ـ خودکشی عملی عمدی است که فرد با آگاهی از نتیجه آن یعنی مرگ، دست به انجام آن میزند. جامعهشناس مشهور «امیل دورکیم»، در مطالعهای که بر روی مسئله خودکشی داشت و در اثری به همین نام به این نتیجه رسید که نیرویی که تعیینکننده خودکشی است، نیرویی روانشناختی نیست بلکه نیرویی اجتماعی است.(۱) بنابراین خودکشی که در ظاهر عملی فردی و شخصی به نظر میآید، ریشههای اجتماعی دارد. یکی از روشهای خودکشی که در ایران بسیار شایع است و علل اجتماعی دارد، خودسوزی زنان است. در این نوشتار سعی شده است به بررسی خودسوزی زنان در ایران، علل آن، میزان شیوع و موضوعات مرتبط پرداخته شود. در این باب پرسشهایی از «فریبا داوودی مهاجر»، فعال حقوق زنان نیز داشتهایم. وی از نزدیک با این موضوع به صورت میدانی و پژوهشی درگیر بوده است و از تجارب شخصی خود (در دیدار با زنانی که خودسوزی کرده بودند) برای ما گفته است.
خودسوزی، شیوهای رایج در خودکشی
خودسوزی نوعی از خودکشی است که به قربانیبودن فرد اشاره دارد. در واقع افرادی که دست به چنین اقدامی میزنند، میخواهند با این کار اعتراض خود را نسبت به شرایطی که در آن هستند اعلام کنند و برای خلاصی خود چارهای جز آتش نمیبینند. خودسوزی بسته به زمان و مکان وقوع آن دلایل مختلفی همچون ایمان، ناامیدی و اعتراض داشته است. از خودسوزی هندوها که ریشه دینی دارد تا خودسوزی زنان افغان که ریشه در شرایط اجتماعی آنان دارد. خودسوزی در کشورهای توسعهیافته بسیار نادر است، اما آن را با شدت بیشتر در منطقه بالتیک، آفریقا مانند مصر و در آسیا در کشورهای ایران ،هند و ویتنام گزارش کردهاند که میزان آن در یک بازه ۱۰ تا ۳۵ در ۱۰۰هزار در سال است که کمترین میزان بازه مربوط به کشور مصر است و بیشترین آن مربوط به منطقه بالتیک (از جمله لیتوانی، فنلاند، و روسیه) است. ایران از نظر نرخ خودکشی رتبه ۳۹ در جهان را دارد و گزارشهای زیادی از خودسوزی در ایران منتشر میشود. برای مثال در ایران در سال ۱۳۹۱، به طور متوسط ۴.۳۶ درصد از کل خودکشیها، خودسوزی اعلام شد و در این میان در این سال استان ایلام بالاترین درصد خودسوزی را داشت و این رقم به ۷۱ درصد رسید که رقم بالایی به حساب میآید. همچنین در مطالعه ای که توسط «لیلی پناغی» و همکارانش صورت گرفته است، در بین کلیه دانشجویان سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵، خودسوزی چهارمین شیوه خودکشی بوده است که با ۳۲ مورد گزارش شده، ۱.۱۲ درصد از کل خودکشیها را شامل میشود و در بین زنان دانشجو با ۷.۸ درصد، دومین شیوه خودکشی محسوب میشود. همچنین این مطالعه نشان داده که این شیوه خودکشی در بین مردها کمترین میزان را با نرخ ۴.۳ درصد دارا است و با توجه به علت اصلی این شیوه خودکشی، یعنی خشونت علیه زنان، این نکته قابل توجه است. خودسوزی زنان در ایران به خصوص در نواحی غربی، امر جدیدی به نظر نمیآید و بیش از سه دهه است که فعالان در حوزه های اجتماعی و زنان به این مسئله پرداختهاند.
علل خودسوزی زنان
در واقع، خودسوزی زنان هم علت روانشناختی دارد، هم علل فرهنگی و اجتماعی اما در این نوشتار به بررسی اجتماعی این پدیده پرداخته خواهد شد. در واقع، برای کنترل یک پدیده اجتماعی نامطلوب نیاز است تا علت وقوع آن شناسایی شود و زمینههای بروز آن از بین برود، از این رو در این قسمت به مهمترین علتهای خودسوزی زنان پرداخته میشود. بيشترين انگيزه و علت، مشکلات خانوادگي در زندگي زناشويي (۹۲ درصد) است. از بين اين مشکلات سوءرفتار کلامي در ۵.۸۸ درصد، خشونت متوسط در ۶.۵۸ درصد، کتککاري و خشونتجسمي در ۲.۶۳ درصد و مشکلات جنسي در ۱.۲۴ درصد از خودسوزیها، از موارد اصلي علت اقدام به آن بودهاند. همچنین در پژوهش دیگری که توسط «امیرمرادی» و همکارانش صورت گرفته است، این نتیجه بدست آمده که بيشترين علل اقدام به خودسوزی در زنان متأهل، خشونت خانوادگی و مشکلات زناشويی آنها بوده است.
«فریبا داوودی مهاجر» درباره تجارب شخصیاش از مواجهه با زنانی که خودسوزی کرده بودند، اینگونه میگوید: « اولین تجربه من از خودسوزیِ یک زن زمانی بود که دوستم که اتفاقا اسمش فریبا هم بود، خودش را آتش زد . آن زمان هر دو ۲۱ ساله بودیم و او به شدت از خشونت جسمی رنج میبرد . تازه نوزادش به دنیا آمده بود و یک شب که شوهرش او را از خانه بیرون کرد، خودش را آتش زد . با چه حالی به دیدنش در مرکز سوانح و سوختگی ونک رفتم، خدا میداند .فریبا نگاهم کرد و گفت میخواستم همسرم یک عمر در عذاب وجدان بسوزد ، هر چند که بعد از مدتی همسرش دو بار ازدواج کرد و همسرانش هم از او طلاق گرفتند».
به نظر خانم داوودی مهاجر، زنانی که خودسوزی میکنند، می خواهند بازماندگان را تنبیه کنند و از شدت خشونت یا تحقیر به آتش پناه میبرند. وی سوالی را که همیشه برای خود مطرح میداند اینکه زنان چرا دردناکترین و جانکاهترین روش را انتخاب میکنند و از این طریق از چه کسانی میخواهند انتقام بگیرند. به گفته ایشان اکثر زنانی که خودسوزی میکنند سواد پایینی دارند، زیرا برای افراد دارای تحصیلات عالی، امکانات امیدبخش بیشتری در جامعه فراهم است و آنان از طریق مشورت با دیگران و دسترسی به امکانات اجتماعی، مشکلات خود را برطرف میکنند.
مهاجر در ادامه بحث به موارد فراوان دیگری از خودسوزیها اشاره می کند: «۱۰ سال قبل برای گزارشی به "مرکز سوانح و سوختگی توحید" مراجعه کردم و به مدت یک ماه با زنانی که خودسوزی کرده بودند گفتگو کردم. خیانت، ازدواج مجدد، خشونت جسمی و روحی، آزار خانواده همسر و فقر، از عمدهترین دلایلی بود که من با آن برخورد کردم. یک مورد هم زنی بود که با وجود پنج فرزند وقتی دخترش را شوهر میدهد و میبیند دخترش تحت خشونت است خودش را آتش میزند. دو مورد هم البته به دلیل افسردگی ناشی از ازدواج اجباری بود. همینطور یا با دختر بچه ۱۲ سالهای هم روبرو شدم که دو سال بعد از خودسوزی مادرش، خودش را آتش زده بود».
البته باید به این نکته نیز توجه داشت که در بسیاری از موارد، علت مرگ را «سانحه» ثبت میکنند و چون آمارها بالا میرود، مرگهایی چون خودکشی، خودسوزی و یا قتل ناموسی در بسیاری مواقع تحت عنوان سانحه ثبت میشوند. همچنین جامعهشناسان باور دارند که در مناطقی که طلاق يا قطع رابطه خانوادگی سختتر و کمتر است، خودکشی و خودسوزی بيشتر انجام میگیرد.
الگوی سنی و جنسی خودسوزی در ایران
تفاوتهای جنسیتی از الگوهای خودسوزی یک موضوع مورد بحث در مطالعات خودکشی است. تحقیقاتی که در ایران از سال ۱۳۴۰ انجام شده است، نشان میدهد که تعداد زنان که دست به خودسوزی میزنند بیشتر از مردان است و همچنین ۶۰ تا ۸۰ درصد از خودسوزیها در استان ایلام و لرستان (غرب ایران) توسط زنان جوان صورت گرفته است. در شهرستان تبریز، بررسی ۴۱۲ مورد خودسوزی در طول سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۱ نشان داد که ۹۹ درصد از موارد خودسوزی توسط زنان انجام گرفته بود. با این حال، در استان زنجان و گیلان، نرخ خودکشی در میان مردان بیشتر بود. به گفته کارشناس مسائل زنان در ایلام، «پروین ذبیحی»، طی سال جاری تا بعد از قتل «فرشته نجاتی»، حداقل هشت مورد خودسوزی در ایلام اتفاق افتاده و حالا هم سه مورد ديگر به آن اضافه شده است که در مجموع ۱۱ مورد از ابتدای امسال میشود. به طور کلی براساس آمارها در ایران بيشترين میران خودکشی بين مردان مجرد و زنان متأهل صورت گرفته است.
فریبا داوودی مهاجر درباره حال روحی این افراد بعد از خودسوزی میگوید: «اکثر اين افراد هم بعد از خودسوزي پشيمان ميشوند. بسياري از اين افراد در واقع ميخواهند با خودسوزي اطرافيان را ادب يا تهديد کنند. خودسوزي مثل يک انفجار است، انفجاري که در يک لحظه رخ ميدهد و خاموش ميشود. در حالي که اين ادب کردن اطرافيان بيشترين ضرر را به خود آنها ميزند، چون بيشتر آنها به دليل سوختگي يا عفونتهاي ناشي از سوختگي ميميرند. اگر هم زنده بمانند به دليل ظاهر وحشتناکي که پيدا ميکنند، زندگي سختي خواهند داشت».
به عقیده او خودسوزی باید با توجه به ابعاد گسترده آن هم از منظر جامعه شناسی و روانشناسی و هم از جنبههای اقتصادی و فرهنگی مورد تحلیل و بررسی کارشناسانه قرار گیرد و در نهایت مسئولان هر چه سریعتر راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت را مد نظر قرار دهند. مهاجر خودسوزی را فریاد استمداد زنانی میداند که فکر میکنند در بیپناهی بزرگی قرار دارند.
- آرون، ریمون، مراحل اساسی در سیر اندیشه جامعه شناسی، ترجمه باقرپرهام،۱۳۸۶، انتشارات علمی و فرهنگی، صفحه ۳۷۷
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر