بنا به اخبار به زودی نیروگاه اتمی ایران با ۱۰۰ درصد ظرفیت کار میکند و چندی پیش در اخبار آمد که ایران میخواهد قرارداد ساخت یک راکتور اتمی دیگر را با روسیه به مبلغ ۴۰ میلیارد دلار ببندد. اگر مبلغ قرارداد ۴۰ میلیارد ذکر شده باشد این به این معنی است که در حقیقت ساخت نیروگاه بسیار گرانتر از۴۰ میلیارد دلار تمام خواهد شد. دلیل این امر نکات زیر هستند:۱
-
اول اینکه اینگونه پروژه ها بخش نامشخص آن بسیار زیاد است. آخرین آن نیروگاه اتمی است که در فنلاند به نامOlkiluoto 3 در حال ساخت است. هزینه ساخت این نیروگاه بنا بود ۳٫۵ میلیارد دلار باشد و تا سال ۲۰۰۹ تحویل داده شود. اما هزینه آن در حال حاضر بالغ بر ۸ میلیارد دلار شده است و تاریخ تحویل آنرا به سال ۲۰۱۲ تغییر دادهاند. لازم به ذکر است که مشکل اساسی نیروگاههای اتمی به دلیل بالا بودن هزینه ساخت نیروگاه می باید که آن نیروگاه هر چه زودتر قادر به تولید برق بشود. زیرا که تأخیر در ساخت پروژه موجب گران شدن برق تولیدی آن در طول عمر راکتور خواهد شد.
-
دوم در هزینه ساخت این نیروگاهها هزینههای جانبی یا فقط بخشی از آن در نظر گرفته میشود و یا اینکه به این هزینهها طور کامل جزء مخارج حساب نمیشوند. برای مثال هزینههای لوجیستیکی، هزینههای بیمه نیروگاه ، هزینه نگه داری زباله های اتمی و هزینه تحقیق.
-
سوم اینکه رژیم ایران بابت اینگونه قراردادها بطور قطع می باید باج به چین و ماچین بدهد که هزینه اقتصادی آن بسیار بالاتر از آنچه میشود که در حالت عادی خواهد شد. این بخش از مخارج مختص رژیمهای از نوع رژیمهای ایران است.
در فنلاند هزینه هر کیلووات ساعت برق در آخرین راکتور اتمی چیزی معادل ۵۰۰۰ دلار در کیلووات ساعت میشود. که برای یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی می باید هزینه متعارف بینالمللی حدود ۵ میلیارد دلار بشود. در صورتی که روسیه برای ساخت دومین راکتور اتمی رقم ۴۰ میلیارد دلار را تقاضا کرده است. یعنی هشت برابر رقم متعارف جهانی. اگر فرض را بر این بگیریم که نیروگاه بوشهر بابت تمامی باجهای که داده است فقط چهار برابر هزینه متعارف برای ایران خرج برداشته است و ۱۸ درصد بهره بانکی را برای این سرمایه حساب کنیم و طول عمر نیروگاه را ۴۰ سال برآورد کنیم. و کارایی نیروگاه را۸۰٪ درصد در سال به حساب بیاوریم در این صورت ۵۱۴ دلار در هر مگاوات ساعت هزینه سرمایه میشود. اگر هزینه سوخت و نگهداری نیروگاه را در پایینترین حدی که متعارف بینالمللی است در نظر بگیریم در این صورت هزینه تولید هر مگاوات ساعت برق نیروگاه بوشهر بالغ بر ۵۳۱ دلار می شود. جدول زیر مقایسه بین چند بدلیل انرژی را می کند. ۲
تا اینجای مطلب فرض بر این است که نیروگاه اتمی بنابر فرضها کار عادی خود را ادامه دهد. و در این هزینه بیمه و از کار انداختن نیروگاه را به حساب نیاوردیم. در مورد بیمه بحث در کشورهای صنعتی همچنان بحثی است جنجال برانگیز. زیرا که به تجربه نشان داده شده است که اگر اتفاقی برای راکتور اتمی بیافتد میتواند هزینه آن سرسام آور باشد. برای مثال مخارج حاصل از صدمات فوکوشیما بالغ بر ۱۰۰ میلیارد یورو تخمین زده می شود.
در ژاپن تا بحال ۱۰۰۰ جسد را نه میتوانند دفن کنند و نه بسوزانند بخاطر بالا بودن آلودگی این اجساد به مواد رادیواکتیو است. تازه این ارقام برآورد در کوتاه مدت است.
حادثه چرنوبیل که در ۱۹۸۶ در روسیه آن زمان اتفاق افتاد برآورد کشته شده ها ۱۳۰ کارگران حاضر در راکتور اتمی بوده است. در حال حاضر بر اساس دادههای گرین پیس بیش از ۶۰۰۰۰ نفر در اثر حادثه شرنوبیل جان خود را از دست دادهاند . بنابر آمار دیگری تا سال ۲۰۱۵ چرنوبیل بیش از ۶۰۰۰ میلارد یورو مخارج برای دنیا به جا گذاشته است.۱
بنا بر این تحقیق بیش از ۲۰۰۰۰۰ کیلومتر مربع در حال حاضر آلودگی رادیواکتیو پیدا کرده است . در مورد فکوشیما چه میزان از اراضی غیر قابل سکونت خواهد بود هنوز معلوم نیست.
در سوئد در سال ۲۰۱۰ مجلس سوئد تصمیم گرفت که اجازه بازسازی راکتور جدید را بدهد. به شرط اینکه دولت هیچگونه مخارجی را متقبل نشود. از دو طرف انتقاد به این تصمیم آمد. مخالفان ساخت نیروگاه اتمی بر این باور هستند که بسیاری از مخارج را شرکتها به زور میتوانند تحمیل به دولتها بکنند از جمله تحقیقات و حتا ساخت شبکههای لازم از جمله راهها و شهرکها که باید ساخته شود. موافقان نیز ایراد میگرفتند که این به این معنی است که شرکتها باید چنان بیمه ای داشته باشند که بتواند خسارت حاصل از خرابی بر اثر حادثهای را جبران کند و دولت موظف به پرداخت آن نشود. و چنین چیزی امکانپذیر نیست زیرا مخارج بیمه چنان سرسام آور زیاد میشود که ساخت راکتور اتمی را مقرون به صرفه نمیکند. و این در مورد سوئدی است که در مناطق زلزله خیز واقع نیست و حتا از دسترس سونامی هم بدور است با این حال چنان مخارج بیمه سنگین است که هیچ شرکتی قادر به ساخت اینگونه راکتور اتمی نیست. برای همین دولت دست راستیها تصمیم گرفتندکه در حال حاضر تا سقف ۱۲ میلیارد کرون را معادل هزارو چهارصد میلیارد یورو را برای بیمه از صاحبان نیروگاهها طلب کنند و مابقی را دولت سوئد بپردازد.
لازم به ذکر است که یکی از مشکلات نیروگاههای اتمی خطاهای انسانی است که مسبب خرابیهای جبران نابپذیری میشود. برای مثال در فوکوشیما از جمله افراد حاضر در اتاق کنترل فراموش کرده بودند که یک سوپاپ در کوندنسور رزرو موجود است که باید با دست باز بشود. و آن سوپاپ در حالت بدون برق در حالت بسته قرار خواهد گرفت.
در وضعیت ایران که منطقه زلزله خیز است و علاوه بر آن به دلیل ساخت اجتماعی که جامعه بر اثر استبداد پیدا کرده است درصد اشتباه بخاطر اضطراب موجود در جامعه و افراد بسیار بالاتر از کشورهای صنعتی خواهد بود. برای همین اگر بنا باشد تجزیه و تحلیل خطر را کرد حتماً در ایران درجه خطر به مراتب بالاتر از کشورهای غربی خواهد بود که این خود سبب بالاتر رفتن هزینه بیمه خواهد شد.
در وضعیت ایران این دولت است که به صاحب نیروگاه اتمی است و این دولت است که باید تمامی مخارج حاصل از خرابی احتمالی را بپردازد. به بیان دیگر نسل بعد از نسل باید در صورت بروز حادثه خسارت حاصل از این خرابی را بپردازنند.
و اگر مردم ایران شانس بیاورند و این نیروگاه بر اثر حادثه های طبیعی و یا انسانی خرابی درست نکند، بلاخره روزی باید این نیروگاه را از کار انداخت. تخمین زده میشود که خراب کردن ۶ راکتور فکوشیما غریب به ۲۵ میلیارد یورو خرج خواهد داشت. برای مقایسه میتوان ساخت راکتور اتمی فنلاند که در حال حاضر بالغ بر ۶ میلیارد رسیده ذکر کرد. خواننده خود میتواند ابعاد مخارج را دریابد. هر چند برای از کار انداختن نیروگاههای اتمی مخارج مختلفی را ذکر کردهاند اما بلاخره هزینه سنگینی بر دوش صاحبان نیروگاه برای از کار انداختن آن است.
مردم ایران با ساکت بودن خود کار را به اینجا رسانده اند که لاقل در مورد نیروگاه اتمی اگر نگه دارید هر کیلووات آنرا باید غریب به ۲۶ برابر آلترناتیو برق تولیدی توسط سیکل ترکیبی بپردازید و باید نسلهای بعدی مخارج نگهداری زباله هسته ای را بپردازد که در این محاسبات حساب نشده است. و اگر متوقف کنید باید هزینه بسیار سنگینی را برای از کار انداختن آن بپردازید و اگر هم بر اثر حادثه ای و ضعیت نابسامانی مثل راکتور ژاپن و روسیه حاصل شود در این صورت که مخارج نه تنها گریبانگیر نسل فعلی را خواهد گرفت بلکه نسل بعد از نسل هم تاوان طاقت شکنی را باید بپردازد. کار به اینجا رسیده است که باید بین سه بد انتخاب کرد. در صورتی که میتوان بین چندین خوب انتخاب داشت. میتوان این سرمایه عظیم را در پیدا کردن روشها و بهتر کردن تولید انرژی تجدید پذیر مصرف کرد و به این وسیله سرآمد کشورها باشیم. و یا می توان این هزینه هنگفت را در بالا بردن کاریی نیروگاههای فعلی بکار برد و یا می توان افت برق را در شبکههای برق رسانی پایین آورد و یا سرمایهگذاری در بالابردن کارایی چاههای نفت و گاز خود بکنیم و یا... اما امروز باید بین سه بد انتخاب کرد. از دید من چاره نیست جز تن به این انتخاب دادن و کمترین هزینه را که همانا تعطیل کردن نیروگاه اتمی است را برگزید. باشد روزگاری که مردم خود را صاحب این آب و خاک بدانند و نگذارند که کسانی بجای آنها تصمیم بگیرند و در نتیجه دائم مجبور باشند که بین بد و بدتر و بدترین انتخاب کنند.
هم وطن دیری است که خانهای که وطن می نامیمش آتش گرفته است. دیری است که خاطره ها که بر در و دیوار این خانه نقش بسته است در این آتش سوزنده می سوزد. دیری است که آن درخت تنومند که خاطره از هزاران سال دارد و کهنترین درخت این کره خاکی است در این آتش بی امان می سوزد و آسمان چنان از دود این آتش تزویر و حماقت تیره گشته است که تا دور دستها دیگر حتی نوری از خورشید نمایان نیست تا بر آن گل نسترن یادگار پدر و مادرمان بتابد و چقدر نفس کشیدن در این غلظت این دود سخت است. دیری است که کودکان این خانه فغان برآوردند که آه سوختم و آیا هیچ نجات دهنده ای هست مارا؟ و در این غوغا رهزنان بیشرم وقت را مغتنم شمرده و هر آنچه که در آتش سوزان نمیسوزد را به یغما می برند. در این وحشت و ماتم بر من معلوم نیست که صاحبخانه پدری مشغول چه چیز است. خانهای که قیمت آن هزار و هزار است را رها کرده ایم که در آتش بی امان بسوزد و پیاله بی قواره ای که آبشخور سگ ولگرد محل است و به پشیزی هم نمیارزد میخواهیم نجات بدهیم. تازه اگر بتوانیم. و چه عجب که ما نظارهگر رهزنانیم و بدون اینکه بپرسیم که آخر در اینجا به چه کار مشغول هستید؟
باشد که این آسمان گرفته شده از دروغ را به توفان خیزش خود دوباره به آسمان فیروزه ای میهن بدل کنیم. تا خورشید تابان بتابد و فضای این خانه از بوی عِطر گل نسترن و صدای خنده کودکان پر شود و من و تو در زیر سایه آن درخت کهن سال بنشینیم و بگویم چه بد کابوسی بود و چه خوب که بیدار شدیم.
مجید محمدی محقق
2012-05-06
۱- http://www.dw-world.de/dw/article/0,,15525356,00.html
۲- دلیل اینکه نیروگاههای بادی و نیروگاههای خورشیدی با ۶ درصد بهره بانکی حساب شده است این است که برای محاسبه اینگونه نیروگاهها از جمله تعداد ساعات باد و خورشید را در سال در منطقه نسبت نیروگاه باید دانست و در ضمن اینکه چه میزان از این نیزوگاهها در داخل ساخته میشوند و چه میزان انرژی تولیدی این نیروگاهها باید ذخیره شود. به دلیل نداشتن این دادهها به دادهای که در غرب هست تکیه کردم. اما باید در نظر داشت که ساخت این نیروگاهها میتوانست در ایران ارزانتر بشود اگر جهت سیاست انرژی را بر اینگونه انرژیها دولت می گذاشت و تولید اینگونه نیروگاهها را به تولید انبوه می رساند. و همانطور که ذکر شد می توانستیم صادر کننده اینگونه نیروگاهها باشیم. با در نظر گرفتن این عاملها این ارقام زیاد دور از واقعیت نیست و میتواند برای مقایسه استفاده شود.
در مورد نیروگاه اتمی سرمایه نهاده شده بعلاوه سوخت و بخشی از مخارج چرخاندن نیروگاه از جمله بخشی از هزینه نگه داری ذباله اتمی را در محاسبات به حساب آوردم. آنچه که به حساب نیاوردم مخارج لجستیکی و مخارج بیمه است که در حال حاضر حتا در غرب هم اینگونه مخارج را دولتها به عهده می گیردند و به این وسیله سطح مخارج را به نفع نیروگاه اتمی پایین نگه میدارند.
علت گران شدن برق تولیدی بوشهر تفاوت در این است که مدت ساخت این نیروگاه بسیار طولانیتر از حد متعارف شده است در ضمن اینکه ظرفیت تولید آن از ۱۰۰۰ مگاووات پایینتر ذکر شده است.
لازم به ذکر است که نیروگاههای انرژی پاک ضعفهای خود را دارد و به باور من نمیتوان فقط سیاست انرژی را در تولید خلاصه کرد بلکه یک سیاست انرژی سالم را می باید به کاستن از اتلاف و «مصرف» انرژی بی خود نیز بپردازد.
در مورد نیرروگاه گازی دلار ۱۲۰۰ تومان و ۲۵ سال عمر نیروگاه مبنای محاسبه قرار گرفته است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر