| ||
فیروزه فرودی : | ||
سالهاست که کاخنشین هستند اما شاید خوشترشان بود تا بر لب جویی گمنام جای داشتند تا این کاخ. به گمانم در آنصورت مردم با آنها مهربانتر بودند تا اینکه تاوان و کینهی کاخنشین را از آنها بگیرند. از درختان کاخ نیاوران میگویم درختانی که با دیدن زخمهای نشسته بر تنشان، درد کشیدم.
برخی آدمها انگار ساخته شدهاند برای اینکه هر جا که پا میگذارند اثری از خود برجای بگذارند، آنها میخواهند دیگران را به گونهای از بودن خود آگاه سازند. برای همین است که قلم و خودکاری بر میدارند و به جان هرآنچه که در پیرامونشان هست، میافتند و به آنچه که اطرافشان باشد به چشم ابزاری برای به یادگار گذاشتن از خود، نگاه میکنند. حتا اگر آن چیز، درختی باشد که زنده است و نفس میکشد. منظورم همان خطهای خرچنگ قورباغه یا نقش و نگارهای کج و معوجی است که گروهی از آدمها به هر دلیل بر درختان و در و دیوار خیابانها و مبلمان شهری حک میکنند تا به خیالشان چیزی از خود به یادگار گذاشته باشند.اینجا کاخ نیاوران است و اینها هم درختان زخم خورده از مهمانان ناسپاس این کاخ هستند. درختانی که شاید روزگاری خوشنشین بودند اما این روزها از درهای باز کاخ میترسند.، از انسانها هم. چون گاهی از آنها مهربانی دیدهاند گاهی هم درد زخمی که از دستان آنها بر تنشان نشسته به یادشان میآورد که انسانهای خودخواه تنها زنده بودن خودشان را باور دارند نه طبیعت را.درختان همشهريان ما هستند. همشهرياني كه نه تنها براي انسانها مزاحمتي ندارند كه بهرهها و فايدههاي بسياري نيز براي شهر و مردمان آن دارند. خويشكاري انساني ما ميگويد نگذاريم رنج و سختي به هيچ يك از آفريدههاي خداوند برسد. چرا كسي دلش به حال درختان نميسوزد! عکس از مهدی نصیری است. 6744 |
۱۳۹۴ مرداد ۱۷, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر