نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ خرداد ۱۷, یکشنبه

زاگرس در خاکسترِ «شلم»/ ۹۰ هکتار از بلوطستان ذغال شد

 زاگرس در خاکسترِ «شلم»/ ۹۰ هکتار از بلوطستان ذغال شد

آتش سوزی وسیع در جنگلهای زاگرس ایلام

ایلام- آتش سوزی ۲۴ ساعته «شلم» که خاموش می شود آنچه روی دست بام شهر ایلام باقی مانده بلوطستان سوخته ای است که مدیرکل منابع طبیعی می گوید ۹۰ هکتار از این عرصه جنگلی بر اثر آتش سوزی خاکستر شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، خیرالله آذر کردار ظهر شنبه در جمع خبرنگاران و رسانه های گروهی اظهار داشت: آتش سوزی منطقه شلم خوشبختانه با همکاری مردم و نیروهای امدادی به طور کامل مهار شده است.
وی بیان داشت: در این آتش سوزی به ۹۰ هکتار از عرصه های جنگلی این منطقه خسارت وارد شده است.
آذرکردار اظهار داشت: زیر سه درصد عرصه های جنگلی که در این منطقه دچار آتش سوزی شده است را درختان سبز تشکل می دهد و ۲۵ درصد از عرصه خسارت دیده مربوط به درختان خشک بوده است.
این مسئول با تاکید بر اینکه بخشی از عرصه هایی که دچار حریق شده، منطقه حفاظت شده بوده است افزود: علت اصلی طولانی شدن این حادثه در واقع صعب العبور بودن منطقه بوده است.
وی با بیان اینکه آتش سوزی «شلم» سهوی بوده و به هیچ عنوان عمدی در کار نبوده است در مورد دیگر آتش سوزی های رخ داده طی روزهای گذشته نیز افزود: موارد دیگر آتش سوزی در دیگر مناطق استان هم خاموش شده که البته ناچیز بوده است.
آذرکردار بیان داشت: در ایام تعطیلات ۳۰ درصد مردم استان ایلام به دامن طبیعت می روند که از مردم تقاضا داریم هنگام روشن کردن آتش و بعد از آن از خاموش شدن آتش اطمینان پیدا کنند.
وی با بیان اینکه کنترل و پیشگیری از آتش سوزی در استان نیازمند فرهنگ سازی است گفت: از همه مردم استان به خاطر همکاری برای خاموش و مهار آتش در منطقه شلم تشکر و قدردانی دارم.
بنابراین گزارش عصر روز پنج شنبه هفته گذشته به دنبال بی احتياطی عوامل انسانی حريق جنگل های چغاسبز ایلام را فرا گرفت كه دامنه این حادثه به كوه شلم كشيده شد، کوهی که در نزدیکی شهر ایلام قرار داشته و با ارتفاع بالای دو هزار متری به نوعی بام این شهر محسوب می شود.
وضعیت آتش سوزی شلم به گونه ای بود که عمده مردم به راحتی می توانستند گسترده و وسعت آتش سوزی را از داخل شهر مشاهده کنند به طوریکه با استمرار حریق آتش و دود بخش وسيعی از آسمان ايلام را در بر گرفت.
به رغم اینکه از لحظات ابتدايی گروه های امدادی، يگان حفاظت منابع طبيعی و محيط زيست، بسيج، شهرداری و آتش نشانی و نیروهای مردمی برای خاموش كردن آتش در محل حادثه حضور يافتند اما با توجه به قرارگیری محل آتش سوزی در ارتفاعات به دليل خشک بودن علف ها و وزش باد دامنه آتش بخشهایی از جنگل های زيبای شلم را طعمه خود كرد.




کوه شلم به عنوان یکی از عرصه های جنگلی منحصر به فرد ایلام از داشته های زاگرس زیبا محسوب می شود، رشته کوهی که ۱۱ استان کشور را در خود جای داده است به طوریکه جنگلهای بلوط از منتهی الیه شمال غربی ایران آغاز و سپس غرب و جنوب غرب ایران را طی می کنند.
این در حالیست که استان ایلام به عنوان عروس زاگرس میزبان یکی از غنی ترین رویشگاه های اصلی گونه منحصر به فرد بلوط در غرب کشور است که بخش عمده ای از مساحت این استان را در بر گرفته است.
مطابق اظهار نظر متولیان امر استان ایلام ۶۴۰ هزار هکتار جنگل دارد که۹۰ درصد آن را درختان بلوط تشکیل می دهد.
در سالهای اخیر جنگلهای محدوده زاگرس از جمله جنگلهای بلوط ایلام تهدیدات بسیاری را تجربه کرده و در این بین بخش عظیمی از وسعت این جنگلهای ارزشمند به دلیل وقوع آتش سوزی های متعدد از دست رفته اند.
وضعیت آتش سوزی ها در ایلام در حالیست که نزدیک به ۸۰ درصد توپوگرافی این استان را مناطق کوهستانی و سخت گذر به خود اختصاص داده است تا عمده جنگلهای بلوط در ارتفاعات قرار داشته باشد و همین امر کار اطفای حریق در مواقع حادثه را با مشکل مواجه می کند.

این در حالیست که در حادثه آتش سوزی کوه شلم بعد از گذشت ساعت های از وقوع آتش سوزی در ظهر روز جمعه بالگرد امدادی هلال احمر در ایلام مستقر شد تا برای هلی برد نیروها به محل حادثه کمک کار دستگاههای مرتبط باشد.

آتش سوزی جنگلهای زاگرس‎


آتش سوزی جنگلهای زاگرس‎


یکی از نمایندگان زن همراه هیات اروپایی بود که با حجابی خاص



یکی از نمایندگان زن همراه هیات اروپایی بود که با 

حجابی خاص 

11
22294781_790

آلبر کامو!سخنرانی دراستهکلم،مراسم گرفتن جايزه نوبل ادبيات،۱۹۵۷دسامبر


در سوگ تالابهای ایران . کریم قصیم

شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ ه‍.ش.

در سوگ تالابهای ایران . کریم قصیم


واژهٌ تالاب، كه معادل لغوي آن در زبان انگليسي Wetlandاست، در كنوانسيون بين‌المللي رامسر(1971) گزيده شد. با آن‌كه مفهوم آن شامل مرداب هم مي‌شود ولي به آن محدود نيست. در فرهنگ اصطلاحات جغرافيايي (نوشتهٌ عباس جعفري، 1360، تهران مؤسسهٌ گيتاشناسي)، مرداب به نواحي آب‌گرفته و كم‌عمقي مي‌گويند كه به‌وسيلهٌ زمين باريكي از دريا، به‌طور كامل يا ناقص، جدا شده باشد ولي تالاب از نقطه‌نظر اكولوژي و بوم‌شناسي، معناي وسيعتري دارد: مناطق مردابي، آبگير، با آب‌جاري يا مانده، شيرين يا لب‌شور و آبهاي دريا، به شرطي كه هنگام جزر، ارتفاع آب بيش از 6متر نباشد.
بر طبق مصوبهٌ مورخ 16مهر67 شوراي عالي كشاورزي و امور روستايي، تالاب چنين تعريف شده است:
 «هر منطقه‌يي كه از نيزار، آب، پرنده، ماهي، چمنزار و موجودات ذينفع از آنها موجود باشد، تالاب است كه اكوسيستمــ آن يك روند تكاملي داشته… و دخل و تصرف در هر بخش آن موجب اختلال يا عدم رشد و توالي زيستي مي‌گردد».

اكثر تالابها واجد ارزشها و فايده‌هاي بسيار متنوعي بوده اند. بسياري از آنها، به‌مثابه محل طبيعي انواع حيوانات آبزي، پرندگان، گياهان، و نيز به‌عنوان راههاي آبي ارتباطي و نقش عام اقتصادي از چنان اهميت ويژه‌يي برخوردارند كه بود و بقاي جمعيت كثيري از مردمان منطقه به ادامهٌ حيات اكوسيستم تالاب وابسته بوده است. تالابی که مرده ، مردم منطقه اطرافش نیز به فلاکت خشکی هوا و بی کاری و فقر و بیشتر کوچ و آوارگی دچار آمده اند .  از نقطه‌نظر علوم اكولوژي، گياه‌شناسي، جانورشناسي، زيست‌شناسي و حفظ تعادلهاي انرژيك و پاكيزگي محيط‌زيست، نقش مهم تالابها مورد تأييد و تاکید كليهٌ كارشناسان بوده، پیوسته به حفظ و رسیدگی و نگهداری آنها به موقع هشدار داده اند.

براي اولين‌بار در سال1351 يك كنفرانس جهاني دربارهٌ «تالابهاي مهم بين‌المللي به‌ويژه تالابهاي زيستگاه پرندگان آبزي» در ايران در شهر رامسر برگزار گرديد و «ميثاق رامسر»، شامل يك مقدمه و 12ماده، جهت مطالعه و بررسي و حفاظت از اين تالابها، به‌تصويب رسيد.
پیش از مرگ و میرهای دوران ولایت فقیهی ، تعداد تالابهاي با اهميت بين‌المللي در ايران   18تالاب و مساحت آنها يك‌ميليون و سيصدهزار هكتار بوده(شمار کل تالابهای فهرست شده در کنوانسیون 22 تالابست) . اسامي تالابهاي مهم ایران  كه تحت پوشش كنوانسيون رامسر قرار داشته اند و طبق مفاد کنوانسیون رامسر، دولت وقت متعهد به رسيدگي و حفظ و نگهداري آنها بوده و هست ، عبارتند از:
1ــ تالاب انزلي در گيلان ( روز افزون در معرض خسران و خرابی و آلودگی)
2ــ تالاب هامون صابري در سيستان (بخشهای عمده اش خشک و نابود، تتمه اش درمعرض مرگ)
3ــ مصب رود گز و رود حرا در بندرعباس در استان هرمزگان (لای گرفته و خسران یافته)
4ــ مصب رود شور، رود شيرين و رود ميناب بندرعباس/استان هرمزگان (لای گرفته )
5ــ شور گل، يادگار لو و دورگه سنگي در استان آذربايجان غربي
6ــ هامون پوزك در سيستان( خشک شده)
7ــ تالاب خوران در هرمزگان (اسیب دیده و محدود در اثر خشکسالی)
8ــ  تالاب اميركلا در گيلان ( آلوده و لای گرفته)
9ــ مصب رودخانهٌ سفيدرود در گيلان (شدیدا آلوده و لای گرفته)
10ــ تالاب شادگان در خوزستان (خشک و درآستانه نابودی کامل)
11ــ درياچهٌ گاوخوني در استان اصفهان(خشک شده)
12ــ درياچهٌ گپي در استان آذربايجان غربي( درخشکسالی شدید کاملاً خشک، اکنون به طور محدود احیاء ، اکنون درمعرض گرد و غبار شدید)
13 ــ درياچهٌ اروميه در آذربايجان شرقي/غربي(عمدتاً خشک و تتمه اش آخرین نفسها را می کشد)
14ــ آلاگل، الماگل و آجي گل در استان مازندران (آلوده و بسیار کم آب)
15ــ درياچهٌ قوريگل در آذربايجان شرقي (بسیار آلوده و کم آب شده)
16ــ درياچهٌ بختگان در فارس (خشک شده)
17ــ درياچهٌ پريشان در فارس (خشک شده)
18ــ ميانكاله در مازندران (تا حدود زیادی خشک وآلوده)
تالابهايي كه تحت پوشش كنوانسيون رامسر قرار گرفته‌اند، همگي داراي مشخصات تعريف‌شدهٌ زير هستند:
ــ اطراف آنها دشتهاي سيلابي قرار دارند و تعدادي رودخانه به آنها مي‌ريزند.
ــ از كناره‌هاي ساحلي با حفظ شرايط زيستگاهي برخوردارند.
ــ شامل جزايري هستند كه بيشترشان مرجاني بوده، شامل مردابهاي آبسنگي و حلقوي مي‌باشند.
به اين صورت، تالابها موانع طبيعي بي‌بديلي در برابر سيلابها و توفانها هستند و به عنوان تله و حوضهاي رسوبگير چون مخازني عمل مي‌كنند كه روند اكسيده شدن بسياري از سموم جاري در آبهاي وارده و مراحلي از تصفيهٌ طبيعي و پالايش آب در آنها انجام مي‌گيرد. علاوه بر اين، تالابها، به‌طور معمول، مانند سدهاي ذخيره‌يي، حجم عظيمي از آبهاي تند و مخرب را در خود جاي مي‌دهند و از اتلاف آب جلوگيري مي‌كنند.‌ساختار تالابها در اثر سيل‌گيري در دره‌ها و چاله‌ها در زمانهاي دراز شكل گرفته و توالي دوره‌هاي خشكي و آبگرفتگي، آنها را پديد آورده است. بررسيهاي كارشناسي نشان داده‌اند كه وقوع سيلاب در حوزه‌هاي تالابي نسبت به مناطق فاقد درياچه و تالاب ــ‌به‌علت ذخيره‌شدن آب در تالابها و هم به‌علت نرمي و نفوذپذيري زمين و دشتهاي اطراف آن‌ــ بيش از 50درصد كمتر است.
بيشتر تالابها در كنش و واكنش تودرتويي با سفره‌هاي زيرزميني آب قرار دارند و در اين رابطه لايه‌هاي گوناگون زمين را سيراب كرده، از حيث مواد مغذي غني مي‌سازند. آب تالابها معمولاً به‌سمت سفره‌هاي آب زيرزمين زه‌كشي مي‌شوند و به ذخاير آنها مي‌افزايند. با توجه به فوايد بسيار گسترده و متنوع تالابها، كه در زير به مهمترين آنها توجه مي‌دهيم، اكنون ديگر اين واقعيت يك دريافت تخصصي پيش‌پا افتاده است كه نبايد مناطق تالابي را خشك كرد و مثلاً به زمين كشاورزي يا مسكوني و… تبديل نمود، بلكه احياي مناطق تالابي و نگهداري از آنها از همه نظر به‌سود اقتصاد، محيط‌زيست و مردم آن منطقه است.
تالابها،‌همان‌طور‌كه اشاره كرديم، از قدرت پالايش اعجاب‌انگيزي برخوردارند. بر پايهٌ پژوهشهاي موجود، بعضي از گياهان آبزي تالابها مي‌توانند تركيبهاي آلي و معدني در آبهاي ورودي را، كه توسط انواع فاضلابهاي خانگي و پس‌آبهاي كشاورزي و صنعتي به آن راه يافته‌اند، جذب نموده و با جذب عناصر سمي و خطرناكي چون كادميوم، نيكل، جيوه،‌فنُل و نيز مواد سرطانزا، از آلودگيهاي شديد اين آبها بكاهند. با اين فعل و انفعال خود‌پالايي توسط اين گياهان،‌كه به صورتهاي فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي صورت مي‌يابد، تالاب مانند يك تصفيه‌خانهٌ عظيم و فوق‌العاده ارزان عمل مي‌نمايد و اين كاركرد تالاب، به‌خصوص در مناطقي كه صنايع آلاينده در حاشيهٌ رودها قرار دارند، نقش ويژه‌يي در سلامت محيط‌زيست و حيات انسان ايفا مي‌كند.
تعديل درجهٌ حرارت هواي منطقه و افزايش رطوبت نسبي، از اثرات مفيد اقليمي تالابها به‌شمار مي‌روند. ميزان تبخير و تعريق در نواحي تالابي بيشتر از 5برابر ميزان آن در آبهاي آزاد است.
تالابها زيستگاههاي طبيعي حيوانات و پرندگان آبزي هستند. پرندگان آبزي از تالابها به‌عنوان محلي براي توليد مثل، پر‌ريزان و استراحت فصلي و گذران زمستان استفاده مي‌كنند. همين‌طور دسته‌هاي پرجمعيت پرندگان مهاجر به تالابها روي مي‌آورند و بخشي از سال را در اين حوزه‌هاي متعادل به‌سر مي‌برند. در تالابهاي آب‌شيرين، ذخيرهٌ عظيمي از موادغذايي براي انواع حيوانات و پرندگان فراهم مي‌آيد و به اين جهت،‌محل مناسبي براي پرورش ماهي و ديگر آبزيان به‌شمار مي‌روند. وجود اجتماعات زيستي مختلف گياهي، آبزيان، پرندگان، خزندگان و دوزيستان، از امكانات حياتي گسترده و گوناگون در تالابها و ارزش والاي اكولوژيك آنها حكايت دارد.
 وجود سه عامل مهم ــ‌علفها، جُلبكها و فيتوپلانكتونها‌ــ تالابها را به‌عنوان يكي از غني‌ترين اكوسيستمهاي جهان معرفي مي‌كند.
 انواع علفهاي تالابي در پالايش آب سهم به‌سزايي دارند و هم با انباشته شدن سالانه در كف تالاب و تجزيه به اجزاي ساده‌تر، مواد معدني قابل ته‌نشيني را به‌وجود مي‌آورند. جُلبكهاي كف تالاب با پوشاندن بستر لجني و نيز با ايفاي نقش ويژه‌يي در فرآيند فتوسنتز و توليد اكسيژن آب، شرايط زيستي تالاب را براي آبزيان به كيفيت مطلوب مي‌رسانند. همين‌طور وجود فيتو‌پلانكتونها، كه به‌عنوان منبع عمده‌يي از غذا براي ارگانيسمهاي ذره‌يي جانوري عمل مي‌كنند، محيط تالاب را براي زاد و ولد ماهيها و ديگر آبزيان آماده مي‌كنند و از اين طريق براي تأمين گوشت و پروتئين مورد نياز انسانها نقش مهمي ايفا مي‌كنند.
حفظ اين مشخصات و تعادلهاي زيستي تالابها، از وظايف مديريتهاي  زيست‌محيطي است. در مورد تالابهايي كه، به‌لحاظ برخورداري از ارزش و كيفيت ويژه، تحت پوشش كنوانسيون رامسر مي‌باشند، مسئوليت اين امر به‌خصوص به‌طور مستقيم برعهدهٌ دولت وقت است.

متأسفانه عرصه تالابهاي كشور ما، هم‌چون جنگلها، زمينهاي مرتعي، خاكهاي زراعتي و منابع آبی و ديگر عرصه های محيط‌زيست، در طول عمر منحوس حکومت اسلامی / ولایت فقیه  بی مهابا  مورد«دخل و تصرف» ، تخریب و  آلودگی و دیگر خسرانهای شدید قرار گرفته، اکنون شماری از آنها خشکیده و مرده اند و شمار باقیمانده در بحران کم آبی و نابودی نهائی دست و پا می زنند.    دریغ است ایران که ویران شود!