نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ شهریور ۱۱, سه‌شنبه

وشنبه 01 سپتامبر 2014 مانا نیستانی برای سالمرگ فرهاد مهراد

اعدام بهاییان همدان؛ قطره ای از اشک پنهان

دوشنبه 01 سپتامبر 2014 آیدا قجر

اعدام بهاییان همدان؛ قطره ای از اشک پنهان

در لا‌به‌لای تاریخ هنوز برگ‌هایی وجود دارد که مورد بازخوانی قرار نگرفته است. اتفاق‌هایی که اگرچه مهجور مانده٬ اما هریک حادثه‌ای تاریخی علیه بشر به حساب می‌آید. شکنجه و اعدام هفت بهایی در همدان تنها دو سال پس از پیروزی انقلاب ۵۷ نمونه‌ای از برگه‌های بازخوانی نشده‌ی تاریخ است.
الهام و رویا حبیبی و باهره مطلق از خانواده‌های کشته‌شدگان٬ برای نخستین بار مستنداتی را در این‌باره برای انتشار در اختیار ایران‌وایر قرار داده‌اند. سهراب حبیبی٬ سهیل حبیبی٬ حسین خاندل٬ حسین مطلق٬ طرازالله خزین٬ ناصر وفایی و فیروز نعیمی هفت نفر از «محفلی»‌های همدان بودند که در سال ۱۳۶۰ اعدام شدند.
از سال ۱۳۵۹ زمزمه‌ی آزار بهاییان به گوش می‌رسید٬ احضارهای ناگهانی که گاهی به بازداشت و اعدام ختم می‌شد. با شروع محاکمه‌ها و صدور احکام اعدام آن‌ها٬ اماکن بهاییان مصادره و قبرستان‌ها با خاک یک‌سان شد. «محفل»ی‌ها - افرادی که در جامعه‌ی بهاییان امور احوال شخصیه را برعهده می‌گیرندـ  و دیگر بهاییان با اتهام‌هایی چون «تبلیغ بهاییت» یا «جاسوسی» به دار آوریخته شدند. اجساد این هفت نفر بهایی ساکن همدان را اما شکنجه شده مقابل بیمارستان «امام خمینی» این شهر ٬ که سهراب حبیبی٬ ناصر وفایی و فیروز نعیمی در آن به طبابت مشغول بودند٬ رها کرده بودند. مرگی «بدون تیر خلاص» و بر اثر فشار شکنجه. 
اگرچه در بخشی از دست‌نوشته‌های حسین مطلق که به گزارش دفاعیات خود در دادگاه پرداخته و دیگر کشته‌شدگان ـ که در گزارشی دیگر به آن‌ها خواهیم پرداخت ـ رفتار ماموران زندان و مسوولان دادگاه توام با «احترام» ذکر شده است و سهراب حبیبی نیز در یادداشت‌های خود بارها تکرار کرده زندان‌بانان و مسوولانی که با آن‌ها در تماس بودند٬ همواره رفتاری «محترمانه» داشتند٬ اما جسدهای آن‌ها راوی حکایتی دیگر است. برخوردی که حد فاصل رفتن آن‌ها به اجرای احکام تا مرگ‌شان رخ داد.
روایت شکنجه‌ شدن این هفت‌ نفر جدا از آثاری که بر اجسادشان باقی مانده بود٬ توسط یکی از هم‌بندی‌هایشان روایت شد. شاهد شکنجه‌ی هفت بهایی اعدام شده٬ در پی وخامت حال به بیمارستان منتقل می‌شود و از ملاقات‌کنندگان خود می‌خواهد که یک نفر از «بهاییان» را به ملاقات وی بیاورند. طبق گفته‌های فرزند سهراب حبیبی آن شخص٬ که اسم و مشخصاتی از او در دست نیست٬ در روایت شکنجه‌ی این افراد تاکید می‌کند که «آن‌ها مقابل چشمان یکدیگر مورد آزار و خشونت قرار گرفتند». 
الهام٬ فرزند سهراب حبیبی٬ در کتاب «اشک‌هایی که پنهان ماند» به روایت واقعه‌ای که بر او خانواده‌اش گذشت٬ پرداخته و گزیده‌هایی از این کتاب را پیش از انتشار در اختیار ایران وایر قرار داده است. در مقدمه‌ی این کتاب آمده است: «سال‌هاست که منتظر فرصتی بودم که بتوانم خاطراتی از دوران سکوت که بر زندگی من و صدها نفر مثل من سایه افکنده بازگو کنم٬ دورانی که شاید برای هر نوجوانی زیباترین روزهای زندگی باشد. دورانی پر از شوق تحصیل و عشق که یکباره همه را نقش بر آب و تحقق آن را فقط در خیال و خواب امکان‌پذیر می‌کند. این کتاب قطره‌ای از اشک‌های پنهان من است».
الهام آن زمان ۱۷ سال داشت و از جلسه‌ی امتحان به خانه باز‌می‌گشت. در تاکسی نشسته بود که صدای همهمه‌ای توجه‌اش را جلب کرد: «پرسیدیم چه خبر است و راننده جواب داد که دیشب هفت جاسوس بهایی را اعدام کردند. از ماشین پیاده شدم. صدای شیون و زاری به آسمان می‌رسید. نه آمبولانس به ما دادند و نه ملحفه‌ای برای پوشاندن اجساد. پاسداران دوربین‌ها را زیر پا خرد می‌کردند. صدای فریاد به گوش می‌رسید که "بی‌انصاف‌ها چرا این‌ها را قصابی کرده‌اید؟"».
کشته‌شدگان میان همهمه‌ی «شیون و زاری» و روی دست مردمی که در اطراف اجساد جمع شده بودند٬ تشییع می‌شدند. در بخشی دیگر از کتاب آمده است: «انگار صدای الله اکبر مردم عادی و بهاییانی که جمع شده بودند٬ جلوی پاسداران را گرفته بود. مجاهدین هم عکس و فیلم می‌گرفتند. پاسداران نتوانستند جلوی مردم را بگیرند. مردم در دو دسته در گورستان اجساد را به نوبت می‌دیدند و فریاد می‌زدند. بر خلاف تصورمان مردم تا پایان مراسم خاکسپاری با ما ماندند. اما قبرستان درست یک هفته‌ی بعد با خاک یکسان شد. دیگر کجا می‌توانیم به یادشان بر سر مزارشان دعا کنیم؟»
برای اطمینان حاصل‌ کردن از شکنجه شدن کشته‌شدگان نیازی به پزشک قانونی و بررسی اجساد نبود: «کمر پدرم و نیمی از بدنش سوخته و جای دشنه و کارد در جای‌جای آن نمایان بود. سینه‌ی اقای خزینی خرد و شکسته شده بود. بدن دکتر وفایی پاره‌پاره بود و عمویم ـ سهیل حبیبی ـ دو کتف٬ آرنج و انگشتانش شکسته شده بود. جای دشنه بر بدن و پیشانی دکتر نعیمی به چشم می‌خورد. داخل شکم حسین خاندل خالی و سوراخ بود و جای ۹ تیر در قلب‌اش خودنمایی می‌کرد».
الهام در حالی‌ که شاهد پیدا شدن پیکر پدرش و دیگر کشته‌شدگان بود که فردای آن روز وقتی به سالن امتحان مدرسه وارد شد٬ محل نشستن خود را جدا از دیگر دانش‌آموزان دید: «صندلی مرا از ۴۰۰ نفر دیگر جدا و در گوشه‌ای تک گذاشته‌ بودند و یک نفر هم تا پایان امتحان بالای سرم ایستاده بود. نمی‌دانم چطور قبول شدم اما خب٬ وقتی که می‌خواستم در کنکور شرکت کنم گفتند که فرقه‌ی ضاله‌ای و نمی‌توانی کنکور بدهی».
بر اساس گفته‌های دختر سهراب حبیبی٬ این هفت نفر ۱۱ ماه در بازداشت بودند. اولین اجازه‌ی ملاقات با این زندانیان چهار ماه پس از بازداشت‌شان صادر شد. ملاقاتی که بدون دیدار خاتمه یافته بود: «اولین ملاقات را فراموش نمی‌کنم. از ساعت‌ها قبل دعا می‌خواندیم تا با روحیه‌ای قوی به دیدارشان برویم. ساعت‌ها پشت در زندان انتظار کشیدیم تا اجازه‌ی ورود دادند. سالنی تاریک که دور تا دور آن سیم خاردار کشیده شده بود. عزیزان ما را یکی یکی می‌آوردند. آن‌ها را از دور می‌دیدیم. همه گریه می‌کردند و زندانیان خندان و مسرور دست تکان می‌دادند. به صحبت نرسید. چند دقیقه به این شکل گذشت و گفتند ملاقات تمام شد. تازه داشتم چهره‌ی پدرم را پیدا می‌کردم و حرف‌هایی را که قرار بود بگویم مرور می‌کردم که همه چیز به پایان رسید. مثل یک خواب که با شوک بیدار شده بودیم».
تنها سه ماه پیش از اعدام اما در شب عید سال ۶۰ هر هفت نفر به دادگاه احضار و حکم آزادی‌شان اعلام می‌شود٬ اما پیش از خروج از دادگاه یک تلفن از سوی آیت‌الله مدنی٬ آزادی را به اعدام تغییر می‌دهد: «هنوز نمی‌دانیم چرا این حکم تغییر کرد. خانواده‌ی پدری خبر داده بود که آماده ورودشان باشیم. سال تحویل ساعت ۹ شب بود. تلفن به صدا درآمد. چند دقیقه تلفنی سال نو را تبریک گفتند و ما فهمیدیم که از آزادی خبری نیست. فقط می‌دانیم که آیت‌الله منتظری از تایید حکم آن‌ها سر باز زد». صدور حکم اعدام هفت بهایی توسط آیت‌الله مدنی پایانی بر سرنوشت‌شان بود؛ سه ماه بعد٬ خونین و زخم‌خورده در پیاده‌رو.
روایت روزهای احضار٬ بازداشت٬ برخورد زندان‌بانان و رییس زندان٬ گزارش دادگاه تا لحظه‌ی خداحافظی متهمان و رفتن‌شان به سوی بخش اجرای احکام٬ در میان دست‌نوشته‌ها و وصیت‌نامه‌هایشان وجود دارد. دست‌نوشته‌هایی که روزهای اول از امید و برخورد محترمانه مسوولان حکایت دارد اما هرچه می‌گذرد٬ در تاریکی فرو می‌رود. این برگه‌ها به همراه وصیت‌نامه‌های این افراد زیر مقوای ساک‌ زندان‌شان قرار داشت. همان ساکی که خانواده‌ی اعدام‌شده از سال‌های حبس عزیزش به یادگار می‌برد.
در میان دست‌نوشته‌های سهراب حبیبی خاطراتی از دوران بازداشت و خانواده‌های زندانیان وجود دارد: «آقای اعلمی حاکم شرع به اتفاق چند نفر دیگر روی چمن‌ها در محوطه نشسته بودند و پرونده‌های دیگران را بررسی می‌کردند و حکم نهایی می‌دادند. خانم تیمسار شجاعی آمده بود و می‌گفت که شوهر من را چرا تکلیفش را معین نمی‌کنید؟ ۱۴ یا ۱۵ ماه است به طور موقت بازداشت نموده‌اید. زندگی ما را فلج کرده‌اید. خب زود تیربارانش کنید که هم او و هم ما خیال‌مان راحت شود و کمتر زجر و ناراحت باشیم».
حبیبی در صفحه‌ای دیگر زندان را چنین به تصویر می‌کشد: «بند دو که ما در اطاق شماره ۹ آن زندانی بودیم٬ راهرویی دارد به طول ۳۲ متر در ۳ متر که در اطراف آن ۱۱ اطاق بنا شده. در ته راهرو سه توالت در نهایت کثیفی و آلودگی با سه دست‌شویی زوار در رفته که در اثر عدم توجه همیشه گرفته یا خراب می‌شد وجود دارد. این راهرو منتهی به یک سالن می‌شود که به نام کارگاه مرسوم است. البته آلمان‌ها زمان رضا شاه این زندان را ساخته‌اند و این سالن را برای جلسات سخنرانی٬ نمایش و سایر احتیاجات تربیتی زندانیان ساخته‌اند ولی امروز حدود ۲۰۰ نفر از معتادان را در آن سالن جا داده‌اند و متاسفانه مسوولان زندان اصلا به فکر نظافت و آسایش نه معتادان و نه سایرین نیستند. شپش و کثافت از سر و کله‌ی این مرده‌های متحرک در حال مسابقه و ویراژ رفتن هستند به طوری‌که ما مجبور بودیم روزی دو یا سه مرتبه از پودر وایتکس برای از بین رفتن شپش استفاده کنیم. دست‌شویی را از ترس موش‌های خطرناک که در حال انتظار بودند که جیره خود را دریافت کنند و استشمام گازهای مختلف سریع ترک می‌کردیم».
طبق گفته‌ی خانواده‌ی حسین مطلق «محفل محلی» در مدت یازده ماهی که هفت بهایی اهل همدان در زندان بودند نامه‌هایی در راستای «رفع ممنوع الملاقاتی با خانواده‌ها» و رفع اتهامات به آیت‌الله ابوالحسن اعلمی٬ حاکم شرع و رییس دادگاه و نمایندگان او٬ که برای بازدید به زندان می‌رفتند٬ تحویل داده می‌شد و گاهی نیز مسوولان حضوری مورد مشورت و خطاب قرار می‌گرفتند. از جمله افرادی که طرف صحبت قرار گرفتند آیت‌الله حمیدی و آقامحمدی٬ نمایندگان همدان در مجلس شورای اسلامی٬ مکرم دادیار دادگاه٬ حسین ملکی نماینده و عضو دفتر ابوالحسن بنی‌صدر و  بابازاده دادستان انقلاب بودند.
«در دست‌نوشته‌ها آمده که وقتی دو نفر از اعضای محفل در رابطه با مشکلات "احبای اطراف" به آیت‌الله مدنی نیز مراجعه کرده بودند ایشان در وهله‌ی اول از پذیرفتن آن‌ها امتناع کرده بودند و بعد از پذیرفتن هم به آن‌ها گفته بود "شماها ۱۳۶ سال است که خار چشم ما هستند. آیا فراموش کرده‌اید که در قلعه‌ی شیخ طبرسی چه کردید؟" ولی ملاقات‌ها با عالمی که تحت نظر مدنی امور دادگاه انقلاب و کمیته‌ها و غیره را برعهده داشت انجام می‌شد هر بار قول مساعد می‌داد و اگرچه به هیچ‌کدام عمل نمی‌کرد.»
روز ۲۱ تیر ماه سال ۵۹ کیفرخواست ۹ صفحه‌ای متهمان از طرف دادسرای انقلاب در دفتر زندان به آن‌ها تحویل داده می‌شود. کیفرخواستی که توسط متهمان تکذیب می‌شود. آن‌ها معتقد بودند که «کیفرخواست جز دروغ و اتهام چیز دیگری نداشت. البته غیر از این هم انتظار نداشتیم و می‌دانستیم که ما را محکوم خواهند کرد چون اگر محکوم نشویم صحیح نیست». زمانی که کیفرخواست قرائت شد «یکی از ماموران گفت ایده شما را می‌خواهند محاکمه کنند نه خودتان را چون در کیفر خواست در هیچ مورد شما متهم نبودید و فقط دین شما متهم است و چیز مهمی نیست».
در آخرین صفحه از دست‌نوشته‌های سهراب حبیبی که در اختیار ایران وایر قرار گرفته٬ آمده است: «از رییس زندان خواستیم که اجازه دهد در مورد کیفرخواست با وکیل یا خانواده خود مشورت کنیم. جواب ندادند و سخت ما را کنترل می‌کردند که مبادا با کسی در تماس باشیم ولی غافل از این‌که ما هم هیچ موقع حاضر نبودیم خلاف مقررات رفتار کنیم. در هر حال این اوضاع با ظلم به ما می‌گذرد و امیدواریم که خداوند همه را مورد تفضل خود قرار دهد».
الهام در گفت‌وگو با ایران وایر با اشاره به این‌که هیچ فیلمی از این هفت نفر باقی نمانده٬ گفت:‌ «شنیده‌ایم که یک حلقه فیلم مربوط به آن‌ها وجود دارد و زمانی‌که محمدعلی رجایی٬ دومین رییس‌جمهوری ایران به سازمان ملل رفته و از خودش دفاع می‌کرد٬ بعد از نشان دادن پای خود به عنوان سند شکنجه می‌گوید کسی به نام بهایی در ایران اعدام نمی‌شود٬ اما یکی از نماینده‌های جامعه‌ی بهایی این فیلم را همان‌موقع پخش می‌کند».
به گفته‌ی الهام «به من گفتند که قرار نبود اعدام این هفت نفر جایی منتشر شود. همه سعی در مخفی نگه داشتن آن داشتند». اما چرا باید این اتفاق مهجور می‌ماند؟ چرا این هفت نفر؟ اتهامات آن‌ها در دادگاه و دفاعیات آن‌ها چه بود؟

اعدام بهاییان همدان، حلقه‌ رقص در تشییع کشته‌شدگان + عکس

اعدام بهاییان همدان، حلقه‌ رقص در تشییع کشته‌شدگان + عکس

 آبان ماه سال ۹۱ پلیس اماکن ۳۲ مغازه‌ بهاییان را در شهر همدان پلمپ کرد. تخلفات آیین‌نامه‌ای دلیلی بود در مقابل سوال‌های صاحبان مغازه. مالیات‌ها و عوارض شهرداری پرداخت شد٬ اما پلمپ مغازه‌ها شکسته نشد. سه ماه گذشت تا از تعداد مغازه‌های تعطیل کاسته شود. هنوز ۲۰ مغازه پلمپ است و صاحبان‌ آن‌ها به دست‌فروشی روی آورده‌اند. بنا به گفته‌ مغازه‌داران پیگیری‌های زیادی صورت گرفت. نامه‌های بسیاری نوشته و به بسیاری از نهادها٬ از کاخ دادگستری تا دفتر آیت‌الله خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی ارسال شد. پاسخ حسن روحانی٬ رییس دولت یازدهم٬ اما به این نامه‌ها چنین بود: «کاری از دست ما برنمی‌آید.» پیام خاندل، فرزند حسین خاندل، یکی از هفت بهایی کشته شده در سال 60، یکی از این مغازه داران است. او که این روزها برای گذران امور، دستفروشی می کند، وقتی مادرش او را ۵ ماهه باردار بود٬ پدرش توسط ماموران بازداشت شد. حسین خاندل جوان‌ترین عضو محفل همدان بود. پیام کودکی‌اش را به یاد ندارد. آخرین خاطره‌اش به ۱۲ سالگی برمی‌گردد. داستان زندگی و مرگ پدر را از پازل‌های پراکنده‌ی ذهن‌اش که خانم نعیمی ـ همسر فیروز نعیمی٬ یکی دیگر از کشته‌شدگان ـ و اطرافیان هر از گاهی تعریف می‌کردند٬ فهمیده بود. تا کلاس پنجم دبستان در مدرسه می‌گفته پدرم شهید شده و برای همین در گروه سرود خانواده‌ی شهدا‌ شرکت کرده بود٬ اما مسوولان مدرسه بعد از اطلاع از وضعیت پیام٬ او را از گروه سرود خارج کرده بودند. او تا قبل از دبیرستان اجازه نداشت که «شرح شهادت پدرش» را بخواند، اما با عبور از ۱۶ سالگی دست‌نوشته‌های مادرش را در گنجه‌ای پیدا کرده و به جزییات واقعه پی می‌برد، هر چند پس از آن با کسی در این باره سخن نگفت. رضا٬ یکی از اعضای خانواده‌ی حسین خاندل٬ در گفت‌وگو با ایران وایر از زندگی او و آن‌چه پس از کشته‌شدن‌اش بر خانواده‌ گذشت٬ گفت: «حسین همواره به دلیل بهایی بودن مورد آزار همسایه‌ها قرار می‌گرفت. زمانی که با خانواده‌اش به روستای سنگستان همدان رفت و مشخص شد که بهایی‌ست٬ در معابر مورد بی‌اعتنایی اهل محل قرار می‌گرفت. بعضی مواقع وقتی همه خواب بودند٬ اهالی محل درب ورودی منزل‌اش را با فضولات آلوده می‌کردند و راه برگشت‌‌اش به خانه را با میخ و شیشه و تنه درخت سد می‌کردند. یک‌بار هم حصیر خانه‌شان را آتش زدند.»

دکتر ناصر کاتوزیان٬ پدر علوم حقوق ایران درگذشت

دکتر ناصر کاتوزیان٬ پدر علوم حقوق ایران درگذشت

download
دکتر ناصر کاتوزیان٬ پدر علم حقوق ایران درگذشت. وی از شخصیتهای برجسته دانشگاهی مستقل و مورد احترام نیروهای ملی- مذهبی بود و شهید هدی صابر در تظلم خواهی معروف خود وی را به عنوان ارشد جامعه مستقل حقوقی ایران در کنار مهندس سحابی٬ خطاب قرار داده بود.
به گزارش ایلنا دکتر کاتوزیان ساعتی پیش در یکی از بیمارستان‌های تهران درگذشت. دکتر ناصر کاتوزیان از اساتید به نام حقوق و پدر علم حقوق ایران محسوب می‌شود که کتب و مقالات متعددی در حوزه حقوق مدنی تالیف کرده است.
امیرناصر کاتوزیان (متولد: ۱۳۱۰ یا ۱۳۰۶ شمسی در تهران) حقوقدانان برجستهٔ ایرانی و نویسندهٔ کتب دانشگاهی در رشتهٔ حقوق مدنی است. وی از اساتید حقوق دانشگاه تهران بوده است. ایشان در حال حاضر بازنشسته هستند.
ناصر کاتوزیان حدود ۴۵ جلد کتاب تألیف کرده‌ که اکثر آن‌ها کتب آموزشی دانشگاهی هستند. او یکی از نویسندگان اصلی پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی بود. وی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ شرکت کرده و در فهرست کاندیداهای مورد حمایت جبهه ملی ایران، نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق قرار داشت که موفق به راهیابی به مجلس نشد.
ازجمله آثار اوست: از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود/ شیوه تجربی تحقیق در حقوق/ قانون مدنی در نظم حقوق کنونی/ توجیه و نقد رویه قضایی/ گامی بسوی عدالت/ مقدمه علم حقوق/ فلسفه حقوق/ درس‌هایی از عقود معین/ نظریه عمومی تعهدات/ کلیات حقوق/ قواعد عمومی قراردادها/ اثبات و دلیل اثبات/ ارث/ حقوق مدنی خانواده/ گویاتر از گفتارها/ عقود معین/ الزامات قراردادی/ قواعد عمومی مسئولیت مدنی/ اموال و مالکیت/ وقایع حقوقی/ مسئولیت عیب ناشی از تولید کالا/ اعتبار امر قضاوت شده/ الزام‌های خارج از قرارداد – مسئولیت مدنی.

ضربه قمه ماموران شهرداری تهران بر کتف مالک 67 ساله یک پارکینگ؛ سخنگوی شهرداری مدعی خودزنی مجروح شد

ضربه قمه ماموران شهرداری تهران بر کتف مالک 67 ساله یک پارکینگ؛ سخنگوی شهرداری مدعی خودزنی مجروح شد


31550فعالان در تبعید: حدود دو هفته پس از قتل علی چراغی توسط ماموران شهرداری، اینبار ماموران منتسب به شهرداری تهران با یورش به یک پارکینگ در منطقه 9 تهران، مالک 67 ساله پارکینگ را با ضربه شی برنده “قمه” مجروح کردند.
بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید”، ساعت 11 صبح روز سه شنبه یازده شهریور، ماموران شهرداری به قصد تخریب فعالیت‌های ساختمانی در میدان استاد معین و مقابل شهرداری منطقه 9، واردمحوطه پارکینگ شدند و پس از مقاومت مالکان این پارکینگ، با مالک و کارکنان پارکینگ درگیر می شوند.
خبرگزاری ایلنا در این خصوص گزارش داد که در جریان این درگیری یکی از مالکان پارکینگ به نام «علی‌اکبر تیموری» 67 ساله که به وسبله شیء برنده‌ای “قمه”، مضروب و به بیمارستان رسول اکرم منتقل شد.
ناصر تیموری، فرزند فرد مصدوم در بیمارستان به خبرنگار ایلنا گفت: در سال‌های گذشته با نظر شهرداری، مقابل یکی از درهای پارکینگ دیوار کشیده بودیم. حدود دو هفته پیش، این دیوار را تخریب کردیم و در یاد شده را رنگ زدیم. 4 مامور شهرداری با لباس شخصی، بیسیم و ماشین 206 صبح امروز به پارکینگ مراجعه کردند و گفتند می‌خواهیم وارد پارکینگ شویم و «درب رنگ شده را گل بگیریم» اما ما ممانعت کردیم و گفتیم شما حق چنین کاری ندارید.
او ادامه داد حدود 3 یا 4 ساعت بعد، حوالی ساعت 11 صبح، ماموران با نیسان‌های متعلق به مرکز سامانه مدیریت شهری 137 و تویوتاهای شهرداری بازگشتند و می‌خواستند با یک جرثقیل مقابل درب تازه رنگ شده بلوک بگذارند. اما ما ممانعت کردیم و در پی این ممانعت، با ضربه یکی از ماموران شهرداری به سینه اکبر تیموری، درگیری میان ما و آنان بالا گرفت که ناگهان یکی از ماموران با مشت مسلح به [...] به سر اکبر تیموری ضربه زد. ما با کلانتری 119 مهرآباد تماس گرفتیم و در همین حین همه وارد میدان استاد معین شدیم. ماموران کلانتری تازه آمده بودند که در پی بالا رفتن درگیری لفظی، دو مامور شهرداری تهران وارد ساختمان شهرداری منطقه 9 شدند و یک قمه و چنگک را با خود بیرون آوردند و یکی از آن‌ها با قمه به کمر اکبر تیموری ضربه زد.31550
ما با چوب آن دو را دنبال کردیم. مامور کلانتری هم با ما بود. آن دو وارد پارکینگ شهرداری شدند، سلاح‌ها را انداخته و از یکی از در‌ها متواری شدند. مامور کلانتری سلاح‌ها را برداشت و با خودش آورد. وقتی گفتیم چرا دنبال ماموران شهرداری نمی‌رود تا آنان را بازداشت کند گفت اینان مامور شهرداری هستند و من چکار می‌توانم بکنم.
گفتنی است در واکنش به این گزارش، روابط عمومی منطقه 9 شهرداری تهران، مدعی حمله «اراذل و اوباش به عوامل شهرداری منطقه 9  و مجروحیت 8 نفر از پرسنل شهرداری تهران» شده است.
فرزاد آبادی، مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه 9، گفته است: عوامل اجرایی شهرداری ناحیه یک منطقه 9 از ایجاد یک در غیر قانونی در پارکینگ عمومی خیابان بهمن‌پور حوالی استاد معین مطلع شدند و برای رسیدگی به این موضوع و جانمایی نیوجرسی به محل رفتند.
وی افزود: هنگامی که عومل شهرداری به جلوی پارکینگ رسیدند با حدود ۵۰ نفر اراذل و اوباش که از نزدیکان مالک پارکینگ بودند روبرو شدند که با چوب، آهن و قمه ایستاده بودند.
عوامل شهرداری هم با دیدن این صحنه به ساختمان شهرداری منطقه آمدند که اراذل با حمله به آنجا 8 نفر از عوامل اجرایی شهرداری را با چوب و آهن و قمه مجروح کردند.
آبادی ادامه داد: در همین هنگام یکی از اراذل اقدام به خودزنی کرد که توسط آمبولانس به بیمارستان منتقل شد.
وی ادامه داد: شهرداری منطقه ۹ پیگیری‌های قضایی برای این ماجرا را در دستور کار قرار داده است.

ایران سه بر دو مقابل آمریکا به پیروزی رسید

  1. ایران سه بر دو مقابل آمریکا به پیروزی رسید

    تیم ملی والیبال ایران در ست پنجم با نتیجه 17 بر 15 مقابل آمریکا به پیروزی رسید و در مجموع سه بر دو این تیم را شکست داد.
    بازیکنان ایران ابتدا ست‌های اول و دوم را با نتایج 25 بر 23 و 25 بر 19 به پیروزی رسیدند ولی آمریکا با سرویس‌های خوب اندرسون و آبشارهای موثر ساندرو دو ست بعدی را با نتایج 25 بر 19 و 25 بر 18 بردند تا هر تیم در ست شماری 2-2 مساوی شوند.
    بازی بعدی ایران در رقابت‌های قهرمانی جهان در لهستان روز پنج‌شنبه مقابل فرانسه خواهد بود.
  2. در ست چهارم آمریکا به پیروزی رسید

    تیم ملی والیبال آمریکا که ست سوم را هم با پیروزی به پایان برده بود، ست چهارم را با نتیجه 25 بر 18 به پایان برد.
    هر دو تیم دو ست را با پیروزی به پایان برده اند و سرنوشت برنده این مسابقه را ست پنجم مشخص خواهد کرد، هر تیمی که زودتر به امتیاز 15 برسد، برنده مسابقه خواهد بود.
  3. پیروزی آمریکا در ست سوم مقابل ایران

    تیم ملی والیبال آمریکا با نتیجه 25 بر 19 مقابل ایران پیروز شد، نتیجه بازی تا اینجا دو بر یک به نفع ایران.
    اندرسون در ست سوم، امتیازهای زیادی را از طریق سرویس به دست آورد و دریافت‌های بسیار خوبی هم داشت.
  4. برد ایران در ست دوم مقابل آمریکا

    تیم ملی والیبال ایران در ست دوم هم با نتیجه 25 بر 19 مقابل آمریکا به پیروزی رسید.
    فرهاد قائمی با سرویس‌های موثر خود هم در ست اول و هم در ست دوم نقش عمده‌ای در پیروزی ایران داشت.
  5. پیروزی ایران در ست اول مقابل آمریکا

    تیم ملی والیبال ایران در ست اول بازی مقابل آمریکا با نتیجه 25 بر 23 به پیروزی رسید.
  6. والیبال قهرمانی جهان؛ ایران - آمریکا
    تیم ملی والیبال ایران امروز در دومین بازی خود در رقابت‌های قهرمانی جهان در لهستان، مقابل آمریکا خواهد گرفت.
    بازیکنان اسلوبودان کواچ در مسابقه اول، سه بر یک مقابل ایتالیا به پیروزی رسیدند، این مسابقه برای هر دو تیم بسیار مهم است چرا که در صورت صعود به مرحله دوم این رقابت‌ها و قرار گرفتن در یک گروه مسابقه دیگری را مقابل یکدیگر برگزار نمی‌کنند.
    تیم ملی ایران در این بازی شهرام محمودی را به دلیل مصدومیت از ناحیه مچ پا در اختیار نخواهد داشت، به گفته پزشک تیم باید چند روزی استراحت کند که به این ترتیب بازی فرانسه و آمریکا را از دست خواهد داد.
    آمریکا هم در بازی قبلی خود سه بر دو مقابل بلژیک به پیروزی رسید، دو تیم پیش از آغاز مسابقات قهرمانی جهان 4 بازی دوستانه مقابل یکدیگر برگزار کردند که آمریکا سه بار و ایران یک بازی را بردند.

تیم ملی والیبال ایران با پیروزی مقتدرانه برابر آمریکا به دومین برد خود در مسابقات قهرمانی جهان دست یافت.

1409668153536_hhggttt.jpg

تیم ملی والیبال ایران با پیروزی مقتدرانه برابر آمریکا به دومین برد خود در مسابقات قهرمانی جهان دست یافت.
، ملی پوشان ایران بعد از یک شروع طوفانی در آغاز مسابقات قهرمانی جهان و پیروزی مقابل ایتالیا، در گام دوم از ساعت 15:30 امروز(سه شنبه) برابر آمریکا به میدان رفتند و توانستند قهرمان لیگ جهانی 2014 را به زانو درآورند.
تیم ملی والیبال ایران با نتیجه 3 بر 2 و امتیازهای 25-23، 25-19 ، 19-25 ، 18-25 و17 بر15 برابر آمریکا به پیروزی رسید.
والیبال آمریکا یکی از قدرت های این رشته ورزشی در جهان است که چهار مدال المپیک را نیز در پرونده خود دارد. ملی پوشان والیبال ایالات متحده آمریکا در بازی های المپیک سال های 1984 (لس آنجلس)، 1988 (سئول) و 2008 (پکن) موفق به کسب مدال طلای مسابقات والیبال المپیک شده‌اند.
تیم ملی والیبال آمریکا همچنین مدال برنز المپیک 1992 بارسلونا را نیز در گنجینه افتخارات خود دارد.
این تیم پنج مدال لیگ جهانی والیبال را نیز به دست آورده است که دو مدال آن در سال های 2008 (ریودوژانیرو) و 2014 (فلورانس) خوش‌رنگ‌ترین بوده است. یک مدال نقره در سال 2012 صوفیه و دو نشان برنز لیگ جهانی در سال های 1992 و 2007 از دیگر افتخارات این کشور در این رشته ورزشی است.
ست نخست: 25-23 ایران
تیم ملی والیبال ایران با ترکیب سید محمد موسوی، امیر غفور، سعید معروف، عادل غلامی، فرهاد قائمی و مجتبی میرزاجانپور و فرهاد ظریف و با پیراهن قرمز کار را آغاز کرد.
در مقابل آمریکایی های سپید پوش با ترکیب مکسول هالت، تیلور ساندر، دیوید لی، میکا، گرت و اریک شوجی بازی را آغاز کردند.
شروع عالی از تیم ایران و بازی تماشایی عادل غلامی امتیازهای آغاز مسابقه را به سود ایران تمام کرد. بازی سازی سعید معروف و تاکید او روی کار سرعتی در تیم ایران در آغاز مسابقه موثر بود. در ادامه اما بازی خوب و منطقی تیم آمریکا با تاکید برکارهای ترکیبی کار را به تساوی کشاند. آندرسون مهاجم اول تیم آمریکا بود که با آبشارهای ویرانگر خود به سرعت امتیاز می گرفت.

در مقابل، محمد موسوی و امیر غفور هم در تیم ایران خوب امتیاز می گرفتند. غفور که در غیاب محمودی تنها قطر پاسور تیم به شمار می رفت در این مسابقه با پروازهای خیره کننده خود بارها خط دفاع سه نفره حریف را ناکام می گذاشت. بازی تا امتیاز 14 برابر برای دو تیم پیش می رفت. یک رالی زیبا بین دو تیم با رای مشکوک داور به سود آمریکا تمام شد. کواچ تقاضای ویدئو چک کرد. همین وقفه کافی بود تا سرعت آماج حملات تیم آمریکا کم شود. مکسول همچنان با اسپک های سرعتی خود از ایران امتیاز می گرفت. نبرد رو در روی او با غلامی و موسوی تماشایی بود.
مجتبی میرزاجانپور در این مسابقه با بهره گیری از پایپ و پاس های ترکیبی رو به عقب، زمین آمریکا را می شکافت. بازیکنان ایران در لحضات حساس ست اول خیلی خوب سرویس می زدند. بازی همچنان برابر پیش می رفت. 23 بر23 همه چیز مساوی بود. بازی تماشایی محمد موسوی و اسپک های خیره کننده او دو امتیاز پایانی را هم به سود ایران تمام کرد. 14 اسپک 4 دفاع و 6 امتیاز از اشتباه آمریکا کافی بود تا ایران ست نخست مسابقه را 25 بر 23 به سود خود تمام کند.
ست دوم: 25- 19 ایران
سعید معروف در آغاز ست دوم هم مثل ست نخست یک امتیاز سرویس مستقیم گرفت. نبض بازی در دست بازیکنان ایران بود. سعید معروف به خوبی و دور از دست دفاع روی تور حریف مهاجمان ایران را صاحب توپ می کرد. توپ گیری های بی نقص از فرهاد ظریف اجازه نمی داد آبشارهای تیلور ساندر در زمین ایران بنشیند. مثل ست نخست بازی تا امتیاز 12 برای دو تیم پایاپای پیش می رفت.
کارهای ترکیبی و استفاده از تاکتیک پایپ همچنان برای میرزاجانپور و تیم ایران امتیاز می گرفت. بازی تماشایی امیر غفور و اسپک های کوبنده اش مهار نشدنی نشان می داد. عادل غلامی با حرکت بدون توپ خود دفاع روی تور حریف را وادار به اشتباه می کرد. ایران در امتیاز 16 چهار امتیاز از آمریکا پیش افتاد.
حریف کاملا ناامیدانه بازی دنبال می کرد. اسلوبودان کواچ همچنان با هیجان زیاد با بازیکنانش صحبت می کرد. آرمین تشکری به جای موسوی به میدان رفت تا سرویس بزند اما در هنگام زدن سرویس دچار پیچ خوردگی پا شد. دفاع روی تور عالی و سه نفره و پوشش دفاع کناری ایران کاملا بازی را به سود ایران پیش می برد. تیم ملی والیبال ایران در ست دوم به راحتی و با امتیاز 25 بر 19 پیروز شد. ایران تا اینجا یک امتیاز از آمریکا قدرتمند گرفت. داگ بیل رئیس فدراسیون والیبال آمریکا که از نزدیک این مسابقه را می دید، با حیرت به تابلو نتایج می نگریست.
ست سوم: 25- 19 آمریکا

عادل غلامی
آمریکایی های مغرور که نمی خواستند دست خالی از سالن خارج شوند، در آغاز ست سوم هر چه در توان داشتند، ارائه کردند. بار دیگر کار روی سرعت در دستور کار آمریکایی ها قرار گرفت. پایپ های این تیم همچنان جواب می داد. با این حال در آغاز ست سوم هم برتری نسبی با تیم ایران بود. نقش آفرینی تماشایی عادل غلامی در حمله و دفاع برای ایران امتیاز می گرفت. کلارک در این ست به میدان رفت تا دریافت های آمریکا تقویت شود. سرویس های خوب و هدف دار او سخت مهار می شد. آمریکا هر چه در توان داشت در ست سوم نشان داد تا به بازی برگردد.
آن ها بعد از امتیاز 12 چهار امتیاز پیاپی گرفتند و از ایران جلو افتادند. امیر غفور همچنان با بهره گیری از دست دفاع روی تور امتیاز می ساخت. بازی هماهنگ ساندر و کلارک جریان بازی را به سود آمریکایی ها تغییر داده بود. فاصله امتیازها همچنان بیشتر می شد. بازیکنان ایران که گویی حریف را دست کم گرفته بودند سرانجام در امتیاز 24 بر 17 به خود آمدند. دریافت های خوب قائمی در این لحظات به کمک تیم ایران آمد. مهدی مهدوی هم به میدان رفت تا در دفاع تیم ایران نمایش بهتری داشته باشد. ایران فاصله امتیازها را کاهش داد. کلارک به عنوان قطر پاسور در ست سوم بیشترین نقش را در موفقیت آمریکا داشت. ایران در اسپک 8، در دفاع 2 و هشت امتیاز از اشتباه آمریکایی ها گرفت. اما آمریکا 4 امتیاز از دفاع داشت و در حمله هم آمار به مراتب بهتری ارائه داد تا این ست 25-19 به نفع آمریکا تمام شود.
ست چهارم: 25-18 آمریکا
بازی هماهنگ در ست چهارم بار دیگر جریان مسابقه را به سود تیم ایران رقم زد. اگر چه کلارک و ساندر همچنان در آمریکا خوب کار می کردند اما دفاع عالی از تیم ایران براحتی به حریف امتیاز نمی داد. سرویس های بی نظیر ساندر به سختی مهار می شد. در مقابل اما امیر غفور استثنایی سرویس می زد. عادل غلامی سعی داشت تا ضعف دفاع کناری را پوشش دهد.
سعید معروف سعی می کرد با پاس های قدرتی و بلند حملات را از منطقه دو و چهار تقویت کند. با این حال دفاع بسته مکسول و ساندر سد محکمی برابر اسپک های غفور و قائمی بود. آمریکا سه امتیاز جلو افتاده بود. کواچ، موسوی و معروف را بیرون کشید. مهدوی و تشکری به میدان رفتند. وقتی آمریکایی ها جلو افتادند، قدری بازیکنان ایران دچار ناامیدی شدند. روحیه جنگندگی در این لحظات در تیم ایران دیده نمی شد. فاصله امتیازها به سود آمریکا بیشتر می شد. کواچ که نمی خواست بازی برده را ببازد، بار دیگر وقت استراحت گرفت. آمریکایی ها به کمک سرویس های هدف دار دریافت ایران را کاملا مختل کرده بودند. در نتیجه بازی سرعتی از تیم ایران دیده نمی شد. حملات ایران هیچ تنوعی نداشت و دفاع حریف خیلی خوب آن را مهار می کرد. تیم ایران ست چهارم مسابقه را 25 بر 18 باخت.
ست پنجم: 15- 17 ایران
ایران در آغاز ست پنجم بار دیگر به بازی برگشت و خیلی زود دو امتیاز جلو افتاد. موسوی تلاش می کرد تا به هر ترتیب ممکن اسپک های حریف را دفاع کند. توپ گیری های عالی از ظریف اجازه نمی داد توپ راحت در زمین ایران بخوابد. سرویس تماشایی قائمی و دفاع روی تور عالی از موسوی و غفور امتیاز هشت را برای ایران به ارمغان آورد. ایران اختلاف امتیازهای خود را به عدد 3 رساند. جان اسپرا سرمربی آمریکایی ها با بازیکنانش اتمام حجت کرد. ساندر اما همچنان موثرترین بازیکن آمریکا بود. او با زور اختلاف را به عدد یک کاهش داد. کواچ وقت استراحت گرفت. موسوی اما در این مسابقه هم با غیرت خود یک تیر خلاص را در زمین حریف نشاند. ایران با پیروزی در این مسابقه حساس تنها چهار امتیاز اختلاف داشت. آمریکا با اختلاف دو، سه امتیاز ایران را تعقیب می کرد. سرویس ها و آبشار تماشایی سیرارلی سرانجام اختلاف را به عدد یک کاهش داد. اما خود او سرویس خراب کرد تا ایران 13 بر 11 پیش باشد. مهدوی جای معروف به میدان رفت. ساندر باز هم اختلاف را کاهش داد. معروف به میدان برگشت.13 بر 13 دو تیم مساوی شدند. هیجان به اوج خود رسیده بود. سعید معروف جای خالی انداخت تا روحیه تیم آمریکا افت کند. تشکری سرویس خراب کرد. 14 بر 14 دو تیم مساوی بودند. هیچ یک از دو تیم سر تسلیم شدن نداشتند.
15 بر 15 کار مساوی پیش می رفت. پاس عالی معروف و اسپک عبادی پور ایران را جلو انداخت. امتیاز پایانی به سود ایران رقم خورد که آمریکا ویدیو چک خواست. سرانجام ایران با امتیاز 17 بر 15 در ست پنجم پیروز این مسابقه شد و آمریکا را 3 بر 2 شکست داد.
ایران در بازی سوم خود پنجشنبه ساعت 19 به مصاف فرانسه می رود.


شورش درزندانها واعتصابات و سرکوب رژيم