'ماموران مخفی امآی۶' در رسانههای بریتانیا
جرمی دانز
بیبیسی
در دسامبر سال ۱۹۶۸ میلادی روزنامه روسی ایزوستیا که تحت کنترل دولت بود، رشته یادداشتهایی را منتشر کرد که در آنها چندین روزنامهنگار برجسته بریتانیایی به جاسوسی متهم شدند. این روزنامه اسامی روزنامهنگارانی را که مدعی بود ماموران مخفی هستند، با کد رمز آنها منتشر کرد.
این رشته یادداشتها موجی از اعتراضات را در بریتانیا به دنبال داشت: روزنامه روسی مدعی شده بود که روزنامهنگاران و سردبیرانی از ساندی تایمز، آبزرور، دیلیتلگراف، دیلیمیل و بیبیسی به طور مستقیم با امآی۶ (سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا) کار میکنند.
مدارک مقامات شوروی سابق برای اثبات این ادعا چه بود؟ مجموعه مدارکی که مدعی بودند یادداشتهای غیررسمی امآی۶ است. به نظر میرسید که این یادداشتها، از مجموعه عکسهایی به دست آمده بودند که با یک دوربین جاسوسی ثبت شدهاند.
یکی از آنها شامل جدولی بود از اسامی روزنامهها، خبرنگار یا سردبیری که گفته شده بود امآی۶ به عنوان رابط در هر یک از روزنامهها دارد، کد رمز هر یک از آنها و کد رمز طرف حسابشان در امآی۶.
در آن زمان، روزنامهها و خبرنگارانی که به جاسوسی متهم شدند، این ادعا را رد کردند. رئیس بخش خارجی بیبیسی که بعدها به سرویس جهانی بیبیسی تغییر نام یافت، مجموعه یادداشتهای روزنامه روسی را "مثال بارزی از پروپاگاندا (تبلیغات گسترده و جهتدار) توسط پلیس مخفی" خواند.
درست است که در طول جنگ جهانی دوم، بیبیسی پیامهایی را به رمز برای ماموران مخفی بریتانیا در پشت مرزهای دشمن پخش میکرد و برخی روزنامهنگاران هم با هدف کمک به پروپاگاندا با امآی۶ همکاری میکردند، ولی آیا چنین فعالیتهایی واقعا در دوره بعد از جنگ هم ادامه داشت؟
جاسوسی یک مامور کشیک
نتیجه بررسیهای رادیو ۴ بیبیسی نشان داد که ظاهرا ساختار، نگارش و لحن مدارکی که روزنامه روسی چاپ کرده بود، درست است. ولی استنتاج این که آیا آنها واقعی و موثق هستند یا نه، کار راحتی نبود: امآی۶ هیچوقت درباره عملیات خود توضیح نمیدهد و مدارکش را هم از حالت محرمانه خارج نمیکند. تمام افرادی نیز که در این مدارک از آنها نام برده شده است، مردهاند.
اما بین مورخان و محققانی که تاریخ فعالیتهای جاسوسی را بررسی کردهاند، همینطور روزنامهنگاران باسابقهای که با آنها تماس گرفته شد، اتفاقنظری روشن وجود داشت: با وجود تمام انکارها، آنچه منتشر شد، موثق بود.
استفان دوریل، نویسنده کتاب "تاریخچهای از امآی۶" میگوید: "اینها مدارک موثقی از امآی۶ هستند."
او اضافه میکند که آنتونی کوندیش، یک افسر سابق امآی۶ قبل از مرگ به او گفت که این سازمان در طول جنگ سرد، از روزنامهنگاران استفاده کرده است.
شاید بتوان این موضوع را که روسها چطور به این مدارک دست یافتهاند، از تاریخ یکی از آنها حدس زد: سپتامبر ۱۹۵۹ میلادی.
آقای دوریل معتقد است که به احتمال زیاد، این یادداشتها توسط جورج بلیک، یک مامور مخفی کاگب (اداره اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی سابق) که با امآی۶ کار میکرد، در اختیار شوروی قرار گرفته است.
در آن زمان، بلیک اغلب اوقات به عنوان مامور کشیک شب در مقر امآی۶ در لندن انجام وظیفه میکرد. او وقتی برای بازرسی از داخل ساختمان میرفت، حین عبور از راهروهای اداره، با دوربین کوچکی که داشت، از هر مدرکی که میدید، عکاسی میکرد و آنها را به دست کاگب میرساند.
پروفسور کریستوفر اندرو، یک تاریخنگار رسمی امآی۵ (سازمان اطلاعات و امنیت داخلی بریتانیا) که کارشناس فناوری جاسوسی مربوط به دوره شوروی نیز هست، به تمام این احتمالات، مورد دیگری را هم اضافه میکند: این احتمال وجود دارد که بلیک از این مدارک عکاسی کرده و به دست کاگب رسانده باشد و بعد روسها از کیم فیلبی، از جاسوسان دوجانبه سرشناس تاریخ، درباره این که چطور از آنها استفاده کنند، مشاوره گرفتهاند.
فیلبی قبل از آن که در حدود سال ۱۹۶۳ میلادی به روسیه پناه ببرد، مورد ظن امآی۶ بود. او در آن زمان، به عنوان خبرنگار پارهوقت برای آبزرور و اکونومیست در بیروت کار میکرد.
فیلبی توسط دیوید استور، سردبیر وقت آبزرور استخدام شده بود. نام استور هم در فهرست روزنامهنگارانی بود که شوروی به عنوان همکاران امآی۶ معرفی کرد.
آقای استور همواره عضویت خود در امآی۶ را رد میکرد. اما شرایطی که در نهایت باعث شد او هم به عنوان جاسوس امآی۶ معرفی شود، این ایده را که فیلبی در این روند نقش داشته است، تقویت میکند.
'خیلی محتمل'
ادعاهای ایزوستیا باعث شد در ماههای پایانی سال ۱۹۶۸ میلادی موجی رسانهای در بریتانیا به راه بیافتد. اما تکذیبیههایی که منتشر شد، به اندازهای موثر بود که باعث شد اتهامات مطرح از سوی شوروی، تاثیر کمی روی نوع رویکرد افکار عمومی بریتانیا بر فعالیت رسانهها داشته باشد.
اما در عین حال، دستکم تعدادی از روزنامهنگاران و سردبیرانی که از سوی روسها نام برده شده بودند، ارتباطاتی با امآی۶ داشتند.
فیلیپ نایتلی، خبرنگار ساندیتایمز گفت که در آن زمان، تقریبا همه میدانستند که هنری برندون، یکی از همکارانش که نامش هم در فهرست ایزوستیا بود، برای امآی۶ کار میکند.
آقای نایتلی همچنین گفت که یکی از سردبیرانی که نامش در آن فهرست بود، قبلا به ماموران امآی۶ کمک کرده بود تا در پوشش خبرنگار فعالیت کنند.
سر آلیستار هورن، مورخ و زندگینامهنویس، میگوید که وقتی در دهه ۱۹۵۰ میلادی در آلمان برای دیلیتلگراف کار میکرد، سه مامور مخفی امآی۶ را به کار گرفته بود.
او میگوید: "نسل جدیدی که شکل گرفته است، این نظر را دارد که جنگ سرد، خیلی موضوعی جدی نبود."
در طول جنگ سرد، امآی۶ مجموعهای از روزنامهنگاران و سردبیران را در نشریات بریتانیا به کار گرفته بود
او اضافه میکند: "اما برای ماهایی که در آن دوره زندگی میکردیم، (جنگ سرد) واقعا یک جنگ بود. ما این احساس را داشتیم که در جنگ به سر میبریم."
جین ستن، تاریخنگار رسمی بیبیسی میگوید که درست بودن این ادعا که بیبیسی در طول دوره بعد از جنگ، پیامهایی از پیش تعیین شده، پخش میکرده است، "خیلی محتمل" است.
در مجموع میشود گفت که روسها بدترین استنتاج را از یادداشتهایی کردند که در اختیار داشتند، اما در واقع، بخشی از ادعایشان درست بود: در طول جنگ سرد، امآی۶ مجموعهای از روزنامهنگاران و سردبیران را در نشریات بریتانیا به کار گرفته بود.
استفان دوریل میگوید که با این مدارک، میتوان نگاهی اجمالی ولی کمنظیر به شیوه فعالیتهای امآی۶ داشت: "واقعا لازم است نگاهی به گذشته بیاندازیم و جزئیات برخی وقایع مهم دوره جنگ سرد را بررسی کنیم."
او میگوید: "نگاهی به روزنامهها بیاندازید، ببینید چه اتفاقی در حال رخ دادن بود و آنها سعی داشتن چه چیزی را در معرض دید قرار دهند و به مردم بریتانیا بگویند."