سباستین کاستلیو؛ و سوختنِ «سِروِهتُس» در آتش
گذشته؛ پیشدرآمد اکنون است
گذشته؛ پیشدرآمد اکنون است
در ادامه بحث تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک به وقایع قرن شانزدهم میلادی؛ اصلاحات پروتستانی(۱)، استبداد دینی در زمان «ژان کالوَن»(۲) و خروش «سباستین کاستلیو»(۳)که با ایستادگی دلیرانه در برابر مرتجعین جانب ستمدیگان را گرفت، میرسیدم اما فعلاً چندین سده قبل از میلاد و زمان مرگ سقراط هستم و تا آن وقت کی مُرده و کی زنده...
...
با حضور کالوَن (از روحانیون برجسته پروتستان که مذهب کالوَنی از او و افکارش شکل گرفت)؛ ژنو سوییس مرکز آیین پروتستان شد و روحانیون زمام قدرت را بدست گرفتند و نظامی سخت و خشن بر شهر برقرار شد.
ژنو اگرچه امروزه بخشی از خاک سوییس است، اما در قرن شانزدهم دولت شهر کوچک و مستقلی به شمار میآمد و کالوَن در آن برو و بیای زیادی داشت.(هرچند وی نه یک سوییسی، بلکه یک فرانسوی بوده است)
در آن اوضاع درهم و برهم و شیر تو شیر؛ بازی با دین و آزادی، همه مردم را به خودی و غیرخودی نقسیم نمود و مخالفین و معترضین تحت پیگرد قرار گرفتند.
فرهیختگان با بگیر و ببند؛ و با برچسب کفر و بی ایمانی روبرو میشدند و مردم مجبور بودند به باید و نبایدهای حکومت دینی گردن نهند.
با تصمیمی که به نظر شماری از پژوهشگران؛ کالوَن هم در آن بینقش نبوده است، ۲۷ اکتبر ۱۵۵۳ میلادی مرتجعین، پزشک اسپانیایی «میکائیل سِروِهتُس»(سِروِتوس)(۴) را به دلیل تأویل ویژه از مقوله تثلیث(۵) و تفاوت برداشت از کتاب مقدس، در آتش زنده زنده سوزاندند.
البته برخی گفتهاند گرچه کالوَن؛ مخالفخوانیهای سِروِهتُس را تأیید نمیکرد و پیشتر گفته بود اگر به ژنو بیاید زنده برنمیگردد اما برخلاف آنچه بر سر زبانهاست، سوزاندن وی از دست کالوَن خارج بود بویژه که جلو تر، کاتولیکها چنین تصمیمی را در باره وی گرفته بودند و اگر از زندان وین فرار نکرده بود حتماً اجرا میشد از این گذشته، کالوَن در زمان سوزاندن سِروِهتُس، هنوز شهروند ژنو نبود و تصمیم را اولیای کلیسا و شورای شهر(۶) گرفتند.(۷)
گفته میشود وی به جای حذف سِروهتُس پیشنهاد تبعید وی را داد که پذیرفته نشد. در برابر شورای کلیساها که برای سوزاندن او شتاب می کردند گفت حالا که تبعید او را قبول ندارید لااقل به شکل دیگری او را به قتل برسانید و نسوزانید. باز هم پذیرفته نشد.
گویا مارتین لوتر هم موافق آن برخورد با سروهتُس نبودهاست. (در دافعه دستگاه تفتیش عقاید و استبداد دوران کالوَن، هستند کسانیکه معتقدند همه آن جنایات زیر سر کالوَن بود و او حتی دستور داد سروهتُس را باچوب سبز تر بسوزانند تا به مدت طولانی تر در آتش باشد و زجر بکشد)
...
سِروِهتُس که کتابی درباره گردش خون(۸) و علل بروز بیماریها، منتشر کرده بود؛ «جُرم»ش، نوشتن مکتوبی بود علیه تثلیث و پایه و تعریف گناه. میگفت تعریف و برداشت کلیسا از گناه مندرآوردیست و در انجیل چنین چیزی نیست. وی در رسالهای به نام «در باب خطاهای تثلیث»(۹) نوشت مبدأ تثلیث یعنی ایمان به اَب و ابن و روحالقدس از ابداعات کلیسای کاتولیک است.
این برداشت؛ خشم کاتولیکها را برانگیخت و او را در وین دستگیر کردند. سِروِهتُس از زندان گریخت اما در سر راه خود به اسپانیا؛ وارد ژنو (که کاتولیکها حرف اول را نمیزدند) شد بلکه از آزار در امان بمانَد اما جّر و بحث وی با کالوَن و دیگران به جایی نرسید.
سِروِهتُس با کالوَن چندین نامه رد و بدل کردند و کالون ضمن تآکید روی این مسئله که من از شما نفرتی ندارم به صراحت نوشت برای باورها و حرمت آن و...از آهن هم سختترم و کوتاه نمیآیم.(۱۰)
درواقع سِروِهتُس به خاطر اختلاف نظر در بعضی اعتقادات و باورها، از سوی اولیای کلیسا که شورای شهر را در اختیار داشتند به کفرورزی محکوم شد.
...
بعد از آن واقعه هولناک؛ «مارتین سیلاریوس»(۱۱) و «للیو سوزینی»(۱۲) که خود کشیش بودند، همچنین «جورجو بیاندراتا»(۱۳)، «پیلترز کونیانزا»(۱۴) و «براچه پولتسه»(۱۵)برآشفتند و آن برخورد را دون شأن مسیح و غیر انسانی دانستند.
ولتر هم آتش زدن سروهتُس را وحشیانه و توهین به همه مردم دنیا تفسیر کردهاست.(۱۶)
...
بعد از واقعه سباستین کاستلیو که خودش کتاب مقدس را به زبان فرانسه و لاتین ترجمه کرده بود به اعتراض برخاست و نوشت:
چه کسی در زمانه ما به مسیح میگرود، وقتی یه اسم او، حلقوم میشکافند و با آتش و شمشیر خون میریزند؟
چه کسی رغبت میآورد مسیح را خدمت گذارد وقتی ببیند کسانی که بر قهر قدرت چنگ انداختهاند دیگرانی را که با ایشان در نکتههایی هم آوازی نمیکنند به نام مسیح در آتش میافکنند و میسوزانند، با آنکه فریاد مظلومانهشان از میان شعلهها به آسمان میخیزد که به مسیح ایمان دارند؟
...
کاستلیو معلمی فقیر بود و از همان آغاز به فرجام خود در مبارزه با استبداد زمانه آگاهی داشت و میدانست با دستی تهی مقابل مرتجعین ایستاده است. با این حال دست از روشنگری نکشید.
...
در آن روزگار؛ پاسداران حکومت دینی نه فقط حضور مردم در مجالس مذهبی را کنترل میکردند، بلکه به چگونگی رابطه زن و شوهرها با همدیگر و حتی به لباس مردم و ترانههایی که میخواندند نیز گیر میدادند. آنان وقت و بیوقت به خانه های مردم می ریختند و پس از جستجو در کتابها و صندوق خانهها، از اهل منزل جدا جدا بازجویی میکردند تا ببینند فلان دعا را حفظ هستند یا نه یا در محالس وعظ حاضر بودهاند یا نه
...
با پیگیری آنان همه برای هم گزارش داده و جاسوسی میکردند.
امثال کاستلیو، حق داشتند که آن فضای سنگین را برنتابند.
نهضت اصلاح دینی البته آثار مثبت و تعیینکنندهای هم به جا گذاشت اما در مراحلی به اختناق آلوده شد و به دستانداز افتاد. ...
تجربه نشان داده است که نهضتها و رهبران آنها در دوره تأسیس؛ بسیار آرمانی میاندیشند و در برابر افراد به لحاظ اخلاقی فروتن و از نظر سیاسی و اجتماعی آزادی خواه مینمایند، اما چون به دورهی استقرار و حاکمیت میرسند هوا بَرِشان می دارد. اهداف و ادعاهای پیشین را از یاد میبَرند و در مواردی در جایگاه همان کسانی قرار میگیرند که با آنها مبارزه کردهاند و همان کارهایی را انجام میدهند که مورد اعتراض خود آنان بودهاست.
کاستلیو معتقد بود باورها و تجربهها امری درونی هستند و نمیتوان با اِعمال فشار بر معتقدان به یک اندیشه، از علاقه آنان به آن دیدگاه کاست.(۱۷)
او بر سر امثال کالوَن فریاد میکشید به من بگویید در کجای کتاب مقدس آمدهاست که انسان به خاطر باور و عقایدش باید کشته شود؟ سِروِهتُس ها باید به اتهام کفر در آتش بسوزند، حال آن که در میانه آتش هم خدا و مسیح را صدا میزنند. کجا آنها کفر ورزیدهاند؟
«باید قاتلین سختدلِ سِروِهتُس خودشان را نامسیحی از دین برگشته بخوانند، زیرا پیگشتِ راندهشدگان از کلیسا به زور اسلحه و دریغورزیدن حقوق انسانی از ایشان، نامسیحیگری است و از دینبرگشتگی»
آیندگان از خود خواهند پرسید: چه شد پس از آن که روشنایی صبح یک بار بردمیده بود، ما دیگربار مجبور شدیم در ظلمت روزگار بگذرانیم؟
«ای مسیح آیا وقتی در میانه میدان شهر به نام تو قصابی هولناکی را به راه میاندازند و دگراندیشان را به شعله های آتش میسپارند، حضور داری؟»
...
کاستلیو، راه نجات بشر از تفتیش، شکنجه، زندانی شدن و اعدام را رواج مدارا میداند و بس.
شگفتا که «درست از نظام کالوَنی که در پی محدودکردن آزادیهای فردی بود، فکر آزادی سیاسی زاییده میشود و نخستین سرزمینهایی که از کالوَنیسم اثر پذیرفته بودند، چون هلند، انگلستانِ کرامول و ایالاتمتحده امریکا، مشتاقانه به نظریه حکومتی آزادمنشانه و مردمسالارانه روی میبرند و به آن میدان میدهند. در واکنش به آن روحیه سختگیرانه یکی از مهمترین اسناد دوران جدید، یعنی بیانیه استقلال امریکا، نشأت میگیرد که آن نیز به نوبه خود، بر اعلامیه حقوقبشر در فرانسه اثر نمایان میگذارد.»
...
در اروپا، کاستلیو یکی از گمنام ترین اصلاح طلبان دینی محسوب میشود و اروپائیان؛ به طور عام، لوتر و یارانش را برجسته کردهاند، حال آن که کاستلیو نیز اندیشه اصلاح دینی را مطرح ساخت و آزادی اندیشه و مداراگرایی را بر زبان جاری ساخت و سال های سال، هزینه یِ گزافِ زندگی مخفی و محرمانه را برای خود برگزید.
...
کاستلیو گوشههایی از عهد عتیق و جدید را که جنبههای نمایشی دارد در قالب گفتگو به زبان لاتین برگرداند و کتاب مقدس را به فرانسوی ترجمه نمود. اما هواداران کالوَن در آن اما و اگر کردند و اجازه چاپ ندادند. کاستلیو پس از مدتی از مقام معلمی عزل و از ژنو اخراج شد. مدتی در تعقیبش بودند بویژه که او دوست بازرگان نیکوکاری بود که از دید هواداران کالون کافر محسوب میشد و جسدش را از قبر درآورده، سوزانده بودند.
کاستلیو هم به دلیل ارتباط با این فرد متهم به کفر و الحاد گردید و در تعقیبش بودند. کاستلیو عاقبت در فقر و نداری درگذشت.
پروتستانها خود نیز از بیداد زمانه در امان نماندند و کشتار سن-بارتلُمه(۱۸) دامن شمار زیادی از آنها را گرفت. کشتار سن-بارتلُمه سرکوب گسترده و خونین پروتستانهای فرانسوی کالوَینیست در جریان جنگهای مذهبی فرانسه و به سال ۱۵۷۲ بود. این فاجعه به دست شارل نهم(۱۹)، پادشاه وقت فرانسه، صورت گرفت...
...
توجه داشته باشیم که جنبش اصلاح دینی از نظر پرداختن به آزادی سیاسی گرایش و نتایج واحدی نداشتهاست. در میان رهبران اصلاح دینی شخصیتهایی چون هولدریخ تسوینگلی(۲۰) آشکارا با استبداد مخالفت میکردند. نباید افکار قاتلین سِروِهتُس را با کل پروتستانتیسم که مضمون و جوهر آن پروتست و اعتراض علیه خرافات بود؛ و تاثیرات اقتصادی- اجتماعی آن قابل انکار نیست، یککاسه کنیم.
پانویس
1) The Protestant Reformation
2) (۱۵۰۹-۱۵۶۴) John Calvin
3) (۱۵۱۵-۱۵۶۳) Sébastien Castellio
4) (Michael Servetus (۱۵۱۱- ۱۵۵۳
5) تَثلیث یا سهگانهباوری یکی از اعتقادات بنیادین مسیحیت است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص خدای پدر، خدای پسر (که در عیسی مسیح تجسم پیدا کرد) و خدای روحالقدس میباشند. این سه ذات یکسانی داشته ولی از هم متمایز میباشند. مورّخین عموماً توافق نظر دارند که کتاب مقدس هیچ جا آشکارا تثلیث را بیان نکردهاست. Michael D. Coogan, The Illustrated Guide to World Religions, p.65, Oxford University Press
6) city's Protestant governing council
8) برخلاف آنچه به غلط شایع شده؛ کتاب سِروِهتُس درباره گردش خون، و علل بروز بیماریها، جُرم او نبود. مسئله مرتجعین تأویل و تفسیر وی از مقولاتی چون تثلیث و «گناه» بود.
9) On the Errors of the Trinity. De Trinitatis Erroribus
10) "I neither hate you nor despise you; nor do I wish to persecute you; but I would be as hard as iron when I behold you insulting sound doctrine with so great audacity."
11) Martin Cellarius
12) Lelio Sozzini
13) Giorgio Biandrata
14) (The Polish Brethren (Bracia Polscy
15) (Piotr of Goniądz (Piotr z Goniądza
16) “The arrest of Servetus in Geneva, where he did neither publish nor dogmatize, hence he was not subject to its laws, has to be considered as a barbaric act and an insult to the Right of Nations.” Voltaire
17) The Right to Heresy: Castellio against Calvin (حق ارتداد: کاستلیو علیه کالون)
18) Massacre de la Saint-Barthélemy
19) Charles IX of France
20) Huldrych Zwingli
...
کتاب وجدان بیدار
استفن تسوایگ (اش ته فان سوویک) Stefan Zweig در رمان «حق ارتداد: کاستلیو علیه کالون» دوران، زندگی و شخصیت سباستین کاستلیو را به تصویر کشیدهاست. این کتاب با نامهای «وجدان بیدار: تسامح یا تعصب» و «کالون و قیام کاستلیو» توسط سیروس آرینپور و عبدالله توکل به فارسی ترجمه شدهاست.
کتاب فوق، زندگی سه شخصیت یعنی جان کالون، سباستین کاستلیو و میکائل سِروِهتُس را به یکدیگر پیوند میدهد.
The Right to Heresy: Castellio against Calvin http://archive.thetablet.co.uk/article/3rd-april-1937/25/toleration-the-right-to-heresy-castellio-against-c
Michael Servetus
Michael Servetus (1511–1553), was a Spanish theologian, physician, and Renaissance humanist. He was the first European to correctly describe the function of pulmonary circulation, as discussed in Christianismi Restitutio . He participated in the Protestant Reformation, and later developed a nontrinitarian Christology. Condemned by Catholics and Protestants alike, he was arrested in Geneva and burnt at the stake as a heretic by order of the city's Protestant governing council.
John Calvin
John Calvin (1509 – 1564) was an influential French theologian and pastor during the Protestant Reformation. He was a principal figure in the development of the system of Christian theology later called Calvinism,...
Calvin was influenced by the Augustinian tradition. Various Congregational, Reformed and Presbyterian churches, which look to Calvin as the chief expositor of their beliefs, have spread throughout the world.
Calvin spent his final years promoting the Reformation both in Geneva and throughout Europe.
John Calvin
John Calvin (1509 – 1564) was an influential French theologian and pastor during the Protestant Reformation. He was a principal figure in the development of the system of Christian theology later called Calvinism,...
Calvin was influenced by the Augustinian tradition. Various Congregational, Reformed and Presbyterian churches, which look to Calvin as the chief expositor of their beliefs, have spread throughout the world.
Calvin spent his final years promoting the Reformation both in Geneva and throughout Europe.
Sebastian Castellio
Sebastian Castellio (1515 –1563) was a French preacher and theologian; and one of the first Reformed Christian proponents of religious toleration, freedom of conscience and thought. In the preface to his Latin translation of the Bible Castalion defended religious toleration. He published, under the pseudonym..., in which he protested the execution of Servetus.
...
در همین زمینه
...
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر