نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ دی ۲۵, پنجشنبه

ثبت ازدواج ۷۵ کودک زیر ۱۰ سال در سال ۹۱در ثبت احوال تهران موجب شد تا پرونده ازدواج کودکان در دستگاه قضایی باز شود.

http://www.parsine.com/files/fa/news/1393/10/25/116255_214.jpg
،  ثبت ازدواج ۷۵ کودک زیر ۱۰ سال در سال ۹۱در ثبت احوال تهران موجب شد تا پرونده ازدواج کودکان در دستگاه قضایی باز شود. سال ۸۹، آمار انجمن حمایت از حقوق کودکان پرده از یک آسیب اجتماعی نوظهور در کشور برداشت. فرشید یزدانی، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان اعلام کرد: ازدواج و طلاق در میان کودکان ۱۰ تا ۱۸ سال طی چند سال اخیر افزایش یافته و براساس آمار ثبت‌احوال طی چند سال اخیر آمار مربوط به ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۵ سال در کشور بیشتر شده است. آخرین سرشماری انجام شده در سال ۸۹ نشان می‌دهد که ۳۴۲ هزار کودک زیر ۱۸ سال در کشور ازدواج کرده‌اند. ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی می‌گوید: عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر ‌قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت ‌مصلحت با تشخیص دادگاه صالح. پزشکی‌قانونی یا دادگاه می‌گوید این فرد به بلوغ جنسی رسیده و می‌تواند ازدواج کند و درصورت اجازه والدین این امکان ایجاد می‌شود اما با توجه به اینکه این افراد هنوز در مدارس تحصیل می‌کنند و در کنار افراد دیگر قرار می‌گیرند این می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند؛ بنابراین از سال‌ها پیش از تحصیل دانش‌آموزان متاهل به‌ویژه دختران در مدارس معمولی ممانعت شده است.
 قانونی که اجرا نمی‌شود
در این راستا روز گذشته سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران گفت: طبق ماده ۵۳ آیین‌نامه اجرایی مدارس دانش‌آموزان متاهل می‌توانند با رعایت شرایطی در مدارس روزانه تحصیل کنند. مسعود ثقفی اظهار کرد: دانش‌آموزانی که ازدواج کرده‌اند، طبق ماده ۵۳ آیین‌نامه اجرایی مدارس می‌توانند با  ۴ روشی که در این ماده آمده است ادامه تحصیل دهند. او افزود: تحصیل دانش‌آموزان در مدارس روزانه منوط بر رعایت سادگی کامل و خودداری از ابراز مسائل ازدواج با دیگر دانش‌آموزان است. او افزود: یکی از بند‌های این آئین‌نامه تحصیل این دسته از دانش‌آموزان در مدارس بزرگسال است، البته در صورت داشتن شرایط سنی مناسب با آن مقطع می‌توانند در مدارس روزانه ثبت نام کنند و بدون حضور در کلاس درس مانند سایرین در امتحانات شرکت نمایند. روزنو نوشت؛ سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران تاکید کرد: هر مدیری بر‌خلاف این آئین‌نامه عمل کند، مرتکب تخلف شده است.
 حتی دانش‌آموزان مقطع راهنمایی هم از مسائل ازدواج آگاهند
سخنگوی آموزش پرورش تهران درحالی این اظهارات را انجام داده است که از سویی از دهه ۷۰ تا کنون در همه مدارس روزانه از تحصیل افراد متاهل به‌ویژه دختران، ممانعت شده و با وجود اینکه در این آئین‌نامه اجرایی جنسیت افراد ذکر نشده فقط درمورد دختران متاهل به‌کار می‌رود. از سوی دیگر با وجود اینکه از مسئولان دولتی زیادی در این مورد ابراز نظر کرده و نظر اکثرشان مخالف اخراج دانش‌آموز متاهل بوده است، هنوز امکان تحصیل این دانش‌آموزان در مدارس روزانه وجود ندارد. نماینده مجلس شهر تهران، علی مطهری پیش‌تر گفته بود که با اخراج دانش‌آموزان متاهل از مدارس روزانه مخالف است و رئیس سابق سازمان آموزش پرورش نیزبا وجود اینکه در لفافه گفت بود زیاد با این ماجرا موافق نیست، در مقابل دوربین تلویزیون اعلام کرد حتی دانش‌آموزان مقطع راهنمایی هم از مسائل ازدواج آگاهند و تحصیل متاهلان در کنار بقیه نمی‌تواند نقشی در باز کردن چشم گوش بقیه داشته باشد. بازکردن چشم و گوش بقیه تنها ایراد نه چندان منطقی است که در این میان به آن اشاره می‌شود و درحالی که در۳ بند نخست ماده ۵۳ پیشنهاداتی مبنی بر هدایت متاهلان به مدارس بزرگسالان قید شده درادامه به صراحت می‌افزاید که نباید منعی درمورد تحصیل این افراد درمدارس روزانه به وجود بیاید. اولین مدرسه دخترانه متاهلان سال ۸۹ با ظرفیت ۱۶۰ دانش‌آموز در کاشمر تاسیس شد و به دنبال آن مدارس دیگری نیز برای تحصیل دختران متاهل اختصاص یافت. درحالی که هنوز از تحصیل دختران متاهل در مدارس روزانه ممانعت می‌شود، پسران مشکلی دراین باره ندارند و این قانون مشمول آنها نیست.
 رفتار سلیقه‌ای با دانش‌آموزان متاهل
یک کارشناس آموزش پرورش با اشاره به اینکه بر اساس یک قانون نانوشته این ممنوعیت‌ها از سوی مدیران برخی مدارس و به شکل سلیقه‌ای اجرا می‌شود به آرمان می‌گوید: در درجه اول این آئین‌نامه شرایط و موارد متعددی دارد و در درجه اول باید مدیران امکان تحصیل برای این افراد را در مدارس دیگر بسنجند و اگر این امکان وجود داشت آنها را به مدارس دیگر و مدارس بزرگسالان هدایت کنند اما در برخی مناطق که این امکان وجود ندارد نباید مانع تحصیل افراد بشوند. محمدرضا نیک‌نژاد می‌افزاید: از سوی دیگر در این قانون جنسیت این افراد ذکر نشده و طبق آن نباید دختر و پسر فرقی داشته باشند اما ما در عمل شاهدیم بیشتر از تحصیل دختران ممانعت می‌شود. او می‌گوید: بر اساس یک قانون نانوشته جلوی تحصیل دختران متاهل گرفته می‌شود و این خودش باعث ایجاد آسیب‌هایی خواهد شد. او با اشاره به اینکه این اقدام باعث می‌شود خانواده‌ها ثبت محضری و شناسنامه‌ای ازدواج را به تاخیر بیندازند یا آن را مخفی کنند، می‌گوید: با وجود تاکید مسئولان بر ازدواج و ایجاد شرایط مناسب برای این ماجرا، جلوگیری از تحصیل این افراد نوعی تناقض است.
 تحصیل حق همه است
یک حقوقدان درباره آنکه در قانون کشور ممنوعیتی درمورد تحصیل افراد متاهل کنار بقیه وجود دارد یا نه؟ به «آرمان» می‌گوید: این یک آئین‌نامه داخلی مربوط به وزارت آموزش و پرورش است و قانون نیست. مونیکا نادی می‌گوید: بر اساس آیین‌نامه جهانی حقوق کودک، هر کودک زیر ۱۸ سالی باید حق تحصیل داشته باشد و هیچ نهاد حقیقی و حقوقی نمی‌تواند این حق را سلب کند. او می‌افزاید: اگر این ممنوعیت وجود دارد، با استناد بر این آئین‌نامه است و از سوی دیگر چون این قانون نیست امکان بازنگری و تغییر در آن وجود دارد. او می‌افزاید: حق تحصیل برای همه در قانون ذکر شده و بر اساس قانون حتی  اگر والدین مانع  تحصیل دانش‌آموز شوند جرم است و باید پیگیری شود. از سوی دیگر والدین ملزم به ثبت نام فرزند خود در مدارس نیستند که این نوعی نقص است که در لایحه جدید حمایت از حقوق کودک در مجلس به این نکته توجه شده و طبق قانون جدید نه‌تنها والدین ملزم به ثبت‌نام فرزند خود در مدارس هستند بلکه طبق قانون، خود آموزش و پرورش هم می‌تواند با حکم دادگاه بچه‌ها را ثبت‌نام کند.

«شارلی»، شیخ حارث النظاری و استبداد زیر پرده دین

«شارلی»، شیخ حارث النظاری و استبداد زیر پرده دین



 https://www.youtube.com/watch?v=x0xBeVvZHSE

این بحث پیرامون پیام  شیخ حارث النظاری  از مسئولین سازمان القاعده در جزیره العرب است که ساعتی پیش منتشر شده‌است. پوزش می خواهم که نمی‌توانم با تأمل بیشتر به این موضوع بپردازم. امروز (به لحاظ جسمی) خیلی کوفته و خسته شده ام...
...
یکی از «آیات» عظام یمنی «شیخ حارث النظاری» با گرامی‌داشت و مبارک باد به ترور پاریس که بهترین هدیه به راسیستها و نئوفاشیستها بود، در پیامی با عنوان کلمه حول الغزوه المبارکه فی باریس به نکات مهمی اشاره نموده‌ و از وقایع آینده پرده برداشته‌است. در مورد هفته نامه شارلی و آنچه بر سر کاریکاتوریستها آمد، پیش تر  ترور نمادین از زبان برمی‌خیزد را ارائه داده و ضمن اشاره به این واقعیت که نه همه تروریستها مسلمان بوده اند و نه همه مسلمانان تروریست، از حق کفرگویی و تمسخر آنچه «مقدّسات» پنداشته می‌شود، دفاع کرده‌ام. از حق کاریکاتوریستها باید دفاع کرد بدون آنکه محتوای سخن آنان را لزوماً در خور دفاع دانست.
کاریکاتورهای نشریه فاشیستی دانمارکی (یولاند پوستن) هم قابل دفاع نبود بخصوص که آزادی برای گردانندگان آن تجارت بود و بس. بر خلاف ستفان شاربونیه (شارب) و ژان کابو و برنارد تینیو و ژُرژ وُلَنسکی، که آزادی برایشان حکم آرمان را داشت و آزادیخواه بودند.
...
برگردیم به حجت‌الاسلام شیخ حارث النظاری.
از توجیه جنایت و استبداد زیر پرده دین که بگذریم، مصاحبه‌ها و پیام‌های وی همانند امثال «محمد عدنانی» و «ابوبکر بغدادی»، نشان می‌دهد که ائمه قاتلین به لحاظ معرفت دینی هم در سطح بسیار بسیار نازلی هستند و در دنیای پیچیده و پر از توطئه امروز حرفی جز دشنه و کینه ندارند. تنها می‌توانند احکام عصر شترچرانی را به نام دین خدا به خورد «مکلفین» و اهل تکلیف بدهند و با آن نسق‌گیری کنند. آنان با جوهر و مضمون پیام انبیاء بیگانه بیگانه‌اند.
بگذریم...
...
حارث النظاری که از مسئولین سازمان القاعده در جزیره العرب است با سخنانی در خصوص به قول خودش «نبرد مبارک در پاریس» (کلمه حول الغزوه المبارکه فی باریس) که مؤسسه الملاحم (بنیاد حماسه‌ها) با عنوان «أفلحت الوجوه» در یوتیوب و...گذاشته‌است پس از حمد و ثنای پروردگار و سلام و صلوات بر رسول خدا، «سراج منیر»ی که با دید و نگاه پوسیده وی و امثال ابوبکر بغدادی گویا برای دعوت مردم اتکایی جز شمشیر و دشنه و دگنگ نداشته‌است، به واقعه پاریس و مجله شارلی Charlie Hebdo گریز می‌زند و می‌گوید دشمنان پیامبر که به وی آزار و اذیت رساندند...گمان کردند که خداوند، رسولش را یاری نمی‌کند و... آنان در امن و امانند(که هرچه می‌خواهند بگویند و نشر دهند)...(اما) از جایی که تصورش را هم نمی‌کردند ضربه خوردند.
...
حارث النظاری که در توجیه جنایت دار و دسته خودش، آیات قران را هم آلوده می‌کند با اشاره به کاریکاتوریست‌های مجله شارلی می‌گوید شماری از فرانسویان به پیامبر مسلمانان بی احترامی کردند و کسانیکه خدا و رسولش را دوست داشتند و عاشق شهادت بودند به آنان هجوم برده و درس احترام و محدودیت آزادی بیان را به آنها آموختند. (فعلموهم الأدب وحدود حریه التعبیر)
سپس به شعر حسان بن ثابت (که البته آنرا دقیق هم نقل نمی‌کند) گریز زده و درواقع ترور «ابو رافع سلام بن ابی الحقیق» و کعب بن اشرف و حیى بن اخطب را در صدر اسلام برجسته می‌کند تا جنایت روی داده این همانی شود.
(کعب بن اشرف از شاعران معروف یهودی بود)
...
یا ابن الحُقیق وأنت یا ابن الأشرف
للـه در عصـابه لاقیتهـم
یسرون بالبیض الخفاف إلیکم
مرحـاً کأُسـد فـی عرین مُغرّف
حتـى أتوکم فی محل بیوتکم
فسقوکـم حتفـاً ببیـضٍ ذُفَّـفِ
مستنصرین لنصـر دین نبیهم
مستصـغرین لکـل أمـرٍ مُجحِفِ
در ادامه در باره اصحاب پیامبر که از او دفاع می‌کردند، داستان اوس و خزرج و به طور خاص از «محمد بن مسلمه» قاتل کعب بن اشرف صحبت می‌کند و با همین اشارات نشان می‌دهد که ترورهای تازه ای در راه است و باید منتظر بهره‌برداری طرفهای ذینفع باشیم که تمام سعی شاه همیشه این بوده که بر کینه‌های مرتجعین شناخته شده سوار شوند و آنها را سمت و سو دهند. همانها که اگرچه به دروغ به جلد شارلی رفته بودند اما کمترین حرمتی برای آزادی بیان قائل نیستند و از قضا با هیزم بیاران معرکه (آمرین پشت صحنه قتلها) خیلی چفت و جورند. همانها که خیلی راحت از کنار دلائل واقعی خودکشی «هرلک فردو»  Helric Fredou بازرس حادثه شارلی ابدو می گذرند. همان کارآگاهی که با ماموران پلیس مراجعه کننده به ساختمان، در زمان تیراندازی در تماس بود و در جریان مکالمات آنها قرار داشت...
برگردیم به حارث النظاری
...
حارث النظاری وقتی از قاتلین کاریکاتوریست‌ها حرف می‌زند از آنان با عنوان مجاهدین قهرمان اسم می‌برَد و به سبک هووهای شیعی خودش می‌گوید أیها المجاهدون الأبطال... «یا لیتنی کنت معکم» (ای کاش من هم با شما بودم)
...
حارث النظاری به تبلیغ به قول خودش «جهاد» علیه کفار پرداخته و می‌گوید «عزت دنیا و سعادت آخرت در آن است» و از کسانی که قرائت پوسیده و قتل آلود مرتجعینی چون او را ندارند می‌پرسد چرا با کسانیکه پیامبر را آزار می‌دهند و زبانی جز نیش و طعنه نسبت به دین ندارند و مومنین را می‌کشند، پیکار نمی‌کنید؟
فقاتلوا أئمه الکفر...
سپس با اشاره به اینکه (زمامداران) فرانسه امروزه در شمار «ائمه الکفر» و قاتلین مومنین هستند و به اعتقادات آنان توهین می‌کنند، حکم ترور داده و با اشاره به آیه ای قرانی می‌گوید باید گردنشان را زد. گردنشان را بزنید و چون آنها را سخت فرو گرفتید، اسیرشان کنید و سخت ببندید.
«فضرب الرقاب حتى إذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق»
...
وی در پایان فرانسویان را مخاطب قرار داده و می‌پرسد شما تا کی می‌خواهید با خدا و رسولش ستیزه کنید؟ اگر از این کار دست بردارید... برای خودتان خوب است. سپس با ذکر آیه دیگری از قران که به کفر و ایمان اشاره دارد می‌گوید:
برای شما بهتر است که از دشمنی برضد مسلمانان دست بردارید تا شاید بتوانید در امنیت زندگی کنید و اگر از این کار امتناع کردید پس بشارت باد بر شما وعده جنگ (انتظار مقابله با ما را داشته باشید)
به خدا قسم، تا زمانی‌که از دشمنی با خدا، پیامبرش و مومنان دست برندارید روی آرامش و امنیت نخواهید دید.
دست آخر با ذکر آیه ۳۸ سوره انفال (قل للذین کفروا إن ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف وإن یعودوا فقد مضت سنه الأولین) به در می‌گوید که دیوار بشنود.
اگر دست ازکفرو عناد بردارید، خداوند کشتن مؤمنین و آزار واذیت آنان و... را می‌آمرزد و اگر دست برندارید در این صورت سنت الهی که در خصوص پیشینیان جریان یافته، باز هم جاری خواهد شد. بیچاره کلمات طیبه و سنت الهی که این چنین با آن بازی می‌شود..


کلمه حول الغزوه المبارکه فی باریس 
https://www.youtube.com/watch?v=f3ALFBHgPFU
الحمد لله ثم الحمد لله والله أكبر ولله الحمد.
اللهم لك الحمد كفيت نبيك المستهزئين فلك الحمد .. ونصرت عبادك المجاهدين فلك الحمد.
اللهم صل على من بعثته بالسيف بين يدي الساعة حتى تعبد وحدك من رفعت ذكره وشرحت صدره وعصمته من الناس وجعلت شانئه الأبتر.
اللهم صل على عبدك ونبيك محمد بن عبد الله بن عبد المطلب بن هاشم من أرسلته شاهدا ومبشرا ونذيرا وداعيا إلى الله بإذنه وسراجا منيرا.
صلى الله عليه وآله وسلم أما بعد، 
ظن أعداء رسوال الله الذين كفروا به وكذبوه وآذوه الأنجاس من أبناء فرنسا ظنوا أن الله لن ينتصر لرسوله وحسبوا أنهم في مأمن من حكم الله عليهم وتربصوا ثم تربصوا فآتاهم الله من حيث لم يحتسبوا وأمكن منهم وعذبهم بأيدي المؤمنين،
“قل تربصون بنا إلا إحدى الحسنيين ونحن نتربص بكم أن يصيبكم الله بعذاب من عنده أو بأيدينا فتربصوا إنا معكم متربصون”. 
لقد أساء أبناء فرنسا الأدب مع أنبياء الله فسار إليهم نفر من جند المؤمنين فعلموهم الأدب وحدود حرية التعبير، جاءكم جند يحبون الله ورسله لا يهابون الموت ويعشقون الشهادة في سبيل الله.
يسرون بالسمر الخفاف إليكم .. مرحا كأسد في عرين مغرف
حتى أتوكم في محل بلادكم .. فسقوكم حتفا بسمر زفف
مستنصرين لنصر دين نبيهم .. مستصغرين لكل أمر مرجف 
إن لله من بعد الصحابة رجال يأخذون بالثأر وينصرون الله ورسوله، بلى والله لنسابقن الصحابة في الدفاع عن رسول الله ولنقتدين بهم في الدفاع عنه، ولنا في محمد بن مسلمة رضي الله عنه أسوة، ولئن عرف التاريخ أوسا وخزرجا فلله أوس آخرون وخزرج.
أيها المجاهدون الأبطال أفلحت الوجوه وسلمت الأيدي، ياليتني كنت معكم.
أيها المسلمون إن في جهاد الكفار الغزة في الدنيا والسعادة في الآخرة، كيف لا نقاتل من آذى النبي وطعن في الدين وقاتل المؤمنين؟ قال الله : “وإن نكثوا أيمانهم من بعد عهدهم وطعنوا في دينكم فقاتلوا أئمة الكفر إنهم لا أيمان لهم لعلهم ينتهون”.
إن فرنسا اليوم من أئمة الكفر تسب الأنبياء وتطعن في الدين وتقاتل المؤمنين ولا رادع لها إلا ما حكم الله فيها “فضرب الرقاب حتى إذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق”.
أيها الفرنسيون إلى متى تحاربون الله ورسوله؟ إن تسلموا فهو خير لكم “يا أيها الناس قد جاءكم الرسول بالحق من ربكم فآمنوا خير لكم وإن تكفروا فإن لله ما في السماوات والأرض وكان الله عليما حكيما”. 
أيها الفرنسيون إنه أولى بكم أن تكفوا عدوانكم عن المسلمين لعلكم تحيون في أمان فإن أبيتم إلا الحرب فأبشروا فوالله لن تنعموا بالأمن ما دمتم تحاربون الله ورسوله وتقاتلون المؤمنين “قل للذين كفروا إن ينتهوا يغفر لهم ما قد سلف وإن يعودوا فقد مضت سنة الأولين”، والحمد لله رب العالمين.
... 
سایت همنشین بهار 
http://www.hamneshinbahar.net

سالگرد قتل احمد تفضلی، ایران‌شناس و پژوهشگر در دی‌ماه ۱۳۷۵

سالگرد قتل احمد تفضلی، 

ایران‌شناس و پژوهشگر در دی‌ماه 

۱۳۷۵



حمد تفضلی زبان‌شناس، ایران‌شناس و پژوهش‌گر ایرانی در ۱۳۱۶ در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. دوران دبستان و دبیرستان خود را در تهران گذراند و دیپلم ادبی خود را از دبیرستان دارالفنون اخذ کرد. لیسانس زبان و ادبیات فارسی را در دانش‌کده ادبیات دانش‌گاه تهران با رتبه‌ی اول به پایان رساند. دوره‌ی فوق لیسانس خود را در مدرسه‌ی زبان‌های شرقی دانش‌گاه لندن گذراند و پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۵ موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته‌ی زبان‌های باستانی شد. موضوع پایان‌نامه دکتر تفضلی تصحیح و ترجمه‌ی سوتکرنسک ( نخستین بخش از اوستای ساسانی) و ورشت مانسرنسک ( نسک دوم یا دومین بخش از اوستای ساسانی) از دینکرد و مقایسه این دو بخش با متن‌های اوستایی بود که به راهنمایی دکتر صادق کیا، زبان‌شناس و متخصص زبان‌های باستانی ایرانی انجام گرفت.

در زمان تحصیل حضور درس استادان بزرگی هم‌چون بدیع‌الزمان فروزانفر، جلال همایی، محمد معین، احسان یارشاطر، عبدالعظیم قریب و … را تجربه کرد. او هم‌چنین از محضر اساتید غیرایرانی‌ای چون مری بپیس، مکنزی، دومناش و … استفاده‌های فراوان برد.
تفضلی مدتی به عنوان پژوهش‌گر در بنیاد فرهنگ ایران به کار مشغول شد و از سال ۱۳۴۷ با سمَت استادیار گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی به هیئت علمی دانش‌کده ادبیات دانش‌گاه تهران پیوست و پس از آن استاد زبان‌های باستانی ایرانی در دانش‌گاه به تدریس مشغول شد و ده سال ریاست بخش دانش‌جویان خارجی دانش‌کده‌ی ادبیات را برعهده داشت.
پژوهش‌های احمد تفضلی با همراهی بدیع‌الزمان فروزانفر در بازنویسی یادداشت‌های کتاب “عطار” آغاز شد. فروزان‌فر هم‌واره دید علمی و سخت‌کوشی و موشکافی ِ تفضلی را می‌ستود.
تفضلی به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و آلمانی تسلط داشت و با زبان‌های روسی و عربی نیز آشنایی داشت.
احمد تفضلی در زندگی پر بار خود جوایز و تقدیرنامه‌های بسیار دریافت کرد. آکادمی کتیبه‌ها و ادبیات فرانسه جایزه‌ی گیرشمن را برای قدردانی از تحقیقات تفضلی در حوزه‌ی مطالعات زبان پهلوی به او اختصاص داد. آکادمی کتیبه‌ها و ادبیات یکی از پنج آکادمی تشکیل‌دهنده‌ی انستیتوی فرانسه است.
 این برای بار نخست بود که این آکادمی به این شکل از یک ایرانی قدردانی می‌کرد. احمد تفضلی هم‌چنین نخستین استاد از کشورهای شرقی بود که از دانش‌گاه سن پترزبورگ دکترای افتخاری دریافت می‌کرد.
احمد تفضلی با داش‌نامه‌ی ایرانیکا و همین‌طور دائره‌المعارف بزرگ اسلامی هم‌کاری داشت.
دکتر جلیل دوست‌خواه، ایران‌شناس، پژوهش‌گر و شاهنامه‌پژوه ایرانی در گفت‌وگویی درباره احمد تفضلی و آثار او چنین می‌گوید:

“زنده‌یاد دکتر احمد تفضلی با دریغ بسیار در سال ۱۳۷۵، در تهران در یک رویداد یا بهتر گفته بگویم در یک سانحه ساختگی کشته شد و در واقع به‌قتل رسید. این فاجعه‌ای بود در فرهنگ ایرانی و در عرصه‌ی کوشش‌ها و پژوهشهای دانشگاهی. ایشان متخصص ادبیات باستانی ایران، بويژه در دوره‌ی میانه، یعنی در دوره‌ی ادبیات پهلوی بود. ادبیاتی که معروف است به ادبیات زبان فارسی میانه (پارسی میانه) یا به تعبیر دیگر، پهلوی که در دوره‌های اشکانی و ساسانی در تاریخ ما رواج داشت و بويژه از دوره‌ی ساسانیان که ما سند، مدرک و یادگار بیشتری داریم تا از دوره‌ی اشکانیان. احمد تفضلی بويژه بیشتر متخصص پژوهش در فرهنگ و ادبیات این دوران بود ولی احاطه‌ی بسیار گسترده‌ای به دیگر بخش های فرهنگ ایرانی (پیش و پس از این دوران) هم داشت. چنانچه در نوشته‌هایش همواره می‌بینیم که در فرهنگ، ادب و دانش دوران پیش از این دوران میانه، یعنی دوران هخامنشیان و دوره مادها هم صاحب‌نظر بود و اشاره‌های بسیار روشن و علمی به آن دوران ها هم دارد. ولی نقطه مرکزی توجه‌ و کارش، همانطور که گفته شد، در دوره میانه، یعنی دوره اشکانیان و ساسانیان است. آثار ایشان متعدد است و در دو دسته می‌شود خلاصه‌شان کرد. یک‌دسته کتابهایی‌ که یا خود ایشان گردآوری و تالیف کرده یا کتابهایی که از ادبیات فارسی میانه ترجمه کرده است، از جمله ترجمه‌های بسیار ارزشمند و مهم ایشان کتاب معروفی‌ست که در ادبیات فارسی میانه به زبان پهلوی نوشته شده بود به نام «مینوی خرد». این کتاب بسیار کلیدی و مهم را از پهلوی به فارسی ترجمه کرد که هم پیش از درگذشت‌اش و هم پس از آن، این کتاب چاپ و منتشر شد و اهل پژوهش با آن آشنا هستند.”

احمد تفضلی در ساعت دوازده و نیم روز ۲۴ دی‌ماه ۱۳۷۵ دفتر کارش را در دانش‌گاه تهران ترک کرد تا به منزل خود در شمیران برود اما هیچ‌گاه به منزل نرسید.

دکتر ژاله آموزگار پژوهش‌گر ایرانی فرهنگ و زبان‌های باستانی و هم‌کار احمد تفضلی در مورد تفضلی چنین می‌گوید:

“وقتی در ساعت ۱۲:۳۰ روز دوشنبه ۲۴ دی‌ماه ۱۳۷۵ احمد تفضلی دفتر کارمان را در دانشکده‌ی ادبیات ترک می‌کرد، هنوز نامه‌ای و کاری نیمه‌تمام روی میز بود. با اطمینان به این که فردا صبح زود این در را خواهد گشود، بر سر این میز خواهد نشست و کارها را به انجام خواهد رساند، خندان و پر از ذوق زیستن خداحافظی کرد. با بازگشت کوتاهی، آخرین نامه‌اش را به دخترش که به تازگی او را پدربزرگ کرده بود، نوشته بود، روی میز گذاشت و از من خواست که بدهم آن را پست کنند. شاد و سرشار از غرور. نمونه‌ی چاپی آخرین کتاب در دست انتشارش (تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام) را در کیف چرمی با خود می‌برد که چند مورد بازمانده را بازبینی کند تا در قراری که فردای آن روز، یعنی ساعت ۱۰ روز سه‌شنبه ۲۵ دی، با ناشرش داشت، کار را تمام شده تحویل دهد.
در آن ساعت شلوغ دانشکده که رفت و آمد همکاران و دانشجویان راهروی جلوی دفترمان را پرسروصدا کرده بود. در میان سلام‌ها و خداحافظی‌ها، کی می‌توانست فکر کند که او دیگر باز نخواهد گشت، او دیگر در این راهرو قدم نخواهد گذاشت، این پله‌ها را که آن روز چندین بار تا کتابخانه پائین رفته و بالا آمده بود، طی نخواهد کرد. کی می‌توانست فکر کند که در شامگاه آن روز بر اوراق زندگی پرافتخار این دوست، دردآورانه کلمه‌ی پایان نقش خواهد بست. او راهی منزل شد ولی هرگز به منزل نرسید. گرچه در طی عمر پربار و نسبتاً کوتاهش منزلگه‌های بسیاری را درنوردید. بسیاری از راه‌های این منازل را ما با هم طی کرده بودیم.
محبت و احترام متقابل، همکاری مداوم، هم‌زبانی و همدلی پشتوانه بیش از ۳۰ سال دوستی بی‌وقفه و ناگسستنی من و احمد تفضلی بود که از کلاس درس زبان پهلوی استاد فقید «دومناش» در پاریس شروع شد و بالا گرفت و تا لحظه مرگ او غباری بر بلندای آن ننشست. ما پنج کتاب را با هم به نگارش درآوردیم و به چاپ رساندیم. در تجدیدنظر سطر به سطر چاپ‌های بعدی «شناخت اساطیر ایران»، «اسطوره‌ی زندگی زردشت» و «زبان پهلوی» ساعت‌ها و ساعت‌ها به طور جدی و مداوم با هم کار کردیم.”

احمد سمیعی گیلانی نویسنده و مترجم، احمد تفضلی را این‌گونه توصیف می‌کند:

“استاد تفضّلی محقّقی بود جدّی و سخت‌کوش و موشکاف و خبیر، با فرهنگی عمیق و ظریف. وسعت معلومات او با فراست و تیزبینی و ذوق سلیم قرین گشته دستاوردهایی بدیع پدید آورده است. تفضّلی، در مصاحبت، بسیار صمیمی، یک رنگ، خوش محضر و ظریفه‌گو بود. او با همه مایه و پایه‌ای که داشت زیاده فروتن بود. ذره‌ای کبر و عجب در وجودش نبود. هیچ‌گاه در صدد فضل‌فروشی برنیامد. حتی در فرصت‌هایی که همه منتظر بودند عرضِ وجود کند سکوت می‌کرد و اگر به اظهار نظر در بابی که در حوزه تخصص او بود وادارش می‌کردند چنان عمل می‌کرد که گویی ورود او در جریان مذاکره اهمیتی ندارد و اصولاً مطلبْ مهم نیست. این رفتار از روی ریا نبود، پرتوِ ضمیر آگاه او بود که در برابر بی‌کرانی اقیانوس علم، دانسته‌های خود را ناچیز می‌دید. هیچ‌گاه ندیدم در جلسه‌ها و مجالس صدرنشین و شاخص باشد، همواره در صفِّ نعال یا در میان انبوه جمعیت گم بود. حتی در مجامعی که جای شایسته‌اش در صدر بود از اشغال آن اکراه داشت. جاه‌طلب نبود و از نمایش هم بیزار بود. استاد تفضّلی در رشته تخصصی خود، زبان پهلوی، تبحّر کم‌نظیر داشت و می‌توان گفت مرجعیت جهانی پیدا کرده بود و از این حیث مایه فخر و مباهات جامعه فرهنگی ما در جهان دانش بود. کرسی دانشگاهی او به این آسانی و راحتی شاید نتواند وارثِ شایسته‌ای پیدا کند. وجود او مایه نازشِ دانشگاه تهران و شورای فرهنگستان بود که با از دست دادن او وزنه‌ای را از دست دادند.”
احمد تفضلی توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی کشته شد و نامش میان صدها نمونه از قتل‌های زنجیره‌ای نویسندگان و متفکران و فعالان سیاسی و … قرار گرفت.

این‌روزها که کشتار بی‌رحمانه‌ی کارتونیست‌های فرانسوی توسط بنیادگرایان اسلامی به وقوع پیوسته بازنگری در مرگ صدها متفکر و نویسنده‌ای که توسط حکومت جمهوری اسلامی کشته شده‌اند قابل توجه و ضروری می‌نماید.
یادش گرامی!
 



رهبران ایران در شارلی ابدو


تاریخ تمسخر رهبران ایران در شارلی ابدو

بسیاری از ایرانیان مجله شارلی ابدو را پس از حمله تروریستی صبح ۷ِ ژانویه شناخته‌اند اما این مجله پیش از این کاريكاتور دو رهبر ايران محمدرضا پهلوی و روح الله خمینی را كار كرده بود.
 وبسایت محمد مصدق مجموعه‌ای از کارتون‌هایی که در طول حیات شارلی ابدو در مورد ایران منتشر شده است را جمع آوری و منتشر کرده است.

تاریخ انتشار: ۱۸ اکتبر ۱۹۷۱ 
توضیح کارتون: شاه احمق‌ها :خیلی خوبه که آمدی. ( به مناسبت جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در ایران ) 
کارتونیست: ژرژ ولنسکی Georges Wolinski  کارتونیست ۸۰ ساله که در طی حمله به مجله شارلی ابدو در ۷ ژانویه کشته شد. 

تاریخ انتشار: ۶ ژانویه ۱۹۷۵ 
توضیح کارتون: شاه ایران٬ جانی حرامزاده: اگر شارلی ابدو بسته نشود ارتباط تجاری ایران را با فرانسه لغو می‌کنیم 
کارتونیست: ژرژ ولنسکی Georges Wolinski  کارتونیست ۸۰ ساله که در طی حمله به مجله شارلی ابدو در ۷ ژانویه کشته شد. 

تاریخ انتشار: ۲۱ نوامبر ۱۹۷۹
توضیح کارتون: یبوست ایران٬ شاه لوله نفت را بسته است
کارتونیست: Jean-Marc Reiser ٬ کارتونیست فرانسوی که در سال ۱۹۸۳ در ۴۲ سالگی درگذشت. 

تاریخ انتشار: ۵ دسامبر ۱۹۷۹
توضیح کارتون: شاه در حال کاشت درخت: "بیست سال دیگر گیلاس می روید"
کارتونیست: کابو Jean Cabut کارتونیست فرانسوی که در طی حمله به مجله شارلی ابدو در ۷ ژانویه کشته شد. 

تاریخ انتشار: ۱۹ دسامبر ۱۹۷۹
توضیح کارتون: بابانوئل در حالیکه آیت الله خمینی را در کیسه هدیه‌هایش حمل می‌کند٬ آیت الله خمینی میگوید: برای شاه هدیه دارم.
کارتونیست: Jean-Marc Reiser ٬ کارتونیست فرانسوی که در سال ۱۹۸۳ در ۴۲ سالگی درگذشت. 

تاریخ انتشار: ۲۴ سپتامبر ۱۹۸۰
توضیح کارتون:  آیا باید تماشاگر باقی بمانیم؟ یک مرد فرانسوی درحال دیدن اخبار مربوط به جنگ ایران و عراق: بله٬ بله.
کارتونیست: Jean-Marc Reiser ٬ کارتونیست فرانسوی که در سال ۱۹۸۳ در ۴۲ سالگی درگذشت. 
تاریخ انتشار: ۱۴ نوامبر ۱۹۷۹
توضیح کارتون: آیت الله خمینی: گر من باعث جنگ جهانی شدم٬ ریشم را میزنم

روزنامه کیهان حسین شریعتمداری در ادامه حمایت تلویحی خود از حمله تروریستی به دفتر مجله "شارلی ابدو" در مطلب تازه‌ای که روز پنج‌شنبه منتشر کرده و تیتر اول آن است، به روزنامه‌هایی که این کشتار را محکوم کرده‌اند تاخت و کشته شدگان نشریه شارلی را مهدورالدم خواند: مسئولان چشم بسته و خوش‌رقصی ديکته‌نويسان وابسته

پنجشنبه 25 دي 1393

کیهان کشته شدگان "شارلی ابدو" را مهدورالدم خواند

روزنامه کیهان حسین شریعتمداری در ادامه حمایت تلویحی خود از حمله تروریستی به دفتر مجله "شارلی ابدو" در مطلب تازه‌ای که روز پنج‌شنبه منتشر کرده و تیتر اول آن است، به روزنامه‌هایی که این کشتار را محکوم کرده‌اند تاخت و کشته شدگان نشریه شارلی را مهدورالدم خواند:
مسئولان چشم بسته و خوش‌رقصی ديکته‌نويسان وابسته
همزمان با آغاز دور جديد توهين به مقدسات اسلامی به بهانه حمايت از کاريکاتوريست های مهدورالدم نشريه موهن شارلی ابدو که توسط چند تروريست مهدورالدم ديگر به قتل رسيده بودند، روزنامه زنجيره ای “مردم امروز” تيتر يک صفحه نخست خود را به جمله “من شارلی هستم” اختصاص داد.
سرويس اجتماعی - پس از ماجرای مشکوک حمله چند تروريست به دفتر مجله فرانسوی "شارلی ابدو” با سابقه انتشار مکرر کاريکاتورهای توهين آميز به ساحت پيامبر دو ميليارد مسلمان، چند نشريه زنجيره ای ايرانی با پروژه جديد سران کشورهای اروپايی و آمريکا با هدف براه انداختن موج جديد اسلام هراسی، پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، اعلام همراهی کردند!
فاز جديد اسلام هراسی در غرب با هدف طرد مسلمانان اروپايی با اجرای سناريويی ضعيف و مشکوک کليد خورد. به نحوی که هم اکنون سوالات جدی در برخی رسانه های غربی مبنی بر علت جا ماندن کارت‌های شناسايی تروريست‌های حمله کننده به نشريه فرانسوی در اتوموبيل، پيش از انجام يک برنامه تروريستی حساب شده و نحوه عملکرد پليس فرانسه در مقابله با اين حملات، مطرح است.
با اين وجود مشخص نيست به چه علت روزنامه مردم امروز به سردبيری يک مجرم سابقه دار در فتنه ۸۸ در حمايت از توهين کنندگان به پيامبر اسلام تيتر زده است!
نشريه شارلی ابدو، با تمسک به جمله "ما کافر هستيم”، دور جديد کاريکاتورها بر ضد پيامبر اسلام را در ميليون‌ها نسخه منتشر ساخته است. به اين ترتيب جنگ حقيقی تمدن ها که پيش از اين هانتينگتون، تئوريسين آمريکايی از آن خبر داده بود، با تصريح بر اين موضوع که به جز مقدسات هولوکاستی صهيونيست‌ها هيچ امر "مقدسی” در جهان پذيرفته نيست، آغاز شد.
اين در حالی است که مسلمانان حقيقی، هم اکنون در جنگ با موج تروريسم فرامنطقه ای از نيجريه تا عراق درگير هستند و پادوهای رسانه ای وابسته به جريان صهيونيستی، در نقش ابوجهل های منطقه ای از ترور شخصيت پيامبر‌اعظم مسلمانان حمايت می کنند!
اما در حالی که پرونده روزنامه ارزشی وطن امروز، به علت گمانه زنی درخصوص خبر مرگ پادشاه حامی تروريست های فرامنطقه ای، به بهانه بی توجهی به مولفه‌های امنيت ملی ايرانيان(!) به دادگاه مطبوعات ارسال شده است، روزنامه زنجيره ای حامی توهين کنندگان به ساحت مقدس پيامبر اسلام، علی رغم نقض آشکار بند ۷، ماده ۶ قانون مطبوعات، با سکوت هيئت نظارت بر مطبوعات و دستگاه قضايی، مشمول مجازات شناخته نشده است!
چنين تبعيض آشکار قانونی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تقويت اين گمانه دور از انتظار می‌انجامد که خاتم الانبياء(ص) در دايره امنيت ملی آنها جايی ندارد اما "پادشاه ظالم و اسلام ستيز سعودی” در کنف حمايت دولتمردان است!
متاسفانه بروز رفتارهای ضد اسلامی در نشريات و رسانه های زنجيره ای مسبوق به سابقه است. از اهانت به حکم قرآنی قصاص از زبان يک عضو گروهک مرتد جبهه ملی در روزنامه آسمان تا توهين تئوريسين اصلاحات به فرهنگ عاشوراء و اربعين در روزنامه آرمان و بسياری موارد ديگر که متاسفانه به جز تغيير نام رسانه های زنجيره ای پس از توقيف قانونی، هيچ هزينه ديگری برای آنها در بر نداشته است!
پيش از اين نيز مجموعه ای از روزنامه نگاران فعال در نشريات زنجيره ای با انتشار بيانيه ای در حمايت از کاريکاتوريست های هتاک شارلی ابدو، که در رسانه های معاند جمهوری اسلامی ايران بازتاب گسترده ای يافت؛ تاکيد کرده بودند: "دفاع از آزادی بيان و انديشه را در مقابل هر گونه سرکوب و خشونت بديهی‌ترين وظيفه خود می دانند(!)”
گفتنی است مريم عضدانلو، معروف به مريم قجرعضدانلو، ابريشمچی‌رجوی، سرکرده منافقين نيز به کمپين حمايت از کاريکاتور موهن عليه پيامبر اسلام(ص) پيوسته و اعلام کرده است که او نيز شارلی است!
اما در شرايطی که اين به اصطلاح روزنامه نگاران ايرانی جريان سازی اخير غرب بر ضد مسلمانان را حمايت از "آزادی بيان و انديشه” قلمداد کرده اند، نشريه صهيونيستی هاآرتص با انتشار کاريکاتوری به تمسخر راهپيمايی سران کشورهای اروپايی در فرانسه تحت همين عنوان پرداخت. هاآرتص با اشاره به بی اعتنايی غرب به کشته شدن بيش از ۲۰۰۰ مسلمان در نيجريه به دست تروريست های بوکوحرام، حق آنها در مسير مبارزه با تروريسم را جويا شده است.
رفتار متناقض غرب در تقسيم تروريست ها به دو گروه "خوب و بد” در حالی دامنگير آنها در خانه شده که هر گونه اعلام انزجار گروه های مردمی از رفتار تروريست‌های ارتش صهيونيستی در قتل عام کودکان مظلوم غزه، با حمله حاميان جريان بين المللی صهيونيسم به صفحات شبکه های اجتماعی اشخاص حقيقی همچون بازيگران، خوانندگان و مشاهير خود جامعه غربی توام با انواع روش‌های تهديد‌آميز پاسخ داده می شد.
انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان در همين رابطه با انتشار بيانيه ای گفته است: "زمانی که غرب ميان تروريسم خوب و بد تمايز قائل است و از تروريست‌هايی که حادثه شارلی ابدو را خلق کردند، حمايت می‌کند، چه انتظاری از دنيای اسلام برای محکوميت دارد؟!”
اين بيانيه می افزايد: "انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان به دور از هياهوی رسانه‌ای باور دارد به همان اندازه که ترور فيزيکی محکوم است ترور عقيدتی و اعتقادی نيز محکوم است. چه بسا پشت صحنه ترورهای فيزيکی پاريس، کسانی قرار دارند که ترورهای عقيدتی را طراحی و اجرا می‌کنند. به يک معنی جرياناتی که بی ‌محابا اعتقاد يک امت را به سخره می‌گيرند در حقيقت مبنای تروريسم را پايه‌گذاری می‌کنند و در نبود يک روال حقوقی برای مقابله با اينگونه «تروريسم پروری» متأسفانه دولت‌های غربی نيز به اسم آزادی بيان از اين گونه تفکرات بيمارگونه حمايت می‌کنند. از همين‌رو، وقوع حادثه تروريستی پاريس را می‌بايست تداوم همان پروژه تروريسم اعتقادی و مقوله «اسلام هراسی» دانست.”
اگر در فرانسه حاکميت پيدا و پنهان جنايت پيشگان صهيونيست باعث جری شدن کاريکاتوريست های شارلی ابدو در توهين به ساحت مقدس پيامبر اعظم شده است، بايد پرسيد چه چيزی باعث غفلت و سکوت بهت آور مسئولان قضايی و خواب زدگان ارشاد در برابر همنوايی يک نشريه موهن با کافران و دشمنان پيامبر شده است؟! و با چه توجيهی پادوهای تئوريسين های "جنگ عقيده” در پايتخت ايران اسلامی آزادانه به پروژه نفرت پراکنی و بی حرمتی به پيامبر اسلام دامن می زنند؟ به خصوص آن که سابقه اين پادوهای زنجيره ای، در توهين به مقدسات اسلام بر کسی پوشيده نيست.
جا دارد مسئولان قضايی به استناد بخش اول بند ۷ ماده ۶ قانون مطبوعات (توهين به مقدسات اسلامی) با برخورد انقلابی و قانونی خود، اجازه ندهند در ايران هم وجود آسمانی پيامبر نور و رحمت مورد هجوم و حمله تروريست های رسانه ای قرار گيرد.

نخست وزیر ترکیه بنیامین نتانیاهو را به اسلامگرایان افراطی تشبیه کرد

نخست وزیر ترکیه بنیامین نتانیاهو را به اسلامگرایان افراطی تشبیه کرد


رئیس جمهوری ترکیه از بنیامین نتانیاهو برای حضور در راهپیمایی اتحاد در فرانسه انتقاد کرده است
احمد داوداوقلو، نخست وزیر ترکیه همپای اسرائیلی خود، بنیامین نتانیاهو را به اسلامگراهای تندرویی که دست به حمله‌های پاریس زدند، تشبیه کرده است.
آقای داوداوقلو گفته است بنیامین نتانیاهو هم مانند آن پیکارجویان که موجب کشته شدن ۱۷ نفر در پاریس شدند مرتکب جنایات علیه بشریت شده است.
نخست وزیر ترکیه گفت که بمباران غزه و حمله نیروهای اسرائیلی به کشتی های امدادرسانی به مقصد غزه که موجب کشته شدن ۱۰ نفر از اتباع ترکیه شد و یا بمباران ساحل غزه که موجب کشته شدن چند کودک شد، با آنچه هفته گذشته در پاریس رخ داد برابری می کند.
اظهارات آقای داوداوقلو جنگی لفظی را بین مقامات دو کشور به وجود آورد.
آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه اسرائیل رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه را که از بنیامین نتانیاهو برای حضور در راهپیمایی اتحاد در فرانسه انتقاد کرده بود، "یهودی ستیز و زورگو" خواند.
همزمان سخنگوی آقای اردوغان امروز پنجشنبه با انتشار بیانیه ای گفت که " اظهارات آقای نتانیاهو که که حملات خونبار پاریس را به اسلام نسبت می دهد، غیر منصفانه و اسلام ستیز است و دولت اسرائیل باید سیاست های نژادپرستانه و خصمانه خود را کنار بگذارد."
حمله به دفتر شارلی ابدو در روز ۷ ژانویه و همچنین عملیات مسلحانه دیگری که اسلامگرایان افراطی مسئولیت آنها را برعهده گرفته اند، به کشته شدن هفده نفر، از جمله هفت تن از کارکنان این نشریه منجر شد.
ترکیه ضمن محکوم کردن این حمله هشدار داد که گسترش اسلام هراسی در اروپا منجر به ناآرامی و برانگیختن خشم مسلمانان می شود.
در همین حال فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه، امروز در سخنانی در موسسه جهان عرب در پاریس بر حمایت نظام سیاسی فرانسه از آزادی تمامی مذاهب و ادیان تاکید کرد و گفت که بین اسلام و دموکراسی تعارضی وجود ندارد بلکه "اسلام با دموکراسی سازگار است."

'دو نفر' در یورش پلیس ضدترور بلژیک کشته شدند

'دو نفر' در یورش پلیس ضدترور بلژیک کشته شدند

براساس گزارش‌ها، در جریان عملیات ماموران پلیس ضدترور در شهر ورویه، در شرق بلژیک، دو فرد اسلامگرای افراطی کشته شده‌اند.
به گزارش تلویزیون بلژیک، یک نفر هم زخمی شده است.
شاهدان عینی گفته‌اند که در محل عملیات ماموران پلیس، برای چندین دقیقه صدای تبادل سنگین آتش شنیده می‌شد و دست کم سه انفجار رخ داده است.
گفته شده است که افرادی مسلح در حال برنامه‌ریزی برای یک حمله بوده‌اند.
یک منبع آگاه به خبرگزاری فرانسه گفته است که این حمله با "جهادگران در ارتباط است."
کاربران شبکه‌های اجتماعی در شهر ورویه از حضور سنگین نیروهای پلیس در مرکز شهر خبر می‌دهند.
شهر ورویه حدود ۵۶ هزار نفر جمعیت دارد.
همزمان بر اساس گزارشهای تایید نشده چند عملیات ضدتروریستی در بروکسل، پایتخت، و چند منطقه دیگر در کشور در حال انجام است.
گزارشها از شهر ورویه حاکیست که منطقه اطراف ایستگاه راه‌آهن در این شهر تحت محاصره نیروهای امنیتی قرار دارد و نیروهای پلیس در مرکز شهر حضور سنگینی دارند.
رسانه‌های محلی گزارش کرده‌اند که افرادی که مورد حمله نیروهای امنیتی قرار گرفته‌اند ظاهرا اخیرا از سوریه برگشته بودند.
این واقعه در بلژیک یک هفته پس از حمله به نشریه "شارلی ابدو" در فرانسه اتفاق افتاده است.
در جریان آن حمله ۱۷ نفر کشته شدند.
رسانه‌های بلژیک گزارش کرده‌اند که تعدادی از سلاح‌های استفاده شده از سوی حمله کنندگان در فرانسه از محلی در نزدیکی ایستگاه ترن "مدی" در بروکسل خریداری شده بودند.

HAARETZ SELECT

مردانی که دیوار برلین را ساختند



مردانی که دیوار برلین را ساختند

تاریخ ایرانی: لحظه‌ای بزرگ در تاریخ آلمان؛ گونتر شابوفسکی، عضو کمیته مرکزی حزب سوسیالیست متحد آلمان (حزب حاکم آلمان شرقی) در نهم نوامبر سال ۱۹۸۹ پس از پایان یک کنفرانس خبری، سندی را خواند که بر مبنای آن مرزهای آلمان شرقی برای شهروندان این کشور به طور موقت باز می‌شدند.

۴۸ ساعت پس از باز شدن دیوار، ترس و وحشتی که در پی ساخت آن به وجود آمده بود به پایان رسید. مردم در جلو، پشت و بالای دیوار به جشن و شادمانی پرداختند. بخش‌های غربی و شرقی به هم ملحق شده بودند.

دیوار برلین مهم‌ترین نماد جنگ سرد که بعدها به پردهٔ آهنین مشهور شد، نزدیک به ۲۸ سال برلین را به دو بخش شرق و غرب تقسیم کرده بود.

دیوار برلین در سال ۱۹۶۱ ساخته شد؛ آنانی که آجر بر آجر گذاشتند، برای حدود سه دهه، مرزی بین دو سوی شهر، رویا و واقعیت و جبر و آزادی کشیدند. این تصاویر روزهای بنا نهادن این دیوار است؛ آغاز ترس و جدایی.
يکشنبه 18 آبان 1393