.7 million, Shanghai 78 million Euros)

حمید رسایی (La Roche & Co Banquiers/UBS/HSBC Suisse $121 million, Hungary 4.3 million euro, England (Jersey Island) £5.2 million, UAE $12 million, Belgium 23 million Euros, Venezuela $89 million, Malaysia $ 8.2 million)

حاج منصور ارضی (UAE 3 accounts 18.3 million Euros, Malaysia: $ 5.2 million)

حسن شایانفر (UAE $11.6 million, Pakistan $1.2 million)

سرتیپ محمد حسین صفار هرندی (Austria,  Spain, UAE $39 million, Turkey 65 million Euros, Brazil $121.9 million,  Malaysia A$34 million, Hong Kong 100 million Euros)
Mohyedin Fazel Harandi (Oman $48 million, Saudi Arabia $ 44 million, Malta 12 million Euros, Austria 8 million Euros

غلامحسین عصابه‌دست(Gholamhossein Elham) (UBS/Habib Bank AG Zurich/P&P Private Bank 4 accounts adding to 155 million Euros, Turkey $14 million, Qatar $ 19 million, UAE$ 28 million)

حسین یکتا (Malaysia A$ 2 million, UAE $ 6.7 million, Syria $4 million)

سرتیپ مصطفی آجرلو (Spain 1.2 million Euros, UAE $18 million, South Africa 3.5 million Euros, Malaysia $12 million)

احمد علم الهدی (Tajikistan $ 0.6 million , Turkey $52 million, Pakistan $7.4 million, UAE $88 million, Hong Kong $65 million)

علی فلاحیان (UBS/Credit Suisse/Raiffeisenbank 6 accounts adding to 212 million Euros,, Austria 11 million Euros, Syria $ 20 million, Malaysia A$19 million, UAE $41 million, Turkey $42 million)
سرهنگ عبدالرسول رضایی (Turkey $3.1 million, UAE $ 5.2 million)

سعید حدادیان (Germany 4.2 million Euros, Spain 3.1 million Euros, UAE $28 million, Turkey $27.8 million, Hong Kong $24 million)

حسین روشن (Turkey $ 7.1 million, UAE: $ 5.1 million, Belarus $3.9 million)
Ahmad Janati (Belgium 490 million Euros, UAE $ 270 million, Canada C$ 101 million, Malaysia $310, S. Africa $123, UBS/Credit Suisse/ Hottinger & Cie/Mercantil Bank 1.4 billion Euros) Ali Janati (Barbados $240 million, Switzerland 19 accounts adding to 890 million Euros, UAE $41 million, Germany 57 million Euros, Hong Kong A$ 400 million)
Hossein Moadi-khah (Austria 41 million Euros, UAE $10.2 million, Kuwait $14.4 million)

علی اکبر ولايتي (Germany 249 million Euros, UBS/Credit Suisse/Freie Gemeinschaftsbank Genossenschaft/CMB Banque Privée (Suisse) 21 accounts adding to 1.3 billion dollars, Austria 7.9 million, Malaysia A$ 112)  Masoud MirKazemi (UAE $2.2 million, Germany 43 million, Turkey $4.3 million, Hong Kong 56 million Euros, Malaysia 48 million Euros)

Habibollah Asgaroladi Mosalman (Malaysia $144 million, China/Hong Kong A$480 million, Belarus 50  million Euros, Austria 200 million Euros, Panama $87 million,  Switzerland 24 accounts 3.2 billion Euros, Qatar $144 million, UAE 355  million Euros)

Faatemeh Asgaroladi Mosalman (Qatar $49 million, Turkey $15 million, Hong Kong A$ 210 million)

Asadolah Asgaroladi Mosalman (UBS/DZ PRIVATBANK/La Roche & Co 1.1 billion Euros, Turkey $85 million, UAE 120 million Euros, China A$210 million)

حسن خجسته باقرزاده (Italy 14 million Euros, Turkey 3.2 million Euros, Malta $ 4.2 million, India $ 9.8 million, Singapore A$ 4 million)

عبدالحسين سلطانی طباطبايي (Canada C$24 million, Switzerland 5 accounts adding to 138 million Euros,  UAE $ 11 million, Turkey $16 million)

هدی طباطبائی (Singapore A$ 3.8 million, Malaysia 23 million Euros, Turkey $3.4 million)

صادق طباطبائی (Germany 22 million Euros, France 9 million Euros, Italy 43 million Euros, UBS/ La Roche & Co Banquiers
$ 76.3 million)

مرتضی طباطبائی (Germany 3.5 million, Austria 12 million Euros, UAE $5.1 million, Japan  424 million yens)

فاطمه طباطبائی (Germany 21 million Euros, UBS/ P&P Private Bank 45 million Euros, Syria: $ 6.1 million)

سرتیپ محمد کوثری (Syria $1.1 million, Russia $20 million, UAE $ 28 million)

حمید بهبهانی (China 55 million Euros, Hong Kong £40 million, Malaysia $ 52.1 million)

سرلشگر رحیم صفوی (Russia 45 million Euros, Turkey 5.2 million Euros, UAE $21 million, Hong Kong $104 million)

عزت الله ضرغامی (Italy 25 million Euros, Venezuela $80 million, Russia $65.3 million)

مصباح یزدی محمدتقی (UBS £1.1 billion, Canada C$ 420 million, Credit Suisse 1.6 billion Euros, UAE $340 million, Hong Kong $320 million)

Mojtaba  Mesbah Yazdi (UBS $730 million, Canada $ 230 million, Venezuela $193  million, Panama $12 million, UAE £192 million, Turkey $50 million,  England Jersey Island £110 million, S. Africa $80 million, Spain 61  million Euros)

Ali Mesbah Yazdi (England  £72 million, Bahamas $620 million, Canada $110 million, Turkey $21  million, Germany 120 million Euros, Switzerland 320 million Euros)

سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم (Turkey $2.3 million, UAE $24 million, Thailand A$ 55 million, UBS/HSBC/ Privatbank IHAG
11 accounts adding to 240 million Euros)
Gen Ghasem Kargar (India 4.2 million euros, Shanghai $103 million, Cyprus 25 million Euros)

فاطمه سلطانی طباطبائی (Germany 128 million Euros, France 42 million Euros, Turkey $22 million, Cayman Islands $ 81 million)

سرتیپ یدالله جوانی (Russia $11 million, China 120 million Euros, Turkey $39 million, Nigeria 80 million Euros, Malaysia A$ 55 million)

هاشم هاشم زاده هریسی (UAE $4.1 million Euros, Malaysia $12 million, Brazil $9 million)

مرتضی آقاتهرانی (Canada C$ 12 million, Malaysia A$ 34 million, Bermuda $65 million )

محمد محمدي‌نيك ري‌شهری (UAE  $380 million, Germany 52 million Euros, Australia A$ 45 million,  Switzerland 6 accounts adding to 1.3 billion Euros, Turkey $29 million,  Austria 49 million Euros, Italy 44 million Euros, Hong Kong $400  million)

سرهنگ یدالله مرادی (UAE $ 4.1 million, Turkey 2.3 million Euros)

سرتیپ عدالت فلاح زاده (Singapore $2.9 million, Malaysia 14 million Euros, UAE 3.1 million Euros)

سرتیپ حسین همدانی (China 50 million Euros, UAE $21 million, Spain 4.2 million Euros)

سرتیپ محمد باقر ذوالقدر (Canada C$ 3.2 million, Russia 11 million Euros, China $ 60 million, UAE 11 million Euros, Turkey 3.2 million Euros)

سرهنگ حسین گودرزی (India 1.2 million Euros, Australia A$ 11 million, Turkey 1.2 million Euros)

مجتبی هاشمي ثمره (St. Vincent & The Grenadines $88 million, Credit Suisse 90 million Euros, Spain 78 million Euros, Venezuela $50 million, Turkey $ 17.9 million, UAE $124.6 million, Malaysia 60.8 million Euros, UAE $5 million)

عبدالحمید هاشمی ثمره (Singapore $51.1 million, Turkey 13.1 million, Venezuela $24 million, UAE 4.1 million Euros)

مهدی هاشمی ثمره (Liechtenstein$55 million, Turkey $6.8 million, Kuwait $45 million, UAE $5.2 million, Panama $31 million)

Masoumeh Hashemi Samareh (Credit Suisse 23 million Euros, Jersey Island £10 million, Hong Kong $41 million)

علی مبشری (UAE $4 million, Austria 9.2 million Euros, $ 22.7 million Malaysia,  $47 million, Hong Kong A$120 million, Turkey 7 million Euros, South  Africa £55.3 million)

سرتیپ هدایت الله لطفیان (Malaysia 21 million Euros, Shanghai $78 million, Jersey £ 4.2 million)

محمد هاشمیان (Italy 4.1 million Euros, Austria 11 million Euros, Turkey 3.2 million Euros, Panama $88 million)

Ali Akbar Hashemi Bahremani (Germany 240 million Euros, UBS/ Arab Bank (Switzerland)/ Credit Suisse Group AG 6.9 billion euro + $1.5 billion, Canada C$ 220 million, Turkey $108 million, UAE $400 million, Malaysia 90 million Euros, Liechtenstein $4.4 billion)
Yasser  Hashemi Bahermani (Switzerland 450 million Euros, England £180 million,  Germany 25 million Euros, Austria 11.2 million Euros, Canada C$ 43  million, Panama $800 million, Belgium 121.9 million Euros, Hong Kong  $200, UAE 14 million Euros)

Mohsen Hashemi  Bahermani (England £105 million, Liechtenstein 200 million Euros,  Australia A$ 400, UAE $38 million, Turkey $34 million, Belgium 71.9  million Euros)

Mohammad Hashemi Bahermani (Cayman Islands $290 million ,Switzerland $290 million, Turkey 45 million Euros, Germany 201 million  Euros, UAE 59 million Euros, Liechtenstein 200 million Euros)

Ali  Hashemi Bahermani (Kuwait $ 2.3 million, UAE $24.2 million, Belgium 11  million Euros, Liechtenstein 560 million Euros, Switzerland $420  million)

فاضل لاريجاني (Canada C$ 50 million, UBS/ Credit Suisse 840 million Euros, Austria 120 million Euros, S. Africa $240 million, Malaysia A$ 49 million, UAE $120 million)

علي لاريجاني (Canada C$ 120 million, UBS/ Credit Suisse 1.4 billion Euros,  Malaysia A$ 320 million, Liechtenstein 400 million Euros, Trukey 54  million Euros USA $44 million, Germany, Hong Kong A$200 million, UAE $34  million),
Sadegh Larijani (UBS/Credit Suisse/ Hottinger & Cie/LB (Swiss) Privatbank 750 million Euros, Liechtenstein $450, Malaysia 120 million Euros, Hong Kong A$300)

General Abdolah Araghi (Spain  48 million Euros, Shanghai 120 million Euros, Lebanon $61 million, UAE  $125.1 million, Lebanon $69 million, Malaysia $91 million, Venezuela  $155 million, Switzerland 3 accounts adding to 230 million Euros)

اسفندیار  رحیم مشایی (USA $ 12 million, Canada C$ 48 million, Hong Kong 140  million Euros, UAE, Credit Suisse/ Liechtenstein 310 million Euros)

علی اکبر جمشیدی (Credit Suisse/UBS/HSBC(Suisse) 150 million Euros, Panama$34.8 million,  Germany 4.2 million Euros, Turkey 11 million Euros, UAE $62 million)

محسن رفیقدوست (Canada  C$ 120 million, Italy 65 million Euros, Spain 110 million Euros,   Germany 210 million Euros, Hong Kong $200 million, Qatar 48 million  Euros, Credit Suisse $560 million)

Morteza Rafighdoust (Germany 134 million Euros, Aruba $220 million, UBS/Credit Suisse/ Hottinger & Cie C$844 million Euros)

حمید حسینی‌, (Spain 88 million Euros, Malaysia $34, Barbados C$ 49 million)

Mohammad Hosseini  (Cayman Islands $45 million, UAE $15.2 million, Jersey Island (England)  £29 million, Turkey $5.2 million, Malta 5.2 million Euros)

Mahmood Hosseini (Kuwait $3.89 million, Turkey $11 million, Malaysia A$25 million, Jersey £11.3 million)

Gen Hassan Firoozabadi (Credit Suisse/UBS/ Hottinger & Cie 5 accounts adding to 1.7 billion Euros, China 4 accounts adding to $ 634 million, Belarus 200 million Euros, UAE 50 million Euros, Syria $40 million)  سرلشگر غلامعلی رشید (Belarus $34 million, Russia  56 million Euros, Union Bank of Switzerland/ Adler & Co. Privatbank AG/Credit Suisse 130 million Euros, Hong Kong $ 55 million, UAE $11.5)

سرتیپ محمد رضا نقدی (Lebanon $4 million, Nigeria 56 million Euros, UAE $92 million, South  Africa £48 million, Qatar $12 million. Spain 18 million Euros, Malaysia  144 million, Hong Kong 150 million Euros)

سرتیپ جلیل بابازاده (Turkey 2.6 million Euros, Romania 3.1 million Euros, Albania 1.9 million Euros, Cyprus 12 million Euros)

سرتیپ ابراهیم جباری (Belarus 7.1 million Euros, Turkey 2.1 million Euros, Qatar $ 54 million)

سرتیپ محمد باقر قالیباف (UAE $145 million, Turkey 24.2 million Euros, Tajikistan $1.1 million , Spain 19.2 million Euros, UBS/ Arab Bank (Switzerland) Ltd/ BankMed (Suisse) 12 accounts adding to 255 million Euros)

مصطفی محمد نجار  (UAE $40 million, India 18.3 million Euros, Belgium 3.2 million Euros, Hong Kong A$ 90 million)

کامران دانشجو  (Switzerland 140 million Euros, Venezuela $14 million, Malaysia $47  million, Japan $38 million, Austria 81 million Euros, S. Africa $7.9  million)

Khosrow Daneshjou (Liechtenstein 50  million Euros, Check Republic 11 million Euros, Malta 4.2 million Euros,  Turkey $12.4 million

Farhad Daneshjou (Belize $59 million, Spain 11 million Euros, Malaysia A$ 4.9 million)

سرتیپ احمد وحیدی  (Germany 112 million Euros (frozen), Turkey $75 million, Russia 55  million Euros, China 127 million Euros, Venezuela $130 million, $34  million, India 11 million Euros)

سرتیپ محمد حجازی (Italy 6.2 million Euros, England £ 5.2 million (Jersey), Malaysia 45 million Euros)

سرتیپ مسعود زریبافان (Canada C$ 3.3 million, Thailand A$ 24 million, Qatar 5.9 million Euros)

محمد رضا رحیمی (UAE 132 million Euros, China $400 million, Russia $88 million)

سرتیپ فرزاد اسماعیلی (China 50 million Euros, Belarus $34 million, Turkey 3.2 million Euros)

علی محمدی (South Africa £54 million, Canada C$82 million)

Mohammad Mohammadi (Malaysia $36 million, UAE $ 13 million, Kuwait $21 million, Turkey 8.1 million Euros, Shanghai 65 million Euros)

Abbas Kadkhodayee (UAE $ 30 million, Italy 4 million Euros, Kuwait $0.3 million, Hong Kong $54 million)

سرتیپ علی اکبر پور جمشیدیان (Cyprus 4.4 million Euros, China $ 75 million, Turkey 1.4 million Euros)

محسن رضایی  (Union Bank of Switzerland/Credit Suisse/ Caja de Ahorros de Galicia 11 accounts 1.45 billion Euros,  Germany 45 million Euros, Italy 11 million Euros, Austria 24 million Euros, UAE $205 million, Canada C$45 million, South Africa £490 million)

ناصر سرمدی (Qatar 32 million Euros, UAE $11 million, Malaysia $21 million)

General Vahid Haghanian  (Turkey 7.2 million Euros,  Canada C$32 million,  Costa Rica $120  million, Venezuela 540 million Euros, S. Africa $230 million, Hong Kong  $500 million)

سرتیپ فتح الله جعفری (China 67 million, Malaysia $24 million, Spain 11 million Euros)

علی سعیدی (Turkey 1.1 million, UAE $75 million, Hong Kong $92.9 million)

سرتیپ علی اکبر پور (Canada CS23 million, China $54 million, Spain 11 million Euros)
M.H. Panahi Pour (Turkey $ 2 million, Malaysia A$ 14 million, Qatar $34 million, India 7.1 million Euros, UAE $ 14.6 million)

مجتبی ذوالنور (Nigeria $11 million, Cyprus 14.9 million Euros, Russia $14 million, India $ 7.9 million, Turkey 4.4 million Euros)

حسین سیب سرخی  (UAE 3.1 millón euros, Pakistán 0.9 million euros, Turkey 1.3 million Euros)

سرتیپ پاسدار احمدرضا رادان (Cayman  Islands $205 million, Turkey 17 million Euros, UAE $50, Belarus 200  million Euros, Venezuela $45 million, South Africa $140 million)

روح الله بهمنی (UAE 6.2 million euros, Lebanon 1.2 million euros, Albania 1.2 million euros)

Gen  Ali Jabari (Malaysia $75 million, Shanghái $120 million, Portugal 9.1 million euros)

سرتیپ پاسدار حمزه قربانی (Turkey 2.3 million Euros, Cyprus 3.1 million Euros, Greece 2.9 million Euros, Kuwait $5.2 million)

Abbas Akhondi (Lebanon $2.9 million, UAE, $9.8 million, Turkey 5.2 million, Malaysia A$38 million)

سرتیپ محمود چهار باغی (Shanghai $50 million, Hong Kong $ 29 million, Russia 12 million Euros)

سرتیپ محمد علی نصرتی (Turkey 3.1 million Euros, Portugal 2.1 million Euros, UAE $9.2 million, Hong Kong $52 million)
Masoud Hajarian Kashani (Qatar $ 7.3 million, Austria 65 million Euros, Turkey 13 million Euros, Shanghai $120.5 million)

سرتیپ عزیز محمدی (Holland 3.2 million Euros, South Korea $12 million, Malaysia $35 million)

مستند مسافران مهتاب- بیماران روانی