پنجم مارس سالروز تولد رزالوگزامبورگ گرامی باد
( به مناسبت 8 مارس )
بنفشه کمالی
تقدیم به همۀ زنانِ کمونیستِ مبارزی که آگاهانه و بیباکانه برای تحقق جامعۀ نوین کمونیستی ،جامعه ای که در آن ستم جنسی محو گردیده است ، به مبارزه با سیستم بهره کشی انسان از انسان در سراسر جهان به پا خاسته و برای رسیدن به این هدف بزرگ و انسانی خویش درمقابل تمام مشقات و سختی ها با فداکاری و شجاعت غیر قابل توصیفی ایستادگی کرده و از هیچ مانعی برای رسیدن به جامعۀ مورد نظر خود هراس به دل راه نداده و نخواهند داد .
هرسال بانزدیک شدن ماه مارس به درستی وبطور طبیعی شور وشوق فراوانی در میان زنان کمونیست ،مبارز ،آگاه و پیشرو برای برگزاری 8 مارس دیده میشود .طبیعتا این شور و شوق برای مبارزه و فعالیت بر علیه ستم جنسی که در طول تاریخ بر زنان روا شده است خیلی طبیعی ، درست و قابل دفاع میباشد . ستم جنسی بر زنان باعث گردیده که زنان بیشماری به عرصۀ مبارزه برای رفع این ستم و بر علیه بی حقوقی و تبعیضی که بر آنان در زمینه های مختلف (کار،پوشش ،ازدواج ،طلاق ،سر پرستی فرزندان) روا میگرددو برعلیه انقیاد و بردگی کارخانگی به پا خیزند.درکنار این تبعیضات که بر بسیاری از زنان در جامعه اعمال میگردد ،درعین حال باید توجه داشت که زنان کارگرو زحمتکش از یک سو توسط سرمایه داران استثمار شده و از طرف دیگر با ستم جنسی که به عنوان زن از طرف جامعه ،قوانین ،مذهب و فرهنگ مردسالارانه بر آنان اعمال میشوند روبرو هستند .
وبه این صورت است که زنان کارگر و زحمتکش دچار ستم مضاعف میباشند. در هیچ کدام از جوامع موجود ،حتی در مدرنترین آنها ، زنان از ایندو ستم رها نیستند . در ضمن درجوامعی که رژیمهای تئو کرات بر آنان مسلط میباشند ، این ستم شدید تر وچند برابر میشود ، نمونۀ بسیار بارز آن وضعیت و شرایط تبعیض و ستم جنسی و سر کوب و فشار بیش از حدی است که رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به زنان با قوانین قرون وسطائی خود اعمال میکند.بطوریکه زندگی روزانۀ دختران و زنان در ایران با مبارزه ای سخت و بی امان با رژیم ددمنش ،زن ستیز و بهره کش جمهوری اسلامی توام میباشد .متاسفانه در سراسر دنیا زنان بسیاری برای بد ست آوردن اندکی آزادی و رهائی از دست قوانین ار تجاعی ، استثماری و زن ستیز مجبور به پرداختن بهای گزافی شده اند .
بهائی که بسیار سنگین بوده و در بعظی نقاط دنیا به قیمت از دست دادن جان خود ، دستگیری ، شکنجه ، زندان و اعدام بوده است . هنوز در پیشر فته ترین سر مایه داری های جهان ، بر خلاف ادعائی که سران این دولتها دارند ، زنان از حقوق کامل با مردان بر خوردار نیستند .خصو صا زنان کارگر در سراسر دنیا با مشکلات و سختی های فراوانی برای گذران زندگی خود و فرزندانشان دست به گریبان هستند .برای مثال مادران تنهای کارگر مجبورند با حقوق کم و با عدم ا مکانات و نبود مهد کو دک های ارزان و مناسب ، با سختی زیاد هم از فرزندان خود مراقبت کنند و هم برای گذران زندگی خود و فرزندانشان ساعات زیادی در خارج از خانه و همچنین در خانه به تنهائی به مرا قبت از فرزندان خود به پر دازند و در واقع همیشه در گیر معضلات زندگی میباشند و هیچ گاه وقت و در آمد کافی برای استراحت و آ رامشی که خود را برای کار روز بعد آماده کنند را ندارند و حتی در حالت بیماری به مراقبتهای لازم و ضرور ی مورد نیاز خود دسترسی ندارند .
در ضمن تعداد بیشماری ازاین زنان نیز با خشونت و تبعیض ناشی از جا معه مرد سا لار روبرو میباشند . خشونتی که از یک طرف به وسیلۀ سر مایه داران و از طرف دیگر به وسیلۀ همسران ، بستگان و مردان جا معه و شریک زندگی اشان برآنان اعمال میشود .طبیعی است که فعالیتها و مبارزات زنان در جهت بد ست آوردن حقوق طبیعی خویش میتواند تا حدی وضعیت آنان را بهبود بخشد اما هرگز به حل نهائی و رفع قطعی ستم بر آنان منجر نخواهد شد . برای رفع قطعی و از بین بردن عوامل ستم بر زنان باید که دست به ریشه زدو عامل ستم جنسی و مضاعف را که هما نا سیستم سر مایه داری و بهره کشی انسان از انسان است را از بین برد .
برای انجام این امر مهم و رسیدن به هدف نهائی ، باید زنان را هر چه بیشتر و بیشتر برای شر کت در عرصۀ فعالیت سیاسی ، انقلابی و کمونیستی تشویق کرد و ریشه های این ستم را برای زنان توضیح داده و آنان را به مبارزۀ سیاسی بر علیه کلیت سیستم استثماری به میدان مبارزه دعوت کرد .تا که آنان نیز در کنار سایر اقشار استثمار شده به مبارزۀ پیگیر و انقلابی برعلیه سیستم مو جود اقدام کنند .به جز این ، همۀ راه حل ها موقتی و روبنائی وبرای کوتاه مدت است و فقط برای بخشی از زنان تاثیر مثبت میتواند داشته باشد ،اما و در نهایت ستم جنسی به خودی خود باقی خواهد ماند .
یکی از زنانی که در کنار زنان مبارز بیشماری ، در این راه با اراده ای سترگ و پولادین و با اعتقادی راسخ و خدشه نا پذیر به پا خاست و به مبارزۀ کمونیستی و بی امان خود بر علیه سیستم سر مایه داری دست زد و برای پیشبرد هدفی که به آن معتقد بود تا پای جان خویش به مبارزه ادامه داد ،کمونیست انقلابی رزا لو کزا مبورگ بود . او با نوشته ها ی بیشمار ، مبارزۀ تئوریک و با پراتیک انقلابی خود خدمت بزرگ و عظیمی به طبقۀ کارگر و در نهایت به زنان در مصاف با سیستم سر مایه داری وطبقۀ سر مایه دار کرد و سعی به حل قطعی مسئله ستم بر زنان نمود.
رُزا در 5مارس 1981 در شهرزاماسک درکشورلهستان ازیک خانوادۀ یهودی الاصل بدنیا آمد و در سنین بسیار نو جوانی به فعالیتهای انقلابی روی آورد .
درسال1898به جنبش کارگری اَلمان پیوست وباکوشش وجدییت فراوان به نویسندگی در یکی ازروزنامه های مهم آلمان به نام دی نویه تسایت(عصر جدید)مشغول شد .و باتمام وجود،عشق وعلاقه درجنبش کارگری و سوسیالیستی اَلمان به فعالیت پرداخت.دراین سالها دو گرایش درجنبش کارگری وجود داشت : یکی گرایش انقلابی و دوم گرایش رفرمیستی، سخنگوی گرایش رفرمیستی برنشتاین بود .برنشتاین دربین سالهای 1896-1898 به نوشتن یک سلسله مقالات به نام ” مسائل سوسیالیسم ” پرداخت که دراین مقالات آشکاراو بیشرمانه به اصول مارکسیسم حمله کردو بحث های شدیدی دراین رابطه درگرفت که رُزا لوکزامبورگ باصلابت وقاطعیت تمام بدون هیچ تردیدی به دفاع ازمارکسیسم پرداخت و درکتاب خود به نام رفرم اجتماعی یا انقلاب اجتماعی به شدت به رفرمیسم حمله میکند .
برنشتاین برخلاف نظریۀ مارکس که انقلاب و قهرانقلابی رابرای براندازی نظام سرمایه داری اجتناب ناپذیر میداند به گذار تدریجی به سوسیالیسم معتقدبود وبااستفاده ازپارلمان و انجام رفرم ازبالا و دردستگاه نظام بورژوایی رسیدن به سوسیالیسم راامکان پذیر می دانست . چیزی که بعدها به راه رشدمعروف شد . رزا از مخالفان سر سخت بر نشتاین بود و از نظریه انقلاب در مقابل نظریه رفرم بر نشتاین دفاع میکرد .
رزالوکزامبورگ در سراسر زندگی پر بار خود به مبارزه با رفرمیسم حاکم بر انتر نا سیونال 2 و بر علیه شو نیسمِ سو سیال دمو کراسی مشغول بود . او لحظه ای از مبارزۀ نظری و عملی خود بر علیه بورژوازی و امپر یالیسم غافل نماند و هیچ گونه توهمی به اصلاحاتی که از طر ف بورژوازی صورت میگرفت نداشت . او همانطور که از یک کمونیست انقلابی انتظار میرفت و میرود راه حل را رهائی طبقۀ کارگر و در نهایت بشر یت را از یوغ بردگی کار مزدی نه در اصلاحات و رفرم بلکه در انقلاب پر ولتری میدید .تلاشهای بی دریغ ،پر شور و آگاهانۀ او برای احیای جنبش انقلابی کارگری و زدودن این جنبش از انحرافات رفرمیستی با اعتقادی راسخ و تا آخرین لحظه های حیات پر بارش ادامه داشت . در این زمینه به نوشته ها ، مقالات و سخنرانی های زیادی پرداخت .
درهنگام وقوع جنگ امپریالیستی(جنگ جهانی اول)حزب سوسیال دموکرات اَلمان ازموضع دفاع از بورژوازی خودی وجنگ طلبی امپریالیسم جهانی به نفع اعتبارات جنگی به قیصر رأی مثبت داد و از 11 نماینده حزب سو سیال دمو کرات فقط 5 نفررای مخالف بر علیه جنک امپر یالیستی داد ند. در چها رم ماه اوت تمام اعضای حزب سوسیال دموکرات به نفع اعتبارات جنگی رأی دادند. چند ماه بعد رزا به همراه گروه کوچکی ، جمعیت اسپارتاکوس راتشکیل دادند وقاطعانه برعلیه موضع دفاع طلبی حزب سوسیال دموکرات ، ازبورژوازی المان قا طعا نه ایستاد ند.ا و و یارانش شرکت درجنگ امپر یالیستی و دفاع از بور ژوازی کشور خودی را رد کردند .
رُزابه مدت 4سال پرچم سوسیالیسم ودفاع از انترناسیونالیسم پرولتری رابرافراشت و از موضعی رادیکال و کمونیستی بر علیه شر کت آلمان در جنگ امپریالیستی رائ مخا لف داد و چهرۀ شوینست های سوسیال دموکرات را که به تصویب بودجه برای شر کت در جنگ امپریالیستی رائ موافق داده بودند را افشا ء کرد . رزا بخاطر نظر ات ضد شرکت در جنگ امپر یالیستی و مواضع کمونیستی خود با رها به زندان افتاد .او در سخنرانی خود درفرانکفورت گفت:”اگر انتظار داشته باشید که علیه برادران فرانسوی و سایر برادران خارجی خود اسلحه بد ست بگیریم ، در جواب شما میگو یم که من اینکار را نخواهم کرد ” او مصممانه به افشای موضع ضد پر ولتری سو سیال رفرمیستها و سو سیال شو نیستها می پرداخت . رزا بارها به خاطر فعالیت سیاسی و انقلابی خود به زندان افتاد ولی هر گز دست از اعتقادات کمونیستی خویش دست بر نداشت .
برای رزا مسئله زنان و رهائی قطعی آنان ، از رهائی طبقۀ کارگر از قید سرمایه داری و استقرار سوسیالیسم و دیکتاتوری پر ولتاریا جدا نبود . در مقابل رفقا و دوستان خود بسیار رئوف و مهربان و در مقابل دشمنان طبقاتی کارگران بسیار قاطع و سازش ناپذیر بود .در نامه هائی که از زندان مینوشت با عاطفه و احساس لطیف و شور و عشق فراوانی راجع به رفقا و دوستان خود صحبت میکرد و مینوشت . عشق و علاقۀ شدیدی به طبیعت و پر ندگان داشت . نامه های زندان او به طرز بارزی جنبه های عاطفی و بسیار لطیف این زن کمونیست و انقلابی را نشان میدهند .
رزا به فعالیتهای انقلابی خویش ادامه داد تا اینکه در 19 ژانویه 1919 به دست مزدوران بورژوازی آلمان و به کمک نوکران سوسیال دموکرات این بورژوازی امپریالیستی به همراه رفیق خود ، کارل لیبکنشت به طرز فجیع و ددمنشانه ای به قتل رسیدند .او تمامی زندگی خود را بیدریغ و آگاهانه در راه مبارزه برای رفع استثمار و استقرار سوسیالیسم بکار بست .رزا برای تمامی زنان کارگر و زحمتکش و تمامی بشریت استثمار شده صرف نظر ار جنس و نژاد میجنگید . بدون شک او سمبل مبارزۀ آشتی نا پذیر ، صا دقانه ، انقلابی و شفافیت نظری و سازش نا پذیری تئو ریک و پراتیکی و مارکسیستی بوده و میباشد .
بنفشه کمالی 5 مارس 2010
http://shadochdt.wordpress.com
banafshekamali@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر