اجلاس ژنو و جنگ داخلی سوريه، منصور فرهنگ
دور دوّم مذإکرات ژنو بين دولت سوريه و شورشيان ادامه دارد ولی اميدی به مهار فاجعه جنگ درپيش نيست. اخظر ابراهيمی ،ميانجی سازمان ملل هدف اجلاس را "آشتی ملّی" اعلام کرده است ولی هيهات کة اين انتظار رويائی بيش نيست. چرا که جنگ داخلی سوريه نمونه ای از تقابلات اجتماعی و سياسی در يک کشور است که سازش بين رژيم حاکم و شورشيان به دروازة ناممکن رسيده است. البتة بايد اضافه کرد که با وجود اين وضع غم انگيز جامعه جهانی چاره ای جز تلا ش برای جلوگيری ازگسترش خشونت و کمک به قربانيان توحّش ندارد، توحّشی که در طی سه سال گذشته ۱۲۰هزار کشته داده وبيش از ده ميليون را بی خانمان يا در کشورهای مجاور آواره کرده است.
جبهه اسلامی "عراق و شام" که قوی ترين و آشتی نا پذيرترين شورشيان سوريه را در بر ميگيرد ائتلافی است بين "جبهه نصرت" و "دولت اسلامی عراق." اين ائتلاف اسلام گرايان مطلق انديش که شورای امنیّت سازمان ملل انان را تروريستت اعلام کرده رژيم بشار اسد را کافر و زنديق ميداند و مذاکره با نماينده گانش را تقبيح کرده استت. غالب شرکت کنندگان سوريه ای در اجلاس تبعيديانی هستند که سوابق رهبری يا همکاری با گروههای چپ و ليبرال دارند. کردهای سوريه که ده در صد جمعيت کشور را تشکيل ميدهند نماينده مستقل خود را به اجلاس فرستاده اند. علی حيدر، "وزير آشتی ملّی سوريه" به صراحت اعلام کرده که "از کنفراس ژنو هيچ انتظاری نداشته باشيد. کنفرانس ژنو ۲، ژنو ۳ و يا ژنو۱۰ مشکل بحران سوريه را حل نخواهد کرد. راه حل شروع شده و از طريق پيروزی نظامی دولت ادامه خواهد يافت."
موافقت بشار اسد با تخريب زرادخانه تسليحات شيميائی سوريه نشانگر کوشش او برای گسترش همکاری بين روسيه و آمريکا در برخورد با بحران است. از منظر او اين همکاری برای سوريه وقت ميخرد تا با کمک نظامی و مالی و اطلاعاتی روسيه و ايران و حزب الله و عراق مخالفين خود را شکست دهد. برداشت بشار اسد از توافق مربوط به منهدم کردن تسليحات شيميائی سوريه اين است که استفاده از هر وسيله ديگری برای سرکوب شورشيان بلا مانع است، از جمله بمباران مناطق مسکونی غير نظاميان.
آمريکا و اروپا در بر خورد با اين ضايعه انسانی در برابر بغرنجی قرار دارند که هر گزينه ای ميتواند برايشان مسئله ساز باشد. دخالت نظامی آنان رژيم بشار اسد را سرنگون خواهد کرد ولی اين احتمال هست که بعد از سقوط اسد اسلامگراهای وابسته به القاعده نيروهای معتدل را حذف کنند و حاکم بر سوريه شوند. اکثريت بزرگ مردم اروپا و آمريکا با آغاز جنگ ديگری در خاور ميانه مخالفند. قربانيان انسانی و هزينه های سنگين مادی جنگ در افغانستان و عراق و ادامه خشونت و بی ثباتی در هر دو کشور اين نکته را برای غالب ناظزين و شهروندان روشن کرده که تضادها و چالشهای سياسی و اجتماعی در کشورهای خاور ميانه، چون ديگر ملل، ريشه در تاريخ و فرهنگ و اعتقادات بومی دارد و دخالت نظامی خارجی نه به حل مسائل کمک ميکند و نه خواسته های قدرتهای غربی را بر آورده ميسازد. در اينجا بايد افزود که رژيمهای مستبد و فاسد چنان حس در مانده گی و حقارت در جوامع خود ايجاد ميکنند که بسيای از مردم به اميد رهائی از چنگال ظلم به دخالت نيروهای خارجی تن ميدهند. اکثريت مردم در عراق تحت کنترل صدام حسين و ليبی تحت کنترل معمر قذافی از دخالت نظامی غرب در بر اندازی رژيمهايشان استقبال کردند. در سوريه امروز نيز غالب مردم شکايت دارند که چرا آمريکا و اروپا در برابر فجايع رژيم بشار اسد دست به اقدام نظامی نميزنند. اينکه دخالت نظامی ميتواند تضادهای سياسی و اجتماعی و خشونت و ترور را تشديد کند مانع از آن نميشود که بقول زنده ياد مهدی اخوان ثالث (ملقّب به اميد) گرفتار اين وسوسه نشوند که نادری پيدا نخواهد شد اميد کاشکی اسکندری پيدا شود
دعوت بان کی بون، دبيز کل سازمان ملل، از ايران برای شرکت در اجلاس۲ ژنو بر مبنای قول تلويحی وزير خارجه ايران به سکوت يا باز گذاشتن موضع ايران در باره هدف اعلام شده اجلاس بود. بان کی مون بدون تفاهم با تهران و توافق وزير خارجه آمريکا ايران را به اجلاس دعوت نميکرد. بعد از اعتراضات شورشيان به اين اقدام، دولت روحانی، در شرايطی که توافقنامه هسته ای مورد انتقاد مخالفين قرارگرفته بود، روی تعهد شفاهی وزارت خارجه به بان کی مون استوار نماند. اين تغيير موضع گزينه ای برای دبير کل سازمان ملل باقی نگذاشت جز پس گرفتن دعوت. از موضوع دعوت و پس گرفتن آن که بگذريم، اين سئوال باقی ميماند که اگر هدف اجلاس آشتی ملّی از طريق تشکيل دولتی ائتلافی با هدف بر قراری انتخابات آزاد و نهاديه کردن کثرت گرائی باشد، آيا ميتوان انتظار داشت که نمايندگان ولايت مطلق فقيه از چنين برنامه ای حمايت کنند و نقش مثبتی در اجرای آن ايفا نمايند؟ تصّور چنين تحوّلی سوژه جذابی برای هنرمندانی ميافريند که در ترسيم و تشريح سور رئاليسم در حريم سياست از خلاقيت استثنائی بر خوردارند، يعنی نويسندگانی چون کافکا و صادق هدايت. اين کار از عهده ناظرينی که روی واقعيتهای عينی و مواضع سياستمداران تکيه ميکنند بر نميايد. ای کاش چنين نبود و صاحبان قدرت در ايران علاقمند به اجرای برنامه آشتی ملّی در کشور خود بودند که نه به دعوت سازمان ملل نياز دارد و نه به موافقت آمريکا.
در دورانی که تنوع عقيده و سليقه فراگير شده و گفتمان حقوق بشر گسترش جهانی يافته، رژيمی که تسلّط انحصاری يک گروه بر جامعه را "حکم الهی" و بخشهای وسيعی از شهروندان را دشمن يا "غير خودی" ميداند، ماهيتأ با آشتی ملّی ، کثرت گرائی در امور سياسی يا اجتماعی و ازادی در حريم خصوصی زندگی سر سازگاری ندارد.
رئيس جمهور ايران آقای حسن روحانی در اجلاس داووس گفت که راه حل نهائی بحران سوريه انتخابات آزاد است. اگر او از کلمه "آزاد" به مفهوم عرفی و عام آن استفاده ميکند، بايد بداند که انتخابات نياز به آزادی احزاب و رسانه ها دارد. آيا روحانی معتقد است که حزب شبه فاشيستی بعث بعد از ۴۵ سال کنترل انحصاری کشور تمايل يا توانائی برقراری انتخابات آزاد دارد؟ و يا روحانی برای بشار اسد اين حق را قائل است که "شورای نگهبانی" منتصب کند که اختيار تأئيد صلاحيت کانديداها را دارا باشد! به گواه تاريخ جنگهای داخلی يا با تجزيه کشور پايان ميابند و يا با شکست نضامی يکی از طرفين نزاع. جنگ داخلی سوريه نيز سرنوشتی جز اين نخواهد داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر