بابک پارسی
يزد نخستين شهر خشتي جهان و نيز دومين شهر تاريخي جهان پس از ونيز ايتاليا است.
يزد، شهري كه از ديد آمار باسوادي در جايگاه شهرهاي نخست كشور و نيز شهري است كه ٢٣ سال پياپي جايگاه نخست پذيرش در كنكور سراسري را به خود ویژه کرده است.
این شهر زادگاه نامآوراني چون ارباب رستم گيو، وحشي بافقي، فرخي يزدي، كتايون مزداپور، مهدي آذريزدي، ايرج افشار، محمدعلي اسلامي ندوشن، محمدحسين پاپلي يزدي و ...است.
يزد از ريشهی يَزَتَ به چم ستودني كه با مهرازي(:معماری)هاي ويژه و كويري خود چشم هر گردشگر و بينندهاي را از هنر سيراب ميكند.
چندي پيش در سفري كه به شهر نياكاني خود يزد، و محلهمان روستای خرمشاه داشتم شوربختانه با صحنههايي روبه رو شدم كه بسيار دردآور و تأثيرگذار بود.
سراسر اين محلهی کهن پر شده از خانههاي خشت و گلي فروريخته و ويران شده كه در سايهی بيمهری مسوولان ميراث فرهنگي و نيز ناآگاهی مردم به تلي از خاك تبديل شدهاند. همانگونه كه اين فرتورها(:تصاوير) گويا هستند، جهاني از هنر و ذوق به يكباره فرو ريختهاند.
مگرنه اينكه شهر يزد به شهر خشت نامور است؟ و اين خشتها برگي از شناسنامه شهر يزد به شمار می روند؟
شهر يزد بدون اين آثار ديگر هويتي ندارد.هنگامي كه با برخي از مردم بومی گفتوگو ميكردم، آگاه شدم كه مالکان بعضي از خانهها سالهاست كه كوچيده و ترك میهن كردهاند و اين بناهاي زيبا با وروديها و تاقهاي چشمنواز و بادگيرهاي زيبا و بيمانند را به حال خود رها كردهاند. همين امر يكي ديگر از شوند(:دليل)هايي است كه مانع ياري رساندن و پیشگیری از تخريب اين بناها شده است.
اگر بخواهيم منصفانه و دادگرانه برخورد كنيم، نبايد نوك پيكان خردهگیری(:انتقاد)ها را تنها و تنها به سوي مسوولان نشانه برويم.
درست است كه ميراث فرهنگي در بررسي و ثبت آثار و رسيدگي به آنها بسيار نقص دارد و آنگونه كه درخور و شايسته اين شهر بودهد عمل نكرده است اما مردم هم در اين ميان بيگناه نيستند.
بزرگترين گناه مردم نخست بيتفاوتي نسبت به ويراني اين آثار و سپس آلوده كرده محل با زبالههاست . كه نمونهی آن همين آب انبار تالار سرور است كه داراي پلاك ثبتي است. مردم هم پاي اين بنا زبالههاي خود را رها ميكنند و هم آتش میافروزند و با رنگ بر روي ديوار مينويسند و مسوولان نيز آنگونه كه بايد در ترميم اين آثار كمر همت و كوشش را نبستهاند.
اميد آن است كه با بلند نظري دستاندركاران و دلسوزي مردم ديگر شاهد چنين رخدادهايي نباشيم.
اي صبا با ساكنان شهر يزد از ما بگو
كاي سر حق ناشناسان گوي چوگان شما
يزد، شهري كه از ديد آمار باسوادي در جايگاه شهرهاي نخست كشور و نيز شهري است كه ٢٣ سال پياپي جايگاه نخست پذيرش در كنكور سراسري را به خود ویژه کرده است.
این شهر زادگاه نامآوراني چون ارباب رستم گيو، وحشي بافقي، فرخي يزدي، كتايون مزداپور، مهدي آذريزدي، ايرج افشار، محمدعلي اسلامي ندوشن، محمدحسين پاپلي يزدي و ...است.
يزد از ريشهی يَزَتَ به چم ستودني كه با مهرازي(:معماری)هاي ويژه و كويري خود چشم هر گردشگر و بينندهاي را از هنر سيراب ميكند.
چندي پيش در سفري كه به شهر نياكاني خود يزد، و محلهمان روستای خرمشاه داشتم شوربختانه با صحنههايي روبه رو شدم كه بسيار دردآور و تأثيرگذار بود.
سراسر اين محلهی کهن پر شده از خانههاي خشت و گلي فروريخته و ويران شده كه در سايهی بيمهری مسوولان ميراث فرهنگي و نيز ناآگاهی مردم به تلي از خاك تبديل شدهاند. همانگونه كه اين فرتورها(:تصاوير) گويا هستند، جهاني از هنر و ذوق به يكباره فرو ريختهاند.
مگرنه اينكه شهر يزد به شهر خشت نامور است؟ و اين خشتها برگي از شناسنامه شهر يزد به شمار می روند؟
شهر يزد بدون اين آثار ديگر هويتي ندارد.هنگامي كه با برخي از مردم بومی گفتوگو ميكردم، آگاه شدم كه مالکان بعضي از خانهها سالهاست كه كوچيده و ترك میهن كردهاند و اين بناهاي زيبا با وروديها و تاقهاي چشمنواز و بادگيرهاي زيبا و بيمانند را به حال خود رها كردهاند. همين امر يكي ديگر از شوند(:دليل)هايي است كه مانع ياري رساندن و پیشگیری از تخريب اين بناها شده است.
اگر بخواهيم منصفانه و دادگرانه برخورد كنيم، نبايد نوك پيكان خردهگیری(:انتقاد)ها را تنها و تنها به سوي مسوولان نشانه برويم.
درست است كه ميراث فرهنگي در بررسي و ثبت آثار و رسيدگي به آنها بسيار نقص دارد و آنگونه كه درخور و شايسته اين شهر بودهد عمل نكرده است اما مردم هم در اين ميان بيگناه نيستند.
بزرگترين گناه مردم نخست بيتفاوتي نسبت به ويراني اين آثار و سپس آلوده كرده محل با زبالههاست . كه نمونهی آن همين آب انبار تالار سرور است كه داراي پلاك ثبتي است. مردم هم پاي اين بنا زبالههاي خود را رها ميكنند و هم آتش میافروزند و با رنگ بر روي ديوار مينويسند و مسوولان نيز آنگونه كه بايد در ترميم اين آثار كمر همت و كوشش را نبستهاند.
اميد آن است كه با بلند نظري دستاندركاران و دلسوزي مردم ديگر شاهد چنين رخدادهايي نباشيم.
اي صبا با ساكنان شهر يزد از ما بگو
كاي سر حق ناشناسان گوي چوگان شما
همچنان كه از كوچه پس كوچههاي محل ميگذريم، در كنار ويرانيها چيزي كه بسيار آزار دهنده است بودن زبالهها، پاي هر ديوار و بناي تاريخي ثبت میراث شده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر