امروز دیگر همه نام دارالفنون را شنیدهاند؛ مدرسهای که به ابتکار و همت میرزامحمدتقیخان فراهانی ملقب به امیر کبیر جهت آموزش علوم و فنون جدید تاسیس شد. امیرکبیر یکی از صدر اعظمهای ایران در عصر ناصری، پادشاه قاجار بود که در سال ۱۱۸۶ شمسی در روستای هزاوه (از توابع اراک) دیده به جهان گشود. او همسر عزتالدوله، خواهر ناصرالدین شاه بود.
امیر کبیر در زمان صدارت خود به اصلاحات مهمی دست زد از اصلاحات اجتماعی تا حذف القاب و عناوین و ایجاد قراولخانه و اصلاح وضع چاپارخانه دولتی تا سر و سامان دادن به وضعیت آشفته ارتش. از نقطههای سیاه دوره صدارت امیرکبیر میتوان به دستور او برای اعدام سیدمحمدعلی باب که در قلعه چهریق آذربایجان زندانی بود اشاره کرد.
تاسیس مدرسه دارالفنون از نکات مثبت دوره صدارت امیر کبیر بود. این مدرسه سیزده روز پیش از قتل امیرکبیر و در دیماه ۱۲۳۰ گشایش یافت. این مدرسه در هفت شعبه تاسیس شد و میتوان گفت اولین مدرسه جدید در ایران بود. شاهزادگان قاجاری نخستین دانشجویان دارالفنون بودند. در این مدرسه اصول علمی جدید از قبیل دانش پزشکی و مهندسی و فنون به جوانان محصل آموزش داده میشد. بسیاری از معلمهای این مدرسه تازه تاسیسشده از کشورهای اروپایی همچون اسپانیا و اتریش و فرانسه و ایتالیا در این مدرسه به کار گرفته میشدند.
پس از قتل امیرکبیر، میرزا آقاخان نوری با ادامه کار مدرسه به مخالفت پرداخت اما علیرغم مخالفت صدراعظم جدید مدرسه به کار خود ادامه داد.
آنگونه که از نامههای امیر کبیر و نوشتههای روزنامه وقایع اتفاقیه که به همت امیر کبیر انتشار یافته بود، برمیآید ابتدا هیچ نامی برای این مدرسه انتخاب نکرده بودند و آنچه از متون آن زمان میفهمیم این است که این بنا با نامهایی چون مدرسه، مدرسه جدید، مکتبخانه پادشاهی، تعلیمخانه، معلمخانه، مدرسه نظامیه و …نامیده میشده است و آنچه هست این است که در منابع پیش و پس از ساخت این مدرسه و به ویژه در خاطرات دانشآموختگان اروپا به کلمه دارالفنون برمیخوریم به شکلی که اینها وقتی از دانشگاههای اروپایی نام میبرند از واژه دارالفنون استفاده میکنند مانند دارالفنون پاریس یا دارالفنون لندن و مانند این.
دارالفنونی که امیر کبیر بنا نهاد هشتاد سال پابرجا ماند و قابل استفاده اما در سال ۱۳۰۸ تخریب شد. در این سال میرزا یحییخان اعتمادالدوله قراگزلو وزیر معارف ساختمان اولیهی این بنا را ویران کرد و با نظارت و نقشه مارکف که یک مهندس روسی بود ساختمان فعلی دارالفنون را ساخت و علی اصغر حکمت، وزیر فرهنگ آن دوره در سال ۱۳۱۳ ساختمانی را بر این بنا افزود.
از رشتهها تحصیلیای که در این مدرسه - دانشگاه آموزش داده میشده است همانگونه که گفته شد پیادهنظام، سواره نظام، توپخانه، مهندسی، پزشکی و جراحی و داروسازی و … را میتون نام برد و البته زبان فرانسه، علوم طبیعی، ریاضی، تاریخ و جغرافیااز دروس مشترک همهی رشتهها بود. بعدها زبان انگلیسی و زبان روسی و نقاشی و موسیقی هم به درسها اضافه شد.
از بدو ساختهشدن این مدرسه درباریان به مخالفت با آن پرداختند و خواهان تعطیلی آن بودند که یکی از مخالفترین آنها میرزا آقاخان نوری، جانشین امیرکبیر بود اما ناصرالدینشاه به این مخالفتها وقعی ننهاد و مدرسه به کار خود حتا پس از قتل امیرکبیر ادامه داد.
از فارغالتحصیلان این مدرسه میتوان به محمدحسنخان صنیعالدوله، اعتمادالسلطنه، احتشامالسلطنه، میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل و … اشاره کرد که بسیاری از این دانشآموختگان کسانی بودند که بعدها در جنبش مشروطه نقش اساسی ایفا کردند.
آنچه امروز از دارالفنون مانده است شباهتی به آن مدرسه ندارد که زمانی مدرسه مدرن ایران بود. امروز ویرانهای شده است که بازدیدکنندگان بر در و دیوار آن یادگاری مینویسند. طی سالهای گذشته بارها سازمان آموزش و پرورش اعلام کرده بود که قصد مرمت دارالفنون را دارد و حتا گفتند که ردیف بودجه مستقل برای این کار در نظر گرفتهاند که هیچکدام به سرانجامی نرسید.
در سال ۱۳۹۲ و در آستانه سال تحصیلی جدید محمد علی نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی زنگ غربت دارالفنون را نواخت و گفت:
"متاسفانه این مرکز سالها است که مورد کمتوجهی مسئولان قرار گرفته و در بخشهای مختلف دچار آسیب و گاهی تخریب کامل شده است."
"متاسفانه این مرکز سالها است که مورد کمتوجهی مسئولان قرار گرفته و در بخشهای مختلف دچار آسیب و گاهی تخریب کامل شده است."
ـ عکسها از خبرگزاری ایسنا گرفته شده است
دانشآموختگان توانا میگویند
خودم را مدیون آموزشکده توانا میدانم زیرا نکات و مطالب زیادی به من آموخت و از همه مهمتر به من جسارت داد که مسیر زندگیام را عوض کنم.
- امین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر