منصور امان
برای نخُستین بار یکی از رهبران باند ولی فقیه پیرامون احتمال درگرفتن یک جنگ تمام عیار بین فراکسیونهای این باند به طور علنی اعلام خطر کرده است. هُشدار آقای مُرتضی نبوی، زاویه شکاف در دستگاه قُدرت و کیفیتی که مُناسبات پاره های آن به خود می گیرد را در خود جای داده است.
وی که یکی از چهره های اصلی گرایش راست سُنتی به شمار می رود، گرایش نظامی – امنیتی دولت را مُتهم به تدارُک چینی برای حذف گرایش مزبور کرده و تاکید دارد: “اگر این جریان احساس استغنای بیش از حد کند، مُمکن است خدای ناکرده کارش به مُقابله بکشد.”
آقای نبوی بدین ترتیب کیفیت تازه ای که جدال گرایشهای رقیب باند ولایت به خود گرفته است و از سطح کشمکشها در چارچوب قواعد بازی فراتر می رود را توضیح می دهد. نشانه های حرکت تحولات به این سمت را می توان از انتقادات شدید نمایندگان راست سُنتی در مجلس مُلاها از بی اثر شدن مُصوبات خود و قطع تدریجی رابطه ساختارمند دو قوه مُجریه و مُقننه برگرفت.
تحوُل مزبور که می توان آن را مرحله بیهوشی قبل از جراحی نامید، به گونه روشن در امتداد سیاستی است که به سمت حذف یا تشریفاتی ساختن اُرگانهای حُکومتی که نقش اصلی آنها تقسیم سهم از قُدرت بین گرایشها و محافل “خودی” می باشد، خیز برداشته است. آماج دیگر سیاست مزبور، مُتلاشی یا ادغام کردن کانونهای نُفوذ و تاثیرگذاری است که در مُوازات ساختارهای رسمی حیات دارند و منافع و علایق موکلان خود را به دستگاه قُدرت تزریق و به همین اعتبار آن را محدود می کنند.
آنچه که امروز رییس مجلس مُلاها، آقای لاریجانی بر آن “گردن کشی” نام می نهد، همین سیاست و راهکار برآمده از آن است که وی و دوستان “اُصولگرای” اش، مُدافع و پُشتیبان “ذوب شده” آن بودند و روی این موج توانستند با “جراحی” شُرکای “اصلاح طلب”، قُدرت و ثروت را به انحصار باند خود (ولایت) درآورند.
از این زاویه، مُمکن است که سیاست “یکدست سازی” و تمرکُز انحصاری قُدرت اینک دیگر با منافع راست سُنتی همخوانی نداشته باشد اما کاملا و همچنان با منافع “رهبر” باندی که این گرایش بدان تعلُق دارد، سازگار است. آقای نبوی در همین رابطه شکایت کرده است: “نگرانی ما به این دلیل است که در حال حاضر ساز و کاری برای حل مُنازعات و اختلافها نیست.”
واقعیتی که وی بر آن اشاره دارد یعنی، جانبداری یکطرفه ولی فقیه از فراکسیون نظامی – امنیتی دولت، علت به صدا درآوردن آژیر قرمز “مُقابله” از سوی وی را نیز توضیح می دهد. هیچکس بهتر از “اُصولگرایان” نمی داند که جدال با “اُصولگرایان” در میدان قانون و موسسات قانونی تعیین تکلیف نمی شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر