۱۳۹۰ دی ۱۷, شنبه
یادداشتهای یک سفیر
یادداشتهای یک سفیر
۲۹ دسامبر ۲۰۱۱ - ۸ دی ۱۳۹۰
داریوش دبیر
اللهیار صالح یکی دیگر از تبار سیاستمداران این دوره است که گرچه در وزارت دارایی و دادگستری در دورههای متعدد از جمله مشاغل اصلی او بوده، اما حضورش در سفارت آمریکا در جوانی به عنوان مترجم رسمی سفارت، از او در دورهای کوتاه دیپلمات ویژۀ ایران در روابط با آمریکا ساخت. ایرج افشار، ایرانشناس و پژوهشگر تاریخ، در ماههای آخر زندگی، مجموعهای از نامههای اللهیار صالح را گردآوری کرد که اخیراً به صورت کتاب منتشر شدهاست.
در واشنگتن حمایت از مصدق، در تهران حمایت از ترومن
اولین تماس رسمی اللهیار صالح با آمریکا از طرف دولت ایران مربوط به اواخر دورۀ شانزدهسالۀ رضاشاه است. در این دوره صالح مأمور شد که به آمریکا برود و طرح قرارداد تجاری اقتصادی ایران و آمریکا را تنظیم کند؛ اما با ورود متفقین به ایران و سقوط رضاشاه، صالح ناکامانه به ایران بازگشت.
الهیار صالح
به نظر می رسد که علاقۀ شخصی صالح به روابط ایران و آمریکا و روزآمد ماندن او نسبت به تحولات دو کشور باعث شد ۱۱ سال بعد در موقعیتی قویتر و به عنوان سفیر کبیر دولت شاهشنشاهی ایران عازم واشنگتن شود. آغاز مأموریت صالح در سفارت ایران در آمریکا از شهریور ۱۳۳۱ و در گرماگرم ملی شدن صنعت نفت و درگیریهای سیاسی دولت محمد مصدق با دولت بریتانیا و سپس باز شدن پای آمریکا به این پرونده است.
در واقع در برههای که سیاستهای بینالمللی دولت ایران و تحولات داخلی این کشور، بریتانیا و آمریکا را متقاعد به انجام کودتا در ایران و ساقط کردن دولت مصدق میکرد، صالح به عنوان سفیر دولت ایران از نزدیک شاهد تغییر سیاست آمریکا نسبت به دولت ملیگرای مصدق است.
مجموعهای که ایرج افشار از نامههای اللهیار صالح گرد آورده، در دو بخش نامههای روزانه و یادداشتهای واشنگتن تنظیم شده. نامههای روزانۀ صالح که برنامۀ کاری روزنامهاش را در آن بهدقت درج کرده، بیش از هر چیز به کار کنکاش در معاشران او و تأثیر این افراد بر صالح و تأثیر صالح بر افراد و تحولات همان دوره میآید، اما یادداشتهای واشنگتن بهمرور و بهوضوح تأثیر بیثباتی سیاسی داخلی ایران را بر ناامیدی آمریکا از توان دولت و جبهۀ ملی در فیصله دادن بیدردسر مجادلۀ نفت را نشان میدهد.
نامههای امید به سوی تهران
مأموریت اللهیار صالح از اوایل پاییز ۱۳۳۱، یعنی کمتر از یک سال مانده به کودتا علیه دولت محمد مصدق و در آخرین روزهای ریاست جمهوری هری ترومن، سی و سومین رئیس جمهوری آمریکا، در واشنگتن آغاز میشود. نخسین گزارش او به تهران مربوط به ۲۶ آبان ۱۳۳۱ است که سفیر ایران در آن به دولت خبر میدهد، به دلیل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موضوع نفت و اختلافات ایران و انگلیس موقتاً مسکوت مانده، اما نگرانی اصلی در آمریکا خطر زمامداری و قرار گرفتن ایران در پشت پردۀ آهنین است... "یعنی از هماکنون میخواهند بدانند در صورت روی کار آمدن حزب توده در ایران چه رویهای را در دولت آمریکا باید اتخاذ کنند".
اما صالح در دومین گزارشش از واشنگتن خبر میدهد که با روشن شدن نتیجۀ انتخابات آمریکا و پیروزی دوایت دیوید آیزنهاور به عنوان رئیسجمهور جدید، انگلیسیها بر فعالیتشان در آمریکا در ارتباط با ایران افزودهاند. بر اساس گزارش صالح، وینستون چرچیل، نخستوزیر وقت بریتانیا، تلگراف "صمیمانهای" به رئیسجمهور جدید فرستاده که او را به اسم "آیک" که فقط دوستان نزدیک ژنرال آیزنهاور او را با این اسم میخوانند، خطاب کرده و وزیر خارجۀ بریتانیا هم برای تبریک به واشنگتن رفتهاست.
صالح در این این گزارش به وزارت خارجۀ ایران هشدار داده که همزمان با مشخص شدن رئیسجمهور جدید آمریکا، بریتانیا در جراید طرفدار خود مثل نیویورک تایمز به ایران حمله میکند و سر رید بولارد، سفیر کبیر سابق بریتانیا در ایران، به مسافرت در سراسر آمریکا پرداخته و در دانشگاهها و کلیساها و سایر مجامع از ایران صحبت میکند. اصلاحاتی که دولت مصدق همزمان با آغاز مذاکره با کشورهای غربی بر سر ملی کردن نفت انجام میدهد، از دید صالح، تأثیر مثبتی بر تلقی دولت آمریکا و افکار عمومی این کشور از ایران داشتهاست.
در یکی از این گزارشها صالح مینویسد که "آمریکا نسبت به اشخاص و کشورهایی که برای نجات خود رأساً اقدام مینمایند، احترام بسیار قائل میشود، زیرا در این مملکت سنت جاری بر این است که هرکس باید روی پای خود بایستد..."
گزارشهای صالح تا اوایل زمستان ۱۳۳۱ نشان میدهد که با تقویت مواضع محمد مصدق در ایران و تصویب لایحۀ افزایش اختیارات نخستوزیر در مجلس شورای ملی، نگرانی مزمن در غرب دربارۀ نفوذ کمونیسم در ایران کمرنگ میشود.
گزارشهای صالح در اویل بهمن ۱۳۳۱ نشان میدهد که با ادامۀ اختلافات داخلی در ایران این سؤال در آمریکا تقویت میشود که اگر محمد مصدق در جریان این اختلافات شکست بخورد، چه کسی میتواند زمام امور را به دست بگیرد و ایران را از خطر کمونیسم نجات دهد. با این همه سفیر وقت ایران در گزارشهایش مکرراً یادآوری کرده که دیگر از عبارات زننده و نیشدار علیه ایران در مطبوعات آمریکا خبری نیست.
همزمان با رسوب دوبارۀ نگرانیها در آمریکا، مذاکرات محمد مصدق، نخستوزیر ایران، و لوی هندرسون، سفیر ایالات متحده، در جریان بود و چنانکه اللهیار صالح میگوید، حساسیت مذاکرات به جایی رسیده بود که وزارت خارجۀ آمریکا از دادن هرگونه اطلاعی به جراید راجع به کیفیت مذاکرات مربوط به تهران خودداری کرده... و باطناً تشخیص دادهاند که نباید اظهاری کرد که امکان سؤ تأثیر داشته باشد".
تغییر فضا به ضرر ایران
با نزدیک شدن به ماه آخر زمستان لحن نامههای صالح و خبرهایی که در گزارشهایش به تهران ارسال میکرده، تغییر فضا علیه ایران ملموس است. هرچند تحلیل رسانههای آمریکا دربارۀ وضعیت ایران آرام آرام فضای لرزان را به ضرر ایران در آمریکا تغییر میدهد، اما ضربۀ اساسی به اطمینان آمریکا نسبت به ثبات ایران را اختلاف میان محمد مصدق و محمدرضاشاه وارد میکند.
"صبح شنبه که آخر هفته در آمریکا محسوب میشود، به طور ناگهانی رادیوها خبر دادند که بین اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و جناب آقای نخستوزیر اختلافی روی دادهاست و اعلیحضرت همایونی تصیم گرفتهاند که ایران را ترک فرمایند... چون مانند همیشه از این قبیل اتفاقات فقط کمونیستها استفاده مینمایند و در آخرین اخبار واصله از ایران گفته شد که در خیابان روزولت حملاتی از طرف آنها (کمونیستها) به مأمورین سفارت صورت آمریکا به عمل آمده و اولیای دولت آمریکا و کلیه مردم علاقهمند پیوسته از تسلط کمونیستها بر ایران نگران باک دارند، لذا اخبار موجب وحشت و نگرانی شد".
این گزارش مربوط به یازدهم اسفند است، اما علیرغم کاهش اختلافات مقطعی شاه با مصدق، گزارش هفتۀ بعد اللهیار صالح میگوید که این واقعه به ضرر ایران تمام شدهاست. "اتفاقات اخیر تأثیر بسیار سوئی در آمریکا بخشید... و این طور جلوه دادهاست که زمینۀ امنیت و ثبات در ایران موجود نیست و هر لحظه ممکن است اتفاق مهمتری روی بدهد".
کاهش اطمینان آمریکا به دولت ایران
صالح در این گزارش برای اولین بار به صراحت میگوید اطمینانی که آمریکایی ها به محمد مصدق پیدا کرده بودند و احترامی که به آیندۀ اوضاع ایران داشتند، مجدداً جای خود را به اظهار نگرانی دادهاست. ماحصل این واقعه در اعلامیۀ مشترک وزیران خارجه بریتانیا و آمریکا بازتاب پیدا کرد که در جریان سفر وزیر خارجۀ بریتانیا، آمریکا برای اولین بار و به طور علنی پشتیبانی خود را از نظریات دولت انگلیس دربارۀ حل مسئلۀ نفت اعلام کرد.
آخرین گزارش صالح از واشنگتن در سال ۱۳۳۱ صراحتاً میگوید دوستداران ایران در واشنگتن هم از همراهی کشورشان با انگلیس گرچه راضی نیستند، اما ایرادی هم به این موضوع نمیگیرند. لحن آگنده از تأسف و نگرانی اللهیار صالح نسبت به آیندۀ روابط ایران و آمریکا و نگرانی از تأثیر مواضع این کشور در مذاکرات مربوط به نفت، در اولین نامۀ او در سال ۱۳۳۲ مشهود است. صالح در گزارش دوشنبه، دهم فرودین ۱۳۳۲، به انتشار مصاحبۀ خبرنگار روزنامۀ نیویورک تایمز که در تهران با سرلشکر فضلالله زاهدی گفتگو کرده، پرداخته و نوشتهاست که گفتههای زاهدی دربارۀ احتمال سقوط دولت محمد مصدق نگرانیها در آمریکا را افزایش دادهاست.
اللهیار صالح در ۱۷ فروردین برای آخرین بار گزارشی حاوی مسائل ایران و آمریکا از واشنگتن به تهران میفرستد و میگوید که در آمریکا "با نگرانی زیاد" اوضاع ایران دنبال میشود و بریتانیا هم تلاش میکند از موج این نگرانیها به سود خودش استفاده کند. صالح در آخرین گزارش به مقالۀ سر ریدر بولارد، سفیر کبیر سابق بریتانیا در تهران، که در مجلۀ معروف امور خارجی (Foreign Affairs) اشاره میکند که در آن سعی شده رهبران نهضت ملی در انظار آمریکاییها "موهون" و بی اعتبار جلوه کنند.
آخرین دیدار وزارت خارجۀ آمریکا همراه با دلخوری
با این همه، سفیر ایران میگوید نویسندگان و مفسران آمریکایی تا اندازهای روش احتیاط پیش گرفتهاند و به امید باز شدن روزنهای نمیخواهند مناسبات ایران و آمریکا را تیره کند و برای آمریکاییان مقیم ایران مشکلاتی تولید کند. گزارشهای الهیار صالح به وزارت امور خارجه هفتگی ارسال میشده و برخی از موارد که احتیاج به توضیحات بیشتر داشته، ضمیمۀ گزارشها توضیحات بیشتر تلگراف رمز میشدهاست. این نامهها، گزارشهایی است که صالح برای وزارت امور خارجه میفرستاده و نسخهای از آن را برای خود نگه داشتهاست.
اللهیار صالح تا حدود پنج ماه پس از این هم همچنان سفیر ایران در واشنگتن بود، اما سرانجام با وقوع کودتای نظامی علیه دولت ایران که با همکاری آمریکا و بریتانیا صورت گرفت، پیشنهاد سرلشکر زاهدی، نخستوزیر دولت کودتا را برای ادامۀ مأموریت در آمریکا را نپذیرفت و راهی ایران شد.
آخرین گزارش او که حاوی دیدارش با قائممقام وزارت خارجه است، مربوط به ۲۱ مرداد است که در مجموعۀ کتاب سقوط پهلویها منتشر شده و ایرج افشار هم که به نسخۀ اصلی آن دست نیافته، کپی آن را به نقل از کتاب پهلویها (انتشارات تاریخ معاصر ایران) آوردهاست. دیدار در یک فضای دوستانه و صریح، اما درعین حال همراه با گلایهمندی صورت گرفتهاست.
این نامه آخرین مذاکرات رسمی سفیر کبیر ایران در دولت محمد مصدق است که پنج روز پیش از شروع عملیات آژاکس که ۲۸ مرداد به سقوط مصدق انجامید، منتشر شده و به نوشتۀ گردآورندۀ کتاب، ظاهراً هرگز به دست نخستوزیر وقت محمد مصدق نرسیده و معلوم نیست که شاه هم آن را دیده باشد.
ایرج افشار در مقدمۀ کوتاهی بر کتاب گزارشهای سیاسی واشنگتن و یادداشتهای زندان نوشتهاست که گزارشهای اللهیار صالح از واشنگتن که ارسال آن تا پنجم مرداد ۱۳۳۲ ادامه داشته، از ۱۷ فرودین مبحثی مربوط به ایران ندارد که "ایجاد تعجب میکند". به عقیدۀ ایرج افشار، شاید به دلیل حاد شدن مسائل سیاسی کشور صالح گزارشهای خود را برای درز پیدا نکردن در راهروهای وزارت خارجه به شخص دکتر مصدق فرستاده باشد.
مجموع این نامهها، چه آنهایی که در کتاب یادداشتهای اللهیار صالح منتشر شده و چه آنهایی که ارتباطی با مسائل ایران نداشته و در این کتاب نیامده، اکنون در گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی در دسترس مورخان و پژوهشگران است.
گزارشهای سیاسی واشنگتن و یادداشتهای زندان،
از اللهیار صالح به کوشش ایرج افشار و با یاری پژمان فیروزبخش،
تهران، نشر سخن، ۱۳۸۹
۴۱۴ صفحه، ۱۵ هزار تومان
اشتراک در:
پستها (Atom)