نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ شهریور ۲۹, جمعه

تحریم‌ها و دورویی اصلاح‌طلبان سیاست و جامعه شناسی براندازی- قسمت یازدهم

تحریم‌ها و دورویی اصلاح‌طلبان

سیاست و جامعه شناسی براندازی- قسمت یازدهم

اصلاح‌طلبان در دوره احمدی‌نژاد مقابل تحریم‌ها سکوت کردند چون می‌دانستند تحریم‌ها برای سقوط دولت وی موثر خواهند شد، اما با آمدن روحانی، گفتند که تحریم، حقوق اساسی شهروندان ایرانی را نقض می‌کند.
  می‌دانند که ماشین سرکوب رژیم با درآمدهای نفتی ساخته شده، نگهداری می‌شود و سوخت گیری می‌کند. این رژیم از یک سو متکی است بر اسلامگرایی (اسلام ایدئولوژیزه شده برای مشروعیت بخشیدن به قدرت در طبقات فقیر و کم درآمد و به حاشیه رفتن فساد و ناکارآمدی آن) و از سوی دیگر پول نفت که به صورت امتیاز و رانت در میان طرفداران نظام توزیع می‌شود. بخش کوچکی از آن نیز صرف استخدام فقرا و بیکاران برای قرق کردن عرصه‌ی عمومی به نفع روحانیون حاکم می‌شود. مخالفانی که این نکات را نمی‌دانند به احتمال زیاد خود را به نادانی می‌زنند.  

رژیم علی خامنه‌ای و نزدیکانش از هیچ گونه مشروعیت سیاسی (سنتی، قانونی و فرهمندانه) برخوردار نیست و تنها با توزیع پول به اقلیتی کوچک و روغن‌کاری ماشین سرکوب بر سر قدرت مانده است. بسیاری از سیاستمدارانی که با این نظام مخالفت نمی‌کنند، یا از آن برخوردارند یا در واقع می‌خواهند روزی بر کرسی خامنه‌ای و دیگر مقامات تکیه زده و از همان قدرت برخوردار باشند. آنها نمی‌خواهند نظام موجود تغییر کند چون در نظامی دمکراتیک جایی برای خود تصور نمی‌کنند. 

مخالفان و دفاع از تحریم‌ها
هر مخالف جدی نظام که از یک سو با حمله‌ی نظامی برای سقوط رژیم مخالف باشد و از سوی دیگر بخواهد این رژیم سقوط کند از تحریم‌های نفتی و بانکی که حکومت را هدف گرفته باشد دفاع می‌کند. بدیهی است تحریم‌ها که حکومت و سپاه را هدف گرفته‌اند ممکن است به صورت ناخواسته رنج‌هایی را نیز بر مردم فقیر تحمیل کنند (پولدارها از تحریم‌ها آسیبی نمی‌بینند) اما فقرا (دو سوم جمعیت کشور) در اوج درآمدهای نفتی نیز چیز قابل توجهی گیرشان نیامد. در ضمن مشکلات اقتصادی امروز ایران ریشه در ناکارآمدی سیاست‌ها دارد و نه تحریم‌ها. تحریم‌ها از سال ۹۱ شروع شد، در حالی که کاهش رشد اقتصادی کشور یا افزایش تورم از  سال‌ ۸۷ و اوج درآمدهای نفتی شتاب گرفت. 

دفاع براندازان از تحریم‌ها عینا مانند دفاع آنها از اعتصابات عمومی است که آنها نیز رنج‌هایی را بر مردم تحمیل می‌کند. اگر امروز کارکنان صنعت نفت اعتصاب کنند (که طبعا باید مورد تشویق مخالفان قرار گیرد) مردم مجبور خواهند شد ساعتها در صف بنزین و نفت صبر کنند و ممکن است بیمارانی به موقع به پزشک نرسند یا سوخت به موقع به نانوایی‌ها نرسد و الی آخر. هر گونه اقدام علیه نظام‌های دیکتاتوری هزینه بر است. 

حساب‌های بانکی و نیازهای دهها نسل آینده‌ی روحانیون ، سپاهیان و نزدیکان‌شان جایی برای رسیدن پول نفت بر سر سفره‌ی مردم باقی نمی‌گذارد. موافقان براندازی برای کاهش فشار تحریم‌ها بر مردم عادی بازگشت سپاهیان به پادگان‌ها و خروج آنها از عرصه‌ی اقتصاد، کوچک سازی دولت، و غیر نظامی و امنیتی کردن برنامه‌ی اتمی را پیشنهاد می‌کنند. این اقدامات هم به نفع مردم و هم از میان برنده‌ی بی‌اعتمادی به حکومت جمهوری اسلامی در باب برنامه‌ی اتمی هستند.   


مخالفانی که نمی‌خواهند بنیه‌ی مالی رژیم تضعیف شود
از این که موافقان و طرفداران رژیم با تحریم‌ها مخالفت کنند نباید تعجب کرد اما در این میان گرو‌ه‌هایی هستند که منتقد وضعیت موجود هستند (البته نه تا حد نظام بلکه خامنه‌ای) و با تحریم‌ها هم مخالف‌اند. این مقوله را به سه زیر- مقوله می‌توان تقسیم کرد:

۱. کسانی که اطلاع چندانی از وضعیت رژیم و مبانی قدرت آن ندارند: اینان با توجه به تجربه‌ی تحریم‌های عراق و صرفا از سر انسان دوستی با تحریم‌ها آن هم با تحریم‌های غذایی و دارویی (که در مورد ایران وجود خارجی ندارند) مخالفت می‌کنند. اینها نمی‌دانند که محدودیت‌های بانکی مربوط به خرید دارو با واگذاری این خریدها به بخش خصوصی قابل حل است. دولت و حکومت تحریم شده‌اند و نه شرکت‌های خصوصی. اینها همچنین نمی‌دانند دو سوم مردم ایران تقریبا هیچ بهره‌ای از درآمد نفتی کشور نمی‌برند بلکه به واسطه‌ی بالا رفتن نقدینگی و بر هم خوردن فضای کسب و کار در عین حضور در بازار کار هر روز فقیر تر می‌شوند. 

۲. اصلاح‌طلبان مذهبی و کسانی که با اصلاح‌طلبان مذهبی در داخل هم موضع هستند. اینان به عدم مشروعیت نظام باور ندارند و امید دارند که در همین جمهوری اسلامی به قدرت بازگردند و نمی‌خواهند رژیمی از این ضعیف تر را (به واسطه‌ی تحریم‌ها) به ارث برند. اینان در دوره‌ی احمدی نژاد در باب تحریم‌ها سکوت کردند چون می‌دانستند تحریم‌ها برای سقوط دولت وی موثر خواهند شد اما هنگامی که دولت روحانی بر سر کار امد ادعا کردند که تحریم‌ها مضر اما ناکارآمد برای تغییر رفتار دولت ایرانند. بنا به رفتار اینان، تحریم‌ها در دوره‌ی احمدی نژاد حقوق اساسی شهروندان ایرانی را نقض نمی‌کرد و در دولت روحانی نقض می‌کند. 

در دوره‌ی روحانی اینان در واقع دارند تحریم علیه حکومتی را که در خیال برای خود تصور می‌کنند رد می‌کنند. بخش قابل توجهی از ۵۵ زندانی امضا کننده‌ی نامه به اوباما برای مخالفت با تحریم‌ها از همین دسته سیاستمداران هستند. مخالفت آنها با تحریم بخشی از کنش سیاسی آنهاست (خواه برای کاهش تنش حکومت و خواه برای زمینه سازی جهت بازگشت به قدرت خود و همپیمانانشان) و ضرورتا نباید به دغدغه‌های حقوق بشری نسبت داده شود. سیاستمدار به دنبال کسب قدرت سیاسی است چه در زندان و چه در بیرون زندان و از این حیث هم هیچ اشکالی بر وی وارد نیست. 

۳. کسانی که از سر دشمنی با ایالات متحده و اسرائیل با براندازی رژیم‌های دشمن این دو کشور به هر طریق حتی به روش‌های مسالمت آمیز و بدون دخالت نظامی مخالفت می‌کنند. اینها تصور می‌کنند که تحریم‌ها حتی اگر به جنگ منجر نشوند رژیم‌های مخالف ایالات متحده و اسرائیل را تضعیف می‌کنند و در نهایت آنها را مثل اتحاد جماهیر شوروی فرو می‌پاشانند. گروه‌های ضد امپریالیسم و ضد صهیونیزم کاری به ماهیت رژیم‌هایی مثل جمهوری اسلامی، ونزوئلا، کوبا، کره‌ی شمالی، چین و روسیه و سوریه و سودان ندارند. آنها می‌خواهند ایالات متحده و اسرائیل را تضعیف کنند.     

تداوم رژیم جمهوری اسلامی به نفع هیچ یک از این سه گروه نیست چون هم در داخل و هم در خارج بقای این رژیم یعنی مخاطرات امنیتی. 

فوائد تحریم‌ها تا کنون 
هر چه قدر رژیم بیشتر تحت تحریم قرار گرفته مخالفان در داخل و خارج بیشتر از مخاطرات سرکوب به دور مانده‌اند. حکومت بدین نکته واقف است که افزایش فشار بر مخالفان در داخل ممکن است به نوعی انفجار منتهی شود. از این جهت است که حکومت بعد از بروز جنبش‌ها در خاورمیانه از کشتار خیابانی پرهیز می‌کند. اما مخالفان در خارج نیز مصون تر خواهند بود چون حکومت منابع کمتری برای استخدام خبر چین یا شکل دادن به هسته‌های تروریستی در اختیار خواهد داشت. استخدام تروریست‌های حزب الله لبنان نیز برای انجام این کارها گران تمام می‌شود و حتی در صورت انجام عملیات، روابط جمهوری اسلامی با اتحادیه‌‌ی اروپا را بیش از این تخریب خواهد کرد. از این جهت تحریم‌ها زمینه‌ی مناسبی را برای فعالیت براندازان فراهم می‌کند. به همین جهت نیروهای برانداز همیشه از تحریم‌ها استقبال کرده‌اند حتی اگر این نکته را به زبان نیاورند. 

دنیای بعد از تحریم‌ها
فرض کنیم که به خواست مخالفان تحریم و منتقدان رژیم جمهوری اسلامی تحریم‌ها از امروز برداشته شود. چه اتفاقی می‌افتد؟ میلیاردها دلار درآمد نفتی بیشتر در اختیار بیت و سپاه برای مداخله در سوریه و لبنان و کشتار دهها هزار نفر، استخدام نیروهای بیشتری در بسیج و دادن حقوق بیشتر به آنها، خرید بیشتر تجهیزات سرکوب و محدود کردن اطلاع رسانی، تاسیس شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی بیشتر برای تبلیغات سیاسی و ترویج تنفر، آوردن تعداد بیشتری نیروهای ضد امریکایی به قم و تهران برای تعلیمات تروریستی و تبلیغ تنفر، و اعطای سکه از سوی رهبر به دست بوسان خواهد شد. اما قیمت هیچ یک از کالاها و خدمات کاهش نخواهد یافت چون تجربه نشان داده که هر چیز در ایران گران شود و حکومت بتواند فشار آن را بر مردم تحمیل کند و صدای مردم بلند نشود ارزان نخواهد شد. بدین ترتیب دنیای بعد از تحریم‌ها تفاوت چندانی با دنیای قبل از تحریم‌ها برای اکثریت شهروندان ایرانی نخواهد داشت

هیچ نظری موجود نیست: