نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۵ دی ۱۰, جمعه

دولت روحانى،
bozorgmennazi1.jpg
bozorgmennazi2.jpg
2004865_486.jpg

پیام تند گروهی از مردم ناراضی به مسئولین جمهوری اسلامی


پیام تند گروهی از مردم ناراضی به مسئولین جمهوری اسلامی

بدون مقدمه بهترين عكس هاى نيويورك تايمز را در سال ٢٠١٦ با هم مرور مى كنيم:
IMG_5223.JPG
چشمان اشک‌آلود باراک اوباما وقتی از خشونت‌های ناشی از به‌کارگیری از سلاح‌های گرم در امریکا سخن می‌گفت

زانیار و      لقمان مرادی،

 

 مجددا ممنوع       الملاقات شدند





مروفایتی: در حالیکه مدتی پیش، لقمان و زانیار مرادی، طی نامه به عاصمه جهانگیر، گزارشگر جدید ویژه سازمان ملل خواهان برگزاری دادگاهی عادلانه در مورد خودشان شده اند، از سوی نماینده دادستان حاجی مرادی به آنها اعلام شد  که این دو زندانی حق ملاقات بە کسی را ندارند.
به گزارش جمعیت حقوق بشر کوردستان، روز دوشنبه ٦ دی ماه  خانواده های زانیار و لقمان مرادی برای ملاقات با این دو زندانی سیاسی به دادستانی تهران مراجعه نموده اند و از سوی نماینده دادستان حاجی مرادی به آنها اعلام شد  که این دو زندانی حق ملاقات بە کسی را ندارند.
زانیار و لقمان مرادی مرداد ماه سال ١٣٨٨ توسط مامورین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در مریوان بازداشت شدند. و چهار سال ممنوع الملاقات بودند. از سال ١٣٩٢ تاکنون خانوادەهای این دو زندانی کورد  فقط چند بار موفق بە ملاقات با انها شدەاند.
ایندو زندانی سیاسی کورد به اتهام ارتباط با یکی از احزاب کوردستانی  بازداشت شدند و بعدا در بازجویی‌ها به یک ترور پسر امام جمعە مریوان  متهم شدند ،  پرونده از نظر حقوقی دو بخش داشت، یکی اتهام محاربه به دلیل ارتباط با احزاب سیاسی کوردستان  که در دادگاه انقلاب تشکیل شد و یک بخش هم کیفری که  قرار بود به قتل عمد فرد ترور شده رسیدگی کند کە شاکی خصوصی آن  امام جمعه شهر مریوان به عنوان پدر مقتول بود، در نهایت دادگاه انقلاب خیلی سریع آنها را به اعدام محکوم کرد ولی حکم دادگاه کیفری صادر نشد.
پس از صدور حکم اعدام در دادگاه انقلاب در سال ۱۳۸۹، پرونده برای رسیدگی به اتهام قتل عمد یا‌‌ ترور به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد،  تیر ماه سال ۱۳۹۳ جلسه رسیدگی به اتهامات در شعبه ۷۳ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، سه شاهد حاضر به دادن شهادت به نفع زانیار و لقمان مرادی بودند، ولی قاضی کلا پرونده را از نظر تحقیقات مقدماتی ناقص و بدون شواهد کافی تشخصی داد و پرونده برای اصلاح به بازپرسی در دادسرای شهر مریوان فرستاد. اما  بدون تغییر دوباره به تهران ارجاع شد و حالا هم زمان برگزاری جلسات بعدی دادگاه مشخص نیست.
به گفته یک منبع مطلع به پرونده این دو زندانی سیاسی ، به دلیل نبود مدارک کافی برای اثبات اتهام انتسابی به این دو زندانی سیاسی، باتوجه به آنکه پروندهاشان به دادگاه تجدید نظر ارجاع داده شده است.گمان آن می رود ممنوع الملاقات شدن آنها ادامه فشار و حبس غیر قانونی این دو زندانی سیاسی باشد.
‎لازم بە یادوریست کە ‎ادامه حبس غیرقانونی این دو زندانی سیاسی کورد در حالی ادامه دارد کە تاکنون بسیاری از نهادهای بین‌المللى و شخصیت‌های شناختە شدە، بارها خواستار لغو اعدام و آزادی آنها شدەاند.

تونی بلر از اشتباهات جنگ عراق پوزش خواست!!ده سال از اعدام صدام حسین می‌گذرد. روز ۳۰ دسامبر سال ۲۰۰۶ صدام در یکی از مراکز شکنجه‌ای که خودش بنا کرده بود، اعدام شد. این پایان دو دهه حکومت خشن او بر عراق بود.




انتشار یادداشت‌های بازجوی صدام در دهمین سالگرد اعدام او


ده سال از اعدام صدام حسین می‌گذرد. روز ۳۰ دسامبر سال ۲۰۰۶ صدام در یکی از مراکز شکنجه‌ای که خودش بنا کرده بود، اعدام شد. این پایان دو دهه حکومت خشن او بر عراق بود.

در یکی از مراکز وابسته به سازمان امنیت ارتش و در منطقه‌ای واقع در شمال بغداد به دار آویخته شد. شاهدان اعدام او در سحرگاه روز ۳۰ دسامبر به رسانه‌ها گفتند که اثری از پشیمانی و ندامت در چهره صدام دیده نمی‌شد و او در واپسین لحظات زندگی‌اش دشمنان اصلی‌خود، یعنی ایران و آمریکا را نفرین کرده و لب به تحسین شورشیانی گشوده که عراق را به پرتگاه جنگ داخلی سوق داده بودند.
مشاور سابق امنیت ملی عراق، موفق الربیعی که بر اعدام صدام نظارت داشته به خبرنگار فرانسه گفته است: «من هیچ نشانه‌ای از وحشت در چهره صدام ندیدم. او هیچ کلمه‌ای که حاکی از ندامت و پشیمانی باشد، بیان نکرد و حتی خواستار بخشش خود نیز نشد.»
صدام حسین به اتهام قتل ۱۴۸ شهروند روستای دجیل در سال‌های دهه ۸۰ به اعدام محکوم شده بود. و این تمام پرونده خونین او نبود. سراسر تاریخ حکومت او با سرکوب و قتل و خشونت پیوند خورده بود و او مسئولیت چند جنگ خونین را نیز در کارنامه خود داشت.

Irak Jahrzehnt Flash-Galerie 2003 Saddam Hussein (AP)
بیشتر بخوانید: گزارش هیئت تحقیق بریتانیایی: جنگ عراق اجتناب‌پذیر بود
خاطرات بازجوی سازمان سیا
جان نیکسون، یکی از ماموران سازمان سیا بود. او نخستین کسی بود که از صدام حسین بازجویی کرد. صدام سال ۲۰۰۳ دستگیر شد و تا روز ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ در زندان بود و مورد بازجویی مداوم قرار داشت. حال نیکسون، ده سال پس از اعدام صدام حسین، خاطرات خود را از بازجویی صدام منتشر کرده است. کتابی که پرده از خطاهای سیاسی آمریکا در عراق بر می‌گیرد.
نیویورک تایمز گزارشی در ارتباط با انتشار این کتاب منتشر کرده است که بازتاب وسیع رسانه‌ای یافته است. گوشه‌هایی از این گزارش از جمله در مجله آلمانی "اشترن" و همچنین در سایت "راشا تودی" باز نشر شده است.
کتاب خاطرات بازجویی جان نیکسون از صدام حسین توسط مجله "تایم" و "دیلی میل" منتشر شده است. در این کتاب، نیکسون از اشتباهات فاحش سازمان‌های جاسوسی و امنیتی آمریکا در عراق می‌گوید و کشته‌شدن هزاران سرباز آمریکایی و صرف میلیاردها دلار پول را هزینه‌ خطاهای جورج بوش می‌داند.
صدام حسین و داعش
جان نیکسون مدعی است که اگر صدام حسین امروز زنده می‌بود، پدیده‌ای به نام داعش وجود نمی‌داشت. او می‌گوید، صدام با خطرات نیروهای افراطی مسلمان آشنا بود و هرگز اجازه نمی‌داد در عراق چنین نیرویی پا بگیرد. به باور او، قدرت گیری داعش در کشوری با یک حکومت سرکوبگر، همچون عراق ممکن نبوده است.

Saddam Hussein Porträt in Basra (AP)
بیشتر بخوانید: تونی بلر از اشتباهات جنگ عراق پوزش خواست
گزارشی که اخیرا توسط هیئت پارلمانی بریتانیا پیرامون سیاست این کشور در جنگ عراق منتشر شده، خبر از رشد بنیادگرایی در عراق پس از مداخله نظامی آمریکا در سال ۲۰۰۳ می‌دهد. در این گزارش آمده است که ماموران امنیتی بریتانیا، سه سال پس از آغاز جنگ عراق، یعنی در سال ۲۰۰۶ در گزارش‌های خود نسبت به رشد رادیکالیسم در عراق ابراز نگرانی کرد‌ه‌اند. در واقعیت امر گروه‌های جهادگرا، نظیر گروه "دولت اسلامی" از طریق پیوستن همین نیروهای افراط‌گرا به بخش‌های از ارتش عراق پدید آمده‌اند.
خطاهای یک رئیس جمهور
جان نیکسون در کتاب خود از جمله به خطاهای جورج بوش در عراق پرداخته است. او مدعی شده که سازمان سیا و دیگر نهادهای امنیتی تنها آن دسته از اطلاعاتی را در اختیار جورج بوش قرار می‌دادند که خود او مایل به شنیدن آن‌ها بوده و از این طریق زمینه‌های خوشنودی او را فراهم می‌کردند.
این مامور سیا گفته است که برخلاف تصور عمومی، در زمان شروع جنگ عراق، صدام حسین کنترل تام و تمام بر کل حیات سیاسی عراق نداشته است. او می‌گوید بی اطلاعی صدام از تحولات سیاسی سال‌های گذشته عراق باعث تعجب و حیرت او شده است.
بیشتر بخوانید: رهبران "دولت اسلامی"؛ هم‌بندی‌های سابق زندان بوکا
جان نیکسون گفته، همه اطلاعات مربوط به بیماری صدام حسین و اینکه گویا او از کمر درد شدید رنج می‌برده و به علت بیماری از مصرف دخانیات و الکل چشم پوشی کرده، همه و همه غلط بوده‌اند. حتی همه آنچه که درباره برخورد خشن صدام با ناپدری‌اش، ابراهیم حسن، گفته شده صحت ندارد و بیشتر رونویسی از زندگی‌نامه استالین را می‌ماند.
هزینه جنگ عراق
جان نیکسون نظرش را درباره جنگ عراق و نتایج آن در کتاب خود جمع‌بندی کرده است. او تاکید می‌کند که صدام حسین یک دیکتاتور وحشتناک بوده و قصد او پاک و بی گناه نشان دادن این دیکتاتور نیست. اما در عین حال بر این باور است که هرگاه ما به کشته شدن هزاران سرباز آمریکایی و در عین حال به برآمد نیرویی همچون داعش در اثر این جنگ نگاه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که سر و کار داشتن با صدام حسین خلع سلاح شده و سالخورده گزینه بهتری بوده 

*********************************************************


تونی بلر از اشتباهات جنگ عراق پوزش خواست

نخست‌وزیر اسبق بریتانیا اذعان کرده که تصمیم جنگ در عراق بر اساس اطلاعات نادرست سرویس‌های امنیتی گرفته شد. بلر در زمانی این موضوع را پذیرفته که افکار عمومی بریتانیا در انتظار انتشار نتایج تحقیق در باره جنگ عراق هستند.
تونی بلر در مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی "سی‌ان‌ان" از بابت برخی اشتباهات در جنگ عراق عذرخواهی کرد. بلر که در زمان حمله نیروهای متحد به عراق نخست‌وزیر بریتانیا بود، ابراز تاسف کرده که جنگ عراق با توسل به اطلاعات سازمان‌های امنیتی توجیه شد.
بلر در این مصاحبه گفته است: «پوزش می‌خواهم چرا که اطلاعات مورد استناد ما نادرست بودند.» بلر برای اشتباهات پس از سقوط صدام و اقداماتی که انجام شدند نیز عذرخواهی کرده است.
نخست‌وزیر اسبق بریتانیا گفت این اتهام که جنگ عراق زمینه‌ساز رشد گروه "دولت اسلامی" شد، عاری از واقعیت نیست. او افزود: «نمی‌توان گفت آنها که در سال ۲۰۰۳ صدام را از قدرت ساقط کردند، هیچ مسئولیتی برای اوضاع جاری در سال ۲۰۱۵ ندارند.»
یک سخنگوی بلر یادآوری کرده که نخست‌وزیر اسبق، همواره خطای تصمیم‌گیری داده‌های نادرست سرویس‌های مخفی را پذیرفته است: «او همواره این را گفته و در عین حال تاکید کرده که سقوط صدام درست بود.»
گاردین به نقل از این سخنگو نوشت، بلر نگفته است که سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ عامل نضج داعش بوده بلکه «یادآوری کرده که داعش تا پایان سال ۲۰۰۸ و زمانی که القاعده ضربات سختی خورد، همچنان ناشناخته بود.»
بلر در مصاحبه با "سی‌ان‌‌ان" گفته است: «اوضاع در عراق در سال ۲۰۰۹ با ثبات بود... اما پس از آن به خاطر دو عامل، عراق به مسیر دیگری رفت: نخست استراتژی نادرست دولت عراق در مناقشات مذهبی و دوم رفتن نیروهای داعش به سوریه پس از بهار عربی و بازگشت دوباره به عراق بعد از رشد و نضج این نیروها.»
نیکلا استورژن، وزیر اول اسکاتلند به سخنان بلر واکنشی تند نشان داده و گفته‌های او را فرار به جلو در آستانه انتشار گزارش تحقیقات جنگ عراق دانسته است.
تاخیر در انتشار نتیجه این تحقیق، نگرانی‌ها از بابت دخالت افراد صاحب‌نفوذ در انعکاس حقایق جنگ عراق را افزایش داده است.
هنوز تاریخی برای انتشار نتایج تحقیقات جنگ عراق تعیین نشده است. روند این تحقیقات در زمان نخست‌وزیری گوردون براون شروع شد. سرپرستی هیات تحقیق را سرجان چیلکوت از مجلس عوام بر عهده دارد. براون شش سال پیش قول داده بود که انتشار این گزارش یک سال بیشتر طول نمی‌کشد.
فعالان ضد جنگ، تونی بلر و جرج بوش، رهبران وقت دولت‌های بریتانیا و آمریکا را مسئولان جنگ عراق و پیامدهای آن می‌شناسند.
***********************************************

 
 یک توفان توییتری هشتگ مربوط به آرش صادقی را به رتبه اول ترند جهانی رساندند. این فعال سیاسی زندانی بیش از دو ماه است که در اعتصاب غذا به سر می‌برد و به گفته نزدیکانش سلامت او با خطر جدی مواجه شده است. بی‌توجهی مسئولان قضایی نسبت به خواسته‌های آرش صادقی و وخامت حال او باعث شد تا کاربران ایرانی برای دومین بار در یک هفته فراخوانی برای توفان توییتری منتشر کنند و این بار هشتگ #savearash (آرش را نجات دهید) روز جمعه ۱۰ دی به جمع ترندهای برتر دنیا راه پیدا کرد و برای چند ساعتی ترند اول جهانی بود. آقای صادقی که به ۱۹ سال زندان محکوم شده در اعتراض به بازداشت همسرش گلرخ ابراهیمی ایرایی اعتصاب غذای نامحدود خود را از بیش از دو ماه پیش آغاز کرد. از زمان اعلام این اعتصاب غذا ۶۸ روز می‌گذرد که می‌تواند منجر به مرگ شود. شهناز کریم بیگی مادر مصطفی کریم بیگی (یکی از کشته‌شدگان در اعتراضات مردمی عاشورای ۱۳۸۸) به مسعود باستانی٬ روزنامه‌نگار گفته که تماس‌های هر روزه آرش صادقی از زندان با او قطع شده و مادر گلرخ ایرایی هم اعلام کرده که آرش در حال مرگ است و «هر لحظه خون بالا می‌آورد.»
بیدادِ بچه‌فروشی در تهران

 

«ما هیچ اطلاعی نداریم. اگر هم اطلاعاتی وجود داشته باشد محرمانه است. نباید به این موضوع دامن زد. بهتر است اگر چنین مشکلی هم وجود دارد، در خفا حل شود... .»
اینها پاسخ‌هایی است که برخی مسئولان به سؤال‌های خبرنگار دوهفته‌نامه «روبه‌رو» درباره خرید و فروش کودکان در تهران می‌دهند؛ پاسخ‌هایی ابهام‌آمیز که نه خبرهای خرید صد هزار تومانی کودکان را در تهران تأیید می‌کند و نه تکذیب. ماجرایی که از تابستان سال گذشته در یک نشست خبری از سوی فاطمه دانشور، رئیس کمیسیون اجتماعی شورای شهر تهران، بر سر زبان‌ها افتاد.
فاطمه دانشور اعلام کرد که حالا دیگر در مراکز آسیب شهر، کودکان نوزادی که درد خماری را از نطفه حس می‌کنند به قیمت صد هزار تومان به فروش می‌رسند. اما این تمام ماجرا نبود. داستانی که فاطمه دانشور چند ماهی است، راوی آن شده، موضوعی قدیمی ‌در برخی از بیمارستان‌های این شهر است. مرجان، پرستار یکی از بیمارستان‌های تهران، می‌گوید: «دلالان و واسطه‌ها پس از شناسایی نوزادانی که ناخواسته یا نامشروع به دنیا می‌آیند، اقدام به خرید و فروش آنان می‌کنند.»
او با بیان این که این اتفاق در بیمارستان‌های دولتی و بزرگ و بیمارستان‌هایی که زایشگاه دارند، بیشتر رخ می‌دهد، می‌گوید: «در این بیمارستان‌ها به دلیل بالاتر بودن تعداد نوزادان متولد شده در مقایسه با بیمارستان‌های خصوصی و کوچک، شناسایی افراد سخت‌تر است که این امر، مهم‌ترین دلیل بالاتر بودن آمار خرید و فروش نوزادان متولد شده در مراکز دولتی است.» مسئله‌ای که بلافاصله از سوی نیروی انتظامی ‌تکذیب شد. در خبرهای تأیید نشده می‌شد این جمله‌ها را شنید که آش به این شوری‌ها هم نیست اما کفش و کلاه کردن خبرنگاران و رفتن به بیمارستان‌هایی مانند مهدیه و اکبرآبادی تهران در همان روزهای پرالتهاب نشان می‌داد که از قضا آش بسیار شورتر از آنی است که دانشور خبر داده است.
کودکانی که در توالت پارک حقانی نطفه‌شان بسته می‌شد، در بیشتر مواقع یا معتاد بودند یا خونشان آلوده به ویروس ایدز بود. نوزادان رنگ‌پریده‌ای که در بیمارستان، مجهول‌الهویه بودند و مادر حتی حاضر نبود برای دقایقی آنها را به زیر پستان بگیرد. از آن طرف، جدا از واسطه‌ها و گروه‌هایی که گدایان تهران را ساماندهی می‌کردند، بودند مادران و پدران جوانی که سال‌ها در آتشِ داشتن فرزند، سوخته و نتوانسته بودند از سد بهزیستی بگذرند. آنها برای آن که بتوانند زخم خود را التیام بخشند، به دروازه غار آمده بودند و کودکان معتاد بخوری این خیابان را با قیمتی از ۱۰۰ هزار تا پنج میلیون تومان خریده بودند.
ناهید یکی از همین زنان است. ناهید ۳۸ ساله به همراه همسرش بهرام بعد از ۱۵ سال که در راهروهای بهزیستی دویده بودند، کودکشان سحرناز را از زنی معتاد در خیابان شوش تهران می‌خرند. سحرنازی که فقط ۱۸ ماه میهمان خانه آنها بود و بعد از آن به دلیل ابتلا به اچ‌آی‌وی و هپاتیت سی جان باخته بود. ناهید می‌گوید: «در ابتدای امر اصلا به ماجرای شناسنامه هم فکر نمی‌کردیم. بچه نه کارت بهداشت بیمارستان داشت نه پدرش معلوم بود. دو، سه روز مانده به زایمان، واسطه که یکی از رانندگان خطی میدان شوش به خراسان بود، با شوهرم تماس گرفت و از وجود سحرناز مطلع‌مان کرد. بچه در خانه به دنیا آمد. دو میلیون تومان به مادر دادیم و یک میلیون هم راننده گرفت. شوهرم هم گفت بعد از یکی، دو ماه، پیگیری می‌کند تا شناسنامه بگیریم. بچه همیشه بی‌حال و رنگ و رو رفته بود. شناسنامه نداشتیم و واکسن را هم از طریق یکی از اقوام که پزشک بود برایش زدیم. پنج‌ ماهه بود که به دلیل بی‌حالی‌های مداوم تصمیم گرفتیم آزمایش خون بدهیم و دیدیم کودک مبتلا به ایدز است و کمی‌ بعد از یک سالگی هم جان داد و ما ماندیم و داغی که تا آخر عمر روی سینه‌مان می‌ماند ... .»
هر چند سال گذشته فرمانده نیروی انتظامی ‌تهران بزرگ با تأیید وجود این نوع خرید و فروش اعلام کرد که باید فکری به حال زنان آسیب‌دیده کرد، اما همان روزها گفت ما اطلاعاتی درباره خرید و فروش کودکان در دست نداریم. هنوز که هنوز است، سردار ساجدی‌نیا در مقابل تلاش‌های بی‌وقفه خبرنگار «روبه‌رو» برای گرفتن وقت مصاحبه درباره این معضل پاسخی نمی‌دهد و فقط به این جمله که «در دست اقدام است» بسنده می‌کند.
فاطمه، پرستار یکی از بیمارستان‌های جنوب شهر تهران است. او می‌گوید: «تا اواخر سال گذشته، حتی بعضی از نیروهای بیمارستانی هم به عنوان دلال در این خرید و فروش پولی به جیب می‌زدند اما حالا سخت‌گیری‌ها زیاد شده، بخش نوزادان را جدا کرده‌اند و پرستاران آنها را کمتر می‌بینیم و به طور دائم مددکار در بخش سر می‌زند. الان وقتی کسی بچه‌اش را نمی‌خواهد پیش از زایمان به مددکاری می‌رود و اعلام می‌کند و بچه بعد از وضع حمل به بهزیستی می‌رود اما عده‌ای که می‌خواهند کاسبی کنند، بچه را می‌گیرند و سرِ خیابان به خانواده‌ها واگذار می‌کنند اما حالا تقریبا گرفتن شناسنامه هم غیر ممکن است. برای گرفتن شناسنامه کودک باید سابقه درمانی مادر و تمامی ‌آزمایشات موجود باشد.» فاطمه می‌گوید سهم دلالان در این خرید و فروش از یک میلیون تا سه میلیون تومان متغیر است: «مثلا یکی از همکاران خودمان حداقل ماهی پنج میلیون دلالی داشت اما حالا اخراج شده.»
آمار سازمان بهزیستی
بر اساس آمار عملکرد سازمان بهزیستی تقریبا سالانه بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ کودک به فرزندی سپرده می‌شوند. این در حالی است که تعداد متقاضیان فرزندخواندگی چند برابر کودکانی است که به فرزندی سپرده می‌شوند. این امر حاکی از آن است که تقاضا برای دریافت کودک به‌ مراتب بیش از تعداد کودکان قابل واگذاری به خانواده‌هاست. از سوی دیگر فرایند اجرائی فرزندخواندگی مستلزم هماهنگی‌هایی بین سازمان بهزیستی، اداره سرپرستی قوه قضائیه، نیروی انتظامی، مراکز درمان ناباروری و سازمان پزشکی قانونی و ... است که همه اینها به اضافه فهرست طولانی انتظار برای دریافت کودک، فرایند فرزندپذیری را برای متقاضیان فرزندخواندگی، به طور طبیعی، طولانی و زمانبر می‌کند.
انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی، در گفت‌وگو با «روبه‌رو» با تأیید وجود تجارت کودکان، از برنامه‌های بهزیستی برای جلوگیری از این تجارت گفت: «ترجیح ما این است که مادران را به گرفتن رحم اجاره‌ای تشویق کنیم. این مسئله هم باعث می‌شود که درآمدی برای زنان بی‌سرپرست ایجاد شود و هم جلوی سوءاستفاده‌های احتمالی گرفته ‌شود. البته این کار باید با ضوابط کاملا علمی‌ و قانونی انجام پذیرد. ضمن آن که ما نمی‌توانیم به مسئله خرید و فروش کودکان وارد شویم. این مسئله کاملا در اختیار قوه قضائیه و نیروی انتظامی ‌و دادستانی است. ما صرفا اطلاعات خود را در این‌ زمینه به ضابطان قضائی منتقل می‌کنیم. ما حتی اگر از چنین مسئله‌ای اطلاع هم پیدا کنیم باید برای ورود از قوه قضائیه مجوز بگیریم. از طرفی واگذاری کودکان به بهزیستی هم فقط با اجازه قوه قضائیه امکان‌پذیر است.»
اما این همه حکایت نیست. علی یکی از پسرانی است که دو سال قبل بعد از رسیدن به ۱۸‌سالگی با گرفتن پنج میلیون تومان از بهزیستی ترخیص شده است. او می‌گوید: «بهزیستی قوانین عجیبی دارد. ما را به خانواده‌ها نمی‌دهند، چون اصرار دارند خانواده‌ها ملکی به نام ما بکنند. بعد جالب اینجاست که وقتی خودمان را از بهزیستی بیرون کردند، پنج میلیون تومان کف دستمان گذاشتند و خداحافظی کردند. آنها می‌گویند می‌خواهند آینده ما تأمین باشد و ممکن است اگر وارد خانواده‌ای بشویم به ما چیزی ندهند. خب مگر بهزیستی وقت ترخیص چیزی در اختیار ما می‌گذارد؟ اما اگر در خانواده بزرگ شویم، در بدترین شرایطِ ممکن در یک خانواده درس خوانده‌ایم، محبت دیده‌ایم و خانواده داریم. حداقلش این است که کسی در ۱۸سالگی بیرونمان نمی‌کند. من می‌خواهم بدانم مگر همه فرزندان واقعی خانواده‌ها وقتی به دنیا می‌آیند ملکی به نامشان می‌شود یا وقتی پدرشان می‌میرد یک کارخانه به آنها ارث می‌رسد؟ بچه‌های معمولی بیشتر خودشان روی پایشان می‌ایستند، خودشان خانه و مغازه می‌خرند و فقط تحت سایه حمایتی خانواده هستند.»
تجارت پردرآمد
مسیب راننده تاکسی است و می‌گوید خیلی از همکارانش از طریق دلالی بین خانواده‌ها پول خوبی درمی‌آورند. به گفته مسیب بچه نسبت به جنسیت و تمکن خریدار، قیمتش بالا و پایین می‌رود. او می‌گوید: «حالا خانواده‌ها شاخک‌هایشان تیز شده. می‌دانند بچه باید آزمایش سلامت داشته باشد. بچه سالم هم باز قیمتش متغیر است. اول فروشنده می‌گوید مثلا ۲۰ میلیون اما خریدارها زرنگ شده‌اند. گاهی این ۲۰ میلیون به دو میلیون هم می‌رسد اما واسطه‌ها کمترین مبلغی که این وسط به جیب می‌زنند یک میلیون تومان است.»
اما تجارت کودکان فقط بین خانواده‌ها صورت نمی‌گیرد. کودکان بسیاری هم هستند که در این‌ میان گرفتار باندهای تبه‌کاری و گدایی می‌شوند. به گفته یکی از ساکنان دروازه غار، بیشتر کودکانی که معتاد و بیمار به دنیا می‌آیند، جذب باندهای گدایی می‌شوند؛ باندهایی که هیچ‌وقت سرنخ درستی از آن در دست هیچ‌کس نیست. کودکانی که روزانه ۱۰ هزار تومان اجاره می‌شوند و حداقل ۳۰ هزار تومان فروش روزانه‌شان را به صاحب‌کار تحویل می‌دهند. کمتر از یک ماه پیش، شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری، روایت دیگری از خرید و فروش کودکان را اعلام کرد. مولاوردی درباره فروش نوزادان از سوی مادران با بیان این که امروز شاهد فروش نوزادان در شکم مادر و پیش از تولد هستیم، اظهار کرد: «آماری از تعداد این نوزادان نداریم اما آن‌ قدر تعداد آنها زیاد بوده که تبدیل به یک خبر شده است.»
معاونت زنان و امور خانواده با تأکید بر این که پدیده فروش کودکان، تک‌عاملی نبوده و مجموعه‌ای از عوامل، زنجیروار در کنار هم قرار می‌گیرند تا یک زن ناچار به فروش فرزندش شود، خاطرنشان کرد: «فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، اعتیاد، کارتن‌خوابی و ازدواج کودکان از جمله عواملی هستند که می‌تواند باعث سوق‌ دادن زنان به سمت فروش کودکان خود شود.»
او تصریح کرد: «اگر بخواهیم پدیده فروش کودکان ادامه پیدا نکند، باید به مجموع این عوامل توجه کرده و آن را حل کنیم.»
یکی از فعالان اجتماعی در دروازه غار تهران می‌گوید، حالا کودکان را پیش‌فروش می‌کنند. سعید انتظاری به «روبه‌رو» می‌گوید: «حالا زن‌ها هدفدار حامله می‌شوند و در چهار، پنج‌ ماهگی که جنسیت نوزاد مشخص شد، آن را به خانواده‌ها می‌فروشند و کودک زیر نظر خریدار در بیمارستان به دنیا می‌آید. حالا کار راحت‌تر شده. خانواده‌ها با بیمارستان‌های خصوصی زدوبند می‌کنند و بعد از آن که کودک به دنیا آمد، نام مادر جعلی به جای مادر اصلی در اوراق هویتی ثبت می‌شود. به همین راحتی ....»
گفتنی است در همین رابطه‌ تلاش خبرنگار «روبه‌رو» برای گفت‌وگو با سعید منتظرالمهدی، سخنگوی ناجا و سردار ساجدی‌نیا بی‌نتیجه ماند.»
زمین‌خواری بنیاد علوی تحت لوای فعالیت خیریه و هدایای رهبری

 
سارا مدنی – شهروند خبرنگار،‌ تهران
حاج حسین پیرمردی حدودا 60 ساله است که به گفته خودش بنیاد علوی آنها را از زمین‌شان در منطقه دریاکنار بیرون کرده،‌ بیش از 20 سال است که همچنان به دنبال بازپس‌گیری زمین‌هایشان از این بنیاد هستند. پیش از او پدرش سال‌ها روی این زمین‌ها کار می‌کرده و معیشت این خانواده تا سال 73 به این زمین گره خورده بوده است؛ زمینی که حالا هر هکتار آن حدود 300 تا 400 میلیون تومان قیمت دارد و به اجبار از آنها گرفته شد. حالا اطراف این شش هکتار زمین فنس‌کشی شده و از میان آن جاده‌ای کشیده شده است.
بنیاد علوی که پس از انقلاب اسلامی ایران جایگزین بنیاد پهلوی شد در دهه‌های پس از انقلاب به هلدینگ اقتصادی بزرگی تبدیل شده که زیرنظر دفتر آیت‌الله خامنه‌ای، تحت عنوان بنیاد خیریه به زمین‌خواری گسترده و بهره‌برداری اقتصادی از دارایی‌های خاندان پهلوی پرداخته است. این بنیاد با تصرف زمین‌هایی که مردم شهرها و روستاهای مختلف از جمله مناطق شمالی ایران سال‌ها در آنها به کشاورزی مشغول بودند، منافع اقتصادی خود و برخی نهادهای خاص را دنبال می‌کند. 
حاج حسین تنها فردی نیست بنیاد علوی آنها را در این منطقه از زمین‌هایشان بیرون کرده؛« سه چهار نفر بدبخت و بیچاره دیگر مثل ما را هم در همان سال‌ها از زمین‌های اطراف بیرون کردند و زمین‌هایشان را به تصرف خود در آورند.» او می‌گوید فعالیت‌های بنیاد علوی محدود به منطقه دریاکنار نیست؛ در اطراف خزرشهر هم زمین‌های زیادی را تصرف کردند و در محدوده‌ای حدود 100 هکتار ویلاسازی انجام دادند و حالا هم ویلاها را به فروش می‌رسانند.
مسئولان بنیاد علوی هر ساله اظهاراتی در وصف واگذاری و اهدای زمین رایگان به محرومان و مستضعفان بیان کرده و آن را اقدامی در جهت اجرای منویات رهبر جمهوری اسلامی می‌خوانند. مهرماه امسال بود که محمد سعیدی‌کیا، رئیس بنیاد مستضعفان با همین ادبیات از اهدای رایگان یک هزار سند زمین کشاورزی، تجاری و مسکونی بنیاد علوی به محرومان استان مازندران گفت، در حالیکه طبق اظهارات ساکنان شهرهای شمالی و حتی یکی از نمایندگان این استان، این زمین‌ها به صورت رایگان به کسی داده نمی‌شود و در ازای آن درصدی از ارزش زمین از افراد اخذ می‌شود.
در حال حاضر قیمت فروش زمین‌های متعلق به بنیاد علوی حدود 30 تا 40 درصد قیمت روز محاسبه می‌شود که البته این امر به دنبال اعتراضات گسترده مردم، نامه‌نگاری‌های متعدد به دوایر دولتی و مراجع تقلید صورت گرفته است. تا سال 1386 بنیاد علوی برای واگذاری و فروش زمین‌های تحت تصرف خود به مردم قیمت کارشناسی روز را مورد محاسبه قرار می‌داد. اما هر کسی هم امکان آن را ندارد که با پرداخت قیمت این زمین‌ها به بنیاد علوی، صاحب آن شود؛ به خصوص زمین‌های دارای متراژ بیشتر که از موقعیت‌های بهتری برخوردارند. این را یکی از ملاک‌های نوشهری می‌گوید: « برخی از این زمین‌ها را حتی اگر سا‌ل‌ها در اختیار مردم عادی بوده باشد به خود آنها نمی‌فروشند و زمین دیگری به آنها فروخته و زمین‌های ارزشمند را به افراد و نهادهای خاص می‌دهند.»
در این میان هر فردی به تبع میزان وابستگی خود تا هر جا که بتواند برای سود بردن از این فضا استفاده می‌کند. نمونه آنها پسر سی و چند ساله‌ای است که از سال 1385 زمینی حدودا یک هزار متری در شهر ساری را به همین روش به تصرف خود درآورده است. زمینی که او مدعی مالکیت بر آن است بنا به گفته خودش پیش از انقلاب متعلق به یک سرهنگ‌ ارتشی بوده که او در سال 80 درگذشته و حالا ورثه‌اش چند سالی است از طریق قانون به دنبال این زمین هستند. اما او که فرزند شهید است از سال 85 از طریق بنیاد علوی در خصوص این زمین اعلام مالکیت کرده و حالا به دنبال دریافت سند آن است: « ارزش کنونی این زمین حدود یک میلیارد و 300 میلیون تومان است که برای دریافت سند آن باید حدود 30 تا 40 درصد ارزش آن را به بنیاد علوی بپردازم اما از آنجا که من فرزند شهید هستم می‌توانم با درصد کمتری در حدود 10 درصد صاحب این زمین بشوم.»
بنیاد علوی که تا پیش از فوت آیت‌الله خمینی زیرنظر نخست وزیری اداره می‌شد، حدود 26 سال است که به دستور آیت‌الله خامنه‌ای زیرنظر دفتر وی مشغول به فعالیت است. بنیادی که ظاهرا به فعالیت‌های خیرخواهانه و کمک به ترویج فرهنگ و ارزش‌های اسلامی مشغول است اما در عمل و در داخل کشور به مرکزی برای زمین‌خواری و درآمدزایی دفتر رهبری تبدیل شده است.
این تنها بخشی از حوزه فعالیت‌های بنیاد علوی است؛ طبق آنچه که حدود دو سال قبل از دامنه فعالیت‌های این مرکز در آمریکا اعلام شد، نشان داد که این نهاد که به طور مستقیم با نهادهای امنیتی ایران در ارتباط است علاوه بر فعالیت‌هایی همچون پولشویی، به خرید تجهیزات صنعتی، مواد شیمیایی و تکنولوژی مربوطه برای برنامه اتمی ایران، پرداخت سهمیه تحصیل دانشجویانی که از طرف سپاه به خارج از کشور اعزام می‌شوند، پرداخت منابعی برای خرید اطلاعات و نظارت بر امور ایرانیان مقیم آمریکا، نیز مشغول است. تنها ارزش آسمان‌خراش بنیاد علوی در نیویورک آمریکا طبق برآوردهای صورت گرفته بالغ بر 800 میلیون دلار است.
در داخل ایران نیز بنیاد علوی که جزو هلدینگ‌های بزرگ زیرنظر بنیاد مستضعفان به شمار می‌آید، صاحب شرکت‌ها و مجموعه‌های مختلفی از جمله؛ اسکان ایران، بازرگانی توسعه تجارت زرفام، بیمارستان اقبال، گروه پزشکی برزویه و گروه پزشکی اراک، است. علاوه بر این طبق گفته محمد سعیدی‌کیا، رئیس بنیاد مستضعفان، سالانه حدود 30 درصد از سود شرکت‌های بنیاد مستضعفان به حساب بنیاد علوی می‌رود. در حال حاضر بنیاد مستضعفان دارای 22 هلدینگ و 200 شرکت است که حدود 25 مورد از آنها در بورس تهران فعال هستند و تا پایان امسال 10 شرکت دیگر این مجموعه بورسی خواهند شد. 
تاکنون تقریبا هیچ گزارشی رسمی‌ای در ایران از ارزش واقعی دارایی‌های بنیاد علوی منتشر نشده است. هلدینگی بزرگ که علاوه بر فعالیت‌های اقتصادی شرکت‌های زیرمجموعه خود؛ یکی از بزرگترین زمین‌خوارانی به شمار می‌رود که سالانه درآمدهای هنگفتی از محل فروش و اجاره زمین‌های خود در استان‌های مختلف از جمله مازندارن، گیلان، گلستان، قزوین، خراسان رضوی، خراسان شمالی، فارس، ایلام و ... کسب می‌کند.
روش کار هم ساده است. افرادی همچون حاج حسین را از زمین‌های خود بیرون می‌کند و آنها را به افراد و نهادهای خاص می‌فروشد یا با ورود به حیطه ساخت‌وساز با ایجاد ارزش افزوده بیشتر، اقدام به فروش آنها می‌کند. نهایتا هم هر چند وقت یکبار زمین‌های کم ارزش در شهرها و روستاها را با قیمتی پایین‌تر از ارزش روز به ساکنان آنها می‌فروشد و در رسانه‌ها آن را اهدای رایگان زمین به محرومان نامگذاری می‌کند.

پاسخ محمدحسین کروبی به صدیقی امام جمعه تهران: «کل سابقه انقلابی شما، پاره کردن عکس امام از دیوارهای حجره‌های مدرسه حقانی بود»



صدیقی امام جمعه موقت تهران روز گذشته در سالگرد تظاهرات حکومتی ۹ دی در اظهاراتی گفته بود: «در سال ۸۸، مردم متوجه شدند هر که عمامه به سر دارد با پیامبر(ص) نیست.» وی در بخش دیگری از اظهارات خود گفته بود: «در آن ماجرا، چهره افرادی که با امام بودند ولی در حقیقت همراه او نبودند، مشخص شد.»

محمدحسین کروبی گفت‌وگویی به طور مستقیم به این اظهارات امام جمعه موقت تهران واکنش نشان داده بود، اما این سخنان وی در متن منتشر شده، سانسور شده بود. عناوین اصلی گفت‌و‌گوی فرزند ارشد مهدی کروبی با «امید ایرانیان» به همراه بخش‌های حذف شده از متن مصاحبه در ادامه می‌آید:
💠 پدرم گفتند که من شخصاً بارها گفته‌ام که برای محاکمه آماده هستم و این خواسته‌شان را حتی به گوش رئیس جمهور هم رساندند.
💠 ما همین‌جا هم اعلام می‌کنیم که حکمی که توسط دادگاه و قاضی تعیین شود، مورد قبول است ولی اظهار نظرهای شخصی مبنی بر اینکه کروبی باید اعدام شود را چون در هیچ دادگاهی این موضوع رسیدگی نشده است، قبول نداریم. 
💠 حتی در رژیم گذشته هم که نواب صفوی با ترور رزم آرا که راه را برای ملی شدن نفت هموار کرد، دادگاهی تشکیل دادند.
💠 انتظار داریم که دادگاهی تشکیل و حکمی داده شود، بعد آقایان اظهار نظر کنند.
💠 هر سال نزدیک ۹ دی، ائمه جمعه، به طور دستوری، خواستار اعدام [آقایان کروبی و موسوی] می‌شوند. دلیلش این است که برای رسانه‌های‌شان خوراکی تهیه، و نیز فضای ترسی را بر جامعه حاکم کنند. نکته مهم این است که آقای صدیقی از تریبون نماز جمعه بارها صحبت‌هایی درباره اعدام محصورین مطرح کرده‌اند. اکثریت کسانی که این‌طور صحبت می‌کنند و مخصوصا برخی از این ائمه جمعه که نمونه بارزش آقای صدیقی است، هیچ سابقه ای در انقلاب ندارند و در این چند سال مطرح شده‌اند. 
💠 سابقه انقلابی آقای صدیقی این است که آقای کرباسچی نقل می‌کرد که ما در مدرسه حقانی درس می‌خواندیم و حجره‌مان کنار حجره آقای صدیقی بود. کار ما این بود که عکس امام را چاپ می‌کردیم و به درب حجره‌ها می‌زدیم. کار آقای صدیقی این بود که هر روز صبح عکس امام را پاره می‌کرد و به جایش عکس مرحوم آقای شریعتمداری را می زد. 
💠 کل کار انقلابی آقای صدیقی این بوده است که در مدرسه حقانی عکس امام را پاره می‌کرد. 
💠 متاسفانه بخاطر فضایی که در کشور به وجود آمده و امکانات مالی که در اختیار او گذاشته‌اند، الان فرد انقلابی شده‌اند. دو قطعه زمین بزرگ در شمیران به او داده‌اند. زمین‌هایی که باغ گیلاس بوده را تخریب کردند و با بودجه بیت المال مدرسه علمیه و بناهای دیگر برای ایشان می سازند. 
💠 ما خیلی متاسفیم که در نماز جمعه تهران که روزی مرحوم آیت الله طالفانی و آیت الله منتظری نماز می‌خواندند، آقای صدیقی نماز می‌خواند که همین حالا ده‌ها هزار روحانی برای امام جمعه‌ای تهران از او شایسته‌تر هستند.
💠 امروز بسیاری از افراد خود را انقلابی‌تر نمایش می‌دهند و تلاش می‌کنند از طریق مخدوش کردن سوابق انقلابی یاران نزدیک امام خمینی خودشان را بالاتر بکشند.
💠 در خصوص موضوع حزب اعتماد ملی؛ پدرم همیشه به منافع ملی پایبند بوده و بر این اساس همیشه تصمیم‌گیری کرده و منافع ملی را در اولویت کارهایش گذاشته است. الان هم مصلحت حزب را اینطور دیدند.

💠 پیرامون وضعیت جسمی ایشان؛ حالشان که بد نیست ولی باید استراحت کنند. الان در سه نوبت و هر نوبت بیست دقیقه می‌توانند پیاده روی کنند و باقی را هم استراحت می‌کنند و دراز می‌کشند. چون پزشک توصیه کرده است که نباید بنشینن