نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

برنامه ده ماده‌ا‌ی «تنها آلترناتیو دموکراتیک»؛ ادعایی واقعی یا توهم؟

برنامه ده ماده‌ا‌ی «تنها آلترناتیو دموکراتیک»؛ ادعایی واقعی یا توهم؟
ناصر اسدی
مریم رجوی در سخنرانی اخیر خود در جمع «۶۰۰» تن از ما بهتران گردآمده از «۴۷ کشور و پنج قاره» درويلپنت پاريس، از برنامه‌ی ده‌ ماده‌ای «تنها آلترناتیو دموکراتیک ایران» برای چندمین بار رونمایی کرده و تأکید داشته است: «حرف ما اين نيست كه آخوندها بروند تا ما جايگزين آنها شويم، حرف ما اين است كه رأي و انتخاب و نظر مردم ايران حاكميت پيدا كند.» چه خوب! ( اما این میان تکلیف شعار «تنها آلترناتیو دموکراتیک ایران» چه می‌شود؟)*
 
یکی از ویژگی‌های جهان مدرن، جا افتادن مفهوم‌ دموکراسی و حقوق بشر و مقبولیت آن در نزد همگان است، بگونه‌ای که حتا دیکتاتورهای کوچک و بزرگ نیز در حرف و ادعا، نه تنها از مقابله با آن و چند و چون آوردن در آن پرهیز می‌کنند، بلکه ظاهراً خود را به رعایت اصول آن متعهد دانسته و چنان به آن شیفتگی نشان می‌دهند که مرحوم ولتر هم انگشت به دهان می‌ماند!  
روح‌الله خمینی وقتی که در پاریس زیر درخت سیب نشسته بود، به یکی از خبرنگارانی که از وی درباره‌ی حکومت مورد نظر ایشان پرسیده بود، پاسخ داده بود: حکومتی مثل همین فرانسه! (نقل به مضمون).
 
از همین روی، بایستی به مریم رجوی و «تنها آلترناتیو دموکراتیک» یادآوری کرد:
سنجش و داوری درباره‌ی پایبندی شما و مریدان‌تان به اصول دمکراسی، نه بر پایه‌ی حرف‌ها، ادعاها و سوگندهاتان بلکه بر پایه‌ی نقد دیدگاه‌ها و رفتارها و برخوردهای امروزتان است. برای اثبات پایبندی‌تان به ادعاهایی که می‌کنید، بایستی به پرسش‌های منتقدان و خبرنگاران، در رسانه‌های همگانی پاسخ داده و با شفاف‌سازی، از نظر، برنامه و سیاست‌ها و رفتارهای خود دفاع کنید و توانایی و شایستگی‌های خود را به جامعه نشان دهید. در دنیای مدرن و جامعه‌های دموکراتیک، یکی از ابزارهای سنجش ادعاها و شعارهای رهبران و شخصیت‌های سیاسی و این که حرف‌ و عمل‌شان تا چه درجه با هم همخوانی دارد، کشاندن ایشان به گفت‌وگو و مناظره‌ در رسانه‌های همگانی و درخواست پاسخگویی از ایشان است. احزاب مدرن از شرکت در این برنامه‌ها استقبال کرده و آن را فرصت خوبی برای طرح و بیان اهداف و برنامه‌شان می‌دانند که از طریق آن می‌توانند اعتماد عمومی را به سود خود تغییر دهند.
متأسفانه شما نه تنها به این کار تن نداده و نمی‌دهید، بلکه با خشونتی کم‌نظیر بر علیه منتقدان خود موضع گرفته‌ و رفتاری با ایشان کرده‌اید که دیگران را از پرسیدن و انتقاد کردن نیز منصرف کنید و با این روش‌ها تا آن‌جا پیش رفته‌اید که حتا رسانه‌های گروهی را نیز بایکوت می‌کنید. دلیل‌اش ساده است: «تنها آلترناتیو دموکراتیک ایران» یک جریان سیاسی مدرن و دموکراتیک نیست و از همین روی نمی‌تواند به اصول و ارکان دموکراسی پایبند و وفادار بماند و قواعد آن را رعایت کند. **
بایستی از مریم رجوی و «تنها آلترناتیو دموکراتیک» پرسید:
هنگامی که شما از استعفاء دادن دوستانه و محترمانه‌ی دو تن از قدیمی‌ترین و بالاترین اعضای شورای ملی مقاومت با بیش از بیست سال شکیبایی و بردباری و سابقه خدمت، برآشفته شده و نمی‌توانید آن را بپذیرد و درجا «نشست فوق العاده شورا... به منظوررسیدگی» برگزار کرده و با صدور حکم «شناعت، شقاوت و خیانت»،  به «جمع آوری پانصد امضاء ظرف 24 ساعت ازسراسرجهان» بر علیه ایشان اقدام می‌کنید، چگونه چنین ادعاهای گزافی می‌کنید که «ما خواهان ايجاد يك نظام قضايی مدرن، مبتنی بر احترام به ‌اصل برائت، حق دفاع، حق دادخواهی، حق برخورداری از محاكمه علنی و استقلال كامل قضات هستيم.»؟
کسی که نتواند در خانواده و جمع کوچک خود، آزادی بیان و ابراز عقیده و حق انتخاب (و صد البته استعفاء!) را در پیوند با اعضای آن رعایت کرده و آن را محترم بشمارد، چگونه می‌تواند چنین ادعایی را در پیوند با یک جامعه‌ی هفتاد و چند میلیونی بیان کند؟
شما که رهبر عقیدتی‌تان به سادگی، شخصی‌ترین و خصوصی‌ترین مسائل منتقد و مخالف نظری خود را به زشت‌ترین شیوه‌ی ممکن در رسانه‌ها بیان می‌کند و خط و نشان می‌کشد که بیشتر از این هم می‌تواند پرده‌دری کند، چگونه چنین ادعایی می‌کنید که «ما به كليه آزاديهای فردی احترام می‌گذاريم»؟ آیا چنین ادعاهایی نشانه‌ی توهم نیست؟
شما که ساده‌ترین پرسش‌ها و نقدهای محترمانه را  برنتافته و با منتقدان خود، برخوردی به غایت غیر انسانی کرده و به سادگی به ایشان هزار و یک تهمت و افترا زده و آن‌ها را ترور شخصیت کرده و مریدان و مقلدان را می‌شورانید که بر ایشان «لعن و نفرین» گفته و بر علیه‌‌شان امضاء جمع‌‌آوری و منتشر کنند؛ شما که دوستان دیروز و منتقدان‌تان را بدون هیچگونه پاسخی به پرسش‌ها و اعتراضات‌شان، در دادگاه‌های بی‌نیاز از سند و مدرک و دلیل، متهم کرده و بی‌رحمانه محکوم می‌کنید، چگونه مدعی می‌شوید که «ما خواهان ايجاد يك نظام قضايی مدرن، مبتنی بر احترام به ‌اصل برائت، حق دفاع، حق دادخواهی، حق برخورداری از محاكمه علنی و استقلال كامل قضات هستيم.»؟ ادعای شما مبنی بر «ايجاد يك نظام قضايی مدرن... » در ایرا ن فراد، متأسفانه تنها می‌تواند یک شوخی باشد.
ادبیات خشن و زشت و پر از دشنام و تهمتی که بر علیه منتقدان به کار می‌برید، ادعای دموکرات‌منشی و روامداری شما با منتقدان نظری‌تان را می‌تواند به روشنی اثبات کند! و برای همین است که از دیدن این همه فحش و اصطلاحات زشت در مطالبی که در سایت‌هایتان منتشر می‌شود، به وحشت نمی‌افتید... (حمید اشتری در مقاله‌ی «سقوط گفتار» فقط یک صفحه از این فحش‌ها و تهمت‌ها را برای نمونه، از مطالب شما بیرون کشیده و لیست کرده و به نمایش گذاشته است:
اصطلاحات درون سازمانی شما، نشان‌دهنده‌ی درجه‌ی «مدرنیت» شماست و برای همین است که بوی تحجر و کهنگی اصطلاحاتی همچون «حوض»، «دیگ» و «صفر صفر جنسی» مشام شما را نمی آزارد...
شعار به تمامی ضددموکراتیک «ایران رجوی، رجوی ایران» که سراپا توهین به شعور انسان عصر مدرن است، کجا و این ادعا که «ما خواهان يك نظام كثرتگرا و آزادی احزاب و اجتماعات هستيم» کجا...
 
توجه به همین چیزهای به ظاهر جزئی در رفتارها و برخوردهاتان،  نشان می‌دهد که این برنامه‌ی ده‌ ماده‌ای فقط در حد یک ادعای خیالبافانه است و «تنها آلترناتیو دموکراتیک» توانایی و شایستگی‌ها لازم برای انجام آن را ندارد.
 
به یک برنامه‌ی مدرن که بر پایه‌ی اصول دموکراسی و حقوق بشر تدوین شده است، تنها افراد، سازمان‌ها، احزاب و گروه‌هایی می‌توانند پایبند باشند و آن را اجرا کنند که دارای دیدگاه‌ها و ساختارهای تشکیلاتی مدرن و دموکراتیک باشند. نه شما و «تنها آلترناتیو دموکراتیک»‌ی که تشکیلاتی سنتی داشته و روابط حاکم بر آن، غیردموکراتیک و بر پایه‌ی مراد و مریدی است؛ نه سازمان و جریانی که در رأس آن یک رهبر عقیدتی نشسته است که خود را به هیچ کسی پاسخگو نمی‌داند اما همه باید به او پاسخگو باشند. سازمانی که نقد را برنتابد مدرن نیست. سازمانی که در بررسی و تحلیل واقعبینانه‌ی شکست‌های‌اش عاجز باشد، مدرن نیست. یک سازمان و تشکیلات مدرن و دموکراتیک، اعضا و رهبران‌اش دارای دیدگاه‌ها و رفتار و اخلاق مدرن و دموکراتیک‌اند؛ دارای استقلال اندیشه و رأی‌اند نه مقلد و مرید. یک سازمان و تشکیلات مدرن و دموکراتیک پیوسته در جذب سرمایه‌های انسانی و فرهنگی و علمی جامعه‌اش می‌کوشد و تلاش می‌کند که روابط خود با دیگر گروه‌های اجتماعی  را گسترش دهد؛ پیوسته درباره‌ی برنامه و سیاست‌ها و عمل‌کردهای‌اش به جامعه گزارش داده و شفاف‌سازی می‌کند و برای‌اش مهم است که اندیشمندان و فرهیختگان جامعه‌ا‌ش درباره‌ی آن چه نظری دارند و چگونه داوری می‌کنند؛ یک سازمان و تشکیلات مدرن و دموکراتیک  بردبار است و برای نقد و پرسشگری ارزش قائل است و پیوسته از آن استقبال می‌کند. «تنها آلترناتیو دموکراتیک» یک تشکیلات مدرن و دموکراتیک نیست و از همین روی، مسیری را که در پیش گرفته‌اند، نه به دموکراسی، بلکه تنها می‌تواند به دیکتاتوری و حکومتی تمامیت‌خواه بیانجامد.
ناصر اسدی
 

پانویس‌:
* شگفتا که در این نشست بزرگ و مهم که از قرار، به سرنوشت و آینده‌ی ایران و ایرانیان پرداخته است، شخصیت‌ها و روشنفکران و نمایندگان گروه‌ها و احزاب و رسانه‌های ایرانی حضور ندارند!  معمولا پس از انجام نشست‌‌های مهم و بزرگ، دست‌اندرکاران کنفرانس‌ مطبوعاتی برگزار می‌کنند و به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ می‌دهند و از آن برای تبلیغ نظر و برنامه‌ی خود سود می‌جویند و می‌کوشند با اعتمادسازی و شفافیت، راه همکاری با دیگر گروه‌ها و قشرهای جامعه را نیز هموار ‌کنند. اما «تنها آلترناتیو دموکراتیک» گویا نیازی به جذب افکار عمومی مردمان جامعه‌ی خودش و کسب اعتماد از ایشان، ندارد...

** «گزارش ۹۲، نامه سرگشاده به مسعود رجوی» نوشته‌ی ایرج مصداقی، یکی از جامع‌ترین نقدهایی بود که تا کنون درباره‌ی سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت آن، نوشته شده است. اما شما بجای جدی گرفتن آن و مطالعه و بررسی مسائل و فاکت‌های مطرح شده در آن؛ و بجای هرگونه پاسخگویی و شفاف‌سازی، نویسنده‌ی آن را مورد زشت‌ترین دشنام‌ها و اتهامات و پرونده‌سازی‌ها قرار دادید. و این در حالی است که در تمامی این نقد ۲۳۰ صفحه‌ای شما نمی‌توانید حتا یک دشنام و بی‌احترامی بیابید. در مقاله‌ها و نوشته‌های همنشین بهار، اسماعیل وفا یغمایی، حنیف حیدرنژاد و دیگرانی که در این دو ماه اخیر، دیدگاه، برنامه و سیاست‌ها و رفتارها و روابط شما را مورد نقد و بررسی قرار داده و درخواست پاسخگویی داشته‌اند نیز، همین رعایت ادب و شیکبایی را می‌توان دید. اما پاسخ شما به ایشان و همچنین به نقد و پرسش‌های مطرح شده در متن استعفاء نامه‌ی دوستانه‌ی محمدرضا روحانی و کریم قصیم نیز، متأسفانه چیزی جز دشنام و اتهام‌زنی نبوده است.

هیچ نظری موجود نیست: