نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

تأملی بر نوشته ی بابک اميرخسروی زير عنوان , ١٦ آذر ربطی به ورود نيکسون نداشت,

دکتر منصور بيات زاده



اخيرأ در برخی از سايت های اينترنتی ، ازجمله سايت ايران امروز (١) و سايت راديوفردا (٢) نوشته ای بقلم آقای بابک اميرخسروی در باره ١٦ آذر سال ١٣٣٢ ـ که تجديد چاپ بخشی از مصاحبه او با ,دويچه وله� می باشد که در چند سال قبل انجام گرفته است ـ ، درج شده است. بنظر من در آن نوشته که مربوط به وقايع يک مقطع مشخص تاريخ معاصر وطنمان می باشد (گوشه ای از تاريخچه نهضت ملی ايران و در آن رابطه جنبش دانشجوئی ايران ) ، ناروشنی ها و نقائصی وجود دارد. بخاطر جلوگيری از هرگونه بدفهمی و برداشت غلط از محتوی آن نوشته ، بنظر من اشاره به بعضی از آن نقائص و کمبودها، امری ضروری و لازم می باشد!

در آن نوشته می خوانيم:

, نوشته‌اند و شنيده‌ايم كه روز شانزده آذر سال ۳۲ دانشجويان دانشكده فنى در اعتراض به ورود نيكسون معاون آيزنهاور رييس جمهور آمريكا به ايران اعتصاب كرده بودند. اما بابك اميرخسروى كه در آن سال ها مسئول كميته‌هاى دانشجويى دانشگاه تهران بوده اين روايت را نادرست مي‌داند و مي‌گويد: ,من بدواً اين نکته را اصلاح كنم كه ورود نيكسون به تهران ۱۸ آذر بود نه ۱۶ آذر! بنابراين مسئله ربطى به ورود نيكسون نداشت. � (تکيه از منصور بيات زاده) (٣)

اميرخسروی در پاسخ به سئوال مصاحبه گر دويچه وله ، با محور قراردادن واژه ,ورود � به خوانندگان متن مصاحبه خود چنين تلقين می کند که گويا بمسلسل بستن دانشجويان دانشگاه تهران در روز ١٦ آذر ,ربطی� به ,ورود � نيکسون نداشته است!
و در واقع در توضيح اين موضوع که چرا و بچه دليل فاجعه ای که در روز ١٦ آذر ١٣٣٢ در دانشگاه تهران بوقوع پيوست و سه دانشجو (احمد قندچي، مهدی شريعت رضوی ، مصطفی بزرگ نيا) به شهادت رسيدند و تعداد زيادی مجروح و بازداشت شدند، , ربطى� به مسافرت نيکسون به تهران نداشته است، فقط بيان داشته است که , ورود نيكسون به تهران ۱۸ آذر بود نه ۱۶ آذر! �!

من با اظهارات اميرخسروی در اينمورد مشخص توافق ندارم و چنان اظهاراتی از سوی او را اگر نخواسته باشم تحريف تاريخ تلقی کنم ـ که هست ـ ، کاملا ناقص و غلط و در مغايرت با اسناد تاريخ معاصر ايران می دانم!

صرفنظر از اينکه چه کسی و يا سازمانی در گفتار و نوشتار خود ادعا کرده باشد که: , ...روز شانزده آذر سال ۳۲ دانشجويان دانشكده فنى در اعتراض به ورود نيكسون معاون آيزنهاور رييس جمهور آمريكا به ايران اعتصاب كرده بودند.�، ولی اين واقعيتی است انکار ناپذير که در صبح ١٦ آذر اصولا تظاهراتی از سوی دانشجويان دانشگاه تهران برگزار نشده بود. پس نمی توان و نبايد "تظاهرات " برگزار نشده از سوی دانشجويان در دانشگاه تهران را ,به ورود نيكسون معاون آيزنهاور رييس جمهور آمريكا به ايران� ربط داد. امير خسروی خود در آن مصاحبه بيان نموده است که : ,اتفاقا آن روز اصلا تظاهرات در كار نبود�.

با توجه به توضيحاتی که رفت، اگر بنا باشد پاسخ آقای امير خسروی را از اين زاويه که اشاره رفت ، مورد بررسی قرار داد ، هيچگونه ايرادی به اظهارات او نمی تواند وارد باشد!

اما نمی توان و نبايد از خاطر بدور داشت که اگر در روز ١٦ آذر برگزاری ,اعتصاب� و ,تظاهرات� در دستور کار دانشجويان دانشگاه تهران نبوده است، اشتباه خواهد بود همچون بابک اميرخسروی چنين تصور کرد که جناياتی که آنروز در دانشگاه تهران رخ داد ، به ريچارد نيکسون و سياست و عملکرد استعماری دولت ايالات متحده آمريکا،ربطی نداشته است و آن بيچاره , تاجبخش� در آن فاجعه بی گناه بوده است، چون , ورود نيكسون به تهران ۱۸ آذر بود نه ۱۶ آذر! �!

برای روشن ترشدن مسائل مورد اختلاف و نقائص آن بخش از گفتار بابک امير خسروی که مورد انتقاد من می باشد ، به نقل بخشی از متن مصاحبه او می پردازم تا روشن شود که خود او نيز تمام فعل و انفعالات سياسی ، از جمله محاکمه دکتر مصدق و اعتراض دانشجويان به آن وضع را بدرستی به كودتاى ۲۸ مرداد ربط داده است. اما برای من روشن نيست که چرا فاجعه ١٦ آذر دانشگاه تهران، نمی تواند ,ربطی� به سياست استعماری دولتمداران ايالات متحده آمريکا داشته باشد؟ مگر بنابر فرمان محمدرضاشاه پهلوی دو روز بعد از فاجعه ی ١٦ آذر در همان دانشگاه تهران دکترای افتخاری به نيکسون ,تاجبخش� داده نشد؟!

برای روشن شدن جوانب بحث، من همچنين به بخشی از , مصاحبه با دكتر رحيم عابدي، معاون رئيس دانشكده فنی در سال ١٣٣٢� (٤) و بخشی از نوشته مرحوم دکتر مصطفی چمران ، يکی از فعالين مصدقی و شاهدان عينی آن جنايت در دانشگاه تهران که در باره فاجعه ۱۶ آذر ١٣٣٢ درسال ١٣٤١ (٤٧ سال قبل با مقايسه تاريخ نگارش اين نوشته در سال ١٣٨٨) تحرير کرده است، اشاره می کنم. (٥)

حال ببينيم اميرخسروی چه می گويد:

,من بدواً اين نکته را اصلاح كنم كه ورود نيكسون به تهران ۱۸ آذر بود نه ۱۶ آذر! بنابراين مسئله ربطى به ورود نيكسون نداشت.(تکيه از منصور بيات زاده) اما به طور كلى بعد از كودتاى ۲۸ مرداد و ضربه‌ای كه به جنبش ملى و دمكراتيك ايران خورده بود، سلسله فعاليت‌هاى گسترده‌ای در دانشگاه تهران شروع شده بود. دانشگاه از مراكز فعال و حساس مبارزه بود. در آذر ماه دانشگاه به ويژه خيلى متشنج بود. اولا محاكمه دكتر مصدق تازه شروع شده بود كه دانشجويان را خيلی ناراحت كرده بود و دوماً رابطه ديپلماتيك با انگلستان دوباره ازسر گرفته می شد. دنيس رايت، كاردار سفارت انگليس روز ۱۴ آذر وارد تهران شده بود .(٦) بدين مناسبت، روز ۱۵ آذر درگيرى‌هاى شديدى ميان ماموران انتظامى كه مدتى بود در دانشگاه حضور داشتند و اصلا حضور نظاميان يكى از عوامل اصلى ودايمى تحريك دانشجويان بود، پيش آمد.�. (٧)

همانطور که قبلا اظهار کردم ، حال بخشهائی از مصاحبه با دکتر رحيم عابدی معاون دانشکده فنی در سال ١٣٣٢ ، فردی که از نزديک شاهد وقايع و رخدادهای آنروز بوده و حتی ٨ روز در زندان لشكر ٢ زرهی بسر برده است، نقل می کنم.تا روشن گردد که مسئله مسافرت نيکسون برای بسياری از جمله مقامات دانشگاهی موضوعی پنهانی نبوده است و مقامات دولت کودتا فكر مي‌كردند كه که با دادن دكترای افتخاری به نيكسون تظاهرات و ناآرامی دانشجويان در دانشگاه بالا بگيرد.

دکتر عابدی در مصاحبه ای در باره ۱۶ آذر بيان داشته است:

, واقعه ۱۶ آذر، درواقع حدود صد روز بعد از سقوط دولت شادروان دكتر مصدق بود؛ يعنی ٢٨ مرداد كه كودتا شد. شهريور، مهر و آبان و ۱۶ آذر، درست ١٠٥ روز از سقوط دكتر مصدق مي‌گذشت و خب دانشگاه تهران هم از بعد از سقوط دكتر مصدق، هميشه كمابيش متشنج بود، تظاهراتی بود و قصد اين بود كه دولت ,آيزنهاور� كه معاونش ,نيكسون� بود، نيكسون معاون رئيس‌جمهور در ايران برای پاداشی كه شاه قرار بود به اينها بدهد، برای اين‌كه با آن كودتا دولت مصدق را سرنگون كردند و شاه اختيارات تام گرفت، بيايد در دانشكده حقوق يك دكترای افتخاری به آقای نيكسون بدهد و فكر مي‌كردند كه اين تظاهرات و ناآرامی در دانشجويان احتمال دارد با آمدن نيكسون بالا بگيرد.

دانشگاه ناآرام بود. كوشش دستگاه و ارتش در اين بود كه يك رعب و وحشتی در دانشگاه ايجاد بكند كه نيكسون اگر آمد، دانشگاه درواقع محصلان نتواند كاری بكنند و اين نقشه ۱۶ آذر را فراهم كردند و بنده كه صبح به دانشكده رسيدم، ساعت ٧٬٣٠ بود. به من خبر دادند كه در دانشكده علوم چند تا كاميون ارتش هست كه آنجا مشغول دستگيری دانشجو هستند كه البته بعد فهميديم كه اين نقشه قرار بود در دانشكده علوم انجام گيرد كه بعد از دانشكده علوم منتقل شد به دانشكده فنی و برای مرعوب كردن، دانشجويان را به خط كردند و از هر پنج نفر، يك نفر را مي‌گرفتند....
وقتی كه اين تيراندازی شد، بنده دريافتم كه بايد جريان را صورت‌مجلس كنم، استادان حاضر همه امضا كردند. ساعت دو بعدازظهر يك سرهنگی آمد تو، در گوشی با دكتر سياسی صحبتی كرد و دكتر سياسی قدری در هم رفت و گفت، آمده‌اند آقای دكتر عابدی را جلب بكنند و بعد با ماشين رئيس دانشكده رفتيم. فرماندار نظامی كه در آن زمان سرلشكر دادستان، شوهرخاله شاه بود، بعد بردند زندان لشكر ٢ زرهی. بنده هشت روز در آنجا بودم بازجويي‌های مفصلی از من كردند. اصرار مي‌كردند كه شما چرا زنگ زده‌ايد؟ البته بنده گفتم چون شما در پی يك مقصر هستيد، اگر بنده زنگ نمي‌زدم و اين اتفاق در داخل كلاس مي‌افتاد و در داخل كلاس هم باز يك عده كشته مي‌شدند، باز مرا مي‌گرفتيد، چون بالاخره شما دنبال يك مقصر مي‌گرديد. شما بي‌خود تيراندازی كرده‌ايد يك عده‌ای را كشته‌ايد.
اين بعد از دولت مصدق بود كه مي‌خواستيد رعب و وحشت ايجاد كنيد با وجود اين نتوانستند در يك روز رسمی دكترای نيكسون را بدهند و مجبور شدند روز جمعه بدهند. البته دانشگاه بعد از ۱۶ آذر حدود دو هفته تعطيل بود. حركت دانشگاه بسيار جاندار بود و از آن به بعد، هر سال همين ۱۶ آذر وسيله‌ای بود كه دانشجويان به ياد آن ۱۶ آذر از اين شهيدان تجليل و واقعا نيروی خودشان را متشكل‌تر و منظم‌تر كنند.� (٨)

پس از آشنا شدن با بخشی از نظرات اميرخسروی و دکتر عابدی معاون دانشکده فنی حال به بخشی از نوشته مرحوم مصطفی چمران در باره ۱۶آذر ١٣٣٢، اشاره می کنم، تا دقيقأ روشن گردد که چرا فاجعه ۱۶ آذر، همچنين با مسافرت نيکسون و سياست و عملکرد دولت ايالات متحده آمريکا و کودتای ٢٨ مرداد عليه حکومت ملی و قانونی دکتر مصدق , ربط� داشته است و تفکيک آن ,فاجعه �از ديگرتأثيرات منفی کودتای ٢٨ مرداد از سوی آقای بابک امير خسروی چقدر بی پايه و غير منطقی است!

چمران درآن رابطه می نويسد:

, آن روز ساکت ترين روزها بود و چون شواهد و آثار احتمال وقوع حادثه ای را نشان می داد، دانشجويان بی اندازه آرام و هوشيار بودند که به هيچ وجه بهانه ای به دست کودتاچيان حادثه ساز ندهند. پس چرا و چگونه دانشگاه گلوله باران شد؟ و چطور سه نفر از بهترين دوستان ما، بزرگ نيا، قندچی و رضوی به شهادت رسيدند؟
اعمال خائنانه دولت کودتا هر روز بر بغض و کينه مردم می افزود و بر آتش خشم و غضب آنان دامن می زد. از روز ١٤ آذر تظاهراتی که در گوشه به وقوع می پيوست وسعت گرفت و در بازار و دانشگاه عده ای دستگير شدند. روز ١٥ آذر مجددأ تظاهرات بی سابقه ای در دانشگاه و بازار صورت گرفت. در دانشکده های پزشکي، حقوق و علوم، دندانپزشکي، تظاهرات موضعی بود و جلوی هر دانشکده مستقلا انجام می گرفت و سرانجام با يورش سربازان خاتمه می يافت و عده ای دستگير شدند. در بازار نيز همزمان با تظاهرات دانشجويان، مردم دست به اعتصاب زده شروع به تظاهرات کردند و عده ای به وسيله مامورين نظامی گرفتار شدند.
ضمنا در تاريخ ٢٤ آبان اعلام شده بود که نيکسون معاون رييس جمهور آمريکا از طرف آيزنهاور به ايران می آيد. نيکسون به ايران می آمد تا نتايج ,پيروزی سياسی اميد بخشی که در ايران نصيب قوای طرفدار تثبيت اوضاع و قوای آزادی شده است� (نقل از نطق آيزنهاور در کنگره آمريکا بعد از کودتای ٢٨ مرداد) را ببيند.
دانشجويان مبارز دانشگاه نيز تصميم گرفتند که هنگام ورود نيکسون، ضمن دمونستراسيون عظيمي، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا و طرفداری خود را از دکتر مصدق نشان دهند. تطاهرات عليه افتتاح مجدد سفارت و اظهار تنفر به دادگاه ,حکيم فرموده� همه جا به چشم می خورد و وقوع تظاهرات هنگام ورود نيکسون حتمی می نمود.
ولی اين تظاهرات برای دولتيان خيلی گران تمام می شد زيرا تاروپود وجود آنها بستگی به کمک سرشار آمريکا داشت. اين بود که دستگاه برای خفه کردم مردم و جلوگيری از تظاهرات از ارتکاب هيچ جنايتی ابا نداشت. روز ١٥ آذر يکی از دربانان دانشگاه شنيده بود که تلفنی به يکی از افسران گارد دانشگاه دستور می رسد که "بايد دانشجويی را شقه کرد و جلوی در بزرگ دانشگاه آويخت که عبرت همه شود و هنگام ورود نيکسون صداها خفه گردد و جنبنده ای نجنبد...".� (٩)

امير خسروی اگر قدری در گفتار خود تعمق می نمود، حتمأ بخاطر می آورد که ، بنابر فرمان محمد رضا شاه پهلوی چند روز بعد از فاجعه ١٦ آذر، در همان دانشگاه تهران به نيکسون پس از ,ورود� ش به تهران درجه دکترای افتخاری حقوق اهدا کردند. ,مسئله� ای که با توجه به توضيحات خود اميرخسروی درباره جوّ متشنج حاکم بر دانشگاه ، مراسم اهدای دکترای افتخاري، حتمآ نمی توانست بدون اعتراض و تظاهرات دانشجويان طرفدار دکتر مصدق و ديگر نيروهای مخالف با سياست و عملکرد دولت آمريکا و کودتای ٢٨ مرداد ، از جمله طرفداران حزب توده در دانشگاه تهران انجام پذيرد!
با توجه به توضيحی که رفت ، بد نيست آقای دکتربابک امير خسروی قدری دراينباره فکر کند که آيا فاجعه ١٦ آذر همچنين بخاطر تغيير فضای سياسی حاکم بر دانشگاه تهران و حاکم کردن ,يک محيط آرام � که دلپسند شاهنشاه و ديگر مقامات دولت کودتا برای اجرای مراسم اهدای دکتر افتخاری به نيکسون تاجبخش نبوده است ؟!

من اين نوشته را با نقل بخش پايانی نوشته مرحوم چمران پايان می دهم، باين اميد که آقای بابک امير خسروی به نقايص و اشتباهات گفتار خود پی برد و در جهت ,اصلاح� آن عمل کند!!

مرحوم چمران در سال ١٣٤١ نوشته است:

, روز بعد نيکسون به ايران آمد و درهمان دانشگاه، درهمان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجويان بی گناه رنگين بود، دکترای افتخاری حقوق دريافت داشت و از سکون و سکوت گورستان خاموشان ابراز مسرت کرد و به دولت کودتا وعده مساعدت و کمک داد و به رييس جمهور آمريکا پيغام برد که آسوده بخوابيد چون او که نوشته بود؛ "... گو اين که مخاطراتی که متوجه ايران بود، تخفيف يافته است. مع ذالک ابرهائی که ايران را تهديد می کرد، به کلی متلاشی و پراکنده نشده است. و مملکت نسبتا امن و امان است!
صبح ورود نيکسون يکی از روزنامه ها در سرمقاله خود تحت عنوان ,سه قطره خون� نامه سرگشاده ای به نيکسون نوشت که فورأ توقيف شد. ولی دانشجويان سحرخيزی که خواب و خوراک نداشتند و استراحت در قِبل مرگ دوستانشان ميسر نبود، زودتر از پليس روزنامه را خواندند. در اين نامه سرگشاده ابتدا به سنت قديم ما ايرانی ها اشاره شده بود که ,هرگاه دوستی از سفر می آيد يا کسی از زيارت باز می گردد و يا شخصيتی بزرگ وارد می شود، ما ايرانيان به فراخور حال در قدم او گاوی يا گوسفندی قربانی می کنيم.� آنگاه خطاب به نيکسون گفته شده بود:
,آقای نيکسون وجود شما آنقدر گرامی و عزيز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترين جوانان کشور يعنی دانشجويان دانشگاه را قربانی کردند.� ( همه جا تکيه از منصور بيات زاده).


دکتر منصور بيات زاده

شنبه ۲۱ آذر ۱٣٨٨ - ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹

dr.bayatzadeh@ois-iran.com


پانويس:


١ ـ ١٦ آذر ربطی به ورود نيکسون نداشت ـ بابک اميرخسروی
توضيح: درروزهای اخيرمتوجه شدم که به علتِ گذشت نيم قرن از رويداد ۱۶ آذر؛ آگاهی درستی ازآنچه گذشت، وجود ندارد. اغلب حتی موضوع را به ورود نيکسون، معاون وقت رياست جمهوری آمريکا در همان روز و تظاهرات خيابانی دانشجويان عليه اين سفر، نسبت می دهند. فکرکردم مصاحبۀ تلفنی زير با راديوآلمان (دويچه وِله) راکه چند سال پيش انجام داده‌ام، در اختيار علاقه مندان قرار بدهم، با اين اميدکه برای روشن شدن موضوع تا حدی کمک بکند. من چندسال پيش ازاين مصاحبه، درمقالۀ نسبتاً مشروحی درنشريّۀ ,راه آزادی� به حادثۀ ۱۶ آذر پرداخته بودم که فعلاً دسترسی به آن ندارم. اميدوارم برای ۱۶ آذر بعدی دراختيار دانشجويان مبارزکشورمان قراربدهم.
به نقل از سايت ايران امرور

http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/20071/

و همچنين در سايت سازمان سوسياليست های ايران
http://www.ois-iran.com/2009/azar-1388/ois-iran-4819-16_azar-rabti_be_worode_nixon_nadasht


٢ ـ ٣٢ ـ ٨٨ ؛ روزی که دانشجويان ,برخاستند� ـ
به نقل از سايت راديوفردا
http://www.radiofarda.com/content/f35_16Azar_Then_and_Now/1898153.html

٣ ـ به نقل از سايت ايران امروز
http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/20071/

٤ ـ ,سه قطره خون�، برپيشانی جنبش دانشجوئي، يکسری مصاحبه ، از جمله مصاحبه با
دكتر رحيم عابدي، معاون رئيس دانشكده فنی در سال ١٣٣٢
آنچه در پی مي‌آيد، مصاحبه‌ای است كه نزديك به سه دهه پيش با برخی اعضای خانواده شهدا و مرتبطين واقعه ١٦ آذر در روزنامه های معروف انجام شده و برای اثربخشی بيشتر و بهتر با فاصله‌ای سی ساله امروز دوباره منتشر مي‌شود.
به نقل از سايت سازمان سوسياليست های ايران
http://www.ois-iran.com/2009/azar-1388/ois-iran-4821-mosahebah_ba_dr_rahim_aabedi-16_azar.htm

و همچنين در ,ناگفته هايی از خانواده و دوستان شهدای ١٦ آذر�
به نقل از سايت انقلاب اسلامی

http://enghelabe-eslami.com/maghalat/Khanevadeh-wa-Dustan-16Azar-031209.pdf

٥ ـ مرحوم دکتر مصطفی چمران يکی از فعالين مصدقی و شاهدان عينی فاجعه روز ١٦ آذر بوده است. او در نوشته ای که درسال ١٣٤١ در باره ١٦ آذر تحرير کرده است ( نوشته ای که بخشهائی از آنرا در همين نوشته نقل کرده ام)، به چگونگی شروع عملکرد سربازان دسته "جانباز" و فعاليت های طرفداران ,راه مصدق� اشاره کرده است.
او می نويسد:
,حدود ساعت ١٠ صبح موقعی که دانشجويان در کلاس ها بودند، چندين نفر از سربازان دسته "جانباز" به معيت زيادی سرباز معمولی رهسپار دانشکده فنی شدند. ما در کلاس دوم دانشکده فنی که در حدود ١٦٠ دانشجو داشت، مشغول درس بوديم. آقای مهندس شمس استاد نقشه برداری تدريس می کرد. صدای چکمه سربازان از راهرو پشت در به گوش می رسيد.اضطراب و ناراحتی بر همه مستولی شده بود و کسی به درس توجه نمی کرد. در اين هنگام پيشخدمت دانشکده مخفيانه وارد کلاس شده به دانشجويان گفت: ,بسيار مواظب باشيد. چون سربازان می خواهند به کلاس حمله کنند اگر اعلاميه يا روزنامه ای داريد از خود دور کنيد ( آن روز ,راه مصدق� و اعلاميه های نهضت مقاومت ملی به وفور در دانشگاه پخش می شد.) مهندس خليلی به شدت عصبانی است و تلاش می کند از ورود سربازان به کلاس جلوگيری کند ولی معلوم نيست که قادر به اين کار باشد� او مهندس خليلی و دکتر عابدی رييس و معاون دانشکده فنی با تمام قوا می کوشيدند از ورود سربازان به کلاس جلوگيری کنند. ولی سربازان نه تنها به حرف آنها اهميتی ندادند بلکه آنها را تهديد به مرگ کردند. تا بالاخره در کلاس به شدت به هم خورد و پنج سرباز,جانباز� با مسلسل سبک وارد کلاس شدند."

به نقل از سايت سازمان سوسياليست های ايران
http://www.ois-iran.com/2009/azar-1388/ois-iran-4820-chamran-16-azar-1332.htm

بصورت پِ ـ دِ ـ اِف
http://www.ois-iran.com/2009/azar-1388/ois-iran-4819-chamran-16-azar-1332

٦ ـ در روز ١٤آذر ژنرال زاهدی نخست وزير دولت کودتا تجديد روابطه سياسی با انگلستان را رسما اعلام كرد. اظهارات آقای بابک اميرخسروی در رابطه با ,ورود� دنيس رايت كاردار سفارت انگليس در روز ١٤ آذر به تهران صحيح نيست. او در روز ٣٠ آذرماه ١٣٣٢ وارد تهران شد.
برای کسب اطلاعات بيشتر در اينمورد به نوشته آقای محمد علی موحد تحت عنوان ,دنيس رايت و ماموريت او در ايران� در سايت بخارا مراجعه کنيد.

http://www.bukhara-magazine.com/?p=796

٧ ـ به نقل از سايت ايران امروز
http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/20071/

٨ ـ مصاحبه با دكتر رحيم عابدي، معاون رئيس دانشكده فنی در سال ١٣٣٢
به نقل از سايت سازمان سوسياليست های ايران
http://www.ois-iran.com/2009/azar-1388/ois-iran-4821-mosahebah_ba_dr_rahim_aabedi-16_azar.htm


٩ ـ ١٦ آذر ١٣٣٢ به روايت شهيد مصطفی چمران
به نقل از سايت سازمان سوسياليست های ايران
http://www.ois-iran.com/2009/azar-1388/ois-iran-4820-chamran-16-azar-1332.htm

بصورت پِ ـ دِ ـ اِف
http://www.ois-iran.com/2009/azar-1388/ois-iran-4819-chamran-16-azar-1332

هیچ نظری موجود نیست: