Omid-SetayeshPour-Qazvin-2
تقاطع: امید ستایش‌پور، قهرمان ایران و آسیا در رشته پاورلیفتینگ، برای گذران زندگی و تأمین هزینه تمرینات خود، مجبور به دست‌فروشی در کنار خیابان شده است.
آن‌گونه که خبرگزاری “مهر” نوشته، آقای ستایش‌پور ۲۷ ساله، پس از چند سال زندگی در تهران و کسب مقام‌های قهرمانی، چند سالی است که به قزوین رفته و در حال حاضر، در خیابان “خیام” این شهر دست‌فروشی می‌کند.
این ورزش‌کار تنومند که سابقه‌ی قهرمانی در چند تورمنت آسیایی در سال‌های پایانی دهه‌ی هشتاد خورشیدی را دارد، به “مهر” گفته که بعد از آن قهرمانی‌ها، به رقابت‌های جهانی دعوت شد «اما به دلیل نداشتن کارت پایان خدمت و عدم همکاری مسوولان ورزش کشور، از اعزام باز می‌ماند و به عنوان تنها نماینده‌ی ایران از مسابقات جهانی محروم می‌شود».
او سپس با اشاره به این‌که در سال ۹۰ به “سربازی” رفته «تا دیگر مانعی برای اعزام به مسابقات جهانی و آسیایی نداشته باشد»، وضعیت فعلی‌اش را این‌گونه شرح می‌دهد: «باور کنید در این سال‌ها همه انگیزه خود را از دست داده‌ام زیرا با هزینه‌های سنگین شخصی خود را آماده نگه می‌دارم و در کمال ناباوری بدون حامی مانده‌ام و احساس می‌کنم تا کسی را نداشته باشی حتی اگر قهرمان جهان باشی نمی‌توانی استعداد خود را نشان دهی.»
وی با “ناراحتی” از روزی گفته که «مأموران با توهین بساطش را جمع کرده و با خود برده بودند و در مقابل ادعایش که از قهرمانان کشور است با تمسخر گفته‌اند “مدال که برایت نان و آب نمی‌شود”».
امید ستایش‌پور که خود را برای مسابقات قهرمانی کشور آماده می‌کند، می‌گوید: «حتی حاضرم شهرداری مجوز دست‌فروشی در بازارچه را به من بدهد تا خودم هزینه زندگی و شرکت در مسابقات را تامین کنم.»
Omid-SetayeshPour-Qazvin-1
گفتنی است این برای دومین بار در چند ماه اخیر است که خبری درباره‌ی وضعیت نامناسب شغلی قهرمانان رشته‌ی پاورلیفتینگ ایران منتشر می‌شود.
پیش از این نیز، مهدی صادق‌پور، قهرمان گناوه‌ای این رشته، با انتشار تصویری از خود در صفحه‌ی فیسبوکش که او را در حال حمل بار نشان می‌داد، نوشته بود: «عاقبت ورزش و قهرمان شدن، حمالی است در گرمای ۵۰ درجه‌ی شارجه. لعنت بر من که زندگی‌ام را روی ورزش گذاشتم.»
او از دوستان و دنبال‌کنندگان صفحه‌ی فیسبوکش خواسته بود تا این عکس را «تا جایی که می‌توانند» منتشر کنند تا «شاید به دست مسوولان در خواب رفته برد و برای دیگر قهرمانان چاره‌ای بیندیشند».
mEHDI-sADEGHpOUR