فریاد خاوران: آسیب های اجتماعی در جمهوری اسلامی بیداد میکند!
فجایع اجتماعی در ایران بیداد میکند، با به سر کارآمدن جمهوری اسلامی بعد از سرنگونی رژیم شاه فجایع اجتماعی نه تنها کم نشد و از میان نرفت، بلکه بیوقفه ادامه یافت. در زیر بخشی از قجایع اجتماعی را ملاحظه میکنید. از میان رفتن این فجایع و آسیبهای اجتماعی تنها در گرو از میان بردن رژیم جمهوری اسلامی است .
خودکشی ها و خودسوزی ها، افزایش مرگ های ناشی از نپرداختن سهم و یا نداشتن حق بیمه، مرگ و بیماری های ناشی از سوء تغذیه، طلاق ها و افزایش پرونده ها در دادگاه خانواده، افزایش پرونده های جنایی عمدتاً به سبب دعواهای طلبکار و بدهکار که منجر به قتل یا مصدومیت شده اند. ارقام رو به افزایش و باور نکردنی زندانیان عادی، گسترش اعتیاد به الکل و مواد مخدر و پیامدهای فاجعه بار آن، ترک تحصیل فرزندان کارگران و افزایش کودکان کار و خیابانی، فرار روز افزون دختران از خانه و... را شاهد هستیم.
خودکشی:
طبق گزارش "خبر انلاین در 24 اردیبهشت 1395، روزانه در ایران حدود 11 نفر خودکشیمی کنند، یعنی سالانه حدود 4 هزار نفر. این در حالیست که به گفتۀ یکی از مسئولان وزارت بهداشت و درمان، 75 در صد از خودکشی ها به دلایل مذهبی یا اخلاقی گزارش نمی شوند.
خودسوزی:
در مورد خودسوزی ها اصلاً آماری در دست نیست. تنها به عنوان نمونه به نقل یک گزارش اکتفا می شود:
در ۲۳اسفند ۱۳۹۳ یونس عساکره، ۳۴ ساله و پدر دو کودک در اعتراض به ضبط سه بارهٔ بساط میوه فروشیاش توسط شهرداری خرمشهر در برابر ساختمان شهرداری دست به خودسوزی زد و جانش را در بیمارستان از دست داد
به فاصلهٔ یک ماه دو شهروند ایرانی ابتدا در خرمشهر و سپس در تبریز اقدام به خودسوزی در ملا عمومی کردند.
هر دوی این خودسوزیها پس از جمع آوری بساط دستفروشان توسط ماموران شهرداری و بیهودگی پیگیری آنها انجام شد.
پس از آنکه بساط حمید فرخی دیزج، ۴۳ ساله و پدر سه کودک که در بازار تبریز بساط دستفروشی داشت با وجود داشتن مجوز دستفروشی توسط ماموران سد معبر شهرداری ضبط شد، او در اعتراض چندین بار به شهرداری منطقه ۸ تبریز مراجعه می کند اما چون پاسخی نمی گیرد سرانجام در روز ۲۵ فروردین در یکی از اتاقهای این ساختمان مقابل چشم مسئول مربوطه/مقابل ساختمان شهرداری (به دو روایت مختلف در رسانهها) دست به خودسوزی میزند.
در اواخر سال ۱۳۹۲ نیز یک جوان تهرانی بعد از جمع شدن بساطش در ایستگاه مترو گلبرگ خود را جلوی واگن قطار انداخت و خودکشی کرد.
اینها تنها نمونههای اخیر این نوع رخداد هستند.
"سلسلهٔ علل این خودسوزیها و خودکشیهای فجیع در ایران روشن است: بیکاری و فقر گسترده و فزاینده، فقدان چترهای حمایت اجتماعی برای بیکاران و فقرا در ایران، نقض کرامت انسانی یک نان آور خانواده با محروم کردن وی از حداقل کاری که میتواند انجام دهد، فقدان نهادهایی برای کمک به افراد در حوزهٔ بهداشت روانی، استیصال و احساس بن بست، و در نهایت تلاش برای گَزیدن وجدان جمعی. فرخی قبل از آتش زدن خود در مقابل ساختمان شهرداری به کارکنان این نهاد گفته بود چنین اقدامی خواهد کرد اما آنها بیتوجهی کردند. در صورت معرفی فرخی به یک مددکار اجتماعی یا گذاشتن وی تحت مراقبت، امروز شاید وی زنده بود."
مرگ ناشی از نداشتن بیمه:
از آنجا که آمار رسمی ولی ناقص مراکز دولتی تنها محدود به بیمه شدگان است، لذا هیچگونه آماری از کسانی که به علت فاقد بودن بیمه و عدم امکان تأمین هزینه های درمانی و بیمارستان فوت کرده اند، در آن آمار جائی ندارند. اما اخبار تأثرانگیز این گونه مرگ و میرها در سال گذشته که مشخصاً ناشی از فقر بوده اند، کم نیستند، باضافۀ موارد بسیاری در مناطق محروم کشور که اساساً خبری از آنها منتشر نشده است.
مرگ ناشی از سوء تغذیه:
متخصصین بهداشت جهانی، فقر و ناامنی تغذیه را علت عمدۀ سوء تغذیه و مرگ و میرهای ناشی از آن دانسته اند. به گزارش 17 اردیبهشت 95 "سلامت نیوز" : " ... در استان هایی همچون کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان و ایلام، بیشتر کودکان در بدو تولد با وزن کم که ناشی از سوء تغذیه مادر در دوران بارداری است، به دنیا می آیند. که این موضوع عامل بیش از 260 نوزاد در قبال هر یک میلیون تولد در کشور است..."
در گزارشی از سازمان بهشت زهرا می خوانیم: " ... 48 تهرانی در فاصلۀ 21 ماه بر اثر سوء تغذیه مرده اند. ... اگر سوء تغذیه را نخستین نشانۀ فقر بدانیم، به نظر می رسد که فقر گریبان گروهی از شهروندان تهرانی را در چنگ دارد. این به معنای حضور فقر شدید در میان تهرانی هاست. ..." این نمونۀ کوچک و ناقصی از وضعیت در پایتخت کشور است، می توان تخمین زد که در سراسر کشور، بویژه مناطق محروم این ارقام چندین برابر میزان تهران است. چندی پیش دکتر علی اکبر سیاری، متخصص کودکان و فوق تخصص گوارش کودکان در این باره گفته است: 15 میلیون نفر در کشورمان کمبود دریافت غذا دارند که ناشی از فقر است..."
به گزارش روزنامه جام جم، آمارهای رسمی سازمان بهزیستی و کمیته امداد نشان میدهد که دستکم نیمی از ۸۰۰ هزار کودک مبتلا به سوء تغذیه یعنی نزدیک به ۴۰۰ هزار کودک ایرانی بهدلیل مشکلاتی همچون فقر مادی از تغذیه صحیح برخوردار نیستند.
میزان طلاق ها:
براساس آمار ثبت احوال در سال گذشته (94) 163 هزار و 765 واقعه طلاق در کشور به ثبت رسید که این آمار در سال 93 حدود 163 هزار و 569 مورد بود.
براساس این گزارش آمار طلاق کشوردرسال 92 نیز 155 هزار و 369 مورد به ثبت رسید.
در بررسی علل طلاق 15 علت را ذکر کرده اند که معضلات اقتصادی از قبیل بیکاری، سطح پایین درآمد و مشکل مسکن، در ردیف اول این علل قرار دارد.
به گزارش ایسنا؛ در سوم تیرماه 1395رئیس کل دادگستری استان مرکزی به برخی آمارهای موجود در این دستگاه اشاره کرد و با بیان اینکه تعداد درخواستهای طلاق از سوی زوجه افزایش یافته است، گفت: در سال گذشته از دو هزار و 827 مورد طلاق توافقی در استان مرکزی، هزار و 870 مورد به درخواست زوجه بود.
طلاق در ايران به يكي از بحراني ترين مقاطع خود طي سالهاي اخير رسيده است. هماكنون ايران با نرخ خام طلاق ۲ درصد يكي از بالاترين آمارها در زمينه طلاق را در كشورهاي منطقه دارد.
مديركل دفتر سلامت جمعيت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت گفت: طي امسال ظرف هر ساعت ۱۸ مورد طلاق و در هر روز ۴۴۳ مورد طلاق در سطح كشور ثبت شده است.
سالانه بيش از ٣۰ هزار نفر در تهران از يكديگر جدا ميشوند كه ٢٧ هزار مورد آن توافقي است.
جنتی رئیس مجلس خبرگان رهبری در 26 خرداد 1395 گفت: مسأله متلاشیشدن خانوادهها، بالا رفتن آمار طلاق، خطراتی که نسل جوان را تهدید میکند از مواردی است که میتوانید به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در مورد آنها با مسئولان گفتوگو داشته باشید.
مکارم شیرازی یکی از مراجع تقلید گفت: اگر زن و شوهر در خط اعتدال حرکت کنند، مشاجره پیش نمی آید که پرونده های دادگستری و آمار طلاق افزایش پیدا کند؛ متاسفانه دائم به ما از افزایش آمار طلاق می گویند.
رییس اداره جوانان دفتر سلامت وزارت بهداشت گفت: آمار طلاق در کشور رشد 53 درصدی داشته است و نسبت ازدواج به طلاق در سال 85 تا 93 بیانگر این است که طلاق بر ازدواج فزونی یافته است.
احمد رحیمی عضو هیات مدیره کانون مددکاران با اشاره به افزایش آمار طلاق در سال های اخیر در کشور تاکید کرد: جمعیتی که سال گذشته از یکدیگر متارکه کردند بیش از ۳ برابر ظرفیت استادیوم آزادی است و تبعات منفی این پدیده را در افزایش پرونده های کیفری، تنش های خانوادگی، رفتارهای پرخطر جنسی، بی هویتی کودکان و کمرنگ شدن انسجام اجتماعی می بینیم.
افزایش پرونده ها در دادگاه خانواده:
رئيس دادگاههاي عمومي و انقلاب تهران در بهار سال جاري اعلام كرد: «طلاق توافقي با ۲۷هزار و ۳۲۰ فقره پرونده، در صدر دعاوي مجتمعهاي خانواده شهر تهران در سال ۹۳ قرار داشته است»
معاون دادستان کل کشور گفت: وقتی هر شعبه دادگاه خانواده هر ماه باید ۲۰۰ پرونده را مورد بررسی قرار دهد، دیگر حرفی برای گفتن نیست.
شادفر رئیس مجتمع قضایی شهید محلاتی گفت: با توجه به فعالیت و کار چند نوبته برخی خانم ها و آقایان، کسی که سه شیفت در شبانه روز کار می کند آیا با وجود این همه خستگی می تواند ذره ای وقت صرف خانواده کند و برای خانواده مفید باشد؟
وی کل ورودی پرونده های امور خانواده در این مجتمع را حدود چهار هزار تا چهار هزار و 500 پرونده در ماه عنوان کرد.
افزایش پرونده های جنایی:
حجتالاسلام قاسم عبدالهی بیشترین فراوانی ارتکاب به جرم با 15هزار و 118 مورد در استان تهران را مربوط به سرقت ذکر کرد.
به گفتۀ حمید شهریاری معاون قوۀ قضائیه به تارخ 5 تیرماه 1395:
آمار پرونده ها در سال ۹۴
290هزار پرونده وارده در مورد مطالبه وجه
۲۵۰هزار پرونده وارده در مورد مطالبه وجه چک
۲۱۹هزار پرونده مطالبه تاخیر تادیه
۱۶۴هزار پرونده وارده در مورد طلاق توافقی
۱۳۰هزار پرونده مطالبه مهریه
۱۵۵هزار پرونده مطالبه خسارت
۸۶هزار پرونده مطالبه نفقه
۸۵هزار پرونده الزام به تمکین
۷۲هزار پرونده طلاق به درخواست زوجه
بیشترین پرونده های جنائی در سال ۹۴
۲۵۰هزار پرونده وارده در مورد مطالبه وجه چک
۲۱۹هزار پرونده مطالبه تاخیر تادیه
۱۶۴هزار پرونده وارده در مورد طلاق توافقی
۱۳۰هزار پرونده مطالبه مهریه
۱۵۵هزار پرونده مطالبه خسارت
۸۶هزار پرونده مطالبه نفقه
۸۵هزار پرونده الزام به تمکین
۷۲هزار پرونده طلاق به درخواست زوجه
بیشترین پرونده های جنائی در سال ۹۴
۶۹۶هزار پرونده سرقت
۵۴۰هزار ضرب و جرح عمدی
۴۱۵هزار پرونده توهین
۱۳۳هزار پرونده صدمه بدنی
۳۱۵هزار پرونده تهدید
۲۰۶هزار پرونده تخریب
۱۸۸هزار پرونده کلاهبرداری
۱۶۲هزار پرونده خیانت در امانت
۱۴۲هزار پرونده نگهداری موادمخدر
۱۳۲هزار پرونده چک بلامحل
بررسی اخبار جنایی منتشر شده در سال 1394 حکایت از آن دارد که دستکم 21 کودک و یک جنین در فاصله اول فروردین تا 29 اسفندماه این سال به قتل رسیده اند. این تعداد خبر قتل حاصل از بررسی اخبار چند خبرگزاری از جمله خبرگزاری خبرآنلاین و خبرگزاری مهر در بازه زمانی اول فروردین تا 29 اسفند1394 است. حاصل این بررسی نشان می دهد 21 عنوان خبری مربوط به قتل کودکان بوده است که در این جنایات 22 کودک شامل 10 پسر و 11 دختر و نوزادی که در شکم مادرش بوده به قتل رسیده اند.
تعداد زندانیان عادی:
اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندانها در 11 اردیبهشت 1395 گفت: حدود ۵۰ درصد زندانیان ما را مجرمان موادمخدر تشکیل می دهند و اگر زندانیانی را که به طور غیر مستقیم مرتبط با مواد مخدر هستند به این جمع اضافه کنیم این رقم به حدود ۷۰ درصد خواهد رسید.
در گزارشی از رادیو زمانه آمده است: اگر نسبت زندانی به جمعیت هر کشور را مقایسه کنید ایران با ۳۶.۰ درصد نسبت زندانی به کل جمعیت کشور، در بین همه کشورهای جهان در رتبه نخست جهان (قبل از آمریکا با ۰۸.۰ درصد و چین با ۱۴.۰ درصد) قرار دارد.به بیان دیگر ایران به طور نسبی دو و نیم برابر بیش از چین و چهاربرابر بیش از آمریکا دارای زندانی است.از سوی دیگر شواهد نشان میدهد که از سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۰ در ایران، تعداد زندانیان بیش از ۱۱ برابرشده است، یعنی از حدود چهلهزار و ۲۲ نفر به ۲۵۶ هزار نفر افزایش یافته و این درحالی است که جمعیت کشور طی این مدت فقط دو برابر شده است.
زندان قزلحصار برابر آمارهای رسمی ، هم اکنون پانزده هزار زندانی دارد.
رضا محبوبی، معاون مرکز امور اجتماعی وزارت کشور در گفتگو با خبرگزاری رسمی ایرناخبر داد که سالانه پانصد هزار نفر به زندانهای کشور وارد میشوند. این درحالی است که ظرفیت زندان های کشور بر اساس آمارها ۱۴۰ هزار نفر و طبق آخرین آمارها بیش از ۲۱۰ هزار زندانی در کشور وجود دارد.رضا محبوبی همچنین گفته است که ورودی به زندانها در کشور «بیش از مقیاس جهانی» است: “خانوادههای زندانیان بیپناهترین قشر اجتماعی هستند، در حال حاضر تنها ۲۰ درصد از خانواده زندانیان تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند و خانواده زندانیان در بدترین شرایط بسر میبرند،
مطابق آمارهای رسمی، بیش از دویست هزار نفر در ایران زندانی هستند. در بهمن ماه سال ۱۳۹۱تعداد زندانیان ایران ۲۱۷ هزار نفر اعلام شده بود. حدود چهارده ماه بعدو در فروردینماه سال ۱۳۹۳، این تعداد به ۲۱۰ هزار نفر کاهش یافت. اما در آذرماه همان سال تعداد زندانیان بیش از ۲۲۵ هزارنفر اعلام شد.
مراد فتحی مدیرکل زندانهای استان اردبیل در جمع خبرنگاران گفت: «در حال حاضر بیش از چهار برابر ظرفیت زندانها، زندانی داریم و نزدیک به سه هزار نفر زندانی در زندانهای استان محکوم به حبس هستند.»
این مسئول، بیشترین دلیل ورود زندانیان به زندان های اردبیل را «مشکلات اقتصادی، فرهنگی و معیشتی» عنوان کرده است.
ایران یکی از پر زندانی ترین کشورهای دنیاست. غلامحسین اسماعیلی رییس سابق سازمان زندان ها تعداد زندانیان ایران را ۱۵۰ هزار نفر اعلام کرده بود. مرکز بین المللی مطالعات زندان ها تعداد زندانیان ایران در سال ۲۰۱۲ را رقمی در حدود ۲۵۰ هزار نفر اعلام کرده و تعداد زندانیان در ابتدای سال ۲۰۱۳را ۲۱۷ هزار نفر دانسته است.
با در نظر گرفتن آمارهای مختلف، جایگاه ایران در میان کشورهای دنیا از نظر نسبت زندانی به جمعیت در رده چهارم تا هشتم جهان قرار می گیرد. اگر آمار ۲۱۷ هزار نفر را بپذیریم، فقط هفت کشور دنیا بیش از ایران زندانی دارند. اگر نسبت تعداد زندانی به جمعیت را در نظر بگیریم نیز، فقط سه کشور امریکا، روسیه و برزیل بیش از ایران زندانی دارند و ایران چهارمین کشور پر زندانی دنیاست.
بنا بر آمار های پس از انقلاب، تعداد زندانیان در سال ۱۳۵۸ در حدود ۱۳ هزار نفر بوده است.اگر آمار سال ۱۳۵۸ را مبنا قرار دهیم، در حالی که ظرفیت زندان های ایران تاکنون افزایش اندکی داشته، تعداد زندانیان تقریبا ۱۶ برابر شده است.از نظر نسبت جمعیتی، در حالی که در سال ۱۳۵۸به ازای هر صد هزار نفر ۴۳ زندانی وجود داشته این نسبت در حال حاضر ۲۸۱نفر به ازای هر صد هزار نفر است. این در حالی است که میانگین تعداد زندانیان در آسیا، ۱۴۰ نفر به ازای هر صد هزار نفر و میانگین جهانی زندانی در دنیا، ۱۸۴ نفر به ازای هر صد هزار نفر است.
تعداد معتادین:
به گزارش ایسنا، آیتالله قربانعلی دری نجف آبادی در دیدار با مسئولان و دستاندرکاران دستگاه قضا در استان مرکزی آسیب اجتماعی مهم که گریبانگیر استان مرکزی شده است را اعتیاد عنوان کرد و گفت:بسیاری از شبکهها و باندهای مواد مخدر هر ساله دست به توزیع گسترده مواد مخدر میزنند، اما هیچگاه به دام نمیافتند و به جای دستگیری سرکردگان این گروهها، خرده فروشها به دام میافتند.
رئیس کل دادگستری استان مرکزی قاسم عبدالهی به جرایم موادمخدر استان نیز اشاره کرد و با بیان اینکه در سال گذشته 10هزار پرونده ورودی مربوط به موادمخدر بوده است، افزود: علاوه بر این در سال گذشته 28هزار و 195 لیتر مشروبات الکلی داخلی و 15هزار و 870 لیتر مشروبات خارجی کشف شد.
معاون توسعه پیشگیری اداره کل بهزیستی قم حجت اله محمدزاده با بیان اینکه 51 درصد مصرف کننده های مواد مخدر در سنین 20 تا 29 سال قرار دارند، اضافه کرد: بر اساس این بررسی ها میانگین سنی مصرف کننده ها 32 سال است و از نظر شغلی نیز 34.6 درصد در گروه کارگران ساده و ماهر قرار دارند.
وی با بیان اینکه 91.2 درصد از معتادان دیپلم و زیردیپلم هستند، گفت: 41.7 درصد مصرف کننده ها مجرد، 47.9 درصد متاهل و 10.4 درصد نیز مطلقه هستند.
محمدزاده افزود: همه معتادان پله های اعتیاد را با سیگار، حشیش، مشروبات الکلی و تریاک شروع می کنند و متاسفانه به مراحل کشیدن، خوردن و تزریق کردن می رسند.
وی با بیان اینکه گرایش به اعتیاد پیامدهای منفی زیادی برای فرد و جامعه به همراه دارد، بیان کرد: منشا بیشتر مشکلات زندگی از جمله طلاق و جرایم مانند سرقت و کلاهبرداری به اعتیاد برمی گردد و زمانی که مصرف مواد مخدر در جامعه ای افزایش یابد به تبع آن گرایش به جرایم بیشتر می شود.
وی افزود: زمانی که فردی هرویین مصرف می کند، به دلیل اینکه زود خمار می شود نیازمند مصرف و پول بیشتری است و در نتیجه به سرقت، فروش اموال خود و خانواده روی می آورد.
میزان ترک تحصیل محصلین:
با توجه به گزارشهای مرکز آمار ایران و جمعیت 19 میلیون و 435 هزار نفری در سنین 7 تا 19 سال که باید آموزش خود را در مدارس ادامه دهند، بیش از 7 میلیون و 135 هزار نفر به دلایل مختلف قادر به ادامه تحصیل نیستند و در حقیقت بیش از 37 درصد دانشآموزان ایرانی مجبور به ترک تحصیل شدهاند.
یکی از علل ترک تحصیل: ترک تحصیل دانش آموزان با وضعیت اقتصادی جامعه و خانواده در ارتباط می باشد. عواملی چون پایین بودن در آمد ‚مسکن نا مناسب عدم سرپرستی و حضور پدر و مادر در خانواده‚ کثرت فرزندان و طبقه پایین شغلی والدین بر ترک تحصیل فرزندان تاثیر دارد. پس مسلم است که کیفیت آموزش و تربیت در رشد جسمانی و قوای دفاعی دانش آموز در خانواده هایی با سطح پایین اقتصادی و فرهنگی جامعه و خانواده اثرات مستقیمی بر عدم پیشرفت فرزندان به جای می گذارد.
خانواده از لحاظ مالي ضعيف ودر آمد پائيني دارد پاسخگوي نياز فرزندان نيست ناچاراً فرزندان برای كمك به خانواده وكسب در آمد ترك تحصيل مي نمايند.
به گزارش آفتاب، براساس اعلام مسئولان وزارت آموزش و پرورش در روزهای اخیر (سال 1391) تعداد دانشآموزان کشورمان از 12 میلیون و 800 هزار نفر در سال گذشته با کاهش 500 هزار نفری در سال جاری به 12 میلیون و 300 هزار نفر کاهش یافته که با توجه به تثبیت رشد جمعیت در سالهای گذشته، کاهش جمعیت دانشآموزی حاکی از ترکتحصیل دانش آموزان به دلایل اقتصادی و اجتماعی میباشد.
طی سالهای گذشته یا در حقیقت در یک دهه گذشته با وجود ثبات نرخ رشد جمعیت در حد 1.5 درصد، کاهش جمعیت دانشآموزی کشور از 18 میلیون نفر به 12 میلیون نفر، نشاندهنده اضافه شدن حدود 6 میلیون دانشآموز به جرگه ترک تحصیلکردهها است که بسیار نگرانکننده و دردناک است چرا که بر این اساس از هر سه دانشآموز ایرانی؛ یک دانشآموز ترک تحصیل میکند و قادر به ادامه تحصیل نیست.
در بررسی علت ترک تحصیلهای صورت گرفته، علاوه بر فقر مالی که به اشتغال کودکان یا نوجوانان منجر میشود، فقر انگیزشی نیز نقش مهمی ایفا میکند به طوری که میزان بالای بیکاران تحصیلکرده سبب میشود دانشآموزان و خانوادههایشان به ادامه تحصیل و رفتن به مقاطع بالاتر به شکل یک امر غیرضروری نگاه کنند و کسب درآمد از سنین پایین را بر گرفتن مدرک و پیوستن به جمعیت بیکاران ترجیح دهند!
آمار کودکان کار و خیابانی:
در ایرانآمار های مختلف و ضد و نقیضی در مورد کودکان خیابانی اعلام می شود افراد مختلف تعداد آنها را از ۲۰٫۰۰۰ نفر تا ۲ میلیون نفر برآورد کرده اند. فقر، از هم پاشیدگی خانواده، سوء مصرف مواد و الکل توسط والدین، کودک آزاری، نیاز به درآمد کار کودک، طرد کردن کودک، قحطی و بلایای طبیعی، مهاجرت و ….. به عنوان علل خیابانی شدن کودکان مطرح شده است.
در خرداد ماه سال ۱۳۸۲ در همایش بررسی آسیبهای اجتماعی، تعداد آنان ۵۰۰ هزار نفر اعلام شد.
در سال ۱۳۸۲ ، ۳۱ هزار کودک خیابانی توسط سازمان بهزیستی جمع آوری و ساماندهی شد که ۸۰ درصد آنها کودکان کار بودند ۲۴۷۰۰ نفر آنها مربوط به تهران بوده است که از سطح شهر و پایانه های مسافربری جمع آوری شدند و حدود ۷۰۰ نفر آنها از اتباع افغان بودند.. در سال ۱۳۸۳ نیز ۱۴۲۶۹ کودک خیابانی در کشور پذیرش شده اند.
هر ساله درصدى از کودکان به دلایل مختلف ترک تحصیل مى کنند و به کارهایى مانند واکس زنی، پاک کردن شیشه ماشین، فال فروشی، باد کنک فروشی، آدامس فروشی، جمع آورى نان خشک و وسایل فلزى در زباله ها و دعا فروشى در سر چهار راه ها، بازارها و یا مکانهاى شلوغ و پر ترافیک مى پردازند و ساعتهایى طولانى در معرض آلودگى هاى اجتماعى قرار مى گیرند.
در ایران بر اساس آمارهاى رسمی، ۳۸۰هزار کودک ۱۰ تا ۱۴ ساله در سراسر کشور کار ثابت دارند و حدود ۳۷۰ هزار کودک در همین سن به عنوان کارگر فصلى مشغول به کارند . یعنى در ایران رسمأبیش از ۷۰۰ هزار کودک کار میکنند (روزنامهی ایران، ۲۹/دی/۱۳۸۳).
حدود ۶۰ درصد کودکان خیابان ایرانی هستند که کودکان بین ۱۰ تا ۱۴ سال ۴۵ درصد کل کودکان خیابانی را شامل می شوند، همچنین ۳۴ درصد از کودکان خیابانی در حال تحصیل هستند، ۴۰درصد ترک تحصیل کردند و ۲۴درصد از بچه ها اصلا به مدرسه نرفته اند .
در ایران بر اساس آمارهاى رسمی چند سال گذشته، ۳۸۰ هزار کودک ۱۰ تا ۱۴ ساله در سراسر کشور کار ثابت دارند و حدود ۳۷۰ هزار کودک در همین سن به عنوان کارگر فصلى مشغول به کارند. یعنى در ایران رسمأ بیش از ۷۰۰ هزار کودک کار میکنند.البته در مورد آمار اعلام شده از طرف ارگانهای حکومت و مراکز غیر انتفاعی و خصوصی اختلافات فاحشی وجود دارد...
میزان فرار دختران:
احمد دلبری مدیر کل بهزیستی استان تهران در همایشی به تاریخ 25 مرداد 94 به آمار فرار دختران از منزل اشاره کرد و گفت: متأسفانه این پدیده روز به روز در حال افزایش است و سالانه 10 الی 15 درصد به آمار فرار دختران( 14 تا 18 سال) افزایش مییابد.
بر اساس گزارش سازمانها و نهادهاي مختلف، آمار فرار دختران ۱۴ تا ۱۸ سال از منازل رو به افزايش است. اين در شرايطي است كه مركز آمار ايران اعلام كرده ۳۰ درصد از جمعيت كشور را جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال تشكيل ميدهند؛ رقمي كه جمعيتي بالغ بر ۱۲ميليون نفر را شامل ميشود.
۹۰ درصد دختران فراری بهدلیل مشکلات خانوادگی از خانه فرار میکنند و سن آنها به ۱۲سال رسیده است.
این آمار را چند ماه پیش حبیبالله مسعودیفرید، معاون امور اجتماعی بهزیستی اعلام کرد . آماری که تا چند سال قبل جزو خط قرمز های مسئولان بود ولی این روز ها آنقدر افزایش داشته که آمار آن را می دهند . هر چند آمار دقیقی از دختران فراری در دست نیست ، ولی آنها هستند ، همه جای شهر ،قبلا ۲۰ تا ۲۵ ساله بودند حالا ۹ تا ۱۲ ساله.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر