تلاش فرمانده سپاه برای «جاخالی دادن» در برابر کنایه روحانی
ایرج شكری
ایرج شكری
پاسدار جعفری بعد از بیش از یک هفته، به سخنان حسن روحانی در 17 آذر در مورد فساد - که نظرها و مطالب متعددی در مورد این که روحانی سپاه را در انتقادش هدف قرار داده بود منتشر شد- ، واکنش نشان داده و در پاسخ سوال خبرگزاری رژیم « درباره گمانه زنی رسانه های خارجی مبنی بر اینکه منظور رییس جمهور در اظهارات اخیرشان در یکی از همایش ها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است »جواب داده که « ما هم در جریان این گمانه زنی ها قرار گرفته ایم، اما آنطور که در این خصوص از رییس جمهور سوال شده، گفته اند که منظور من سپاه نبوده و اظهارات مطرح شده معطوف به یک توصیه و تحلیل کلی بوده است».
پاسدار جعفری تاکید کرده است که:« آقای رییس جمهور به سپاه اعتماد کامل دارد و رابطه سپاه با ایشان نیز بسیار خوب و براساس حسن اعتماد متقابل است و دشمنان نظام و انقلاب بویژه ضد انقلاب خارج نشین نمی توانند این رابطه را که از زمان جنگ تحمیلی برقرار شده، تخریب کنند». اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که با این «رابطه بسیار خوب با رئیس جمهور» و به ویژه با توجه به «شأن عظیم» سپاه که «امام راحل» گفته بود «اگر سپاه نبود کشور هم نبود»، چرا «آقای رئیس جمهور» خودش در برابر «تحریکات» دشمنان نظام و ضد انقلاب واکنش نشان نداد و در برابر تحلیها و تفسیرهای «ضد انقلاب و دشمنان نظام» که طی مقاله ها یا گفتارهایی در چند روز گذشته یاد آور شده بودند که منظور روحانی در این که گفته بود« اگر تفنگ و پول و روزنامه و سایت و تبلیغات همه یک جا جمع شد حتماً فساد است دنیا عقلش رسید که این قدرتها را تفکیک کرده است» و « ما وزارت اطلاعات درست کردیم که مجلس بتواند نظارت کند [...] کار ما اشکال دارد ما باید این اشکال را رفع کنیم»، سپاه پاسداران است، چرا دفتر او یا «پایگاه اطلاع رسانی دولت»، با انتشار اطلاعیه یی چند خطی نگفت که منظور رئیس جمهور «توصیه و تحلیل کلی بوده است».
اما این را همه می دانند که سپاه از مراکز فساد است و قبلا هم از سوی رئیس وقت مجلس کروبی به کارهای غیرقانونی واردات و صادرات و اسکله های خصوصی سپاه اعتراض شده بود و یکبار حتی محمود احمدی نژاد هم اشاره کنایه آمیزی به «برادران قاچاقچی» کرد. او در « همایش راهبردهای نوین در پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز» در 11 تیر 90 گفت:« تمام مرزهای غیرقانونی باید بسته بشود؛ فلان سازمان، فلان نهاد، فلان دستگاه، هر کس یک جا را سوراخ کرده و برای خودش میبرد، میآورد، این غلط است، هیچ کس نباید مصونیت داشته باشد.» همانجا بود که احمدی نژاد در ادامه سخنانش گفت«۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد تومان مصرف سیگار ایران است. همه قاچاقچیهای درجه یک دنیا را به طمع میاندازد چه برسد(به قول طرف) به برادران قاچاقچی خودمان».
مساله فقط فساد مالی و سوء استفاده های اقتصادی سپاه نیست که برای قوه اجرایی رژیم مشکل آفرین است، سپاه پاسداران با خودسری کامل و به بهانه این که طبق قانون اساسی وظیفه حفظ انقلاب را بعهده دارد، در همه امور مداخله می کند و مثلا عزیز جعفری فرمانده سپاه برای این یا آن دسته رقیب رژیم شرط و شروط امکان فعالیت سیاسی را تعیین می کند که در یک مورد دوسال پیش، تودهنی سنگینی از طرف محمد رضا خاتمی برادر رئیس جمهور اسبق دریافت کرد*. مثال دیگر این که با این که اختلافات با غرب بر مساله فعالیت اتمی رژیم و گفتگوها در این زمینه زیر نظر خامنه ای رهبر رژیم صورت می گیرد و چند بار حمایت و رضایت خود را از کار گروه مذاکره کننده اعلام کرده است، اما فرماندهان سپاه دائم در این زمینه اظهار نظر می کنند و باید نباید برای گروه مذاکره کننده تعیین می کنند و همایش «دلواپسیم» در ساختمان سابق سفارت آمریکا که در اختیار سپاه است، برگزار می کنند. سپاه پاسداران خارج از کنترل وزارت خارجه، برای خودش حوزه های نفوذ و «عمق دفاع استراتژیک» تعین کرده است و طبعا عواقب فعالیتهای آن را در صورت پیش آمدن رویدادی مثل کشف اسلحه های ارسالی به این یا آن کشور، دستگاه اجرایی و وزارت خارجه رژیم باید پاسخگو باشد.اصل 150 قانون اساسی رژیم در مورد سپاه پاسداران می گوید:
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا میماند. حدود وظایف و قلمرو مسوولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسئولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آنها به وسیله قانون تعیین میشود». در این اصل هیچ اشاره یی به مداخله سپاه در امور سیاست خارجی نشده است، اما چندی پیش یکی از فرماندهان سپاه به اسم سرلشکر محمد باقری معاونان ستاد کل نیروهای مسلح رژیم در برنامه «شناسنامه» که از یکی از شبکه های تلویزیون رژیم پخش می شود، در صحبت از رابطه سپاه و ارتش و وظایف هر کدام از جمله وظایفی که برای سپاه شمرد «تعمیق انقلاب اسلامی در مناطق غربی آسیا و کشورهای اسلامی»** بود که این می تواند از مواردی مثل اقدامات نیروی قدس سپاه باشد که خودشان برای آن برنامه ریزی می کنند و زیر نظر ولی فقیه تصمیم به اجرای آن می گیرند و طبعا نه دولت و نه مجلس، نه جرات و نه حق سوال از آنها را دارد. به هرحال روشن است که «نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن» مربوط به سرکوب و کشتار داخلی منتقدان و مخالف رژیم ولایت فقیه است و اگر «خطری» از بیرون متوجه «دستاوردهای انقلاب» باشد، اولا سپاه نمی تواند تنها مرجع تشخیص آن باشد، ثانیا تصیم گیری در مورد روش مقابله با آن را باید دستگاه سیاسی و اجرایی در چارچوب قانون اساسی رژیم و اختیاراتی که دارد تعیین کند که حتما مثل هر کار دیگری باید به تایید«رهبر» را برسد، نه این که اراده و تمایلات فرماندهان سپاه تعیین کننده باشد. اما این رژیم از اول به شکل «خر تو خر»ی اداره شد و این روش همچنان ادامه دارد. چندی پیش هم یحیی رحیم صفوی در یکی از مهمل گویی های خود( که از ویژگی همه فرماندهان سپاه است)*** حرفهایی در مورد «عمق دفاع استراتژیک» و تعیین جنوب لبنان و شرق مدیترانه به عنوان دامنه آن زده بود که اعتراض رئیس جمهور و دو نماینده پارلمان لبنان را برانگیخت و سفیر رژیم در لبنان ناچار شد آن را ماست مالی کند و کلا منکر این بشود که صفوی چنان مهملاتی را به زبان آورده است.
این را هم نباید نا گفته گذاشت که جناب رئیس جمهور «حقوقدان» در آنجا که رقبا را به قانونگرایی ارشاد می کند و از تفکیک قوا سخن می گوید و اشاره به مجلس خبرگان می کند، خودش خوب می داند که نامربوط می گوید و با آن همه اختیاراتی که به رهبر داده شده و با آن شورای نگهبانی که فقهای آن منتخب رهبر است و آن شوراست که هم برای مجلس شورای اسلامی و هم برای ریاست جمهوری و هم برای خبرگان، اول کاندیدا ها را از صافی خودش می گذاراند، شورایی مانع شرکت رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری اخیر شد، ادعای تفکیک قوا کردن حرف بسیار مسخره یی است. اختیارات رهبر در قانون اساسی آنقدر گسترده شده که بعضی از اختیارات او که در مواد دیگری از قانون اساسی آمده است، در ماده مربوط به اختیارات رهبر از قلم افتاده است،یکی از این موارد که در ماده 110 (وظایف و اختیارات رهبر) از قلم افتاده است، تعیین اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است و مورد دیگر تعیین دو نماینده در شورایعالی امنیت ملی است.ت
صمیم گیری در مورد بازنگری در قانون اساسی هم از اختیارات رهبر است اما در اصل 110 تصریح نشده است. البته « فرمان همه پرسی ها» در ماده 110 آمده است اما مساله این است که آن چه با این قانون می تواند مورد همه پرسی قرار بگیرد، تغییرات انجام شده توسط شورای بازنگری کننده است و نه مساله ضرورت بازنگری در قانون اساسی. می بینم که بازنگری در قانون اساسی تا رهبر مایل نباشد، اگر همه مردم هم خواهان آن باشند، با قانون اساسی رژیم ولایت فقیه عملی نیست. تازه این راهم باز باید اضافه کرد که قانونگذاران پلید رژیم روضه خوانها، به طور کلی راه را بر هر نوع تغییری در «اسلامی» بودن رژیم و خارج کردن آن از یک رژیم مذهبی را، بسته اند و آن را غیر قابل تغییر دانسته اند. در این زمینه در اصل 177 قانون اساسی رژیم آمده است:« محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایههای ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است». بنا براین می بینم که برای انسانی و ایرانی شدن این نظام استبدادی و ارتجاعی و ضد ایرانی و برقرای «جمهوری ایرانی» و مردمی، راهی جز سرنگون کردن این رژیم وجود ندارد.
منابع و توضیحات:
* نامه محمد رضا خاتمی به پاسدار جعفری در لینک زیر در دسترس است
** آن قسمت از سخنان پاسدار باقری در ویدئوی این برنامه در یوتیوب که لینک آن در زیر آمده است در فاصله یک ساعت و 11 دقیقه و 20 ثانیه بعد از شروع ویدئو شنیده می شود.
*** - مثلا پاسدار فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس در اوائل اردیبهشت سال جاری گفته است که « امروز آمریکاییها و همه دنیا میدانند یکی از اهداف عملیاتی ما، از بین بردن نیروی دریایی آمریکاست» لینک مهمل گویی او در زیر آمده است
و از سایر فرماندهان سپاه از این قبیل رجزخوانی های مهمل به بطور مستمر در پرچانگی هایی که می کنند شنیده می شود. البته به نظر می رسد آمریکایی ها از آنجا که از تو خالی بودن این تهدیدات و «شوت» بودن گویندهای آنها آگاهند، واکنشی به آن نشان نمی دهند و محلی به این افراد نمی گذارند.
پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۸ دسامبر ۲۰۱۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر