نوشتهء عبداللطیف عبادی
امروز دو گزارش مختلف دربارهء نتایج فاجعه بار سد سازی در کشورمان خواندم . تفکر نکبت بار و خانمانسوز سدسازی می رود تا محیط زیست ایران را بطور کامل به خاک سیاه بنشاند و هیچ کس هم جلودارش نیست . می گویند در کشورمان مافیای سدسازی هست . یعنی سازمانها، نهادها ، شرکتها و پیمانکارهایی دولتی ، نیمه دولتی و خصوصی وجود دارند که سالیانه میلیاردها دلار و تومان از خزانهء مملکت می گیرند تا در کشورمان سد بسازند . عموم کارشناسان علوم مختلف بر این عقیده اند که این سدها نه تنها هیچ نفعی برای ما ندارند بلکه در میان مدت و درازمدت ، طبیعت و محیط زیست کشورمان را نابود می کنند . این کارشناسان دائما” با عدد و رقم و آمارهایی موثق و صدها دلیل علمی و عقلی فاجعه بار بودن سد سازی در ایران را به حکومت گوشزد کرده اند ، اما سدسازان هیچ اعتنایی به این نظریات علمی و منطقی و خیرخواهانه و دلسوزانه و میهن دوستانه نکرده و همچنان کار خودشان را می کنند
کامبیز بهرام سلطانی در گزارش مفصلی که دربارهء دریاچهء ارومیه نوشته و با مقدمه ای از محمد درویش در وبلاگ مهار بیابانزایی منتشر کرده است می نویسد پانزده رودخانهء دائمی به دریاچهء ارومیه می ریزند . تاکنون روی این رودخانه ها ۳۶ سد ساخته اند ، ۱۲ سد در دست ساخت هستند و ۴۰ سد هم برای ساخت در دست برنامه ریزی هستند . یعنی ۸۸ سد مانع از ورود آب رودخانه هایی میشوند که به دریاچهء ارومیه می ریزند . برای مثال فقط بر یک رودخانهء آن (آجی چای) ۲۲ سد احداث شده است و به این ترتیب آبی باقی نمی ماند که باعث ادامهء حیات دریاچهء ارومیه شود . کامبیز بهرام سلطانی در نوشته اش تصریح می کند که سازمان حفاظت محیط زیست ایران می داند که چه فاجعه ای در حال رخ دادن است اما نه تنها مانع از ساخت آن سدها نشده بلکه موافقت خود را نیز با این کار اعلام کرده است . کامبیز بهرام سلطانی با اشاره به مواردی مشخص ، مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست ایران را متهم به پرده پوشی برای اعمال سدسازها می کند و شرح می دهد که چگونه مقامات آن سازمان در گزارشها و کتابهایی که پیرامون وضعیت دریاچهء ارومیه نوشته اند هیچ اشاره ای به سدهایی که این دریاچه را خشکانده اند نکرده اند . بهرام سلطانی برچیدن سدهای احداث شده بر رودخانه های واریزی به دریاچهء ارومیه و نیز کاهش برداشت آب کشاورزی از این رودخانه ها را تنها راه نجات این دریاچه از مرگ حتمی می داند اما با نقل قولی که از رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران می کند جایی برای امیدواری باقی نمی ماند . این رئیس ناآگاه گفته است « ما نمی خواهیم و نمی توانیم مردمی که در اطراف دریاچه کشت می کنند را منع کنیم ، چراکه در ۳۰ سال قبل تولید میوه در این حوضه آبخیز ۲ میلیون تن بود ولی الان ۸ میلیون تن است » . با خواندن مطلب ارزشمند و کارشناسانهء کامبیز بهرام سلطانی در وبلاگ مهاربیابانزایی به این نتیجه می رسیم که مرگ دریاچهء ارومیه قطعی است و دیگر امیدی به نجاتش نیست
امیر قاسمی نژاد نیز در گزارشی که دربارهء رودخانهء کارون خوزستان نوشته و همراه فلشی صوتی – تصویری در سایت جدید آن لاین منتشر کرده است ، حال و روز کارون را شرح داده و مرگ آنرا نیز قریب الوقوع دانسته است . او می نویسد که به اهواز رفته اما از عکسهای چشمنواز کارون که در کتابها دیده بود، اثری نیافته و از خیلی چیزهای دیگرهم نشانی ندیده است . او می گوید کارون دیگر کارون سابق نیست. نه از ماهیها خبری هست و نه از پرندگان و نه از خروش آبش . امیر قاسمی نژاد سپس سدهایی که بر حلقوم سرچشمه های کارون بنا شده اند و بزرگترین و پرآب ترین رودخانهء ایرانی را به رودخانه ای کم عمق ، نیمه خشک ، گندیده و بدبو و در واقع کانالی جاری از فاصلاب تبدیل کرده اند را فهرست می کند و سدهای سدهای کارون ۱، کارون ۳، کارون ۴، مسجد سلیمان ، شوشتر، عقیلی و گتوند را نام می برد . امیر قاسمی نژاد به نقل از یکی از اعضای شورای شهر اهواز می نویسد “ آب کارون را با هزینههای هنگفت به استانهای یزد و اصفهان انتقال دادند و امروز که تنها قطرهای را که از کارون باقی مانده است، به عنوان نفسهای آخر میخواهند به قم ببرند و از کارون یک سراب و توهم برای مردمش باقی بگذارند” ء
کامبیز بهرام سلطانی تیتر نوشته اش در وبلاگ مهار بیابانزایی را به گونه ای انتخاب کرده که گویی هنوز هم امیدی به زنده ماندن دریاچهء ارومیه دارد ، اما امیر قاسمی نژاد واقع بین تر است و همه چیز را تمام شده می داند . او در عنوان گزارشش می نویسد که دیگر کارون را باید به خاطره ها سپرد
رودخانهء کارون ، اهواز – پیش از انقلاب
رودخانهء کارون ، اهواز ، همان نقطه ، امروز – بعد از انقلاب
اگر دوستدار محیط زیست ایران هستید پس این دو مطلب را هم حتما” بخوانید
محیط زیست ایران ، قبل از انقلاب و بعد از انقلاب
سد سازی نیم میلیارد انسان را به فقر و فلاکت کشانده است
رود کارون – روزگاری اینجا پرخروشترین رودخانهء ایران جریان داشت
اینجا بستر رودخانهء کارون است . از کارون همین لجنزارها و باتلاقهای پراکنده باقی مانده است
اینجا بستر رودخانهء کارون است که زمانی پهن ترین و عمیقترین و پرآب ترین رود ایران بود و تنها رود قابل کشتیرانی کشورمان محسوب میشد . یعنی کشتی های بزرگ هم می توانستند واردش شوند . اما از آن رودخانهء پر آب و پرخروش دیگر اثری باقی نمانده است . با سدهایی که بر کارون زدند این رودخانه را خشکاندند. در عکس می بینید که مردی پیاده از عرض کارون خشکیده می گذرد . روی عکسها کلیک کنید تا بزرگتر دیده شوند