موقعیت جدید کاندیداها و تغییر درصد احتمال پیروزی آنها
ایرج شكری
ایرج شكری
با کنار رفتن عارف از انتخابات و توافق جناحی از رژیم که
تابلو«اصلاح طلبان» را بر دکان خود نصب کرده اند، در حمایت از آخوند
روحانی، موقعیت کاندیداها و صحنه صف آرایی و امکان آوردن نیرو به نمایش
انتخابات، به زیان جناح اصولگرایان تغییر کرد. اکنون در حالی که جناح
متمایل به «فتنه» یک کاندیدا دارد، در آنطرف با این که غلامعلی حداد عادل،
از رقابت انتخاباتی کنار کشید، هنوز سه کاندیدا، قالیباف، ولایتی، و
جلیلی،از این جناح در صحنه حضور دارند، محسن رضایی هم کاندیدایی است که
به جناح اصولگرایان نزدیک و نه به اصلاح طلبان و نگفته پید است که او در
دستگاه ولایت فقیه به لحاظ موقعیت از هر سه کاندیدای جناح اصولگرایان، در
سطح پایین تری قرار دارد، اما به هر حال آرایی به دست خواهد آورد. در این
تردید نیست که او شانسی برای برنده شدن ندارد. به نظر من آرای محسن رضایی
نه از صف «اصلاح طلبان»، بلکه از صف اصولگرایان به سوی او راه کج خواهد کرد
و اثر این امر در نتیجه انتخابات بیشتر شدن شانس کاندیدای اصلاح طلبان در
برابر اصولگرایان است. غرضی که من در نوشته قبلی در مورد انتخابات، گفته
بودم او شاید برای تفنن وارد انتخابات شده است، خودش در دیداری با «فعالان
بخش خصوصی» که به دعوت اتاق بازرگانی صورت گرفته بود، گفت«من رئیس جمهور
بشو نیستم»، هنوز دو روز مانده به انتخابات خبری از کنار رفتن او نیست به
هر حال او از اول استقرار این رژیم منحوس به جناح راست این رژیم تعلق
داشته است. اسم او در ماجرای ربودن فرزندان آیت الله طالقانی در اوائل
انقلاب بر سر زبانها افتاد و بعد، زمانی که استاندار خوزستان بود، در پی
کشف کودتای نوژه در تیر ماه 59، او در خوزستان خودسرانه به پادگان لشکر 92
زرهی رفت و فرمانده پادگان را عوض کرد که مورد انتقاد رئیس جمهور وقت بنی
صدر قرار گرفت. گفته می شد همین بی پدر مادر دستور داده بود که شَفت
تانکهای چیفتن مستقر در آنجا را ببرند و تا آنها بلا استفاده شوند. دو سه
ماه بعد از این ماجرا جنگ عراق و ایران آغاز شد و طبیعی است که آن اقدام چه
هزینه انسانی سنگینی در برابر یورش ارتش عراق به خاک خوزستان به ارتش و به
مردم را سبب شد. نقش سرکوبگرانه او در زمانی که وزیر نفت بود علیه کارگران
و کارکنان مبارز صنعت نفت و راه انداختن تشکل های اسلامی و ارتجاعی و
حمایت فراوان از آنها، از شهرتهای اوست. به هر حال او نیز به جناح
«اصولگرایان» تعلق دارد و هر اندازه رایی که به او تعلق بگیرد، از آرای از
دست رفته دیگر کاندیداهای جناح اصولگرایان خواهد بود.
در طول مناظره های تلویوزیونی، اتفاقی افتاد که ضربه
سنگینی به چماقدار سابقه دار، پاسدار قالیباف شهردار تهران بود. او در یکی
از مناظره ها مدعی شد که در مقام فرمانده نیروی انتظامی رژیم، موافق
برگزاری مراسم در چارچوب قانون، به مناسبت سالگرد رویدادهای کوی دانشگاه که
در دفتر تحکیم وحدت خواهان برگزاری آن بوده است، بوده، اما روحانی به
عنوان دبیر شورای امنیت ملی موافق نبوده است و می گفته است این کار درد سر
آفرین است و... روحانی در پاسخ به او با تاکید بر این خیلی حرفها هست که
مایل نیست بیان کند و ماجرا آنطور نیست که قالیباف می گوید، دروغگویی او را
برملا کرد و به یاد او آورد که او(قالیباف) دادن اجازه برگزاری مراسم به
دانشجویان را برای این می خواسته که بعد آنها را مورد حمله گازنبری قرار
بدهد(برای دستگیری). قالیباف این اظهارات روحانی را تکذیب نکرد. طبعا این
افشاگری، ضربه تبلیغاتی سنگینی به او بود و سبب سرباز کردن زخم کهنه آن
روزها نزد بسیاری خواهد بود که حالا بین سی تا چهل ساله ها هستند. ضربه
دیگر به او حادثه درگیری و زد و خورد محافظانشن با مردم و بکار گرفتن الفاظ
رکیک از سوی آنان نسبت به مردم در یاسوج بود. اینها حتما به شدت به زیان
اوست و طبیعی که مجموعه این عوامل او را در موقعیتی پایین تر از کاندیدای
اصلاح طلبان قرار می دهد. با توجه به این نکات، وضع او نسبت به آغاز ثبت
نام، تخریب شده است و نگارنده اکنون احتمال برنده شدن را به همان میزانی که
در گمانه زنی قبلی می دانستم نمی دانم. ولایتی و جلیلی دو کاندیدای
اصولگرای دارای دیگر، بایکدیگر علاوه بر رقابت با کاندیدای حمایت شده از
سوی اصلاح طلبان(روحانی)، با یکدیگر هم رقابت دارند اما این ضعف در اردوی
اصلاح طلبان وجود ندارد. ولایتی در مناظره تلویزیونی با انتقاد از عملکرد
جلیلی در مذاکرات اتمی، ضربه ای به این کاندیدای مورد حمایت آیت الله مصباح
زد او به مذاکره یی یک ساعته بر سر مساله اتمی با سارکوزی رئیس جمهور
فرانسه اشاره کرد که به دعوت سارکوزی صورت گرفته بود. اما از طریق ورازت
خارجه رژیم، که به مقامات فرانسوی تماس گرفته و گفته بودند که ولایتی در
آن مساله کاره ای نیست و از طرف خودش آمده است، در مساله سنگ اندازی و باعث
توقف مذاکرات شده اند. این افشای این مطلب از سوی ولایتی در عین حال بالا
زدن پرده ای بود که نشان داد به رغم نظم مرتب بودن جلو صحنه، پشت صحنه
خرتو خر عجیبی در مورد حیاتی ترین مساله سیاست خارجی رژیم ولایت فقیه
برقرار است. یعنی ولایتی که مشاور امور بین المللی «مقام معظم رهبری» است،
رفته است در مورد مساله یی که مربوط به «سیاست های کلان» و نیز به امنیت
ملی رژیم مربوط است، با رئیس یک کشور خارجی ملاقات و گفتگو کرده و کار در
حال پیشرفت بوده است، اما وزارت خارجه رژیم آن را «خود سرانه» تشخیص داده و
با یک تلفن یا یک پیام هم گند زده به مشاور امور بین المللی مقام ولایت
فقیه هم گند زده به خود مقام ولایت. مساله احتمالا به این صورت بوده که
ولایتی تنها با خامنه ای در این مورد گفتگو کرده بوده و اطلاعی به وزارت
خارجه نداده بوده است که آنها هم کاسه کوزه مذاکرات او را به هم ریخته اند
و ولی فقیه هم که در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بود است و از آنجا که
خودش هم در این کار خلافکار بوده و رعایت حق و نقش وزارت خارجه را نکرده
بوده است، ناچار شده با مساله، به صورت امری که دیگر پایان یافته است،
برخورد کند.
به هر حال اوضاع در اردوی اصولگرایان آشفته است و ظاهرا
هیچکدام از کاندیدا سه کاندیدای مطرح این این اردو(قالیباف، ولایتی،
جلیلی)، تا زمان نگارش این سطور در شامگاه 22 خرداد، حاضر به کنار فتن از
رقابت انتخاباتی نیستند و نشانه ای از «اجماع» به روی کاندیدای واحدی دیده
نمی شود. اگر اوضاع تا روز رای گیری همین گونه بماند، احتمال برنده شدن
روحانی در دور اول انتخابات بعید نیست. روحانی وعده های مردم پسند و جوان
پسند مفت و بی هزینه در تجمعات انتخاباتی به مردم داده و برنامه مدونی هم
به بصورت کتاب در دست گرفته است و دولتی را که به مردم وعده می دهد «دولت
تدبیر و امید» است. او در تجمع ورزشگاه شیرودی، که ترانه «یار دبستانی» از
بلند گو پخش می شد و حاظران هم آن را می خواندند، همراه با موج موسیقی دستش
را تکان می داد. از جمله خواست حاظران که یکصدا فریادی می زدند، آزادی
زندانی سیاسی بود که او هم آن را تایید کرد و گفته اصلا ما زندانی نباید
داشته باشیم! او یک امتیاز دیگر هم نسبت به کاندیدا های اصولگرا دارد و آن
این که در بزرگترین مساله سیاست خارجی که مورد توجه مردم است، مساله یی که
خود منشاء مشکلات فراوان به خاطر تحریم های اقتصادی برای مردم شده است،
یعنی مساله اتمی، کارنامه یی دارد که با تکیه آن به مدعی است که مساله اتمی
قابل حل بوده و هست و نباید به صورت کنونی در می آمد.
به هر حال رئیس جمهوری برای رژیم انتخاب خواهد شد. اما
حماسه مورد نظر رهبر نظام، با تجربه تلخی که مردم از فریب سال 88 و فضای
کاذبی که با کاهش فشار سرکوب در زمان تدارک و تبلیغات انتخابات به وجود
آمده بود،خوردند و به امید تغییری در وضع، به پای صندوقهای رای رفتند، به
وجود نخواهد آمد. اگر چه در نظام جمهوری اسلامی مونتاژ فیلمهای خبری و «روز
روشن دروغ گفتن» روش همیشه بکار گرفته شده است و رژیم تلاش خواهد کرد که
رویدادها را با دستکاری و مبالغه در حضور شرکت مردم و تمدید ساعت کار حوزه
های رای گیری «به دلیل شرکت پرشور مردم در انتخابات»، دیگر گونه جلوه
بدهد. به هرحال اگر چه انتخابات خواهد گذاشت و ولایت فقیه و تلخکامی مردم
باز هم ادامه خواهد یافت،اما بعضی از بحث های مطرح شده در جریان تبلیغات
انتخاباتی، مثل حقوق ملیت ها و مساله آزادی زندانیان سیاسی نشان دهنده این
است که مقاومت و اعتراضات مردم ایران در برابر رژیم درنده آخوندی،
گردانندگان این رژیم خون ریز را وادار کرده است وانمود کنند که به خواستهای
آنها توجه دارند. آن چه که می تواند برگزاری این نمایش را برای همه
قربانیان سرکوب این رژیم شیرین کند، بی اعتنایی مردم به آن و خلوت بودن
حوزه های رای گیری است که طبعا نمی شود آن را از چشم خبرنگاران خارجی و
ناظران مسائل ایران مخفی نگهداشت.
چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲ ژوئن ۲۰۱۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر