تنبیه عجیب دانشآموزان افغان در پاکدشت ورامین
معلم دانشآموزان را مجبور کرد دستشان را داخل توالت کنند
دانش آموزان درس نخوانده بودند و دفترهایشان در خانه جا مانده بود معلم از آنها خواست دستشان را داخل توالت کنند. روایت عجیب و غمانگیزی ازکودک آزاری چند دانشآموز افغان که از سوی مدیر مدرسه کاملا تکذیب شدهاست.
چهار دانشآموز افغان مدرسه (ح) پاکدشت ورامین، که ویژهی اتباع افغان این شهر است توسط معلم تنبیه شدهاند. به گزارش شهروند، «حمید» و «مرتضی» و «یاسین» و «محمدرضا» چهار دانش آموز افغان هستند که معلم برای تنبیه، آنها را مجبور کرده به سرویسهای بهداشتی مدرسه بروند و دستشان را در سنگ توالت فرو کنند. این چهار دانشآموز کلاس سوم به دلیل نبردن دفتر به مدرسه تنبیه شدهاند.
این ماجرا درحالی، از سوی مدیر مدرسه کاملا تکذیب میشود که مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت به نوعی دیگر آنرا تایید میکند.
محمدرضا احمدی، یکی از دانشآموزانی که تنبیه شده دربارهی تنبیه شدن توسط معلم میگوید: «ما آن روز دفترمان را به مدرسه نبرده بودیم. آقا به من و سه نفر دیگه گفت از این به بعد یا درس میخوانید، یا … میخورید. ما خیلی گریه کردیم ولی آقا به امیرحسین گفت باید ما را به دستشویی ببرد، به او گفت که اگر ما این کار را نکنیم، او را خطکش میزند.»
محمد رضا میگوید سپس «حمید انگشت خودش را که داخل دستشویی کرده بود، خورد، من و بقیه اما انگشتمان را زدیم توی دستشویی بعد از آن یکی از بچهها زودتر از ما از دستشویی فرار کرد و آقای عظیمی، ناظم مدرسه را دید، او هم آمد و ما را به دفتر مدرسه برد. حمید را بردند و به سر و صورتش آب زدند.»
سکنیه بهرهمندی، مادر یکی از دانشآموزان وقوع این تنبیه را تایید کرده است. او گفت: «هفته گذشته بود که پسرم این ماجرا را برای من تعریف کرد. بعد از آن شنیدم مدرسه پدر و مادرها را خواسته، با آنها جلسه گذاشته و مدیر به آنها گفته که معلم خاطی را اخراج کرده و بهتر است که در اینباره شکایت نکنند، چرا که اگر به قول او دراینباره جار و جنجال راه بیندازند، مدرسه تعطیل میشود و فرزندانشان از درس و مشق میافتند. پدر و مادرهای این چهار دانشآموز هم ترسیدند و به هیچکس گزارشی در این باره ندادند.»
بنا به گفته او خانوادهی این چند دانش آموز به دلیل اینکه ترسیدهاند، هیچ گزارشی در این باره ندادهاند.
غلامعلی خانی مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت ورامین، در گفتوگو با «شهروند» گفته است معلم کلاس سوم، این ٤ دانشآموز را تنبیه کرده اما نه به شکلی که این دانشآموزان توصیف کردهاند.
به گفتهی او معلم از این دانشآموزان خواسته «بروند سالن را تمیز کنند.»او همچنین میگوید این معلم اخراج نشده و به یکی دیگر از مدارس پاکدشت منتقل شده است. با این حال داوود تاجیک، مدیر این مدرسه، ماجرا را تکذیب میکند و میگوید «این موضوع شایعه است.» چرا که به قول او دانشآموزان «میخواهند با این حرفها مدرسهشان با مدارس ایرانی ادغام شود.»
در همین راستا، محمد دیمهور، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، در واکنش به تنبیه بدنی دانشآموزان طی ماههای اخیر به خبرگزاری
تسنیم گفت: «خانواده دانش آموزان میتوانند علاوه بر گزارش تنبیه بدنی به هیئت رسیدگی به تخلفات اداری آن را به عنوان جرم از طریق مراجع قضایی پیگیری کنند.»
بنابرآمار رسمی هم اکنون حدود ۳۴۰ هزار دانش آموز از سایر کشورها مانند افغانستان و عراق در مدارس جمهوری اسلامی مشغول به تحصیلند.
با توجه به اینکه تنبیه بدنی دانشآموزان در نظام آموزشی ایران ممنوع است و
جرم محسوب میشود، اما هنوز از مدارس ایران
گزارشهای تکان دهندهای از تنبیه بدنی کودکان و نوجوانان روایت میشود. از موارد دیگر تنبیه دانش آموزان در ماههای اخیر میتوان به تنبیه دانشآموز مدرسه ابتدایی روستای میرجاوه با شلاق، تنبیه بدنی گروهی دانشآموزان کلاس پنجم توسط مدیر در بندرعباس، تنبیه بدنی دانشآموز شیروانی توسط سرایدار مدرسه و تنبیه یک
دانشآموز ۱۵ ساله در شهرستان گناوه استان بوشهر با لوله پولیکا که منجر به عفونت دست وی شد، اشاره کرد.
*************************************************************
بسیار عجیب چهار دانش آموز افغانی در ایران اسلامی
ماجرا هفته گذشته اتفاق افتاد؛ وقتی آقای ر، معلم کلاس سوم دبستان متوجه شد حمید و مرتضی و یاسین و محمدرضا، تکالیفشان را انجام نداده و کتابهایشان را با خود به کلاس نیاوردهاند. همین کافی بود تا آقای معلم، مبصر کلاس، امیرحسین را مامور کند تا آن ٤ نفر را به سرویس بهداشتی مدرسه ببرد، بالای سر آنها بایستد و آنها را مجبور کند تا دستشان را داخل کاسه توالت ببرند آن روز فقط این «حمید» بود که دستش را کامل داخل کاسه توالت کرد بعد، وقتی که او حالش بد شده بود و در حال استفراغ کردن بود، مبصر کلاس از ترس اینکه معلم او را کتک بزند، بقیه را هم مجبور کرد دستشان را در کاسه توالت فرو ببرند؛ حمید و مرتضی و یاسین و محمدرضا وقتی کارشان در دستشویی مدرسه تمام شده بود، درحال بیرون آمدن از آن بودند که ناظم آنها را دید و وقتی ماجرا را شنید، دانشآموزها را به دفتر مدرسه برد. خبر را سکینه بهرهمندی، مادر یکی از دانشآموزان کلاس سوم مدرسه و عضو سابق انجمن اولیا و مربیان این مدرسه به «شهروند» میدهد. او میگوید پسرش اتفاقی را که برای همکلاسیهایش افتاده برای او تعریف کرده و او هم ماجرا را از طریق دانشآموزان و پدر و مادرهایشان پیگیری کرده است. او میگوید: «هفته گذشته بود که پسرم این ماجرا را برای من تعریف کرد. بعد از آن شنیدم مدرسه پدر و مادرها را خواسته، با آنها جلسه گذاشته و مدیر به آنها گفته که معلم خاطی را اخراج کرده و بهتر است که دراینباره شکایت نکنند، چرا که اگر به قول او دراینباره جار و جنجال راه بیندازند، مدرسه تعطیل میشود و فرزندانشان از درس و مشق میافتند. پدر و مادرهای این ٤ دانشآموز هم ترسیدند و به هیچکس گزارشی دراینباره ندادند. جالب اینجاست که این ٤ بچه از بس ترسیده بودند کلا ماجرا را برای پدر و مادرهایشان تعریف نکرده بودند و این مدیر مدرسه بود که با خانوادهها جلسه گذاشته و اتفاق را برای آنها تعریف کرده بود. بعد از آن بود که خانواده بچهها را پیدا کردم و با خود بچهها هم حرف زدم و آنها به من گفتند که چنین اتفاقی افتاده است.» «حمید» و «مرتضی» و «یاسین» حالا در پاکدشت نیستند؛ آنها به همراه پدر و مادرهایشان به کربلا رفتهاند تا در مراسم اربعین شرکت کنند و «محمدرضا» به نمایندگی از آنها ماجرا را تعریف میکند. «محمدرضا احمدی»، یکی از چهار دانشآموزی است که شب و روزش را در هفته گذشته با تصویر بردن دستش داخل کاسه توالت مدرسه گذرانده. او به «شهروند» درباره آن روز این طور میگوید: «ما آن روز دفترمان را به مدرسه نبرده بودیم. آقا به من و ٣ نفر دیگه گفت از این به بعد یا درس میخوانید، یا ... میخورید. ما خیلی گریه کردیم ولی آقا به امیرحسین گفت باید ما را به دستشویی ببرد، به او گفت که اگر ما این کار را نکنیم، او را خطکش میزند. بعدش امیرحسین ما را به دستشویی برد و حمید انگشت خودش را که داخل دستشویی کرده بود، خورد، من و بقیه اما انگشتمان را زدیم توی دستشویی بعد از آن یکی از بچهها زودتر از ما از دستشویی فرار کرد و آقای عظیمی، ناظم مدرسه را دید، او هم آمد و ما را به دفتر مدرسه برد. حمید را بردند و به سر و صورتش آب زدند.» «محمدرضا» آن روز ماجرا را برای خانوادهاش تعریف نکرد، ترسید. فردای آن روز اما وقتی پدر او به خانه برادرش رفته بود از زبان پسر برادرش که همکلاسی «محمدرضا» است، اتفاق را شنید. مادر او دراینباره به «شهروند» میگوید: «قبل از اینکه بچهها از مدرسه بیرون بیایند، ناظم مدرسه به آنها گفته بود که دراینباره حرفی نزنند، آنها هم به ما نگفتند.» او میگوید که دیروز یک نفر از آموزش و پرورش پاکدشت به این مدرسه رفته و با بچهها دراینباره صحبت کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر