ما بايد ھمه يکصدا شويم و؛
از ما صدائی غير از صدای ايران در نيايد.
(دکتر محمد مصدق)
امتيازنامه ھای استخراج نفت و ساختن راه آھن در ايران که در دوران پادشاھان قاجار به
بيگانگان داده شده بود نه تنھا تمام ثروت زيرزمينی ايران را در کف چپاولگران انگليسی و
روسی قرار می داد، بلکه ايران را به مستعمره بيگانگان مبدل می ساخت (نگاه کنيد به
اينگونه امتيازنامه ھا در کتاب " طلای سياه يا بلای ايران ") در:
https://www.chebayadkard.com/ketabkhaneh/nehzatmelli/tala/book01/html/p0001a.html
زنده ياد دکتر محمد مصدق از روزھای جوانی عزم خود را برای رھانيدن ايران از عواقب
مسموم امتيازنامه ھای قاجاری و برای رھانيدن ايران از چنگال بيگانگان انگليسی و
روسی جزم کرده بود تا قدم به قدم ايران را به سوی " استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی"
سوق دھد.
انگليس و روس ايران را به محل مسابقه امتياز گيری و سلطه برای چپاولگری ھا و
تجاوزات خود مبدل ساخته بودند به طوری که شاھان قاجار مراتب امتياز دادن به روسيه را
تا قبل از امضای آن امتازنامه از انگليس پنھان کرده و ھنگام امتياز دادن به انگليس مراتب
را از روسيه پنھان می داشتند.
زنده ياد دکتر محمد مصدق برای متوقف نمودن اين مسابقه دادن و اينگونه امتيازدھی ھا
برنامه "سياست موازنه منفی" را در مجلس چھاردھم با تمام مشکلاتی که با آن روبرو بود
عملی کرد. ( برای آکاھی يافتن از جزئيات نگاه کنيد به دو لينک زير)
https://www.chebayadkard.com/ketabkhaneh/nehzatmelli/movazeneh1/book01/html/p0000a.html
https://www.chebayadkard.com/ketabkhaneh/nehzatmelli/movazeneh2/book01/html/p0000a.html
دکتر مصدق در جلسه يازدھم آذرماه ١٣٢٣ طرح " تحريم امتياز نفت" را مطرح کرد.
:« فرياد خلق » آقای عبدلله راستگو در کتابی با عنوان
https://www.chebayadkard.com/chebayadkard/sokhan/20100517/faryade-khalgh1.pdf
چنين آورده است که:
اين طرح دولت را برای ھميشه از انجام ھر نوع مذاکراتی برای دادن امتياز نفت و امضاء
قرارداد امتياز نفت منع و مجازات تخلف از اين امر را حبس مجرد از سه تا ده سال تعيين
ميکرد و تنھا اجازه ميداد که دولت در باره فراھم آوردن وسائل استخراج و فروش نفت
مذاکره کند. اثرات اوليه اين قانون متوجه شوروی ميشد که در آن زمان ھيأتی را برياست
س.ای. کافتارادزه، معاون کميساريای ملی امور خارجه شوروی سوسيا ليستی بايران فرستاد و خواھان
دريافت امتيازی برای استخراج و بھره برداری از نفت شمال ايران بود و سپس متوجه امريکائيان
ميگرديد که درست قبل از ورود کافتارادزه با درخواست مشابھی مشغول چنين مذاکراتی بودند م
موقتاً با ورود روسھا کنار رفته و در انتظار فرصت ساکت نشسته بودند. مصدق در اينجا از مخالفت
عناصر دست راستی مجلس با شوروی استفاده کرد و ھمراه با اقليت که تحت رھبری وی اقدام
مينمود اين طرح را به تصويب رسانيد. بديھی است که نمايندگان عضو فراکسيون حزب توده
که خواھان پيشرفت نوعی ديگر از سياست خارجی در ايران بودند از دادن رأی امتناع ورزيدند.
بدنبال تصويب اين طرح افراد و دستجات و جرايد تابع حزب توده و پيرو سياست شوروی
انتقادات و حملات شديدی را عليه مصدق شروع نمودند از جمله روزنامه آژير در شماره
٢٢١ مورخ ١۴ آذرماه ١٣٢٣ چنين نوشت:
شما به املاک و دارائی خود بيشتر از منافع ملت علاقه داريد، شما . . . . »
از بزرگترين ملاکين اين کشور ميباشيد اغلب لوايح تقديمی شما روی حفظ منافع
طبقه ملاکين بوده است. شما از آزادی ملت می ترسيد، شما از دوستی اتحاد
جماھير شوروی بيمناک ميباشيد، شما اگر واقعاً ملت پرست ھستيد و واقعا
ميخواھيد فداکاری کنيد بفرمائيد اين گوی واين ميدان ... نبردرا از اينجا آغاز
کنيد امتياز مضر دارسی را لغو نمائيد . . . . . . . شما واقعا اينقدر ساده "
ھستيد که خيال ميکنيد خواھند گذاشت با سرمايه داخلی نفت استخراج بکنيد
آيا در حقيقت شما از اوضاع ايران اطلاع نداريد؟ . . . . نميدانيد که کمپانی
نفت جنوب تاچه اندازه ريشه ھای خودرا بزندگی جامعه مردم ايران فرو " برده
«. . . . . ؟ است
مصدق جواب اين مطلب و ساير کسانی را که بعلت سياست انترناسيوناليستی و سوسياليستی دادن امتياز را
به شوروی مضر نميدانستند و او را مرتجع و مالک ميناميدند در سخنان قبل از دستور خود در جلسه
٢٨ آذر ١٣٢٣ مجلس چنين گفت:
ھر کس در اين روز و در اين مملکت بخواھد بوطن خود خدمت " " کند وھرکس که »
بخواھد منافع اين جامعه را حفظ کند از دو " " طرف مورد خطاب است. يک وقت
روزنامه ھای دست راست بمن دشنام ميدادند و روزنامه ھای دست چپ بشھادت اوراق
خود مرا تحسين مينمودند . امروز برای پيشنھادی که من بمجلس نموده ام اوّلی ھا
ساکتند و دوّمی ھا انتقاد مينمايند و ھرکدام ميخواھند که من ھرچه ميگويم بمنافع
آنھا باشد. ازروزی که شرکتھای خارجی برای گرفتن امتياز استخراج نفت " " به
ايران آمده اند و از روزی که آقای ساعد نخست وزيردر مجلس اظھار نمود که راجع به
نفت با آنھا مذاکره ميکنم (مقصود امريکائيان است) چون من با ھر امتيازی قوياً "
« . . . . " مخالف بودم ، تصميم گرفتم که ھروقت موقع رسيد مخالفت نمايم
مصدق سپس اضافه ميکند که کليه پيشنھادات وی دراين جھت بوده است که شوروی بتواند با کمک
به استخراج نفت توسط ايرانی خريدار نفت ايران شود و نه صاحب امتياز آن بطرزی که رويه دول
استعماری است و اضافه ميکند که:
من اگر اھل ايمان و عقيده نبودم ٢٠ سال با دولت ديکتاتوری جدال نمينمودم ، ... »
من با آن دولت جنگيدم، زندان رفتم وتحت نظارت درآمدم و من وقتی آزاد شدم "
" که دولت شوروی در صحنه سياست ايران دخالت کرد (مقصود اشغال شمال ايران
درجنگ جھانی دوم است) پس دليل ندارد که من بايک سياست موافقت کنم وبا سياست
" " دولت شوروی مخالفت نمايم. من رنجانيدن و عصبانی کردن ھمسايگان
بخصوص ھمسايه شمالی را ................ بزرگترين خيانت ميدانم وآرزومندم
سياسيون بزرگ آن دولت " " وسوسه و اغوای پاره ای ناصحين بدخواه را در دماغ
« . . . . خود راه ندھند و سعی کنند کماکان در قلوب مردم اين مملکت راه يابند
سپس با دعوت به اتحاد ميگويد:
من متاسفم که بعد از سقوط ديکتاتوری بجای اينکه سياسيون اين مملکت ... »
ازتجارب گذشته عبرت بگيرند وبه آزادی خواھان صدر مشروطيت تأسی کنند و از يک
سياست بتمام معنی ايرانی پيروی کنند و بجای اينکه نطق و قلم يعنی نعمتی را که در
سايه مشروطيت تحصيل شده در راه دفاع از مصالح ايران بکار برند . . . عده ای
شمال و عده ای جنوب را قبله حاجت خود ساخته اند و جار و جنجالی در اين کشور
راه انداخته اند که ھستی ما را تھديد مينمايد . من ازھموطنان عزيزم تمنا ميکنم بحال اين
ملت رحم کنند وقدری بخود بيايند و اگر دچار لغزشی شده اند استغفار کنند و متوجه
باشند که امروز روزی نيست که ايرانی وارد درسياست خارجی حيدرنعمتی شود ما
بايد ھمه يکصدا شويم و از ما صدائی غيراز صدای ايران در
«. نيايد
اکنون اگرچه با کمال تأسف مردم ايران در درونمرز، زير سلطه جمھوری اسلامی ولايت
مطلقه فقيه از نعمتی که در سايه مشروطيت تحصيل شده بود برخوردار نيستند و نمی توانند
از آن نعمت در راه دفاع از مصالح ايران کوچک ترين بھره ای ببرند، اما ما ايرانيانی که در
برونمرزی تعدادمان بين ۴ تا ۶ ميليون است در سايه زندگی در غربت می توانيم از نعمت
آزادی نطق و قلم در راستای مصالح ايران به دفاع برخيزيم. ما می توانيم ھمانطور که زنده
جار و » ياد دکتر محمد مصدق در آذرماه سال ١٣٢٣ به ملت ايران پيشنھاد ميکرد
را که ھستی ما را و ميھنمان را تھديد می کند به دور اندازيم، و می توانيم تمنای « جنجالی
مصدق بزرگ را به ياد آوريم که گفت:
من از ھموطنان عزيزم تمنا ميکنم بحال اين ملت رحم کنند و قدری بخود بيايند و اگر »
دچار لغزشی شده اند استغفار کنند و متوجه باشند که امروز روزی نيست که ايرانی وارد
سياست خارجی حيدرنعمتی شود ما بايد ھمه يکصدا شويم و از ما صدائی غير
از صدای ايران در نيايد.
محمد حسيبی
شھريور ١٣٨٩ – سپتامبر ٢٠١٠
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر