نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ فروردین ۱۱, یکشنبه


مادر ستار بهشتی در پیام تبریک نوروزی به هموطنان، خواستار رسیدگی علنی به پرونده قتل فرزندش شد. در این پیام ویدئویی، قبل از سخنان مادر ستار، صحنه هایی از کوچه و خانه محل سکونت وی و عکس شهدای جنبش سبز بر دیوار منزل او نیز دیده می شود.
به گزارش کلمه، گوهر عشقی در این پیام تصویری ضمن انتقاد از رسیدگی نکردن مسئولان به این خانواده داغدیده، از مردم و برخی شخصیت های سیاسی که با خانواده ستار بهشتی ابراز همدردی کرده اند، تشکر کرد.
وی همچنین خاطرنشان کرد که ستار را در راه ایران داده و حاضر است تنها دخترش را نیز در همین راه بدهد، اما از خون ستار نمی گذرد.
مادر ستار بهشتی گفت: ما می خواهیم کشورمان، فرزندانمان آزاد باشند، کنار خانواده خود آسایش داشته باشند. چرا باید زیر شکنجه باشند؟ چرا باید کشته شوند؟
نیروهای امنیتی یک هفته قبل از آغاز سال نو، در تماس تلفنی سحر بهشتی خواهر ستار بهشتی را تهدید به ضرب و شتم کرده و به وی اعلام کرده بودند که در صورت حضور بر سر مزار ستار بهشتی در آخرین پنجشنبه سال با آنها برخورد می کنند. همچنین ده ها مامور اطلاعاتی و امنیتی روز پنج شنبه ۲۴ اسفند با حضور بر سر مزار ستار بهشتی از برگزاری مراسم پنجشنبه آخر سال برای وی توسط خانواده اش جلوگیری کردند.
به گفته شاهدان عینی، گوهر عشقی مادر ستار بهشتی و سحر بهشتی خواهر ستار بهشتی، دو نفره بر سر مزار ستار بهشتی مراسم کوچکی برگزار کردند اما برخوردهای امنیتی و تهدید آمیز ماموران باعث شد که هیچ شخصی غیر از خانواده وی نتواند در آن مراسم شرکت کند.

فیلم را از اینجا دریافت کنید.
‌‌
‌* * *
مجموعه گزارش های کلمه درباره شکنجه و قتل ستار بهشتی در بازداشتگاه پلیس، جزئیات روند تدریجی افشای این موضوع، واکنش های رسمی به آن، حمله نیروهای امنیتی به مراسم چهلم او، وضعیت معلق پرونده قضایی این قتل و همه آنچه را باید درباره این قربانی مظلوم بدانید، در صفحات زیر بخوانید. این خبرها به ترتیب زمانی، از آخر به اول، مرتب شده است:
دیدار احمد منتظری با خانواده ستار بهشتی؛ انتقاد از تعلل در رسیدگی به پرونده
جای شاهد و متهم عوض شد/ اتهام تبلیغ علیه نظام به ابوالفضل عابدینی، شاهد پرونده ستار بهشتی
درد نوشته ای برای مادر ستار بهشتی: تو تنها نیستی، مادر!
خواهر ستار بهشتی: هر چند امنیت نداریم، اما پرونده را دنبال می کنیم
وکیل ستار بهشتی: پرونده باز است، شوک روانی و فیزیکی هم قطعا توسط بازجو وارد شده
مادر ستار بهشتی: دادگاه رسیدگی به قتل ناجوانمردانه فرزندم باید علنی باشد/ به خواسته ام رسیدگی نشود در مقابل دادگاه خودم را می کشم
واکنش وکیل ستار بهشتی به سخنان بروجردی: فاقد ارزش قانونی است/ در حیطه وظایف خود اظهار نظر کنید
بازی جدید با افکار عمومی/ بروجردی: پرونده ستار بهشتی خاتمه پیدا کرده؛ او از ترس زندان فوت کرده!
نامه زهرا ربانی املشی به رهبری درباره ستار بهشتی
اولین ثمره خون ستار بهشتی/ ابلاغ ممنوعیت بازجویی از متهمان در بازداشتگاه های پلیس
ماه بهمن هم تمام شد؛ پرونده ستار بهشتی به دادگاه نرفت
صد روز از قتل ستار بهشتی گذشت؛ پرونده هنوز در دادسرا خاک می‌خورد
ناپدید شدن ده روزه پدر ستار بهشتی/ سناریوی تازه برای سنگ اندازی در روند رسیدگی به پرونده
وکیل خانواده ستار بهشتی:‌ گزارش مجلس سطحی و ناموجه بود/ پرونده تا آخر بهمن به دادگاه می‌رود

محسنی اژه ای: هیچ کجا به اندازه ایران به زندانیان خدمات ارائه نمی شود
اعتراض نمایندگان به گزارش ناقص و تحریف شده تحقیق و تفخص قتل ستار بهشتی/ علت مرگ: ایراد ضرب عمدی و شوک های فیزیکی و روانی
حذف بخشی از گزارش پرونده ستار بهشتی
شهید دزدی و شهید سازی، نماد بارز سقوط اخلاقی اقتدارگرایان‎
گزارش تحقیق و تحفص مجلس درباره ستار بهشتی باز هم خوانده نشد
وکیل خانواده ستار بهشتی: فشار می‌آورند که مصاحبه نکن/ بازجو برخلاف قانون شکنجه می‌کند و می‌گوید قانون منم!
سنگ قبر ستار بهشتی در محاصره نیروهای امنیتی؛ این‌همه نگرانی برای چیست؟
علی(ع) گفت برای ظلم باید دق کرد؛ ما برای ستار بهشتی تب هم نکردیم!
دادستان تهران: ستار بهشتی بیمار نبود، مرگ در اثر ضربه یا فشار شدید روانی
ناگفته های مهمی درباره پرونده شکنجه و قتل ستار بهشتی
مادر ستار بهشتی: نتوانسته بود درست بنویسد، انگشتانش را شکسته بودند
وکیل هم تایید کرد: خانواده ستار بهشتی را “به زور” به دفترخانه برده و رضایت گرفته‌اند
در ملاقات بازجوی ستار بهشتی با مادر او چه گذشت
پورفاضل: شکایتنامه، به خط مرحوم ستار بهشتی است
کی می‌کشه؟ حاکم باشی؛ کی فراموش می‌کنه؟
واکنش آیت الله بیات به کتک زدن مادر ستار بهشتی: جا دارد مسلمانان از این گونه رفتارها دق کنند و بمیرند
فیلم سخنان یکی از هم محله ای های ستار بهشتی: به خدا او قهرمان دنیاست
روایت تصویری مراسم چهلم ستار بهشتی؛ روزی که پلیس در آزمون عقلانیت رفوزه شد

خواهر ستار بهشتی: مادرم را کتک زدند/ محمد نوری زاد: اگر ضرب و شتم و بی ادبی نمی کردند تعجب می کردیم
پلیس اعلامیه های ستار بهشتی را پاره کرد و به ایجاد رعب و وحشت در میان مردم پرداخت
۴۰ روز گذشت؛ خانه دیگر نخندید و مادر بر سینه کوبید
چهلمین روز درگذشت ستار بهشتی؛ آزمونی دیگر پیش روی پلیس و دستگاه های امنیتی
نامه محمد‌امین هادوی به صادق لاریجانی: شما مسئولیت دارید؛ برای پیگیری خون ستار بهشتی چه کرده‌اید؟
عکس/ مزار ستار بهشتی در قبرستان رباط کریم
احمدی مقدم: رییس پلیس فتا بخاطر فشار رسانه ها برکنار نشد!
نمایندگان از قول پزشکی قانونی: مرگ ستار بهشتی عامل خارجی نداشت!
پاسخی به سخنگوی قوه قضاییه/ آقای اژه ای! این ۲+۱۰ پرسش تا پل صراط همراه شماست
آقای محسنی اژه ای! آیا خانواده ستار بهشتی می توانند مراسم چهلم برگزار کنند؟
پیشنهاد علی مطهری به وزیر کشور و ناجا: در نامه ای از خانواده ستار بهشتی عذرخواهی کنید
برکناری رییس پلیس فتا و تایید ضرب و شتم ستار بهشتی در بازداشتگاه
مادر ستار بهشتی: حکم بازداشت دخترم را نشان دادند تا از من رضایت بگیرند
کوثری، نماینده مجلس: هر‌کسی می‌گوید بازداشتگاه غیرقانونی داریم غلط کرده است/ فرمانده فتا استعفا ندهد
احمدی مقدم: پلیس تقصیری ندارد؛ نیتی برای مرگ نبود؛ فرمانده پلیس فتا استعفا نمی دهد
مادر ستار بهشتی: پسرم را ماموران دفن کردند/ حتی نگذاشتند برای آخرین بار صورتش را ببینم
نشریه موتلفه «اسلامی» می گوید این زندانی از ترس سکته کرده است!
نماینده ویژه مجلس: ستار بهشتی در زمان مرگ، در یک محل غیر قانونی بازداشت بوده است

دادستانی تهران: احتمال مرگ بر اثر شوک ناشی از ضربه به نقاط حساس بدن
واکنش یک وکیل دادگستری به اطلاعیه دادستانی: «ارعاب منجر به مرگ» هم مصداق قتل است
یک نماینده مجلس: محل نگهداری ستار بهشتی غیرقانونی بود
مرگ بر اثر استرس بازجویی؟! مردم را هالو فرض نکنید
پاسخی به دو نماینده مدعی اصولگرایی: بی تقوایی حدی دارد؛ اگر خجالت نمی‌کشید لااقل ساکت باشید
مجمع مدرسین حوزه: پیروان حسین چگونه مرگ جوانی را که به اتهام اعتراض دستگیر شده، می پذیرند؟
یک نماینده مجلس پس از شنیدن خبر ستار بهشتی از حال رفت!
بیانیه جمعی از اصلاح طلبان مازندران: قتل ستار بهشتی، ادامه راه و روش معاویه و یزید بود
بیانیه دوم ۴۱ زندانی سیاسی؛ جای عامل جنایت و شاهد جنایت عوض شد
سر نخ های مهم در پرونده قتل ستار بهشتی/ علت دقیق مرگ چه بود
دوربین های زندان، دروغ پلیس فتا را برملا کرد/ چرا زندانی سیاسی عمودی می رود، افقی بر می گردد؟
ستار بهشتی، نمونه پیوند طبقات فرودست با جنبش سبز
اگر با خاطیان کهریزک برخورد می شد، شاهد ماجرای ستار بهشتی نبودیم
گفته ها و ناگفته های اژه ای درباره ستار بهشتی/ پذیرش تلویحی شکنجه و قتل در زمان بازداشت
فیلمی از مزار ستار بهشتی + فایل صوتی آخرین سخنان او قبل از آخرین بازداشت
شهادتنامه ۴۱ زندانی سیاسی بند ۳۵۰: ستار بهشتی شکنجه شده بود
ادامه رفتار غیر مسئولانه حاکمیت درباره سرنوشت یک زندانی/ تصویر شکایتنامه ستار بهشتی از شکنجه در زندان
تهدید خانواده ستار بهشتی از سوی ماموران: حق ندارید در زمان تغسیل جنازه حضور داشته باشید
تماس ماموران با عموی ستار بهشتی: فردا جنازه را در کهریزک تحویل بگیرید
جنایت در زندان/ تماس ماموران با خانواده ستار بهشتی: قبر بخرید و فردا جنازه را تحویل بگیرید
بازداشت و ضرب و شتم ستار بهشتی، فعال مدنی

سیمون دوبوار و فمینیسم • مصاحبه‌ای کلاسیک

در آغاز سال ۱۹۷۲ در نشریه‌ی "نوول ابزرواتور" مصاحبه‌ای چاپ شد از آلیس شوارتسر (Alice Schwarzer) از پیشروان جنبش نوین فمینیستی با سیمون دوبوار. این مصاحبه متنی کلاسیک شده است و مرجع مهمی برای شناخت دوبوار در مرحله‌ی پختگی فمینیستی وی محسوب می‌شود. بخش‌ پرآوازه‌ای از آن را در زیر می‌خوانیم:
سیمون دوبوار
سیمون دوبوار
آلیس شوارتسرآلیس شوارتسر
آلیس شوارتسر: سوء تفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد. تعریف شما از فمینیسم چیست؟
سیمون دوبوار: به یاد دارم که در پایان کتاب "جنس دوم" ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد. فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای حقوق زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای زنان مبارزه کنیم.
به‌علاوه، من بر این باورم که در کشورهای سوسیالیستی برابری حقوق زن و مرد هنوز ایجاد نشده است. مسئله‌ی دیگری که به نظر من برای بسیاری از زنان یکی از علت‌های شکل‌گیری جنبش به شمار می‌آید، وجود تبعیض‌های عمیق میان زنان و مردان در گروه‌ها و سازمان‌های چپ و در اصل انقلابی‌ست. همواره پست‌ترین، طاقت‌فرساترین و بی‌اهمیت‌ترین کارها به عهده‌ی زنان گذاشته شده، در حالی که مردان همواره توانسته‌اند سخنرانی‌های آنچنانی داشته باشند، مقاله بنویسند‌، فعالیت‌های جالب توجه انجام دهند و خطیرترین مسئولیت را بر عهده بگیرند. حتا در چارچوب همین گروه‌های چپ نیز که برای دفاع از حقوق و آزادی زنان و جوانان شکل گرفته‌اند، زن موجودی کم‌ارزش باقی می‌ماند. بنابراین ضروری است که زنان خود سرنوشت خویش را به دست بگیرند.
آلیس شوارتسر: در مرحله‌ی فعلی کشمکش‌ها نظر شما درباره‌ی کنار گذاشتن مردان از فعالیت‌های جمعی زنان چیست، یعنی منشی که در میان اکثر فعالان این حوزه و همچنین در فرانسه باب شده؟
سیمون دوبوار: بله، من تا حد خاصی موافق حذف مردان از فعالیت‌های زنان هستم. در اینجا مسئله‌ی اصلی مرحله‌ای است که در آن قرار داریم. دلایل بسیاری نیز برای این ادعا وجود دارد: در بسیاری از موارد باید در انتظار آن باشیم که مردان در قالب این گروه‌ها نیز نتوانند از بازتاب‌ها و کنش‌های مردانه‌ی خود خودداری کنند. آن‌ها می خواهند حرف بزنند و دستور بدهند. مسئلهی بسیار مهم این است که زنان در این گروه‌ها با همسر یا دوستان مذکر خود یا کسانی که وابستگی بسیاری به آن‌ها دارند، روبرو نشوند؛ زیرا در اصل مجبور خواهد بود خود را از وابستگی به آن‌ها خلاص کنند...
آلیس شوارتسر: شما چه امکانات عینی‌ای برای آزادی زنان می‌بینید؟ این امکانات بیشتر فردی هستند یا جمعی؟
سیمون دوبوار: به عنوان اولین گام زنان باید خارج از خانه کار کنند. در گام دوم باید در صورت امکان از ازدواج خودداری کنند؛ زیرا این کار برای آنان خطرناک است. اما آنچه برای استقلال واقعی آن‌ها مهم به شمار می‌آید، داشتن شغل است. من این را به تمام زنانی که در این باره می‌پرسند، توصیه می‌کنم. این شرط لازمی است که به آن‌ها اجازه می‌دهد در صورت نیاز از همسران خود جدا شوند. با داشتن شغل آنان می‌توانند خرج خود و فرزندان‌شان را تأمین کنند و بدون وابستگی زندگی خود را پیش ببرند... به خوبی می‌دانم که کار در جامعه‌ی امروزی نه تنها رهایی بخش نیست؛ بلکه انسان را با خود بیگانه می‌کند. اما در نهایت زنان باید میان یکی از این دو نوع از-خود-بیگانگی انتخاب کنند: خانه‌داری یا اشتغال بیرون از خانه! با وجود این کار درآمدزا نخستین شرط استقلال زن است...
ف.س
منبع:
Alice Schwarzer, 10 Jahre Frauenbewegung, Köln 1981, S. 139 f

DW.DE


سیمون دوبوار و ‘جنس دوم’

سیمون دوبوار (۹ ژانویه ۱۹۰۸ – ۱۴ آوریل ۱۹۸۶) از چهره‌های ماندگار عرصه‌ی اندیشه و عمل مسئولانه‌ی اجتماعی است. کتاب مشهور او، "جنس دوم" نقشی بنیادگذار در جنبش فمینیستی دارد.
سیمون دوبوار و ژان پل سارتر
سیمون دوبوار و ژان پل سارتر
آزادی و موقعیت
سیمون دوبوار در عرصه‌های مختلفی آفرینش فکری و تأثیرگذاری عملی داشته است. او از نوجوانی به فلسفه می‌پردازد، دانشجویی ممتاز است، در دانشگاه می‌درخشد و عملاًً نشان می‌دهد که فلسفه نمی‌بایست مشغولیتی مردانه تلقی شده و پنداشته شود که زنان در این عرصه سخنی برای گفتن ندارد. در دانشگاه با ژان‌پل سارتر آشنا می‌شود و از همان هنگام آنان همدم و همفکر و هم‌سخن می‌شوند. او پیش از آنکه با سارتر همراه شود، جهت فکری خود را انتخاب کرده است. این موضوع را یادداشتهای فلسفی او نشان می‌دهند، یادداشت‌هایی که پس از مرگش منتشر شده‌اند. سیمون دوبوار از سارتر تأثیر می‌گیرد و بر سارتر تأثیر می‌نهد. او سارتر را متوجه موقعیت‌های انسانی می‌کند، متوجه این مسئله که نمی‌توان و نبایست موضوع آزادی را جدا از شرایط در نظر گرفت. انسان آزاد است، اما این نیز هست که اسیر موقعیت‌های زندگی است.
آزادی و موقعیت، موضوع ثابت آثار سیمون دوبوار هستند. او این موضوع را در نوشته‌های فلسفی‌اش، آفریده‌های ادبی‌اش، و پژوهش‌های اجتماعی‌اش بررسی کرده است.
سیمون دوبوار، بنیانگذار جنبش و اندیشه‌ی فمینیستی
نام سیمون دوبوار نامی شاخص در جنبش فمینیستی است. فمینسیم را گاه هرگونه نگرشی می‌دانند که کاونده‌ی موقعیت اسارت‌بار زن و خواهان دگرگون کردن آن باشد. جلوه‌هایی از آن را به شکلهای اعتراض به وضعیت زن در اعصار و قرون گذشته نیز می‌بینند. اصطلاح فمینیسم، نخست در قرن نوزدهم به کار رفته است. ولی تحلیل موقعیت زن با آگاهی مدرن و اعتراض مدرن به آن، دیدن مسئله‌ی زن به عنوان مسئله‌ای که جایگاه خود را دارد، با برخی اصلاحات حقوقی حل‌شدنی نیست و نبایستی صرفا به‌عنوانِ فرع مسئله‌ی نابرای‌های اجتماعی دیده شود، به طور خاص با کتاب "جنس دوم" آغاز می‌شود. این کتاب را سیمون دوبوار در سال ۱۹۴۹ منتشر کرده است. با این کتاب هم یک جنبش فمینیستی آغاز می‌شود و هم یک تحول فکری بزرگ. فلسفه‌ی فمینیستی و نظریه‌ی اخلاق فمینیستی در این کتاب ریشه دارند.
وجود و ماهیت زن
دوبوار در "جنس دوم" می‌پرسد که زن کیست یا چیست و چرا به‌عنوانِ"دیگری" مطرح است، چرا جنس "دوم" است، چرا فرعی است، چرا در مقایسه با مرد کم‌ارزش است.
دوبوار معتقد نیست که طبیعت زن باعث شده که او در موقعیت فرودست قرار گیرد. او اگزیستانسیالیست است. اگزیستانسیالیسم (فلسفه‌ی اگزیستانس، اصالت وجود)، مکتبی فلسفی است که به فشرده‌ترین بیان با اعتقاد به تقدم وجود انسانی بر ماهیت انسانی معرفی می‌شود. انسان برخلاف اشیاء یک چیستی از پیش معین ندارد، ماهیت او از این طریق تعیین می‌شود که به وجود خود چه شکلی دهد، برای خود چه طرح‌هایی بریزد. انسان با طرح‌هایش مشخص می‌شوند، با آینده‌ای که دارد و نه با گذشته‌‌ای که شیءوار پشت سر او ساکن و راکد ایستاده است. اگزیستانس یا وجود، از خود برون شدن است، پرتاب خود به سوی آینده است.
سیمون دوبوار، به عنوان اگزیستانسیالیست، وجود انسانی را با طبیعت توضیح نمی‌دهد. او وجود انسانی را اساساً آزاد در نظر می‌گیرد و هرگاه انسان آزاد نباشد، می‌پرسد چه موقعیتی و وضعیتی باعث می‌شود که او از انتخاب آزاد باز ماند. برپایه‌ی این منطق دوبوار به شدت این موضوع را رد می‌کند که جسم زن ماهیت زن را تعیین کرده و این ماهیت باعث شده است که زن وجود کهتری داشته باشد و "جنس دوم" شود. او می‌گوید باید موقعیت‌ها را کاوید تا به راز فرودستی زن پی برد.
دو بخش "جنس دوم"
کتاب "جنس دوم" راههای رهایی زن را نشان می‌دهد، نشان می‌دهد که زن بایستی هویت خود را تعریف کند، از موقعیت اسارتبار خود فراتر رود و آماده شود که آن را درهم‌شکند.
آزادی و راههای آن موضوع بخش دوم "جنس دوم" است. بخش اول کتاب به نقد اسطوره‌هایی اختصاص دارد که ساخته شده‌اند تا موقعیت زندان‌گونه‌ی زن را طبیعی و جاودانی بنمایند.
موقعیت زنانه
دوبوار در "جنس دوم" نشان داد که "موقعیت زنانه" موقعیتی اجتماعی و تاریخی است. او نظراتی را درهم‌کوبید که موقعیت زن را به جسم و طبیعت زن برمی‌گردانند.
کسانی هم که "جنس دوم" را نخوانده‌اند، محتملاً این جمله‌ی مشهور آن را شنیده‌اند: «انسان زن به دنیا نمی‌آید، بلکه زن می‌شود.» این جمله برای خود داستانی دارد. در آلمان آن را آلیس شواتسر، فمینیست نامدار، از آن ترجمه‌ای کرد که به فارسی چنین می‌شود: «انسان زن به دنیا نمی‌آید، او را به زن تبدیل می‌کنند.» با این برداشت عامل‌هایی برجسته می‌شوند که به‌عمد باعث تحقیر زن شده‌اند. نتیجه‌ی این برداشت روشن است: رهایی زن مستلزم برخورد با آن عاملهاست که طبعاً جنسیتی مردانه دارند.
بعدها گفته شد که موضوع عمیقتر و پیچیده‌تر از آن چیزی است که در این برداشت منعکس می‌شود. فقط از طریق مقابله با عامل‌هایی که آگاهانه و آشکارا زن را تحقیر می‌کنند، آزادی کامل به دست نمی‌آید. مکانیسم‌های دیگری نیز، جز اراده‌ی آگاهانه‌ی مردانه، باعث اسارت زن می‌شوند. گروهی بر این نکته نیز تأکید می‌کنند که نقش خود زنان را هم در وضعیتی که دارند، نبایستی نادیده گرفت. زنان بایستی در میان خود نیز به دنبال عامل اسارت بگردند و فقط همه مشکلات را از چشم مردان نبینند.
آماج اصلی دوبوار
"جنس دوم" بحثهای فراوانی برانگیخت. از آن تمجید و ستایش شد، به آن انتقاد شد، از جمله از طرف خود شاگردان دوبوار. خرده‌گیرانه گفتند دوبوار فقط به برابری می‌اندیشیده و به تفاوت مثبت میان زن و مرد و ارزشهای مثبت زنانه بی‌توجه بوده است.
امروزه اما اعتقاد عمومی دوبوار شناسان این نیست که آماج او فقط این بوده که زن به موقعیتی برابر با مردان برسد. کار بزرگ او را در این می‌بینند که ما را به تفاوتها آگاه گردانید و دعوت کرد به روند تاریخی شکل‌گیری و تحول آنها توجه کنیم. آماج او در عرصه‌ی مبارزات زنان نه فقط دستیابی به یک برابری صوری با مردان، بلکه رسیدن به جهانی است که در آن زنان بتوانند آزادانه و آگاهانه، هویت خویش را تعریف کرده و به آن شکل دهند.

م. رضا

DW.DE


ي

شمس پهلوي
شمس پهلوي اولين فرزند رضاشاه از همسر دومش تاج‌الملوك در ششم آبان ماه سال 1296 در تهران به دنبا آمد. از دوران كودكي و نوجواني او اطلاعات چنداني در دست نيست فقط در خاطرات اشرف پهلوي و بعضي از كتابهاي منتشر شده در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي چنين استنباط مي‌شود كه وي برخلاف خواهرش اشرف، علاقه چنداني به دخالت در امور سياسي از خود نشان نمي‌داد و بيشتر به علائق شخصي و فردي خود مي‌پرداخت و با ايفاي نقش سنتي زنان كه پرداختن به امور خانه‌داري و زندگي زناشويي بود
احساس راحتي مي‌كرد و تنها براي كسب وجهه اجتماعي رياست جمعيت شيروخورشيد سرخ را پذيرفت و تا ماههاي آخر سلطنت پهلوي در اختيار او بود. همچنين از رياست وي بر كانون بانوان ايران كه در ارديبهشت سال 1314 توسط رضاشاه براي پيشبرد و اجراي اهداف خود درخصوص كشف حجاب ايجاد شده بود، مي‌توان نام برد.
رضاشاه پهلوي در سال 1315 تصميم به ازدواج دختران خود شمس و اشرف پهلوي گرفت و اعلام نمود جوانان وابسته به خانواده‌هاي اشراف، مقامات مملكتي و صاحب منصبان كشور، خود را براي اين كار كانديدا نمايند. در ميان داوطلبان متعدد، علي‌محمد قوام (فرزند ابراهيم قوام‌الملك شيرازي) و فريدون جم (فرزند محمود جم، نخست‌وزير) به ترتيب براي شمس و اشرف درنظر گرفته شدند. اين ازدواج اجباري فقط بنابه خواسته و تمايل رضاشاه و بدون اطلاع و نظر دخترانش انجام گرفت و فقط شمس به دليل ارشديتش خواهان ازدواج با فريدون جم شد که مورد موافقت شاه قرار گرفت و همسران دو خواهر با يكديگر تعويض شدند. اشرف پهلوي در خاطرات خود از اين موضوع به تلخي ياد مي‌كند:
با هجوم متفقين به ايران و تبعيد رضاشاه به جزيره موريس، شمس پهلوی يكی از همراهان پدرش بود كه پس از مدت كوتاهي به ايران بازگشت.
با خروج رضاشاه از ايران، عاملي كه باعث ازدواج اجباري و مخالف ميل شمس پهلوي با فريدون جم بود از ميان برداشته شد هر چند جم ظاهراً از اين ازدواج ناراضي نبود.
از اين تاريخ به بعد شمس ضمن ناسازگاري با فريدون جم زمينه‌هاي جدايي با وي را ايجاد نمود و بدون متاركه رسمي با شوهر قانوني خود، در سال 1322 زندگي مستقلي آغاز مي‌كند، با عزت‌الدوله مين باشيان (از بستگان و معلم موسيقي خود) ارتباط پيدا كرد و با وجود مخالفت دربار و بسياري از اعضاي خاندان سلطنت، در سال 1323 از فريدون جم طلاق مي‌گيرد و يك سال بعد با عزت‌الله مين باشيان رسماً ازدواج مي‌كند.
عزت‌الله مين باشيان كه نام خود را به مهرداد پهلبد تغيير داد ابتدا يك ويلن‌ زن بود كه بعد از ازدواج با شمس پهلوي به علت نارضايتي شاه از وي از دربار طرد شد و در نهايت با وساطت ملكه مادر در سال 1330 به معاونت وزارت فرهنگ و رياست اداره كل هنرهاي زيبا و سپس در سال 1343 در كابينه حسنعلي منصور به وزارت فرهنگ و هنر منصوب شد و تا سقوط رژيم پهلوي در اين سمت باقي ماند.
شمس پهلوي در دهه پنجاه تغيير دين داد و به مسيحيت گرويد و در سال 1352 يك كليساي اختصاصي در كاخ خود در مهرشهر كرج احداث نمود و به آيين مسيحيان كاتوليك درآمد. پس از وي همسر و فرزندانش نيز كاتوليك شدند. او بارها به ايتاليا و واتيكان سفر كرد و با رهبران مسيحي ديدار نمود. شمس پهلوي همچون ساير اعضاي خانواده پهلوي رأساً در امور تجاري وارد نمي‌شد، اگر چه داراي سهام زياد و منافع تجاري فراواني در بنيادها، كارخانجات و مؤسسات گوناگون در داخل و خارج از كشور بود كه به وسيله حبيب ثابت (سرمايه‌دار بزرگ و از رهبران معروف فرقه بهائيت) اداره مي‌شد. او با داشتن املاك وسيع در غرب تهران و مهرشهر كرج صاحب ثروت عظيمي در كشور بود و بيشتر سرمايه خود را با فروش همين زمينها به دست آورد.
سرانجام شمس پهلوي در سال 1374 در سن 78 سالگي درگذشت و طبق آين مسيحيت در خارج از كشور به خاك سپرده شد. در هنگام مرگ از وي 3 فرزند به نامهاي شهباز (متولد 5/7/1325)، شهيار (متولد 30/4/1328) و شهرآزاد (متولد21/2/1321) به جاي مانده است.
شمس پهلوي
از راست: اشرف پهلوي، محمدرضا پهلوي و شمس پهلوي
شمس پهلوي
شمس پهلوي با لباس پيشاهنگي
شمس پهلوي
جشن ازدواج شمس پهلوي و فريدون جم (زيرنويس عكس: به يادگار 12 اسفند 1315 به بانو جم اهدا گرديد، شمس)
شمس پهلوي
از راست: شمس پهلوي. اشرف پهلوي و علي‌محمد قوام در سال 1319
شمس پهلوي
از راست: فريدون جم، شمس پهلوي، بهجت [مشار] و علي ايزدي، از همراهان رضاشاه پهلوي هنگام تبعيد به جزيره موريس.
شمس پهلوي
شمس پهلوي و سگهايش
شمس پهلوي
از راست: 1. علي ايزدي 3. مهرداد پهلبد 5. شمس پهلوي، از همراهان رضاشاه پهلوي در ژوهانسبورگ
شمس پهلوي
شمس پهلوي و پرستار مخصوص ميمونهايش
شمس پهلوي
ديدار شمس پهلوي و مهرداد پهلبد با محمدرضا پهلوي قبل از عقد رسمي از راست: مهرداد پهلبد، توران اميرسليماني، شمس پهلوي، تاج‌الملوك پهلوي و محمدرضا پهلوي
شمس پهلوي
مهرداد پهلبد و شمس پهلوي (زيرنويس عكس: به رسم يادبود به خاله عزيزم فخرالملوك اهدا شد، شمس)
شمس پهلوي
مسافرت شمس پهلوي و مهرداد پهلبد به واتيكان. از راست: 3. مهرداد پهلبد 4. شمس پهلوي
شمس پهلوي
جشن ساليانه كانون بانوان ايران (خرداد 1327) 1. جم (بانو) 2. محمود جم 3. شمس پهلوي 4. شهناز پهلوي
شمس پهلوي
شمس پهلوي
جلسه هيئت مركزي جمعيت شيروخورشيد سرخ ايران به رياست شمس پهلوي (6/3/1353) 1. شمس پهلوي 2. فريده ديبا 3. جمشيد آموزگار 4. محمدرضي ويشكاكي 5. حسين خطيبي 6. مهرداد پهلبد
شمس پهلوي
شمس پهلوي در كشور اردن: 1. ملك حسين (پادشاه اردن) 2. شمس پهلوي
شمس پهلوي
بازديد شمس پهلوي از كارخانه آبجوسازي مجيديه 1. فريده ديبا 2. شمس پهلوي 3. شهرآزاد پهلبد 4. قدسيه ارجمند (مسعودي) 5. عباس مسعودي
شمس پهلوي
جشن ازدواج شهرآزاد پهلبد و هاوارد باريس (از اتباع كشور انگليس) از راست: شهرآزاد پهلبد، عبدالرضا پهلوي، هاوارد باريس، شمس پهلوي، تاج‌الملوك پهلوي، محمدرضا پهلوي، فرح پهلوي
شمس پهلوي
شهرآزاد پهلبد و همسرش هاوارد باريس و عده‌اي از بستگان و اعضاي خانواده ايشان در يك مهماني از راست: شهيار پهلبد، مهرداد پهلبد، بئاتريس يانك (همسر شهباز پهلبد)، شهباز پهلبد، شمس پهلوي، هاوارد باريس، شهرآزاد پهلبد، تاج‌الملوك پهلوي، محمدرضا پهلوي، فرح پهلوي، مادر هاوارد باريس، پدر هاوارد باريس
شمس پهلوي
1. مهرداد پهلبد 2. محمدظاهر شاه (پادشاه افغانستان) 3. شمس پهلوي 4. فوزيه
شمس پهلوي
از راست: مهرداد پهلبد، شمس پهلوي، فرح پهلوي، ملك حسين پادشاه اردن، همسر كارامانليس، محمدرضا پهلوي، همسر ملك حسين، كنستانليس كارامانليس (پادشاه يونان)، عبدالرضا پهلوي، پري سيما زند و شهرآزاد پهلبد