گزارش ايلنا به مناسبت سالروز زلزله بم، شهري كه آفتاب ندارد-5
نخلهايي كه ايستاده سوختهاند
نخلستانهاي بم، تنها خاطره قبل از زمين لرزه را نه زلزله كه بيتوجهي مسئولين از مردم گرفت / مردم اعتقاد دارند كه بوي خون پس از زلزله، سگها را به بم كشانده است.
ايلنا: چهارم دي ماه 1382، ارگ بم در ميان نخلستانهاي شهر قد برافراشته است. نميتواني از ايستادگي نخلستانها چشم بپوشي و تنها به عظمت بيهمتاي ارگ بنگري. اين همان چيزي است كه در هنگام ثبت جهاني ارگ بم از چشم كارشناسان سازمان ملل هم پوشيده نماند تا جايي كه سرانجام ارگ بم و منظر فرهنگي آن به ثبت رسيد. منظر فرهنگي بم چيزي نبود جز رسوم مردم و ظاهر بكر زندگيشان در خانه باغهايي كه در حياطشان هم نخل ميديدي به جز نخلستانهاي بكر در ميان شهر.
پنجم دي ماه 1382، تنها 12 ثانيه پس از آغاز زمين لرزه آنچه از ارگ بم ميماند تلي خاك است، اما منظر فرهنگي شهر بم در ايستادگي نخلستانها ميان آوار و شيون و خون ميماند تا مردم دست به كمر بزنند و به قامت نخلستانهايشان بايستند.
روزها و ماهها ميگذرد تا آواربرداري شهر بم تمام شود و مردم در كانكسهاي اسكان موقت از سرما به خود نپيچند؛ گرچه در سايه نخلستانها جسد هيچكسي مفقود نميماند يا طعمه سگهاي ولگرد نميشود، اما ورود سگهاي ولگرد به شهر دوچندان ميشود.
ماهها و سالها ميگذرد، ستاد بازسازي شهرستان بم وام مسكن ميدهد، محمود احمدينژاد دستور ميدهد به هر زوج جواني كه پس از زلزله سال 82 ازدواج كرده است در صورت معرفي زمين وام تعلق گيرد و خانه ساخته شود. بسياري از كساني كه براي كار به بم آمده بودند ماندگار ميشوند و بسياري از بوميها تصميم ميگيرند، دارايي خود را بفروشند و شهر را ترك كنند. در سپري شدن اين روزها و ماهها به قيمت زمين هم افزوده ميشود.
نخلستانها سر خم كردهاند
افزايش قيمت زمين باعث ميشود، مالكان نخلستانها در وسوسه سودي بيشتر از سود فروش خرما شروع به خشك كردن منظر فرهنگي شهر بم كنند و عجيب اين كه مسئولان شهري با علم به اين مطلب كه اين اقدام ميتواند شهر بم را از فهرست ميراث جهاني خارج كند، از اين موضوع جلوگيري نميكنند.
دي ماه 1388، نخلستانهايي كه در حوزه شهري بم قرار دارد، خشك شده و بعضي سوزانده شدهاند و هيچ يك از مسئولان شهري مسئوليتي در اين تباهي نميپذيرند.
محمدرضا قلندري، رئيس اداره محيطزيست شهرستان بم ميگويد: ما واحد نظارتي هستيم و اگر به موردي برخورد كنيم آن را به شهرداري انتقال ميدهيم.
او راهنماييمان ميكند كه سراغ نخلستانها را از اداره منابع طبيعي، جهاد كشاورزي و شهرداري بگيريم.
يعقوب دريجاني، رئيس شوراي شهر بم، فارغ از اين كه مسئوليت يك درخت در حوزه شهري يك شهرستان برعهده مسئولان شهري است، به اين بسنده ميكند كه بگويد: بله، متاسفانه به دليل بالا رفتن قيمت زمين مردم عمدا اقدام به خشك كردن باغات خود كردند و ما در حال پيگيري اين ماجرا هستيم.
او ما را كمي اميدوار ميكند كه پس كسي پيگير است، بي اينكه پيگيري را توضيح دهد. به دنبال مسئولي مسئوليتپذيرتر در ادارات بم به جهاد كشاورزي ميرسيم.
غلامعباس شجاعالديني، مدير جهاد كشاورزي شهرستان بم ميگويد: جهاد كشاورزي مسئوليتي در حوزه شهري ندارد. مسئوليت تغيير كاربري و از بين بردن باغات به عهده شهرداري و اداره منابع طبيعي است.
در تضاد بسيار جالبي ثمره هابيلي، رئيس منابع طبيعي شهرستان بم ميگويد: نخلستانها ارتباطي با ما ندارد، شما بايد با مديريت جهاد كشاورزي تماس بگيريد.
شهروندان بم معتقدند، پيگيري چند خبرنگار و چند فعال زيستمحيطي براي مبارزه با خشك شدن نخلستانهاي بم باعث شد كه شهرداري بم براي نجات حذف منظر فرهنگي بم از سازمان ملل، اقدام كند.
محمود سامنژاد، شهردار بم در اين باره ميگويد: مگر ميشود جهاد كشاورزي مسئوليت نداشته باشد، مگر محيطزيست و منابعطبيعي، ميتوانند بگويند ما مسئوليتي نداريم، جز اين نيست كه ميخواهند، كم كاري خود را توجيه كنند.
سامنژاد با اشاره به اينكه برخي از افراد سودجو اقدام به خشك كردن باغات كردهاند، ميگويد: 30 پرونده در حال بررسي در شهرداري است و برخي از افراد موظف به كاشت درخت جوان در ازاي درختهاي از بين رفته شدهاند.
اما اين درختان جوان چند سال ديگر به شكوه نخلستانهاي خشك شده ميرسند. ساكنين بم ميدانند كه تنها خاطره قبل از زمين لرزهشان را بيتوجهي مسئولين، نه زلزله از آنها گرفت.
همزيستي مسالمتآميز انسان و سگهاي ولگرد
اين كه چه باعث شد پس از زلزله، شهر بم خانه سگهاي ولگرد شود را نه مسئولين ميدانند نه مردم. شهروندان بم ميگويند: قبل از زلزله سگها را نيمهشبها در خيابان ميديديم اما مثل هر جاي ديگري، نه مثل الان كه هر جا را نگاه ميكني به تعداد مردم سگ ميبيني. آنها معتقدند، پس از زلزله بوي خون آنها را به بم كشانده است.
مسئولان شهري افزايش جمعيت سگها را آنطور كه مردم تعريف ميكنند، اغراقآميز ميدانند اما فراواني سگهاي ولگرد در شهر بم را يك معضل ميخوانند، كه در پي چارهانديشي براي آن هستند.
رئيس اداره محيطزيست شهر بم ميگويد: پس از زلزله در چندين جلسه با هماهنگي شوراي بهداشت اين مسئله بررسي شده است و طبق آخرين آمار از ابتداي امسال تاكنون 800 قلاده سگ معدوم شدهاند.
محمدرضا قلندري ميافزايد: البته از آنجايي كه ما اداره نظارتي هستيم، تنها شكارچيان محلي را به شهرداري معرفي ميكنيم.
شهردار بم نيز با تائيد اين معضل ميگويد: تاكنون دو نفر از همكاران ما با دو قبضه اسلحه، اقدام به معدوم كردن سگها ميكردند اما تازگي بخشنامهاي از وزارت كشور دريافت كردهايم كه براي رعايت بهداشت محيط و جلوگيري از ريختن خون سگها در سطح شهر، كشتن با اسحله گرم متوقف شده و اقدام به زندهگيري كنيم.
محمود سامنژاد ميافزايد: در حال حاضر با توجه به نداشتن بضاعت مالي، در حال پيگيري روشهاي جديد هستيم.
اسكلت حيوانها: غذاي سگ يا بازيچه بچهها
وقتي در كودكي به ما آموختند غذاي سگ استخوان است، نميدانستيم روزي اين غذا بازيچه بچهها ميشود. در جاي جاي شهر بم، در خرابهها با اسكلت حيوانات روبرو ميشويم. متاسفانه اين موضوع بيشتر در مناطقي ديده ميشود كه ساكنين آن بضاعت مالي كمتري دارند و همين خرابهها محل بازي بچهها و عبور و مرور آنهاست.
استخوانهاي شكسته و پراكنده و بعضا جمجمههاي سالم كه رئيس شوراي شهر بم معتقد است: به اين دليل كه در خيابان نيست، مسئوليتي هم براي جمعآوري آنها از خرابهها ندارد و وقتي دنده دست نخورده گاوي را در جوي آب كنار خياباني نشانش ميدهيم، كه از قضا كمي پايينتر از آن زني در همان آب لباس ميشويد، ميگويد: اين كه 20 سانت بيشتر نيست؛ ميگوييم: بله اما 20 تا استخوان 20 سانتي.
رئيس اداره محيط زيست شهرستان بم ميگويد: اسكلت حيوانات؟ شما ديدي يا شنيدي. وقتي ميگويم، خودمان ديديم عكس آن را هم داريم، باز ميگويد: ما تنها يك ارگان نظارتي هستيم.
محمدرضا قلندري اين بار براي توجيه نظارتي بودن اداره محيطزيست ميگويد: اين اداره زير نظر رياست جمهوري است، به همين خاطر يك ارگان نظارتي محسوب ميشود.
ميگويم: اما رئيسجمهور، رئيس قوه مجريه است و وظايف اجرايي را دارد و اين جا هم زير مجموعه آن است. ميگويد: به هر حال ما ديدههايمان را به شهرداري انتقال ميدهيم.
شهردار شهر بم نيز ميگويد: چون نديدم نميتوانم، نظر بدهم.
ما تنها به خانوادههايي كه ميبينيم تذكر ميدهيم كه مواظب كودكانشان باشند و استخوانها را در زير نخلستانهاي خشك شده براي سگهاي ولگرد رها ميكنيم.
پايان پيام
پنجم دي ماه 1382، تنها 12 ثانيه پس از آغاز زمين لرزه آنچه از ارگ بم ميماند تلي خاك است، اما منظر فرهنگي شهر بم در ايستادگي نخلستانها ميان آوار و شيون و خون ميماند تا مردم دست به كمر بزنند و به قامت نخلستانهايشان بايستند.
روزها و ماهها ميگذرد تا آواربرداري شهر بم تمام شود و مردم در كانكسهاي اسكان موقت از سرما به خود نپيچند؛ گرچه در سايه نخلستانها جسد هيچكسي مفقود نميماند يا طعمه سگهاي ولگرد نميشود، اما ورود سگهاي ولگرد به شهر دوچندان ميشود.
ماهها و سالها ميگذرد، ستاد بازسازي شهرستان بم وام مسكن ميدهد، محمود احمدينژاد دستور ميدهد به هر زوج جواني كه پس از زلزله سال 82 ازدواج كرده است در صورت معرفي زمين وام تعلق گيرد و خانه ساخته شود. بسياري از كساني كه براي كار به بم آمده بودند ماندگار ميشوند و بسياري از بوميها تصميم ميگيرند، دارايي خود را بفروشند و شهر را ترك كنند. در سپري شدن اين روزها و ماهها به قيمت زمين هم افزوده ميشود.
نخلستانها سر خم كردهاند
افزايش قيمت زمين باعث ميشود، مالكان نخلستانها در وسوسه سودي بيشتر از سود فروش خرما شروع به خشك كردن منظر فرهنگي شهر بم كنند و عجيب اين كه مسئولان شهري با علم به اين مطلب كه اين اقدام ميتواند شهر بم را از فهرست ميراث جهاني خارج كند، از اين موضوع جلوگيري نميكنند.
دي ماه 1388، نخلستانهايي كه در حوزه شهري بم قرار دارد، خشك شده و بعضي سوزانده شدهاند و هيچ يك از مسئولان شهري مسئوليتي در اين تباهي نميپذيرند.
محمدرضا قلندري، رئيس اداره محيطزيست شهرستان بم ميگويد: ما واحد نظارتي هستيم و اگر به موردي برخورد كنيم آن را به شهرداري انتقال ميدهيم.
او راهنماييمان ميكند كه سراغ نخلستانها را از اداره منابع طبيعي، جهاد كشاورزي و شهرداري بگيريم.
يعقوب دريجاني، رئيس شوراي شهر بم، فارغ از اين كه مسئوليت يك درخت در حوزه شهري يك شهرستان برعهده مسئولان شهري است، به اين بسنده ميكند كه بگويد: بله، متاسفانه به دليل بالا رفتن قيمت زمين مردم عمدا اقدام به خشك كردن باغات خود كردند و ما در حال پيگيري اين ماجرا هستيم.
او ما را كمي اميدوار ميكند كه پس كسي پيگير است، بي اينكه پيگيري را توضيح دهد. به دنبال مسئولي مسئوليتپذيرتر در ادارات بم به جهاد كشاورزي ميرسيم.
غلامعباس شجاعالديني، مدير جهاد كشاورزي شهرستان بم ميگويد: جهاد كشاورزي مسئوليتي در حوزه شهري ندارد. مسئوليت تغيير كاربري و از بين بردن باغات به عهده شهرداري و اداره منابع طبيعي است.
در تضاد بسيار جالبي ثمره هابيلي، رئيس منابع طبيعي شهرستان بم ميگويد: نخلستانها ارتباطي با ما ندارد، شما بايد با مديريت جهاد كشاورزي تماس بگيريد.
شهروندان بم معتقدند، پيگيري چند خبرنگار و چند فعال زيستمحيطي براي مبارزه با خشك شدن نخلستانهاي بم باعث شد كه شهرداري بم براي نجات حذف منظر فرهنگي بم از سازمان ملل، اقدام كند.
محمود سامنژاد، شهردار بم در اين باره ميگويد: مگر ميشود جهاد كشاورزي مسئوليت نداشته باشد، مگر محيطزيست و منابعطبيعي، ميتوانند بگويند ما مسئوليتي نداريم، جز اين نيست كه ميخواهند، كم كاري خود را توجيه كنند.
سامنژاد با اشاره به اينكه برخي از افراد سودجو اقدام به خشك كردن باغات كردهاند، ميگويد: 30 پرونده در حال بررسي در شهرداري است و برخي از افراد موظف به كاشت درخت جوان در ازاي درختهاي از بين رفته شدهاند.
اما اين درختان جوان چند سال ديگر به شكوه نخلستانهاي خشك شده ميرسند. ساكنين بم ميدانند كه تنها خاطره قبل از زمين لرزهشان را بيتوجهي مسئولين، نه زلزله از آنها گرفت.
همزيستي مسالمتآميز انسان و سگهاي ولگرد
اين كه چه باعث شد پس از زلزله، شهر بم خانه سگهاي ولگرد شود را نه مسئولين ميدانند نه مردم. شهروندان بم ميگويند: قبل از زلزله سگها را نيمهشبها در خيابان ميديديم اما مثل هر جاي ديگري، نه مثل الان كه هر جا را نگاه ميكني به تعداد مردم سگ ميبيني. آنها معتقدند، پس از زلزله بوي خون آنها را به بم كشانده است.
مسئولان شهري افزايش جمعيت سگها را آنطور كه مردم تعريف ميكنند، اغراقآميز ميدانند اما فراواني سگهاي ولگرد در شهر بم را يك معضل ميخوانند، كه در پي چارهانديشي براي آن هستند.
رئيس اداره محيطزيست شهر بم ميگويد: پس از زلزله در چندين جلسه با هماهنگي شوراي بهداشت اين مسئله بررسي شده است و طبق آخرين آمار از ابتداي امسال تاكنون 800 قلاده سگ معدوم شدهاند.
محمدرضا قلندري ميافزايد: البته از آنجايي كه ما اداره نظارتي هستيم، تنها شكارچيان محلي را به شهرداري معرفي ميكنيم.
شهردار بم نيز با تائيد اين معضل ميگويد: تاكنون دو نفر از همكاران ما با دو قبضه اسلحه، اقدام به معدوم كردن سگها ميكردند اما تازگي بخشنامهاي از وزارت كشور دريافت كردهايم كه براي رعايت بهداشت محيط و جلوگيري از ريختن خون سگها در سطح شهر، كشتن با اسحله گرم متوقف شده و اقدام به زندهگيري كنيم.
محمود سامنژاد ميافزايد: در حال حاضر با توجه به نداشتن بضاعت مالي، در حال پيگيري روشهاي جديد هستيم.
اسكلت حيوانها: غذاي سگ يا بازيچه بچهها
وقتي در كودكي به ما آموختند غذاي سگ استخوان است، نميدانستيم روزي اين غذا بازيچه بچهها ميشود. در جاي جاي شهر بم، در خرابهها با اسكلت حيوانات روبرو ميشويم. متاسفانه اين موضوع بيشتر در مناطقي ديده ميشود كه ساكنين آن بضاعت مالي كمتري دارند و همين خرابهها محل بازي بچهها و عبور و مرور آنهاست.
استخوانهاي شكسته و پراكنده و بعضا جمجمههاي سالم كه رئيس شوراي شهر بم معتقد است: به اين دليل كه در خيابان نيست، مسئوليتي هم براي جمعآوري آنها از خرابهها ندارد و وقتي دنده دست نخورده گاوي را در جوي آب كنار خياباني نشانش ميدهيم، كه از قضا كمي پايينتر از آن زني در همان آب لباس ميشويد، ميگويد: اين كه 20 سانت بيشتر نيست؛ ميگوييم: بله اما 20 تا استخوان 20 سانتي.
رئيس اداره محيط زيست شهرستان بم ميگويد: اسكلت حيوانات؟ شما ديدي يا شنيدي. وقتي ميگويم، خودمان ديديم عكس آن را هم داريم، باز ميگويد: ما تنها يك ارگان نظارتي هستيم.
محمدرضا قلندري اين بار براي توجيه نظارتي بودن اداره محيطزيست ميگويد: اين اداره زير نظر رياست جمهوري است، به همين خاطر يك ارگان نظارتي محسوب ميشود.
ميگويم: اما رئيسجمهور، رئيس قوه مجريه است و وظايف اجرايي را دارد و اين جا هم زير مجموعه آن است. ميگويد: به هر حال ما ديدههايمان را به شهرداري انتقال ميدهيم.
شهردار شهر بم نيز ميگويد: چون نديدم نميتوانم، نظر بدهم.
ما تنها به خانوادههايي كه ميبينيم تذكر ميدهيم كه مواظب كودكانشان باشند و استخوانها را در زير نخلستانهاي خشك شده براي سگهاي ولگرد رها ميكنيم.
پايان پيام
گزارش تصویری
شهرکی از کانکس، پناهگاه آوارگان بم
شهرک دوستی، شهری است با خانههایی در کانکسهای 60متری که پناهگاه آوارگان شهر بم است، آوارگانی که پس از زلزله تنها خدا را دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر