نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

,تنفيذ و تحليف, احمدی نژاد، شکاف دربطن ولايت و ادامه نبرد درخيابانها

چند ياد داشت کوتاه از توفان

* * * *
مراسم مضحک , تنفيذ و تحليف, احمدی نژاد رئيس جمهورتقلبی ولی فقيه ،درشرايطی برگزارگرديد که مردم شجاع و قهرمان ايران درخيابانها بافرياد مرگ بر ديکتاتور، خامنه ای قاتله، ولايتش باطله و زندان ،شکنجه و اعتراف ديگر اثر ندارد " درمقابل نيروهای وحشی و آدمکش و تا بدندان مسلح رژيم صف آرايی کرد و خشم ونفرت خويش را از جلادان و خونريزان حاکم ابراز داشت. درتهران به رغم حضور گسترده نيروهای انتظامی و امنيتي، تظاهراتهای موضعی و تجمع های اعتراضی متنوعی در حوالی ميدان شهدا و خيابانهای شمالی منتهی به ميدان بهارستان برگزار گرديد و مردم بويژه جوانان دختر و پسر بر ضد جنايت آفرينان تبهکار جمهوری اسلامی شعارداد و بی باکانه با هزاران نيروی بسيجی و پاسدار و امنيتی به مقابله پرداخت.
مافيای قدرت می پنداشت با توسل به شوهای مستهجن تلويزيونی و تواب سازيهای مسخره می تواند نمايش تنفيذ و تحليف را به آرامی برگزار کند بطوری که آب از آب تکان نخورد.. ليکن مردم ايران مقهور سرکوب گريها و اعتراف گيريهای مشمئزکننده نگرديد و به پيکار برحقش عليه مستبدين حاکم ادامه داد. سناريوی ساختگی , انقلاب مخملی, و انگشت اتهام بسوی جنبش عادلانه و آزاديخواهانه مردم بعنوان دست دراز شده امپرياليسم با شکست مفتضحانه ای مواجه گرديد و کسی آن را جدی نگرفت. مردم چنين توهين و تحقيری را بر نتابيد و با اعتراض هرچند پراکنده وجنگ و گريز خيابانی ودرقالب ندای الله واکبرشبانه ، مراسم تنفيذ و تحليف احمدی نژاد را به سخره گرفت و داستان آرای 25 ميليونی را بروی و رهبرش تلخ گردانيد. "حماسه مشروعيت 85 درصدی شرکت مردم درانتخابات " چون استخوانی در گلوی متوليان تاريک انديش حاکم گيرکرده واحساس خفگی ميکنند.
به يمن ارتباطات الکترونيکی و توانايهای فنی نسل جوان،اعتراضات مردم در روز 12 و 14 مرداد ماه سريعا در جهان منعکس گرديد و همراه با همدلی وافشاگريهای ايرانيان مبارز و مترقی درخارج ازکشور عرصه را بر رژيم اسلامی تنگ وآبرويی برای دستاربندان کودتاچی باقی نگذاشت. مردم ايران به نمايش مسخره تنفيذ و تحليف رياست جمهوری تف ريخت و بر استمرار و تداوم مبارزه عليه رژيم احمدی نژاد و خامنه ای و شرکاء تاکيد ورزيد. مردم ايران بوِيژه جوانان شجاع کشور چنان بر عليه رژيم جمهوری اسلامی شوريد و چنان ارکان حکومت را به لرزه درآورد که کسی را يارای انکار آن نيست. امروز ديگر سخن بر سر ابطال انتخابات و رای مرا پس بده نيست. سخن بر سر مرگ و دفن کردن نظام بربرمنش جمهوری اسلامی است که هرروز قربانی ميگيرد و برای بقای طفيلی اش به هر جنايت و دروغی مبادرت ميورزد و حتا به ياران خودی نيز رحم نمی کند.

مراسم تنفيذ و تحليف درشرايطی برگزار گرديد که که بخش بزرگی از بدنه رژيم مشروعيت انتخاب احمدی نژاد را به زير سئوال برد و آن را به رسميت نشناخت. عدم حضور هاشمی رفسنجانی رئيس مجلس خبرگان و رئيس شورای مصلحت نظام و همينطور بی اعتنايی محمد خاتمی و انتقادات تند موسوی و کروبی به کودتای انتخاباتی و عدم حضورشان در مراسم تنفيذ و تحليف رياست جمهوری بحران حکومتی وشکاف عميق دربطن ولايت را به نمايش گذاشت و نگاه مطبوعات ورسانه های بين المللی را به خود جلب نمود. صحنه مضحک خيز برداشتن احمدی نژاد برای بوسيدن دست سيد علی خامنه ای که ياد آور دوران سلطنت پهلوی و چاکرمنشی هويدا و ديگر نوکران درباری بودو جا خالی دادن رهبر وبوسه احمدی نژاد به شانه وی و سپس ستودن رهبر از"شخصيت شجاع و صادق" رئيس جمهور و به ريشخند گرفتن تظاهرات ميليونی مردم و قلمداد کردن آن بعنوان ,کاريکاتوری از انقلاب بهمن, ، يک بارديگر حمايتش را از احمدی نژاد و درستی نتايج انتخابات اعلام داشت و کوچکترين نرمشی در قبال جناح رقيب نشان نداد. سيدعلی خامنه ای اما با چنين موضع گيری روشنی سرنوشت خويش را با محمود احمدی نژاد گره زده و تشديد بحران سياسی و ادامه نزاع جناحهای درون حکومتی را نويد داد. تشديد اين بحران بازهم بيشتر به تضعيف کل نظام جمهوری اسلامی و انفراد آن می انجامد. مردم به عينه ديدند که کوه موش زائيد و رايشان ملاخور شد. 45 روز نبرد خياباني، تظاهراتهای با شکوه درمقابل باندهای چاقوکش لباس شخصی و نيروهای جهنمی سپاه و بسيج و شکنجه های وحشيانه در زندانهای کهريزک و اوين و به شهادت رسيدن بيش از 150 نفر از جوانان پر اميد ميهن فضای عمومی کشور و ذهنيت مردم را بشدت تغيير داد و مردمانی که قبل از انتخابات به تغييراتی در چهارچوب نظام قانع بودند امروز اما به کمتر از سرنگونی و به محاکمه کشيدن رهبران جمهوری اسلامی رضايت نمی دهند. مردم ايران همانی نيست که قبلا بود. 45 روز پيکار جانانه عليه رژيم، نبرد جمعی و تن به تن درمقابل باند مسلح بسيجی و لباس شخصی ، احساس همبستگی و يگانگی و ندای نترسيم نترسيم ما همه با هم هستيم و شعار مرگ بر ديکتاتور و مرگ بر علی خامنه ای..... روحيه انقلابی ، تجربه گرانقدرو آموزش عملی به مردم داد که بی شک گنجينه مهمی دربراندازی نظام جمهوری اسلامی است. رژيم ولايت فقيه نيز همانی نيست که قبل از انتخابات بود. رژيم امروز بشدت ضعيف شده و پشم و پيله ولی فقيه ريخته و کسی برايش تره هم خورد نمی کند. رژيم جمهوری اسلامی هيچگاه در طول 30 سال اخير اينچنين مفلوک و منفور وپريشان و درهم ريخته نبوده است. اين اوضاع اغازی برای پايان عمر اين رژيم مافيايی است وتضادهای اجتماعی طبقاتی ايران آنچنان عميق و حاد است که از هر جرقه کوچکی امکان بر خاستن حريق بزرگ و شعله ورشدن اعتراضا ت توده ای است . رژيم جمهوری اسلامی ودر راس آن علی خامنه ای سرنوشتی جز سرنوشت رژيم منفور پهلوی نخواهد اشت. نبرد تا سرنگونی رژيم ضد انسانی و کثيف جمهوری اسلامی و استقرار آزادی و عدالت اجتماعي، آزادی بيان و عقيده، آزادی احزاب و سنديکا و اجتماعات، لغو شکنجه، برابری زن و مرد و احترام به حقوق انسانی همه آحاد مردم ادامه خواهد داشت. خود را برای تلاطمات آينده و رهبری مبارزه مردم آماده کنيم.



* * * * *

تجاوز به زنان درزندانها از زبان مهدی کروبی

نامه مهدی کروبی به رفسنجانی درمورد تجاوز به زنان درزندانها سروصدای زيادی کرده است. البته تجاوزبه زنان در زندانها درتاريخ نظام جمهوری اسلامی تازه گی ندارد. اين تجاوزات از روز 22 خرداد ماه 1388 آغازنگرديده است. تجاوزات جنسی و ضد بشری به زنان ايران از سالهای نخستين انقلاب بويژه پس از کودتای "امام " خمينی عليه جناح دکتر بنی صدر در خرداد ماه سال 1360 و عزل وی و سپس کشتار خونين جوانان کشور و قلع و قمع سازمانهای سياسی شدت يافته و همچنان ادامه دارد. دراين مورد صدها سند وخاطرات تکان دهنده از زندانيان سابق انتشار يافته و در دست همگان قرارگرفته است. سازمان عف بين الملل نيز بارها به تجاوز و تحقير زندانيان بويژه زنان اشاره داشته است . در خبرنامه سازمان عف بين الملل شماره 4 مورخ آوريل 1985 درمورد تجاوز عنف به زنان ومردان زندانی در زندانهای جمهوری اسلامی چنين می خوانيم:

"گزارش مي‌رسد که زندانيان سياسی در ايران، در صدها بازداشتگاه مخفی پراکنده در سرتاسر کشور شکنجه مي‌شوند و با آن‌ها بدرفتاری مي‌شود. بسياری از اين اماکن از سوی ساواک پليس مخفی دوران شاه، به همين منظور مورد استفاده قرار مي‌گرفت...
آنچه که در پی مي‌آيد بر مبنای [ اطلاعات] و مواد گوناگون و گسترده‌ای است که از جمله از مصاحبه‌های شخصي، با تعداد زيادی از زندانيان سياسی سابق که در خارج از ايران زندگی می کنند، طی سال‌ها، فراهم آمده است . ..
گونه‌های ديگری از شکنجه جسمی که از ۱۹۸۰ تاکنون از طرف قربانيان پيشين به عفو بين‌الملل گزارش شده است شامل مواردی مي‌شود مثل ساعت‌ها آويخته شدن با بدن کج، در حالی که يک بازو از روی شانه به پشت کشيده مي‌شود و از پشت به دست مقابل بسته می شود، سوزاندن با برق و يا با سيگار، و انواع مختلف تجاوزهای جنسي، از جمله تجاوز به عنف به مردان و زنان زندانی.
زن ۲۳ ساله‌ای که عضو هيچ سازمان سياسی نيست و کارش خدمات اجتماعی داوطلبانه بوده به عفو بين‌الملل از نحوه بدرفتاري‌ها و شکنجه‌هايی که ديده چنين گزارش داده است. او دو بار از طرف پاسداران در تهران دستگير گرديده بود. بار دوم ، در اواخر ۱۹۸۲، وی به مدت پنج هفته در يکی از ساختمان‌های کميته در "انفرادی" نگه داشته شده است. و در طی اين مدت بارها درباره وابستگي‌های سياسی فرضي‌اش مورد بازجويی قرار گرفته و اسامی رفقايش را از وی خواسته‌اند. در يک موقعيت از او خواسته‌اند لباس‌اش را بکند [برهنه شود] و مجبورش ساخته‌اند از دهان و از مقعد در وی دخول کنند. او باکره بوده است...."

آقای کروبي، موسوي، رفسنجانی و خاتمی ازجمله کسانی هستند که درآن دوران سياه از شکنجه و اعدام و تجاوز به زنان و سرکوب خونين مخالفين دفاع کرده و هنوز هم بيشرمانه از مواضع امامشان دفاع ميکنند. اگر آقای کروبی به انتقاد خود نسبت به شکنجه و اعدام و تجاوز به زنان درزندانهای رژيم صادق است ابتدا بايد به نقش خود و ياران خط امامی اش ، آقايان موسوي، رفسنجاني، خاتمی و غيرو در سالهای 60 بپردازد و تکليفش رادرقبال آن فجايع دهشتناک روشن نمايد. درغير اين صورت مردم سخنان ايشان را را جدی نمی گيرد و نخواهد گرفت. مردم ايران تجاوز و کشتار زندانيان بيگناه در سالهای 60 را هرگز فراموش نخواهد کرد و مسببين آن را نخواهد بخشيد. ملت زجر کشيده ايران برای محاکمه همه سران و دست اندرکاران رژيم جمهوری اسلامی که بيش از صد هزار نفر از زنان و مردان اين سرزمين را که جز سعادت و خوشبختی مردم و آزادی و سر بلندی ايران نمی انديشيدند، تيرباران نمودند، بيتابی ميکند و آقای مهدی کروبی نيز يکی از اين متهمين است که بايد دردادگاه خلق ايران محاکمه وپاسخگوی صدها سئوال بی پاسخ مادران و پدران داغدار ايران باشد.

� * * * *


پاسخ دندان شکن سنديکای کارگران شرکت واحد به اراجيف دادستانی

دادستان تهران در 11 مرداد ماه 88 کيفر خواستی را پيرامون اعتراضات بعد از انتخابات و دستگيرشدگان اخير قرائت کرد و جنبش عظيم و برحق وعادلانه مردم ايران و ازجمله سندکای شرکت واحد تهران را به موسسات برانداز نظير" صندوق مالی و دمکراسی" آمريکا نسبت داد.
رژيم جمهوری اسلامی اولين بار نيست که بيشرمانه اعتراضات دموکراتيک مردم را به خارج و استعمار می چسباند تا از اين طريق هرعمل ضد انسانی و جنايتکارانه اش را توجيه نمايد.
تاريخ جمهوری اسلامی تاريخ 30 شعارهای دروغين ضد امپرياليستی بوده و با همين ترفند های ارتجاعی مبارزات واقعي، انقلابی و مترقی مردم زحمتکش ايران اعم از کارگران، زحمتکشان، دانشجويان و زنان را سرکوب کرده و ايران را به زندان کهريزک همه آزاديخواهان تبديل کرده است. توطئه گران، کودتاچيان و قصابان جمهوری اسلامی همانند سربازان گريخته ازجنگ، در زير درختی پناه برده و از هر سو خود را درمحاصره می بينند. هر برگی که به زمين فرود می آيد رژيم را از جا می پراند، وی از سايه اش می ترسد و به همه بد بين است. هر ندايی را با گلوله پاسخ ميدهد. هر منتقدی را به بند می کشد و همانند رژيم منفور شاه وی را به خارج می چسباند. انقلاب مخملی نيز ورد زبان رژيم ولايت وقيح شده و با توسل به تئوری انقلاب نرم به خوديها نيز رحم نيم کند و به هر سو شليک ميکند. وی نمی تواند و يا نمی خواهد بپذيرد که مردم جان به لب آمده ايران بپاخاسته اند ورژيم کثيف ، ضد بشری و آدمکش سرمايه داری اسلامی را نمی خواهد. جمهوری اسلامی مبارزات مردم ميهن را به اجنبی می چسباندغافل ازاينکه کشتار و آزار و شکنجه وحشيانه معترضين و نارضايتی عمومی بهترين خدمت به امپرياليسم وصهيونيسم است و رژيم چنين نقشی را بخوبی ايفا کرده و ميکند.
به بند کشيدن کارگران شريف و زحمتکش شرکت واحد و شکنجه وحشيانه منصور اسالو دبير سنديکای شرکت واحد وتوطئه ضد انسانی عليه او، عين خدمت به امپرياليسم و استعماراست و سران رژيم را بايد به جرم ترور وجنايت دردادگاه خلق ايران محاکمه ومجازات نمود. سنديکای کارگران شرکت واحد به ادعانامه دادستانی تهران پاسخ دندان شکنی داده و مقهور پرونده سازی ، ارعاب و توطئه جمهوری جنايتکار اسلامی نگرديده واز حقوق عادلانه و فعاليت مستقل خويش به دفاع برخاسته است. حزب ما ضمن دفاع قاطعانه از حقوق کارگران شرکت واحد ، خواهان آزادی اعضای اين سنديکا و رهبرش منصور آسالو از زندان است و ادعانامه دادستانی تهران را بشدت محکوم ميکند.



هیچ نظری موجود نیست: