۱۳۹۱ مهر ۸, شنبه
کارین لویک فلد، خبرنگار آزاد آلمانی : آنچه رسانه های جمعی در مورد سوریه گزارش نمی دهند.
پنج
شنبه شب، 27 .09.2012 کلیسای مارتین لوتر شهر کلن میزبان خانم «کارین لویک
فلد» روزنامه نگار آزاد آلمانی بود . این خانم 58 ساله که با رسانه های
مختلفی از جمله Neues Deutschland (Berlin), Rheinischer Merkur (Bonn),
Neue Ruhr/Rheinzeitung (Essen), Wochenzeitung (Zürich).WDR, NDR, RBB,
MDR, HR; Deutschlandfunk; Dom (Köln) همکاری داشته است، از سال 2001 به
عنوان خبرنگار و تحلیل گر مسائل خاورمیانه در کشور های منطقه، از جمله عراق
و سوریه حضور داشته است.
خانم «لویک فلد» در ابتدا سخنانش را با گزارشی از حضور خود در سوریه از سال 2005 و بیان مشکلاتی که به دلیل بوروکراتی شدید حاکم بر آنجا، چندین سال طول کشید تا مجوز کارش صادر شود،آغاز کرد. وی این ادعای رسانه های غربی در مورد عدم حضور خبرنگاران بین المللی در مناطق بحرانی سوریه را خلاف واقع خواند و مدعی شد« لااقل بیش از یکصد خبرنگار از نقاط مختلف جهان در آنجا حضور دارند و مشغول به کار هستند»
خانم «لویک فلد» که دانش آموخته علوم سیاسی است در ادامه به بحران سوریه پرداخت و گفت:« وضعیت سوریه بسیار پیچیده و چند لایه است» وی این بحران را به سه لایه اصلی تقسیم کزد:
1. وضعیت ملی و داخلی سوریه
2. وضعیت منطقه ای و نقش کشورهای منطقه در بحران سوریه
3. وضعیت بین المللی و نیروهایی که در سوریه درگیر هستند
او سپس افزود:« این وضعیت امروزی در سوریه از یک اعتراض داخلی شروع شد، اما در حال حاضر بین المللی شده است. حل این بحران معطوف به آن است که دوباره تلاش شود تا از طریق منطقه ای ، دوباره تبدیل به یک مسئله داخلی شود». وی در ادامه به تشریح سه لایه اصلی بحران سوریه پرداخت.
1. وضعیت ملی و داخلی:
خانم «لویک فلد» اشاره کرد که حکومت بعثی حاکم بر سوریه، حکومتی پلیسی- امنیتی است. وی «اخوان المسلمین» را رقیب اصلی و دیرینه حزب بعث خواند که از ابتدا بر سر تصاحب قدرت بین ایندو رقابت بوده است.
درگیری بین اخوان المسلمین و حزب بعث در اوایل دهه 80 به جنگی بدل شد که ده ها هزار کشته برجای گذاشت. آخرین آمار ثبت شده از کشته شدگان آن درگیریها را که خانم لویک فلد دیده بود، اسامی 35000 کشته را ثبت کرده است. وی این درگیری را زخمی کهنه خواند که با شدت گرفتن اعتراضات اخیر دوباره دهان باز کرده است.
از سوی دیگر، این خانم کارشناس مسائل خاورمیانه حکومت سوریه را حکومتی رشوه خوار و فاسد خواند. وی در تشریح جامعه سوری به اختلاف شدید طبقاتی اشاره کرد که موجب جدایی و عدم تفاهم مردم با یکدیگر شده است. وی غصب زمینهای مردم در سالهای دهه 60و پرداخت غرامت ناچیز از سوی ارتش به صاحبان زمین را یکی دیگر از دلایل اختلاف مردم با دولت بعثی خواند. این خانم تحصیل کرده مسائل قومی سپس به این نکته اشاره کرد که سوریه کشوری کشاورزی است. اما با اشغال جولان توسط اسرائیل بخش بزرگی از منبع آب جولان از دسترس سوریه خارج شد. از سوی دیگر منبع اصلی دیگر آب سوریه از ترکیه سرچشمه می گیرد. این منبع آب نیز در درگیری بین کردهای پ.ک.ک و دولت ترکیه، از سوی ترکها مسدود می شود و بدین ترتیب کشاورزان با بحران آب روبرو شده وبخش بزرگی از دارایی و موجودیت اقتصادی خود را از دست دادند و مجبور به مهاجرت از زمینهای کشاورزی به سوی شهرها شدند. این مهاجرت بزرگ به شکل گیری حاشیه نشینی شهرهای بزرگ و پیدایش شهرک های اقماری در کنار دمشق منجر شد. شهرکهایی که گاه تا 500 هزار نفر جمعیت دارند و غالب جمعیتشان، کارگران روزمزد هستند.وی برای مثال از حاشیه نشینان حمص و نیز برخی از شهرهای اقماری اطراف دمشق نام برد.
مشکل بعدی از دید این کارشناس مسائل خاورمیانه آهنگ بالای رشد جمعیت سوریه بود که بر خلاف دیگر کشورهای عربی منطقه از شتاب بالایی برخوردار است. این رشد جمعیت نیاز به تامین مطالبات و مایحتاجاتش دارد. اما دولت سوریه پیش از آنکه به فکر تامین مایحتاج مردم باشد، در فکر تامین نهادهای امنیتی و نظامی خود بود. به عبارت دیگر، رشد بالای جمعیت، بیکاری، مهاجرت گسترده از مناطق کشاورزی به حاشیه شهرها، غصب زمینها از سوی ارتش و مسائلی اینچنین سبب رشد وحشتناک فاصله طبقاتی و نیز خشم مردم نسبت به دولت حاکم شده بود.
در عین حال وی یادآور شد که حکومت بشار اسد امکانات ارتباطی را بشدت باز و آزاد کرده است، به گونه ای که بر خلاف دوران پدرش دسترسی به تلفن و یا داشتن تلفن همراه، دسترسی به اینترنت و ماهواره و دیگر امکانات ارتباطی بدون هیچ مشکلی در سوریه ممکن و در اختیار همگان است و مردم براحتی می توانند از این امکانات ارتباطی بهره بگیرند. وی سپس به برنامه اصلاحی دولت بشار اسد در ابتدای به قدرت رسیدنش اشاراتی داشت که در نقاط مختلف کشور تیم هایی برای رایزنی و گفتگو در مورد چگونگی اصلاحات شکل گرفته بود. اصلاحات خواست و مطالبه مردم بود. اما پس از حمله آمریکا به عراق ، دستگاه های امنیتی رژیم جریان اصلاحی را متوقف کرده و اوضاع را به قبل از آغاز اصلاخات بازگرداندند. وی در این زمینه به تلاشهایی که بویژه در زمان نخست وزیری «خدام» شکل گرفته بود اشاره کرد که البته با برخورد دستگاه های امنیتی و دستگیری بسیاری از افراد، این اصلاحات در نطفه خفه شد. او به ضعف شخصیت «بشار اسد» اشاره کرد که نتوانست در مقابل فشار امنیتی ها مقاومت کند و تسلیم شدو البته بیان داشت«این مسئله تقصیر را از دوش اسد بر نمی دارد».
وی در ادامه به تغییر مشی اقتصادی دولت بعثی و رویکردش به بازار آزاد اشاره کرد که مورد استقبال کشورهای غربی و نیز عربی قرار گرفت. این تغییر از سوسیالیسم به بازار آزاد سبب شد تا بازارهای سوریه پر از اجناس خارجی شده و توریسم بشدت رشد کند و به پولدار شدن بخشی از مردم کمک کرد. رشد طبقه جدید پولدار به گسترش هرچه بیشتر اختلاف طبقاتی که تا قبل از این دوره نیز خود معضلی بود، منجر شد. این اختلاف شدید طبقاتی یکی از اصلی ترین دلایل شکل گیری اعتراضات امروز است.
خانم «لویک فلد» پس از اشاره به پیش زمینه درگیری ها و تشریح اوضاع داخلی سوریه، به روند شکل گیری و اوج گیری درگیر ها در سوریه اشاره کرد و گفت:«در درعا که اعتراضات شروع شد، در آغاز اعتراضاتی مسالمت آمیز بود، اما پلیس به سوی معترضان شلیک کرد و برخی را کشت» وی اما مدعی شد که برخی به سرعت از فضای اعتراضی سو استفاده کرده و شروع به تخریب تاسیسات دولتی و حمله به امکانات دولتی کردند. وی این روند را بر خلاف آنچه در مصر شاهدش بودیم خواند. وی که خود در هنگام شروع و اوج گیری تظاهرات در شهر های درعا و حمص بوده است، به دستور بشار اسد مبنی بر ممنوعیت بکار گیری اسلحه در برخورد با معترضان اشاره کرد. اعتراضاتی که به گفته او از سوی مردم برای مطالبه آزادی ، قانون اساسی جدید، تغییر اوضاع اقتصادی و... صورت می گرفت. اما بر خلاف دستور اسد، تیر اندازی شد. اینکه چه کسانی تیر اندازی کردند و به چه خاطر، از سوی این روزنامه نگار در هاله ای از ابهام است:« آیا فقط نیروهای دولتی بودند یا کسانی از مخالفان برای بحرانی کردن اوضاع؟ هنوز مشخص نیست! اپوزیسیون نیروهای امنیتی را مسئول تیر اندازی معرفی کرد، اما گزارش هایی وجود دارد که دو طرف را مسئول می خوانند! متاسفانه دستور رئیس جمهور اجرا نشد و کشته ها و دستگیر شدگان زیادی برجای گذاشت»
خانم «لویک فلد» در ادامه به این نکته اشاره کرد که بسیاری از سوری ها خواهان اصلاحات بودند، اما نه از طریق خشونت آمیز. به همین خاطر هم پس از شکل گیری در گیری های نظامی، حمایت های فراوانی از دولت اسد صورت گرفت . وضعیت پیش آمده از یکسو سبب ایجاد شکاف بزرگ بین دولت شد و از سوی دیگر در بین مخالفین و اپوزیسیون نیز شکاف و اختلاف شدیدی بوجود آمد! ....
2. وضعیت منطقه ای و نقش کشورهای منطقه در بحران سوریه
این روزنامه نگار که همچنین تحصیل کرده اسلام شناسیت، به بررسی نقش نیروهای منطقه ای در اوج گیری بحران سوریه پرداخت. وی مدعی شد که این «ارتش آزاد» عبارت هستند از تعدادی افراد و گروه های مسلح که به هیچ عنوان دارای فرماندهی مشترک نیستند و تنها نام «ارتش» را دارند. وی این نیروها را شامل بخش های مسلح قبیله ای،نیروهای مسلح اخوان المسلمین، بسیاری از نیروهای خارجی القاعده، ترکیه ای ، مصری، سودانی، مراکشی، پاکستانی و نیز تازه مسلمانهای اروپایی با ملیتهای فرانسوی و آلمانی که برای جنگ بر علیه کافران(علویان) به سوریه آمده اند و البته بخش هایی از نیروهای نظامی خود سوریه خواند. وی مدعی شد که بیش از 50 درصد نیروهای ارتش آزاد، نیروهای جهادی هستند که بخش بزرگی از آنها از خارج از سوریه برای جهاد برعلیه کافران(علویان) به سوریه آمده اند و از سوی دولتهای عربستان و قطر تامین مالی می شوند. اما حامی نظامی این نیروها ترکیه است. وی مدعی شد که ترکیه اولا در پی سیاستهای توسعه طلبانه خود به بحران سوریه دامن می زند و برای شورشیان مسلح تدارک نظامی میبیند و دلیل دوم و مهمترش آن است که دولت اردوغان، در واقع اولین دولت اخوان المسلمین در منطقه است و به همین خاطر تلاش می کند تا با حمایت از دیگر احزاب اخوان المسلمین در منطقه، به قدرت گیری این سازمان ها یاری رساند. وی سپس به این نکته اشاره کرد که آنچه بر سر سوریه بیاید، برای اسلامیست های جهادی مهم نیست. این نیروهای جهادی به خوبی آموزش دیده هستند و تجربه جنگ در افغانستان و عراق را نیز دارند. اینها بدون توجه به هدف تنها برای ضربه زدن به دولت حمله می کنند و البته فرمانده مشخص برای تصمیم گیری هم ندارند. وی این ویژگی ها را نقطه مقابل افراد مسلح سوری خواند که وضع کشور برایشان مهم است و در درگیری ها به جوانب مختلف می اندیشند. وی مدعی شد که گاها بین افراد مسلح سوری ارتش آزاد با اسلامیست های خارجی مسلح درگیری های نظامی رخ داده است و برای مثال به درگیری این نیروها در نزدیکی حلب اشاره کرد. خانم «لویک فلد» مدعی شد که از میان سه گروه عمده مسلح، یعنی اسلامیست های از خارج آمده، سوری های معترض غیر وابسته به اخوان و نیروهای اخوان المسلین ، اخوانی هابا هدف کسب قدرت در این درگیریها حاضر هستند و با برنامه هدف خود را دنبال می کنند. وی ادعا کرد «اخوان المسلمین در پی ایجاد یک منطقه آزاد است تا از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شود ومانند آنچه در لیبی اتفاق افتاد، از آنجا به تصرف دمشق اقدام کند. در واقع به دنبال لیبیایی کردن وضع در سوریه است»
این روزنامه نگار همچنین به این نکته اشاره کرد که بسیاری از خانواده های سوری هستند که فرزندی در ارتش سوریه دارند و فرزند دیگرشان در ارتش آزاد است. وی در ادامه به نقل خاطره ای از حمص در ژانویه گذشته پرداخت که به گفته وی، بسیاری از مردم می پرسیدند :«پس چرا ارتش در اینجا به شورشیان حمله نمی کند؟!» چرا که از نوع برخورد افراد مسلح مخالف دولت در عذاب بودند! (وی دلیل امتناع ارتش از حمله در آنزمان را، قرار داد دولت اسد با سازمان ملل خواند) در عین حالی که همان زمان این شهر با راکت و موشک مورد حمله قرار می گرفت، اما طرفین درگیر، دیگری را مسئول این موشک پراکنی و راکت انداختن معرفی می کردند!
نکته دیگری که این خبرنگار مطرح کرد، این بود که بعضا بخشی از نیروهای مسلح مخالف رژیم اسد تصمیم به ترک مخاصمه و رفتن به پای میز مذاکره با دولت دارند که با تهدید اسلامیستهای خارجی مواجه می شوند که هرگونه مذاکره و مصالحه را مردود می شمارند و یکی از اصلی ترین موانع برای شکل گرفتن هر صلحی هستند.
وی ترکیه را از یک سو و ایران را از سوی دیگر از اصلی ترین بازیگران جنگ داخلی سوریه خواند.
3. وضعیت بین المللی و نیروهایی که در سوریه درگیر هستند
خانم «لویک فلد» با اشاره به گذشته و جنگ سرد که سوریه جزو بلوک چپ و اقمار شوروی محسوب می شد، شرایط امروز را ادامه همان درگیری های جنگ سرد خواند که شکلی تازه به خود گرفته است و دوباره با موضع گیری روسیه و چین، شاهد درگیری های آن دوره هستیم. او یادآور شد که بر خلاف ادعای رسانه های غربی، این فقط چین و روسیه نیستند که با دخالت نظامی جامعه بین المللی در سوریه مخالف هستند، بلکه کشورهای دیگری نظیر هند و برزیل نیز بشدت با اینگونه دخالت مخالفند و اگر در مجمع عمومی در اینمورد رای گیری شود، اینگونه نیست که اکثریت قریب به اتفاق کشورها با دخالت نظامی موافق باشند. وی تسلط بر منطقه و منابع انرژی منطقه خاورمیانه را از سوی دو بلوک بزرگ قدرت، یعنی آمریکا و اروپا در مقابل چین و روسیه دعوای اصلی قدرت های بزرگ در خاورمیانه خواند و مدعی شد سیاست قدرتهای بزرگ در سوریه بشدت به هم گره خورده است و همه این کشورها به دنبال منافع خود هستند. وی مدعی شد که بخش عمده مردم خواهان اصلاحات به عنوان یک ضرورت و مخالف خشونت هستند.
خانم «لویک فلد» سخنرانی خود را با این جمله به پایان برد«همه ادعاهای حقوق بشری در مورد سوریه بهانه است. درگیری ها و اختلافات کشورهای بزرگ بر سر سوریه برای تامین منافع این کشورهاست و به هیچ عنوان ربطی به حقوق بشر ندارد»
............................................................
آقای کیوان فروزان : متاسفانه به نظر می رسید که خانم لویک فلد نیز یک طرفه مسائل سوریه را تحلیل می کند و با بررسی چپگرایانه از وقایع، از داوری منصفانه و بیطرف ژورنالیستی دور می ماند. او به نقش ویرانگر رژیم جمهوری اسلامی در بحران سوریه اشاره مختصری می کند و بیشتر منتقد دولتهای غربیست تا نقد نقش همه قدرتهای بزرگ از جمله چین و روسیه. وی به اختلافات مذهبی اشاره می کند، اما متاسفانه به اختلافات قومی و نقش کردها در این بحران کوچکترین اشاره ای نمی کند و...
به هر حال این گزارش، خلاصه ای بود از آنچه خانم «لویک فلد» به عنوان روزنامه نگار شاهد فجایع رخ داده در سوریه بیان کرد.
تهیه کننده گزارش آقای کیوان فروزان. برگرفته از صفحه فیس بوک ایشان
http://www.facebook.com/photo.php?fbid=3954412498608&set=a.1429491537162.2060412.1229057204&type=1&theater¬if_t=mentions_comment
خانم «لویک فلد» در ابتدا سخنانش را با گزارشی از حضور خود در سوریه از سال 2005 و بیان مشکلاتی که به دلیل بوروکراتی شدید حاکم بر آنجا، چندین سال طول کشید تا مجوز کارش صادر شود،آغاز کرد. وی این ادعای رسانه های غربی در مورد عدم حضور خبرنگاران بین المللی در مناطق بحرانی سوریه را خلاف واقع خواند و مدعی شد« لااقل بیش از یکصد خبرنگار از نقاط مختلف جهان در آنجا حضور دارند و مشغول به کار هستند»
خانم «لویک فلد» که دانش آموخته علوم سیاسی است در ادامه به بحران سوریه پرداخت و گفت:« وضعیت سوریه بسیار پیچیده و چند لایه است» وی این بحران را به سه لایه اصلی تقسیم کزد:
1. وضعیت ملی و داخلی سوریه
2. وضعیت منطقه ای و نقش کشورهای منطقه در بحران سوریه
3. وضعیت بین المللی و نیروهایی که در سوریه درگیر هستند
او سپس افزود:« این وضعیت امروزی در سوریه از یک اعتراض داخلی شروع شد، اما در حال حاضر بین المللی شده است. حل این بحران معطوف به آن است که دوباره تلاش شود تا از طریق منطقه ای ، دوباره تبدیل به یک مسئله داخلی شود». وی در ادامه به تشریح سه لایه اصلی بحران سوریه پرداخت.
1. وضعیت ملی و داخلی:
خانم «لویک فلد» اشاره کرد که حکومت بعثی حاکم بر سوریه، حکومتی پلیسی- امنیتی است. وی «اخوان المسلمین» را رقیب اصلی و دیرینه حزب بعث خواند که از ابتدا بر سر تصاحب قدرت بین ایندو رقابت بوده است.
درگیری بین اخوان المسلمین و حزب بعث در اوایل دهه 80 به جنگی بدل شد که ده ها هزار کشته برجای گذاشت. آخرین آمار ثبت شده از کشته شدگان آن درگیریها را که خانم لویک فلد دیده بود، اسامی 35000 کشته را ثبت کرده است. وی این درگیری را زخمی کهنه خواند که با شدت گرفتن اعتراضات اخیر دوباره دهان باز کرده است.
از سوی دیگر، این خانم کارشناس مسائل خاورمیانه حکومت سوریه را حکومتی رشوه خوار و فاسد خواند. وی در تشریح جامعه سوری به اختلاف شدید طبقاتی اشاره کرد که موجب جدایی و عدم تفاهم مردم با یکدیگر شده است. وی غصب زمینهای مردم در سالهای دهه 60و پرداخت غرامت ناچیز از سوی ارتش به صاحبان زمین را یکی دیگر از دلایل اختلاف مردم با دولت بعثی خواند. این خانم تحصیل کرده مسائل قومی سپس به این نکته اشاره کرد که سوریه کشوری کشاورزی است. اما با اشغال جولان توسط اسرائیل بخش بزرگی از منبع آب جولان از دسترس سوریه خارج شد. از سوی دیگر منبع اصلی دیگر آب سوریه از ترکیه سرچشمه می گیرد. این منبع آب نیز در درگیری بین کردهای پ.ک.ک و دولت ترکیه، از سوی ترکها مسدود می شود و بدین ترتیب کشاورزان با بحران آب روبرو شده وبخش بزرگی از دارایی و موجودیت اقتصادی خود را از دست دادند و مجبور به مهاجرت از زمینهای کشاورزی به سوی شهرها شدند. این مهاجرت بزرگ به شکل گیری حاشیه نشینی شهرهای بزرگ و پیدایش شهرک های اقماری در کنار دمشق منجر شد. شهرکهایی که گاه تا 500 هزار نفر جمعیت دارند و غالب جمعیتشان، کارگران روزمزد هستند.وی برای مثال از حاشیه نشینان حمص و نیز برخی از شهرهای اقماری اطراف دمشق نام برد.
مشکل بعدی از دید این کارشناس مسائل خاورمیانه آهنگ بالای رشد جمعیت سوریه بود که بر خلاف دیگر کشورهای عربی منطقه از شتاب بالایی برخوردار است. این رشد جمعیت نیاز به تامین مطالبات و مایحتاجاتش دارد. اما دولت سوریه پیش از آنکه به فکر تامین مایحتاج مردم باشد، در فکر تامین نهادهای امنیتی و نظامی خود بود. به عبارت دیگر، رشد بالای جمعیت، بیکاری، مهاجرت گسترده از مناطق کشاورزی به حاشیه شهرها، غصب زمینها از سوی ارتش و مسائلی اینچنین سبب رشد وحشتناک فاصله طبقاتی و نیز خشم مردم نسبت به دولت حاکم شده بود.
در عین حال وی یادآور شد که حکومت بشار اسد امکانات ارتباطی را بشدت باز و آزاد کرده است، به گونه ای که بر خلاف دوران پدرش دسترسی به تلفن و یا داشتن تلفن همراه، دسترسی به اینترنت و ماهواره و دیگر امکانات ارتباطی بدون هیچ مشکلی در سوریه ممکن و در اختیار همگان است و مردم براحتی می توانند از این امکانات ارتباطی بهره بگیرند. وی سپس به برنامه اصلاحی دولت بشار اسد در ابتدای به قدرت رسیدنش اشاراتی داشت که در نقاط مختلف کشور تیم هایی برای رایزنی و گفتگو در مورد چگونگی اصلاحات شکل گرفته بود. اصلاحات خواست و مطالبه مردم بود. اما پس از حمله آمریکا به عراق ، دستگاه های امنیتی رژیم جریان اصلاحی را متوقف کرده و اوضاع را به قبل از آغاز اصلاخات بازگرداندند. وی در این زمینه به تلاشهایی که بویژه در زمان نخست وزیری «خدام» شکل گرفته بود اشاره کرد که البته با برخورد دستگاه های امنیتی و دستگیری بسیاری از افراد، این اصلاحات در نطفه خفه شد. او به ضعف شخصیت «بشار اسد» اشاره کرد که نتوانست در مقابل فشار امنیتی ها مقاومت کند و تسلیم شدو البته بیان داشت«این مسئله تقصیر را از دوش اسد بر نمی دارد».
وی در ادامه به تغییر مشی اقتصادی دولت بعثی و رویکردش به بازار آزاد اشاره کرد که مورد استقبال کشورهای غربی و نیز عربی قرار گرفت. این تغییر از سوسیالیسم به بازار آزاد سبب شد تا بازارهای سوریه پر از اجناس خارجی شده و توریسم بشدت رشد کند و به پولدار شدن بخشی از مردم کمک کرد. رشد طبقه جدید پولدار به گسترش هرچه بیشتر اختلاف طبقاتی که تا قبل از این دوره نیز خود معضلی بود، منجر شد. این اختلاف شدید طبقاتی یکی از اصلی ترین دلایل شکل گیری اعتراضات امروز است.
خانم «لویک فلد» پس از اشاره به پیش زمینه درگیری ها و تشریح اوضاع داخلی سوریه، به روند شکل گیری و اوج گیری درگیر ها در سوریه اشاره کرد و گفت:«در درعا که اعتراضات شروع شد، در آغاز اعتراضاتی مسالمت آمیز بود، اما پلیس به سوی معترضان شلیک کرد و برخی را کشت» وی اما مدعی شد که برخی به سرعت از فضای اعتراضی سو استفاده کرده و شروع به تخریب تاسیسات دولتی و حمله به امکانات دولتی کردند. وی این روند را بر خلاف آنچه در مصر شاهدش بودیم خواند. وی که خود در هنگام شروع و اوج گیری تظاهرات در شهر های درعا و حمص بوده است، به دستور بشار اسد مبنی بر ممنوعیت بکار گیری اسلحه در برخورد با معترضان اشاره کرد. اعتراضاتی که به گفته او از سوی مردم برای مطالبه آزادی ، قانون اساسی جدید، تغییر اوضاع اقتصادی و... صورت می گرفت. اما بر خلاف دستور اسد، تیر اندازی شد. اینکه چه کسانی تیر اندازی کردند و به چه خاطر، از سوی این روزنامه نگار در هاله ای از ابهام است:« آیا فقط نیروهای دولتی بودند یا کسانی از مخالفان برای بحرانی کردن اوضاع؟ هنوز مشخص نیست! اپوزیسیون نیروهای امنیتی را مسئول تیر اندازی معرفی کرد، اما گزارش هایی وجود دارد که دو طرف را مسئول می خوانند! متاسفانه دستور رئیس جمهور اجرا نشد و کشته ها و دستگیر شدگان زیادی برجای گذاشت»
خانم «لویک فلد» در ادامه به این نکته اشاره کرد که بسیاری از سوری ها خواهان اصلاحات بودند، اما نه از طریق خشونت آمیز. به همین خاطر هم پس از شکل گیری در گیری های نظامی، حمایت های فراوانی از دولت اسد صورت گرفت . وضعیت پیش آمده از یکسو سبب ایجاد شکاف بزرگ بین دولت شد و از سوی دیگر در بین مخالفین و اپوزیسیون نیز شکاف و اختلاف شدیدی بوجود آمد! ....
2. وضعیت منطقه ای و نقش کشورهای منطقه در بحران سوریه
این روزنامه نگار که همچنین تحصیل کرده اسلام شناسیت، به بررسی نقش نیروهای منطقه ای در اوج گیری بحران سوریه پرداخت. وی مدعی شد که این «ارتش آزاد» عبارت هستند از تعدادی افراد و گروه های مسلح که به هیچ عنوان دارای فرماندهی مشترک نیستند و تنها نام «ارتش» را دارند. وی این نیروها را شامل بخش های مسلح قبیله ای،نیروهای مسلح اخوان المسلمین، بسیاری از نیروهای خارجی القاعده، ترکیه ای ، مصری، سودانی، مراکشی، پاکستانی و نیز تازه مسلمانهای اروپایی با ملیتهای فرانسوی و آلمانی که برای جنگ بر علیه کافران(علویان) به سوریه آمده اند و البته بخش هایی از نیروهای نظامی خود سوریه خواند. وی مدعی شد که بیش از 50 درصد نیروهای ارتش آزاد، نیروهای جهادی هستند که بخش بزرگی از آنها از خارج از سوریه برای جهاد برعلیه کافران(علویان) به سوریه آمده اند و از سوی دولتهای عربستان و قطر تامین مالی می شوند. اما حامی نظامی این نیروها ترکیه است. وی مدعی شد که ترکیه اولا در پی سیاستهای توسعه طلبانه خود به بحران سوریه دامن می زند و برای شورشیان مسلح تدارک نظامی میبیند و دلیل دوم و مهمترش آن است که دولت اردوغان، در واقع اولین دولت اخوان المسلمین در منطقه است و به همین خاطر تلاش می کند تا با حمایت از دیگر احزاب اخوان المسلمین در منطقه، به قدرت گیری این سازمان ها یاری رساند. وی سپس به این نکته اشاره کرد که آنچه بر سر سوریه بیاید، برای اسلامیست های جهادی مهم نیست. این نیروهای جهادی به خوبی آموزش دیده هستند و تجربه جنگ در افغانستان و عراق را نیز دارند. اینها بدون توجه به هدف تنها برای ضربه زدن به دولت حمله می کنند و البته فرمانده مشخص برای تصمیم گیری هم ندارند. وی این ویژگی ها را نقطه مقابل افراد مسلح سوری خواند که وضع کشور برایشان مهم است و در درگیری ها به جوانب مختلف می اندیشند. وی مدعی شد که گاها بین افراد مسلح سوری ارتش آزاد با اسلامیست های خارجی مسلح درگیری های نظامی رخ داده است و برای مثال به درگیری این نیروها در نزدیکی حلب اشاره کرد. خانم «لویک فلد» مدعی شد که از میان سه گروه عمده مسلح، یعنی اسلامیست های از خارج آمده، سوری های معترض غیر وابسته به اخوان و نیروهای اخوان المسلین ، اخوانی هابا هدف کسب قدرت در این درگیریها حاضر هستند و با برنامه هدف خود را دنبال می کنند. وی ادعا کرد «اخوان المسلمین در پی ایجاد یک منطقه آزاد است تا از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شود ومانند آنچه در لیبی اتفاق افتاد، از آنجا به تصرف دمشق اقدام کند. در واقع به دنبال لیبیایی کردن وضع در سوریه است»
این روزنامه نگار همچنین به این نکته اشاره کرد که بسیاری از خانواده های سوری هستند که فرزندی در ارتش سوریه دارند و فرزند دیگرشان در ارتش آزاد است. وی در ادامه به نقل خاطره ای از حمص در ژانویه گذشته پرداخت که به گفته وی، بسیاری از مردم می پرسیدند :«پس چرا ارتش در اینجا به شورشیان حمله نمی کند؟!» چرا که از نوع برخورد افراد مسلح مخالف دولت در عذاب بودند! (وی دلیل امتناع ارتش از حمله در آنزمان را، قرار داد دولت اسد با سازمان ملل خواند) در عین حالی که همان زمان این شهر با راکت و موشک مورد حمله قرار می گرفت، اما طرفین درگیر، دیگری را مسئول این موشک پراکنی و راکت انداختن معرفی می کردند!
نکته دیگری که این خبرنگار مطرح کرد، این بود که بعضا بخشی از نیروهای مسلح مخالف رژیم اسد تصمیم به ترک مخاصمه و رفتن به پای میز مذاکره با دولت دارند که با تهدید اسلامیستهای خارجی مواجه می شوند که هرگونه مذاکره و مصالحه را مردود می شمارند و یکی از اصلی ترین موانع برای شکل گرفتن هر صلحی هستند.
وی ترکیه را از یک سو و ایران را از سوی دیگر از اصلی ترین بازیگران جنگ داخلی سوریه خواند.
3. وضعیت بین المللی و نیروهایی که در سوریه درگیر هستند
خانم «لویک فلد» با اشاره به گذشته و جنگ سرد که سوریه جزو بلوک چپ و اقمار شوروی محسوب می شد، شرایط امروز را ادامه همان درگیری های جنگ سرد خواند که شکلی تازه به خود گرفته است و دوباره با موضع گیری روسیه و چین، شاهد درگیری های آن دوره هستیم. او یادآور شد که بر خلاف ادعای رسانه های غربی، این فقط چین و روسیه نیستند که با دخالت نظامی جامعه بین المللی در سوریه مخالف هستند، بلکه کشورهای دیگری نظیر هند و برزیل نیز بشدت با اینگونه دخالت مخالفند و اگر در مجمع عمومی در اینمورد رای گیری شود، اینگونه نیست که اکثریت قریب به اتفاق کشورها با دخالت نظامی موافق باشند. وی تسلط بر منطقه و منابع انرژی منطقه خاورمیانه را از سوی دو بلوک بزرگ قدرت، یعنی آمریکا و اروپا در مقابل چین و روسیه دعوای اصلی قدرت های بزرگ در خاورمیانه خواند و مدعی شد سیاست قدرتهای بزرگ در سوریه بشدت به هم گره خورده است و همه این کشورها به دنبال منافع خود هستند. وی مدعی شد که بخش عمده مردم خواهان اصلاحات به عنوان یک ضرورت و مخالف خشونت هستند.
خانم «لویک فلد» سخنرانی خود را با این جمله به پایان برد«همه ادعاهای حقوق بشری در مورد سوریه بهانه است. درگیری ها و اختلافات کشورهای بزرگ بر سر سوریه برای تامین منافع این کشورهاست و به هیچ عنوان ربطی به حقوق بشر ندارد»
............................................................
آقای کیوان فروزان : متاسفانه به نظر می رسید که خانم لویک فلد نیز یک طرفه مسائل سوریه را تحلیل می کند و با بررسی چپگرایانه از وقایع، از داوری منصفانه و بیطرف ژورنالیستی دور می ماند. او به نقش ویرانگر رژیم جمهوری اسلامی در بحران سوریه اشاره مختصری می کند و بیشتر منتقد دولتهای غربیست تا نقد نقش همه قدرتهای بزرگ از جمله چین و روسیه. وی به اختلافات مذهبی اشاره می کند، اما متاسفانه به اختلافات قومی و نقش کردها در این بحران کوچکترین اشاره ای نمی کند و...
به هر حال این گزارش، خلاصه ای بود از آنچه خانم «لویک فلد» به عنوان روزنامه نگار شاهد فجایع رخ داده در سوریه بیان کرد.
تهیه کننده گزارش آقای کیوان فروزان. برگرفته از صفحه فیس بوک ایشان
http://www.facebook.com/photo.php?fbid=3954412498608&set=a.1429491537162.2060412.1229057204&type=1&theater¬if_t=mentions_comment
اشتراک در:
پستها (Atom)