شهید ((هاشمی رفسنجانی)) بی بی سی یا سردار خشکسالی و فریب و خیانت و جنایت!؟
پروژه (( شهید)) سازی و امامزاده شدن ((هاشمی )) یک سالی است که توسط خانواده اش کلید خورده است. استخر مرگ شدن یا ترور هسته ای یا مرگ طبیعی استوانه نظام امروز مشکل ما نیست. مشکل ما حکومتی ۴۰ ساله است که نطفه نامیمون آن با شورش در جنگل های سیاهکل آغازشد. کمونیست هایی که به علی و حسین اعتقاد داشتند و براستی نمایشی مضحک است که اساس کمونیزم نفی خداوند است و آنگاه نسخه های وطنی ما چنان به زیر عبای امام و مرادشان خزیدند که باید مرثیه ها نوشت. آنان که اسلحه بر دست گرفتند و شعارهایشان همه در (( اسلام )) عزیز و (( خمینی عزیزم ، بگو تا خون بریزم)) خلاصه شد. آنان که اگر جان باختند، راهشان شبیه ندا آقا سلطان ها و ترانه ها و شهدای جنبش دی نبود و نیست که با دست های خالی نام ایران را فریاد زدند و کورش مرادشان است و رضا شاه ضد حجاب و دین، نسلی که اسلحه اش قلم است و گلویی خونین!
. نسل جان باختگان اسلحه به دست برای برپایی حکومت اسلامی و تقدیم ایران به شوروی سابق و فلسطین کردنش، هر چه داشتند کردند و در این میان شخص شاه و ساواک هم در شناسایی ایشان اشتباه نکرد اما باید برای مقابله راهی دیگر انتخاب میکردند جز آنچه که سرانجام شد. توسعه اجتماعی بدون توسعه سیاسی ممکن نیست و این نکته ای بود که شاه رعایت نکرد و سرانجام در شطرنج سیاست، به قول خودش مات (( ارتجاع سرخ و سیاه)) شد.
امروز همان افراد فسیل گشته پروژه شهید سازی رفسنجانی و اصلاحات دروغین را در شیپور وارونه کرده اند و فریاد وا مصیبتا سر میدهند. همانها که به آمریکا و نظام های پادشاهی و ... فحش میدهند، اما برای زندگی به کوبا و شوروی سابق و ونزوئلا و.... نمیروند و در دنیای آزاد زندگی میکنند
هاشمی رفسنجانی به هر دلیلی که مرده باشد، بزرگترین خیانت را در حق استاد خود آیت الله منتظری و مردم ایران کرد. او با رهبر کردن خامنه ای که موجودی بس کینه جو و حقیر است، میخواست رهبری ((صوری ))بسازد همان که خامنه ای در فیلم تازه منتشر شده از جلسه انتخابش ، فریاد کرد، اما این ظاهر سازی و فریب ملت پایانش آن نشد که هاشمی میخواست. آنها که در دوران ریاست جمهوری او زندگی کرده اند ، میدانند او سودای تغییر قانون را داشت تا بتواند برای بار سوم بر مسند ریاست جمهوری بشیند که نه جامعه اجازه داد نه شخص خامنه ای!
او در آخرین روزهای ریاست جمهوری اش سد میساخت و ایران خشک امروز یادگار ظاهر سازی های او است که میخواست با سمبل کردن و کلنگ زدن ژست امیر کبیر بگیرد اما آن امیر شجاع کجا و این خیانت پیشه سیاس کجا؟
از قتل ها و کودتاها و چپ کشی ها بگیر تا رهبر جعلی ساختن و.... همه از کارنامه ای حکایت میکند که او در پدید آمدنش نقشی اساسی در هر دو دوره ولایت کریه ولایت داشت.
او نه قهرمان اصلاحات، که خود پدید آورنده این نظام اهریمنی بود. آنچه هم محمودک احمدی نژاد با او کرد، پاداشی بود که از خامنه ای گرفت و در دوستی ۵۰ ساله اش به او خیانت شد.
امروز فرزندانش و فسیل های اسلحه شکسته چپ و قلم فروش صحبت از فقدانش چنان میکنند که گویی مردم فراموش کرده اند در دوران او بود که شکاف طبقاتی و طبقه نو کیسه و بی ریشه به وجود آمد. در دوران او بود صدها نفر در شورش اسلامشهر به خاک و خون کشیده شدند و قزوین را با لشکر کشی آرام کردند. در دوران سیاست بازی او بود، بنی صدر را بر کنار کردند و دست بوس امام هم حتا دیگر جایی در دایره نظام نداشت.
در دوران او بود که صدها نویسنده، قلم هایشان شکست و گلوهایشان با تیغ امیر صغیر دریده شد.
در دوران او بود که سدها ی بی کارشناسی ساخته شد و امروز نتایج اش را میبینیم
در دوران اوبودکه فریدون فرخزادها و شاپور بختیارهای میهن پرست در خارج از کشور سلاخی شدند
در دوران او بود که ممنوع الکاری و ممنوع القلمی و ... باب شد.
و استثنا جنبش سبز فقط یک تفاوت داشت، او پشت مردم را نگرفت، با آنکه مردم ، مردم ، کرد دلش تنها برای نظام میسوخت. او بر خلاف خامنه ای آینده نگر بود و میدانست اینترنت دنیا را تغییر داده و دیگر سانسور و شکنجه و قتل جوابگوی نسل جوان نخواهد بود.
آنجه راه اورا از خامنه ای جدا کرد، روش حفظ جمهوری اسلامی بود، خامنه ای راست ها را لایق این مقام میدانست، رفسنجانی چپ های خط امامی و اصلاح نماها را برای فریب افکار عمومی موثرتر، ودر آخر کینه از اینکه رهبر ساخت و آن رهبر چنان محمودک را به جان و جهانش انداخت که دیگر هیچوقت نتوانست همانند روز اول شود.
کوسه دریای سیاست ایران چه توسط روسیه یا خامنه ای خفه شده باشد چه مرگ طبیعی، نه قهرمان بوده است نه ناجی
او همان بود که بود، دست راست هر دو رهبر انقلاب اسلامی
و مرد حافظ نظم موجود. که برای حفظ این نظم چه خونها که نریخت، چه قلم ها که نشکست و نخرید و چه نسل ها که با رهبر سازی اش بر باد داد و جالب تر از همه آیت الله بی بی سی است که هدایت افکار عمومی را برای شهید جلوه دادن او به عهده دارد. مطالب بی بی سی نمونه ای از انحراف و مهندسی افکار عمومی از مسائل مهم و واقعی است که امروز ایران ، مسئله چگونه پایان دادن کل این حکومت است. همان هدفی که مردم فریاد زدند: اصلاح طلب اصول گرا، دیگه تموم ماجرا
. نسل جان باختگان اسلحه به دست برای برپایی حکومت اسلامی و تقدیم ایران به شوروی سابق و فلسطین کردنش، هر چه داشتند کردند و در این میان شخص شاه و ساواک هم در شناسایی ایشان اشتباه نکرد اما باید برای مقابله راهی دیگر انتخاب میکردند جز آنچه که سرانجام شد. توسعه اجتماعی بدون توسعه سیاسی ممکن نیست و این نکته ای بود که شاه رعایت نکرد و سرانجام در شطرنج سیاست، به قول خودش مات (( ارتجاع سرخ و سیاه)) شد.
امروز همان افراد فسیل گشته پروژه شهید سازی رفسنجانی و اصلاحات دروغین را در شیپور وارونه کرده اند و فریاد وا مصیبتا سر میدهند. همانها که به آمریکا و نظام های پادشاهی و ... فحش میدهند، اما برای زندگی به کوبا و شوروی سابق و ونزوئلا و.... نمیروند و در دنیای آزاد زندگی میکنند
هاشمی رفسنجانی به هر دلیلی که مرده باشد، بزرگترین خیانت را در حق استاد خود آیت الله منتظری و مردم ایران کرد. او با رهبر کردن خامنه ای که موجودی بس کینه جو و حقیر است، میخواست رهبری ((صوری ))بسازد همان که خامنه ای در فیلم تازه منتشر شده از جلسه انتخابش ، فریاد کرد، اما این ظاهر سازی و فریب ملت پایانش آن نشد که هاشمی میخواست. آنها که در دوران ریاست جمهوری او زندگی کرده اند ، میدانند او سودای تغییر قانون را داشت تا بتواند برای بار سوم بر مسند ریاست جمهوری بشیند که نه جامعه اجازه داد نه شخص خامنه ای!
او در آخرین روزهای ریاست جمهوری اش سد میساخت و ایران خشک امروز یادگار ظاهر سازی های او است که میخواست با سمبل کردن و کلنگ زدن ژست امیر کبیر بگیرد اما آن امیر شجاع کجا و این خیانت پیشه سیاس کجا؟
از قتل ها و کودتاها و چپ کشی ها بگیر تا رهبر جعلی ساختن و.... همه از کارنامه ای حکایت میکند که او در پدید آمدنش نقشی اساسی در هر دو دوره ولایت کریه ولایت داشت.
او نه قهرمان اصلاحات، که خود پدید آورنده این نظام اهریمنی بود. آنچه هم محمودک احمدی نژاد با او کرد، پاداشی بود که از خامنه ای گرفت و در دوستی ۵۰ ساله اش به او خیانت شد.
امروز فرزندانش و فسیل های اسلحه شکسته چپ و قلم فروش صحبت از فقدانش چنان میکنند که گویی مردم فراموش کرده اند در دوران او بود که شکاف طبقاتی و طبقه نو کیسه و بی ریشه به وجود آمد. در دوران او بود صدها نفر در شورش اسلامشهر به خاک و خون کشیده شدند و قزوین را با لشکر کشی آرام کردند. در دوران سیاست بازی او بود، بنی صدر را بر کنار کردند و دست بوس امام هم حتا دیگر جایی در دایره نظام نداشت.
در دوران او بود که صدها نویسنده، قلم هایشان شکست و گلوهایشان با تیغ امیر صغیر دریده شد.
در دوران او بود که سدها ی بی کارشناسی ساخته شد و امروز نتایج اش را میبینیم
در دوران اوبودکه فریدون فرخزادها و شاپور بختیارهای میهن پرست در خارج از کشور سلاخی شدند
در دوران او بود که ممنوع الکاری و ممنوع القلمی و ... باب شد.
و استثنا جنبش سبز فقط یک تفاوت داشت، او پشت مردم را نگرفت، با آنکه مردم ، مردم ، کرد دلش تنها برای نظام میسوخت. او بر خلاف خامنه ای آینده نگر بود و میدانست اینترنت دنیا را تغییر داده و دیگر سانسور و شکنجه و قتل جوابگوی نسل جوان نخواهد بود.
آنجه راه اورا از خامنه ای جدا کرد، روش حفظ جمهوری اسلامی بود، خامنه ای راست ها را لایق این مقام میدانست، رفسنجانی چپ های خط امامی و اصلاح نماها را برای فریب افکار عمومی موثرتر، ودر آخر کینه از اینکه رهبر ساخت و آن رهبر چنان محمودک را به جان و جهانش انداخت که دیگر هیچوقت نتوانست همانند روز اول شود.
کوسه دریای سیاست ایران چه توسط روسیه یا خامنه ای خفه شده باشد چه مرگ طبیعی، نه قهرمان بوده است نه ناجی
او همان بود که بود، دست راست هر دو رهبر انقلاب اسلامی
و مرد حافظ نظم موجود. که برای حفظ این نظم چه خونها که نریخت، چه قلم ها که نشکست و نخرید و چه نسل ها که با رهبر سازی اش بر باد داد و جالب تر از همه آیت الله بی بی سی است که هدایت افکار عمومی را برای شهید جلوه دادن او به عهده دارد. مطالب بی بی سی نمونه ای از انحراف و مهندسی افکار عمومی از مسائل مهم و واقعی است که امروز ایران ، مسئله چگونه پایان دادن کل این حکومت است. همان هدفی که مردم فریاد زدند: اصلاح طلب اصول گرا، دیگه تموم ماجرا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر